کشوری که میخواهد توسعه یابد، باید به اندازه کافی کارآفرین داشته باشد . منظور از کارآفرین عناصری هستند که علاوه بر داشتن علم در یک حوزه تخصّصی ، از قدرت ریسکپذیری بالایی برخوردارند، دارای خلاقیّت و نوآوری هستند، اهل کار وتلاش هستند و از نفسکار لذّت می برند .
در شرایط موجود کشور، یکی از معضلات توسعه، تعداد محدود کارآفرینان است . پس به دلیل نقش و جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه و رشد اقتصادی ، بسیاری از دولت ها در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه تلاش می کنند با حداکثر امکانات و بهره برداری از دستاوردهای تحقیقاتی، شمار هر چه بیشتری از جامعه را که دارای ویژگی کارآفرینی هستند به آموزش در جهت کارآفرینی و فعالیّت های کارآفرینانه تشویق و هدایت کنند .
کارآفرینان با مهارتی که در تشخیص فرصتها ، موقعیّتها و ایجاد حرکت در جهت توسعه این موقعیّتها دارند ، پیشگامان حقیقی تغییر در اقتصاد و تحولاتاجتماعی محسوب میشوند .
امروزه کارآفرینی به عنوان یکی از تازه ترین موضوعات دانشگاه های مهندسی مبدل شده است. تعداد دانشکده هایی که دروس مرتبط به کارآفرینی را تدریس می کنند از 24 دانشکده در سال 1970 به بیش از 500 دانشکده در سال 1993 افزایش یافته است و امروزه کمتر دانشکده ای را می توان یافت که دروس کارآفرنی را ارائه ننماید. (شاه حسینی، 1383، ص 124)
متأسّفانه در کشور ما و در چند برنامه اخیر توجّه خاص به این مهم نشده و حتی می توان گفت که این مفهوم برای بسیاری از دست اندرکاران و افراد جامعه ناشناخته و غریب می باشد . شاید به همین دلیل است که تا کنون برنامهریزی و بسترسازی مناسبی در حوزههای اقتصادی ، اجتماعی و نظام آموزشی کشور برای توسعه کارآفرینی به ویژه در دانشگاه های کشور صورت نپذیرفته است .
در شرایط کنونی اقتصاد کشورمان که با مسائل و نارسائیهای مهمی نظیر فرار مغزها ، بیکاری یا کم کاری (به ویژه فارغ التحصیلان دانشگاه ها و نیروی انسانی متخصص) کاهش سرمایه گذاری دولت ، عدم تحرک و رشد اقتصادی کافی روبروست، پرورش و آموزش کارآفرینان و رشد هر چه بیشتر کارآفرینی و برطرف کردن موانع کارآفرینی در کشور به ویژه در میان قشر تحصیل کرده و دانشجو از اهمیّت مضاعفی برخوردار است .
همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که ویرایش و کپی کردن می باشند اماده دانلود میباشد