فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:26
فهرست مطالب:
مقدمه
بازاریابی چیست؟
نیازها
خواسته ها
مبادله
چکیده
مقدمه
بازاریابی تلفنی
- نتیجه گیری
منابع و مأخذ:
مقدمه:
بازاریابی چیست؟
بسیاری از مردم در مورد اصطلاح بازاریابی اشتباه می کنند و آن را معادل فروش می دانند؛ در صورتی که فروش بخشی از بازاریابی محسوب می شود. دلیل اینکه مردم این اشتباه را می کنند این است که آنها از صبح تا شب با انواع و اقسام تبلیغات تجاری روبرو هستند و به قول یکی از بزرگان علوم مدیریت: امروزه مردم از 3 چیز گریز ندارند، مالیات، مرگ و آگهی های تجاری. اگر کل بازاریابی را به کوه یخ تشبیه کنیم، فروش فقط آن قسمت بیرون آب است که همه می بینیم در صورتی که فعالیتهایی قبل از آن صورت گرفته که باعث این فروش شده است. اگر نیازی مشتری و سلیقه ی آنها به درستی تشخیص داده شود و بر اساس آن کالا طراحی و تولید شده و همراه آن قیمت گذاری و بسته بندی مناسب انجام گیرد همچنین در مورد برنامه های توسعه فروش سیاست های رقابتی اتخاذ شوند، فروش کار بسیار ساده ای خواهد بود و کالا به راحتی فروش می رود.
در تمام کشورها کالاهایی وجود دارند که اصطلاحاً به آنها کالای داغ گفته می شود، به طوری که بازار بسیار گرمی دارند و به محض تولید و توزیع، مشتریان فراوانی خواهند داشت و مشتریان در هر کجا و در هر شرایطی آنها را طلب می کنند. مثالی می زنم: اگر شما به فروشگاه شهروند بروید و دنبال کالای خاصی بگردید و از فروشنده جای آن را سؤال کنید و مثلاً او بگوید 4 لاین بالاتر است، با توجه به تراکم و ازدیاد جمعیت شما خودتان را به آن کالای خاص رسانده و بر می دارید. البته عوامل متعددی در موفقیت و یا عدم موفقیت یک کالا مؤثر است که از آن جمله کیفیت، قیمت، نوع بسته بندی، نحوه برخورد پرسنل با مشتری، نحوه توزیع کالا، خدمات بعد از فروش، ایجاد انگیزه برای خریدار و… را می توان نام برد. به طور کلی بازاریابی را می توان چنین تعریف کرد: فعالیتی انسانی در جهت ارضای نیازها و خواسته ها از طریق فرایند مبادله. حال ببینیم نیاز خواسته و مبادله چیست.
نیازها
نیاز، عبارت است از حالتی احساسی که محرومیتی را در فرد پدید می آورد که آن محرومیت خود موجب رنج و الم او می گردد. اگر عمده نیازهای بشر را نام ببریم میتوانیم به طبقه بندی مازلو اشاره کنیم. به اعتقاد مازلو اولین و مهمترین نیاز انسان، نیازهای فیزیولوژیکی هستند که عبارتند از غذا، پوشاک و مسکن. هر انسانی دوست دارد از بلایا ایمن و محفوظ باشد بنابراین نیاز به ایمنی دارد پس دومین نیاز انسان، ایمنی و تأمین است. از آنجا که انسان موجوئدی اجتماعی و از فردگرایی گریزان است، دوست می دارد در اجتماعات بوده مردم را دوست بدارد و دوست داشته شود و از این رو خود را با دیگران پیوند میدهد. پس نیاز سوم انسان اجتماعی بودن اوست. او علاوه بر این ها، نیازهای دیگری چون قدر و منزلت و خودشکوفایی یا خودیابی نیز دارد در واقع می خواهد خود و توان خود را به محک تجربه در بیاورد. می خواهد به جایی صعود کند که جایگاه اصلی انسان است و می خواهد از این زندگی خاکی فراتر برود.
خواسته ها
خواسته ها، شکلی از نیاز انسان است که توسط فرهنگ یا شخصیت فردی انسان شکل می گیرد. در واقع برخورد نیاز با فرهنگ و شخصیت فردی انسانها خواسته ها را تشکیل می دهند. یک انسان گرسنه، در ایتالیا، اسپاگتی و یا پیتزا دوست دارد در صورتی که یک انسان گرسنه در ایران، آبگوشت با پیاز و یا چلوکباب با دوغ را طلب میکند.
امیدوارم تا اینجا خسته نشده باشید؛ چون باید برای موفقیت در هر کاری، باید از الفبای آن کار مطلع شد. شما تا مبانی و اصول این کار را یاد نگیرید، امکان ندارد بتوانید بازاریاب و یا فروشنده موفقی شوید. حال ببینیم تقاضا چیست؟ انسانها همواره خواسته های فراوانی دارند این خواسته ها در واقع نامحدود هستند اما منابعی که جهت ارضای آنها به کار می روند، محدودند. آنها کالایی ها را انتخاب می کنند که بیشترین رضایت را در مقابل پولی که پرداخت می کنند، داشته باشند. در واقع خواسته ها زمانی به تقاضا تبدیل می شوند که با قدرت خرید پشتیبانی شوند.
مبادله
بازاریابی در واقع زمانی پدیدار می شود که مردم حاضر در جامعه، بر آن شوند تا نیازها و خواسته های خود را از طریق مبادله ارضا کنند. مبادله عبارت است از عمل بدست آوردن چیزی بی مورد نیاز که کسی حاضر است در برابر آن، چیز دیگری را عرضه کند. در واقع مبادله یکی از چهار روشی است که انسانها می توانند کالای مورد نیاز خود را بدست بیاورند. برای مثال یک انسان گرسنه می تواند غذای مورد نیاز خود را به 4 طریق بدست آورد
1)خود ساختن و خود مصرف کردن (خودکفائی) 2)اجبار 3)دریوزگی یا گدایی 4)مبادله.
بر همین اساس، خیلی از متخصصان بازاریابی بر این باورند که مبادله رکن اساسی بازاریابی است.
هدف نهایی بازاریابی چیست؟ شما دوستان، نیک می دانید که در عرصه اقتصاد کشورهای آزاد، دو بخش دولتی و خصوصی در کنار هم فعالیت می کنند. در بخش دولتی سیاست اقتصادی با در نظر داشتن موازین اقتصاد ملی طرح ریزی شده و نظر سودجویی مطلق ندارد؛ اما آن بخش دیگر یعنی بخش خصوصی، به دنبال سود هرچه بیشتر و سهل الوصول تر است. بنابراین هرگونه فعالیتی که بخش خصوصی تحت عنوان بازاریابی انجام میدهد، به قصد نهادن تولید و فروش بیشتر و در نتیجه کسب سود افزون تر است.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:40
فهرست مطالب:
اصول سرپرستی (فـروش )
احترام به مشتری از نکات کلیدی فروش است
3-2- باید ریشه داشت، ساقه قطور کافی نیست
تجربیات آموزنده خود را شرح می دهم:
5-2 فروش چه زمانی تمام و کامل می شود؟
6-2 – جلب رضایت مشتریان موجود سهل تر است
7-2 – راز موفقیت در کمیسیون.
8-2- مشتری باید حق انتخاب داشته باشد.
9-2- عدم اطاعت کور کورانه
10-2- چگونه پروژه فروش شکست خورد.
11-2- چگونه برای خود رقیب تراشیدیم
13-2 فروش ابتکاری
14-2- نقش کارکنان خدمات پس از فروش در افزایش فروش
16-2- پیدا کردن تصمیم گیرنده در سازمان
17-2- چرا ضرر کردیم؟
18-2- پرداخت پول تعهد می آورد
19-2- نبض خود را به دست دیگری ندهید
20-2- الگویی برای قیمت دادن
21-2- بازدید مشتری در حین ساخت دستگاه
اصول سرپرستی (فـروش )
هر سازمانی برای رسیدن به اهدافی فعالیت می کند. مهمترین هدف یک سازمان یا شرکت ارائه کار یا خدمات است. و باید کالاها، تولید یا خدمات را طوری ارائه دهد که برای مصرف کنندگان مقبول افتد. فروش با فنون متاقعد کردن طرف مقابل یا به اصطلاح عام با مشتری مرتبط است. مسلماً با خواندن کتاب درباره روشهای فورش می توان آنها را آموخت و به کار گرفت. ما به بررسی مسایل خواضی که مبتلا به فروشندگی ایرانی است پرداخته ایم. شاهد مثالهای زیر نمایانگر این دو نکته اساسی است که اولاً (فروش مثل هر مهارت دیگر یک تخصص است و باید با آموزش و تمرین آموخته شود، باوری که در یارن ضعیف است. دوم اینکه مواردی پیش می آید که در آنها روشهای گفته شده در کتابها کارائی ندارند و مستلزم ابتکار و نو آوری هستند. تجربیات ما نشانگر انعطاف پذیری شرایط فروش و حضور مشکلات خاص در موقعیت اجتماعی ما می باشد.
احترام به مشتری از نکات کلیدی فروش است
یکی از فعالیتهای عمده شرکت ما، تولید یکنوع وسیله الکتریکی است. از آنجا که این وسیله بطور سفارشی برای مشتریان ما تولید می شود، لذا ضروری است که اکثر خریداران، قبل از خرید، یکبار از محل کارخانه ما بازدیدد کنند و امکانات و توانائیهای شرکت ما را بررسی نمایند.
از جمله مشکلات ما برای فروش اینگونه محصولات، وجود شرکتی رقیب بود. این شرکت 15 سال بیشتر از ما سابقه فعالیت داشت و با امکانات خاص آنموقع، موفق به دریافت مقادیر زیادی ارز، با نرخ بسیار ارزان جهت خرید ماشین آلات و تجهیزات خود شده بود و با سرماه ای اندک امکانات فوق العاده زیادی فراهم آورده بود.
اگر ما تصمیم می گرفتیم ماشین آلات و ابزار مورد نیاز خود را ، معادل کارخانه آنها تهیه کنیم علاوه بر اینکه چنین سرمایه ای در اختیار نداشتیم، تهیه آن میزان سرمایه گذاری، عملاً امکان رقابت را از ما می گرفت؛ زیرا باید ارز به نرخ حدوداً یکصد برابر آنها تهیه می کردیم و در نتیجه، قیمت تمام شده محصولات ما حداقل 20 تا 50 برابر قیمت تمام شده آنها می گشت. بنابر این امکان رسیدن به آنها برای ما به هیچ وجه نه وجود نداشت و نه به فرض وجود، توجیه اقتصادی داشت. اما ما معتقد بودیم و ایمان داشتیم که توان فنی و تخصصی ما، اگر از آها بیشتر نباشد، حداقل کمتر از آنها نیست.
مدتها در این فکر بودم که چگونه بر این مشکل فائق آیم و مشتریان را متقاعد به خرید از شرکت خودمان بکنم. در همین خلال، ظرف مدت یکماه، دو مشتری بزرگ دولتی که هم از کارخانه آنها و هم از کارخانه ما بازدید کرده بودند شرکت ما را بعنوان تامین کننده کالا تایید نمودند. فرصت خوبی بود که از دیدگاه مشترین توانمندیهای خودمان را بفهمم و همچنین، ضعفهای موجود را تا نسبت به رفع نقایص و تقویت توانمندیها اقدام نمایم. هر دو مشتری بر روی دو نکته تاکید داشتند که شاید از نظر من در نگاه اول مهم جلوه نمی کرد، اما بعدها تاکید فراوان بر روی همین دو نکته باعث گردید که تعداد بسیار زیاد و غیر قابل تصوری از مشتریان را به خود جذب کنیم. آن دو نکته به قول مشتریان به شرح ذیل بود:
الف: در مواردی که نقصی بر روی دستگاه شما مشاهده می کنیم و آن را متذکر می شویم شما ضمن احترام به نظرات ما آن را یادداشت می کنید. در صورتی که در شرکت رقیب نه تنها تذکر ما را نمی پذیرند بلکه با ما بحث هم می کنند تا شاید ما را متقاعد سازند که در اشتباهیم.
ب: مدیرعامل شرکت شما را براحتی ملاقات می کنیم و با او مستقیما وارد مذاکره می شویم و با او غذا می خوریم، در صورتی که در شرکت دیگر به دلیل بزرگی از ابتدا تا انتها تنها با یکی از فروشندگان در تماس هستیم و اگر قرار باشد غذایی بخوریم تنها با همان فروشنده یا حداکثر با مدیرفروش غذا می خوریم.
بعد از آن قرار بر این گذاشتیم که اگر بنابر بازدید مشتری از کارخانه و صرف غذا در محل کارخانه باشد حتما غذا را با آنها بخورم و در ضمن متوجه شدم که مشتری بر روی یک نکته اساسی تاکید دارد و آن احترام و اهمیت به نظراتشان است.
2-2- دادن اطلاعات تخصصی به مشتری الزامی نیست
همزمان با تصدی شغل مدیرعاملی برخی از فروشهای شرکت را نیز خودم اداره می کردم تمامی مراحل فروش را از ابتدا تا انتها انجام می دادم و معتقد بودم با این کار علاوه بر اطلاع از موانع و مشکلات فروش و کسب نقطه نظرهای مشتریان باعث ایجاد انگیزه در دیگر فروشندگان نیز میشوم هیچگاه فروشندگان نمی توانستند در مقابل من بگویند، فروش دستگاه مشکل دارد یا قیمت دستگاه گران است؛ جملاتی که همواره فروشندگان و یا مدیرفروش به مدیرعامل تحویل می دهند.
در یکی از این پروژه های فروش که مبلغ فروش بسیار قابل توجه نیز بود دستگاه بسیار خوبی را با کیفیت عالی به مشتری عرضه کردم علی رغم تشکیل جلسات متعدد با مشتری و توضیحات فراوان در مورد دستگاه متاسفانه مشتری نه تنها به اطلاعات ذیقیمت و پیشنهاد عالی و استثنایی من توجهی نکرد بلکه با کمال شگفتی در نهایت تعداد زیادی دستگاه با کیفیت و مشخصات فنی بسیار ضعیف، از شرکت دیگری خریداری نمود. این مطلب مدتها ذهن من را به خود مشغول کرده بود. پس از اتمام خرید مشتری از شرکتی دیگر موضوع را تعقیب کردم تا علت را بیابم و بتوانم نقصیه را جبران کنم. سرانجام پاسخ سوال خود را دریافتم. پس از مدتها خریدار علت را برایم چنین توصیف کرد:
«توضیحات فنی زیادی دادی و من واقعا متوجه شدم که اطلاعاتم در این زمینه ضعیف است. نگران شدم که نکند در خرید کلاه به سرم برود لذا از شرکت دیگری خرید کردم.»
بعدها این تجربه برایم مفید واقع شد و متوجه شدم که برای فروش نیازی به این نیست که مشتری را متوجه کنم سواد من از او بیشتر است و اطلاعات بیشتری دارم تنها کافی است در حد دانش مشتری اطلاعات فنی در اختیارش قرار دهم به طوری که مشتری همواره احساس کند معلوماتش از من بیشتر است. با دادن اطلاعات زیاد فنی ممکمن است به مشتری احساس حقارت دست دهد و این امر خود باعث انصراف خریدار شود.
3-2- باید ریشه داشت، ساقه قطور کافی نیست
پنجره پشت اتاقم مشرف به خیابانی است که در آن چند درخت چنار بسیار تنومند، با شاخ و برگهای فراوان، همیشه توجه مرا به خود جلب می کند. هر زمان که به آنها نگاه می کنیم جملات یکی از دوستانم را به خاطر می آروم که «درختان عظیم و تنومند، به منزله شرکتهای بزرگ و قوی هستند آنچه که آنها را برافراشته نگاه می دارد، ریشه هایشان است که هر کدام از آنها تنها ملکول آب جذب می کنند و همین ملکول هایند که درخت را زنده نگه می دارند.
مشتریان کوچک نیز، همانند ریشه های درخت، مولکول به مولکول، برای شرکت سود آوری دارند و نهایتاً شرکت را زنده نگه می دارند. دی نیمه دوم سال 1376 بحران اقتصادی شدیدی بر شرکت حاکم گردید و دلیل آن نیز ، بر گزاری انتخابات ریاست جمهوری و به روی کار آمدن رئیس جمهور و وزرای جدید بود. در نتیجه، تغییرات فراوانی در سطوح مدیریتی سازمانهای دولتی به وجود آمد.
مدیران جدید از تصمیم گیری احتراز می نمودند و مدیران قبلی، چون در خطر تغییر بودند، از تصمیم گیریهای اساسی و از جمله، خرید نیز، خودداری می کردند. در این تنگنا، آنچه که ما را نجات داد، خریدهای مشتریان قدیمی و کوچک بخش خصوصی بود که فارغ از قیل و قال سازمانهای دولتی، به خرید از ما ادامه می دادند و یکبار دیگر نقش ارزنده آنها را بطور جدی تجربه نمودم.در تاکید این مطلب، به یاد دارم که یکی از شرکهایی که در صنف ما فعالیت چندانی نداشت، یکباره شروع به سرمایه گذاری و راه اندازی خط تولید محصولاتی مشابه تولیدات ما را نمود. علت را از مدیر مربوط سئوال کردم. گفت، «یکی از سزمانهای دولتی، سفارش تولید بیش از هزار دستگاه را به ما داده است»(کل تولید این دستگاه توسط سایر شرکتها در سال قبل حدوداً 5000 دستگاه بود) از او سئوال کردم آیا مشتری دیگری دارد، گفت تا این مشتریان بزرگ هستند نیاز به تک فروشی نیست. بعد از دو سال متوجه شدم که این شرکت در حال فروش تجهیزات خط تولید خود می باشد؛ زیرا مشتری بزرگ دولتی خرید خود را انجام داده بود و دیگر نیازی به دستگاه نداشت. ایشان در طول یکسال، هیچگونه بازاریابی برای فروش محصول خود نکرده بود و به امید مشترین بزرگ دیگری بود و نهایتاً موفق به چنین فروشی نگریده بود. اکنون تمامی ریشه هایی که می توانست ایجاد کند، تبدیل به ساقه قطوری کرده بود که آن هم به یکباره قطع شده، و حیات شرکت خود را از دست داده بود. بیاد داشته باشید که در فروش باید ریشه ایجاد نمایید و ریشه ها هستند که درخت تنومند شما را زنده نگه می دارند.
4-2- شکستن قولی که به مشتری داده بودیم.
همه تجربیات ما الزاماً مثبت نبوده اند، چه بسا تجربیات تلخی هم داشته ایم. باید اضافه کنم که از این تجربیات هم، در سها آموخته ایم. اینک یکی از تجربیات آموزنده خود را شرح می دهم:
در شرکت ¬یک دستگاه مارک A داشتیم و یک مشتری، قول خرید این دستگاه را، با پرداخت چک بیست روزه به ما داده بود. یک روز قبل از اینکه دستگاه را به مشتری تحویل دهیم، مشتری دیگری پیدا شد و فروشنده ای آنرا به قیمتی بالاتر و نقدی فروخت. نمی دانستیم به مشتری قبلی چه جوابی بدهیم. جلسه ای تشکیل دادم.
پس از بحثها، همه به این نتیجه رسیدیم که کار خوبی نکرده ایم، به هر حال در مقابل کاری انجام شده قرار گرفته بودیم و می بایست تصمیم گرفت که چه کار کنیم. روشی اتخاذ کردیم که فکر می کردیم موثر خواهد افتاد؛ اما مدیر فروش ما که فردی بسیار با هوش و با تجربه است، گفت محال است این مشتری از ما خرید کند چون که ما بدقولی کرده ایم. روز بعد تصمیم خود را به آزمایش گذاشتیم.
یکی از اعضاء هیات مدیره همراه فروشنده ای پیش مشتری رفتند و واقعیت را بدینصورت به او گفتند:
«فروشنده ای در شرکت، بدون اطلاع ما دستگاه مورد نظر شما را فروخته است. ما از این بابت متاسفیم و حاضریم آنرا جبران کنیم، ما یک دستگاه مارک با همان ظرفیت، به مدت 4 ماه پیش شما به امانت می گذاریم. اگر پس از این مدت از دستگاه راضی بودید، آن را بخرید و اگرنه، آنرا برگردانید و اگر در این مدت تونستیم دستگاه مورد نظر شما را وارد کنیم، یک دستگاه را به شما می دهیم، و اگر نتوانستیم، شما می توانید از جای دیگر خرید بفرمایید. مشتری از پیمان شکنی ما آنقدر عصبانی بود که حتی حاضر نبود هیچ دستگاهی را از ما به هر مدتی به طور امانی و مجانی بپذیرد، تا چه رسد به این که از ما خرید بکند. تجربه تلخی بود، اعتماد مشتری را نسبت به خودمان از دست دادیم، و ضررهای ناشی از آن را شاید نتوانیم به این زودیها جبران کنیم. به فروشندگان یاد آور شدم که (اعتبار بیش از پول ارزش دارد و هیچ کس حق ندارد در تحت هیچ شرایطی، دروغ بگوید یا زیر قولش بزند.)
5-2 فروش چه زمانی تمام و کامل می شود؟
در یکی از کلاسهای فروش که برای فروشندگان شرکت ترتیب داده بودیم، روزی این سئوال را مطرح کردیم:
چه موقعی احساس می کنید که فروش تمام و کامل شده است و یا به اصطلاح فروش بسته شده است. جوابهای گوناون با دلایل خاص داده شد که قابل توجه است.
- موقعی که مشتری راجه به مسائل خصوصی خودش با من صحبت می کند، احساس می کنم که فروش حتمی است؛ زیرا مشترین فقط موقعی راجع به مسائل خصوصی خودش صحبت می کند که بمن اعتماد پیدا کرده باشد. اگر اعتماد پیدا کرد، حتماً می خرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:14
فهرست مطالب :
عنوان صفحه
تعریف مدیریت
انواع مختلف مدیریت
- مدیریت دیکتاتوری
- مدیریت خشک و مقرراتی
- مدیریت دموکرات
- مدیریت فردی
مدیران موفق باید جزء افراد درون گرا باشند
منابع و مآخذ
چکیده:
اما برای مدیری که سعی می کند با افراد مورد نظر مانند دوست رفتار کند هیچگاه نمی تواند مدیریت کند و بنابراین فرآیند درج و مرجی در سازمان بوجود می آید که مشکل ساز می باشد .
عکس العمل یک مدیر موفق هنگامیکه به کارمند خود علاقمند می شود:
بعضی از مدیران در موقعیتی قرار می گیرند که به کارمند خود علاقمند می شوند و در نتیجه می خواهند هم عاشق باشند و هم رئیس . این یک اشتباه محض ، غیر اخلاقی و سوء استفاده از قدرت است . حتی یک عشق پاک و صادقانه بین دو فرد مجرد و در محیط کار نیز علاقة مناسبی نیست و اگر مدیر ، عاشق یکی از کارمندان خود شود ، بدین معنا نیست که چنین عشق و محبتی اظهار شود بلکه باید در جای دیگری به غیر از محیط کار از دو طرف ابراز شود . یک مدیر موفق د چنین شرایطی قبل از اولین قرار ملاقات یا قبل از اولین صحبتهای عاشقانه ، کارمند مذکور را به جای دیگری منتقل می کند و مثلاٌ دادن پست مشابهی در یک شرکت دوست.
شرح شغل کارمندان
بعد از اینکه مدیر فرد عاقل و اجد شرایطی برای استخدام در شرکت می پذیرد باید به طور دقیق فرد را از کار موردنظر آگاه کند یعنی چه بصورت مکتوب و یا تشریحی باید شرح کامل وظابفش را به او بگوید و مدیر دقیقاٌ مشخص کند که چه کاری را از او می خواهد اگر چه هیچ شغلی تنها شامل بخش های جذاب و جالبی نیست اما او حق دارد براند که چه کارهای خسته کننده و بکنواختی هماره با کار اصلی خود باید انجام دهد و قبل از پذیرفتن پست ، باید از مسئولیت این کارها مطلع نشود .
دادن مهارت های لازم به کارمندان جهت ایفای شغل
وقتیکه فرد جدیدی استخدام می شود باید مدیر چگونگی انجام کار را برایش باز گو کند و مهارتهای لازم برای انجام کار به فرد آموزش دهد و صرفآٌ به دلیل اینکه فرد در شرکت های مختلف پست مشابهی داشته و یا مدارک تحصیلی خوبی دارد ، مدیر فکر کند که او به اندازهی کافی با کار خود آشنایی دارد و مهارت های لازم را در مورد کارش به او آموزش ندهد .
تغییر طرز فکرها
مدیران موفق می دانند که عملکرد یک نفر با روشی که او فکر می کند و یا طرز نگرشش رابطة مشتقیم دارد .
اگرچه بنابر این به عنوان یک مدیر طرز فکر افرادشان را تغییر می دهند آنها می دانند که تإثیر رفتار خوب باعث افزایش اعتماد به نفس کارکنان و افزایش یهره وری آن ها می شود ، اما رفتار بد باعث می شود کارمندان فکر کنند تحت نفوذ و سلطه قرار گرفته اند . س در کار خود با مشکل مواجه می شوند . نابراین سعی می کنتند شناخت خود را نسبت به کار مندانشان ، هر روز بالاتر ببرند و به طور مؤثری طرز فکرها ترسها و موانع باز دارندهی ایجاد انگیزة آنها را بررسی کنند و برای آنها را حلی پیدا کنند و مشکلاتشان را از بین ببرند دو افرد خود را نسبت به توانایی ها و استعدادهایی که دارند مطلع سازند .
از بین بردن عواملی که باعث کاهش میل و توانایی افراد می شود
عواملی هستند که در میل و توانایی افراد برای انجام کار دخالت می نمایند که این عوامل می توانند شامل همکاری ، خانواده ، دوستان و حشتریان باشند :
همکاران : همکار می تواند کار را برای یک تازه وارد سخت کند و برای رفع هرگونه اذیت و ابهام ، مدیران موفق یک فرد با تجریه را برای نظارت بر هرکارمند تازه استخدام شده ای قرار می دهند .
خانواده : مانع مشکل ساز بعدی ، ممکن است در خانه به انتظار فرد نشسته باشد مثلا یک فرد جوان که شغلی را انتخاب می کند از طرف خانواده با مخالفت دو به رو می شود در اینصورت چون مدیران فرصت ندارند تا با خانوادهی کارمند خود بر خورد مستقیمی داشته باشند ، کارمند را با اطلاعات کتبی و شفاهی طوری مجهز می کنند تا با این ابهامو مخالفت های خانواده خانواده مقالبه کند وقتی کارمند راحت تر با مدیر خود دربارهی فشارهای صحبت می کند این امکان به مدیر داده می شود که مشاوره ای جهت آمادگی او انجام دهد .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:39
فهرست مطالب :
عنوان
چگونگی رسم مقاطع و محاسبة تناژ ماده معدنی
فرمولهای مربوطه به محاسبه به قرار زیر است
فرمولهای مربوط به محاسبه حجم برای ماده معدنی
محاسبه تناژ ماده معدنی
محاسبه تناژ باطنه
مقدار نبت باطله برداری
محاسبه نسبت باطله برداری اقتصادی
تعیین مخروط بهینه عیار حد مشخص کردن بیت معدن
دلا یل استفاده از روشهای روباز
1- روش مسطحی
2- روش کنتوری
3- روش کداری
4- روش openpit
دلایل استفاده از این روش
تعیین جاده های معدنی (دمپ ما )
دو نوع جاده در معدن کاربرد دارد
محاسبة ترابری معدن
محاسبة تعداد دامپتراک
محاسبة آتشباری
گل گذاری
خرج ته چال خرج میان چال خرج ویژه
متراژ حفار سالانه در باطل و ماده معدنی
کمپرسورهای لازم
برآورد میزان انرژی الکتریکی
آبکشی در معدن درباز
آبکشی به وسیلة تلمبه
آبکشی به وسیله تونل
آبکشی به وسیله سیفون
تلمبه های برقی
ارزشهای بلوک
مقاطع
چکیده:
هدف از این درس آشنایی دانشجو با چگونگی جمع آوری اطلاعات و چگونگی استفاده از داده ها برای طراحی یا معدن و آشنایی با مراحل طراحی جهت آمادگی و یادگیری بهتر می باشد.
چگونگی رسم مقاطع و محاسبه تناژ ماده معدنی :
ابتدا نقشه مورد نظر را با مقیاس مناسب ( به 3/3 روی نقشه 100 متر روی زمین) روی کاغذ شطرنجی رسم می نماییم سپسامتداد یعنی جایی که گ
سترش ماده معدنی در آنجا بیشتر است مشخص می کنیم سپس دو جهت عمود بر امتداد و به فواصل مشخص متقاطعی رسم می کنیم .
سپس مساحت ماده معدنی در هر یک از مقاطع با شمارش خانه کاغذ شطرنجی بدست آورده سپس با توجه به مقیاس آن را به متر مربع تبدیل می کنیم سپس با توجه به فرمولهای مربوط حجم ماده معدنی را بدست آورده با ضریب حجم در وزن مخصوص ماده معدنی تناژ آن را بدست می آوریم .
و برای سطح باطله یک مستطیل در محدود ماده معدنی مدنظر گرفته که با بدست آوردن مساحت این مستطیل و کم کردن آن از ماده معدنی سطح باطله بدست می آید. سپس مطابقت ماده معدنی جسم باطله و تناژ باطله رابدست می آوریم .
ضمنا وزن مخصوص ماده معدنی را 4 و وزن مخصوص باطله را 7/2 تن به متر مکعب می گیریم .
فرمولهای مربوطه به محاسبه حجم به قرار زیر است .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:32
فهرست مطالب:
مقدمه:
فصل اول: چگونه یک کار پیدا کنیم؟
افراد برای پیدا کردن کار به دو دسته کلی تقسیم می شوند
فصل دوم: ارکان اقتصاد خانواده
فصل سوم: ارتباطات درون سازمانی
فصل چهارم: نصب سیسم تنش زدایی (ANNEALING) در کارخانۀ نیران
فصل پنجم: چگونه می توان مدیری موفق بود؟
مقدمه
روانشناسی مدیریت
چگونه می توان مدیر موفق و موثری بود؟
اطمینان بخشی در نوآوری
در پرداختن به ایده های نو و بدیع جسور باشید
تصمیم گیری جوهر مدیریت است
چگونه می توان انگیزه و شور و شوق خود رادر کارها حفظ کرد؟
شکیبا باشید و از تاخیر در امور نهراسید
فصل ششم: مهارت ها
خودآگاهی
همدلی
ارتباط موثر
روابط بین فردی
تصمیم گیری
حل مساله
تفکر خلاق
تفکر انتقادی
مقابله با هیجانات
توانایی مقابله با استرس
اجزای مهارتهای ده گانه زندگی
خودآگاهی
مهارتهای ارتباطی
همدلی
مهارتهای بین فردی
مهارتهای حل مساله
مهارتهای تفکر خلاق
مهارت های مقابله با هیجانات
مهارتهای تصمیم گیری
مهارتهای تفکر انتقادی
مهارتهای مقابله با استرس
فصل هفتم: تعمیرات شرکت
مونتاژ و تحویل PDI در سایت شرکت نیرات رهساز
اعزام گروه فنی و تعمیرات شرکت نیران رهساز به شهرستان کرمانشاه
مقدمه:
هر خانواده ای ازمنابع متعدد درآمد کسبمی کند که این درآمد محدود است یعنی مقدار معینی است و به هر مقدار که اراده کند، در اختیارش نیست ودر عوض مخارجی دارد که برای انجام آن از درآمدهایش استفاده می کند.
خانواده اولین پایگاه فرد برای زندگی و مهم ترین مبنای تشکیل دهنده جامعه است. خانواده، به خصوص در ایام گذشته به طور مستقیم علاوه بر نیازهای خود، تأمین کننده قسمتی از نیازهای جامعه نیز بود که این نقش با گذشت زمان از عهده تمام افراد خانواده خارج شد و بر دوش یک یا چند تن از آن ها افتاد.
از لحاظ اجتماعی خانواده اساسی ترین عامل تولید و مصرف کالاها و خدمات در جامعه است ومسئولیت عمده اش بقاء نسل می باشد و برای انجام این مسئولیت مهم نیازمند تکاپوی اقتصادی بسیار زیاد است و اساس فعالیت های اقتصادی اجتماع نیز انجام مسئولیت های مهم خانواده است و برای همین است که اقتصاددانان خانواده را بنیان زندگی اقتصادی جوامع می دانند، از جمله ارسطو که اقتصاد را علم خانه داری میدانست واصولا کلمه اقتصاد مشتق شده یونانی اقتصاد و خانواده است که امروزه این گرایش با عنوان اقتصاد خانواده و ا قتصاد خانه یکی از شاخص ترین گرایش های اقتصاد دردنیا می باشد.
فصل اول: چگونه یک کار پیدا کنیم؟
پیدا کردن کار یا شغل مناسب موضوعی است که هر کسی دیر یا زود با آن روبرو می شود (مگر اینکه شما بیکاری را بهترین کار بدانید). هر آدمی بنا به شرایط سنی و روحی خود زمانی با این سئوال مواجه می شود که برای اداره و ادامه زندگی چه شغلی را پیشه کنم؟
افراد برای پیدا کردن کار به دو دسته کلی تقسیم می شوند:
ممکن است اشکالی از سویشما مطرح شود که زمانی بعضی ازمشاغل به پایان رسیده است و یا زمینه بعضی از این حرفه ها محدود است.
نظر شما را به مثالی در این زمینه جلب می کنم «اکثر ما با جاروهای دستی آشنایی داریم که در گذشته برای نظافت منازل از آن بسیار استفاده می شد. این جاروها در شمال ایران ساخته می شود و شهرستان امیر کلا در ساخت این جاروها شهرت دارد به گونه ای که اگر گذرتان به آن شهر بیافتد، مغازه هایی را مشاهده می کنید که به ساخت و فروش این جاروها مشغول هستند. فرزند یکی از این سازندگان جارو تصمیمی مشابه تصمیم پیشنهادی که در بالا ارائه شد، گرفت و شغل پدر را پیش گرفت. این فرد خود را محدود نکرد و به ادامه تحصیل پرداخت و مدرک مهندسی خود را اخذ نمود و پس از مدتی یک کارخانه ساخت و تولید جاروی برقی در همان شهر تاسیس نمود. او کارخانه خود را توسعه داد و به تولید لوازم خانگی پرداخت. امروزه محصولات او را که یکی از پرآوازه ترین لوازم خانگی تولید داخل کشور است را می شناسیم که حاصل تفکر همان کودکی است که جاروی دستی تولید می کرد.»
ایده اولیه تأسیس این سایت از آنجا شروع شد که پیر امیدوار تصمیم به تعویض پرینتر خود گرفت و با خود گفت که آیا خریداری برای پرینتر مستعمل من پیدا می شود؟ او یک آگهی در اینترنت داد که شروعی شد برای بزرگ ترین سایت خرید و فروش اجناس نو و دست دوم در دنیا.
برای کسانی که مایلند کارآفرین باشند لازم است بدانند که این کار بیش از داشتن اندیشه های ناب احتیاج به جسارت و قدرت ایمان درونی شما را دارد. بیاییم خالق باشیم و ایده هایمان را به عمل تبدیل کنیم.هر آدمی بنا به شرایط سنی و روحی خود زمانی با این سئوال مواجه می شود که برای اداره و ادامه زندگی چه شغلی را پیشه کنم؟خانواده به خصوص در ایام گذشته به طور مستقیم علاوه بر نیازهای خود، تامین کننده قسمتی از نیازهای جامعه نیز بود که این نقش با گذشت زمان از عهده تمام افراد خانواه خارج شد و بر دوش یک یا چند تن از آن ها افتاد.