یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود صنعت بیمه

اختصاصی از یارا فایل دانلود صنعت بیمه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

بررسی صنعت بیمه کشور، از گذشته تا امروز

صنعت بیمه، وضعیت موجود، وضعیت مطلوب

مقدمه

اقتصاد کشور بعد از انقلاب تحولات گوناگونى را پشت سر گذاشته است. اگر در دوره اى به دلیل جنگ هشت ساله لزوم دخالت حداکثرى دولت در اقتصاد احساس مى شد در دوره دیگر دولتمردان درجهت عکس حرکت کردند و اگر در برهه اى از زمان خصوصى سازى به شیوه مذاکره و مزایده عرف بود در برهه دیگر کسى حاضر نبود از این شیوه استفاده کند.

اما شرایط در حال حاضر متفاوت با آن چیزى است که در ۲۷ سال گذشته بوده است نه تنها صاحبنظران اقتصادى به یک وحدت رویه براى اصلاح ساختار اقتصادى کشور رسیده اند، بلکه دولتمردان و حاکمیت نیز از یک رویه حمایت مى کنند. در حال حاضر نه تنها تکلیف دولت مشخص شده بلکه بخش خصوصى نیز مى داند به کجا مى رود. علاوه بر آن تکلیف بخش تعاون نیز مشخص است. در این شرایط به سراغ طهماسب مظاهرى رفته ایم تا از شرایط جدید اقتصاد ایران بگوید. محور تمام مباحث وزیر سابق اقتصاد کشور یک کلمه است و آن این که تردید ها به پایان رسیده و باید منتظر شتاب در رشد اقتصاد کشور بود، شتابى که بخش خصوصى محور آن است.

از صنایع بسیار با ارزش هر جامعه می توان از صنعت بیمه که خود به نوعی باعث توسعه روزافزون آن جامعه می شود، یاد کرد. امروز در تمامی جوامع توسعه گرا، بیمه را عاملی مهم در توسعه کشورها می دانند زیرا معتقدند بیمه در رشد بخشهای مختلف اقتصادی نقش برجسته ای را ایفا می نماید و با پوشش خسارات ناشی از انجام فعالیتهای اقتصادی و توسعه ای جامعه، انگیزه های سرمایه گذاری را نیز افزایش می دهد. به عبارت بهتر صنعت بیمه به عنوان مجموعه ای از بنگاههای اقتصادی هزینه ها و منافع خود را درنظر می گیرد و در نقطه بهینه به گونه ای عمل می کند تا حداکثر خدمات را با حداقل هزینه ارائه دهد که این باعث حرکت سریع توسعه در جامعه می شود. اما بیمه در اقتصاد و جامعه ما از چه جایگاهی برخوردار است؟ پاسخ این پرسش به نحوه نگرش ما به بیمه و توقعاتی که از این صنعت مهم داریم بازمی گردد. شاید بسیاری از ما بیمه را کاری صرفاً اقتصادی تصور کنیم یا آن را فعالیتی اقتصای - اجتماعی بدانیم که اتفاقاً جنبه اجتماعی آن قابل توجه تر است. در شرایط جدید جوامع، عملکرد بیمه دیگر نمی تواند با آنچه که در گذشته عمل کرده است، شبیه باشد.

امروز اگر مشتریان شرکتهای بیمه ای هیچ انگیزه ای برای بیمه کردن خود و دارائی هایشان نداشته باشند و صرفاً با اجبار به آن روی آورند، زمینه رقابت را در شرکتهای بیمه از بین خواهند برد اما واقعاً چند درصد از مردم، سازمانها، مدیران و متخصصان از بیمه استقبال می کنند برای پاسخ بایــــد گفت، تا چه اندازه به خواسته های قبلی این افراد پاسخ مثبت و منطقی داده شده است؟ اگرچه طی یک دهه گذشته صنعت بیمـــه رشد قابل قبولی داشته اما هنوز آن طور که باید به نیازهای اولیه مشتریان خود نگاه عمیقی نکرده است.

یکی از ویژگیهای شرکتهای بیمه، محوری بودن آنها در مسایل مالی است که علاوه بر تامین امنیت فعالیتهای اقتصادی ازطریق ارائه خدمات بیمه ای، با مشارکت و بکارگیری صنایع مالی انباشته شده نزد خود در بازارهای مالی، می توانند موجب تحرک و پویایی و نیز رشد و توسعه بازارهای سرمایه شوند. با وجود نقش اساسی و تعیین کننده صنعت بیمه در رشد بازارهای مالی کشور، نهادهای فعال در این بازارها آن طور که باید از انسجام و سازمان یافتگی لازم برخوردار نیستند و به صورت سنتی فعالیت می نمایند که این موجب اثرگذاری نامطلوب بر فرایند رشد و توسعه سایر بخشهای اقتصادی خواهدشد. محاسبه توان بالفعل صنعت بیمه کشورمان در مقایسه با متوسط کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته، نشان می دهد که مشارکت این صنعت در بازار سرمایه به صورت بالقوه بین 30 تا 100 درصد قابل افزایش است.

به نظر می رسد صنعت بیمه کشور با مشکلات بازارهـــای مالی و تنگناهایی روبرو می باشد که برای رفع این مشکلات باید راهکارهایی چون آزادسازی و مقررات زدایی در بازارهای مالی و بازار بیمه و نیز ایجاد فضای رقابتی گسترده تر در این بازارها ازطریق امکان مشارکت بخش خصوصی اجرا گردد.

تدبیر نیز در گزارش ویژه این شماره خود ضمن پرداختن به تعاریفی از صنعت بیمه به بررسی وضعیت حال و آینده این صنعت و نیز مطالعه عملکرد بیمه های دولتی و غیردولتی در کشورمان می پردازد و درنهایت نگاهی به تنگناها و مشکلات جاری در این صنعت با توجه به فضای کسب و کار صنعت بیمه در کشور خواهد انداخت.

کارشناسانی که دعوت تدبیر را برای شرکت در مصاحبه در این گزارش ویژه پذیرفتند عبارتند از:

- آقای سیدمحمد آسوده، رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت بیمه البرز - معاون سابق بیمه مرکزی ایران.

- آقای محمد آزادی، کارشناس سازمان مدیریت صنعتی.

- آقای معصوم ضمیری، رئیس هیات مدیره و مدیرعامل شرکت بیمه آسیا.

- آقای دکترسیدمحمد عباس زادگان، مدیرعامل شرکت سهامی بیمه ایران.

- آقای غلامعلی غلامی، قائم مقام مدیرعامل شرکت بیمه کارآفرین.

- آقای احمد وادیدار، عضو هیات مدیره و قائم مقام مدیــــرعامل شرکت بیمه صادرات و سرمایه گذاری.

- آقای عبدالله وطن نیا، رئیس شورای فنی شرکت بیمه دانا و کارشناس ارشد بیمه.

بیمه، مدیریت بیمه

تدبیر: نخستین پرسش ما درباره بیمه و مدیریت بیمه از آقای آسوده بود. وی دیدگاه خود را در این خصوص اینگونه بیان کرد، بیمه نوعی تعاون است که یک گروه که در مقابل خطر یا خطرات مشترک قرار دارند و در جبران خساراتی که به یک یا چند تن از اعضای گروه وارد می شود، مشارکت می کنند.

فرض کنید یک گروه هزارنفره وقتی وارد یک قرارداد بیمه می شوند، ممکن است احتمال خطر برای دو یا سه نفر آنها وجود داشته باشد ولی معلوم نیست که برای کدامیک از آنهاست. آنها با پرداخت مبلغی ناچیز که حق بیمه نامیده می شود، در مقایســه با خسارت بیمه تعهد مـی کنند که خسارات وارد بر اعضای این گروه را جبران کنند. البته این خسارات ممکن است بر مال، شخص، سرمایه یا ماشین آلات وارد شود. در تعریف دیگر، بیمه را انتقال ریسک معنی کرده اند یعنی یک فرد با پرداخت مبلغی به عنوان حق بیمه، ریسک تحقق خطرات را به بیمه گر منتقل می کند، بیمه گرها هم گاهی اوقات این خطرات بزرگ را که می پذیرند با مکانیزم بیمه اتکایی به بیمه گران دیگری منتقـل می کنند در آن حالت با حق بیمه ای که مـــــی پردازند، خطراتـی را که خود بیمه کرده اند، نزد یک شرکت ثالث، بیمه می کنند.

در تعریف مدیریت بیمه، بهتر است بگوییم مدیریت شرکتهای بیمه، زیرا ما تعریفی در خصوص مدیریت ریسک داریم که محدود به شرکتهای بیمه نمی شود یعنی هر سازمانی یک نوع ریسک دارد که مدیران آن سازمان یا کارخانه ملزم هستند بررسی کنند که وقتی قرار است ترکیبی از نیروی انسانی، سرمایـه و دارایی ها را به کار گیرند، دارایی ها یا نیروی انسانی را چه خطراتی تهدید می کند و احتمال تحقق این خطرات چیست و به طور کلی چگونه می شود از بروز خطرات پیشگیری کرد. مثلاً اگر یک کارخانه در مرحله طراحی است می توان زمین آن را طور ی انتخاب کرد که در معرض سیل نباشد. به این فرایند شناسایی و ارزیابی ریسک و نحوه برخورد با ریسک گفته می شود که گاهی بعد از شناسایی و ارزیابی ممکن است ریسک ها، کاهش یابد که از طریق انتقال به یک دستگاه دیگر امکان پذیر است. الزاماً انتقال ریسک محدود به بیمه نمی شود.

گاهی اوقات یک کارخانه که محصولات خود را بین خریداران در شهرهای مختلف توزیع می کند، اگر حمل و نقل را به یک شرکت دیگر واگذار کند، از بسیــاری از ریسک ها پرهیز کرده است مثل خطر تصادفات. این معنای مدیریت ریسک است. اما درباره مدیریت بیمه فکر می کنم منظور مدیریت سازمانهای بیمه است که در این سازمانها یا شرکتهای بیمه باید مطالعه شود که چه عواملی در اختیار مدیریت است. در صنعت بیمه اعتقاد براین است که بیمه یک حرفه است و حرفه عمده سرمایه و نیروی انسانی است که در بیمه اهمیت دارد پس در مدیریت بیمه، مدیریت منابع انسانی نقش ویژه ای دارد. در این رابطه باید اضافه کنم که دستگاههای بیمه ای بسیار اطلاعات بر هستند یعنی بیمه براساس اینکه اگر بخواهد حق بیمه ای را تعیین یا ریسک ها را ارزیابی کند باید اطلاعات مربوط به گذشته و حال را داشته باشد و آینده را نیز پیش بینی نماید. تا براساس این اطلاعات به تحلیل بپردازد. چنین اطلاعاتی براساس خطرات گوناگون، مشتریان متفاوت و درجه ریسک گوناگون تهیه می شود که لازمه اش وجود منابع اطلاعاتی قوی است. بنابراین اهمیت تکنولوژی در این شرایط بسیار مهم است. در مورد توزیع بیمه، تکنولوژی نیز بسیار اهمیت دارد. زیرا بااستفاده از تکنولوژی های جدید وقت کمتری از مشتریان گرفته می شود و ساده تر و سریع تر بیمه نامه ها در اختیار آنها قرار می گیرد. اگر روزی هم خسارتی اتفاق بیفتد، می توان بااستفاده از تکنولوژی، سریعاً خسارت را ارزیابی، تعیین و پرداخت کرد. بنابراین مساله نیروی انسانی و تکنولوژی های اطلاعات از مسایل مهم در مدیریت موسسات بیمه ای تلقی می شوند. علاوه براین، بیمه یک موسســــه مالی است یعنی منابع مالی را از بیمه گزاران می گیرد تا در آینده به صورت خسارت به آنها بپردازد.

بیمه به عنوان یک موسسه مالی، مدیریت منابع مالی و سرمایه گذاری در مدیریت شرکتهای بیمه را نیز برعهده دارد. در این میان مساله سرمایه هم بسیار مهم است زیرا توان شرکتهای بیمه در نگهداری ریسک ها به سرمایه و ذخایر آنها بستگی دارد.

تدبیر: آقای عباس زادگان نیز در تعریفی از بیمه و مدیریت بیمه چنین گفت: اساساً بیمه به منظور ساماندهی و مدیریت برانواع خطرات و تهدیدها (ریسک) و انتقال عوارض آن از جامعه، سازمان، محیط کار و سپردن آن به افراد خبره که در شرکتهای بیمه سازماندهی می شوند، بوجود آمده است. بیمــه های خصوصی به منظور تنوع بخشی به محصولات بیمه ای، گسترش دسترسی مردم و رقابتی کردن خدمات بیمه ای شکل گرفته است.

فضای کسب و کار صنعت بیمه

اینکه فضای کسب و کار صنعت بیمه در کشورمان مناسب است و بستر لازم برای رشد این صنعت مهیاست، پرسش بعدی ما از آقای ضمیری بود وی با ذکر تاریخچه ای از صنعت بیمه از سال 1358 تا امروز، این فضا را چنین تشریح کرد.

پس از انقلاب اسلامی و ملی شدن شرکتهای بیمه در تاریخ 1358/4/4، بیمه مرکزی ایران در اداره امور شرکتهای بیمه دخالت مستقیم پیدا کرد و به منظور تقویت نیروی انسانی شاغل در بیمه مرکزی ایران و شرکتهای بیمه، اقدام به جذب تعداد محدودی از کارشناسان بیمه ای و مالی نمود.

صنعت بیمه کشور در زمان ملی شدن (چهارم تیرماه سال 1358) هنوز به رشد و بلوغ کامل نرسیده بود و تاثیر اتفاقات مربوط به وقوع انقلاب در کشور، می توانست موجودیت آن را به مخاطره اندازد. بنابراین شورای انقلاب برای حفظ و نگهداری صنعت بیمه کشور و در جهت تقویت آن برای خدمت به مردم، اقدام به ملی کردن شرکتهای بیمه خصوصی نمود. در آن مقطع، هیات مدیره مشترکی مرکب از نمایندگان اعضای مجمع عمومی شرکتهای بیمه (وزرای امور اقتصادی و دارایی، بازرگانی، برنامه و بودجه، بهداری، کار) به اتفاق رئیس کل بیمه مرکزی ایران و مدیرعامل شرکت سهامی بیمه ایران، اداره شرکتها را برعهده گرفت. هیات مدیره مشترک به منظور اصلاح ساختار صنعت بیمه، پس از دو سال از تاریخ ملی شدن (شهریور سال 1360)، فعالیت شرکتهای بیمه ملی شده به استثناء شرکتهای بیمه آسیا و البرز را متوقف نمود. به این ترتیب، نوعی ادغام عملی در فعالیت دو شرکت باقیمانده صورت گرفت. بیمه مرکزی ایران و هیات مدیره مشترک به منظور تثبیت جایگاه قانونی شرکتهای بیمه و تمرکز اداره امور آنها در وزارت امور اقتصادی و دارایی، اقدام به تهیه مقدمات قانون نحوه اداره امور شرکتهای بیمه نمودند که براساس آن اولاً همه شرکتهای بیمه اعم از شرکت سهامی بیمه ایران که به عنوان یک شرکت دولتی فعالیت می کرد و شرکتهای بیمه آسیا، البرز و دانا، دارای اساسنامه متحدالشکل، آیین نامه استخدامی مشترک و مقررات یکسان شدند؛ ثانیاً سهام همه آنها متعلق به دولت اعلام شد. به این ترتیب، تصویب قانون نحوه اداره شرکتهای بیمه در سال 1367 توسط مجلس شورای اسلامی، نقطه عطفی در تعیین تکلیف شرکتهای بیمه و بیمه مرکزی ایران به شمار می رود.

از این تاریخ، فعالیت بیمه در کشور تحت مدیریت دولت و همسو با سایر بخشهای اقتصادی در خدمت اقتصاد کشور قرار گرفت. به این ترتیب سازماندهی جدید شرکتهای بیمه، عملاً در سال 1360 و قانوناً در سال 1367 شروع شد.

تدبیر: چگونگی فضای کسب و کار از نگاه آقای وادیدار را با هم می خوانیم:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود صنعت بیمه

دانلود مقاله فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

چکیده

فلسفة تعلیم و تربیت درجایگاه یکی از فلسفه‌های مضاف، از دو زاویه قابل بررسی و مطالعه است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت؛ 2. رشتة دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از نگاه اول، تاریخی به قدمت اندیشه‌ورزی و نظریه پردازی فیلسوفان شرق و غرب عالم در باب تربیت دارد؛ اما از نگاه دوم حدود یک قرن از عمرش سپری می‌شود. از فلسفة تعلیم و تربیت، بسته به نوع دید و مبانی فلسفی متناسب با آن، مفاهیم و تعاریف گوناگونی ارائه شده است: استنتاج آرای تربیتی از مبانی فلسفی، کاربرد فلسفه در تعلیم و تربیت، نظریة عمومی تعلیم و تربیت، تحلیل و پردازش مفاهیم و گزاره‌های تربیتی و مانند آن. نگارندة این مقاله، فلسفة تعلیم و تربیت را تبیین و اثبات مبادی تصوری و تصدیقی تعلیم و تربیت تلقی می‌کند و در سه سطح پیش استنتاجی یا باز یافت، استنتاجی یا کشف، و فرا استنتاجی یا خلق به بررسی فلسفة تعلیم و تربیت می‌پردازد. طراحی و اجرای تدابیر و راهکارهایی در سه سطح بازیافت، کشف و خلق، از شرایط اساسی پی‌ریزی فلسفة تعلیم و تربیت اسلامی است.

رشتة فلسفة تعلیم و تربیت، تحولات و تطوراتی را پشت سر نهاده که در دو مرحله قابل تشخیص و بررسی است؛ مرحله رویکرد ایسم‌ها و مرحله رویکرد تحلیلی. فلسفة تعلیم و تربیت در حال حاضر در مرحلة پساتحلیلی و مشتمل بر رویکرد‌ها و دیدگاه‌های متنوعی در جهان غرب است. واژگان کلیدی: فلسفة تعلیم و تربیت، مفهوم فلسفة تعلیم وتربیت، تحولات فلسفة تعلیم و تربیت. مقدمه فلسفة تعلیم و تربیت (philosophy of education) به منزلة یکی از حوزه‌های معرفت بشری، از دو دیدگاه قابل مطالعه و بررسی است: 1. دیدگاه‌های فیلسوفان دربارة تعلیم وتربیت؛ 2. رشته دانشگاهی. فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه اول، یک حوزة معرفتی دیرپا و کلاسیک است که تاریخی به قدمت تاریخ تأملات فیلسوفان در باب تعلیم و تربیت دارد. میان فیلسوفان غربی، افلاطون، نخستین فیلسوفی است که در کتاب معروف خویش، جمهوری (Republic) به این گونه تأملات پرداخته، دیدگاه تربیتی به نسبت جامعی را عرضه داشته‌ است. پس از افلاطون می‌توان از فیلسوفان دیگری همچون ارسطو، ابن‌سینا، خواجه نصیر طوسی، آگوستین، آکوئیناس، بیکن، دکارت، لاک، روسو و کانت نام برد که در این حوزه کار کرده‌اند. در باره فلسفة تعلیم و تربیت، به معنای تأملات و تفکرات فیلسوفان دربارة تعلیم و تربیت، سه نکته مهم قابل ذکر است: اولاً همة فیلسوفان، به معنای دقیق کلمه، تأملات تربیتی نداشته‌اند. به بیان روشن‌تر، برخی از آنان، آرا و اندیشه‌های تربیتی خود را آشکارا بیان کرده و برخی چنین نکرده‌اند. افلاطون، کانت و ابن سینا از فیلسوفانی هستند که در گروه اول جای می‌گیرند، و بکین و دکارت و صدرالدین شیرازی از فیلسوفانی که در گروه دوم قرار دارند. ثانیاً فلسفة تعلیم و تربیت، در گروه دوم، به صورت استنتاج مدلول‌های تربیتی از اندیشه‌های فلسفی در می‌آید. این صورت دوم از دیدگاه اول فلسفة تعلیم و تربیت را برخی از فیلسوفان تربیتی، با عناوینی چون "فلسفه و تعلیم و تربیت" (Smith , 1965 , P. 52)، "رویکرد مواضع فلسفی" (Chambliss , 1996 , P. 471) یا "رویکرد دلالت‌ها" (Ibid) معرفی کرده‌اند. فیلیپ اسمیت در فصل سوم از کتاب فلسفة آموزش و پرورش می‌نویسد: این نظریه که فلسفه و تعلیم و تربیت با یک‌دیگر ارتباط عمیقی دارند، به‌‌یقین‌ نظریة جدیدی نیست. ... از آن‌جا که فلسفه، به‌طور سنتی، چیستی واقعیت، معرفت و ارزش را بررسی کرده است، روابط آشکاری با تعلیم و تربیت دارد ... (Smith , Idib , P. 53). آنگاه به مسأله "استنتاج" (derivation) اشاره می‌کند: هنگامی که روابط بین فلسفه و تعلیم و تربیت مورد تأکید قرار می‌گیرد، برخی تصور می‌کنند که یک فلسفة تربیتی معین از یک فلسفة معین استنتاج می‌شود (Ibid). کامبلیس هم در این زمینه چنین اظهار نظر می‌کند: از دهة 1930 و در ادامه تا سال‌های 1940 و 1950، یک راه برای مرتبط ساختن فلسفه و تعلیم و تربیت این اندیشه بود که فلسفه، یک مبنا یا مطالعة اساسی است که فلسفة تعلیم و تربیت از آن استنتاج می‌شود ((Chambliss ,Ibid ,P. 471 ثالثاً فیلسوفانی که در گروه اول قرار دارند نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: دستة اول، فیلسوفانی هستند که تأملات تربیتی فلسفی داشته‌اند، و دستة دوم، فیلسوفانی که تأملات تربیتی غیرفلسفی داشته‌اند. افلاطون، آکوئیناس و کانت در دستة اول، ولاک، هگل و راسل دردستة دوم قرار دارند. رابین بارو (Barrow , 1994) در این زمینه سخن جالبی دارد: [برخی‌] فیلسوفان نیز به شیوه‌ای غیرفلسفی دربارة تعلیم و تربیت چیزهایی نوشته‌اند. "لاک، هگل و راسل از جمله فیلسوفان معروفی هستند که این‌گونه عمل کرده‌اند. کتاب لاک به نام اندیشه‌هایی در باب تعلیم و تربیت" (1963) صرفاً به مقداری اندک به آثار فلسفی‌اش مبتنی است. استنتاج‌های وی دربارة اولویت‌های تربیتی یک اشراف‌زادة زمین‌دار نمی‌تواند نتیجة منطقی نظریات معرفت‌شناختی و وجودشناختی‌اش باشد (P. 4451). فلسفة تعلیم و تربیت از دیدگاه دوم، یعنی رشتة دانشگاهی، حوزة معرفتی نوپایی است که حدود یک قرن از عمر آن سپری می‌شود. بسیاری از متخصصان و کارشناسان، سرآغاز ظهور و پیدایی این رشته را قرن بیستم و به‌طور مشخص، سال 1935، یعنی سال تأسیس انجمن جان دیویی (JDA) در امریکا می‌دانند. کامینسکی (1988) در این باره می‌نویسد: فلسفة تعلیم و تربیت، کاری مربوط به قرن بیستم است. انضمام فلسفه به پرسش‌های ناشی از عمل آموزش و پرورش مدرسه‌ای، موضوع جدیدی است. تاریخچة این رشته، فقط به اندازة سازمان‌های معاصرش قدمت دارد؛ حتی اگر برای این رشته، مقدور باشد که سودمندانه به آثار افلاطون و ارسطو استناد ورزد. مطالعة منظم فلسفة تعلیم و تربیت در ایلات متحده از سال 1935 آغاز شد (P.14). به هر روی، قرن بیستم، چه به لحاظ تأسیس و راه‌انداز‌ی رشتة فلسفة تعلیم و تربیت در سطوح کارشناسی ارشد و دکترا و در نتیجه، پرورش نیرو‌های متخصص در این قلمرو مستقل معرفتی، و چه به لحاظ انجام تحقیقات و مطالعات منظم و سازمان یافته در ارتباط با موضوعات و مسائل خاص این رشته، و چه به لحاظ تشکیل انجمن‌های حرفه‌ای فلسفة تعلیم و تریبت، از قبیل انجمن فلسفة تعلیم و تربیت امریکا (1941)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت بریتانیای کبیر (1965)، انجمن فلسفة تعلیم و تربیت استرالازیا (1970) و مانند


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه تعلیم و تربیت در جهان امروز

تحقیق درباره نابینایان از گذشته تا امروز

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره نابینایان از گذشته تا امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 76

 

فصل 2

نابینایان از گذشته تا امروز

نابینایی ضایعه‌ای است که انسان از ابتدای پیدایش خود با آن مواجه گشته زیرا او در تلاش امرار معاش پیوسته در خطر از دست دادن بینایش بوده است. نابینایان در مصر باستان به منظور امرار معاش رفع حوایج اولیه زندگی در کار معابد و بازارچه‌ها به تکدی می‌پرداختند. در سال 829 میلادی ولیعهد ژاپن به منظور آموزش‌های فرهنگی به آنان، برای رهایی یافتن از تنگدستی، دستور داد که مرکزی را جهت تعلیم موسیقی به نابینایان تأسیس کنند و به آن عده‌ای که استعداد یادگیری داشتند آموزش داده شد. به خاطر اجرای موسیقی در مجالس به آن‌ها مبلغی پرداخت می‌شد. بدین ترتیب توانستند در اجتماع به عنوان افرادی مستقل جایی برای خود بیابند. اما وضع نابینایان در اکثر کشور‌های جهان چنین نبوده است.

حتی بنابر روایات جوامع ابتدایی، نوزادانی را که نابینا به دنیا می‌آمدند به قتل می‌رساندند. دلیل این مطلب آن بود که در نوشته‌های مذهی آن زمان بر رفتار انسانی با نابینایان تأکید شده بود ولی در عین حال نابینایی را جزء مجازات آسمانی مطرح کرده بودند، البته برعکس این موضوع نیز رایج بود، از نابینایان توانمندی چون «هومر» شاعر نابغة یونانی به عنوان یک معجزه یاد می‌کردند.

در کشور انگلستان نابینایان را افرادی زاید و مطرود از جامعه دانسته و در فرانسه برای منزوی کردن آنها پناهگاهی تأسیس و نابینایان را در آن اماکن نگهداری می‌‌کردند. در روسیه به عنوان افراد عاصی و سرگردان شناخته شده بودند و در اتریش آن‌ها را تحقیر کرده و افراد گناهکار و مزاحم جامعه می‌دانستند.

در قرن هفتم در فرانسه اسقفی به نام «سن برترانده مؤسسه‌ای را برای نابینایان تأسیس نمود. همچنین «ویلیام فاتح» - پادشاه فورماندی – بعد از غلبه بر انگلستان در سال 1066 برای جبران گناهان خود، چند آسایشگاه برای معلولین بصری ایجاد نمود.

مهمترین عاملی که به تدریح موجبات تغییر وضعیت نابینایان را در جوامع مختلف فراهم آورد، وجود افراد نقض عضو یافته در راه خدمت به وطن و جنگ‌ها بود. آغاز این جنگ‌ها را باید «جنگ‌های صلیبی» (1099-1270) دانست. فاتحان جنگ‌های صلیبی از اسیران خود غرامت می‌‌خواستند و در صورتی که به تأخیر می‌افتاد، 20 نفر از آنان را کور می‌کردند ، این تراژدی باعث شد تا «لوئی نهم» - پادشاه فرانسه (در 1260) آسایشگاهی را تحت حمایت شخصی خود برای مراقبت از نابینایان در پاریس افتتاح کند. که این مؤسسه هنوز فعالیت دارد.

پس از این جنگ‌ها دولت‌ها و مسئولین‌ ممالک، دیگر نمی‌توانستند و دلیلی هم برای عدم شناسایی حقوق اجتماعی و رفاهی معلولین جنگی نداشتند. آن‌ها موظف بودند تا وسایل رفاهی فرد معلول و خانواده‌اش را به حد کافی تأمین نمایند. وجود افراد کهنسال از کار افتاده معلول از یک طرف، و گروه کثیر نابینایان و دیر نابینایان ازسویی دیگر ، دولت راموظف به ایجاد قوانین و مقرار لازم به منظور تأمین امکانات مالی و رفاهی برای این گروه‌ها نمود. در سال 1601 قوانین رفاه اجتماعی در انگلستان به تصویب رسید ولی با این وجود گروه‌ اندکی از نابینایان تحت حمایت این قانون قرار گرفتند.

هنگام تأسیس «سازمان ملل» (10 ژانویه 1946) ، وظیفة عمده‌ای که بر دوش جهانیان قرار داشت عبارت بود از توابخشی میلیون‌ها انسانی که زندگیشان به واسطة دومین جنگ جهانی از هم پاشیده شده بود. بنابراین اولین فعالیت‌های سازمان ملل معطوف بود به بسیج امکانات و منابع برای آسایش و راحتی و نیز برگرداندن ظاهری عادی به این افراد.

عامل مهم دیگری که موجب تغییر وضع نابینایان گشت، «انقلاب صنعتی» بود. اصلاحات اجتماعی فرصت مناسبی را برای تأمین حقوق نابینایان ، مخصوصاً بالا بردن سطح معلومات و شکل‌گیری شخصیت آن‌ها،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نابینایان از گذشته تا امروز

تحقیق درباره نابینایان از گذشته تا امروز

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره نابینایان از گذشته تا امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 76

 

فصل 2

نابینایان از گذشته تا امروز

نابینایی ضایعه‌ای است که انسان از ابتدای پیدایش خود با آن مواجه گشته زیرا او در تلاش امرار معاش پیوسته در خطر از دست دادن بینایش بوده است. نابینایان در مصر باستان به منظور امرار معاش رفع حوایج اولیه زندگی در کار معابد و بازارچه‌ها به تکدی می‌پرداختند. در سال 829 میلادی ولیعهد ژاپن به منظور آموزش‌های فرهنگی به آنان، برای رهایی یافتن از تنگدستی، دستور داد که مرکزی را جهت تعلیم موسیقی به نابینایان تأسیس کنند و به آن عده‌ای که استعداد یادگیری داشتند آموزش داده شد. به خاطر اجرای موسیقی در مجالس به آن‌ها مبلغی پرداخت می‌شد. بدین ترتیب توانستند در اجتماع به عنوان افرادی مستقل جایی برای خود بیابند. اما وضع نابینایان در اکثر کشور‌های جهان چنین نبوده است.

حتی بنابر روایات جوامع ابتدایی، نوزادانی را که نابینا به دنیا می‌آمدند به قتل می‌رساندند. دلیل این مطلب آن بود که در نوشته‌های مذهی آن زمان بر رفتار انسانی با نابینایان تأکید شده بود ولی در عین حال نابینایی را جزء مجازات آسمانی مطرح کرده بودند، البته برعکس این موضوع نیز رایج بود، از نابینایان توانمندی چون «هومر» شاعر نابغة یونانی به عنوان یک معجزه یاد می‌کردند.

در کشور انگلستان نابینایان را افرادی زاید و مطرود از جامعه دانسته و در فرانسه برای منزوی کردن آنها پناهگاهی تأسیس و نابینایان را در آن اماکن نگهداری می‌‌کردند. در روسیه به عنوان افراد عاصی و سرگردان شناخته شده بودند و در اتریش آن‌ها را تحقیر کرده و افراد گناهکار و مزاحم جامعه می‌دانستند.

در قرن هفتم در فرانسه اسقفی به نام «سن برترانده مؤسسه‌ای را برای نابینایان تأسیس نمود. همچنین «ویلیام فاتح» - پادشاه فورماندی – بعد از غلبه بر انگلستان در سال 1066 برای جبران گناهان خود، چند آسایشگاه برای معلولین بصری ایجاد نمود.

مهمترین عاملی که به تدریح موجبات تغییر وضعیت نابینایان را در جوامع مختلف فراهم آورد، وجود افراد نقض عضو یافته در راه خدمت به وطن و جنگ‌ها بود. آغاز این جنگ‌ها را باید «جنگ‌های صلیبی» (1099-1270) دانست. فاتحان جنگ‌های صلیبی از اسیران خود غرامت می‌‌خواستند و در صورتی که به تأخیر می‌افتاد، 20 نفر از آنان را کور می‌کردند ، این تراژدی باعث شد تا «لوئی نهم» - پادشاه فرانسه (در 1260) آسایشگاهی را تحت حمایت شخصی خود برای مراقبت از نابینایان در پاریس افتتاح کند. که این مؤسسه هنوز فعالیت دارد.

پس از این جنگ‌ها دولت‌ها و مسئولین‌ ممالک، دیگر نمی‌توانستند و دلیلی هم برای عدم شناسایی حقوق اجتماعی و رفاهی معلولین جنگی نداشتند. آن‌ها موظف بودند تا وسایل رفاهی فرد معلول و خانواده‌اش را به حد کافی تأمین نمایند. وجود افراد کهنسال از کار افتاده معلول از یک طرف، و گروه کثیر نابینایان و دیر نابینایان ازسویی دیگر ، دولت راموظف به ایجاد قوانین و مقرار لازم به منظور تأمین امکانات مالی و رفاهی برای این گروه‌ها نمود. در سال 1601 قوانین رفاه اجتماعی در انگلستان به تصویب رسید ولی با این وجود گروه‌ اندکی از نابینایان تحت حمایت این قانون قرار گرفتند.

هنگام تأسیس «سازمان ملل» (10 ژانویه 1946) ، وظیفة عمده‌ای که بر دوش جهانیان قرار داشت عبارت بود از توابخشی میلیون‌ها انسانی که زندگیشان به واسطة دومین جنگ جهانی از هم پاشیده شده بود. بنابراین اولین فعالیت‌های سازمان ملل معطوف بود به بسیج امکانات و منابع برای آسایش و راحتی و نیز برگرداندن ظاهری عادی به این افراد.

عامل مهم دیگری که موجب تغییر وضع نابینایان گشت، «انقلاب صنعتی» بود. اصلاحات اجتماعی فرصت مناسبی را برای تأمین حقوق نابینایان ، مخصوصاً بالا بردن سطح معلومات و شکل‌گیری شخصیت آن‌ها،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نابینایان از گذشته تا امروز

مقاله عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

اختصاصی از یارا فایل مقاله عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز


مقاله عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:47

  مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت،  مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع می­شود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت می­شود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و  عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمی­آید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه جناب آقای مهندسی است که در فردا شب خواهد بود. ـ این است که ما بدون عرفان، بدون فرهنگ و تمدن عرفانی به مفهوم متداول کلمه که در حوزه های علمیه و در دانشگاهها و حتی در جهان امروز در غرب مطرح است، نمی توانیم نیازهای معنوی نسل امروز و جامعه امروز را پاسخ دهیم. نظر دست اندرکاران این جلسات، یعنی اجلاس امشب و فردا شب، این بود که ابتدا نظریه پردازان محترم، یعنی جناب آقای دکتر یثربی و حجت الاسلام والمسلمین استاد مهندسی، دیدگاههای خودشان را مطرح کنند. تا بعد که سیر بحث مشخص می شود.

جناب استاد یثربی پایه گذار فلسفه عرفان به زبان فارسی در ایران می باشند و شاید همین بزرگوار بودند که در حدود بیست سال پیش، با کتاب فلسفه عرفان باب این بحث را در ایارن گشودند. و از جمله از آثار دیگر ایشان سلسله مباحثی در شرح موضوعی دیوان حافظ، آب طربناک و پس از آن شرحی است که بر رساله قیصری دارند که مجموع این مباحث نشان می دهد که استاد، بصورت عمیق در عرفان کار کرده اند و یکی از افراد مجرب و تئوری پرداز بسیار بزرگوار در ایران پیرامون عرفان می باشند. در خدمت استاد هستیم که مباحثشان را مطرح بفرمایند:

امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی

آقای یثربی: در ابتدا عرض کنم غرض از برپایی این محافل این است که ما فکر نکنیم که همین که هستیم باید باشیم، بلکه انشاء الله باید به این سمت حرکت کنیم که چه بسا بتوانیم چیزی بشویم که هنوز هیچ کس به خیالش نمی رسد. چنانکه ما به عنوان بشر این تحول غیر قابل تصور را در علوم و فنون تجربه کردیم. مثلا در چهار قرن پیش شرایط امروز به ذهن هیچ کس  نمی رسید، یا در یک قرن پیش به ذهن هیچ کس نمی رسید که حوزه علمیه قم اینهمه امکانات را در اختیار بگیرد، و به مخیله شان هم خطور نمی کرد. پس باید توجه داشت که ما در علوم انسانی هم نباید دچار غفلت شویم و نکنیم که هر چه باید داشته باشیم را داریم و هیچ آیندة بهتر از گذشته مان در انتظار ما نیست. غرض از همه این مناقشات و این جلسات این است که ما از وضع موجودمان به طرف آینده خیز برداریم. من مطمئنم به آینده بسیار روشنی راه خواهیم یافت که الان ما هیچکدام نمی توانیم تصور کنیم. بارها به من می گویند، چرا فقط مسائل را نقد می کنید و راه حل نشان نمی دهید؟ من در جواب می گویم اینگونه نیست که تا این مسائل به ذهنم بیاید عنوان بکنم، بلکه به عقل خودم یک پیشنهادهایی هم می دهم ولی آن پیشنهاد نهایی ممکن است یک قرن یا دو قرن بعد به وسیله یک طلبه­ای، یا استادی از یک جایی ارائه شود و کلا بصورت بنیادی وضع علوم انسانی ما را دگرگون کند. اما با این تلاشها ما هم در آن فضیلت بعدی شریک  خواهیم بود. در حال حاضر ما باید وظیفة خودمان را انجام دهیم.

اجازه بدهیم در مقدمه بحث، اولا این سوء تفاهم را دفع کنم که بعضی ها فکر می­کنند من بعضی جاها بنا به مصلحتی یک جور و در بعضی جاها بگونة دیگر صحبت می­کنم. یعنی فکر می کنند من آدمی هستم که در یک جلسه از عرفان دفاع می­کنم، و در جلسه­ای دیگر بر علیه عرفان حرف می­زنم. یک سوء تفاهم دیگر اینکه بعضی‌ها اینگونه برداشت می‌کنند که من اصلا بگونه‌ای تعصب‌آمیز با عرفان مخالفم و به هر صورت می‌خواهم بهانه‌ای به دست بیاورم تا به این مکتب حمله کنم. در حالیکه اینگونه نیست و بنده هنوز هم تمام وجودم با این مسئله درگیر است، من روحاً عرفان را دوست دارم، بنده هنوز «ضرب زیدٌ» را هم نخوانده بود که در روحیه‌ام این مسائل بوده و حتی جزو مسائل خانوادگی‌ام بوده است، از قضا تصادف است یا هر چیز هست، نمی‌دانم؟ اولین دعایی هم که پدر بزرگ من برای من از یک شیخ خانقاه گرفته، دعای علم یا چیز دیگر بوده است. در آن وقت من چهار، پنج سال بیشتر نداشتم، بالاخره با چنین محیطی آشنا بودم. الان هم خوشم می‌آید. من اقرار می کنم که خانقاههای متعددی رفته‌ام و با مشایخ متعددی گفتگو داشته‌ام. ما آن زمانی که در قم بودیم این اصلا چنین جوی حاکم بود، بلکه برعکس کاملا جو بر ضد این مسئله بود. در آن زمان فقط ما پنج نفر بودیم که دائما درگیر این مسائل بودیم، دو نفر هم در راه همین سیر و سفر عرفانی تصادف کردند و در سال 1355 از دنیا رفتند، ما در آن زمان مرتب در شهرهای مختلف مثل مشهد، تبریز و... به دنبال اساتید این فن بودیم، ولذا من به عرفان علاقمند هستم و به جامعه هم توصیه می کنم چون عرفان اسلامی، مخصوصاً در ایران اسلامی و در سایة این توحید و تعالیم اسلامی یک ظرافت خاصی پیدا کرده است که عرفان نو افلاطونی این ظرافتها را ندارد. اما پس هنوز هم عرض می کنم هرچه من انکار بکنم الان همین اگر پخش شود اقلا صدها نفر در اقصی نقاط کشور پیش خودشان شهادت می دهند که فلانی راست گفته است، خیلی ها با همین نام و با همین نسبت و با همین تهمت ما را می­شناسند، البته من هم خوشم می آید و ابایی هم ندارم. همیشه هم تفننی هم می­کنم. من هم مثل خیلی­ها عاشقم که یک چوبه از این خاک به بالا بتوانیم برویم. ولی افسوس که نشده است این بیت سرودة خودم هست که ؛

یک چوبه از این خاک بالا نپریدیم        از شهنه بپرسید سردار به چند است؟

از نام گذشتیم و به ننگی نرسیدیم       ای رند مگر ننگ به چند، عاربه چند است

با دیده گریان من ای شوخ نگفتی     دریایی از این رود نمکزار به چند است

به مناسبت ایام ولایت و ایام زیبا و باشکوه غدیر این بیت را هم که سه سال پیش در غدیریه گفتم می­خوانم.

آب و آبادی عالم همه از فیض علی است

                 گرچه بنیاد جهان جمله سراب است و خراب

اگر آب و آبادی باشد از ولایت می آید ولی اگر آن را رها کنی دیگر در دنیا چیزی باقی نمی­ماند

رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب اما بحثی که من دارم این است که ما یک فضای بسیار روشنی داریم که در این فضا این کالا هم موجود است، این کالا را از آنجا بجوییم اما عده ای می خواهند بصورت مستقل این کالا را به ما عرضه کنند و گاهی هم در مقابل آنچه که داریم قرار دهند، همانطور که کم کم این سئوال دارد جا می‌افتد که دین یا عرفان،کدام؟ این اتفاق تصادفی نیست، در غرب این اتفاق افتاده است. من اعتراف می کنم که آدم غرب دوستی هستم و اگر کتابهای من را بخوانید شاید نسبت به من بدبین شوید و می گویید این آدم چقدر غرب زده است، من هنوز افسوس می خورم که چرا جامعه ما تفکر جدید غرب را تجربه نکرده است؟ و لذا من نام کتابم را «ماجرای غم انگیز روشنفکری در ایران» گذاشتم. غربیها با دینی روبرو شدند که نسبت به مسائل جامعه پاسخ عقلانی نداشت، روشنفکران این دین را رها کردند، البته کار بدی  هم نکردند. من معتقدم که به وظیفه­شان عمل کردند، چون وقتی که آدم بفهمد یک چیزی باطل است، ملزم نیست که از آن دفاع کند، دلیلی ندارد که از آن دفاع کند. از همان روز که فهمیدی دین یا مذهبی باطل است، باید آن را رها کنی و غربیها هم همین کار را کردند. دین مسیحیت از نظر ما هم باطل است. چون دینی است که از نظر اسلام منسوخ و تحریف شده است. ولی ما نسبت به غربیها بسیار احساسی برخورد می­کنیم، من بارها از اشخاص بسیار حساس شنیدم که مطلقا غربیها را چه مسیحی باشند و چه مسلمان، طرد می‌کنند، در حالیکه ما باید همدیگر را تحمل کنیم، معنای تسامح همین است. اما معرفت بشری به هیچ قیمتی قابل فروش نیست. چنانکه آنها هم نمی‌فروشند. آنجا هم هر وقت تشخیص دهند، دو دو تا، چهارتا می‌شود،


دانلود با لینک مستقیم


مقاله عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز