تأثیرات منفی دامداری سنتی بر محیط زیست چیست؟
این پرسشی است که سپهر ابراهیمی عزیز مطرح کرده و از نگارنده میخواهد تا بدان پاسخ گوید. اینک در شرحی مجمل و در حد بضاعت خویش میکوشم به آن جواب دهم:
در طول چند دههی گذشته، تقریباً جملگی کارشناسان و صاحبنظران مستقل این حوزه اعتراف دارند که شوربختانه شتاب کاهش ظرفیت مراتع، به موازاتِ افزایش شمارِ دامها، پیوسته به روند منفی خود ادامه داده است، به نحوی که بر پایهی گزارش مرکز مطالعات مدیریت و بهرهوری ایران هماکنون شمار دامهای موجود با – دستکم - 140 میلیون واحد، به حدود 2 برابر نفوس انسانی و بیش از 3 برابر ظرفیت پذیرش مراتع کشور بالغ شده است، رخدادی که شتاب زوال پوشش گیاهی و افزایش برهنگی سرزمین را چنان فزونی داده که به یکی از مهمترین دلایل رشد 900 درصدی سیلهای حادثهخیز کشور، در طول نیمقرن اخیر، تبدیل شده است (به نقل از دفتر مطالعات و ارزیابی آبخیزها)، لاجرم با تحمل فشارهای زیاد و تبعات اجتماعی آن، درصدد اجرای طرح تعادل دام و مرتع برمیآییم تا طی 10 سال آینده، تولید علوفهی مراتع را 5/6 میلیون تن افزایش دهیم و از برهنگی زمین بکاهیم، لیکن کسی نمیپرسد: چرا 8 درصد از تولید سالانهی گندم خویش را به مصرف خوراک دام میرسانیم؟ آن هم گندمی که یا به بهای فرسایش 100 تن در هکتارِ دیمزارها و تغییر کاربری اراضی مرتعی و جنگلی و فشار به دیگر محصولات فاریاب بدست آمده، یا با تکدی از دلارهای نفتی وارد شده و یا با مهار سهم قابلتوجهی از منابع آب کشور به بار نشسته که تریلیونها ریال از تولید ناخالص ملی، صرف تنظیمشان شده است و همان طور که میدانیم، کارایی حقیقی تولیدی آن کمتر از 17 درصد یا یک به شش است! تلختر آنکه، اینک به این دریافت رسیدهایم که حتا طرح تعادل دام و مرتع هم عملاً نه امکان پیاده شدن دارد و نه لزوماً میتواند – آنچنان که عنوان شده بود - موفق و کارا باشد و با وجود صراحت در قانون برنامهی 5 سالهی چهارم، خیلی بی سر و صدا از دستور کار وزارت مربوطه نیز خارج شد!
نکتهی دیگر آن است که اصولاً آیا ما مجازیم که ارزشگذاری مراتع خویش را از منظر صرف خوشخوراکی علوفه برای دام انجام دهیم؟ در این صورت تکلیف دیگر کارکردهای مفید مراتع، مانند ترسیب کربن، حفظ خاک، افزایش نفوذپذیری آب در خاک، آشیانسازی پرندگان، تعدیل اقلیم، تنوع زیستی و تأمین غذای وحوش و ... چه خواهد شد؟ راست آن است که چه بسا اگر حسابداری سبز در این کشور اعمال میشد و موازین مبتنی بر اقتصاد بومشناختی حکمفرما میبود، چه بسا نگاه به مراتع از منظر تولید گوشت قرمز، نگاهی کاملاً غیراقتصادی و نابخردانه به شمار میرفت. این در حالی است که دامداری سنتی، منتقدان جدی دیگری نیز دارد که اصولاً با حرکت دام و هدررفت انرژی، برای دستیابی به علوفه مخالف بوده و آثار ناشی از فشردگی خاک (میکروتراس) ناشی از تردد دام را بسیار زیانآور برمیشمرند.
در یک کلام باید بگویم:
دامداری سنتی هنگامی پذیرفته شده بود که جمعیت نیز با سلوک و امکاناتی سنتی زیست کرده و رشدی متناسب با دشواریهای زیستگاه خویش داشتند. نه در جامعهی ظاهراً مدرن و مصرفزدهای که فشار جمعیت، مدتهاست از آستانهی تحمل بومشناختی آن عبور کرده است.
صدور پروانه دامداری:
1- معرفی نامه از مرکز جهاد کشاورزی دهستان شهرستان مربوطه
2- معرفی نامه از مدیریت جهاد کشاورزی مربوطه به معاونت امور دام
3- تصویر شناسنامه
4- آخرین مدرک تحصیلی در صورت دارابودن
5- گواهی پایان خدمت وظیفه عمومی و یا مدرک معتبر دیگری دال بر مشخص بودن وضعیت نظام وظیفه
6- مدرک و یا سند مالکیت زمین و پروانه حفر یا بهره برداری از چاه در صورت دارابودن.
7- ارائه طرح توجیهی
8- استعلام از منابع طبیعی شامل:
الف) در صورت داشتن زمین مناسب به میزان مورد نیاز جهت مشخص شدن مالکیت زمین(ملی بودن یا مستثنیات)
ب) در صورت نداشتن زمین معرفی به منابع طبیعی شهرستان مربوطه جهت دریافت زمین به میزان مورد نیاز طرح و واگذاری زمین از طریق منابع طبیعی
9- صدور موافقت اصولی اولیه
10- استعلام از مدیریت امور اراضی استان در خصوص تغییر کاربری اراضی به میزان مورد نیاز طرح
11- استعلام از بخشداری- محیط زیست- اداره آب – اداره برق – دامپزشکی و ارائه مجوز مورد نیاز از ادارات ذکر شده.
12- صدور پروانه تاًسیس مشروط به صدور پروانه دامداری استان شامل :
شامل 20 صفحه word
دانلود تحقیق دامداری