این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 55 صفحه می باشد.
دیس پپسی یکی از علل رایج مراجعة بیماران به درمانگاههای عمومی بوده و برای آن اتیولوژیهای مختلفی درنظر گرفته می شود. دیس پپسی به طور کلی به دو گروه بدون زخم و با زخم تقسیم می شود که یکی از اتیولوژیهای مطرح در نوع بدون زخم اختلالات روانی است .
افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح می باشد و بر اساس مطالعات آماری انجام شده در این پژوهش شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی داشتند تفاوت معنی داری با گروه آندوسکوپی مثبت نداشت.
در مقالاتی که در حین تدوین این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند هیچ یک به مقایسه وجود بیماری افسردگی و بررسی عوامل روانشناختی و Score های اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم و همراه با زخم نپرداخته بود. ارتباط عوامل خلقی به ویژه افسردگی با علایم گوارشی همواره مطرح است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه آنها به صورت دو عامل در طول هم (افسردگی و به دنبال آن F.D) و یا دو عامل در عرض هم (افسردگی به عنوان یک بیماری همراه با F.D) بوده است از این لحاظ به ساده ترین روش به بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران علامتداری پرداختیم که به دو گروه تقسیم می شدند.
گروه اول گروه Case بودند که در آندوسکوپی انجام شده هیچ گونه یافته مثبت ارگانیکی که توجیه کننده علایم بالینی آنها باشد نداشتند که از آنها به عنوان FD یادکردیم گروه دوم پاتولوژی خاصی در آندوسکوپی به نفع عامل زمینه ای ارگانیک داشتند (گروه Control) با این تفکر که اگر افسردگی به عنوان یک بیماری همراه برای دیس پپسی عملکردی مطرح باشد باید حداقل شیوع افسردگی در هر دو گروه یکسان باشد به بررسی شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی را داشتند و گروه کنترل پرداختیم و تفاوت معنی داری بین دو گروه بدست نیاوردیم.
واژه های کلیدی: افسردگی، دیس پپسی، یافته های آندوسکوپی
مقدمه پژوهش و بیان مسئله ۸
اهمیت مسئله پژوهش ۱۱
اهداف پژوهش ۱۸
فرضیه یا سئوالات پژوهش ۱۸
تعریف واژگان ۱۸
فصل دوم
بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده ۲۱
فصل سوم:
روش اجرای پژوهش ۲۶
تعریف جامعه پژوهش ۲۶
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه ۲۶
نوع پژوهش و روش انجام کار ۲۶
ابزارهای بکارگیری ۲۷
روش های تجزیه و تحلیل داده ها ۲۷
رعایت نکات اخلاقی ۲۷
فصل چهارم:
نتایج ۳۰
جداول ۳۱
فصل پنجم:
بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی ۳۷
محدودیت و پیشنهادها ۴۰
بخش ضمایم:
فهرست منابع ۴۳
پرسشنامه ۴۶
چکیده انگلیسی ۵۳
REGRENCES
1. Tallet NJ, Colin-Jones D,Kach KL, et al. Functional ; Dyspepsia : A classification with quidlines for diagnosis and managment. Gastroiutrol It 1991; 4:145-60.
2. Talley NJ, Silverstern, Argys L, et al, AGN technical review: evalution of dyspepsia, Gastroentrology 1998; 282-45.
3. Camilleni M. Norulcer dyspepsia: A look intc the future mayo clin proe 1996: 614-22.
4. Coline-yoner DF, Bleome B. Bodemar G, et al Nanagmen: of dysperia: Report of working party.
5. Drossman DA, Thompron WG, Talley NJ, et al identification of rebgroups of functional gastero entestinal disorder. Gadtrointrol Int 1990; 3: 154-72
6. Tally NJ, shuter B, Mc Grucaen G, et al lack of uddoeiafication between gastric amptyiny of soada and symptoms nonulcer dyspepsia clin Gastrointrol 1989; 1378-86.
7. Switz D. M. what the gastrointestinologost dose: a survey of a state society. S practice Gastrointestology 1996: 90 1048-50
8. Tucei A, Corinalderi R. Stang fellini V. et al Helicobacter phlori infection and gastric function in patients with chrowic idiopathic dyspepsea, Gastroentrology 1992; 103: 768-74.
9. Tally NJ. Dyspepsia: How to manage and how to treat, Aliment pharmacol ther 2002. Jul; 16 suppi, 4: 95-104.
10. Tally NJ, fung LH, et al. Association of anxiety Neuroticism,
and depressian with dyspepsia of unknown cause. A case-contral study. Gastrointestinal 1996 Apr; 102 (16): 886-92.
11. Haug TT. functional dyspepsia: a psychosomatic dioeaso. Tidsskr Nor Laegeforen 2002 May 10; 22(12): 1212-22.
12. Pam Xiaping, etal. Pychological factors in functional dyspepsia and ita treatment. Chinese gournal of diagestine disease. 2000; 1; 17-20.
13.G.Ron Norton etal. The role ofamsiety, anxxity semitivity and, depression in functional gastrointesnal disorders. Journal of psychosomatic research, 1999:47(3) 233-40.
14. H.Mertz et al. Effect of Amitryptiline on symptoms, Sleep and viscoral preception in patient with functional syspepsia, The American Journal of Gasterontroi logy. 1998 93(2), 160-65.
15. Sang-Yeol Lee, etal. Stress, Coping, and depression in non-unlcer dyspepsia patients. Journal of psychosomatic research 2000(49) 93-99.
16. Chou LT et al. The correlation er depression and gastric dysrhymis in functional dyspepsia, Journal of -clinical Gastroentrologt 2001 Aug;3392):127-31.
17- Stanghellini V, Tosetti C, Patemice A et al. Risk endicators of delayee; gastric emptying of solid pain 37- patients with functional dyspepsia Gastraenterology 1996; 110:1036-42.
18. Harrison
18) Heading RC. Definitaions of dyspepsia. Scend J Gastro
entrology 1991;26(suppl 1S2),1-6.
20 Robert s.Fishre and Hcniy P.Piar-kman, Managment of
ninulcer dyspepsia N Engi J Meel 1998; 1371`-80
21. Healtty. R.V. and Rathbon, B.J. Dyspepsia: Adilemma for
doctors riareet:779-1987.
22. MC Quarel K.Dyspepsia in feidmen M.Scharsmid B. fand-et
al. Eds. Masenger fordtran. S Gastro eitestinal and lines disease Gth 5d Vol one W:B saunders Co. Philadelphia, 1999
23 Sacilien. FuRmar. Rosolind F. Cheemom, PLET J. BECKER Demagraphic, socioeconomis and stress factors in patients with upper GI symptoms(Dyspepsia): Import on the Therputic Resporse to cisapride. Current theraputre Research vol.56. No 6, Jane 1995; 545-555.
24. Talley Nj, piper DW, Najor the events stress and dyspepsia of
unknown cases: A case control study. Gut. 1986;27:127-134.
25. Nyren O, Adomi H-0, Bergatrom R, et al. Psychological
factors are cracial in the etology Non-ulcer dyspepsia. A population boneal case-control study. In: Nyren 0, ed Non-ulcer Dyspepsia.Stusies on epideiniolog and Therapy. Sweden; uppsals; 19S5:1-27.
دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی که اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یک سندروم است، به این معنی که دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینکه بر تشخیص خاصی دلالت کند. یافتن مکانیسمی که توجیه کننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراکلینیکی دارد.
مواردی وجود دارند که در آنها هیچ کدام از مطالعات بالینی و پاراکیلینیکی، منجر به کشف یک مکانیسم شناخته شده که پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملکردی functional dyspepsia استفاده می شود.
اساساً اختلالات عملکردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیک (Organic) قرار می گیرند. به طور کلی دیس پپسی به دو نوع عمده ۱) با زخم ۲) بدون زخم تقسیم می شود.
نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند که دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنکه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (۲۰/۱۹) شایعترین بیماریهای عضوی که منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیک معده و اثنی عشر، رفلاکس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (۲۱)
دیس پپسی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (۲۱) این بیماری دامنگیر متجاوز از یک چهارم جمعیت عمومی جهان است و یکی از علل شایع مشورتهای پزشکی می باشد و دربرگیرندة ۵ درصد ویزیت بیماران در مطب ها و ۷۰-۴۰ درصد شکایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (۲۲) از آنجا که هزینه بررسی و درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یک میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسکوپی بر جامعه تحمیل می شود (۲۲) از طرف دیگر این علایم کارایی بیماران را کاهش قابل ملاحظهای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادکننده بر همگان مشهود است.
در بسیاری از بیماریهای عملکردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شک قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم کاهش امید به زندگی life expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت که بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.
با کشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واکنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیک، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشکی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترک بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مکانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملکردی (Functional) تصور کرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملکردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیک چندان صحیح نخواهد بود. بلکه باید مکانیسمهای درونزای را درنظر داشت که مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.
در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیک انتخاب شده است. در نوع عملکردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده که علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملکردی و نوع ارگانیک به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است که آیا میزان افسردگی در کسانی که دیس پپسی عملکردی دارند تفاوتی با کسانی که دیس پپسی ارگانیک دانرد می کند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملکردی پرداخته شده است.
دیس پپسی یک نشانگان گوارشی است که با ترکیبی از درد شکمی و شکایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مرکزی قسمت فوقانی شکم لوکالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاکس معده – مروی (GERD) و سندروم روده تحریک پذیر (IBS) متفاوت است (۱).
تعریف دیگری که برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است که Barbara etal از آن استفاده کرده اند و بدین صورت است که علایم دورهای یا پایدار شکمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، که بیماران یا پزشکان معتقدند که به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملکردی ممکنست برای بیمارانی به کار رود که این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (۲۳).
این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر با ۵۰ درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیک، سیستمیک و متابولیک متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای که توجیه کننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملکردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (۲ و ۱).
در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درک ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شکم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند که می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (۱).
مکانیسم هایی که در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حرکتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و ۱).
در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح کننده وجود مکانیسم های متعدد پاتولوژیک زمینه ای در دیس پپسی عملکردی است بر اساس مکانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود که این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یکسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.
دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملکردی (Functional)، ایدیوپاتیک، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.
دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (۶ و ۵ و ۴ و ۱).
در ۴۰ درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی می توان یک علت ارگانیک برای توجیه علائم پیدا کرد در این حالت دیس پپسی از نوع ثانویه و دیس پپسی دارای علت مشخص نامیده می شود. (۵)
شایعترین بیماریهای ارگانیک که منجر به دیس پپسی می شوند عبارتند از, اولسرپپتیک (در معده یا اثنی عشر) بیماری رفلاکس معده – مری (GERD)، کانسر معده، گاستروپارزی، کوله لیتیازیس، پانکراتیت حاد یا مزمن، بیماریهای که منجر به سوء جذب می شوند، انگلهای روده ای، ضایعات ایسکیمیک روده ای و سرطانهای شکمی خصوصاً پانکراس (۴).
در حدود ۶۰ درصد از مبتلایان به دیس پپسی، ارزیابیهای متعدد، به کشف عامل توجیه کننده علایم بیمار نمی انجامد. در چنین مواردی، دیس پپسی عملکردی، ایدیوپاتیک، اویله یا بدون زخم می نامند (۶ و ۱). این نوع دیس پپسی به صورت وجود درد و احساس ناراحتی مزمن برای حداقل یک ماه تعریف می شود ناراحتی های شکمی می توانند سیری زودرس، نفخ شکمی بعد از صرف غذا و تهوع، استفراغ و سایر علایم غیراختصاصی باشند. شکایت باید در دورههای زمانی قابل توجهی وجود داشته باشند، بدون اینکه شواهد بالینی و پاراکلینیکی اعم از آزمایشات بیوشیمی، اندوسکوپی، سونوگرافی و غیره منجر به بافته شدن یک بیماری ارگانیک توجیه کننده علایم شوند. البته، حتی با درنظرگرفتن این خصوصیات، هوز هم بین شکایات مربوط به دیس پپسی و علایم و نشانه های سندروم روده تحریک پذیر همپوشانی و تداخل وجود دارد. (۷)
دیس پپسی بدون زخم خود به چهار دسته تقسیم میشوند این چهار دسته عبارتند از: دیس پپسی زخم مانند (ulcer like)، رفلاکس مانند (Reflux like)، اختلال حرکتی مانند (Dysmotility like) و نوع غیراختصاصی (۵).
این تقسیم بندی بر اساس شکایت عمدة بیمار است به این صورت که در نوع زخم مانند شکایت اصلی بیمار، درد اپی گاستر است شکایتی که به طور عمده در بیماری اولسرپپتیک هم وجود دارد.
دیس پپسی رفلاکس مانند، با سوزش سر دل (Huitvuros)، رگورژیتاسیون محتویات معده در داخل مری، و یا هر دو، بدون وجود شواهد آندوسکوپیک واضح به نفع وجود مخاط بارت یا ازوفاژیت مشخص می شود. در دیس پپسی اختلال حرکتی مانند (Dxysmotulity)، تهوع و استفراغ، سیری زودرس، نفخ و احساس سنگینی شکم شکایت غالب است.
در صورتی که بیمار مشخصات هیچ یک از گروههای فوق را نداشته باشد یا بیمار ترکیبی از علایم فوق را دارا باشد دیس پپسی از نوع غیراختصاصی (Non Specific) است. (۷ و ۵)
بین ۴۰ تا ۸۰ درصد از بیماران ممکن است شکایاتی را داشته باشند که به دو زیرمجموعه یا حتی بیشتر تعلق دارند به علاوه، شکایات، با گذشت زمان تغییر می کنند.
البته لازم به ذکر است که بر طبق آزمونهای انجام شده فقط وجود یا عدم وجود یک علامت یا مجموعه ای از علایم دیس پپسی کمکی به تقسیم بندی بیماران بر اساس تابلوی پاتوفیزیولوژیکی آنها نمی کند درحالیکه جنس مونث، وزن کم بدون و پری متوسط تا شدید سر دل بعد از غذا یا استفراغ بعد از غذا نشانه های احتمالی gostic Motor abnamalties هستند (۱۷۹٫
فرضیه های متعددی برای توجیه بروز علایم و نشانه های دیس پپسی بدون زخم عنوان شده که مهمترین آنها ذکر می شوند. برطبق یک فرضیه، افزایش سطوح ترشح اسید معده یا افزایش اسید معده یا افزایش حساسیت به اسید و یا هر دو مکانیسم عامل ایجاد شکایت مربوط به دیس پپسی می باشند (۳). فرضیه اختلال حرکتی، این پیشنهاد را مطرح می سازد که اختلالات حرکتی دستگاه گوارش فوقانی نظیر، رفلکس معده – مری (GERD)، گاستروپارزی، اختلالات حرکتی روده کوچک یا دیس کنزی صفراوی سبب بروز علایم و شکایات دیس پپسی می شوند، اختالالات حرکتی معده، به وسیله مطالعات سینتوگرافی تخلیه معده، الکتروگاستروگرافی و مانومتری آنترودئودنال در ۲۵ تا ۶۰ درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم ثابت شده است (۶ و ۵ و ۳).
گاستریت ناشی از ویروس، التهابات عفونی ناشی از هلیکوباکترپیلوری و «عدم تحمل غذایی» که بر اثرات آلرژیک یا پاسخ های ترشحی وابسته به مواد غذایی خاصی تکیه می کند، از دیگر فرضیه های مطرح شده هستند (۸).
آنچه اهمیت دارد، توجه این موضوع است که تغییرات سطوح ترشح اسید، یا اختلالات حرکتی، ممکنست ثانویه به عامل اتیولوژیک دیگری باشند. به بیان دیگر، باید این احتمال را در نظر داشت که اختلالات مذکور، در سیر بیماری پدید آیند و معلول عامل اتیولوژیک باشند نه اینکه عامل ایجاد بیماری.
فرضیة تشدید گیرنده های احشایی، بر اساس این باور است که شکایات دیس پپسی به علت افزایش پاسخ به تحریکات فیزیکی نظیر فشار ناشی از دیستانسیون و تحریکات روانی می باشد (۵).