دانلود گزارش کامل کار آموزی رشته معماری شرکت مشاوره ارکان توسعه روند طراحی نقشه های ساختمانی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 35
پروژه کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,,پروژه کارورزی,گزارش کار آموزی
این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی
چکیده
طبقه همکف : اطلاعات، سرویس های بهداشتی آقایان و خانم ها، اتاق های مربیان، تعدادی انبار، آبدارخانه، آزمایشگاههای آنالیز و سیگامی، شیمی و فیزیک، معدنی عمومی، شیمی آلی، فیزیک مکانیک، مکانیک سیالات، تحقیقات شیمی، اتاق رسمی فنی. طبقه اول و دوم : سرویس های بهداشتی آقایان و خانم ها، اتاق های مربیان، تعدادی انبار، آبدارخانه، آزمایشگاههای اپتیک، فیزیک الکترونیک، مدار منطقی، الکترونیک، میکروبیولوژی، فیزیولوژی، کشاورزی، بیوشیمی، اتاق استراحت مربیان. طبقه سوم : اتاق منشی و مسئول، سرویس های بهداشتی آقایان و خانم ها، اتاق های مربیان، تعدادی انبار، آزمایشگاه معماری کامپیوتر، کارگاههای آموزش کامپیوتر، ساخت و تعمیر آزاد کامپیوتر. در ادامه تعدادی از نقشه ها و عکس های مربوط به این ساختمان ارائه می شود. و پلانهای مسکونی که هر کدام در قسمت خود آن توضیح داده شده است. مقدمه : معماری پنجرهای است که اگر آن را بگشایی همه چیز را زیباتر خواهی دید زیباتر زندگی خواهی کرد. و تأثیر آن بر روح آدمی مطمئناً پلکانی خواهد بود به سوی بالا اگر یادمان نرود که معماری هنری است متناسب با فرهنگ هر ملت و معماری باید مردمی، همراه با احساسات انسانی و منظم باشد. به امید آن روز که تمام سعی خود را برای داشتن مکانی زیباتر، امن تر و راحت تر برای زندگی کردن بنماییم. فصل اول معماری رهیافتی است به جعبهای با دو بعد آرمان و هدف، آرمان معماری فرم بخشیدن به یک الگوی جهانی و هدف آن، بیدار کردن احساس انسانی است و برای رسیدن به این دو باید از فن و هنر در کنار یکدیگر بهره برد. موضوع اولیه معماری ایجاد یک الگوی فضایی است، یعنی نظم بخشیدن به یک فضای برهنه و عاری از هر چیز. انتظام فضایی. به معنای استفاده از فرمی است که فضا منشاء آن است و نظمی شفاف آن را به فضا مرتبط میکند. برای دستیابی به این هدف، معماری به هندسه نیاز دارد، هندسه علم ایجاد نظم منطقی و هوشمندانهای است که حامل ارتباط فرم با فرم و فرم با فضا میباشد. از این رو، هندسه فرم آرمانی را ایجاد میکند، فرمی که بیان بصری مفهوم است و فضایی انتزاعی در آن تجلی مییابد. به طور کلی هندسه به ارتباطات منطقی خالص توجه دارد، بنابراین هندسه مفاهیم و ارزشهای اجتماعی را منعکس میسازد و جهانی با منطق شفاف ایجاد میکند. به طور خلاصه، هندسه ثباتی منطقی باقی میماند و ارزشهایی چون صداقت، زیبایی و خوبی در مرحله دوم ارائه میشوند. منطقی که احساس را طرد میکند و تنها درباره حقیقت با ما صحبت میکند. معماری، پیوسته در جستجوی انتظامی است که بر اساس نیروی طبیعی و جاذبة زمین باشد، اگر چه هنوز به آن دست نیافته است. بر خلاف هندسه، معماری نمیتواند در تمام ابعاد نفوذ کند، زیرا نیروی جاذبه آن را به حرکتهای افقی و عمودی محدود میسازد. معماری، الگویی پویاست. یک ساختمان طبیعتاً حرکت میکند ولی زمانی که مردم در امتداد مسیری حرکت میکنند، شکل آن در حال حرکت به نظر میرسد. مردم با حرکت و تغییر نقطه دیدشان فرم کلی معماری را در ذهن تجسم میکنند. موضوع دوم در معماری بیدار کردن احساسات انسانی است. هندسه، فضایی منطقی و با ثبات ایجاد میکند. ولی به راستی، این منطق چگونه ما را با تجربههای معماری آشنا میسازد؟ آیا تنها نظم هندسی است که فضا را روشن و واضح میسازد؟ آیا هندسه باعث یکنواختی و سکون نیست؟ آیا نیازی به رهایی فضا از ثبات هندسی ناشی میشود؟ آیا فرم و فضا صرفاً باید بر اساس منطق هندسی شکل گیرد؟ هنگامی که چند فرم یا حجم در کنار هم قرار میگیرند، این هندسه و منطق هندسی است که به آنها نظم و ترتیب میبخشد. زمانی که این انتظام بین عناصر معماری مانند ستون، دیوار، سقف و کف ایجاد میشود، در واقع به آنها هویت میبخشد. و در نتیجه ما نظم موجود در این مجموعه را درک میکنیم. اگر در این عناصر، نسبتها دقیقاً بر اساس ابعاد و اندازهها و تناسبات ریاضی باشد، ما یک مجموعه خردمند را احساس میکنیم. هندسه و تناسبات آن از اجزاء مختلف یک سیستم واضح بصری میسازند. آیا در الین سیستم صرفاً تناسبات هندسی و ایجاد فضایی با نظم مشخص مطرح است؟ در پایان آیا یک سیستم صرفاً موزون و معقولانه، دارای نوعی یکنواختی است ؟ هنگامی که نظامی منطقی بر فرم و فضا غالب باشد، فضا را تحت الشعاع خود قرار میدهد به هر حال معماری به نظم هندسی نیاز دارد، ولی ممکن است این نظم روح و جان معماری را بگیرد. بنابراین اگر معماری صرفاً بر اساس منطق باشد نمیتواند پاسخگوی روح و احساسات ما باشد. برای دستیابی به این هدف باید از قواعد منطقی و خشک آن کناره گرفت. بنابراین، بین قواعدد نوعی و تضاد ایجاد شود، نوعی پویایی که بین فرم با فرم یا فرم با فضا ایجاد شود تا نیازهای احساسی ما نیز ارضاء شود. زیرا این تضاد و پویایی، سرشار از هیجان و احساسات است. معماری میکوشد تا نظم را برای مردم متجلی سازد و این مردم هستند که در حرکت تدریجی نظم، فضا را درک میکنند و آن تأثیر میپذیرند. این نظم در ذهن افراد، پویایی و تحرک مییابد و مردمی که معماری را تجربه میکنند از این پویایی تأثیر میگیرند و بدین گونه معماری از طریق نظم انتزاعی خود در ما تأثیر میگذارد. در حقیقت پویایی موضوع معماری نیست، بلکه پیامد آن است. معماری قادر به پیش بینی واکنشهای احساسی ما نیست. از این رو آن را نمیتوان در روند طراحی پیش بینی کرد، همانگونه که نمیتوان شیوههای مختلف یک بازی را پیش بینی کرد، زیرا آنچه ذهن ما را تحت تأثیر قرار میدهد، نامشخص است. معماری باید ادامه یابد تا با آزمون و خطای روشهای مختلف به یک معماری خلاقانه دست یافت. اما برای این که یک طرح خیالی معماری را هر چند خلاقانه به واقعیت تبدیل کنیم باید دو زبان نوشتار و ترسیم را بدانیم. در زبان نوشتار اطلاعات فنی پروژه را بررسی میکنیم. و در زبان ترسیم با استفاده از تصاویر دو بعدی و سه بعدی به درک بهتر از آن میرسیم. به طور کلی یک پروژه ساختمانی شامل چهار مرحله است : 1) فاز 2) فاز یک 3) فاز دو 4) فاز سه 1) فاز صفر که همان مرحله مطالعاتی پروژه میباشد این مطالعات در زمینههای مختلف انجام میگیرد. در زمینه طراحی، مطالعات شناخت پروژه و نیز بدست آورده متر مربع فضاها و ... جزء فاز صفر محسوب میگردد. برای نمونه در زیر به بررسی روند طراحی یک واحد مسکونی اشاره شده است. گ 1) انجام مطالعات اولیه برنامه ریزی فیزیکی و تعیین اهداف پروژه 2) بررسی عوامل محیطی، جغرافیایی و فرهنگی 3) شناسایی کامل اجزای عملکرد ساختمان : الف ) ورودی ب ) هال خصوصی (نشیمن) ث ) پذیرایی ج ) ناهار خوری د ) آشپزخانه ن ) اتاق حمام و ) سرویس بهداشتی (حمام و دستشویی) ه ) اتاق خواب ی ) بالکن (تراس) 4) بررسی روابط متقابل اجزاء طرح 5) تجزیه و تحلیل زمین (آنالیز سایت) و مکان یابی ساختمان 6) تعیین نحوه استقرار ساختمان و سازماندهی فضاها در ارتفاع 7) بررسی مصالح و انتخاب سیستم ساختمانی مناسب در موارد بالا مختصراً به بررسی فاز صفر یک ساختمان مسکونی پرداختیم. بعد از این فاز یک شروع میشود که همان مرحله تهیه نقشههای ساختمانی توسط مهندس معمار میباشد در این مرحله نقشهها فقط حالت شناخت فضاها را دارند و به هیچ وجه جزئیات را نشان نمیدهند البته خود طراح حتماً باید در ضمن طراحی جزئیات را مدنر داشته باشد تا در مراحل بعدی با اشکال مواجه نشود. مقیاس نقشههای ساختمانی در فاز یک تا 100/1 میباشد.فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
فصل اول : معماری رهیافتی
- ا رزیابی بخش های مرتبط کارورزی
1- طراحی پلان پارکینگ پروژه شماره 1
2- طراحی پلان تیپ طبقات پروژه شماره 1
3- طراحی پلان معماری پروژه شماره 1
4- طراحی پلان همکف پروژه شماره 2
5- طراحی پلان تیپ طبقات پروژه شماره 2
6- طراحی نما پروژه شماره 2
7- طراحی برش پروژه شماره 2
8- طراحی پرسپکتیو پروژه شماره 2
9- یادگیری و محاسبه میزان ساخت و طبق ضابطه بر اساس دستور نقشه
10- ترسیم بسیاری از مبلمان داخلی و تجهیزات بهداشتی ساختمان
11- محاسبه میزان ساخت بر اساس دستور نقشه پروژه شماره 3
12- طراحی پلان همکف و پارکینگ پروژه شماره 3
13- طراحی پلان تیپ طبقات پروژه شماره 3
14- طراحی پلان مبلمان پروژه شماره 3
15- طراحی پلان برش پروژه شماره 3
16- طراحی نمای پروژه شماره 3
17- طراحی پرسپکتیو داخلی پروژه شماره 3
18- طراحی پرسپکتیو خارجی پروژه شماره 3
19- یادگیری تعداد زیادی از دستورهای برنامه outocad از قبیل : Erase LINE Surttab Layer Extrade PE.trim.Rectangle ...
فصل دوم : بررسی روند طراحی پروژه ها
- طراحی مبلمان و تجهیزات بهداشتی ساختمان
- محاسبه میزان ساخت
فصل سوم : آزمون آموخته ها و نتایج و پیشنهادات
فروشندگان امروز بیش از گذشته قدرتی پویا در دنیای تجارت محسوب می شوند و تلاشهای آنها اثر مستقیم بر فعالیتهای متنوع و مختلف شرکت دارد.آنها محصولات شرکت را به مشتریان معرفی می کنند، سفارشات فروش را که منجر به ارسال محصولات برای مشتریان می شود دریافت می کنند. موقعیت محصولات شرکت را در بازار حفظ می کنند، وضعیت رقبا را ارزیابی می کنند و نهایتاً زمینه های موفقیت و پیشرفت شرکت را فراهم می آورند. شرکتها برای فروش محصولات خود شیوه مناسبی را اتخاذ می کنند. آنها یا از فروشندگان مستقیم خود برای فروش استفاده می کنند و یا برای این منظور از فروشندگان قراردادی استفاده می کنند. در هر دو شیوه، مدیران فروش بایستی مدیریت بر فروش و نیروی فروش را جدی بگیرند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب:
خاتمیت و ارکان آن 1
چکیده 2
کلید واژهها 2
مقدمه 3
خاتمیت در قرآن 4
معنی لغوی «خاتم» 9
تعالیم اسلام و هدفهای پایان ناپذیر 15
سر زنده بودن تعلیمات اسلام 17
ارکان خاتمیت 24
رکن اول خاتمیت: انسان و اجتماع 24
رکن دوم: وضع خاص قانونگذاری اسلام 25
رکن سوم: علم و اجتهاد 25
روایات امام مجتبی علیه السلام 29
از امام حسین علیه السلام 29
روایات از امام سجاد علیه السلام 30
روایات امام باقر علیه السلام 31
احادیثی از حضرت صادق (ع) 31
حدیثی از اما هفتم (ع) 33
حادیثی از امام رضا (ع) 33
پی نوشتها 35
منابع: 36
چکیده مطالب
ما در این مقاله در آغاز صحبت از ختم نبوت میکنیم که پیامبر (ص) خاتم پیامبران است و عنوانی است که خود قرآن کریم داده است و خیلی صریح است معنوی لغوی آن که خاتم اسم فاعل است و بعد تعلیمات اسلام و هدفهای پایان ناپذیر آن که پیامبران برای تعلیم و همین طور ترویج دین اسلام فرستاده میشدند و در زمانی که فرهنگ مردم بالا رفت و معلوم شد آنها خود میتوانند دین خود را ترویج دهند و تحریف نکنند نبوت ختم شد بوک پیامبر اسلام و بعد از مورد ارکان مختلف خاتمیت که رکن اول: انسان و اجتماع دوم: وضع خاص قانونگذاری اسلام سوم: علم و اجتهاد، چهارم: وضع خاص موضوعات تفقه و اجتهاد و در اخر روایاتی از امام از جمله امام حسن مجتبی(ع) امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) ، امام باقر(ع) امام صادق (ع) و امام موسی بن جعفر(ع).
کلید واژهها
نبوت
خاتم
وحی
اجتماع
اجتهاد
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان ختم نبوت بر پیغمبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم عنوانی است که خود قرآن کریم داده است. قرآن کریم او را خاتم النبیین خوانده است و در این مظلب بحثی برای یکنفر مسلمان نیست. برای یک مسلمان ممکن نیست چنین مسالهای مطرح باشد که ایا بعد از پیامبر ما پیامبر دیگری هم هست یا نیست؟ تصور اینکه بعد از پیغمبر ما پیغمبر دیگری در دنیا بیاید، با ایمان به پیغمبری این پیغمبر دیگری در دنیا بیاید، با ایمان پیغمبری این پیغمبر مافات دارد. شما اگر بخواهید این جور پیش خودتان تصور کنید، بگوئید که من به نبوت رسول اکرم اسلام و ایمان دارم، در عین حال حتی اگر به طور احتمال هم بگوئید شاید پس از او هم پیغمبری آمده است یا پیغمبری خواهد آمد، این «شاید» شما با ایمان به پیغمبری پیغمبر اسلام منافات دارد، معنایش این است که شما به پیغمبر اسلام و قرآن ایمان ندارید. همان طوری که اگر کسی بگوید من به قرآن ایمان دارم ولی به توحید و به خدا ایمان ندارم، میگویند این تناقض است زیرا قرآن کتاب توحید است و ایمان به ْآن برابر است با ایمان به وحدنیت خدا، یا اگر کسی بگویدمن به قرآن ایمان دارم ولی به معاد ایمان ندارم، تناقض است زیرا قرآن کتابی است که مملو است از اعتقاد به معاد، همینطور هم هست موضوع ختم نبوت به خاتم الانبیاء. علاوه بر این که نص قرآن مجید است، اگر فرضاً این نص قرآنی هم نبود، جزء ضروریات دین مقدس اسلام است. بنابراین برای یکنفر مسلمان هرگز این مسأله مطرح نیست که آیا پیغمبری بعد از پیغمبر ما خواهد آمد یا نه.
ولی در عین حال برای یکنفر مسلمان از نظر اینکه بخواهد فهم عمیقی پیدا بکند و ایمانش بر مبنای یک دلائل محکمی باشد، جای این هست که در اطراف این مساله فکر بکند و ایمانش بر مبای یک دلائل محکمی باشد، جای این هست که در اطراف این مساله فکر بکند و دراباره این فلسفه قرآنی بیاندیشد که چرا انبیائی در دنیا ظهور کردند و آمدند، بعد به یک نقطه معین که رسید نبوت ختم شد. قرآن این را بر روی چه مبنا و اساسی بیان کرده است؟ اینها البته جزء معارف قرآنی است و اگر انسان به نکاتی که در قران کریم در این زمینهها ذکر شده است واقف بشود بر معارف او افزوده میشود حالا به یک آیاتی در این زمینه است برای شما ترجمه و مختصر تفسیری میکنم و همین مطالبی که عرض کردم تدریجاً برای شما بیان مینمایم.
خاتمیت در قرآن
آیهای که خواندم در سوره مبارکه احزاب است، میفرماید: ما کان محمد ابا احد من ربالکم و لکن رسول الله و خاتم النبین. محمد پدر هیچکدام از مردان شما نیست، یعنی پدر خوانده کسی نیست، او را با این صفت نخوانید، صفت که باد شما او را با آن صفت بخوانید و بشناسید اینست که او فرستاده خدا و پایان دهنده پیغمبران است.
ممکن است بپرسید که آن جمله اول یعنی چه؟ محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست، پدر خوانده کسی نیست. این نهی از چیست؟
این آیه در واقع نسخ یک سنت کهن است که هم در میان اعراب و هم در میان غیر اعراب از دنیای آن روز حتی در ایران خودمان وجود داشته است. رسم این بود که یکی کسی یک کس دیگر را پسر خوانده میخواند و به منزلة پس خود حساب میکرد و طبق عادات و رسوم ان زمان پس از آنکه یک نفر دیگر را پسر خود قرار میداد، از لحاظ احکام و آثار عیناً مثل پسر خودش بود، یعنی همانطور که اگر بمیرد پسر خودش از او ارث میبرد، این پسر خوانده هم از او ارث میبرد، همانطوری که مثلاً زن پسر خودش عروش او شمرده میشود، محرم او شمرده میشود، و حتی بعد از اطلاق دادن پسر نمیشتواند عروسش را برا خود عقد ببندد، زن این پسر خوانده نیز چنین است. در عربستان این رسم شایع بود، و در غیر عربستان مخصوصاً در ایران به یک شکل بسیار پیچیدهتر و وسیعتری رایج بود. اسلام این قانون را نسخ کرد و فرمود: پسر خواندگی منشأ هیچ اثری نیست، نه آن پسر از این پدر ارث میبرد و نه این پدر از آن پسر ارث میبرد. نه آن پسر مثلاً به زن این پدر و دخترهای او محرم میشود و نه زن او در حالی که زن اوست به این پدر محرم می شود. این حرفا در کار نیست.
مردی است به نام زید بن حارثه که قبل از اسلام غلام خدیجه بود. خدیجه او بخشید به رسول اکرم، و رسول اکرم او را آزاد کرد. زیدبن حارثه مرد بسیار بزرگواری بود. در دوره اسلام هم این مرد شرافتها و فضیلتها کس کرد و در جنگ موته همراه جناب جعفر بن ابی طالب شهید شد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:15
فهرست مطالب:
مقدمه
درباره کلاهبرداری اینترنتی
کلاهبرداری کامپیوتری ( رایانه ای )
‹‹ تحصیل مال غیر با استفاده متقلبانه از رایانه ››
تعریف جرم کلاهبرداری رایانه ای :
بخش اول . ارکان جرم کلاهبرداری کامپیوتری
مبحث اول . عنصر قانونی
الف . وارد کردن داده ها و اطلاعات اعم از صحیح و کذب :
ب . تغییر غیر مجاز داده ها و اطلاعات رایانه ای :
ج . محو داده ها و اطلاعات رایانه ای و مخابراتی :
د . توقف داده ها و اطلاعات رایانه ای :
ه . مداخله در کارکرد سیستم رایانه :
مبحث دوم . عنصر مادی جرم کلاهبرداری کامپیوتری ( یا رایانه ای )
اول . مصادیق عملیات متقلبانه در جرم کلاهبرداری کامپیوتری
الف . انواع جرائم کامپیوتری
ب . کلاهبرداری رایانه ای از دیدگاه شورای اروپایی :
مبحث سوم . عنصر معنوی جرم
بخش دوم . کیفرهای جرم کلاهبرداری کامپیوتری
مبحث اول . کیفر کلاهبرداری تام
الف . جعل کامپیوتری :
ب . جعل ، مقدمه کلاهبرداری کامپیوتری
ج . تعدد مادی جرائم مختلف :
مبحث دوم . شروع به کلاهبرداری کامپیوتری
ه . رشاء و ارتشاء
مقدمه درباره کلاهبرداری اینترنتی
تقریبا می توان گفت به ازای هر کدام از روش های حقه بازی و کلاهبرداری در جامعه ، روش ها و ترفندهای متناظری در عالم اینترنت و شبکه پیدا می شوند که به همان اندازه متنوع و متفاوت از یکدیگرند . مواردی که تاکنون در زمینه خلاف کاری های اینترنتی در جهان ( عمدتا اقتصادی ) گزارش شده اند ، بسیار زیاد بوده اما از این میان ، آن تعداد که مورد پیگرد قضایی قرار گرفته و مسیر حقوقی خود شده اند ، بسیار زیاد بوده اما از این میان ، آن تعداد که مورد پیگرد قضایی قرار گرفته و مسیر حقوقی خود شده اند ، بسیار زیاد نبوده که بتوانیم به سادگی آنها را طبقه بندی کنیم و مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم این تاحدودی به پیچیدگی های فضای سایر و تنوع ابزارها ، فناوری ها ، آدم ها ، رفتارها و رویدادهای دنیای اینترنت بر می گردد . با این حال چون تقریبا هر یک از انواع کلاهبرداری های اینترنتی ما رویدادهای دنیای اینترنت بر می گردد . با این حال چون تقریبا هر یک از انواع کلاهبرداری های اینترنتی ما به ازایی در دنیای واقعی دارند ، می توان اسم هایی برای آنها پیدا یا ابداع کرد ، مثل ‹‹ راه زنی اینترنتی ›› یا ‹‹ جعل الکترونیکی اسناد ›› و در واقع ایده ای که پشت هر یک از روش های حقه بازی آنلاین نهفته است ، چیز تازه ای نیست ، بلکه تطور یافته و دگرگونه شده همان ایده های پلید و کلاسیک برای فریب مردم است .
به طور کلی این جرایم را می توان به دو دسته تقسیم کرد :
دسته اول جرایمی هستند که در آن یک طرف معامله یعنی مشتری از تقلبی بودن یا جعلی بودن آنچه که می خواهد بخرد ، آگاهی ندارد . این مشکل عمدتا به مشخصه های فضای سایر مربوط می شود که به طور طبیعی ، پاره ای از جنبه های واقعیت مجازی ، دردسر آفرین و مشکل ساز می شود . اما در دسته دوم جرایمی قرار می گیرند که هر دو طرف معامله از جعلی بودن کالا یا غیر قانونی بودن یا غیر مجاز بودن عملی که انجام می دهند آگاهند . در این نوع جرایم ، اینترنت نقش تسهیل کننده را بازی می کند و بستر ساز عمل غیر مجاز واقع می شود .
کلاهبرداری کامپیوتری ( رایانه ای )
‹‹ تحصیل مال غیر با استفاده متقلبانه از رایانه ››
کلاهبرداری رایانه ای ، کلاهبرداری اینترنتی یا کلاهبرداری آن لاین اصطلاحات رایجی است که به حکم قانون می تواند از جرائم در حکم کلاهبرداری تلقی شود .
باب چهارم قانون تجارت الکترونیکی مصوب 17 دیماه 1382 مجلس شورای اسلامی تحت عنوان جرائم و مجازات هاست که مبحث اول آن به کلاهبرداری کامپیوتری ضمن ماده 67 و مبحث دوم آن به جعل کامپیوتری ضمن ماده 68 قانون مزبور اختصاص دارد . در واقع ، ضرورت ، اجتناب ناپذیر استفاده از کامپیوتر در امور و امکان سوء استفاده از آنکه از موارد بحران مهم در عصر دیجیتال است ، قانونگذار را به عکس العمل قانونی واداشت .
با پیشرفت تکنولوژی ، راههای ارتکاب جرائم علیه تمامیت جسمانی چون قتل و سایر صدمات بدنی و صدمات معنوی مانند افتراء و نشر اکاذیب و جرائم بر ضد اموال و مالکیت مانند تخریب و کلاهبرداری و سرقت و جرائم بر ضد امنیت و آسایش عمومی از قبیل تروریسم و جعل ، بسیار فنی تر و ظریف تر شده است و پیشگیری از بروز آنها یا کشف جرم و تعقیب و محاکمه و اعمال حکم محکومیت ، به تدریج با دشواری های بیشتری مواجه می گردد .
در صورتی که تحصیل مال غیر با استفاده از روش متقلبانه توسط کامپیوتر انجام شود به
حکم قانون می تواند از جرائم در حکم کلاهبرداری تلقی شود ، زیرا زیان دیده اصولا ، اموال خود را به کلاهبردار تسلیم نمی کند ، بلکه در بیشتر موارد از حساب او ، سوء استفاده به عمل آمده و بدهکار می شود و یا از حساب مربوط به نحو متقلبانه و برخلاف رضایت و اطلاع ذینفع برداشت می شود .
در کلاهبرداری ، عملیات متقلبانه باید قبل از تحصیل مال بوده و علت غایی و انحصاری تحصیل مال دیگری باشد ، بطوری که قربانی کلاهبرداری ، تحت تأثیر عملیات متقلبانه ، مال خود را به کلاهبردار شخصا تسلیم نموده باشد . با فقدان شرایط مزبور ، تحقق کلاهبرداری منتفی بوده و تنها به حکم قانون ممکن است جرم در حکم کلاهبرداری مطرح گردد زیرا در بیشتر موارد ، کلاهبرداران اینترنتی قربانیان احتمالی خود را نمی بینند ولی وجوه و اموال آنان را به چنگ می آورند .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:87
چکیده:
برای تحقق هر جرم وجود ارکان عمومی و عناصری اختصاصی لازم است که در کمیت و کیفیت آنها اختلاف عقیده وجود دارد. به نظر میرسد این اختلاف عقیده نتیجه اعتبارات مختلفی است که برای تحقق جرم در نظر گرفته شده است. اگر جرم را پدیدهای مادی تلقی کنیم و فقط به نمود خارجی آن توجه داشته باشیم، برای تحقق جرم، نفس عمل انجام شده- صرفنظر از قصد مرتکب و نظر قانونگذار- کافی است اما پدیدهای حقوقی امور اعتباری است، نه واقعی و مادی.
جرم نیز مانند هر پدیده حقوقی دیگر امری اعتباری است که برای تحقق آن با توجه به اعتبارات مختلفی که در نظر گرفته شده، ارکان یا عناصر مختلفی لازم است. اگر در تعریف جرم پیشبینی قانونگذار نیز لازم و مورد نظر باشد، رکن قانونی نیز از ارکان تشکیل هنده جرم تلقی میشود و حکم قانون را نمیتوان خارج از ماهیت اعتباری جرم دانست.[1]
در حقوق ایران، نظر مشهور آن است که برای تحقق جرم، سه رکن قانونی، مادی و روانی لازم است که هر یک از ارکان مذکور دارای عناصر اختصاصی هستند. بر این اساس، ارکان تشکیل دهنده جرم اینترنت و کلاهبرداری را در سه مبحث مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
مبحث اول: رکن قانونی
فعل یا ترک فعل انسانی هر اندازه زشت و نکوهیده و برای نظام اجتماعی زیانبخش باشد تا زمانی که حکمی بر آن وارد نشده و یا در قانون پیشبینی نشده باشد قابل مجازات نیست. به بیان دیگر مادام که قانونگذار فعل یا ترک فعلی را جرم نشناسد و کیفری برای آن تعیین نکند افعال انسان مباح است. بنابراین، تحقق جرم و صدور حکم مجازات منوط به نص صریح قانون است و چون بدون وجود قانون جرم محقق نمیشود گزاف نیست که گفته شود قانون رکن لازم جرم است.
با اینکه در اسلام بر لزوم قانونی بودن جرم و مجازات از چهارده قرن پیش دلیلهایی میشناختند، ولی نخستین بار قانونگذار کشور ما به هنگام تنظیم متمم قانون اساسی (مورخ 29 شعبان 1325 هجری قمری) لزوم آن را به پیروی از قوانین اروپایی در اصل دوازدهم که مقرر میداشت: «حکم و اجرای هیچ مجازاتی نمیشود مگر به موجب قانون» تصریح کرد.
در نظام کیفری کشورهای غربی، سابقه تاریخی اصل قانونی بودن جرم و مجازات به قرن هجدهم برمیگردد. تا آن زمان، مقامات قضایی این کشورها در تعیین جرم و پیشبینی میزان کیفرها حد و مرزی نمیشناختند و بر اساس فرمانها و عرف و عادات مردم حکم میدادند. ابهام و اجمال نصوص قانونی منشاء تفسیرهای شخصی دادرسان و در نتیجه آرای متفاوت بود و در موارد سکوت قانون به خودسری و خودکامگی آنان میانجامید. بکاریا و منتسکیو از جمله نخستین فیلسوفانی بودند که در این قرن بر لزوم قانونی بودن جرم و مجازات و تفکیک قوای سهگانه که ضامن استقلال دادرسان بود تأکید ورزیدند.
بکاریا در کتاب مشهور خود «جرائم و مجازاتها» که به سال 1764 انتشار یافت در دفاع از این اصل مینویسد: «تنها بر پایه قوانین میتوان کیفرهای متناسب با جرائم را تعیین کرد و این اختیار خاص، تنها به قانونگذار که نماینده جامعهای است که بر اساس یک قرارداد اجتماعی تشکیل یافته است تعلق دارد». در همین کتاب، بکاریا صریحاً در مقام دفاع از آزادیهای مردم مینویسد: «شهروند باید بداند چه موقع گناهکار است و چه موقع بیگناه است».[2]
منتسکیو نیز در کتاب «روحالقوانین» به این نکته اشاره میکند که: «اگر قوه قضایی از قوه قانونگذاری و اجرایی مجزا نباشد باز هم آزادی وجود ندارد. چه آنکه اختیار نسبت به زندگی و آزادی افراد خودسرانه خواهد بود و وقتی قاضی خود مقنن بود و خودش هم اجراء کرد اقتدارات او جابرانه خواهد بود».[3]
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران لزوم قانونی بودن جرم را در اصل یکصد و شصت و نهم رسماً شناخته است. به موجب این اصل: «هیچ فعل یا ترک فعلی به استناد قانونی که بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نمیشود».
به عبارت دیگر فعل یا ترک فعل انسان مادام که پیش از آن، موضوع امر و نهی قانونگذار قرار نگرفته باشد جرم بهشمار نمیرود. در باره لزوم قانونی بودن مجازات نیز اصل سی و ششم قانون مذکور اعلام میدارد: «حکم به مجازات و اجزاء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد». در این اصل علاوه بر تعیین مجازات نحوه اجرای آن نیز منوط به تصریح قانون شده است.[4]
همانطوری که سابقا! اشاره شد، رکن قانونی بزه اعمال نفوذ، قانون مجازات اعمال نفوذ برخلاف حق و مقررات قانونی میباشد که در سال 1315 به تصویب قانونگذار ایران رسیده است. در ق.م.ا.ن تعریفی از جرم اعمال نفوذ به عمل نیامده است و فقط مصادیق و مجازات اعمال نفوذ ذکر شده است. بعد از انقلاب اسلامی ایران، قانونگذار، در بخش تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده شایسته بود که این جرم را در کنار سایر جرائم، و یا حتی همردیف با جرائم دیگری همانند رشاء و ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری و غیره ذکر میکرد و به توصیف جزایی آن میپرداخت که این مهم صورت نگرفته است و دلیل و نص و صراحت قانونی مبنی بر نسخ و ابقاء صریح ق.م.ا.ن توسط قانونگذار در هیچ ماده یا متن قانونی وجود ندارد. موارد و موضوعات دیگری در سابقه قانونگذاری کشورمان[5] این فکر را تقویت میکند که قانون مصوب سال 1315 در مورد جرم اعمال نفوذ به قوت و اعتبار خود باقی است و نهتنها نسخ نشده است، بلکه مورد تأیید قانونگذار بعد از انقلاب بوده است.