هنگامی که مردم درباره اخلاق بازاریابی صحبت می کنند عموما" به اصول ،ارزش ها وایده آنهایی اشاره میکنند که انتظار دارند بازاریابان و موسسات بازاریابی به آن ها وفادار باشند . میتوان گفت این هنجارها هسته یک نظام بازاریابی را تشکیل میدهند . در واقع اخلاق بازاریابی یک اخلاق ناهنجاری است . اما از آنجا که این اخلاق هنجاری بحثهای تجربی و تحلیلی نیز به همراه دارند ، بنابراین بهتراست عنوان اخلاق بازاریابی را به طور گسترده تر به کارببریم تا در برگیرنده هر سه بعد توصیفی ، هنجاری وتحلیلی اخلاق باشد .
رفتار مصرف کننده تنها خرید را شامل نمی شود.اگر چه حالت خرید برای بازاریابان بسیار مهم است،اما رفتار مصرف کننده تنها خرید را شامل نمی شود. بلکه رفتار مصرف کننده شامل سه فعالیت اکتساب ،مصرف و خلاص شدن است.اکتساب به روندی اطلاق می شود که شخص طی آن یک پیشنهاد را به دست می آورد. خرید تنها یکی از راههای اکتساب و به دست آوردن کالاست.
روشها یا سبکهای تبلیغاتی در هر کشور نشان دهنده فرهنگ رایج و حاکم بر آن کشور است. متخصصان و تحصیل کردههای تبلیغات، سعی دارند در هر کار تبلیغاتی، عناصری مانند هدف، کالا، مشتری، پیام، جاذبه، روش و ... را به دقت شناسایی و تفکیک کنند. اما حرفهایها به این گونه عمل نمیکنند. در زیر نمونه ای از سبک تبلیغات در چند کشور آمده است.
تعریف کلاسیک بازاریابی شامل آن دسته از فعالیتهایی است که کالاها و خدمات را از واحد تولیدی و خدماتی به مصرفکننده میرساند چنین تعریفی ناقص بوده و فعالیتهای بازاریابی را محدود به انجام وظایفی که صرفا مابین تولید و مصرف قرار گرفتهاند مینماید. از جمله این فعالیتها میتوان بستهبندی کالاها، نامگذاری و علائم تجاری فراوردههای کانالهای توزیع (نظیر فروش مستقیم به مصرفکننده نهایی، عمده فروش، واسطه، خردهفروش) ترابری، انبارداری، روشهای فروش، آگهیهای بازرگانی، قیمتگذاری و اعتبارات مصرفی را نام برد.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:21
فهرست مطالب:
یادداشت پژوهش
Holism
مقدمه
علم و هنر
آفرینندهی هالیسم
واحدهای و انفرادی، ذهن و بدن
مدرسیت در سازمانهای مدرن فنی
نتیجه
یادداشت پژوهش
آیا مدیریت علم است یا هنر؟
فارق التحصیل از مدرسهی علم و دانش ژاپنها در شورای علم و تکنولوژی پیشرفت کردند. ایشکاوا، 1292-923، ژاپن
در این ورق من یک تصویر مختصری کشیده ام تا ماهیت مدیریت را در سازمانهای مدرن جدید، نوین با سطوح بالای فنی از نقطه نظر فکری سیستمهای کاری نشان دهم.
ابتدا من به تفاوت میان علم و (هنر) اشاره میکنم.
سپس وسایل سیستمهای متفاوت طبقه بندی مثل روشهای تازه و سیستم های (پست) تازه و نوین را دنبال میکنم من بوسیلهی وجودهای خارجی و داخلی (باطنی ذهنی) جامع را با راههای تازه ارتباط دارم و بوسیلهی وجودهای ذهنی انفرادی با سیستمهای پست تازه ارتباط دارم.
از طریق روشن کردن 3 راه دانستن،فهمیدن جهان و مصرفی الگوی سیستمهای جدید دانش شخص حقوقی مدرن سطوح فنی بالا من در عصر دانش بحث میکنم و میگویم که مدیریت هم علم و هم هنر است.
چیزهای مورد بررسی مال یک قسمت متفاوتی از نیازهای واقعیت هستند که با وسایل مورد معامله فرق دارد.
هدف از این چیز این است که یک توضیح مختصری از این که چرا مدیریت هم عالم است و هم هنر داده شود و بحث و مناظره بیشتر برروی هستی (ذات) انجمن علمی و عمل کننده ی مدیریت را الهام کنند.
زبانههای لغات مدیریت: سیستم دانشی سازمان، مدیریت علمی، سیستمهای بحرانی فکری، آفرینندهی Holism
مقدمه
مدیریت چیست؟ آیا یک علم است یا هنر؟ برای مردم مختلف جواب میتواند هم هر دو باشد هم هیچ کدام. بعضی از مردم فکر میکنند مدیریت یک علم است.
چون بعضی قاعدهها و قانونهای علمی وجود دارد. (مثل تئوریهای مدیریت علمی تیلور و سازمانهای انجمن علمی و اجتماعی مدیریت و بر) که میتواند برای بهبود نیروی کار یا سازمانهای کارآیی، سود یا زیان، خصوصی یا دولتی (تیلور: سال 1911 و وِبِر سال 1947) کاربرد داشته باشد.
دیگر مدرسهی مهم برداشت مدیریت بعنوان یک علم از مناطق سیستمهای علمی میآید. همیشه از سال 1940 مردان کلیسا و زنان آن بر پایه ی (با براساس) فلسفهی اهل تجربههی خوانندهها تلاش کردهاند تا یک شورای شیوهی تجربهای را برای معامله با صادرات انجمنی در مناطقی مثال شهرهای مورد نظر یامدیریت کاری انجام دهند.