یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی


پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

این فایل در قالب ورد وقابل ویرایش در 130 صفحه می باشد.

پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

جایگاه نقد در ادبیات جهان

 

    نقد و نقادی که عبارت از شناخت نیک و بد و تمیز بین سره و ناسره است در همه فنون هنر و در بسیاری از شقوق علوم و معارف بشری هست و اختصاص به آثار ادبی ندارد. با این حال مزیت نقد آثار ادبی در تمام دنیا و تقریباً در تمام اعصار بر نقد سایر فنون هنر – و غیر هنر – اینست که به یک تعبیر، از همه آنها مفهوم تر و روشن تر است. چرا که سایر فنون هنر، چون حجاری و نقاشی و غیره و ذلک برای اکثریت مردم تا حدی مشکل و نا مفهوم می باشند در صورتیکه آثار ادبی، فقط برای عده بسیار کمی از مردم ممکن است نا مفهوم و مشکل باشند. مردم با آثار ادبی بسیار مانوس تر و نزدیکتر ند بعضی شعر را می پسندند بعضی دیگر به داستان علاقه دارند، بعضی به نمایشنامه ها شیفه اند و برخی به سخنان عارفانه و اخلاقی عنایت می ورزند و در هر حال ، اکثراً با آثار ادبی علاقه مندند و درباره این آثار غالباً اظهار نظر نیز می کنند و اما همین مسئله مسبب اختلاف عقاید و نظرها در نقد آثار ادبی بیش از نقد سایر فنون هنر شده است.

 

در حقیقت آثار ادبی برای همه مردم و برای تمام طبقات به یک نوع جایگاه نقد در ادبیات جهان و به درجه ارزش ندارد، و بسا که هر خواننده ای یا هر طبقه ای از خوانندگان در آن آثار نمی جویند یا نمی یابند و این خود سبب می شود که در نقادی و ارزیابی آثار ادبی اختلاف سلیقه بسیار پیدا می شود و اقسام و انحاء مختلف نقد ادبی بوجود می آید. که بعضی مبتنی است بر لفظ. و بعضی بر معنی. بعضی جنبه فنی دارد و بعضی دیگر جز بیان عقاید و آراء شخصی چیزی نیست و خلاصه همین تفاوت و اختلاف در امر التذاذ و تمتع از آثار ادبی سبب شده است که نقد ادبی تاکنون اساس و قوامی نیافته است. و بر پایه و بنیاد درستی قرار نگرفته است. و هنوز بعد از قرن ها بحث و تحقیق که نقادان مختلف کرده اند درست قرین و دقیق ترین روش های نقادی شیوه و روش التقاطی و تألیفی است یعنی شیوه ای که از جمع و تلفیق سایر شیوه ها و روش های نقادی حاصل شده باشد و علت این امر هم این است که هرچند در طی قرن های دراز نقادان بزرگ و عالی مقام در دنیا پدید آمده اند اما هر کدام از آنها توقعی دیگر از آثار ادبی و از نویسندگان آنها داشته است و هر یک راه و روشی دیگر در غایت و مقصدی دیگر برای شاعران و نویسندگان پیشنهاد کرده است و اکثر آنها در دفاع و تأئید نظر و غایتی که خود برای آثار ادبی پیشنهاد کرده اند. زیاده تأکید و اجرام نموده اند. به طوری که شیوه ها و روش ها و آراء و مکاتب نقادان دیگر را به کلی طرد و نفی کرده اند و ناچیز و حقیرشمرده اند و همین امر سبب مشاجرات بسیار در مسائل راجع به نقد ادبی شده است و ضرورت جمع آنها از اینجا است.

 

   در هر حال از این مقدمات چنین بر می آید که ادبیات و ادب امریست که دارای جهات و اعتبارات مختلف است و نقد ادبی وقتی کامل و تمام خواهد بود که تا حد امکان به تمام یا به اکثر این جهات و اعتبارات مختلف نظر داشته باشد و آثار ادبی را هم از جهت لغوی وقتی ملاحظه کند و هم از جهت اخلاقی و زیبایی. و تا منتقد تمام این جهات را در آثار ادبی ملاحظه ننماید درواقع نمی تواند ادعا کند که هیچ اثری را به درستی نشناخته است و نیک و بد و سره و ناسره آن را درست تشخیص داده است.

 

 

 

 نقد در لغت «همین چیزی در برگزیدن» در نظر کردن است در دراهم تا در آن بقول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد. معنی عیب جویی نیز که لوازم «به گزینی» است ظاهراً تقدیم در اصل کلمه بوده است. این کلمه در فارسی و تازی بروجه مجاز در مورد شناخت محاسن و معایب کلام است.

 

   لذا نقد را حق داوری و قضاوت درباره آثار فکری و ذوقی بشر دانسته اند بنابراین مقام نقاد مقام قاضی و داور است. از لحاظ ریشه شناسی نیز از زبان های اروپائی کلمات Lacritique فرانسوی، critic انگلیسی و Kritik آلمانی از ریشه Krinen یونانی به معنی قضاوت و داوری کردن و کریتس Krit’s به معنی «قاضی یا داور» اخذ شده و کریتیکوس Kritikos به عنوان داور مطالب ادبی اقلا در اوایل قرن  چهارم قبل از میلاد رایج بوده است. در فرهنگ های پهلوی و روستایی نیز نقد مترادف با داوری و حکم آمده است. در فرهنگ های مختلف نیز معادل و مشابه چنین معانی و تعابیری مبضوط است.

 

  • نقد اله الدراهم و غیرها (در درههما و جز آنها نظر کرد تا خوب آنها را از بد جدا کند)
  • نقد الکلام (عیب سخن را آشکار ساخت، سخن را نقد کرد)
  • الانتقاد (آشکار کردن عیب قطعه ای ادبی یا فنی)»
  • «نقد (اظهر العیوب و المحاسن اواحداهما):

فقه الغرنقد

انتقاد کرد (خوب و بد چیزی را آشکار کرد)»

 

«- النقد (بهترین چیزی برگزیدن و سره کردن سیم)»

 

رقص علی هدا اما این حکم و داوری و «به گزینی» مستلزم داشتن ملاک حقیقی برای تشخیص صواب از خطا و خوب از بد است. ولی در تاریخ تفکر بشر از زمانی که وجود آدمی به نور معرفت روشن شده و یا به دنبال آن دچار تاریکی و جهل شده همواره ملاک های متفاوتی برای داوری در بین بوده است.

 

   هر عالم و صاحب معرفتی برای تمییز حق از باطل و حقیقت از خطا متمسک به ملاکی می شود. همچنانکه در مباحث فلسفی (criteriology) یعنی علم الانتقاد و فصل الخطاب فلسفی همیشه این بحث بوده است که ملاک حقیقی بودن علم و معرفت چیست. بعضی ملاک را بداهت و عده ای قول جمهور و قبول عالم و اجماع علما و گروهی جمعیت قول رجال و معصوم و اخبار آسمانی و بعضی جمعیت برهان عقل که رجوع به اصول دارد دانسته اند.

 

در این باب به طور کلی سه ملاک کلی در نقد و تشخیص حق از باطل مطرح گردیده است. اول کلام الهی، دوم جهان و عقل جهانی، سوم انسان و ادراک انسانی.

 

   ملاک نخستین از آن مردمی است که کلام و اخبار آسمانی را حجت و فرقان حق و باطل می دانند. به عقیده این گروه که اهل کتب آسمانی یا تابعان اساطیر هستند اساس تمییز حق و باطل ودایع و مأثورات می دانند و اهل اساطیر شاعران و کاهنان را حامل چنین ملاکی دانسته اند.

 

   به عقیده دسته دوم که با تفکر یونانی مأنوس اند ملاک نقد، عقل آدمی است که مطابقت با عقل جهانی پیدا م یکند و محل ظهور و واسه شناخت علم واقع می شود. در اینجا حقیقت مطابقت علم با واقع است. یعنی هر چه علم ما به واقعیت نزدیک تر باشد به همان نسبت به حقیقت نزدیک تر شده ایم.



«فهرست مطالب»

عنوانصفحه

مقدمه

1

فصل اول: ریشه ها

 

الف) جایگاه نقد در ادبیات جهان

6

ب) فقه الغه نقد

8

ج) جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیز فارسی

14

د) تاریخچه نقد در ایران به طور اعم

(اولین نقدی که نوشته شد و فرق فارق و فاحش آن با نق)

21

هـ) آیا نقد همان نه است؟

39

فصل دوم: سیر و غوری در تاریخچه پیدایی و اعتبار نقد در ایران از آغاز تا امروز

 

الف) نقد چیست و منتقد کیست؟!

43

ب) منتقد تئاتر نداریم، منتقد تئاتر داریم

55

ج) آشنائی با ژان ژاک گوتیه، یا نگات، جان راسل تایلور و لامبرویچ ویلسون.

61

هـ) انواع نقد تئاتر: ژورنالیستی (رسانه‌ای)، روانشناختی، جامعه شناختی، علم الاساطیسری و سیاسی.

64

فصل سوم: حضور نقد در آکادمی ها؛

 

الف) تفاوت های نقد آکادمیک با نقد ژورنالیستی

72

ب) نقد اسکولاستیک با نقد کلاسیک

73

ج) مطبوعات، نقد و

                      نقدها را بود آیا که عیار می گیرند

                                       تا همه صومعه داران پی کار می گیرند.     

75

فصل چهارم: یک هشدار

 

الف) عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی نفی حکم

                                            نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

87

عنوانصفحه

ب) اغلاط فاحش فرهنگی، اطلاعاتی، تئاتری در مطبوعات.

106

ج) وضعیت فعلی نقد تئاتر در رسانه ها و تسامحات توجیه ناپذیر اصحاب قلم

107

فصل پنجم: یک استنتاج

 

الف) نقد تئاتر، سالهای انقلاب

112

ب) نگاهی ژرفانگر به نقد تئاتر پیش از انقلاب (چه بودیم و چه شدیم و کجا ایستاده ایم؟

113

ج) آینده نقد تئاتر در ایران (یک پیشگوئی از زبان یک حرفه ای)

118

د) آشنائی شتابزده با دست به قلمهای معاصر نقد در ایران

119

فصل ششم: مؤخره

123

منابع و مؤاخذ

136

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله بررسی و سنجش میزان تاثیر سود حسابداری اعم از واقعی و پیش بینی بر قیمت بازا ر سهام در بورس اوراق بهادار

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله بررسی و سنجش میزان تاثیر سود حسابداری اعم از واقعی و پیش بینی بر قیمت بازا ر سهام در بورس اوراق بهادار دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله بررسی و سنجش میزان تاثیر سود حسابداری اعم از واقعی و پیش بینی بر قیمت بازا ر سهام در بورس اوراق بهادار


دانلود مقاله بررسی  و سنجش میزان تاثیر سود  حسابداری اعم از واقعی و پیش بینی بر قیمت بازا ر سهام در بورس اوراق بهادار

این تحقیق جهت آزمون ارتباط تغییرات قیمت سهام و تغییرات سود واقعی و پیش‌بینی شده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طراحی شده است.آنچه در این تحقیق مورد نظر است بررسی وجود ارتباط خطی بین تغییرات قیمت سهام و تغییرات سود سهام شرکتها می‌باشد. در واقع می‌خواهیم از تجزیه و تحلیل رگرسیون یک متغیره، نتیجه بگیریم که آیا ارتباط معناداری بین تغییرات قیمت سهام و سود شرکتها وجود دارد یا خیر؟

در یک بازار کارا قیمت اوراق بهادار منعکس کننده مجموعه‌ای از همه اطلاعات موجود بوده و اطلاعات جدید سریعا بر روی قیمت اوراق بهادار منعکس می‌شود و سرمایه‌گذاران با توجه به اطلاعات در دسترس و انتظاری که از بازده اوراق بهادار در آینده دارند تصمیم‌گیری می‌نمایند لذا بازار اوراق بهادار نقش مهمی در به حرکت انداختن موثر سرمایه و تخصیص بهینه منابع دارد. یکی از دلایل انتخاب این موضوع آگاهی از رفتار قیمت سهام در بازار بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.یکی از نقشهای اصلی بازار سرمایه تخصیص اقتصادی مالکیت سهام می‌باشد. به طور کلی قیمتها در یک بازار کارا علایم مناسب و صحیحی برای تخصیص منابع میباشد. طبق نظریه بازار کار اوراق بهادار تعداد زیادی خریدار و فروشنده نسبت به اطلاعات موجود و دیدگاهی که نسبت به آینده شرکتهایی که اوراق بهادار آنها در بازر معامله می‌گردد عکس‌العمل نشان داد. و بدین ترتیب باعث تعیین جهت بازار می‌گردند.از این رو ارتباط را بین قیمت سهام و سود فروش می‌شود و سرمایه‌گذاران به صورتی آشکار سود شرکتها را مورد توجه قرار می‌دهند. شاید یکی از عوامل مهم تاثیر سود بر قیمت سهام این باشد که سود اعلان شده و سود پیش‌بینی شده به سهامداران کمک می‌نماید تا بتوانند بر آن اساس سود تقسیمی آینده را که یکی از فاکتورهای موثر در تعیین قیمت سهام می‌باشد پیش‌بینی کنند.هدف کلی این تحقیق مطالعه بررسی و سنجش میزان تاثیر سود حسابداری بر قیمت بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.وفرضیات این تحقیق شامل:

1) بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات واقعی EPS رابطه معناداری وجود دارد.

2) بین تغییرات قیمت سهام با تغییرات EPS پیش‌بینی شده رابطه معناداری وجود دارد.

 

 

 

 

 

2 - مروری بر کارهای دیگران

تحقیق بال و براون در سال 1968 در امریکا، که در مورد 261 شرکت و در فاصله زمانی سالهای 65-1946 انجام شده است. این تحقیق به بررسی رابطه علامت تغییرات قیمت و سود پرداخته است.بال وبراون دریافتند که بیشتر واکنش قیمت سهام، قبل از اعلام سود سالانه نه رخ می‌دهد و نه تنها در حدود 10% تغییرات در ماه اعلام سود اتفاق می‌افتد.پاتل و ولف سان، واکنش قیمت سهام را نسبت به سود در طی یک روز بررسی کردند و دریافتند که بیشترین واکنش قیمت در طی 2 ساعت اعلام سود رخ میدهد.تحقیق استفن. پ. باگیسنکی شواهدی منطبق بر وجود اثر انتقال اطلاعات پیش‌بینی سود مدیریت فراهم آورده است.یافته‌ها نشان میدهد که واکنش قیمت سهام شرکتهای فاقد پیش‌بینی، به طور مثبتی با تغییر در انتظارات سود که از طریق پیش‌بینی سود مدیریت انتقال یافته است، از نظر علامت و هم از نظر مقدار دارای همبستگی است.از مجموعه بحث فوق میتوان نتیجه گرفت که تغییرات قیمت سهام با تغییرات سود همبستگی زیادی دارد و سرمایه‌گذاران به شرکتهایی که EPS پیش‌بینی شده آنها خوب است بیشتر علاقمند می‌باشند.

3- مدل تحقیق

حاضر به منظور آزمون فرضیه‌های تحقیق از مدل‌های رگرسیونی دو متغیره استفاده شده است. مدل رگرسیون دو متغیره برای آزمون ارتباط بین تغییرات سود سهام با تغییرات قسمت سهام بکار رفته است. مدل‌های رگرسیون این تحقیق به شرح زیر می‌باشند:

 

مقدمه1



* مروری بر کارهای دیگران2


* مدل تحقیق2


* آزمون فرضیات2


* داده های آماری13


* تخمین مدل تحقیق19

* نتیجه‌گیری21

 

دانلود با لینک مستقیم

پایان نامه رشته ادبیات جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

اختصاصی از یارا فایل پایان نامه رشته ادبیات جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

پایان نامه رشته ادبیات جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی


  پایان نامه رشته ادبیات جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

دانلود پایان نامه آماده

  دانلود  پایان نامه رشته ادبیات جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی با فرمت ورد و قابل ویرایش تعدادصفحات 140


جایگاه نقد در ادبیات جهان


    نقد و نقادی که عبارت از شناخت نیک و بد و تمیز بین سره و ناسره است در همه فنون هنر و در بسیاری از شقوق علوم و معارف بشری هست و اختصاص به آثار ادبی ندارد. با این حال مزیت نقد آثار ادبی در تمام دنیا و تقریباً در تمام اعصار بر نقد سایر فنون هنر – و غیر هنر – اینست که به یک تعبیر، از همه آنها مفهوم تر و روشن تر است. چرا که سایر فنون هنر، چون حجاری و نقاشی و غیره و ذلک برای اکثریت مردم تا حدی مشکل و نا مفهوم می باشند در صورتیکه آثار ادبی، فقط برای عده بسیار کمی از مردم ممکن است نا مفهوم و مشکل باشند. مردم با آثار ادبی بسیار مانوس تر و نزدیکتر ند بعضی شعر را می پسندند بعضی دیگر به داستان علاقه دارند، بعضی به نمایشنامه ها شیفه اند و برخی به سخنان عارفانه و اخلاقی عنایت می ورزند و در هر حال ، اکثراً با آثار ادبی علاقه مندند و درباره این آثار غالباً اظهار نظر نیز می کنند و اما همین مسئله مسبب اختلاف عقاید و نظرها در نقد آثار ادبی بیش از نقد سایر فنون هنر شده است.
در حقیقت آثار ادبی برای همه مردم و برای تمام طبقات به یک نوع جایگاه نقد در ادبیات جهان و به درجه ارزش ندارد، و بسا که هر خواننده ای یا هر طبقه ای از خوانندگان در آن آثار نمی جویند یا نمی یابند و این خود سبب می شود که در نقادی و ارزیابی آثار ادبی اختلاف سلیقه بسیار پیدا می شود و اقسام و انحاء مختلف نقد ادبی بوجود می آید. که بعضی مبتنی است بر لفظ. و بعضی بر معنی. بعضی جنبه فنی دارد و بعضی دیگر جز بیان عقاید و آراء شخصی چیزی نیست و خلاصه همین تفاوت و اختلاف در امر التذاذ و تمتع از آثار ادبی سبب شده است که نقد ادبی تاکنون اساس و قوامی نیافته است. و بر پایه و بنیاد درستی قرار نگرفته است. و هنوز بعد از قرن ها بحث و تحقیق که نقادان مختلف کرده اند درست قرین و دقیق ترین روش های نقادی شیوه و روش التقاطی و تألیفی است یعنی شیوه ای که از جمع و تلفیق سایر شیوه ها و روش های نقادی حاصل شده باشد و علت این امر هم این است که هرچند در طی قرن های دراز نقادان بزرگ و عالی مقام در دنیا پدید آمده اند اما هر کدام از آنها توقعی دیگر از آثار ادبی و از نویسندگان آنها داشته است و هر یک راه و روشی دیگر در غایت و مقصدی دیگر برای شاعران و نویسندگان پیشنهاد کرده است و اکثر آنها در دفاع و تأئید نظر و غایتی که خود برای آثار ادبی پیشنهاد کرده اند. زیاده تأکید و اجرام نموده اند. به طوری که شیوه ها و روش ها و آراء و مکاتب نقادان دیگر را به کلی طرد و نفی کرده اند و ناچیز و حقیرشمرده اند و همین امر سبب مشاجرات بسیار در مسائل راجع به نقد ادبی شده است و ضرورت جمع آنها از اینجا است.
   در هر حال از این مقدمات چنین بر می آید که ادبیات و ادب امریست که دارای جهات و اعتبارات مختلف است و نقد ادبی وقتی کامل و تمام خواهد بود که تا حد امکان به تمام یا به اکثر این جهات و اعتبارات مختلف نظر داشته باشد و آثار ادبی را هم از جهت لغوی وقتی ملاحظه کند و هم از جهت اخلاقی و زیبایی. و تا منتقد تمام این جهات را در آثار ادبی ملاحظه ننماید درواقع نمی تواند ادعا کند که هیچ اثری را به درستی نشناخته است و نیک و بد و سره و ناسره آن را درست تشخیص داده است.
 
 نقد در لغت «همین چیزی در برگزیدن» در نظر کردن است در دراهم تا در آن بقول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد. معنی عیب جویی نیز که لوازم «به گزینی» است ظاهراً تقدیم در اصل کلمه بوده است. این کلمه در فارسی و تازی بروجه مجاز در مورد شناخت محاسن و معایب کلام است.
   لذا نقد را حق داوری و قضاوت درباره آثار فکری و ذوقی بشر دانسته اند بنابراین مقام نقاد مقام قاضی و داور است. از لحاظ ریشه شناسی نیز از زبان های اروپائی کلمات Lacritique فرانسوی، critic انگلیسی و Kritik آلمانی از ریشه Krinen یونانی به معنی قضاوت و داوری کردن و کریتس Krit’s به معنی «قاضی یا داور» اخذ شده و کریتیکوس Kritikos به عنوان داور مطالب ادبی اقلا در اوایل قرن  چهارم قبل از میلاد رایج بوده است. در فرهنگ های پهلوی و روستایی نیز نقد مترادف با داوری و حکم آمده است. در فرهنگ های مختلف نیز معادل و مشابه چنین معانی و تعابیری مبضوط است.
-    نقد اله الدراهم و غیرها (در درههما و جز آنها نظر کرد تا خوب آنها را از بد جدا کند)
-    نقد الکلام (عیب سخن را آشکار ساخت، سخن را نقد کرد)
فقه الغرنقد
-    الانتقاد (آشکار کردن عیب قطعه ای ادبی یا فنی)»
-    «نقد (اظهر العیوب و المحاسن اواحداهما):
انتقاد کرد (خوب و بد چیزی را آشکار کرد)»
«- النقد (بهترین چیزی برگزیدن و سره کردن سیم)»
رقص علی هدا اما این حکم و داوری و «به گزینی» مستلزم داشتن ملاک حقیقی برای تشخیص صواب از خطا و خوب از بد است. ولی در تاریخ تفکر بشر از زمانی که وجود آدمی به نور معرفت روشن شده و یا به دنبال آن دچار تاریکی و جهل شده همواره ملاک های متفاوتی برای داوری در بین بوده است.
   هر عالم و صاحب معرفتی برای تمییز حق از باطل و حقیقت از خطا متمسک به ملاکی می شود. همچنانکه در مباحث فلسفی (criteriology) یعنی علم الانتقاد و فصل الخطاب فلسفی همیشه این بحث بوده است که ملاک حقیقی بودن علم و معرفت چیست. بعضی ملاک را بداهت و عده ای قول جمهور و قبول عالم و اجماع علما و گروهی جمعیت قول رجال و معصوم و اخبار آسمانی و بعضی جمعیت برهان عقل که رجوع به اصول دارد دانسته اند.
در این باب به طور کلی سه ملاک کلی در نقد و تشخیص حق از باطل مطرح گردیده است. اول کلام الهی، دوم جهان و عقل جهانی، سوم انسان و ادراک انسانی.
   ملاک نخستین از آن مردمی است که کلام و اخبار آسمانی را حجت و فرقان حق و باطل می دانند. به عقیده این گروه که اهل کتب آسمانی یا تابعان اساطیر هستند اساس تمییز حق و باطل ودایع و مأثورات می دانند و اهل اساطیر شاعران و کاهنان را حامل چنین ملاکی دانسته اند.
   به عقیده دسته دوم که با تفکر یونانی مأنوس اند ملاک نقد، عقل آدمی است که مطابقت با عقل جهانی پیدا م یکند و محل ظهور و واسه شناخت علم واقع می شود. در اینجا حقیقت مطابقت علم با واقع است. یعنی هر چه علم ما به واقعیت نزدیک تر باشد به همان نسبت به حقیقت نزدیک تر شده ایم.
   ملاک دسته سوم عقل انسانی است. عقلی که خود حق و باطل را بر می گزینند. در اینجا عالم واقع  عالم نفسانی است. در این حوزه انفعالات نفسانی و وجدان فردی ملاک تمیز حق از باطل تلقی می شود.


«فهرست مطالب»
عنوان    صفحه
مقدمه    1
فصل اول: ریشه ها    
الف) جایگاه نقد در ادبیات جهان    6
ب) فقه الغه نقد    8
ج) جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیز فارسی    14
د) تاریخچه نقد در ایران به طور اعم
(اولین نقدی که نوشته شد و فرق فارق و فاحش آن با نق)    21
هـ) آیا نقد همان نه است؟    39
فصل دوم: سیر و غوری در تاریخچه پیدایی و اعتبار نقد در ایران از آغاز تا امروز    
الف) نقد چیست و منتقد کیست؟!    43
ب) منتقد تئاتر نداریم، منتقد تئاتر داریم    55
ج) آشنائی با ژان ژاک گوتیه، یا نگات، جان راسل تایلور و لامبرویچ ویلسون.    61
هـ) انواع نقد تئاتر: ژورنالیستی (رسانه‌ای)، روانشناختی، جامعه شناختی، علم الاساطیسری و سیاسی.    64
فصل سوم: حضور نقد در آکادمی ها؛    
الف) تفاوت های نقد آکادمیک با نقد ژورنالیستی    72
ب) نقد اسکولاستیک با نقد کلاسیک     73
ج) مطبوعات، نقد و
                      نقدها را بود آیا که عیار می گیرند
                                       تا همه صومعه داران پی کار می گیرند.          75
فصل چهارم: یک هشدار    
الف) عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی نفی حکم
                                            نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند    87
عنوان    صفحه
ب) اغلاط فاحش فرهنگی، اطلاعاتی، تئاتری در مطبوعات.    106
ج) وضعیت فعلی نقد تئاتر در رسانه ها و تسامحات توجیه ناپذیر اصحاب قلم    107
فصل پنجم: یک استنتاج    
الف) نقد تئاتر، سالهای انقلاب    112
ب) نگاهی ژرفانگر به نقد تئاتر پیش از انقلاب (چه بودیم و چه شدیم و کجا ایستاده ایم؟    113
ج) آینده نقد تئاتر در ایران (یک پیشگوئی از زبان یک حرفه ای)    118
د) آشنائی شتابزده با دست به قلمهای معاصر نقد در ایران    119
فصل ششم: مؤخره    123
منابع و مؤاخذ    136


دانلود با لینک مستقیم

دانلود پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

اختصاصی از یارا فایل دانلود پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی


دانلود پایان نامه جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:120

فهرست مطالب:
عنوان    صفحه
مقدمه    1
فصل اول: ریشه ها    
الف) جایگاه نقد در ادبیات جهان    6
ب) فقه الغه نقد    8
ج) جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیز فارسی    14
د) تاریخچه نقد در ایران به طور اعم
(اولین نقدی که نوشته شد و فرق فارق و فاحش آن با نق)    21
هـ) آیا نقد همان نه است؟    39
فصل دوم: سیر و غوری در تاریخچه پیدایی و اعتبار نقد در ایران از آغاز تا امروز    
الف) نقد چیست و منتقد کیست؟!    43
ب) منتقد تئاتر نداریم، منتقد تئاتر داریم    55
ج) آشنائی با ژان ژاک گوتیه، یا نگات، جان راسل تایلور و لامبرویچ ویلسون.    61
هـ) انواع نقد تئاتر: ژورنالیستی (رسانه‌ای)، روانشناختی، جامعه شناختی، علم الاساطیسری و سیاسی.    64
فصل سوم: حضور نقد در آکادمی ها؛    
الف) تفاوت های نقد آکادمیک با نقد ژورنالیستی    72
ب) نقد اسکولاستیک با نقد کلاسیک     73
ج) مطبوعات، نقد و
                      نقدها را بود آیا که عیار می گیرند
                                       تا همه صومعه داران پی کار می گیرند.          75
فصل چهارم: یک هشدار    
الف) عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی نفی حکم
                                            نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند    87
عنوان    صفحه
ب) اغلاط فاحش فرهنگی، اطلاعاتی، تئاتری در مطبوعات.    106
ج) وضعیت فعلی نقد تئاتر در رسانه ها و تسامحات توجیه ناپذیر اصحاب قلم    107
فصل پنجم: یک استنتاج    
الف) نقد تئاتر، سالهای انقلاب    112
ب) نگاهی ژرفانگر به نقد تئاتر پیش از انقلاب (چه بودیم و چه شدیم و کجا ایستاده ایم؟    113
ج) آینده نقد تئاتر در ایران (یک پیشگوئی از زبان یک حرفه ای)    118
د) آشنائی شتابزده با دست به قلمهای معاصر نقد در ایران    119

 

 

چکیده:

 

1- ریشه ها

  الف) فقه الغه نقد

ب) جایگاه نقد به طور اعم در ادبیات دل انگیزی فارسی

ج) تاریخ نقد متأثر در ایران و اولین نقدی که نوشته شد.

د) آیا نقد همان «نه» است.

 

جایگاه نقد در ادبیات جهان

   نقد و نقادی که عبارت از شناخت نیک و بد و تمیز بین سره و ناسره است در همه فنون هنر و در بسیاری از شقوق علوم و معارف بشری هست و اختصاص به آثار ادبی ندارد. با این حال مزیت نقد آثار ادبی در تمام دنیا و تقریباً در تمام اعصار بر نقد سایر فنون هنر – و غیر هنر – اینست که به یک تعبیر، از همه آنها مفهوم تر و روشن تر است. چرا که سایر فنون هنر، چون حجاری و نقاشی و غیره و ذلک برای اکثریت مردم تا حدی مشکل و نا مفهوم می باشند در صورتیکه آثار ادبی، فقط برای عده بسیار کمی از مردم ممکن است نا مفهوم و مشکل باشند. مردم با آثار ادبی بسیار مانوس تر و نزدیکتر ند بعضی شعر را می پسندند بعضی دیگر به داستان علاقه دارند، بعضی به نمایشنامه ها شیفه اند و برخی به سخنان عارفانه و اخلاقی عنایت می ورزند و در هر حال ، اکثراً با آثار ادبی علاقه مندند و درباره این آثار غالباً اظهار نظر نیز می کنند و اما همین مسئله مسبب اختلاف عقاید و نظرها در نقد آثار ادبی بیش از نقد سایر فنون هنر شده است.

در حقیقت آثار ادبی برای همه مردم و برای تمام طبقات به یک نوع جایگاه نقد در ادبیات جهان و به درجه ارزش ندارد، و بسا که هر خواننده ای یا هر طبقه ای از خوانندگان در آن آثار نمی جویند یا نمی یابند و این خود سبب می شود که در نقادی و ارزیابی آثار ادبی اختلاف سلیقه بسیار پیدا می شود و اقسام و انحاء مختلف نقد ادبی بوجود می آید. که بعضی مبتنی است بر لفظ. و بعضی بر معنی. بعضی جنبه فنی دارد و بعضی دیگر جز بیان عقاید و آراء شخصی چیزی نیست و خلاصه همین تفاوت و اختلاف در امر التذاذ و تمتع از آثار ادبی سبب شده است که نقد ادبی تاکنون اساس و قوامی نیافته است. و بر پایه و بنیاد درستی قرار نگرفته است. و هنوز بعد از قرن ها بحث و تحقیق که نقادان مختلف کرده اند درست قرین و دقیق ترین روش های نقادی شیوه و روش التقاطی و تألیفی است یعنی شیوه ای که از جمع و تلفیق سایر شیوه ها و روش های نقادی حاصل شده باشد و علت این امر هم این است که هرچند در طی قرن های دراز نقادان بزرگ و عالی مقام در دنیا پدید آمده اند اما هر کدام از آنها توقعی دیگر از آثار ادبی و از نویسندگان آنها داشته است و هر یک راه و روشی دیگر در غایت و مقصدی دیگر برای شاعران و نویسندگان پیشنهاد کرده است و اکثر آنها در دفاع و تأئید نظر و غایتی که خود برای آثار ادبی پیشنهاد کرده اند. زیاده تأکید و اجرام نموده اند. به طوری که شیوه ها و روش ها و آراء و مکاتب نقادان دیگر را به کلی طرد و نفی کرده اند و ناچیز و حقیرشمرده اند و همین امر سبب مشاجرات بسیار در مسائل راجع به نقد ادبی شده است و ضرورت جمع آنها از اینجا است.

   در هر حال از این مقدمات چنین بر می آید که ادبیات و ادب امریست که دارای جهات و اعتبارات مختلف است و نقد ادبی وقتی کامل و تمام خواهد بود که تا حد امکان به تمام یا به اکثر این جهات و اعتبارات مختلف نظر داشته باشد و آثار ادبی را هم از جهت لغوی وقتی ملاحظه کند و هم از جهت اخلاقی و زیبایی. و تا منتقد تمام این جهات را در آثار ادبی ملاحظه ننماید درواقع نمی تواند ادعا کند که هیچ اثری را به درستی نشناخته است و نیک و بد و سره و ناسره آن را درست تشخیص داده است.

 

نقد در لغت «همین چیزی در برگزیدن» در نظر کردن است در دراهم تا در آن بقول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد. معنی عیب جویی نیز که لوازم «به گزینی» است ظاهراً تقدیم در اصل کلمه بوده است. این کلمه در فارسی و تازی بروجه مجاز در مورد شناخت محاسن و معایب کلام است.

   لذا نقد را حق داوری و قضاوت درباره آثار فکری و ذوقی بشر دانسته اند بنابراین مقام نقاد مقام قاضی و داور است. از لحاظ ریشه شناسی نیز از زبان های اروپائی کلمات Lacritique فرانسوی، critic انگلیسی و Kritik آلمانی از ریشه Krinen یونانی به معنی قضاوت و داوری کردن و کریتس Krit’s به معنی «قاضی یا داور» اخذ شده و کریتیکوس Kritikos به عنوان داور مطالب ادبی اقلا در اوایل قرن چهارم قبل از میلاد رایج بوده است. در فرهنگ های پهلوی و روستایی نیز نقد مترادف با داوری و حکم آمده است. در فرهنگ های مختلف نیز معادل و مشابه چنین معانی و تعابیری مبضوط است.

  • نقد اله الدراهم و غیرها (در درههما و جز آنها نظر کرد تا خوب آنها را از بد جدا کند)
  • نقد الکلام (عیب سخن را آشکار ساخت، سخن را نقد کرد)
  • الانتقاد (آشکار کردن عیب قطعه ای ادبی یا فنی)»
  • «نقد (اظهر العیوب و المحاسن اواحداهما):

فقه الغرنقد

انتقاد کرد (خوب و بد چیزی را آشکار کرد)»

«- النقد (بهترین چیزی برگزیدن و سره کردن سیم)»

رقص علی هدا اما این حکم و داوری و «به گزینی» مستلزم داشتن ملاک حقیقی برای تشخیص صواب از خطا و خوب از بد است. ولی در تاریخ تفکر بشر از زمانی که وجود آدمی به نور معرفت روشن شده و یا به دنبال آن دچار تاریکی و جهل شده همواره ملاک های متفاوتی برای داوری در بین بوده است.

   هر عالم و صاحب معرفتی برای تمییز حق از باطل و حقیقت از خطا متمسک به ملاکی می شود. همچنانکه در مباحث فلسفی (criteriology) یعنی علم الانتقاد و فصل الخطاب فلسفی همیشه این بحث بوده است که ملاک حقیقی بودن علم و معرفت چیست. بعضی ملاک را بداهت و عده ای قول جمهور و قبول عالم و اجماع علما و گروهی جمعیت قول رجال و معصوم و اخبار آسمانی و بعضی جمعیت برهان عقل که رجوع به اصول دارد دانسته اند.

در این باب به طور کلی سه ملاک کلی در نقد و تشخیص حق از باطل مطرح گردیده است. اول کلام الهی، دوم جهان و عقل جهانی، سوم انسان و ادراک انسانی.

   ملاک نخستین از آن مردمی است که کلام و اخبار آسمانی را حجت و فرقان حق و باطل می دانند. به عقیده این گروه که اهل کتب آسمانی یا تابعان اساطیر هستند اساس تمییز حق و باطل ودایع و مأثورات می دانند و اهل اساطیر شاعران و کاهنان را حامل چنین ملاکی دانسته اند.

   به عقیده دسته دوم که با تفکر یونانی مأنوس اند ملاک نقد، عقل آدمی است که مطابقت با عقل جهانی پیدا م یکند و محل ظهور و واسه شناخت علم واقع می شود. در اینجا حقیقت مطابقت علم با واقع است. یعنی هر چه علم ما به واقعیت نزدیک تر باشد به همان نسبت به حقیقت نزدیک تر شده ایم.

   ملاک دسته سوم عقل انسانی است. عقلی که خود حق و باطل را بر می گزینند. در اینجا عالم واقع عالم نفسانی است. در این حوزه انفعالات نفسانی و وجدان فردی ملاک تمیز حق از باطل تلقی می شود.

با این وصف دخول در تاریخ عالم و آدم است تا جایی که می توان گفت که با خلقت ادم انی تاریخ و مسابقه آغاز شده است. در طول تاریخ همواره گروهی به اعتبار حجیت حق اندیشیده، داوری و به گزینی کرده و دست به نقد زده اند. و گروهی دیگر به اعتبار احتیاج ابلیسی اندیشیده اند برگزیده داوری کرده و دست به نقد و نقادی زده اند. با این وجه تقسیم بر مصادیق این معنی مرور می کنیم:

آنجا که نقد به اعتبار حجیت حق دیده شده است کلمه نقد یا در مقابل نسیه به کار رفته:

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند

 

تا همه صومعه داران پی کاری گیرند

و ترکیباتی در همین حدود (نقد صوفی، نقد حال، نقد وصال، دم نقد و غیره.

نقدصوفی نه همه صافی و بی‌غش باشد

 

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

***

طمع به «نقد وصال» تو، حد ما نبود

 

هوالتم به لب لعل همچو شکر کن

***

زانکه صوفی در «دم نقد» است، مست

 

لاجرم از کفر و ایمان، برتر است

یا اینکه به معنی سره و کردن محک زدن امور عقلی و نظری و داوری کردن به کار رفته است.

   ناصر خسو و آتش دوزخ را ناقد عقل و آشکار کننده اصل و ماهیت و طهارت و و خباثت و سعادت و نحاست آن می داند:

آتش دوزخ است ناقد عقل

 

او شناسد ز سیم پاک، نحاس
­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

مولانا نقادی را رسوا کننده زرق و ریا کاران و آشکار کننده باطن آنها و محو کننده نقاب و بزک ظاهر سازان می داند و می فرماید:

در میان ناقدان زرقی متن

 

با محک ای قلب دون لافی فرن
­

و خاقانی گفته است:

از بهر عیار دانش اکنون به بلاد

 

که صیرفی و کو محک و کونقاد

پس برای نقد و گزینش و برای اینکه مایه چیزی یا امری روشن شود محک و معیار لازم است تا عیار و درجه خلوص و غش هر چیز آشکار شود. اما هر کس به اعتبار محک و معیارش از سلیقه و ایده رب النوع دیگر به مبارزه بر می خیزد.


دانلود با لینک مستقیم