فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:27
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه:
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
2. هدف ذوقی "هنری" تعلیم و تربیت (تربیت هنری)
3. هدف اخلاقی تعلیم و تربیت (تربیت اخلاقی)
4. هدف عقلانی تعلیم و تربیت (تربیت عقلانی)
اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه فارابی
زندگی نامه فارابی
الف. اهداف فردی تعلیم و تربیت
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
2. هدف ذوقی «هنری» تعلیم و تربیت (تربیت هنری)
3. هدف اخلاقی تعلیم و تربیت
4. هدف عقلانی تعلیم و تربیت
ب. اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت
مقایسه اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون و فارابی
زمینه مقایسه
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
1-1.وجوه اشتراک
1-2. وجوه افتراق
2-2. وجوه افتراق
3. هدف اخلاقی تعلیم و تربیت
3-1. وجوه اشتراک
3-2. وجوه افتراق
4. هدف عقلانی تعلیم و تربیت
4-1. وجوه اشتراک
4-2. وجوه افتراق
5. اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت
5-1. وجوه اشتراک
5-2. وجوه افتراق
نتیجه گیری
مآخذ
چکیده
اهداف تعلیم و تربیت همواره در زمره بزرگ ترین مسائل تربیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. درباره اینکه هدف یا اهداف تعلیم و تربیت چیست میان صاحب نظران توافق نظر وجود ندارد و همین امر، زمینه مورد اشاره را مسئله دار جلوه داده است. در میان فلاسفه تعلیم و تربیت کسانی هستند که نسبت به اهداف تعلیم و تربیت رویکرد جامع و کاملی دارند و ضروری است که همواره این رویکرد مورد توجه دست اندرکاران نظام های تربیتی قرار گیرد. از جمله بزرگ ترین آنها یکی افلاطون و دیگری فارابی است که در این مقاله اهداف تعلیم و تربیت در نظر آنان بررسی و مقایسه شده است. اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون و فارابی در دو بخش کلیِ اهداف فردی و اجتماعی تقسیم شده و اهداف فردی نیز به بخش های فرعیِ اهداف جسمانی (بدنی)، ذوقی (هنری)، اخلاقی، و عقلانی تقسیم شده است. پس از تشریح اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه دو مربی، زمینه های مشترک و متفاوت میان این دو دیدگاه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژه ها: تعلیم و تربیت.آموزش و پرورش. افلاطون. فارابی. مطالعه تطبیقی
______________________________
*. این مقاله برگرفته از رساله دوره دکتری نویسنده در رشته فلسفه تعلیم و تربیت بوده و در دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران به راهنمایی دکتر میرعبدالحسین نقیب زاده و مشاوره دکتر خسرو باقری و دکتر رضا داوری اردکانی به انجام رسیده است که بدین وسیله از ایشان صمیمانه قدردانی می شود.
مقدمه:
تعلیم و تربیت همیشه به عنوان یکی از مسائل اساسی بشر مطرح بوده است. نظام های تربیتی از دیرباز هدف هایی را برای خود در نظر گرفته اند؛ بنابراین هدف نیز همیشه به عنوان یکی از ارکان حیاتی و شاید مهم ترین مسئله تعلیم و تربیت مطرح بوده و مورد بحث واقع شده است.
به طور کلی موضوع و مسئله محوری در این خصوص آن است که غایت و آرمان تعلیم و تربیت چیست و انسان مطلوب که حاصل نظام تعلیم و تربیت است چگونه انسانی است؟ این موضوع مهم به عنوان یک زمینه چالش برانگیز مطرح شده و در صدر مسائل مورد نظر اندیشمندان و فلاسفه تعلیم و تربیت قرار گرفته است. به گونه ای که در هر یک از مکاتب فلسفه تعلیم و تربیت و شاید حتی نزد هر یک از اندیشمندان تعلیم و تربیت، هدف تربیت به گونه ای متفاوت مورد نظر قرار گرفته است. به منظور رسیدن به دیدگاهی مشترک درباره اهداف تعلیم و تربیت لازم است به آراء مربیان بزرگ این حوزه که به صورت جامع به اهداف تربیتی نگاه کرده اند مراجعه شود.
در این پژوهش، از میان فلاسفه و مربیان بزرگ تعلیم و تربیت، افلاطون به عنوان نخستین فیلسوفی که در باب تربیت سخن گفته و دارای یک نظام جامع تربیتی است (نقیب زاده، 1374) و فارابی که مؤسس فلسفه اسلامی (داوری اردکانی، 1374) و آثار وی مالامال از سخنان تربیتی است انتخاب شده و اهداف تعلیم و تربیت از نظر آنان بررسی و مورد مقایسه قرار گرفته است.
افلاطون فراتر از دیدگاه های محدود و ابزاری موجود درباب تعلیم و تربیت و اهداف آن، به بهترین نحو به صورت بندی اهداف تربیتی پرداخته و اهداف فردی تعلیم و تربیت را که همانا شناخت خیر و نیکی است، هماهنگ با اهداف اجتماعی که همانا ایفای نقش مناسب در شهر آرمانی است، با یکدیگر در نظر گرفته است. دیدگاه های تربیتی وی به ویژه در دو کتاب ارزشمندش، جمهوری و قوانین بیان شده اند. فارابی نیز که به معلم ثانی معروف است، با توجه به تلاش برای نزدیک کردن افکار افلاطون و ارسطو (و بنابراین اشتراک فکری قابل توجه با افلاطون) و نیز نزدیک کردن مبانی دین مبین اسلام و
فلسفه یونان، یکی از معروف ترین فلاسفه و مربیان مسلمان است که آراء تربیتی وی به ویژه در کتاب های معروفش اندیشه های اهل مدینه فاضله و سیاست مدنیه بیان شده اند.
به منظور طرح و بیان صریح تر اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون و فارابی، این اهداف به دو دسته کلی اهداف فردی تعلیم و تربیت و اهداف اجتماعی تعلیم و تربیت تقسیم شده اند و اهداف فردی تعلیم و تربیت نیز به هدف جسمانی (تربیت بدنی)، هدف ذوقی (هنری)، هدف اخلاقی (تربیت اخلاقی)، و هدف عقلانی تعلیم و تربیت (تربیت عقلانی) تقسیم شده است. لکن نمی توان میان اهداف تعلیم و تربیت در نزد این دو مربی بزرگ به صورت واقعی مرزی کشید زیرا آنها فرد و جامعه را از یکدیگر جدا نمی بینند و اندیشه های تربیتی آنها به صورت منظومه ای جدایی ناپذیر است. بنابراین تفکیک اهداف در این کار به منظور بیان بهتر آنها صورت پذیرفته است.
اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه افلاطون
زندگی نامه افلاطون
افلاطون در سال 427 ق.م در شهر آتن تولد یافت. پدر آو آریستون(1) از خاندان پادشاهان و مادر او پریکتونه(2) از خاندان دانایان سولون بود، در ابتدا شخصی به نام کراتیل(3) که شاگرد هراکلیتوس بود تربیت افلاطون را بر عهده گرفت و چون به سن بیست سالگی رسید سقراط معلم او شد. افلاطون از سال 399 تا 407 ق.م که سال مرگ سقراط است، در مقام شاگردی او به سر برد و روش بحث و تحقیق او را آموخت و چنان دلباخته او شد که پس از مرگ استاد، نیز هرچه به اندیشه آورد به شکل گفت گوهای سقراط بیان کرد. زندگی پر بار افلاطون را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد: 1) از مهاجرت به «مگار» تا سال 388 ق.م؛ 2) دوره اول تدریس در آکادمی؛ 3) بازگشت افلاطون از سفر دوم «سیسیل»؛ و 4) بازگشت از سفر سوم سیسیل تا پایان عمر وی. این
______________________________
1. Ariston
2. Periktone
3. Cratyle
استاد بزرگ پس از عمری طولانی و پر برکت در سال 347 ق.م به دیدار یار شتافت. نتیجه حقیقی کار افلاطون از یک سو بنیان گذاری آکادمی است که نزدیک به هزار سال بر جای ماند، و از سوی دیگر پدید آوردن نوشته هایی است که پس از نزدیک به دو هزار و چهار صد سال هنوز روشنگر راه رهروان دانش و بینش است (نقیب زاده، 1374، ص 39).
الف) اهداف فردی تعلیم و تربیت
1. هدف جسمانی تعلیم و تربیت (تربیت بدنی)
به طور کلی تعلیم و تربیت برای افلاطون در پرورش جسم و پرورش روان تعریف می شود. پرورش جسم از طریق تغذیه و ورزش (ژیمناستیک)، و پرورش روان از طریق موزیک (هارمونی) صورت می گیرد. البته سلامت جسم و روان در نظر وی به عنوان دو هدف اصلی تعلیم و تربیت همواره با یکدیگر در ارتباط هستند (نتلشیپ(1)، 1969). این موضوع از نظر هستی شناسی افلاطون به وجود دو بعد مادی و معنوی انسان مربوط می شود.
تربیت بدنی در برنامه تربیتی افلاطون با بازی شروع می شود. بازی برای افلاطون صرفا سرگرمی نبوده بلکه نقش تربیتی دارد (افلاطون، ترجمه لطفی،1367) و این یکی از ابداعات افلاطون در تعلیم و تربیت است که بعدها نیز توسط مربیان بزرگی چون "فروبل(2)" توسعه یافته است (بارو(3)، 1976). افلاطون می خواهد کودکان از طریق بازی به زندگی جمعی نیز عادت کنند و در جامعه ای بدون تغییر به زندگی خود ادامه دهند و این به نظریه فلسفی افلاطون درباره جهان بر می گردد. وی معتقد است همان گونه که هستی ثابت است و بدون تغییر، اجتماع نیز باید ثابت باشد (رُس(4)، 1951).
دومین مرحله تربیت جسمانی در منظومه تربیتی افلاطون، دوره آموزش نظامی است