فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:48
فهرست مطالب:
ایران یکی از منابع مالی جهاد اسلامی
4-آینده ی منازعه و فلسطین و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
واکنش ایران و دیگر کشورها در قبال توافقنامه اسلو غزه اریحا
انتفاضه و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
جهاد اسلامی فلسطین و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
حماس و نقش بازدارندگی ایران در روند صلح
سازمان کنفرانس اسلامی و نقش بازدارندگی تان در روند صلح
فشار غرب و آمریکا بر ایران در پی حمایت از مقاومت فلسطین
تاثیر پذیری گروه های اسلامی فلسطین از انقلاب اسلامی ایران
توانمندی نظامی ایران خطری برای اسرائیل
تحریف واقعیت ها به وسیله یهودیان
پیروزی حزب الله الگوی مبارزات فلسطین
دستاوردهای کنفرانس حمایت از انتفاضه در تهران
بازتاب انقلاب اسلامی ؟ شکل گیری جهاد اسلامی فلسطین
ایران و دو حادثه شگفت انگیز برای مقاومت فلسطین
فصل پنجم بخش دوم
فصل پنجم بخش سوم
حمایت ایران از مقاومت فلسطین حماس و جهاد اسلامی
فصل ششم بخش اول
بازدارندگی ایران در روند صلح
ایران یکی از منابع مالی جهاد اسلامی
ما از نظر تاریخی جنبشی فقیر با موارد و امکانات مادی محدودی می باشیم. به همین خاطر موارد پرداختی و فعالیت های ما همواره محکوم به محدودیت امکانات است.
ما برای تامین هزینه فعالیت ها و جنبش بر توان های خودی، از جمله کمک هایی که تعدادی از اعضا و هوادارانی که دارای وضعیت مالی خوبی هستند استفاده نموده و در کنار آن از کمک ها و اموال زکات و از صدقاتی که مردم کشورهای عربی و اسلامی و از جمله مردم مسلمان ایران برای ما جمع آوری می کنند استفاده می کنیم، و هیچ نوع کمکی از کانال های رسمی ایرانی دریافت نمیداریم، بعضی موسسات خصوصی خیریه و نیز تعدادی از روحانیون هستند که کمک هایی انسان دوستانه را برای تامین زندگی خانوادهای شهدا، معلولین و اسرای دربند رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان به ما می دهند.
روابط ما با ایران دقیقا به همان مقداری است که ما با دیگر طرف ها داریم و محکوم به اصول چندی از جمله محافظت از استقلال تصمیم گیری ما و تایید مسئله مرکزی امت اسلامی یعنی مسئله فلسطین می باشد.
موضع ما نسبت به ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون تغییری نداشته و حوادث و تحولات بر حق بودن مواضع و دیدگاه هایمان را ثابت نموده اند.
هم اکنون همه آنچه را که ما بیست سال پیش در قلمداد نمودن جمهوری اسلامی به عنوان پایگاه اسلام و هم پیمان استراتژیک اعراب در مقابله با ائتلاف صهیونیستی – آمریکایی در منطقه گفتگو کردیم را تکرار می کنند.
در مورد اتهام هایی که از سوی تشکیلات خودگردان فلسطین به ما نسبت داده شده و طرف هایی بیگانه متهم به تحریک ما شده اند، باید بگویم که این اتهام ها اهانتی بس بزرگ به ملت فلسطین به شمار می رود زیرا این کلام به این معنی است که این ملت یارای تحرک برای دفاع از خود و سرزمینش را در مقابل تجاوزات صهیونیستی نداشته و تنها با تحریک دیگران دست به انجام چنین کارهای می زند.
علاوه بر آن توصیف سوریه و ایران به عنوان جهت هایی بیگانه نیز در زمانی که تشکیلات خودگردان با اسرائیل علیه ملت فلسطین و امت اسلامی هم پیمان می شود خود محکومیتی برای تشکیلات به شمار می رود.
آیا سوریه و ایران که پشتیبان مبارزات ملت فلسطین می باشند، بیگانه اند ولی اسرائیل که به هم پیمان دوست تبدیل شده است، هم پیمانی با آن، نعمت و فخر است؟ این تحریف و تزویری خطرناک به شمار می رود.
3-1-سناریوی اول: پیروزی قاطع اسرائیل به معنای محدود سازی کامل فلسطینی ها، تبدیل بیت المقدس به پایتخت اسرائیل، جلوگیری از بازگشت آوارگان و گسترش شهرک سازی برای یهودیان این سناریو با توجه به تنگناهای بعدی اسرائیل و حامی آن آمریکا و چالش های جهانی و منطقه ای هر دو کشور و مقاومت پر دامنه فلسطینی ها احتمال تحقق ندارد.
3-2-سناریوی دوم: پیروزی فلسطین به معنای تشکیل دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های 1967 به پایتختی بیت المقدس (بخش شرقی قدس) و بازگشت بخش عمده آوارگان احتمال تحقق این سناریو به دلیل مخالفت جدی اسرائیل، ضعف دولت های عربی و محدودیت های مردم فلسطینی در تحمیل خواسته های خود به تل آویو، اندک می باشد.
3-3-سناریوی سوم: وقوع جنگ همه جانبه و سرایت آن به کشورهای خاورمیانه و کشیده شدن دامنه آن به ایران وقوع این سناریو نه تنها مشکل اسرائیل و آمریکا را حل نمی کند، بلکه مدیریت بحران را از کنترل همه خارج می سازد. لذا آمریکا با مهار اسرائیل و چانه زنی و اعمال فشار با گروههای فلسطینی و کشورهای عربی مانع از تحقق این سناریو می شود.
3-4-سناریوی چهارم: بازگشت به دوران دهه 1990 و آغاز روند صلح این سناریو دست کم در کوتاه مدت به دلیل تخریب زیر ساخت های صلح توسط اسرائیل و گسترش روند انتقاضه نامتحمل به نظر می رسد.
3-5-سناریوی پنجم: بازگشت به شرایط دهه 1980 و قبل از آغاز دوران صلح این سناریو نیز وضعیتی مشابه سناریوی قبلی دارد و عملاً به مثابه پاک کردن صورت مساله بوده و نیاز اسرائیل به برقراری امنیت را مرتفع نمی سازد و از سوی دیگر انتفاضه را خاموش نخواهد ساخت.
4-آینده ی منازعه و فلسطین و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
در نسبت سنجی میان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و منازعه فلسطینی اسرائیلی و به طور کلی موجودیت رژیم صهیونیستی، عنایت به این نکته حایز اهمیت است که منازعه مذکور و موجودیت اسرائیل، صرفنظر از نگاه آرمانی و ایدئولوژیک، مساله امنیتی نیز هست. بدین جهت میبایست این بحران به شکل معادله ای امنیتی مطرح گردیده و مولفه های تاثیر گذار از جمله محیط بین المللی و منطقه ای، موقعیت بازیگران موثر و فعال و برآیند تعامل آنان بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران مد نظر قرار گیرد. محیط امنیتی ایران بی شک در برقراری موازنه قوا، مشارکت در ترتیبات امنیت منطقه ای، جلوگیری از ائتلاف های امنیتی علیه ایران و تضعیف همزمان قدرت های رقیب اسرائیلی – عربی شکل می گیرد.
هرچند در شرایط کنونی ادامه انتفاضه به جهت تضعیف و مشغول سازی اسرائیل و آمریکا و تقویت موضع مردم فلسطین گزینه مطلوبی برای ایران به شمار می رود اما به دلیل محدودیت های فلسطینیان، عدم حمایت موثر اعراب و برخورداری اسرائیل از حمایت آمریکا و بی توجهی رژیم صهیونیستی به افکار عمومی جهانی و فرم ها و قواعد بین المللی، علی القاعده می بایست انتقاضه را اهرم فشاری دانست که به راه حل سیاسی در آینده خواهد انجامید. لذا استراتژی کشورمان بر این اساس قابل تنظیم است.
جمهوری اسلامی ایران همواره مخالف روند صلح بوده و آن را عادلانه نمی دانسته است. اما با توجه به پذیرش ایده صلح و مقبولیت جهانی آن، این گونه موضع گیری کشورمان نزد افکار عمومی جهانی انعکاس وارونه داشته و ایران را به عنوان مخالف صلح معرفی نمود است. این امر تا حدودی ناشی از ضعف دیپلماسی کشورمان بوده است. ضمن این که مواضع ایران در گذشته عموماً جنبه سلبی داشته و کمتر بعد ایجابی به خود گرفته است.
با عنایت به موارد یاد شده ضرورت دارد به سیاست های ایجابی متناسب با شرایط جدید پرداخت که از جمله می توان به عملیاتی نمودن طرح پیشنهادی مقام معظم رهبری مبنی بر برگزاری رفراندوم در سرزمین های اشغالی اشاره نمود. پر واضح است حل و فصل منازعه در موقعیت نابرابر طرفین به سود اسرائیل می انجامد، اما مداخله ایران می بایست به شکل منطقی و در چارچوب قواعد بازی باشد تا مورد پذیرش جهانی قرار گیرد.
بر این اساس چنین می نماید که ایران با هیچ یک از بازیگران موثر و کشورهای عربی و اسلامی حتی سوریه، نمی تواند اتحاد استراتژیک داشته باشد. و همواره کشورهای عربی مسلمان خواهان تضعیف ایران اسلامی نیز بوده اند و کمکهای بسیاری را هم برای نابودی جمهوری اسلامی ایران در زمان جنگ ایران و عراق هزینه کرده اند،این کشور ما هیچ به متجاوز به نظر نیفکندند و فقط ناسیونالیسم عربیت را مد نظر داشتند نه مسائل اسلامی یا انسانی حتی عرفات رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین که مورد استقبال و حمایت ایران و رهبر ایران واقع نشده بود، و نهال نوپایی جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از آن، خود را با مشکلات بسیار شدید آمریکا و غرب درگیر کرده بود. در زمان جنگ ایران و عراق با حمایت از صدام و مخالفت با جمهوری اسلامی ایران پرداخت و همه چیز را نادیده گرفت و بیان داشت که حتی اگر صدام متجاوز هم باشد از او به خاطر عرب بودنش حمایت می کنیم. در نتیجه مسوولان نظام سیاسی کشور باید این نکته را مد نظر قرار دهند که آیا در صورت پیروزی مقاومت فلسطین تکرار واقع عرفات، یا برهان الدین ربانی و … تکرار نخواهد شد، با اینکه ما همواره شاهد محکومیت ایران در مورد سه جزیره ایرانی خلیج فارس در کنفرانس های متعدد اعراب و باشیم، که همچنان عربیت را به اسلامیت کشورها ترجیح می دهند و از ایرانی نیرومند در کنار خود نه تنها خوشنود نیستند، بلکه آنچه مسلم است و همه ما می دانیم خواهان تضعیف آن نیز می باشند. لذا به نظر می رسد که طرح مساله فلسطین می بایست به عنوان مساله ای انسانی و در سطح بین المللی دنبال شود و صرفاً یک مساله اسلامی و متعلق به جهان اسلام تلقی نگردد. توجه و تاکید به بازگشت آوارگان، حق تعیین سرنوشت و برگزاری رفراندوم تحت نظر سازمان ملل متحد و با نظارت بین المللی برای تعیین نظام آتی فلسطین به مورد تاکید است.
پر واضح است تا زمانی تمکین اسرائیل و حامی آن آمریکا به چنین شرایطی، ایران نمی تواند برگهای برنده خود از جمله پشتیبانی انتفاضه را کناری نهد. اما روند پشتیبانی انتفاضه نیاز به بازنگری جدی دارد. حمایت جدی معنوی و پشتیبانی با واسطه از کلیه گروه های فلسطینی و محدود نکردن حمایت ایران به گروه های اسلام گرا و جلوه انسانی بخشیدن به حمایت ایران از آرمان فلسطینی ها در شرایط کنونی ضرورت و اهمیت فراوان می یابد. برای نیل به این مهم ضروری به نظر می رسد که اقدامات مراکز سیاسی، نظامی و اطلاعاتی کشورمان صورت متمرکز و هماهنگ دنبال شود.
واکنش ایران و دیگر کشورها در قبال توافقنامه اسلو غزه اریحا
در جهان و در میان تمام حکومتها تنها کشوری که توافقنامه غزه – اریحا را به دلیل ناعادلانه بودن رد کرد و آن را محکوم به شکست دانست جمهوری اسلامی ایران بود. ایران صراحتاً و علناً توافقنامه را ظالمانه خواند و آن را به شدت محکوم کرد. مقام معظم رهبری ضمن ناعادلانه خواندن توافقنامه و محکوم کردن پذیرش موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی توسط ساف و عرفات صراحتاً اعلام نمود که رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت تجاوز کارانه و توسعه طلبانه خود حتی به مفاد این توافقنامه استثماری و ظالمانه نیز پایبند نخواهد ماند که روند حوادث، صحت نظرات مقام معظم رهبری را اثبات نمود. در آن مقطع زمانی فضای سیاسی و تبلیغاتی جهان به گونه ای شکل گرفته بود که حتی سوریه و لبنان نیز نارضایتی خود را از توافقنامه غزه – اریحا در راستای حل و فصل مسائل فی ما بین خود با رژیم صهیونیستی عنوان داشتند. سوریه در واکنش به مصوبات اسلو و قرارداد صلح سکوت اختیار کرد اما مطبوعات سوریه آن را مبهم خواندند و محتاطانه علیه آن موضعگیری کردند. دولت لبنان توافق حاصله را تامین کننده خواسته های ملت فلسطین ندانست و مخالفت خود را با آن اعلام نمود.
ده گروه و سازمان فلسطینی از جمله جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و سازمان جهاد اسلامی با محکوم کردن توافقنامه غزه – اریحا آن را ناعادلانه خواندند و آمادگی خود را برای مبارزه تا احقاق حقوق ملت فلسطین اعلام داشتند.
جنبش مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان نیز همگام با جمهوری اسلامی ایران علیه توافقنامه صلح غزه – اریحا موضعگیری کردند و آن را به دلیل ناعادلانه بودن محکوم نمودند.