فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:29
چکیده:
کشورهای جهان سوم
جهان سوم کجاست ؟چند کشور را در بر میگیرد ؟اوضاع صنعتی این کشورها چگونه است ؟
کشورهای جهان سوم به طور عمده در زمینه کشاورزی فعالیت میکنند وبه صورت پرا کنده در زمینه معادن طبیعی نیزفعالیت دارند.عمده درآمدها حاصل از فروش منابع می باشد مثل کشورهای آفریقایی ،افغانستان
دلایل عقب ماندگی کشورهای جهان سوم ازصنعتی شدن :
دور بودن از مراکز صنعتی کهن
استعمار زدگی و کنترل آنها توسط استعمار گران:با آنکه دو جنگ جهانی ورکود اقتصادی قرن که تجارت جهانی وعرضه کالاهای صنعتی را بهم زد وموجب تقویت صنعتی شدن برخی کشورهای جهان س وم شد به دلیل آنکه اکثر این کشورها استعمار زده بودند از صنعتی شدن عقب ماندند .به صورتیکه آنان فقط خریدار کالاهای صنعتی بودند وموجی از ورود کا لاهای صنعتی به این کشورها صورت گرفت و اکثر این کشورها به صورت غیر فعال در زمینه کشاورزی باقی ماندند .
مقیاس کوچک بازار داخلی واقتصاد متمرکز وبسته:بسیاری از این کشورها جمعیت نسبتا کمی داشتند و اکثر مردم روستا نشین بوده وفاقد قدرت خرید لازم برای تدارک بازاری چشمگیر بودند .
تعلق رهبری تکنو لوژیک به کشور های صنعتی پیشرفته وعدم توان رقابت کالاهای تولیدی در جهان سوم با کشور های صنعتی :وعدم کارایی صادرات کالاهای صنعتی تولید شده درکشورهای جهان سوم
صنایع تازه بر پا شده در جهان سوم به صورت پر هزینه وغیر کارا مانده است .
با آنکه در بعضی از این کشور ها تکنو لوژی وارداتی بکار گرفته شد اما اکثر مردم در سطوح غیر صنعتی و سطوح کم درآمد اشتغال داشتند برای گسترش تولید در بازارهای داخلی در این کشور ها گروههای منطقهای به صورت فعال تشکیل نشد .
عدم وجود سرمایه کافی برای ایجاد صنایع سنگین وصنعتی وسرمایه گذاری بر روی صنایع کار بر (labour investive )
عدم وجود نیروی کار تعلیم دیده ،عدم پس انداز و عدم درآمد کافی مردم :در این کشور ها سیاستمداران بجای برنامه ریزی یرای افزایش سطح رفاه مردم ،بدون هدف ،به محل خروج سرمایه های کشور تبدیل شده ومهمترین مانع پیشرفت این کشور ها بوده اند.
شرکت های خارجی که صادر کننده یا تولید کننده کا لا ها در کشور های جهان بوده اند فقط برای عرضه کالاها به بازار های داخلی در این کشورها فعلیت میکردند ونقشی د ر صنعتی شدن این کشور ها نداشته اند .
ساده بودن ساختار صنعت در کشور های جعان سوم مثل صنعت پردازش مواد غذایی(food processing )،نساجی وپوشاک
فغالیت شرکتهای فرا ملیتی در بخش های کشاورزی معدن ،استراج نفت
عدم مشارکت این کشورها در بلوکهای منطقه ای
اتخاذ سیاست جنشینی واردات
تمرکز صنایع در بخش های خاص جغرافیایی :گسترش صنعتی و توسعه ساخت صنعت به طور عمده در گروه کوچگی از کشورهای تازه صنعتی شده آسیا مانند هنگ کنگ ،سنگاپور ،کره جنوبی،تایوان ،و آمریکای لاتین ماند برزیل ومکزیک صور ت گرفت وسایر کشورها در معرض این توسعه قرار نگرفتند.
عواملی که صنعتی شدن در برخی از کشور های جهان سوم را در سده 2000-190تقویت نموده است :
دو جنگ جهانی و رکود اقتصادی بزر گ قرن
• استعمار زدایی و استقلال سیاس همراه با استقلال اقتصادی به طوریکه از دهه 1960به بعد بعضی از کشور های جهان سوم اقدام به تولید وصدور کالاهای صنعتی نمودند مثل کره جنوبی ،تایوان ،سنگاپور وهنگ کنگ
• اعمال سیاست ترغیب صادرا ت در کنار وارد سازی صنعت
• بدون تردید مهمترین عامل در تقویت صنعتی شدن در بعضی از کشور های جهان سوم تغییر سیاست های حاکمان بوده است .
• تغییرات در ساز ماندهی و مدیریت صنایع و بنگاهها مثل استفاده از شیوه مدیریت کان بان (kan ban )یا عرضه درست به موقع
تغییر شیوه های مدیریت ساز مانها یکی از زمینه های پیش رفتها می باشد
ماهیت بین المللی صنعتی شدن در کشور های جهان سوم :
1) رشد سریع صنعت وتجارت کالا های صنعتی جهان از جنگ جهانی دوم تا به حا ل (در بخش رشد صنعت به آن اشاره شده است)
2) جابه جایی در توزیع جغرافیایی صنعت در قسمت های مختلف جهان
3) بین المللی شدن در حال رشد تولید
4) ماهیت در حال تغییر تکنولوژی و فرایند کار بعد از جنگ
5) صنعت زدایی (de-industrialization )
یک بحران در عرصه صنعت :صنعت زدایی Deindustrialization
مبانی اقتصاد یک کشور یا یک جامعه در دوره های مختلف فرق میکند همانطور که در دورهای کشاورزی بخش عمده اقتصاد را تشکیل میداد با رشد وانقلاب صنعتی بتد ریج از نقش کشاورزی در اقتصاد کاسته شده و سهم صنعت افزایش یا فته است در طی سالیان صنعتی شدن در کشورهای صنعتی بتدریج از سهم کشاورزی در تولید کاسته شده وبعداز سالهای 1970 به بعد سهم صنعت نیز کاهش چشم گیری داشته است
در تعریف عامیانه صنعتزدایی به (کاهش اهمیت بخش صنعت در اقتصاد ،کاهش افراد شاغل در بخش صنعت )گفته میشود در حالیکه در سطح جهانی تولید صنعتی افزایش یافته است .
مثلا در انگلستان میزان تولید صنت در اقتصاد از 1960تا1980از 1/32%به 7/20%ومیزان اشتغال در این سال عا در بخش صنعت از 4/38%به کمتر از 6/23%رسیده است .
این روال در تمام کشورهای صنعتی وبا نرخهای تقلیل متاوت رخ داده است .
صنعت زدایی یک تجربه تاریخی است که کشور های صنعتی آنرا درقرن 21تجربه کردهاند
علل صنعت زدایی
• در الگوی تخصص گرایی بین المللی تغییراتی رخ داده است :کشوری که در یک دوره خاص صادر کننده مواد صنعتی بود در دوره دیگر بدلیل رشد وتوسعه در یک زمینه خاص از زمینه های جانبی صنعتی به طور نسبی میکاهد مثلا کشف نفت در دریای شمال انگلستان را از وارد کنند ه نفت به یک صادر کنند ه نفت تبد یل کرد واز سوی دیگر منبع درآمد برای کشور از طریق صادرات نفت بدست آمد که به طریق اولی دیگر تولید صنعتی برای کسب درآمد لزومی نداشت بنابر این وجود منابع طبیعی فراوان در یک کشور میتواند زمینه ساز عقب ماندگی صنعتی شود و سیاست گذاران را از گرایش به سمت صنعتی شدن منع کند زیرا بدون هیچ نوع هزینه ای میتوانند از نعمتهای طبیعی استفاده کرده در راهاندازی صنعت عقب بمانند
• فقدان رقابت پذیری در صنایع کارخانه ای :از این بحران بنام بحران کوچک شدن کارخانه ها یاد میشود زیرا در مواقعی که تولیدات داخلی نتوانند با تولیدات جهانی رقابت کنند کار فرمایان اقدام به تعطیلی کارخانه ها نموده وسرمایه گذاری خصوصی وگاها دولتی کاهش می یابد در این بحران سرمایه گذاران اقدام به سرمایه گذاری در خارج می کنند و نیروی بی کار به دلیل عدم تخصصی شدن کار افزایش می یابد .