فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
الف- سیاست های رژیم پهلوی
1- تلاش رژیم برای محدود ساختن دین و شریعت مداران به امور شرعی .
2- انجمنهای ایالتی و ولایتی
3- انقلاب سفید شاه و رفراندوم آن
4- فاجعه خونین فیضیه
5-کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی ( ره )
نتیجه گیری :
منابع:
چکیده
این نوشتار بر آنست که تحول گفتمان سیاسی شیعه را در قرن بیستم نشان دهد . داده های پژوهش حاکی از آنست که گفتمان سیاسی شیعه بر خلاف دوره حضور امام معصوم (ع) در دوره غیبت تنوع دارد . بدین معنا که در دوره های خاص بنا به عللی گفتمان سیاسی خاصی شکل گرفته است . مهمترین تحول گفتمان شیعه در قرن بیستم تحول از سیاست گریزی و تمایل به ضرورت دخالت در مسایل سیاسی با هدف تشکیل حکومت اسلامی است . از اینرو ، گفتمان ولایت فقیهان عادل ، گفتمان سیاسی غالب شیعه در این دوره است ، که با پیروزی انقلاب اسلامی به گفتمان حاکم تبدیل شد .
کلید واژه :
شیعه ، گفتمان سیاسی ، سیاست گریزی ، فعال گرایی سیاسی ، ولایت فقیه
مقدمه
فهم اندیشه سیاسی شیعه در گروه شناخت و درک صحیح از روش ها و مکاتب و گرایشهای مختلف در این حوزه است. مشکل اساسی اغلب آثار موجود در این زمینه ، فقدان روش مناسب و در نتیجه فقدان انسجام کافی در یافته های آنهاست . از این رو ، برخورداری از رویکرد مشخص در ارائه مطالب ، مخاطب را از سردرگمی نجات می دهد .
به نظر می رسد علت بسیاری از آشفتگی های موجود در حوزه اندیشه سیاسی شیعه ، این است که نسل امروز دقیقاً نمی داند که دانش سیاسی شیعه چه تحولاتی را پشت سر گذاشته و اکنون در چه نقطه ای قرار دارد . آیا اندیشه سیاسی شیعه در دوره های مختلف یکنواخت بوده یا روش ها و رویکردهای متفاوتی در آن وجود دارد ؟ در هر صورت علل و عوامل مؤثر در آن چه می تواند باشد ؟
در یک نگاه کلی در زمینه ماهیت اندیشه سیاسی اسلامی ، سه دیدگاه عمده وجود دارد : دیدگاه شرق شناسانه بر تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری ، فلسفه یونانی و حقوق روم در سیاست نامه ها ، فلسفه سیاسی و فقه سیاسی مسلمانان تأکید دارد . دیدگاه سنتی با اعتقاد به برتری متقدمان ، بر تداوم سنت در حوزه تمدن اسلام تأکید می نماید .
روش تحلیل گفتمان ، تداوم اندیشه را نفی کرده ، به اثبات اصالت اندیشه سیاسی مسلمانان در دورانهای مختلف می پردازد . این الگو ، رشد و گسترش شاخه های دانش در اندیشه و جامعه اسلامی را از مسئله اعمال قدرت تفکیک پذیر نمی داند و معتقد است ، دانش سیاسی مسلمانان همراه استقرار ساز و کارهای قدرت تکوین یافته است .
هدف مقاله ، آنست که تحول گفتمان سیاسی شیعه را در قرن بیستم نشان دهد . گفتمان سیاسی شیعه بعنوان تفسیری از نصوص دینی و سنت پیامبر اعظم (ص) ، به رغم اینکه در دوره حضور امام معصوم (ع) با محوریت امامت از یکنواختی و وحدت گفتمان برخوردار بود ، اما در دوره غیبت دارای تنوع گفتمانی است . بدین معنا که در دوره های مختلف بنا به عللی گفتمان های سیاسی گوناگونی شکل گرفته است .
سئوال اساسی پژوهش آنست که آیا گفتمان سیاسی شیعه در قرن بیستم در مقایسه با دوره های قبل از تحول برخوردار بوده یا از ثبات و یکنواختی ؟ در صورت متحول بودن ، علل و عوامل آن چه بوده است ؟ فرض نگارنده بر این است که گفتمان سیاسی شیعه در دوره مورد مطالعه از تحول برخوردار بوده و منحنی این تحول ، گسست از گفتمان سیاست گریزی و گرایش به گفتمان ضرورت دخالت در مسایل سیاسی با هدف تشکیل حکومت اسلامی است .
در این نوشتار ، برای وصول به هدف مطرح و پاسخ به سئوال پژوهش ، با استفاده از الگوی تحلیل گفتمان تحول گفتمان سیاسی شیعه در قرن بیستم و علل و عوامل دخیل در آنرا مورد مطالعه قرار می دهیم .