نظریه های جامعه شناسی
مقدمه
ارزیابی دیدگاههای نظری در جامعه شناسی، کاری سترگ و پرچالش است. بحث و جدل های نظری، بنابه تعریف، انتزاعیتر از مناقشه هایی است که محتوای تجربی بیشتری دارند. این واقعیت که هیچ موضع نظری واحدی بر کل جامعه شناسی سیطره ندارد، شاید نشانه ضعف و سستی این رشته به حساب بیاید. اما ابدا چنین نیست. برعکس کشمکش میان نظریهها و رهیافتهای نظری رقیب، جلوهای از سرزندگی و پویایی جامعهشناسی است. در مطالعه انسانها – خودمان – وجود تنوع و گوناگونی در نظریه ها ما را از جزماندیشی نجات میدهد. رفتار انسان پدیده پیچیدهای است که جنبههای بسیار متعددی دارد و بعید است که دیدگاه نظری واحدی بتواند تمامی جنبه های آن را در برگیرد. تنوع و گوناگونی در تفکر نظری منبع غنی و پرمایه اندیشه هایی است که میتوان در پژوهشها از آنها بهره گرفت و نیز برانگیزاننده استعدادهای خلاق و نواورانهای است که برای پیشرفت جامعهشناسی بسیار ضروریاند.
در بسیاری از حوزههای مختلف جامعهشناسی، نظریه های بیشماری پیروانده شدهاند. بعضی از آنها با دقت بسیار زیادی تدوین شدهاند، و حتی گاهی در قالب روابط ریاضی مطرح میشوند، البته این موضوع در سایر علوم اجتماعی(خصوصا اقتصاد) بیش از جامعهشناسی رواج دارد.
دستهای نظریه ها میکوشند چنان وسعتی به تبیینهای خود بدهند که بسیار گستردهتر از سایر نظریه ها است و عقاید مختلفی در این زمینه وجود دارد که برای جامعه شناسان تا چه حد مطلوب یا سودمند است که خود را مشغول تلاشهای نظری بسیار کلان و پردامنه کنند. برای مثال رابرت کی. مرتن، جامعه شناس آمریکایی، اصرار دارد که جامعه شناسان باید تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز سازند که او "نظریه برد متوسط" مینامد. جامعه شناسان به جای تلاش برای خلق طرحهای مبتکرانه نظری، باید فروتنی بیشتری به خرج دهند.
نظریه های برد متوسط آنقدر محدود و مشخصاند که بتوان با پژوهشهای تجربی آنها را مستقیما آزمون کرد و در عین حال به قدری کلیاند که طیفی از پدیدههای مختلف را در برگیرند. نظریه محرومیت نسبی یکی از این نظریه ها به شمار میآید. طبق این نظریه چگونگی ارزیابی مردم از اوضاع و شرایط زندگیشان به این بستگی دارد که خود را با چه کسانی مقایسه میکنند. بنابراین احساس محرومیت رابطه مستقیمی با سطح و درجه فقر مادی افراد ندارد. خانوادهای که در خانه کوچکی در منطقه ای فقیر نشین زندگی میکند که همه خانواده های دیگر آن منطقه نیز اوضاع و شرایط کم و بیش مشابهی دارند، احتمالا کمتر از خانوادهای که در خانه دیگری مثل خانه آنها ولی در محلهای با خانه های بزرگتر و مرفهتر زندگی میکنند، احساس محرومیت خواهد کرد.
در واقع این درست است که نظریهها هرقدر فراخدامنهتر و جاه طلبانه تر باشند، آزمون تجربی آنها دشوارتر میشود، ولی دلیل روشنی در دست نیست که چرا تفکر نظری در جامعهشناسی باید به برد متوسط محدود شود. (گیدنز، 1387، 956- 957)
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.
درخت میوه به درختی اطلاق می شود که دارای میوه می باشد – ساختارهایی که ازتخمدان رسیده یک گل که دارای یک یا چند دانه است تشکیل شده است. بنابراین چون تمام درختان گیاهان گلدار میوه تولید می کنند ( همه درختان بجز سرخس درختی و بازدانگان) این اصطلاح در باغداری در مورد درختانی بکار می رود که میوه آنها مورد مصرف غذایی انسان قرار می گیرد.انواع میوه ها در جای دیگری تعریف و توصیف خواهند شد ( به میوه ها مراجعه کنید) اما میوه شامل یک مفهوم غذایی و بعضی درختان دارای میوه مغزدار مثل گردو می باشد.
سیب «درخت»
سیب (دقیقا" یک میوه شفتدار) میوه درختی ازطبقه Malus است که عضوی از خانواده گل سرخیان بوده ( روزاسیا) و در طول تاریخ کشت می شده است . بیشتر گروه سیبها به گونه M. domesticaیا پیوندیهای آن تعلق دارند.
خازن[۱] یا انباره عنصری دوسر و پسیو است که انرژی الکتریکی را ذخیره میکند. انواع مختلفی از خازنها وجود دارد اما همه آنها حداقل دو هادی که توسط یک عایق از یکدیگر جدا شده اند را در ساختار خود دارند [۲]. هادی ها می توانند از جنس فلز یا الکترولیت باشند. عایق دی الکتریک نیز که برای افزایش ظرفیت خازن استفاده می شود می تواند از جنس شیشه، سرامیک، پلاستیک، میکا، کاغذ و … باشد. خازنها به همراه مقاومتها، در مدارات تایمینگ استفاده میشوند. همچنین از خازنها برای صاف کردن سطح تغییرات ولتاژ مستقیم استفاده میشود. از خازنها در مدارات بهعنوانفیلتر هم استفاده میشود. زیرا خازنها به راحتی سیگنالهای متناوب را عبور میدهند ولی مانع عبور سیگنالهای مستقیم میشوند.
خازن المان الکتریکی است که میتواند انرژی الکتریکی را توسط میدان الکترواستاتیکی (بار الکتریکی) در خود ذخیره کند. انواع خازن در مدارهای الکتریکی بکار میروند. خازن را با حرف C که ابتدای کلمه capacitor است نمایش میدهند.
با توجه به اینکه بار الکتریکی در خازن ذخیره میشود؛ برای ایجاد میدانهای الکتریکی یکنواخت میتوان از خازن استفاده کرد. خازنها میتوانند میدانهای الکتریکی را در حجمهای کوچک نگه دارند؛ به علاوه میتوان از آنها برای ذخیره کردن انرژی استفاده کرد.
ظرفیت خازن
ظرفیت معیاری برای اندازهگیری توانایی نگهداری انرژی الکتریکی است. ظرفیت زیاد بدین معنی است که خازن قادر به نگهداری انرژی الکتریکی بیشتری است. باید گفت که ظرفیت خازنها یک کمیت فیزیکیست و به ساختمان خازن وابستهاست و به مدار و اختلاف پتانسیل بستگی ندارد.
واحد اندازه گیری ظرفیت فاراد است. ۱ فاراد واحد بزرگی است و مشخص کننده ظرفیت بالا میباشد. بنابراین استفاده از واحدهای کوچکتر نیز در خازنها مرسوم است. میکروفاراد (µF)،نانوفاراد (nF) و پیکوفاراد (pF) واحدهای کوچکتر فاراد هستند.
نسبت مقدار باری که روی صفحات انباشته میشود بر اختلاف پتانسیل دو سر باتری را ظرفیت خازن (C) گویند؛ که مقداری ثابت است.
در این رابطه:
چند نکته
به عبارت ساده انرژی ذخیره شده در یک خازن یک فارادی ۲۲۰ ولتی میتواند یک مصرف کننده ۶،۷۲۲ وات بر ساعت را به مدت یک ساعت روشن کند .
و یا انرژی ذخیره شده در یک خازن یک فارادی ۱۲ ولتی میتواند یک مصرف کننده ۰،۰۲ وات بر ساعت را به مدت یک ساعت روشن کند ( مثلا یک LED لامپ ۲۰ میلی وات ) .
به طور معمول در صنعت به دلیل وجود موتور های الکتریکی خاصیت سلفی وجود دارد و همانطور که می دانید این خاصیت سلفی باعث پایین امدن ضریب قدرت شبکه میشود که نتیجه آن این است که مقداری از جریان که مصرف کننده از شبکه میگیرد غیر مفید باشد و مصرف نشود و به صورت مرتب بین شبکه و سلف که در موتور استفاده شده رد و بدل شود .
البته این به این معنی نیست که بخواهیم این جریان را با خازن گذاری خذف کنیم نه , این جزو ماهیت و ذات سلف است که مقداری از انرژی را به صورت میدان در خود ذخیره و در نیم سیکل بعد به شبکه پس دهد ما برای رفع مشکل همراه بود جریان غیر مفید با جریان مفید را با موازی کردن خازن رفع می کنیم به این صورت که جریان غیر مفید به جای اینکه از ابتدای شبکه به سمت مصرف کننده بیاید از سمت خازن و مسیر کوتاه که باعث اتلاف توان نشود به سمت سلف می اید.همانطور که میدانید سلف و خازن با هم 90 درجه اختلاف فاز دارن و به همین دلیل جریان هم مدام بین سلف خازن رد و بدل می شود.
حال مزایایی که این کار برای ما دارد رو بررسی میکنیم. خازن گزاری رو میگم.
1-کاهش سطح مقطع سیم و کابل بدلیل حذف جریان غیر مفید
2-کاهش تلفات مسیر
3-کاهش هزینه برق مصرفی
حال بررسی میکنیم در چه مواردی خازن گزاری به ما کمک میکند تا مشکل را حل کنیم.
1-اگر ضریب قدرت تاسیسات الکتریکی ساختمان از 0.85 پایین تر باشد باید به شرکت برق منطقه ای جریمه برق را پرداخت نمود پس برای بالا اوردن ضریب قدرت باید خازن گزاری کنیم.
2-اگر تلفات تاسیسات به دلیل پایین بودن ضریب قدرت بالا باشد با یک محاسبه ساده می توان فهمید که با خازن گزاری ضرف مدت کوتاهی تمام هزینه ها جبران شده و از آن به بعد سود محسوب میشود.
3-در صورتی که قسمتی از تاسیسات بار اضافی داشته باشد و تقلیل امپراژ مد نظر باشد.
4-اگر قرار باشد ماشین الات جدیدی به شبکه ای که ظرفیت ان پر شده اضافه شود.
5-و………….
برای محاسبه قدرت خازن نیاز به ضریب قدرت فعلی سیستم داریم که آن را از راه های زیر بدست می اوریم.
1-چنانچه تاسیات دارای کنتور اکتیو و راکتیو باشد از روی قبض میزان مصرف اکتیو وراکتو را خوانده و از فرمول زیر ضریب قدرت را بدست می آوریم
نکته قبض ها را در یک دوره یکساله بررسی میکنیم بعد میانگین اکتیو و راکتیو را در فرمول قرار میدهیم.
روش دوم :
چنانچه تاسیسات فقط دارای یک کنتور اکتیو باشد طبق فرمول زیر عمل میکنیم.
بدر پرسشنامه مذکور ابعاد و سوالات آن مشخص است و نحوه تحلیل و تفسیر پرسشنامه در فایل آمده است.
ابعاد و سوالات مربوط به هربعد و همچنین نحوه تحلیل و تفسیر داده ها در فایل مشخص است.