مفهوم و تعاریف بازاریابی و بازاریابی سبز
تعاریف متعدد بسیاری از بازاریابی موجود میباشند اما همهی آنها مشتری را مورد توجه قرار میدهند: «بازاریابی انتقال رضایت مصرفکننده به عنوان سود میباشد»؛ «بازاریابی، کل کسب و کار مشاهده شده از نتیجه نهایی آن میباشد که از دیدگاه مشتری میباشد». با این حال مفهوم بازاریابی حول سالها تغییر کرده است و ارجاع کلی اندکی به چشماندازهای محیطی، اجتماعی و اخلاقی در تعاریف قدیمی وجود دارد.
«روشهای قدیمی» بر مفاهیم مصرف انبوه و بخشبخشسازی شرکت به عنوان فروشهای انبوه، بازاریابی انبوه، محصولات استاندارد تمرکز میکنند. روشهای جدید تا حدی مفهوم جهانیسازی را اتخاذ میکنند و چشمانداز عمومی و سفارشی کمتری نشان میدهند و بر مفاهیمی نظیر رضایت مصرفکنندگان، بخشهای بازاریابی انتخاب شده، محصولات یا خدمات سفارشی تمرکز میکنند. هیچ نشانهای از بررسیهای سبز در تمام این تعاریف وجود ندارد. تنها در شرح بازاریابی سبز است که ما میتوانیم برخی چشماندازهای سبز را بیابیم.
مفهوم بازاریابی سبز ریشه در مفهوم خود بازاریابی قدیمی دارد. برطبق نظرپارکاش، رابطه میان رشته بازاریابی، فرایند سیاست عمومی و محیط طبیعی مهم است. این رابطه به وسیله معیارهای زیادی شرح داده میشود: بازاریابی زیستمحیطی، بازاریابی اکولوژیکی، بازاریابی سبز، بازاریابی پایدار و بازاریابی تازهوارد.
تعریف چارتر و پالانسکی از «بازاریابی تازهکار یا تازه وارد»، بازاریابی یا ارتقاء یک محصول بر مبنای کارایی زیستمحیطی آن یا بهبود وابسته به آن میباشد.
«بازاریابی پایدار» توسط فولر به عنوان «فرایند برنامهریزی، اجراسازی و کنترل توسعه، قیمتگذاری، ارتقاء و توزیع محصولات به شیوهای که سه معیار زیر را برآورده سازد» تعریف کرده است:
1) نیازهای مشتری برآورده میشوند 2) اهداف سازمانی بدست میآیند و 3) فرایند با اکوسیستمها سازگار میباشد.
پولونسکی اشاره کرد که متاسفانه اکثریت افراد بر این باورند که بازاریابی سبز صرفاً به ارتقاء یا تبلیغات محصولات با مشخصات زیستمحیطی اشاره میکند. شکست برخی استراتژیهای بازاریابی مکرراً رخ میدهد زیرا که شرکتها از محیطزیست به عنوان بعد ارتقائی دیگری بدون تلاش برای تحلیل یا اصلاح خود اثر متضمن و اثر محیطی آن استفاده کردهاند. پولونسکی نیز ادعا میکند که بازاریابی سبز گستره وسیعی از فعالیتها شامل اصلاح محصول، تغییرات تولید، تغییرات بستهبندی و همچنین اصلاح تبلیغات را ترکیب میکند. با این حال تعریف بازاریابی سبز یک وظیفه ساده نیست. اولین کتاب در مورد بازاریابی به نام «بازاریابی اکولوژیکی» توسط هنیون و کینر در سال 1976 منتشر شده بود. از آن زمان یک سری کتابهای دیگر در مورد این موضوع منتشر شده است.
بازاریابی اکولوژیکی اولین بار توسط هنیون و کینر[1] در سال 1976 به عنوان «مطالعهی جنبههای مثبت و منفی فعالیتهای بازاریابی در مورد آلودگی، خالیسازی انرژی و خالیسازی منابع غیرانرژی» تعریف شده بود. پولونسکی سه جزء کلیدی از این تعریف را حفظ میکند. او بیان میکند که بازاریابی سبز زیرمجموعهای از فعالیت بازاریابی کلی است که فعالیتهای مثبت و منفی را آزمایش میکند و گستره محدودی از فعالیتهای محیطی را نیز بررسی میکند. تعریف پولونسکی نقطه شروع مفیدی میباشد اما امروزه هیچ تعریف یا ترمینولوژیکی به طور جهانی پذیرفته نشده است. پولونسکی بازاریابی سبز را به صورت زیر تعریف میکند: تمام فعالیتهای طراحی شده برای تولید و تسهیل هر تغییر موردنیاز برای برآوردهسازی نیازها و خواستههای انسانی به گونهای که رضایت این نیازها و خواستهها با کمترین اثر مهلک بر محیط طبیعی رخ دهد.
متأسفانه اکثر مردم معتقدند که بازاریابی سبز منحصراً به ترفیع یا تبلیغ محصولات با ویژگیهای محیطی اشاره دارد. کلماتی مانند: بدون فسفات، قابل بازیافت و سازگار با لایه ازون مواردی هستند که اغلب مصرف کنندگان آنها را با بازاریابی سبز مرتبط میدانند. در حالی که این کلمات فقط نشانههایی از بازاریابی سبز هستند. به طور کلی بازاریابی سبز مفهوم بسیار وسیعتری است که میتواند در کالاهای مصرفی، صنعتی و یا حتی خدمات اعمال شود. (پلونسکی) بازاریابی سبز به توسعه و بهبود قیمتگذاری، ترفیع و توزیع محصولاتی اطلاق میشود که به محیط آسیب نمیرسانند (پراید و فیرل، 1995،ص67(.
سالمون و استوارت بازاریابی سبز را چنین تعریف میکنند: یک استراتژی بازاریابی است که از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص محیطی بر اساس آنچه که مشتری انتظار آن را دارد از محیط حمایت میکند (سالمون و استوارت، 1997، ص95).
برطبق دیدگاه دولت کوینزلند، بازاریابی سبز عبارت است از: توسعه و ارتقاء محصولات و خدماتی که خواستهها و نیازهای مشتریان برای کیفیت، کارایی، قیمتگذاری معقول و متقاعدسازی بدون داشتن اثر مهلک بر محیطزیست برآورده میکنند.
انجمن بازاریابی آمریکا در سال 1976 بازاریابی سبز را چنین تعریف میکند: مطالعه جنبههای مثبت و منفی بازاریابی روی آلودگی و کاهش منابع انرژی و سایر منابع. ولی باید بیان نمود که این تعریف جامع نیست و بایستی تعریف جامع تری را بیان کرد.
پلونسکی بازاریابی سبز را چنین تعریف میکند: بازاریابی سبز یا محیطی شامل تمام فعالیتهایی است که برای ایجاد و تسهیل مبادلات به منظور ارضای نیازها و خواستههای بشری طراحی میشود به طوری که این ارضاء نیازها و خواستهها با حداقل اثرات مضر و مخرب روی محیط زیست باشند. نکته مهمی که باید به آن اشاره نمود این است که در بازاریابی سبز باید اظهار شود که کمتر به محیط زیست آسیب میرسد نه اینکه اصلاً به محیط آسیب نمیرسد.
پاتی بازاریابی سبز را به عنوان فرایند مدیریت کلینگر مسئول شناسایی، پیشبینی و برآوردهسازی نیازهای مشتریان و جامعه به روشی سودآور و پایدار تعریف کرد. او استدلال کرد که بازاریابی سبز بایستی از بازاریابی اجتماعی کلی متمایز شود و مزایای بازاریابی سبز در مقایسه با بازاریابی اجتماعی کلی را شناسایی کرد این مزایا عبارت بودند از:
- استراتژی شرکت بیشتر بر پیامدهای زیستمحیطی متمرکز است.
- طبیعت و محیطزیست و نیازهای جامعه و ارزشهای اجتماعی مباحثی هستند که به خودی خود دارای ارزش مهمی میباشند.
- تمرکز بر پیامدهای جهانی به جای پیامدهای محلی
تمام معیارهای فوقالذکر دارای تاکید مشابهی از حمایت محیطزیست هنگام بازاریابی محصول یا سرویس میباشند و از این رو گاهی اوقات به صورت قا بل تعویضی بکار میروند علیرغم اینکه هنوز تفاوتهایی جزئی میان آنها وجود دارد.
برخی نویسندگان دارای دیدگاه محدودتری در مورد وسعت بازاریابی سبز میباشند. دو نیاز مبنای بازاریابی سبز، شمولیت مدیریت ارشد و اهداف بلندمدتی هستند که شامل اراده آموزش مصرفکنندگان میباشد. علاوه بر این، پیشینه اصل اول بازاریابی سبز را در اصل اول بازاریابی سنتی دنبال میکند: تمرکز بر منافع مصرفکنندگان.
[1] Hennion and Kinnear
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 73
مبانی نظری و پیشنه تحقیق جهت نوشتن فصل دوم پایان نامه ارشد و دکتری
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
ما در این بخش علاوه بر منابع مبانی نظری، منابع کلی دیگری رو برایتان در نظر گرفتیم تا همواره در نوشتن پایان نامه از این منابع بهره مند گردید.
تحقیق و پیشینه تحقیق بازاریابی و بازاریابی سبز با فرمت ورد