فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
چکیده :
واژگان کلیدی:
مقدمه
حقوق غیر مالی زن در خانواده
قرآن و گوهر انسان بدور از جنسیت
جایگاه حسن معاشرت در روابط خانواده
معروف در نگاه مفسران
تقدم مصالح خانواده بر مصالح فردی
قرآن و حسن معاشرت
روایات و حسن معاشرت
جانبداری برتر از حقوق
قوّامیت (ریاست) مرد بر زن و محدوده آن
معنا و معیار قوامیت
ارزیابی تفضیل مرد بر زن
دیدگاه اندیشمندان در قوامیت و ریاست
حمایتهای اخلاقی در حفظ کرامت زن
تاکید بر نفی خشونت بر زنان در قوانین اسلام
آیا نشوز اختصاص به زوجه دارد؟
نتیجه گیری
منابع و مآخذ
چکیده :
با ایجاد عقد نکاح صحیح با کلیه شرایط معتبر شرعی و قانونی بین زن و مرد، حقوق و وظایفی بین زن و شوهر ایجاد میشود که رعایت آن در ثبات و استحکام نظام خانواده تأثیر اساسی دارد که از آن به «آثار نکاح» یاد میکنند. بخشی از این حقوق و تکالیف مربوط به امور مالی و بخشی دیگر به امور غیر مالی و حمایتهای امنیتی و حیثیتی مربوط میشود.در حقوق اسلامی راجع به تقسیم وظایف زوجین تفاوتهایی دیده میشود که نه تنها خاستگاه تبعیض ندارد، بلکه در نظام قانونگذاری کاملاً مستند بر مبانی خاص است و قابلیت تامل و توجیه عقلایی دارد و دقت و تیزبینی تام شریعت را بر پایه حکمت و عدالت و رأفت و رحمت در گستره حقوق خانواده روشن میسازد و خود بیانگر وجود تناسب بین عالم شریعت و طبیعت و فطرت است. در این نظام، ضرورت ریاست بر اساس اجرای احسان و عدالت و معاشرت بر اساس معروف بدور از هر گونه تعدی و تفریط، ضرر و بغی، خشونت و تحکم قابل توجیه و حمایت است و این اندیشه چون معطوف بر نیازهای عاطفی و روانی انسان است، فقط در قالب استیفای حقوق صرف خلاصه نمیشود. مقاله حاضر بر آن است تا حقوق غیر مالی زن را درخانواده از منظر تفکر اسلامی مورد ارزیابی قرار دهد، تا ضمن بیان خاستگاه قوانین، جایگاه امنیت روانی و حیثیت انسانی زنان را در خانواده مبرهن سازد.
واژگان کلیدی:
معروف، حسن معاشرت، عدالت، نفی خشونت، تشاور، مودت و رحمت
مقدمه
ارزش خانواده بیش از هر چیز بر پایه مودت و دوستی بین اعضای آن، بخصوص زن و شوهر استوار است و اگر این جریان بر اساس دوستی و تفاهم و بر کنار از خودخواهیها ادامه یابد، به آرامش و سکون در کنار یکدیگر و در نهایت به کمال انسانی مورد نظر خواهد رسید. در میان مکاتب حقوقی، دین مبین اسلام، نظام معاشرتی ویژهای در روابط مردان و زنان در دو حوزه اجتماع و نهاد خانواده تشریع کرده است که از سویی بر مبانی انسان شناختی قرآن و اسلام استوار است و از دیگر سو، ناظر به اهداف و چشماندازهایی است که اسلام برای اصیلترین و بنیادیترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده ترسیم میکند. از همین رو تعبیر «لتسکنوا الیها» در آیه 21 سوره روم اشاره به این واقعیت دارد که آرامش، مقام و موقعیتی است که انسان در پهنه هستی باید بدان دست یابد و از دیدگاه قرآن وظیفه خانواده زمینهسازی برای همین هدف است، چه برای زن و شوهر و چه برای فرزندان. زیرا الفت زن و شوهر و تعامل آن دو با نیروی عشق و محبت و در مسیر کمال، سنگ بنای شخصیت روحی و روانی فرزندان را مینهد که اگر سالم باشد رحمت به بار میآورد. بر اساس این اندیشه خاستگاه انسانهای دغدغهمند از نگاه قرآن این است که میگویند:
«… ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما» (فرقان، 74) «خدایا ما را از جانب همسران و فرزندانمان نور چشمی بخش و ما را رهبر پرهیزگاران گردان». در واقع این آیه بر اهمیت خانواده و پیشاهنگی آن در تشکیل جامعه نمونه انسانی اشاره دارد، چنانکه پیوندهای سالم و درخشان را آرمان پرهیزکاران معرفی میکند. به رغم دلالتهای روشن قرآن راجع به جایگاه حقوق غیر مالی زن، متأسفانه در برخی جوامع اسلامی، زن در خانواده یا در جامعه مورد ستم قرار دارد و گاهی از جهت برخورداری از امنیت و حیثیت در جایگاه متعادل خود نیست. البته این بدان معنا نیست که زن در کشورهای اروپایی از وضع بهتری برخوردار و از موقعیت شایسته انسانی بهرهمند است، بلکه در آنجا نیز زن مورد ستم است اما به شکلی دیگر.
واقعیت این است که زن در طول تاریخ نه از سوی دشمنان، بدخواهان و مهاجمان شرق و غرب، بلکه گاه از سوی نزدیکترین عضو خانواده خود مورد بیمهری قرار گرفته و بدلیل موقعیتهای اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی، شرایط و امکانات و گاه عدم اطلاع از حقوق خود ناگزیر بیمهریها را بر جان هموار ساخته است.