مقدمه:
ارتباط نزدیکی بین تجربه و دانایی وجود دارد. تجربه را می توان به عنوان پالایشگر دانایی در نظر گرفت. نه تنها انواع خاصی از دانایی می تواند. به تجربه تبدیل شوند،بلکه تجربه می تواند معیاری برای تبدیل داده ها به دانایی محسوب شود.
عموما مدیران میانی و مدیران ارشد سازمانها، مخاطبان اصلی متون تجارب مدیریتی هستند که این متون معمولا شامل متن و تصویر و جداول و نقل قولها تهیه می شوند. مخاطبان ثانویه این تجارب، متخصصین و کارشناسان موضوع مربوطه هستند. البته در همین جا باید تاکید نمود، همانطور که مستند سازی تجارب موفق مدیریتی بسیار با اهمیت است، تجربیات ناموفق نیز ارزش مستند سازی دارند. چرا که حداقل با بیان شکستها مخاطبان را از قرار گرفتن در راههایی که نتیجه لازم را به دنبال نخواهد داشت باز می دارد. بنابراین تجارب مورد نظر ما تجاربی هستند که جنبه های مختلف یک مساله یا موضوع مدیریتی را توضیح داده و تنها به توصیف موقعیت مساله اکتفا نمیکنند. این تجارب می بایست شامل راه حلها و نتیجه حاصل از آن نیز باشند. از این رو، خوانندگان با مطالعه یک تجربه مستند شده، در می یابند که چگونه و چرا این تجربه موفق یا نا موفق بوده است و می توانند از آموزه های آن برای موقعیتهای واقعی خود بهره بگیرند.
در فرایند مدیریت هرچه اطلاعات دقیقتر و مستندتری در زمینه یک تصمیم یا رویداد موجود باشد، تحلیل فرایند اتخاذ تصمیم، نقاط ضعف فرایند و نیز رویدادهای تابع آن آسانتر خواهد بود. همچنین هر چه مستندات موجود دقیقتر و روشنتر ثبت شده باشد، دانش ارزندهتر و کاربردیتری را میتوان به نسلهای بعدی منتقل کرد.
براساس مدل فرایندی چرخه یادگیری به دو روش میتوان کسب تجربه کرد:
یکی به وسیله تجربه عینی و دیگری با مفهوم سازی ذهنی. همچنین دو گونه میتوان با تجربه برخورد کرد: از طریق مشاهده بازتاب گرا (انعکاسی) و نیز تجربه فعال (عمل کردن). تجربه عینی یادگیری حین عمل را در بر میگیرد و مشاهده بازتاب گرا عبارت است از مشاهده با دقت قبل از قضاوت، بررسی جریانات از زوایای مختلف و جست و جو برای یافتن معنای پدیدهها، مفهوم سازی ذهنی اشاره به یادگیری از راه تفکر دارد و شامل تجزیه و تحلیل منطقی افکار، برنامهریزی منظم و عمل براساس درک عقلانی موقعیت است. تجربه فعال یا یادگیری از طریق عمل، نشان دهنده توانایی فرد برای دستیابی به اهداف و ریسک کردن در موقعیتهای گوناگون است. ممکن است فرایند یادگیری را در هر چهار مرحله از چرخه آن شروع کنیم ـ البته شکل مطلوب، انجام کامل هر چهار مرحله است ـ همچنین احتمال دارد در این چرخه یک مرحله نادیده گرفته شود و یا برعکس تمرکز اصلی بر یکی از مراحل باشد. بدیهی است هنگامی که هم از شیوههای عینی و هم ذهنی برای درک و پذیرفتن تجربههایمان بهره میبریم و نیز زمانی که آن تجربه را هم عمل و هم منعکس میکنیم، در حقیقت توان بالقوه خود را برای درگیر شدن کامل در یک فرایند یادگیری توسعه دادهایم.
دانلود پاورپوینت تجربه مدیریتی- 23 اسلاید