فـرمت: DOC
تعداد صفحات: ۵۱ صفحه
رشتــه : علوم تربیتی- روانشناسی
چکیده :
هدف پژوهش بررسی وجود رابطه بین افسردگی با سازگاری زناشویی متاعلین شهرستان باغملک در سال 90-89 می باشد. بررسی و یافتن ارتباط و ماهیت آن از این جهت با اهمیت است که به سیاستگذران در جهت اتخاذ سیاستهای اقتصادی راهکارهای مفید را ارائه می دهد . روش پژوهش در این تحقیق ابتدا با استفاده از اطلاعات مرسوم به شیوه کتابخانه ای مروری بر ادبیات مربوط به افسردگی و متغیرهای مؤثر و سپس جهت استنباط و آزمون فرضیه ها و پاسخ به سؤالات به برآورد و تجزیه و تحلیل مدل پرداخته شده است . تکنیک های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده عبارتند از : از انگل – گرنجر ، الگوی خود توضیح با وقفه های گسترده و ا لگوی تصحیح خطای برداری یوهانسون – جوسیلیوس نتایج حاصل از برآوردهای اقتصاد سنجی در مجموعه صحت فرضیه های زیر در بلند مدت رابطه تبادل بین بیکاری و تورم وجود ندارد و رابطه معکوس بهره وری نیروی کار را اثبات می کند .
بیان مسئله :
عوامل متعدد و بی شماری هستند که باعث استرس می شوند یا استرس موجود را تشدید می کنند که ی یکی از این عوامل تغییر وضعیت جسمانی می باشد که اغلب به هنگام بیماری های مزمن که با درد و عذاب بسیار زیادی همراه است . استرس مداوم و دائمی می شود وابستگی های جسمانی که بر اثر عوامل همچون نابینایی ، ناشنوایی ، از دست دادن اعضای بدن و مشکلات حرکتی به وجود می آِیند . تا سبب افزایش اضطراب ، عصبانیت و تنش می شود . ( کهانا 1382، ص37)
با توجه به این که موضوع استرس موضوع تازه ای است اما در دنیای امروزه که در آن ساکن شده ایم معمولاً استرس به حوادث فیزیکی و واقعی بر می گردد واقعیت این است که استرس در افراد گوناگون با شکل های متفاوتی بروز می کنند و می تواند منشا مشکلات متعدد و جدی در سلامت ما باشد .
در ارتباط با استرس تحقیقاتی در شهرستان ها توسط احمدی (1380) بلوغ استرس و فشار است . استرس هر نوع محرک یا تغییر در محیط داخلی و خارجی است که ممکن است باعث اختلال در تعادل بدن گردد و در شرایط خاص بیماری زا باشد استرس دوران بلوغ باعث هیجان ها ، مشکلات عاطفی و گاهی روانی می شود می توان گفت که اشکالات عاطفی نوعی واکنش نسبت به تغییر است و انقلابات طبیعی دوران بلوغ است .
واکنش فرد در برابر استرس ها به آسیب پذیری های او ، نقاط قوت شخصیت و تجاربی که در طول زندگی داشته است بستگی دارد . گاه استرس شدت کمی دارد ولی تعادل روانی شخص را بر هم می ریزد . حال آن که همان استرس در فرد دیگر تاثیر خاصی نمی گذارد . برای مثال ،فرض کنیم در منطقه ای یک بلای طبیعی افتاده است بعضی از افراد در مقابل آن مقاومت نشان می دهند .
اهمیت و ضرورت تحقیق :
در این تحقیق سعی بر آن است تا با بررسی رابطه افسردگی بر سازگاری زندگی زناشویی در بین متعالین و مجردین شهرستان باغملک و عوامل موثر بر این دو متغیر با نتایج بدست آمده می تواند گام هایی را در جهت آگاه بیشتر گرم کردن کانون خانواده ها ، و بهتر تربیت کردن فرزندانمان باشد.
اهداف تحقیق :
هدف کلی از این سی رابطه افسردگی بر سازگاری زندگی زناشویی در بین متعالین و مجردین شهرستان باغملک در سال 90-89 است .
هدفهای جزئی :
آشنایی با سازگاری زناشویی جامعه مردمی شهرستان باغملک
آشنایی با میزان افسردگی جامعه مردمی شهرستان باغملک
آشنایی با رابطه میان افسردگی و رابطه زناشویی جامعه مردمی شهرستان باغملک ، در سال 90-89 می باشد
فرضیه های پژوهش :
تعریف عملیاتی واژه ها
تعاریف عملیاتی :
افسردگی اختلالی است که در آن خلق و نیروی زیستی فرد کاسته شده وانسان به نقطه پریشانی می رسد . در چنین شرایطی خودممکن است بی ارزش به نظر برسد وجهان معنای خودرا از دست بدهد واحساس بدبختی و بیچارگی وناامیدی در فرد پدید آید .
شیوه افسردگی در زنان جوان بیشتر بوده وبا افزایش سن کاهش می یابد . درحالی که شیوع آن در مردان جوان پایین تر است وافزایش آن با سن نسبت مستقیم دارد . ( مایرز و ویزمن ، (1978) افسردگی عصبی دوبرابر افسردگی روحی شیوع داشته . ودرکشور انگلستان روبه افزایش است . ( دالی وهارینگتون ، 1975).
همچنین زنان شاغل کمتر به بیماری افسردگی مبتلا می شوند وعلایم بیماری زودتر از آنان زدوده می شود .( ناتا نسون ،1975 ) .
احساس همدردی واعتماد به نفس ونیز داشتن همسر مناسب وبطورکلی وجود هرنوع وابستگی عاطفی میزان توسعه و پیشرفت افسردگی را کاهش داده وفقدان این عوامل احتمال بروز این بیماری را افزایش می دهد .
در ازدواجهایی که همسر شریک نافذ و قدرتمند ی است نقش ثانوی به زن محول می شود .و وی باید متعادل کننده زندگی باشد . در نتیجه خشنودی ورضایت روبه افول و انتقاد پذیری واحتمال افسردگی روبه افزایش خواهد برد . بنابر تجربیات زیست شناسان در طول عادت ماهانه ودوران نقاهت پس از زایمان میزان افسردگی در زنان بالاتر می رود . ( مایلز ، 1981)
متغیر های تحقیق :
در این پژوهش دو متغیر وجود دارد
افسردگی متغیر اول پژوهش می باشد ، و متغیر دوم سازگاری زناشویی می باشد
تعریف نظری سازگاری : توانایی حل مسائل و آگاهی به واقعیت .
تعریف عملیاتی سازگاری : نمره ای است که در این پژوهش فرد در آزمون سازگاری کسب می کند...
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:60
عنوان :بررسی شیوع افسردگی پس از زایمان در مادران مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان های بقیه الله ونجمیه در نیمه دوم سال 1384
فهرست مطالب:
فصل اول: مقدمه وبیان مسئله
۱-۱ زایمان ۵
۲-۱ افسردگی ۸
۳-۱ اپیدمیولوژی ۸
۴-۱ اتیولوژی ۱۰
۵-۱ افسردگی و باداری ۱۵
۶-۱ درمان ۱۷
۷-۱ اهداف، فرضیات و سوالات ۲۳
۸-۱ بیان مسئله ۲۵
۹-۱ بررسی متون ۲۹
۲- فصل دوم : مواد ابزار وروش کار
۱-۲ نوع مطالعه ۳۲
۲-۲ جمعیت مورد مطالعه و روش نمونهبرداری ۳۲
۳-۲ روش جمع آوری داده ها ۳۲
۴-۲ جدول متغیرها ۳۳
۵-۲ حذف موارد تحت مطالعه ۳۴
۶-۲ روش اجرای پژوهش ۳۵
۷-۲ نحوة تجزیه و تحلیل دادهها و روش آماری ۳۵
۸-۲ ملاحظات اخلاقی ۳۵
۹-۲ نمونه پرسشنامه ۳۶
۳- فصل سوم :نتایج
۱-۳ نتایج ۳۷
4-فصل چهارم :بحث و پیشنهادات
۱-۴ بحث ۴۵
۲-۴ پیشنهادات ۴۹
۵-فصل پنجم:ضمایم
۱-۵ نمودارها ۵۱
۲-۵ منابع ومآخذ۵۶
زنان در طول دوران پس از زایمان به خصوص در یک ماه اول آن احتمالاً بالاترین میزان استرس را در طول زندگی خود تجربه میکنند. در دوران پس از زایمان تغییرات ۹ ماه آبستنی در طول چند هفته به حالت طبیعی برمی گردد، همچنین وضعیت عاطفی روانی مادر نیز دستخوش تغییرات شده و مادر در این دوره نیاز به تطابق های روحی و سازماندهی مجدد روابط بین فردی دارد. یکی از اختلالات شایع در این دوره افسردگی است حدود ۲۰-۱۰ درصد خانم ها به افسردگی پس از زایمان مبتلا شده که ۸-۲ هفته پس از زایمان رخ میدهد و تا ماه ها ادامه دارد.
پژوهش حاضر در قالب یک مطالعه مقطعی بر روی ۱۵۰ خانم پست پارتوم بود که در درمانگاه های زنان و زایمان بیمارستان های بقیه ا… و نجمیه مراجعه کردند روش نمونه برداری ساده در دسترس بود. اطلاعات پژوهش توسط نرم افزار SPSS Ver 14 آنالیز شد.
میزان شیوع افسردگی در پژوهش حاضر ۲۲ درصد بود میانگین سنی زنان بود. ۶۴ درصد از جمعیت مورد مطالعه شغل شوهر خود را نظامی بیان کرند. ۹۷ مادر (۱/۶۴ درصد) اعلام کردند که بارداری آنها خواسته بوده است و ۸ مادر سابقه افسردگی قبلی را اظهار کردند ۸۹ نفر (۳۳/۵۹) اعلام کردند که از حمایت همسر برخوردارند در این پژوهش میانگین نمرات افسردگی بود همچنین ۴۴ نفر از مادران بیان کردند که زایمان آنها واژینال بوده است.
زایمان (labor) عبارتست از انقباضات رحمی منظم که منجر به افاسمان[۱] و اتساع[۲] سرویکس میشود. چنانچه سن تخمینی حاملگی صحیح باشد، زایمان معمولاً در فاصلة دو هفته از «تاریخ تخمینی زایمان[۳]» شروع میشود (۲۸۰ روز یا ۴۰ هفته بعد از LMP). از آنجا که تنها ۵-۳% بیماران در همان زمان EDC وضع حمل میکنند، برای EDC محدودة ۳۸ تا ۴۲ هفته را در نظر میگیریم.
محرک طبیعی زنجیرة بیوشیمیایی که منجر به زایمان میگردد، ناشناخته مانده است. پیش از شروع زایمان حقیقی، نرم شدگی و کشیدگی منتشر در لیگامانهای لگنی و بافتهای نرم واژن اتفاق میافتد. سرویکس نیز کوتاه و متسع میشود ( رسیده شدن[۴]). انقباضات براکستون ـ هیکس (انقباضات ضعیف، نامنظم و ناحیهای) معمولاً چند هفته قبل از شروع زایمان حقیقی رخ میدهد. فاکتور آزاد کنندة کورتیکوتروپین (CRF) دارای نقش مهمی است و در ابتدای سه ماهة دوم وارد گردش خون مادر شده و غلظت آن با پیشرفت حاملگی بطور تصاعدی بالا میرود. CRF ترشح کورتیزول آدرنال را تنظیم میکند و کورتیزول هورمونی است که میتواند قدرت انقباضات رحمی را افزایش دهد. CRF همچنین تولید اکسی توسین توسط جنین و پروستاگلندینها توسط جفت را تحریک میکند.
احتمالاً عوامل دیگری نیز در زایمان دخالت دارند. به عنوان مثال، پروژسترون انقباض رحمی را مهار و استروژن آن را تحریک میکند. استروژن هم مانند CRF، تولید گیرندههای اکسی توسین را در رحم تحریک میکند. با این توصیف، با افت سطح پروژسترون در نزدیکی ترم، استروژن موجب انقباض رحم میشود. کشش مکانیکی (مثلاً در حاملگی دوقلو یا پلی هیدرآمنیوس) انقباضات رحمی را افزایش میدهد. با شروع زایمان، چندین قوس فیدبکی مثبت وارد عمل میشوند. برای نمونه، انقباضات رحمی موجب کشش سرویکس شده و این کشش خود باعث تحریک انقباض رفلکسی رحم و رانده شدن سرجنین به سمت سرویکس میشود و چرخه ادامه مییابد.
برای فهم بالینی بهتر، زایمان به سه مرحله تقسیم میشود و هریک از این مراحل دارای زمان استانداردی است که برگرفته از مطالعات و یافتههای فریدمن میباشد. استفاده از یک منحنی گرافیکی زایمان (پارتوگرام[۵] یا منحنی فریدمن)، به مراقبتهای زایمانی کمک فراوانی میکند.
مرحلة اول زایمان با آغاز انقباضات رحمی منظم شروع شده و با اتساع کامل سرویکس پایان مییابد. مرحلة اول خود به سه فاز تقسیم میشود: فاز نهفته[۶] ، فاز فعال و فاز افت سرعت[۷] . در جریان فاز نهفته، انقباضات به صورت پیشرونده قویتر، طولانیتر، مکررتر و هماهنگتر میشوند. احساس ناراحتی مادر میتواند جزئی یا شدید باشد.
اگر فاز نهفته در زنان نولی پار از ۲۰ ساعت و در زنان مولتی پاراز ۱۴ ساعت تجاوز نماید، طول کشیده محسوب میگردد. در فاز فعال زنان نولی پار، اتساع سرویکس از cm4-3 شروع میشود و در نتیجة انقباضات قوی و منظم (هر ۲ تا ۳ دقیقه) با اتساع کامل سرویکس (cm 10) پایان مییابد. این مرحلة زایمان خیلی دردناک است. بدون بیحسی اپی دورال حداقل میزان اتساع، ۲/۱ تا ۵/۱ سانتیمتر در ساعت است. با بی حسی اپی دورال سرعت اتساع آهسته تر میشود. طی فاز فعال، درجات مختلفی از نزول سرجنین به داخل لگن مادر رخ میدهد.
نکته : طول فاز فعال قابل پیش بینیتر است : ۵ ساعت در زنان نولی پار و ۲ ساعت در مولتی پارها.
مرحلة دوم به فاصلة زمانی بین اتساع کامل سرویکس تا تولد کامل نوزاد اطلاق میگردد. طی مرحلة دوم، انقباضات قوی و منظم بوده و هر ۱ تا ۳ دقیقه رخ میدهند. سرنوزاد بیشتر به داخل لگن نزول میکند و در بیمارانی که بیحسی ناحیهای دریافت نکردهاند با هر انقباض بیمار تحریک میشود که بیشتر زور بزند. مرحله دوم معمولاً در نولی پارها ۵۰ دقیقه و در مولتی پارها ۲۰ دقیقه طول میکشد. بیحسی ناحیهای این مرحله را طولانیتر میکند.
مرحله سوم زایمان به فاصلة زمانی بین تولد نوزاد تا خروج جفت گفته میشود. صرف نظر از تعداد زایمانها، مرحلة سوم معمولاً کوتاه است (کمتر از ۱۰ دقیقه). این مرحله اگر بیش از ۳۰ دقیقه ادامه یابد، طول کشیده تلقی میگردد.
تعریف افسردگی از زمانهای بسیار دور در توصیفات متنوعی در منابع طب قدیم بیان شده است. اولین با ر افلاطون ۴۵۰ سال قبل از میلاد اصطلاح ملانوکولی را برای توصیف اختلالات افسردگی و مانیا به کار برد. در سال ۱۸۵۴ ژول با یاژه فرانسوی جنون دو شکلی (folic double form) را که در آن بیمار دچار افسردگی عمیق با حالت بهت زده میشود تعریف کرد. امیل کریپلین در سال ۱۸۹۶ افسردگی پس از یائسگی و اواخر بزرگسالی را شرح داد.
خلق آدمی ممکن است طبیعی، بالا یا پایین باشد. افسردگی، فرو رفتن ممتد در خلق پایین است که با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بیاشتهایی و افکار خودکشی نمایان میشود و محدود به زمان و مکان خاصی نیست و واکنشی در برابر استرس است.
بشر، یک واحد پسیکوفیزیولوژیک است و به هر تغییر فکری و حسی که موجب تغییرات فیزیولوژیک گردد واکنش نشان میدهد و این چنین است که یک بیماری و شرایط شدید جسمی میتواند شروع یک دوره افسردگی یا تشدید کننده حالات و خوی افسرده باشد (۱).
اختلالات خلقی خصوصاً افسردگی یک قطبی از شایعترین اختلالات روانی است. احتمال ابتلای آن در طول عمر برای زنها ۲۰% و برای مردها ۱۰% است، پارهای از تحقیقات نشان میدهد که ۳۰% مردم در طول حیات دچار افسردگی میشوند و در هر مقطعی از زمان ۱۵% از افسردگی رنج میبرند و فقط ۲۰ تا ۲۵% تحت درمان قرار میگیرند.
۱۰% بیماران پزشکان عمومی با علائم مبهم جسمی، از افسردگی رنج میبرند و غالباً علائم افسردگی به طور نامناسب به عنوان واکنشی در مقابل تمایلات ناخواسته معرفی میشوند.
ـ جنس : افسردگی یک قطبی در زنها دو بار شایعتر از مردان میباشد. علل این تفاوت را در استرسهای متفاوت زنان و آثار اندوکرینی نهفته میجوئیم.
ـ سن : حدود سن شروع اختلالات دو قطبی، از کودکی تا ۵۰ سالگی با میانگین ۳۰ سالگی است . سن متوسط شروع اختلال افسردگی اساسی ۴۰ سالگی و در ۵۰% بین ۲۰ تا ۵۰ سالگی است. بعضی مطالعات بیانگر افزایش اختلال افسردگی اساس در افراد زیر ۲۰ سال است.
ـ نژاد : رابطه مشخصی نمیتوان یافت. تحقیقات متخصصان در تشخیص افراد افسرده با نژاد متنوع میتواند نتایج متناقضی را نشان دهد.
ـ تأهل : افسردگی یک قطبی در افرادی که فاقد رابطه بین فردی نزدیک هستند یا افراد مطلقه بیشتر است شروع زود هنگام و ناهماهنگ زناشوئی برافسردگی تأثیر مستقیم دارد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:53
چکیده:
دیس پپسی یکی از علل رایج مراجعة بیماران به درمانگاههای عمومی بوده و برای آن اتیولوژیهای مختلفی درنظر گرفته می شود. دیس پپسی به طور کلی به دو گروه بدون زخم و با زخم تقسیم می شود که یکی از اتیولوژیهای مطرح در نوع بدون زخم اختلالات روانی است و بدلیل افزایش این اختلالات در سطح جوامع بر آن شدیم که به بررسی ارتباط این دو بپردازیم.
روش تحقیق
106 بیمار که به علایم دیس پپسی به درمانگاه مراجعه و در مراحل اولیه و در مراحل اولیه علت خاصی برای آنها یافت نشد، انتخاب شدند و برای این بیماران جهت بررسی بیشتر آندوسکوپی انجام شد. سپس این بیماران به دو گروه Case که در نتیجه آندوسکوپی منفی و گروه Control که در آنها نتیجه آندوسکوپی مثبت بود تقسیم و Beck's Score بعنوان شاخص افسردگی در این دو گروه سنجیده شد.
نتیجه
بررسی آماری نشان دادند که اختلاف معنی داری از نظر Beck's Score در گروه Case نسبت به گروه کنترل وجود نداشت که این به نفع رد فرضیه دخالت افسردگی در ایجاد علائم دیس پپسی در بیماران آندوسکوپی منفی است.
فهرست مطالب:
عنوان
صفحه
فصل یکم
مقدمه پژوهش و بیان مسئله
8
اهمیت مسئله پژوهش
11
اهداف پژوهش
18
فرضیه یا سئوالات پژوهش
18
تعریف واژگان
18
فصل دوم
بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده
21
فصل سوم:
روش اجرای پژوهش
26
تعریف جامعه پژوهش
26
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه
26
نوع پژوهش و روش انجام کار
26
ابزارهای بکارگیری
27
روش های تجزیه و تحلیل داده ها
27
رعایت نکات اخلاقی
27
فصل چهارم:
نتایج
30
جداول
31
فصل پنجم:
بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی
37
محدودیت و پیشنهادها
40
بخش ضمایم:
فهرست منابع
43
پرسشنامه
46
چکیده انگلیسی
53
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:134
پایان نامه رشته روانشناسی
فهرست مطالب:
فرمت:word(قابل ویرایش)
پایان نامه روانشناسی و علوم تربیتی
فهرست مطالب:
فصل اول : چارچوب کلی پژوهش
2-1 بیان مسأله پژوهش
3-1 اهمیت نظری و عملی پژوهش÷
4-1 اهداف پژوهش
5-1 سئوال ها و فرضیه های پژوهش
6-1 متغیرهای پژوهش
7-1 تعریف متغیرها واصطلاحات
افسردگی
بهنجار
سبک حل مساله
1-1مقدمه
بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس
نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.
افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم ، 1983).
افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار ، کلی و درونی تلقی می کنند ( هایمبرگ ، ورمیلیا، دوج ، بیگر . و پارلو 1987؛ پترسون و سلیگمن ، 1987؛ رپس ، پترسون ،رینمارد، ابرامسون و سلیگمن 1982؛ سویینی و همکاران 1986) :
پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.
کلی نگری : افراد افسرده غرق در مشکلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور کنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد کنند.