لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
فصل 1
موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی
ارتفاع شهرستان بافق از سطح دریا 1035 متر ـ طول جغرافیایی شرقی ـ عرض جغرافیایی شمالی معادن سنگ آهن چغارت، ماسه چاهون و اسفوردی در استان یزد ـ شهرستان بافق واقع شده است این شهرستان در مسیر راه آهن سراسری تهران ـ بندرعباس قرار گرفته و با انشعابی به کرمان نیز متصل است که در آینده از طریق طبس به مشهد نیز متصل خواهد شد. طرح توسعه مجتمع معدنی سنگ آهن چغارت در فاصله 10 کیلومتری شهرستان بافق در مجاورت معدن سنگ آهن چغارت واقع شده است. معدن سه چاهون در 47 کیلومتری شمال شرقی بافق و 35 کیلومتری معدن چغارت قرار دارد.
در طول سال بین 47 درجه و 7 درجه متغییر است. میزان بارندگی کم و بطور متوسط در سال 7/5 میلیمتر میباشد ارتفاع اولیه توده چغارت 1286 متر از سطح دریا و 150 متر از سطح منطقه اطراف بوده است.
گسل پشت بادام: گسلها و فاز کوهزایی منطقه
این گسل به همراه گسل چاپدونی را باید از قدیمیترین گسلهای ایران دانست. زیرا زمینهای پرکامبرین ایران مرکزی را قطع میکند و رسوبات اینفراکامبرین و پالئوزویک و پالئوزوئیک در طرفین آنها وضعیت یا ضخامت متفاوتی دارند. حقیپور (1974) آنها را گسلهای اصلی منطقه بافق ـ بیابانک دانسته و به نظر وی در اثر حرکات آسنتیک ایجاد شده، در دورههای بعدی در ایجاد هورست و گرابنهای ایران مرکزی نقش مهمی داشته اند. به علاوه نامبرده منطقه بافق ـ بیابانک را بوسیله همین گسلها به زونهای کوچکتر تقسیم کرده است. (وی مناطق واقع در شرق گسل پشت بادام را به نام زون (1) یا زون شرقی، و در حد بین گسل پشت بادام و چاپدونی به نام زون (2) یا زون مرکزی، و زمینهای واقع در قسمتهای غرب گسل چاپدونی، به نام زون (3) یا زون غربی نامیده است.) حقیپور (1974) عقیده دارد که کانیسازی آهن در طول گسلهای شمالی ـ جنوبی این منطقه صورت گرفته است. با توجه به سن کانسارهای آهن بافی (اینفراکامبرین )، باید قبول کنیم که شکستگیهای شمالی ـ جنوبی منطقه بافق، لااقل از انفراکامبرین وجود داشته است.
به عقده بربریان و کینگ (1981) و بربریان (1980) مجموعههای پرکامبرین پشت بادام و چاپدونی ممکن است نشانهای از پوسته کالکوآلکالن جزایر قوسی پرکامبرین بوده و شکل نوارهای کوهستانی هلالی شکل شرق ایران مرکزی، و گسلهای آن ممکن است به علت یک طرح اولیه نوارهای قوسی پرکامبرین این منطقه است.
فاز کوهزایی کاتانگایی
بنا به نوشتة بربریان حرکات پرکامبرین پسین، در ایران مرکزی، دگرگونی درجه شدید و درجة ضعیف بر جا گذاشته و در کرمان، بافق، پشت بادام، آذربایجان و غیره، دگرشیبی زاویهدار به وجود آورده است. چنان که اشاره شد این کوهزایی در عربستان به نام کوهزایی حجاز نامگذاری شده است. بعلاوه، اثرات این کوهزایی در حوالی دریاچة بایکان روسیه هم به خوبی مشاهده میشود و از این نظر آن را به نام کوهزائی بایکالین نامیدهاند ولی با توجه به دلایلی که در مورد ارتباط ایران با خشکی گندوانا اشاره کردهایم، نام آفریقایی کاتانگان را برای آن به کار میبریم. پس از این حادثه، گرانیتهای آلکالی زیادی در مناطق مختلف ایران در داخل پوسته انجماد یافت و در عین حال، ریولیتهایی به سطح زمین رسید که در مجموع معرف اتساع و بازشدگی پوستة ایران است.
بر اثر کوهزایی کاتانگایی، پی سنگ پرکامبرین ایران، پاکستان بخشی از افغانستان، ترکیه و عربستان به صورت پلاتفرم نسبتاً پایدار درمیآید و درایی کم عمقی آن را میپوشاند که بیشتر رسوبات آن از نوع تخریبی و در پارهای موارد تبخیری است. این وضعیت، در تمام مناطق فوق با تغییرات مختصر و محلی، احتمالاً ت اواخر پالئوزوئیک ادامه داشته است (اشتوکلین، 1968) . چنان که پیدایش هورست و گرابنهای مجاور هم، و بالا و پائین رفتن مکرر آنها، حوضههای رسوبی مجزا و مستقلی به وجود آورده است که رسوبات آنها، از نظر جنس و ضخامت با هم متفاوتاند. جنس نهشتهها در حوضههای گرابنی، اساساً از نوع رسوبات کم عمق بوده، و ضخامت آنها گاهی آنقدر زیاد است که تنها با فرونشینی تدریجی (سوبسیدانس) کف حوضه، میتوان این مسئله را توجیه کرد. در حالیکه، در مناطق مجاور که به صورت هورست عمل میکرده، یا رسوباتی وجود نداشته، یا رسوبات اندک و تبخیری بر جا مانده است. در ضمن پیدایش ماگمای آلکالن در اینفراکامبرین و پالئوزوئیک، که در بسیاری از نقاط ایران چه به صورت تودههای نفوذی (مانند گرانیت دوران، زریگان، نریگان، برنورد، ...) یا توده آتشفشانی (نظیر ریولیتهای آلکالن سری هرمز، سری ریزو (کرمان) تکنار (کاشمر)، اسفوردی، (بافق)، قرهداش(آذربایجان)، و بازالتهای آلکالن ده بید و تودههای آتشفشانی (در نوار سنندج ـ سیرجان)، ظاهر شدهاند همگی بیانگر بازشدگی و ایجاد موقعیت ریتی در کشور ماست.
فصل 4:
ماگماتیسم اینفراکامبرین
1ـ تودههای نفوذی
ـگرانیت زریگان
بنا به نوشته حقیپور (1974)، گرانیت زریگان، گرانیتی ساب ولکانیک به رنگ خیلی روشن است و تودة وسیعی را در کوه پشت سرخ و در کوههای غرب دهکده زریگان (ایران مرکزی) تشکیل میدهد. در کوه پشت سرخ، مایون و تاشک گرانیت مزبور، دیوریتهای پرکامبرینرا قطع میکند و در کوه زریگان علاوه بر دیوریت پرکامبرین در داخل ولکانیتها و دیولیتهای اینفراکامبرین نیز نفوذ کرده است.
در کوه ساغند و نواحی شمالی آن، سنگهایی نظیر گرانیت زریگان یافت میشود که تا اندازهای جهتدار و دگرگون شده است (بر اثر فاز تریاس میانی) و کمابیش با متا ولکانیتهای پرکامبریندر هم آمیخته است. در شمال چغارت و نزدیکی کوشک، این گرانیت تودههای کم و بیش مهمی را تشکیل میدهد. که ویژگیهای آتشفشان آن بیشتر بوده و با ولکانیکهای اینفراکامبرین همراه است. در شمال کویر زریگان، دولومیتهای اینفراکامبرین جدیدترین سنگهایی است که مورد نفوذ و تهاجم این گرانیت قرار گرفتهاند.
اگرچه در بسیاری از مناطق ایران حد بین رخسارههای پلاتفرمی اینفراکامبرین و ماسه سنگ لالون تدریجی است ولی در شمال غرب کرمان و ناحیه زریگان بین آنها دگر شیبی وجود داشته که حقیپور(1981) به آن حرکات زریگانین اطلاق کرده و آن را معادل آسینتیک میداند. در این منطقه، ماسه سنگ لالون و کوارتزیت قلهای آن با رخسارة کنگلومرایی شروع میشود که در آن
تحقیق و بررسی در مورد بافق