تعادل در لغتنامه دکتر محمدمعین یعنی با هم برابر شدن، راست آمدن، همتا بودن. هنگامی جسمی در حال تعادل است که نتیجه همه نیروهای وارد بر آن صفر باشد. در اجسام متکی تا وقتی که خط قائم از مرکز ثقل آنها داخل سطح اتکا باشد، جسم به حال تعادل خواهد ماند. تعادل بر وزن تفاعل و ریشهاش عدل است.
عدل
عدل سبب زندگانی است. (العدل حیاه)- عدل و داد باعث افزایش انسانیت است. (العدل فضیله الانسان)- ملاک کارها عدل وداد است. (العدل ملاک)- عدل احکام را زنده کننده است. (العدل حیاه الاحکام)- عدل اصلاح کننده کار بشر است. (العدل یصلح البریه)- عدل نگه دارنده ملت است. (العدل قوام الرعیه)- عدل اساس پایداری مردم است. (العدل قوام البریه)- عدل نیرومندترین بنیان است. (العدل اقوی اساس)- عدل و داد برترین روش است. (العدل افضل السجیه)- عدل سر و ریشه ایمان و گردآورنده نیکی و احسان است. (العدل رأس الایمان و جماع الاحسان)
عدل به معنای میل و مشتق از عدل به معنای مال است. و در اصطلاح عبارت است امری متوسط بین افراط و تفریط. و گفتهاند عدل مصدر است به معنی عدالت و آن اعتدال و استقامت و میل به حق است.
عدل نهادن هر چیزی است به جای خود. العدل شدید العقاب ذی الطول صفت حق است. عقوبت او ایجاب جناح خوف کند و فضل و عدلش ایجاب جناح رجا و امید.
عدل در اخلاق عبارت است از امری که میان دو طرف افراط و تفریط باشد.
عدلش آراسته جهان چون ارم هم به انصاف و هم به جود و کرم (عراقی )
چون دور فلک یکسره بر منهج عدل است خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل (حافظ)
احمد بن عاصم انطاکی گفت: عدل دو قسم است: عدلی است ظاهر میان تو و میان خلق و عدلی است باطن میان تو و حق تعالی و طریق عدل استقامت است و طریق فضل طریق فضیلت است. گفت: ما دین خدای تعالی مبتنی بر سه رکن یافتیم: بر حق و بر عدل و بر صدق، حق بر جوارح است و عدل بر قلوب و صدق بر عقل.
در کشف الاسرار ذیل آیه (ان الله یأمر بالعدل والاحسان) آمده است عدل اعتدال دل است با حق و احسان معاملت است بر دیدار حق.
الله تعالی بنده را به عدل میفرماید در معاملت با حق و درمعاملت با خلق و در معاملت با نفس، معالمت با حق به اعتراف است و معاملت با خلق به انصاف است و معاملت با نفس به خلاف است، با حق موافقت باید و باخلق مناصحت و با نفس مخالفت.
ابوبکر کتانی گفت: ما دین خدای تعالی بر سه رکن یافتیم: بر حق، برعدل و بر صدق. حق بر جوارح است و عدل بر قلوب و صدق بر عقل. یعنی حق جز به ظاهر نتوان دید و عدل بر دل است و قسمت به عدل دل تواند کرد بحسب هر یکی و صدق به عقل تعلق دارد که فردا از صدق سؤال کنند عاقلان را کنند. عدل در لغت استقامت است و در شریعت عبارت است از استقامت بر طرق حق، به اجتناب از آنچه که از نظر دینی ممنوع و نهی شده است.
چکیده
مقدمه
فصل اول – تعادل
- تعاریف لغوی و اصطلاحی
- عدل
- معنای اعتدال
- معنای عدالت
- واژههایی که با عدل پیوند معنایی دارند
- استقامت
- قصد
- قسط
- وسط
- توسط
- تعادل
- تعادل در مقصد (تعادل در خداشناسی)
- عدل الهی
- عدل خدا در خلقت جهان
- تعادل در خلقت انسان
- تعادل در مبدأ (تعادل در خودشناسی)
- ضرورت تعدیل در قوای طبیعی تحت فرماندهی عقل
- نشانگرهای رفتار و شخصیت متعادل
- مراحل وصول به تعادل
- تعادل جسمانی
- تعادل عقلانی (اجتماعی)
- تعادل روحی (معنوی)
- ارتباط و نحوه تأثیر امور جاری و موظف و ویژه در یکدیگر
- نشانههای عدم تعادل و سلامتی در امور مذکور
- در امور جاری (فردی)
- در امور اجتماعی
- در امور ویژه (معنوی)
- تعادل در مسیر (تعادل در فرمان خداشناسی)
- تعادل در شریعت و طریقت و حقیقت
- صراط مستقیم
- تعادل در انسان کامل
- انسان کامل صاحب مقام برزخ البرازخ است
- مقام برزخیت کبری = تعادل در بین غیب مطلق و شهادت مطلق
- تعادل اسمایی (اسماء جمالی و جلالی)
- تعادل در تشبیه و تنزیه
- عقل حد واسط ربوبیت و عبودیت
- تعادل در دو قوه عقل عملی و نظری
- تعادل در دو جنبه یلی الخلقی و یلی الحقی
- تعادل در علم و عامل
- تعادل در عقل و قلب (عشق)
- تعادل در اقبال و ادبار قلب
- تعادل در خوف و رجاء
- تعادل در قبض و بسط
- یقین به خداوند موجب اعتدال آدمی میشود
- تعادل در هیبت و انس
- ادب پرهیز از افراط و تفریط
- تعادل در فرق و جمع (جمع الجمع)
- تعادل در رضا و غضب
- تعادل در رتق و فتق
- تعادل در انبساط
- تعادل در فناء
- تعادل در تسلیم و تفویض
- تعادل در توکل
- تعادل در خلوت و جلوت
- تعادل در دنیا و آخرت
- برخی از نتایج ایجاد تعادل در انسان
- فصل دوم – توسعه
- تعریف لغوی و اصطلاحی
- توسعه از دیدگاه فلسفی
- توسعه فرهنگی
- منظور از خلقت بشر، ظهور استعدادات نهانی است
- تجلی شهود الهی تابع استعدادات است
- هدف از خلقت تحقق تمامیت انسان است
- استفاده از تمام قوا (توسعه انسانی)
- توسعه وجودی از منظر قرآن
- توسعه از منظر عرفان
- نبوغ عرفانی
- محورهای توسعه الهی
- اهداف توسعه
- گسترش علم و عقل یکی از اهداف توسعه
- مبانی توسعه
- شاخصههای توسعه الهی
- انسان با ایمان، انسان توسعه یافته قرآنی
- مظهر اهتداء و ضلالت قلب انسان است (شرح صدر و ضیق صدر)
- قلب المؤمن عرش الرحمن (توسعه دل)
- علایم توسعه وجودی
- شرح صدر
- علامت شرح صدر دستیابی به حلم است
- انس
- انبساط
- من انسان کامل من فراگیر است
- وسعت نظر عارف
- سرور
- راههای افزایش توسعه وجودی
- پذیرش توحید راه اساسی افزایش ظرفیت روانی
- خداخواهی
- طی مراتب کمال در انسان کامل
- سیر و سلوک
- عبادت (عبودیت)
- تقوی مایه شرح صدر و گسترش دل
- گستردگی ظرفیت روانی و حلم نتیجه علو همت است
- شکر
- عوامل مؤثر در ایجاد ظرفیت روانی
- مظاهر توسعه وجودی
- سلوک فردی
- سلوک جمعی
- نتایج توسعه وجودی
- تنگی و فراخ قبر تابع انشراح صدر و عدم آن است
- نتیجه گیری
- فصل سوم – حیات طیبه در ایران 1400 (ه.ش)
- تعریف حیات معقول
- عبور از مراحل خام «حیات طبیعی محض» به مراحل حیات معقول
- حیات
- طیب
- حیات دنیایی و زندگانی طیب
- حیات طیبه
- حیات طیبه بهره مؤمن صالح
- ارکان حیات طیبه
- حیات طیبه انسان را به کجا میرساند؟
- راه رسیدن به عزت چیست؟
- معنای صعود و شرح معراج
- عمل صالح واسطه ارتقاء ارواح طیبه
- نشانهها و ویژگیهای حیات طیبه
- سیمای حیات طیبه نزد پیشوایان معصوم
- ایران در سال 1400 (ه.ش)
- نتیجه گیری
- Abstract
فهرست منابع
شامل 165 صفحه فایل word