فرهنگ نویسی در زبان فارسی غیر از آنچه که به خود ایران و در واقع فرهنگ های ایرانی به معنای اخص مربوط می شود مدیون دو کشور همسایه است که فرهنگ غنی ایران قرن ها در این دو کشور سلطۀ بی نظیر داشته است. یکی شبه قاره هندوستان که الان سه کشور هند، پاکستان و بنگلادش را شامل می شود و دیگر امپراطوری عثمانی که بعد از جنگ جهانی اول به چندین پاره تقسیم شد. در هر دو کشور عثمانی و هند به معنای اعم، فرهنگ هایی برای زبان فارسی تهیه شده است که اگر بخواهیم فرهنگ هایی را که در هند نوشته شده بررسی کنیم باید یک مجلد بزرگ در این زمینه تألیف کنیم. من چند مقاله در دانشنامه زبان و ادب فارسی راجع به فرهنگ های فارسی نوشتم که برخی بیرون آمده و برخی هنوز منتشر نشده است و در جلد پنجم ذیل کلمات فرهنگ های فارسی و فرهنگ رشیدی و فرهنگ جهانگیری و فرهنگ قواس به چاپ خواهد رسید. همۀ محققان معتقدند که قدیم ترین فرهنگ زبان فارسی لغت فرس است. این قول پذیرفته ای است و چون کتاب دیگری هم وجود ندارد ناچاریم آن را بپذیریم؛ اما به نظر بنده و در مقاله ای که در جلد پنجم دانشنامه خواهد آمد دلایلی عرضه کردم که بر طبق آن فرهنگ دیگری قبل از لغت فرس در زبان فارسی تألیف شده که تقریباً در جایی ذکری از آن نشده است. و این غیر از فرهنگ قطران است که حاجی خلیفه دربارۀ آن می گوید که «تفاسیر» نام داشته است. قراحصاری مؤلف فرهنگ ترکی به فارسی «شامل اللغه» نام این فرهنگ را منتخب ذکر کرده و در مقدمۀ «صحاح الفرس» (ص8) اشاره شده است که این کتاب فرهنگ مختصری شامل حدود سیصد لغت است. خود این فرهنگ در دسترس نیست، ولی مسلماً تمام لغات آن در فرهنگ هایی که بعداً نوشته شده آمده است. دربارۀ این فرهنگ زیاد بحث شده است.
دستور نویسی فارسی در شبه قاره ،سید حسن صدرالدین حاج سید جوادی