فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:62
فهرست مطالب:
مقدمه: 2
در پیشنهادات دو کشور دارای قدرت هستهای- آمریکا و شوروی- دو نظر به وجود آمد: 4
بخش اول: کنترل تسلیحات و خلع سلاح 6
گفتار اول: تعاریف کنترل تسلیحات 6
فصل دوم: خلع سلاح 7
گفتار اول: تعریف خلع سلاح 7
مصادیق خلع سلاح را میتوان در سه دسته خلاصه کرد: 8
1- خلع سلاح کمی و کیفی 8
2- خلع سلاح عمومی و منطقهای 8
3- خلع سلاح دو یا چند جانبه 9
بخش دوم: روند تدوین معاهدات هستهای 10
فصل اول: روند تدوین معاهده NPT 10
گفتار اول: اجرای معاهده NPT وحق استفاده صلح جویانه 11
کاربرد دو واژه در نگارش این ماده دارای اهمیت میباشد: 11
الف- غیر قابل تفویض 11
ب- بدون تبعیض 11
گفتار سوم: امکان ایجاد مناطق عاری از سلاح های هسته ای 15
گفتار چهارم: اجرای بندهای 1 و 2 عهدنامه وین در خصوص NPT 15
فصل دوم: روند تدوین معاهده CTBT 17
بخش سوم: حقوق و تعهدات کشورهای عضو در خصوص اجرای معاهدات هسته ای 18
فصل اول: تعهدات دول هستهای 18
فصل دوم: تعهدات دول غیر هستهای بر اساس معاهدات NTP, CTBT 28
بخش چهارم: نظام نظارت و بازرسی بر معاهدات NPT, CTBT 33
گفتاراول: قراردادهای بازرسی آژانس بین المللی انرژی هسته ای 34
انواع قراردادها صرفنظر از تفاوتشان بر حسب الحاق یا عدم الحاق طرفین آنها به معاهده NPT و داشتن یا نداشتن سلاح هستهای به شرح ذیل میباشند: 34
1- قرارداد بازرسی INFCIRC/26 34
2- قرارداد بازرسی INFCIPC/66 34
3- قرارداد بازرسی INFCIRC/ 153 36
گفتار دوم: نظامهای بازرسی آژانس بینالمللی انرژی هستهای 39
انواع بازرسیها عبارتند از: 39
1- بازرسی تاییدی یا عادی: 39
2- بازرسی ویژه 41
3- بازرسی داوطلبانه 42
گفتار سوم: ایرادات اجرایی قراردادها و نظامهای بازرسی 43
1- الحاق اختیاری به آژانس 43
2- اعمال تعهدات پادمان به مواد هستهای 43
3- مشکل فعالیتهای مخفی 44
4- عدم دسترسی آژانس به اطلاعات مکمل و تبعات آن 44
5- عدم اشاره موافقت نامه پادمان به تولید اورانیوم قبل از غنی سازی 44
6- عدم توانایی پادمان در علنی ساختن مقادیر کمتر از تعداد موثر 45
فصل دوم: نظام نظارت و بازرسی اجرای پیمان منع جامع آزمایشهای هستهای 45
گفتار اول: سازمان ناظر 45
ب) شورای اجرایی 46
پ) دبیرخانه فنی 48
گفتار دوم: روشهای نظارت 49
الف) سیستم نظارت بینالمللی 51
نتیجهگیری: 52
فهرست منابع: 58
1- کتب 58
2- مقالات: 60
3- پایان نامه 61
مقدمه :
امنیت از نیازهای اساسی و اولیه بشر و دستیابی کامل به آن بارهایی از بلایایی چون گرسنگی، بیماری و جنگ از آرزوهای انسان اولیه، انسان عصر حاضر بوده است.
بهترین نوع امنیت از انواع مختلف اقتصادی، شغلی، تحصیلی و .... فاقد معناست. در طول قرنها زندگی بشر آمیخته با جنگ بوده و امنیت را از او دریغ داشته است. نشانه آن نتایج جنگهای مختلف از نوع تن به تن تا ظهور سلاحهای هستهای و خسارتها و تحولات ناشی از آن که تلاشی جهانی را جهت مهار زمانی تلاشهای بشر برای خلع سلاح هستهای آغاز شده که فجایع بسیاری متاسفانه که توسط کشورهای مدعی حقوق بشر و صلح امنیت جهانی در تاریخ جامعه بینالمللی به وقوع پیوسته، بدین ترتیب یکی از این اقدامات انعقاد معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای در قالب 1 مقدمه و 11 ماده مصوب 1968 میلادی است که در سال 1970 میلادی لازمالاجرا گردیده است. معاهده دیگر مربوط به منع اجرای آزمایشهای هستهای است که در سال 1996 میلادی به تصویب رسید. علیرغم تبعیضات موجود در این معاهدات نسبت به کشورهای مختلف مخصوصاً کشورهای در حال توسعه؛ و دستهبندیهای موجود- طبق معمول جامعه بینالملل- اجرای معاهده و ابزارهای اجرایی آن میتوانند نقش مهمی در چگونگی اجرا و نتیجه حاصله از معاهده به جا بگذارند. در این مقال سعی خواهیم کرد ضمن بررسی دو معاهده مذکور به جهت ارتباط تنگاتنگ آنها با هم و اهداف آنها، اجرای این معاهدات این سلاحها پس از جنگ دوم و قضیه اتمی هیروشیما ایجاب نمود را با توجه به حضور مرجع ثالث- آژانس بینالمللی انرژی هستهای- و نوع همکاری کشورها مورد بررسی قرار دهیم.
طبق اساسنامه آژانس بینالمللی انرژی هستهای آژانس دارای وظایفی علاوه بر وظایف مندرج در عهدنامه منع گسترش آزمایشهای هستهای میباشد که بر اساس تعهدات، ما بین آژانس و دول عضو در قالب موافقتنامههایی متضمن روشهایی جهت اجرای تعهدات اعضا شکل میگیرد. این موافقتنامهها دارای نواقصی هستند که به ظاهر سعی شده با پروتکل الحاقی 2 + 93 رفع شود، لیکن این پروتکل نیز مغایر با اصل حاکمیت دولتها بوده و باری از دوش مشکلات بر نمیدارد. گرچه عدهای لزوم الحاق کشورها را جهت اجرای پروتکل فوقالذکر در خصوص هر یک از کشورها جدی میدانند.
در نگارش این کار تحقیقی سعی در بررسی و پاسخ به این سوال شده که مکانیسم دول عضو بر اجرای معاهده و عمل به تعهدات چیست و راهحل های جهانی جامعه بینالمللی برای منع گسترش و انجام آزمایشات هستهای و پایان رقابت تسلیحاتی چه بوده و چشمانداز آینده راهی که آغاز گردیده چگونه است و اهداف این معاهدات چه بوده و تا چه حد به آن نزدیک شدهایم؟ در بخش اول طرح گفتاری در خصوص خلع سلاح و کنترل تسلیحات پرداخته، در بخش دوم نگرشی داریم بر روند شکلگیری معاهدات NPT, CTBT در بخش سوم مروری بر تعهدات کشورهای هستهای و غیر هستهای داریم و نهایتاً در بخش چهارم نظامهای نظارت و بازرسی اجرای معاهدات فوقالذکر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اولین اقدام تاسیس کمیسیون انرژی اتمی در 1946 م با هدف برچیدن کامل سلاحهای هستهای و استفاده کنترل شده از آن جهت اهداف صلح آمیز و غیر نظامی بود. و مجدداً کشورهایی که نسبت به این عمل واکنش نشان دادند آمریکا در قالب طرح باروخ و شوروی در قالب طرحی در مقابل طرح آمریکا بود.
در پیشنهادات دو کشور دارای قدرت هستهای- آمریکا و شوروی- دو نظر به وجود آمد:
1- ایجاد مناطق غیر اتمی
2- منع گسترش سلاحهای هستهای از جانب کشورهای اتمی و منع تحصیل این سلاحها از طرف دول فاقد سلاح اتمی.
در طی این جریانات ایرلند در 1958 طرحی جهت تصویب قطعنامه به مجمع عمومی تسلیم نمود که طبق آن مجمع باید خطر گسترش س ه را شناخته و از کمیته 10 دولت رسیدگی به آن را درخواست نماید و اینکه کشورها علیرغم 10 دولت رسیدگی به آن را درخواست نماید و اینکه کشورها علیرغم انعقاد معاهده منع آزمایشهای سلاحهای هستهای باز هم مسئول کنترل نسبت به سلاحهای اتمی خود باشند، تا گسترش نیابد. که البته این طرح به جایی نرسید. لیکن ایرلند درخواست نمود وضع مقررات لازم برای جلوگیری از افزایش سلاحهای هستهای در دستور کار احساس قرار گیرد. این دولت عقیده بر انعقاد معاهدهای داشت که بر اساس آن دولتهای دارای سلاح از تفویض اختیار نظارت بر سلاحهایشان به دول فاقد سلاح خودداری کنند و دول فاقد سلاح درصد و تهیه آن برنیایند. که البته این طرح در 20 نوامبر 1959 تصویب شد. پس از آن طرح بعدی دولت ایرلند نیز از 4 دسامبر 1961 به تصویب رسید. مبنی بر خودداری کشورهای غیر هستهای از ساختن و حتی نظارت بر این قبیل سلاحها لیکن از 1962 مواضع متناقض دولتها سبب شد تلاشهای کمیته خلع سلاح بر مبنای قطعنامه یاد شده نتیجهای ندهد.
شاید موفقیت آزمایشهای هستهای چین و فرانسه یکی از علل پیشنهاد شوروی و آمریکا برای انعقاد معاهدهای در 1966 گردید.
در 1967 کمیته طرح یکسان شوروی و آمریکا را که در آن بر نظارت در متن ماده 3 اشاره نشد و خالی گذاشته شده بود دریافت کرد. به این منظور که طرفین با توافق کلی سازمان ب اوراتوم یا آژانس بین المللی انرژی را جهت نظارت انتخاب کنند.
سوئد از مخالفان این طرح بود و ایتالیا تهدید کرد اگر تنظیم قرارداد عدم گسترش سلاح های هسته ای به تاخیر افتد کشورهای هستهای مهلتی به کشورهای اتمی بدهند و اگر آنها به توافق نرسید در همه کشورها در به دست آوردن سلاح اتمی آزاد باشند. لیکن طرح جدید مشترک آمریکا و شوروی که به کمیته ژنو تسلیم و کمیته نیز گزارش تهیه و جهت بررسی نهایی به مجمع ارائه کرده بود. در 1968 به صورت معاهده درآمد.
بخش اول: کنترل تسلیحات و خلع سلاح
فصل اول:
گفتار اول: تعاریف کنترل تسلیحات
معنی لغوی کنترل اداره کردن و منظور از کنترل تسلیحات تلاش برای جلوگیری از هر گونه آزمایش، بکارگیری، پیشرفت و اشاعه سلاحهای موجود عنوان شد. با پذیرش حفظ سلاحها و تجهیزاتی که تاکنون ایجاد شدهاند با هدف جلوگیری از ایجاد رقابت و سابقه تسلیحاتی در صحنه بینالملل. این موضوع اولین بار در کنفرانسهای دهه 1899 و 1907 مطرح شد، این کنفرانسها را بیانگر آرمانی صلح جویانه داشتهاند که اولین بار مساله تحدید سلاحهای نظامی و جلوگیری از مسابقات ویرانگر تسلیحاتی را در سطح سیاسی نزد افکار جهانی مطرح ساخته است. همانطور که هدف از کنترل تسلیحات جلوگیری از گسترش و پیشرفت تسلیحات نظامی صرفنظر از کیفیت و کمیت جهت تحقق دیگر اهداف سیاسی اقتصادی و ... عنوان شده است.
هانس ج- مورگینتو در تعریف آورده:
" کنترل تسلیحات عبارتست از تنظیم مقررات مربوط به مسابقه تسلیحاتی و تدوین مقررات برای ثابت نظامی .... ." به طور کلی کنترل تسلیحات مفهومی داخل در خلع سلاح بوده و یکی از راهبردهای خلع سلاح کنترل تسلیحات میباشد لذا لازم است خلع سلاح به عنوان مفهومی سهلتر مورد بحث قرار بگیرد.
فصل دوم: خلع سلاح
گفتار اول: تعریف خلع سلاح
در آغا به تعریفی از ج- مورگنیو در مورد خلع سلاح اشاره می کنیم:
«خلع سلاح عبارت از از تقلیل یا نابودی میزان معینی یا تمام تسلیحات به منظور پایان دادن به مسابقه تسلیحاتی است.»
وی به دنبال این تعریف آورد: «خلع سلاح در معنی مطلق آن تقلیلی یا نابودی تسلیحات است ...»
خلع سلاح در دائره المعارف امریکانا عبارت است از: «محدودیت، تقلیل یا انهدام تسحیلات ملی یا انواع به خصوص از تسلیحات و تنظیم و ترتیب استفاده از تسلیحات.»
کمیته روابط خارجی سنای آمریکا خلع سلاح را به این شکل تعریف کرده است: «هرگونه برنامه یا سیستم محدودیت، تقلیل و یا نابودی قوای مسلح که شامل تسلیحات و تجهیزات و سایر اقلام مثل پایگاه نظامی و بودجه نظامی می باشد.»
در دانشنامه سیاسی در تعریف از خلع سلاح آمده: «خلع به معنای وسیع کلمه شامل از بین بردن سلاحهای جنگی و کشتار جمعی و اجرای سیاست کاهش و محدودیت نظامی است.»
وجه مشترک تعریف فوق از بین بردن تسلیحات می باشد و گرچه نابودی تمام تسلیحات امری خیالپردازانه می باشد طبق نظر آقای ج- مورگنیتو در خلع سلاح نابودی یا تقلیل میزان معین یا تمام تسلیحات و تجهیزات مدنظراست و خوش بنیانه تر اینکه تجهیزات و تسلیحات را اعم از سلاحهای متعارف و غیر متعارف در سطح جهانی و منطقه ای دو جانبه و چند جانبه صرف نظر از کیفیت و کمیت آنها بدانیم.
گفتار دوم: مصادیق خلع سلاح
مصادیق خلع سلاح را میتوان در سه دسته خلاصه کرد:
1- خلع سلاح کمی و کیفی
منظور از خلع سلاح کمی کمیت سلاحهایی است که باید کاهش یافته یا نابود شوند و منظور از خلع سلاح کیفی کاهش یا نابوده کردن بعضی از تسلیحات و تجهیزات با توجه به نوع خاص و کیفیت سلاح هایی که خدف آنها قبل از هر چیز لطمه به اشخاص می باشد و سلاحهای غیرمتعارف یعنی سلاحهایی که قدرت تخریبی یا انهدامی گسترده فردگیر و غیرقابل تمایز یا غیرقابل تفکیک و وحشتناک دارند و هدفشان جز انسها هدفها و تأسیسات و استحکامات نظامی و غیرنظامی است اشاره شده است سلاحهای غیرمتعاریف شامل سلاحهای بیولوژیکی، هسته ای و شیمیایی می باشند.
2- خلع سلاح عمومی و منطقهای
مصداق بارز خلع سلاح عمومی پیمان منع گسترش س ه است که هدف از آن تلاشهای گسترده جهانی توسط مجامع بین المللی و کشورهای ذینفع در سطح جهان برای خلع سلاح میباشد. پیمان فوقالذکر علیرغم عدم مشارکت تمامی اعضای جامعه بین المللی مفهومی عمومی دارد.
در مقابل خلع منطقهای اقدامات در جهت خلع سلاح بین تعداد محدودی از کشورها را شامل میشود که با توجه به موقعیت محلی دولتها مفهوم منطقهای مییابد. مانند قرارداد راس باگوت میان آمریکا و کانادا که 3800 مایل مرز این دو کشور را غیر مسلح اعلام نمود. این قرارداد علیرغم اینکه دو طرف معاهده دارد لیکن به جهت تحت پوشش قرار دادن آمریکای شمالی منطقهای محسوب میشود.
3- خلع سلاح دو یا چند جانبه
نیاز به خلع سلاح دو یا چند جانبه بر اساس مفاهیم اولیه حقوق بین الملل ضروری به نظر نمیرسید لیکن از مصادیق قراردادهای خلع سلاح دو جانبه میتوان به قرارداد کاهش سلاحهای استراتژیک تهاجمی معروف به سالت 2 بین آمریکا و شوروی یا معاهده 1987 بین همین دو کشور را نام برد.
از مصادیق معاهدات خلع سلاح چند جانبه معاهده تحدید آزمایش زیر زمینی سلاحهای هستهای فیمابین سه کشور آمریکا، شوروی سابق و انگلستان قابل ذکر است.