دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 52
چرا عبادت ؟
عبادت ، به معنای اظهار ذلت ، عالی ترین نوع تذلّل و کرنش در برابر خداوند است . در اهمیت آن ، همین بس که آفرینش هستی و بعثت پیامبران (عالم تکوین و تشریع) برای عبادت است . خداوند می فرماید :
«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون»
هدف آفرینش هستی و جن و انس ، عبادت خداوند است .
کارنامه همه انبیاء و رسالت آنان نیز ، دعوت مردم به پرستش خداوند بوده است :
« و لقد بعثنا فی کل امة رسولا ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطغوت »
پس هدف از خلقت جهان و بعثت پیامبران ، عبادت خدا بوده است .
روشن است که خدای متعال ، نیازی به عبادت ما ندارد ، « فان الله غنی عنکم » و سود عبادت ، به خود پرستندگان بر می گردد همچنانکه درس خواندن شاگردان به نفع خود آنان است و سودی برای معلم ندارد .
ریشه های عبادت
آنچه انسان را به پرستش و بندگی خدا وادار می کند (یا باید وادار کند) اموری است ، از جمله :
عظمت خدا
انسان وقتی خود را در برابر عظمت و جلال خدایی می بیند ، ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتنی می کند . آن سان که در برابر یک دانشمند و شخصیت مهم ، انسان خویشتن را کوچک و ناچیز شمرده ، او را تعظیم و تکریم می کند .
احساس فقر و وابستگی
طبیعت انسان چنین است که وقتی خود را نیازمند و وابسته به کسی دید ، در برابرش احساس خضوع می کند .
وجود ما بسته به اراده خداست و در همه چیز ، نازمند به اوییم . این احساس عجز و نیاز ، انسان را به پرستش خدا وا می دارد . خدایی که در نهایت کمال و بی نیازی است . در بعضی احادیث است که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود ، هرگز گردن بعضی نزد خدا خم نمی شد .
توجه به نعمت ها
انسان ، همواره در برابر برخورداری از نعمت ها ، زبان ستایش و بندگی دارد . یادآوری نعمت های بیشمار خداوند ، می تواند قوی ترین انگیزه برای توجه به خدا و توجه به عبادت او باشد . در مناجات های امام معصوم ، معمولاً ابتدا نعمت های خداوند ، حتی قبل از تولد انسان ، به یاد آورده می شود و از این راه ، محبت انسان به خدا را زنده می سازد آنگاه درخواست نیاز از او می کند .
خداوند هم می فرماید :
« فلیعبدوا رب هذا البیت ، الذی اطمعهم من جوع و ءامنهم من خوف »
مردم پروردگار این کعبه را بپرستند ، او را که از گرسنگی سیرشان کرد و از ترس ، اینشان نمود .
در آیه ای دیگر است ، پروردگارتان را بندگی کنید ، چون شما را آفرید .
فطرت
پرستش ، جزئی از وجود و کشش فطری انسان است . این روح پرستش ، که در انسان فطری است ، گاهی در مسیر صحیح قرار گرفته و انسان به « خدا پرستی » می رسد ، گاهی انسان در سایه جهل یا انحراف ، به پرستش سنگ و چوب و خورشید و گاو و پول و ماشین و همسر و پرستش طاغوت ها کشیده می شود .
انبیا ، برای ایجاد سن پرستش نیامده اند ، بلکه بعثت آنان ، برای هدایت این غریزه فطری به مسیر درست است .
علی ( می فرماید : « فبعث الله محمداً بالحق لیخرج عباده من عبادة الاوثان الی عبادته » خداوند محمد را به حق فرستاد ، تا بندگانش را از بت پرستی ، به خدا پرستی دعوت کند .
بیشتر آیات مربوط به عبادت در قرآن ، دعوت به توحید در عبادت می کند ، نه اصل عبادت . زیرا روح عبادت در انسان وجود دارد . مثل میل به غذا که در هر کودکی هست ، ولی اگر راهنمایی نشود ، به جای غذا ، خاک می خورد و لذت می برد !
اگر رهبری انبیاء نباشد ، مسیر این غریزه منحرف می شود و به جای خدا ، معبودهای دروغین و پوچ پرستیده می شود . آنگونه که در نبود حضرت موسی و غیبت چهل روزه اش ، مردم با اغواع سامری ، به پرستش گوساله طلایی سامری روی آوردند .