فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:130
فهرست مطالب:
نمو (growth): 5
رشد (development): 5
3) بالیدگی (maturation): 6
دیدگاه بالیدگی: 9
الف) شاخهی توصیفی- هنجاری: 10
5) دیدگاه پردازش اطلاعات: 12
6) دیدگاه بومشناختی: 12
الف) دیدگاه سیستمهای پویا: 12
ب) دیدگاه ادراکی- کنشی: 14
پیوستگی در برابر گسستگی: 17
عمومیت در برابر تغییرپذیری: 18
الف) اندازهگیری وزن بدن در زیر آب 19
6) طول بخشهای بدن: 21
سن تقویمی: 21
1) سن اسکلتی: 22
3) مشخصات جنسی ثانویه: 23
ج) منحنی شتاب: 24
شکلگیری سلولهای جنسی: 25
رشد جنینی: 27
الف) تغذیه جنین: 28
ب) وضعیت بهداشتی مادر: 28
نسبتهای بدنی: 30
الف) بینظمیهای غالب: 31
ب) بینظمیهای مغلوب: 31
ج) بینظمیهای مغلوب و مربوط به جنس: 32
الف) تراتوژنها: 33
نمو عمومی بدن: 35
4) ویژگی ثانویه جنسی: 37
دستگاه اسکلتی در سالمندان: 42
دستگاه عضلانی: 42
پراکندگی چربی: 45
حلقههای بازخورد: 47
الف) مغز: 49
علل سوء تغذیه: 53
روشهای اندازهگیری و ارزیابی رشد حرکتی: 56
حرکات تصادفی: 57
الف) لگد زدن در حالت خوابیده به پشت (طاقباز): 57
ب) حرکات همزمان بازو و دست: 58
طبقهبندی رفلکسها: 59
الف) دیدگاه بالیدگی: 61
مراحل توصیفی پیشرفت تا رسیدن به حرکت انتقالی ایستاد طبق نظر مک گرو: 65
1) سیستمهای کنترلکننده رشد حرکت انتقالی چهار دست و پا رفتن: 66
ب) دسترسی هدایت شده بصری: 70
3) پریدن: 76
برونسازی (انطباق): 78
2) ادراک شکل و زمینه: 80
5) جهتیابی فضایی: 81
موضعیابی لمسی: 85
نقاط چندگانه لمسی: 85
رشد جهتیابی: 88
2) ادراک تفاوت صداها: 90
سطوح یکپارچگی: 92
انتقادات از نظریه کفارت: 98
الف) استقامت قلبی- تنفسی: 100
تغییرات ناشی از رشد در عملکرد غیرهوازی: 100
عملکرد غیرهوازی در سالمندان: 101
1) تغییرات ساختاری دستگاه قلبی- تنفسی: 102
2) تغییرات کارکردی دستگاه قلبی- تنفسی: 103
د) اثر تمرین برای سالخوردگان: 104
تفاوتهای جنسی: 106
1) کودکان قبل از رسیدن به دوره بلوغ: 107
3) بزرگسالان: 108
فرآیندهای کنترل حافظه: 116
4) کدگذاری مجدد: 117
تغییرات حافظه در سالخوردگان: 118
عواطف: 120
تقطیع (روش بخش بخش پیشرو): 122
3) سادهسازی: (چهار روش برای کاستن دشواری) 122
فصل 20 سودمندی تمرین ذهنی برای یادگیری مهارت 124
تمرین ذهنی و توانایی تصویرسازی: 126
فرضیه توانایی عمومی حرکتی: 127
فرضیه اختصاصی حرکتی: 127
ورزشکار همهفن حریف:
چکیده:
رشد و تکامل حرکتی در طول عمر کاتلین. م. هیوود
کاربرد رشد حرکتی را در بعد از دورهی کودکی و تا پایان عمر جایز میدانیم.
مهارتهای حرکتی بهطور معمول در اواخر دورهی نوجوانی و در دورهی جوانی کامل میشوند.
واژهشناسی در رشد حرکتی
1) نمو (growth): معنی نمو افزایش کمی در اندازه است.
منظور از نمو جسمی افزایش توده یا اندازه جسم از طریق زیاد شدن واحدهای کامل زیستی است. یعنی واحدهایی که از پیش بخشهای مختلف بدن را تشکیل دادهاند. مثلاً پاها از نظر طولی بلندتر میشوند نه اینکه یک بخش تازه به پا اضافه شود.
موقعی که اندازه هر واحد یا قسمت در کل زیادتر شود، طول بدن با حفظ شکل خود، بیشتر میشود. دورهی نمو جنسی (تغییر در اندازه مطلق) در انسان معمولاً از زمان لقاح تا سنین 22-19 سالگی است.
2) رشد (development): واژهی رشد مکمل نمو است و دلالت بر فرایند تغییری میکند که دائمی است و به ظرفیت عملی سازماندار و خاصی منجر میشود. یعنی حالتی که فرد میتواند به طور کامل نقش موردنظر را انجام دهد.
رشد ممکن است به شکل تغییر کمی و کیفی یا هر دو رخ دهد. لذا رشد حرکتی فرآیندی سنی است که دائمی و دارای توالی بوده و در طی آن انسان از حرکات ساده به حرکات بسیار منظم، مهارتهای پیچیدهی حرکتی و در نهایت، انطباق مهارتها که همراه با فرارسیدن پیری صورت میگیرد پیشرفت میکند. این فرآیند تنها به دورهی نمو جنسی محدود نمیشود. رشد در طول عمر انسان تداوم دارد.
3) بالیدگی (maturation): این واژه به طور اخص مربوط به بالیدگی فیزیولوژیک یا جسمی است بالیدگی جسمی پیشرفت کیفی در ساختارهای زیستی است و امکان دارد به یافته اندام یا پیشرفت یک سیستم در بالیدگی عموماً از پیشرفت در راستای بالیدگی جسمی ناشی میشود که در واقع حالت بهینه یکپارچهشدن سیستمهای مختلف بدن یک فرد و توانایی برای تولیدمثل است.
پیرشدن یا فرآیند افزایش سن: واژهی پیرشدن علیرغم سن تقویمی بر فرآیند نمو در پیری دلالت میکند. به طور اخص پیرشدن فیزیولوژیک ما را به تغییرات مداوم ملکولی، یافتهای و ارگانیزمی ارجاع میدهد.
غیر از وقایعی مانند تولد و آغاز دورهی ماهیانه، دورههای سنی از یکدیگر جدا نیستند و این نشانهای از ماهیت دائمی بودن رشد و نمو و بالیدگی است.
سنین تقویمی برای دورههای مختلف رشد:
دورهی رشد سن تقریبی
پیش از تولد
رویانی 8-2 هفتگی
جنینی 8 هفتگی تا تولد
نوزادی تولد تا 4 هفتگی
طفولیت تولد تا 1 سالگی
کودکی
کودکی اولیه (پیش دبستانی) 6-1 سالگی
کودکی ثانویه (پیش نوجوانی) 10-6 سالگی
نوجوانی
دختران 8 یا 10 تا 18 سالگی
پسران 10 یا 12 تا 20 سالگی
بزرگسالی
جوانی 40-18 سالگی
میانسالی 60-40 سالگی
سالمندی 60 سالگی به بالا
ملاکهای مرحله از دیدگاه پیاژه:
1) خصلت اصلی مرحله تغییر کیفی است یعنی اینکه آن مرحله شامل رفتار تازهای شود که در مرحلهی قبل مشاهده نمیشد. (مثلاً کودکی که قبلاً نمیتوانست با دو پا بپرد الان این عمل را انجام میدهد)
2) مراحل بعدی نتیجهی پیوستگی و همجوشی مراحل قبلی است. خصلتی که به آن یکپارچگی مرتبهای گویند. (مثلاً کودک از پرش با یک پا به پرش با دوپا پیشرفت میکند و هر مرحله روی مرحلهی قبل بنا میشود)
3) در هر مرحله رفتار به طور تدریجی ظاهر میشود و با رفتار مرحلهی قبل از طریق فرآیند تحکیم ترکیب میشود (مثلاً موقعی که کودک حرکت پرتاب کردن از بالای را یاد میگیرد این کار را ابتدا با قدم برداشتن در همان سمتی که دست پرتابکننده قرار دارد و سپس در حالی که با پای مخالف قدم برمیدارد انجام میدهد)
4) کودک رفتار مرحلهی قبل را دوبارهکاری میکند بهطوریکه پس از مدتی برگشت به مرحلهی قبلی غیرممکن میشود.
5) مراحل دورههای انتقالی هستند یعنی اینکه از یک مرحله به مرحلهی دیگر منجر میشوند لذا تنظیم وجود آنها عملی نیست. (از مرحلهی 1 به 2 و از 1 به 3 نه از 1 به 3 و دوباره به 2)
6) کلیهی افراد باید از طریق مراحل مشابه پیشرفت کنند و مراحل را نمیتوان به صورت جهشی گذراند.
7) حرکت به طرف مرحلهی تازه با عدم تعادل بین ساختارهای ذهنی کودک و محیط تحریک میشود این فرآیند تعادل در پایان هر مرحله به طور نسبی پایدار است لیکن در دورهی انتقال بین مراحل، ناپایدار میگردد. کودکان در پایان هر مرحله رفتار همسانی را نشان میدهند. لیکن هنگام انتقال به مرحلهی بعدی ممکن است رفتار ناهمسانی را به نمایش بگذارند.
8) فرد چیزی را که پیاژه کلیت ساختاری نامیده است به عنوان الگوی رفتاری در هر مرحله حفظ کرده از ارتباط بین آنها واحد نظام یافتهای را به وجود میآورد تمامی شیوههای مختلف رفتار، خصلتهای رفتاری آن مرحله را نشان میدهند.
9) برای افراد این امکان وجود دارد که الگوی رفتاری معین یا سطحی از تفکر را بدست آورند اما بلافاصله آن رفتار تازه را در کلیهی وضعیتها و کارهای ممکنی که در پیشرو دارند به کار نبرند، این فاصلهی زمانی درام کاربرد رفتارهای جدید در یک مرحله را رفتار جابهجا شدهی افقی گویند (تغییرات مرتبهای در رفتار را که با این خصلتها منطبق میشوند مراحل گویند)
دیدگاههای زیستی در برابر دیدگاههای روانشناختی:
معمولاً رشد از دو دیدگاه زیستی و روانشناختی ملاحظه میشود. در دیدگاه زیستی، بخشهای مختلف بدن و بافتها مورد مطالعه قرار میگیرند. این مطالعه در بعضی از اوقات در سطح سلول و در پارهای از مواقع در سطح ارگانیسمی انجام میشود.
در دیدگاه روانشناختی، ا نسان در مقام یک موجود عاطفی و متفکر مطالعه میشود که رفتار او بازتابی از فرآیند رشد است.
نظریههای رشد:
1) دیدگاه بالیدگی: در دههی 1930 توسط آرنولد گزل مطرح شد.
نظر مهم او در مورد رشد، تحت تأثیر نظریه به بازپیدایی بوجود آمد- تصور ما از پدیدآیی فردی یا رشد انسان، بازتابی از پدید آیی نوعی اوست.
کزل معتقد بود که تاریخ هستی و تکامل انسان، تعیینکننده نظم و توالی ثابت رشد است و میزان توالی رشد به طور فردی تعیین میشود. او بالیدگی را به عنوان فرآیند کنترل شده از طریق عوامل درونی (ژنتیکی) و نه خارجی (محیطی) بیان کرد. او چنین تصور میکرد که عوامل محیطی به بطور موقت در میزان رشد تأثیر میگذارند. زیرا عوامل ارثی نهایتاً کنترل رشد را به عهده دارند.
سورتل مک گروه تغییرات رفتار حرکتی را ناشی از رشد دستگاه عصبی فرض کرد. او بالیدگی دستگاه عصبی مرکزی (CNS) را عامل راهاندازی برای ظهور مهارتهای جدید دانست. (سیستم عصبی مرکزی، سیستم اصلی کنترلکننده است)
متخصصان رشد به سیستم عصبی به عنوان تنها دستگاهی که پیشرفت رفتار را راهاندازی میکند مینگرند در نقشی برای سایر سیستمها قائل نیستند. و نیز رشد را یک تغییر کیفی میدانند.
2) دیدگاه توصیفی: این دیدگاه به توصیف کیفی حرکت و تغییر ضوابط گروههای سنی تأکید داشت.
الف) شاخهی توصیفی- هنجاری: لپن شاد. گلاسو. رادیک (دههی 1950)
رشد حرکتی را میتوان از طریق ضوابط گروه شی توصیف کرد.
هر چند این افراد تحت تأثیر دیدگاه بالیدگی قرار داشتند اما توجه خود را در تأثیرات رشد متمرکز کردند تا فرآیندهای اساسی رشد که در زمینهی بدست آوردن نتایج مهم بود.
ب) شاخهی زیست- مکانیکی: کلاسو و هالورسون (دههی 1960)
رشد حرکتی را میتوان توالی پیشرفت در الگوهای حرکتی تعریف کرد.
رشد یک فرآیند کمی است.
3) دیدگاه رفتاری: بیشتر دیدگاههای رفتاری، فرد را یک موجود واکنشی میدانند که تحت تأثیر محرکهای خارجی است و نسبت به آنها خود واکنش نشان میدهد. از این نظر، ارتباط محرک و پاسخ واحدهای اساسی رفتار هستند.
نظریهی یادگیری اجتماعی باندورا: باندورا به تقویت پاسخ نسبت به یک محرک به عنوان یک وسیلهی قدرتمند که میتواند رفتار را شکل دهد مینگرد. او همچنین بسیاری از رفتارهای یاد گرفته شده را تقلید از مدلهای موفقیتآمیز، نسبت میدهد. به عبارت دیگر، تقویت مشاهدهای به عنوان یک تقویت مستقیم بسیار ارزشمند است.
رفتارگرایان در مقابل طرفداران دیدگاه بالیدگی مثل کزل بر آثار محیطی در رشد تأکید دارند. باندورا این اصل مسلم رفتاری را در حد متوسط میداند. او به مفهوم تقابل بین فرد در محیط اصرار میورزد.
از دیدگاه نظریهی یادگیری اجتماعی: 1- از تقویت و پاداش برای پالایش رفتار و دستیابی به مدل درونی استفاده میشود. 2- رفتار با تقویتهای مستقیم و تقلیدی شکل میگیرد.
4) از دیدگاه شناختی (ارگانیسمی): طرفدار اصلی این دیدگاه ژان پیاژه است. نظر او حاکی از ان است که فرد در محیط بر یکدیگر تأثیر میگذارند به عبارت دیگر، بین فرد در محیط تعادل روی میدهد. که فرد غیرفعال نموده بلکه در مقابل جنبههای یعنی از محیط کاملاً فعال است.
اصول پایه: رشد شامل عملکرد افراد بر روی محیط زندگی خود است. فرد یک موجود کنشی است به تغییرات کمی و کیفی اعتقاد دارند.
در نظر پیاژه فرآیند رشد شامل نمو زیستی، تجارب کودکان و انتقال اجتماعی اطلاعات و نگرشهای بزرگسالان به ویژه والدین به فرزندان میباشد.
کودکان برای ایجاد حالت تعادل بین محیط و خود تمایل ذاتی دارند.
5) دیدگاه پردازش اطلاعات: در دیدگاه پردازش اطلاعات، پژوهشگران سعی میکنند رفتار را براساس فرآیندهای ادراکی- شناختی توضیح دهند. این دیدگاه بر اساس مدل کامپیوتر و مغز انسان طراحی شده است. رفتارگرایان به واسطهی تأکید به ارتباط محرک و پاسخ، بازخورد و آگاهی از نتایج در این دیدگاه تأثیر قابل توجهی گذاشتند. اطلاعات از طریق زنجیرهای از عملکردها و دستکاریها منجر به پاسخ میشود (حرکت)
اصول پایه: فرد یک موجود واکنشی میدانند و به تغییرات کیفی متمرکز میشوند.
6) دیدگاه بومشناختی: (ecological perspective)
این دیدگاه تأکید زیادی بر روابط بین فرد و محیط دارد. در این دیدگاه در شاخهی متفاوت با هم وجود دارد که یکی بر روی ادراک و دیگری بر روی کنترل و هماهنگی حرکتی تأکید و تمرکز دارند.
در مقابل دیدگاه بالیدگی، این دو شاخه رشد حرکتی را ناشی از سیستمهای زیادی میدانند و آن را تنها به سیستم عصبی مرکزی نسبت نمیدهند.
دیدگاه بومشناختی قائل بر این است که یک عامل مرکزی کاملاً حرکت را پوشانیده و بر آن سایه افکنده است. ادراک از محیط، به طور مستقیم انجام میشود و عضلات در گردهمایی تجمع پیدا میکنند تا تصمیمات لازم از طرف مغز را کاهش دهند.
الف) دیدگاه سیستمهای پویا: پیتر کالگر، اسکات کلسو و میش تبردی این نظریه را در زمینهی کنترل و هماهنگی حرکتی توصیف کردند. آنان معتقدند که سیستمهای متعدد فیزیکی وشیمیایی رفتار را تا میزان معینی محدود میکند. در این صورت تعداد نامحدودی از احتمالات به یک مجموعهی قابل تنظیم منحصر میشود. تجمع عضلات میتواند بدون فرمانهای جزئی و تفصیلی عصبی از سیستم عصبی مرکزی که در صورت نامحدود بودن احتمالات رفتاری ضروری است. عامل هماهنگ کردن حرکات باشد. تجمع عضلات که برای کار در وضعیت ویژهای حاصل میشود ساختار هماهنگ نامیده میشود.
1) احتمال خودسازمانی همزمان یا همایش سیستمهای بدن نخستین اصل نظریهی سیستمهای پویاست.
حرکت ناشی از عوامل ذیل است:
1) خودسازمانی سیستمهای بدن
2) ماهیت محیط اجرا کننده
3) تقاضاهای مربوط به انجام حرکت
در این دیدگاه روابط نزدیکی بین فرد و محیط و حرکت ملاحظه میشود.
2) افراد از سیستمهای بسیار پیچیده و هماهنگ تشکیل میشوند. حتی سادهترین حرکت مستلزم هماهنگی سیستمهای زیادی است.
(سیستم عضلانی- سیستم اسکلتی- سیستم قامت- سیستمهای حسی و ادراکی- ...)
سیستمهای بدن با یکدیگر رشد نمیکنند. برخی به تندی بالیده میشوند و بعضی به کندی رشد میکنند. کودک زمانی میتواند مهارت جدیدی (مانند راه رفتن) را ارجا کند که کندترین سیستمهای لازم برای اجرای آن مهارت به درجه معینی از رشد رسیده باشند. میتوان هر سیستم یا سیستمهایی از این قبیل را به عنوان کنترلکنندهی میزان رشد برای آن مهارت شناخت. زیرا رشد آن سیستم در آن زمان، میزان رشد را کنترل میکند. مثلاً در مورد راه رفتن، قدرت عضلانی کنترلکنندهی میزان رشد است زیرا باید به فلات معینی برسد تا کودک راه رفتن را آغاز کند.
اصول نظریهی سیستمهای پویا با اصول نظریهی بالیدگی تفاوت بسیاری دارد.
3) ماهیت غیرمداوم رشد تغییرات کیفی در عملکرد مهارت ممکن است غیرمداوم باشد حتی اگر با عامل افزایشی یا کاهشی مداوم مانند سرعت همراه شود.
رشد دارای ماهیت غیرمداوم است. لذا الگوهای حرکتی جدید به جای الگوهای قدیمی قرار میگیرند.
دیدگاه سیستمهای پویا، رشد را به عنوان رشد موازی سیستمها میداند. هر سیستم دورهی رشد خود را دارد سیستمی که دیرتر رشد میکند ممکن است به عنوان کنترلکننده، میزان رشد عمل کند و میزان رشد فرد را محدود سازد.
دیدگاه سیستمهای پویا به تغییرات سیستمها در پیری نیز میپردازد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:130
فهرست مطالب:
نمو (growth): 5
رشد (development): 5
3) بالیدگی (maturation): 6
دیدگاه بالیدگی: 9
الف) شاخهی توصیفی- هنجاری: 10
5) دیدگاه پردازش اطلاعات: 12
6) دیدگاه بومشناختی: 12
الف) دیدگاه سیستمهای پویا: 12
ب) دیدگاه ادراکی- کنشی: 14
پیوستگی در برابر گسستگی: 17
عمومیت در برابر تغییرپذیری: 18
الف) اندازهگیری وزن بدن در زیر آب 19
6) طول بخشهای بدن: 21
سن تقویمی: 21
1) سن اسکلتی: 22
3) مشخصات جنسی ثانویه: 23
ج) منحنی شتاب: 24
شکلگیری سلولهای جنسی: 25
رشد جنینی: 27
الف) تغذیه جنین: 28
ب) وضعیت بهداشتی مادر: 28
نسبتهای بدنی: 30
الف) بینظمیهای غالب: 31
ب) بینظمیهای مغلوب: 31
ج) بینظمیهای مغلوب و مربوط به جنس: 32
الف) تراتوژنها: 33
نمو عمومی بدن: 35
4) ویژگی ثانویه جنسی: 37
دستگاه اسکلتی در سالمندان: 42
دستگاه عضلانی: 42
پراکندگی چربی: 45
حلقههای بازخورد: 47
الف) مغز: 49
علل سوء تغذیه: 53
روشهای اندازهگیری و ارزیابی رشد حرکتی: 56
حرکات تصادفی: 57
الف) لگد زدن در حالت خوابیده به پشت (طاقباز): 57
ب) حرکات همزمان بازو و دست: 58
طبقهبندی رفلکسها: 59
الف) دیدگاه بالیدگی: 61
مراحل توصیفی پیشرفت تا رسیدن به حرکت انتقالی ایستاد طبق نظر مک گرو: 65
1) سیستمهای کنترلکننده رشد حرکت انتقالی چهار دست و پا رفتن: 66
ب) دسترسی هدایت شده بصری: 70
3) پریدن: 76
برونسازی (انطباق): 78
2) ادراک شکل و زمینه: 80
5) جهتیابی فضایی: 81
موضعیابی لمسی: 85
نقاط چندگانه لمسی: 85
رشد جهتیابی: 88
2) ادراک تفاوت صداها: 90
سطوح یکپارچگی: 92
انتقادات از نظریه کفارت: 98
الف) استقامت قلبی- تنفسی: 100
تغییرات ناشی از رشد در عملکرد غیرهوازی: 100
عملکرد غیرهوازی در سالمندان: 101
1) تغییرات ساختاری دستگاه قلبی- تنفسی: 102
2) تغییرات کارکردی دستگاه قلبی- تنفسی: 103
د) اثر تمرین برای سالخوردگان: 104
تفاوتهای جنسی: 106
1) کودکان قبل از رسیدن به دوره بلوغ: 107
3) بزرگسالان: 108
فرآیندهای کنترل حافظه: 116
4) کدگذاری مجدد: 117
تغییرات حافظه در سالخوردگان: 118
عواطف: 120
تقطیع (روش بخش بخش پیشرو): 122
3) سادهسازی: (چهار روش برای کاستن دشواری) 122
فصل 20 سودمندی تمرین ذهنی برای یادگیری مهارت 124
تمرین ذهنی و توانایی تصویرسازی: 126
فرضیه توانایی عمومی حرکتی: 127
فرضیه اختصاصی حرکتی: 127
ورزشکار همهفن حریف:
چکیده:
رشد و تکامل حرکتی در طول عمر کاتلین. م. هیوود
کاربرد رشد حرکتی را در بعد از دورهی کودکی و تا پایان عمر جایز میدانیم.
مهارتهای حرکتی بهطور معمول در اواخر دورهی نوجوانی و در دورهی جوانی کامل میشوند.
واژهشناسی در رشد حرکتی
1) نمو (growth): معنی نمو افزایش کمی در اندازه است.
منظور از نمو جسمی افزایش توده یا اندازه جسم از طریق زیاد شدن واحدهای کامل زیستی است. یعنی واحدهایی که از پیش بخشهای مختلف بدن را تشکیل دادهاند. مثلاً پاها از نظر طولی بلندتر میشوند نه اینکه یک بخش تازه به پا اضافه شود.
موقعی که اندازه هر واحد یا قسمت در کل زیادتر شود، طول بدن با حفظ شکل خود، بیشتر میشود. دورهی نمو جنسی (تغییر در اندازه مطلق) در انسان معمولاً از زمان لقاح تا سنین 22-19 سالگی است.
2) رشد (development): واژهی رشد مکمل نمو است و دلالت بر فرایند تغییری میکند که دائمی است و به ظرفیت عملی سازماندار و خاصی منجر میشود. یعنی حالتی که فرد میتواند به طور کامل نقش موردنظر را انجام دهد.
رشد ممکن است به شکل تغییر کمی و کیفی یا هر دو رخ دهد. لذا رشد حرکتی فرآیندی سنی است که دائمی و دارای توالی بوده و در طی آن انسان از حرکات ساده به حرکات بسیار منظم، مهارتهای پیچیدهی حرکتی و در نهایت، انطباق مهارتها که همراه با فرارسیدن پیری صورت میگیرد پیشرفت میکند. این فرآیند تنها به دورهی نمو جنسی محدود نمیشود. رشد در طول عمر انسان تداوم دارد.
3) بالیدگی (maturation): این واژه به طور اخص مربوط به بالیدگی فیزیولوژیک یا جسمی است بالیدگی جسمی پیشرفت کیفی در ساختارهای زیستی است و امکان دارد به یافته اندام یا پیشرفت یک سیستم در بالیدگی عموماً از پیشرفت در راستای بالیدگی جسمی ناشی میشود که در واقع حالت بهینه یکپارچهشدن سیستمهای مختلف بدن یک فرد و توانایی برای تولیدمثل است.
پیرشدن یا فرآیند افزایش سن: واژهی پیرشدن علیرغم سن تقویمی بر فرآیند نمو در پیری دلالت میکند. به طور اخص پیرشدن فیزیولوژیک ما را به تغییرات مداوم ملکولی، یافتهای و ارگانیزمی ارجاع میدهد.
غیر از وقایعی مانند تولد و آغاز دورهی ماهیانه، دورههای سنی از یکدیگر جدا نیستند و این نشانهای از ماهیت دائمی بودن رشد و نمو و بالیدگی است.
سنین تقویمی برای دورههای مختلف رشد:
دورهی رشد سن تقریبی
پیش از تولد
رویانی 8-2 هفتگی
جنینی 8 هفتگی تا تولد
نوزادی تولد تا 4 هفتگی
طفولیت تولد تا 1 سالگی
کودکی
کودکی اولیه (پیش دبستانی) 6-1 سالگی
کودکی ثانویه (پیش نوجوانی) 10-6 سالگی
نوجوانی
دختران 8 یا 10 تا 18 سالگی
پسران 10 یا 12 تا 20 سالگی
بزرگسالی
جوانی 40-18 سالگی
میانسالی 60-40 سالگی
سالمندی 60 سالگی به بالا
ملاکهای مرحله از دیدگاه پیاژه:
1) خصلت اصلی مرحله تغییر کیفی است یعنی اینکه آن مرحله شامل رفتار تازهای شود که در مرحلهی قبل مشاهده نمیشد. (مثلاً کودکی که قبلاً نمیتوانست با دو پا بپرد الان این عمل را انجام میدهد)
2) مراحل بعدی نتیجهی پیوستگی و همجوشی مراحل قبلی است. خصلتی که به آن یکپارچگی مرتبهای گویند. (مثلاً کودک از پرش با یک پا به پرش با دوپا پیشرفت میکند و هر مرحله روی مرحلهی قبل بنا میشود)
3) در هر مرحله رفتار به طور تدریجی ظاهر میشود و با رفتار مرحلهی قبل از طریق فرآیند تحکیم ترکیب میشود (مثلاً موقعی که کودک حرکت پرتاب کردن از بالای را یاد میگیرد این کار را ابتدا با قدم برداشتن در همان سمتی که دست پرتابکننده قرار دارد و سپس در حالی که با پای مخالف قدم برمیدارد انجام میدهد)
4) کودک رفتار مرحلهی قبل را دوبارهکاری میکند بهطوریکه پس از مدتی برگشت به مرحلهی قبلی غیرممکن میشود.
5) مراحل دورههای انتقالی هستند یعنی اینکه از یک مرحله به مرحلهی دیگر منجر میشوند لذا تنظیم وجود آنها عملی نیست. (از مرحلهی 1 به 2 و از 1 به 3 نه از 1 به 3 و دوباره به 2)
6) کلیهی افراد باید از طریق مراحل مشابه پیشرفت کنند و مراحل را نمیتوان به صورت جهشی گذراند.
7) حرکت به طرف مرحلهی تازه با عدم تعادل بین ساختارهای ذهنی کودک و محیط تحریک میشود این فرآیند تعادل در پایان هر مرحله به طور نسبی پایدار است لیکن در دورهی انتقال بین مراحل، ناپایدار میگردد. کودکان در پایان هر مرحله رفتار همسانی را نشان میدهند. لیکن هنگام انتقال به مرحلهی بعدی ممکن است رفتار ناهمسانی را به نمایش بگذارند.
8) فرد چیزی را که پیاژه کلیت ساختاری نامیده است به عنوان الگوی رفتاری در هر مرحله حفظ کرده از ارتباط بین آنها واحد نظام یافتهای را به وجود میآورد تمامی شیوههای مختلف رفتار، خصلتهای رفتاری آن مرحله را نشان میدهند.
9) برای افراد این امکان وجود دارد که الگوی رفتاری معین یا سطحی از تفکر را بدست آورند اما بلافاصله آن رفتار تازه را در کلیهی وضعیتها و کارهای ممکنی که در پیشرو دارند به کار نبرند، این فاصلهی زمانی درام کاربرد رفتارهای جدید در یک مرحله را رفتار جابهجا شدهی افقی گویند (تغییرات مرتبهای در رفتار را که با این خصلتها منطبق میشوند مراحل گویند)
دیدگاههای زیستی در برابر دیدگاههای روانشناختی:
معمولاً رشد از دو دیدگاه زیستی و روانشناختی ملاحظه میشود. در دیدگاه زیستی، بخشهای مختلف بدن و بافتها مورد مطالعه قرار میگیرند. این مطالعه در بعضی از اوقات در سطح سلول و در پارهای از مواقع در سطح ارگانیسمی انجام میشود.
در دیدگاه روانشناختی، ا نسان در مقام یک موجود عاطفی و متفکر مطالعه میشود که رفتار او بازتابی از فرآیند رشد است.
نظریههای رشد:
1) دیدگاه بالیدگی: در دههی 1930 توسط آرنولد گزل مطرح شد.
نظر مهم او در مورد رشد، تحت تأثیر نظریه به بازپیدایی بوجود آمد- تصور ما از پدیدآیی فردی یا رشد انسان، بازتابی از پدید آیی نوعی اوست.
کزل معتقد بود که تاریخ هستی و تکامل انسان، تعیینکننده نظم و توالی ثابت رشد است و میزان توالی رشد به طور فردی تعیین میشود. او بالیدگی را به عنوان فرآیند کنترل شده از طریق عوامل درونی (ژنتیکی) و نه خارجی (محیطی) بیان کرد. او چنین تصور میکرد که عوامل محیطی به بطور موقت در میزان رشد تأثیر میگذارند. زیرا عوامل ارثی نهایتاً کنترل رشد را به عهده دارند.
سورتل مک گروه تغییرات رفتار حرکتی را ناشی از رشد دستگاه عصبی فرض کرد. او بالیدگی دستگاه عصبی مرکزی (CNS) را عامل راهاندازی برای ظهور مهارتهای جدید دانست. (سیستم عصبی مرکزی، سیستم اصلی کنترلکننده است)
متخصصان رشد به سیستم عصبی به عنوان تنها دستگاهی که پیشرفت رفتار را راهاندازی میکند مینگرند در نقشی برای سایر سیستمها قائل نیستند. و نیز رشد را یک تغییر کیفی میدانند.
2) دیدگاه توصیفی: این دیدگاه به توصیف کیفی حرکت و تغییر ضوابط گروههای سنی تأکید داشت.
الف) شاخهی توصیفی- هنجاری: لپن شاد. گلاسو. رادیک (دههی 1950)
رشد حرکتی را میتوان از طریق ضوابط گروه شی توصیف کرد.
هر چند این افراد تحت تأثیر دیدگاه بالیدگی قرار داشتند اما توجه خود را در تأثیرات رشد متمرکز کردند تا فرآیندهای اساسی رشد که در زمینهی بدست آوردن نتایج مهم بود.
ب) شاخهی زیست- مکانیکی: کلاسو و هالورسون (دههی 1960)
رشد حرکتی را میتوان توالی پیشرفت در الگوهای حرکتی تعریف کرد.
رشد یک فرآیند کمی است.
3) دیدگاه رفتاری: بیشتر دیدگاههای رفتاری، فرد را یک موجود واکنشی میدانند که تحت تأثیر محرکهای خارجی است و نسبت به آنها خود واکنش نشان میدهد. از این نظر، ارتباط محرک و پاسخ واحدهای اساسی رفتار هستند.
نظریهی یادگیری اجتماعی باندورا: باندورا به تقویت پاسخ نسبت به یک محرک به عنوان یک وسیلهی قدرتمند که میتواند رفتار را شکل دهد مینگرد. او همچنین بسیاری از رفتارهای یاد گرفته شده را تقلید از مدلهای موفقیتآمیز، نسبت میدهد. به عبارت دیگر، تقویت مشاهدهای به عنوان یک تقویت مستقیم بسیار ارزشمند است.
رفتارگرایان در مقابل طرفداران دیدگاه بالیدگی مثل کزل بر آثار محیطی در رشد تأکید دارند. باندورا این اصل مسلم رفتاری را در حد متوسط میداند. او به مفهوم تقابل بین فرد در محیط اصرار میورزد.
از دیدگاه نظریهی یادگیری اجتماعی: 1- از تقویت و پاداش برای پالایش رفتار و دستیابی به مدل درونی استفاده میشود. 2- رفتار با تقویتهای مستقیم و تقلیدی شکل میگیرد.
4) از دیدگاه شناختی (ارگانیسمی): طرفدار اصلی این دیدگاه ژان پیاژه است. نظر او حاکی از ان است که فرد در محیط بر یکدیگر تأثیر میگذارند به عبارت دیگر، بین فرد در محیط تعادل روی میدهد. که فرد غیرفعال نموده بلکه در مقابل جنبههای یعنی از محیط کاملاً فعال است.
اصول پایه: رشد شامل عملکرد افراد بر روی محیط زندگی خود است. فرد یک موجود کنشی است به تغییرات کمی و کیفی اعتقاد دارند.
در نظر پیاژه فرآیند رشد شامل نمو زیستی، تجارب کودکان و انتقال اجتماعی اطلاعات و نگرشهای بزرگسالان به ویژه والدین به فرزندان میباشد.
کودکان برای ایجاد حالت تعادل بین محیط و خود تمایل ذاتی دارند.
5) دیدگاه پردازش اطلاعات: در دیدگاه پردازش اطلاعات، پژوهشگران سعی میکنند رفتار را براساس فرآیندهای ادراکی- شناختی توضیح دهند. این دیدگاه بر اساس مدل کامپیوتر و مغز انسان طراحی شده است. رفتارگرایان به واسطهی تأکید به ارتباط محرک و پاسخ، بازخورد و آگاهی از نتایج در این دیدگاه تأثیر قابل توجهی گذاشتند. اطلاعات از طریق زنجیرهای از عملکردها و دستکاریها منجر به پاسخ میشود (حرکت)
اصول پایه: فرد یک موجود واکنشی میدانند و به تغییرات کیفی متمرکز میشوند.
6) دیدگاه بومشناختی: (ecological perspective)
این دیدگاه تأکید زیادی بر روابط بین فرد و محیط دارد. در این دیدگاه در شاخهی متفاوت با هم وجود دارد که یکی بر روی ادراک و دیگری بر روی کنترل و هماهنگی حرکتی تأکید و تمرکز دارند.
در مقابل دیدگاه بالیدگی، این دو شاخه رشد حرکتی را ناشی از سیستمهای زیادی میدانند و آن را تنها به سیستم عصبی مرکزی نسبت نمیدهند.
دیدگاه بومشناختی قائل بر این است که یک عامل مرکزی کاملاً حرکت را پوشانیده و بر آن سایه افکنده است. ادراک از محیط، به طور مستقیم انجام میشود و عضلات در گردهمایی تجمع پیدا میکنند تا تصمیمات لازم از طرف مغز را کاهش دهند.
الف) دیدگاه سیستمهای پویا: پیتر کالگر، اسکات کلسو و میش تبردی این نظریه را در زمینهی کنترل و هماهنگی حرکتی توصیف کردند. آنان معتقدند که سیستمهای متعدد فیزیکی وشیمیایی رفتار را تا میزان معینی محدود میکند. در این صورت تعداد نامحدودی از احتمالات به یک مجموعهی قابل تنظیم منحصر میشود. تجمع عضلات میتواند بدون فرمانهای جزئی و تفصیلی عصبی از سیستم عصبی مرکزی که در صورت نامحدود بودن احتمالات رفتاری ضروری است. عامل هماهنگ کردن حرکات باشد. تجمع عضلات که برای کار در وضعیت ویژهای حاصل میشود ساختار هماهنگ نامیده میشود.
1) احتمال خودسازمانی همزمان یا همایش سیستمهای بدن نخستین اصل نظریهی سیستمهای پویاست.
حرکت ناشی از عوامل ذیل است:
1) خودسازمانی سیستمهای بدن
2) ماهیت محیط اجرا کننده
3) تقاضاهای مربوط به انجام حرکت
در این دیدگاه روابط نزدیکی بین فرد و محیط و حرکت ملاحظه میشود.
2) افراد از سیستمهای بسیار پیچیده و هماهنگ تشکیل میشوند. حتی سادهترین حرکت مستلزم هماهنگی سیستمهای زیادی است.
(سیستم عضلانی- سیستم اسکلتی- سیستم قامت- سیستمهای حسی و ادراکی- ...)
سیستمهای بدن با یکدیگر رشد نمیکنند. برخی به تندی بالیده میشوند و بعضی به کندی رشد میکنند. کودک زمانی میتواند مهارت جدیدی (مانند راه رفتن) را ارجا کند که کندترین سیستمهای لازم برای اجرای آن مهارت به درجه معینی از رشد رسیده باشند. میتوان هر سیستم یا سیستمهایی از این قبیل را به عنوان کنترلکنندهی میزان رشد برای آن مهارت شناخت. زیرا رشد آن سیستم در آن زمان، میزان رشد را کنترل میکند. مثلاً در مورد راه رفتن، قدرت عضلانی کنترلکنندهی میزان رشد است زیرا باید به فلات معینی برسد تا کودک راه رفتن را آغاز کند.
اصول نظریهی سیستمهای پویا با اصول نظریهی بالیدگی تفاوت بسیاری دارد.
3) ماهیت غیرمداوم رشد تغییرات کیفی در عملکرد مهارت ممکن است غیرمداوم باشد حتی اگر با عامل افزایشی یا کاهشی مداوم مانند سرعت همراه شود.
رشد دارای ماهیت غیرمداوم است. لذا الگوهای حرکتی جدید به جای الگوهای قدیمی قرار میگیرند.
دیدگاه سیستمهای پویا، رشد را به عنوان رشد موازی سیستمها میداند. هر سیستم دورهی رشد خود را دارد سیستمی که دیرتر رشد میکند ممکن است به عنوان کنترلکننده، میزان رشد عمل کند و میزان رشد فرد را محدود سازد.
دیدگاه سیستمهای پویا به تغییرات سیستمها در پیری نیز میپردازد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
ارزشیابی از درس
شیوه های ارزش یابی
چند نکته ی اساسی در ارزش یابی
ابزار اندازه گیری
شیوه نامه ارزشیابی درس تربیت بدنی دوره ابتدایی (دو نوبته)
مقدمه:
فصل اول: اهداف
فصل دوم: کلیات
فصل سوم: شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی برای پایه های دوم و سوم
فصل چهارم:
شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی برای پایه های چهارم و پنجم
شیوه نامه ارزشیابی درس تربیت بدنی دوره تحصیلی راهنمایی
مقدمه:
فصل اول: اهداف
فصل دوم: کلیات
فصل سوم: شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی
شیوه نامه ارزشیابی درس تربیت بدنی برای دوره تحصیلی نظری و مهارتی
مقدمه:
فصل اول: اهداف
فصل دوم: کلیات
فصل سوم: شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی (1)
فصل چهارم:
شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی (2) و (3)
ارزشیابی از درس
شیوه های ارزش یابی
رویکرد اساسی درس تربیت بدنی، فراهم کردن زمینه های ارتقای سطح آمادگی جسمانی و سلامتی دانش آموزان و ویژگی های شخصیتی مثبت از طریق فعالیت فردی و گروهی است و در این مهم حرکت به عنوان ابزاری جهت دست یابی به هدف عمل می کند.
بدیهی است ارزش یابی این درس، تحت تأثیر رویکرد آن قرار می گیرد. بدین معنا که ارزش یابی در درجه ی اول وسیله است که به طور مستمر بازخوردهایی را فراهم می آورد تا دانش آموزان از نقاط ضعف خود مطلع شوند و با دریافت راه حل های مناسب آموزشی، گام های مؤثری در زمینه ی دست یابی به سلامت جسمانی بردارند.
از طرف دیگر، بازخوردهای دریافتی به اصلاح روند آموزش و روش تدریس منجر می شود و به این ترتیب، ارزش یابی خود وسیله ای در جهت ارتقای سطح سلامتی است.
چند نکته ی اساسی در ارزش یابی
الف- دروس شناختی که فرصتی را برای تعامل بین دبیر و دانش آموزان و هم چنین دانش آموزان با یک دیگر درباره ی مفاهیم اساسی هم چون آمادگی جسمانی، مهارت های ورزشی، ایمنی در ورزش، بهداشت و تغذیه ی ورزشی و هدف های تربیت بدنی به شکل نظری فراهم می کند.
ب- دروس مهارتی که با محور قرار گرفتن دبیر محترم تربیت بدنی، رفتارهای دانش آموزان تحت نظارت قرار می گیرند و با یادآوری مباحث آموخته شده در کلاس دانشی، به شکل تذکر هدایت و مدیریت می شوند. زمان برگشت به حالت اولیه نیز فرصت مناسبی است که تذکرات به شکل مبسوط تر ارائه و عادات مناسب و شایسته جایگزین شوند.
ابزار اندازه گیری
آزمون های مورد استفاده در درس تربیت بدنی عبارت اند از:
روش ارزش یابی انواع ارزش یابی
در درس تربیت بدنی از دو نوع ارزش یابی مستمر و پایانی استفاده می شود.
شیوه نامه ارزشیابی درس تربیت بدنی دوره ابتدایی (دو نوبته)
مقدمه:
با عنایت به آیین نامة امتحانات دوره های ابتدایی و راهنمایی تحصیلی مصوب ششصد و پنجاه و سومین جلسه شورای عالی آموزش و پروش مورخ 17/6/79 و در جهت ایجاد هماهنگی در شیوه ارزشیابی درس تربیت بدنی در دوره ابتدایی شیوه نامه ارزشیابی آن به شرح ذیل تدوین و جهت اجرا در مدارس کشور ارائه می گردد.
فصل اول: اهداف
فصل دوم: کلیات
ماده 1 : نمره ارزشیابی مستمر با توجه به میزان مشارکت دانش آموزان در فعالیت های یادگیری، نحوه اجرای مهارت های (بنیادی – ورزشی) آموزش داده شده و بررسی فعالیت های مرتبط با درس خارج از کلاس تعیین می شود.
ماده 2 : چنانچه دانش آموزی به علت مشکلات ویژه جسمی توانایی انجام بعضی از فعالیتهای عملی را نداشته باشد از امتحان آن بخش معاف و نمرة آن به سایر بخش های عملی که قادر به انجام آن می باشد اختصاص می یابد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده:
آشنایی با چند مهارت از فوتبال :
پاس دادن: پاس دادن یکی از اصول کار فوتبال است. حفظ توپ توسط یک تیم که غابلاً توسط ارسال توپ انجام می گیرد به تیم خودی روحیه می بخشدو روحیه حریف را تضعیف می نماید . برای هرگونه برنامه تاکتیکی یا کار گروهی نیاز به ارسال توپ یا پاس می باشدو ویژگی های یک پاس خوب.
دقت درپاس : پاسی که ارسال می باشد باید به فضای مناسب یارخودی و یا به پای او برسد .
زمان پاس : پاسی که برای یار ارسال می شود باید در زمان مناسب و هماهنگ به یار خودی برسد.
شدت پاس : پاس ارسال شده باید با سرعت مناسب ارسال شود تا توسط حریف قطع نگرددویار خودی به خوبی بتواند آن را کنترل کند.
فریب در پاس : بهتر است قبل از ارسال پاس ، پاس دهنده با بدن یک حرکت فریبنده داشته باشدو سپس توپ را ارسال نماید .
زاویه پاس : پاسی که داده می شود نسبت به فاصله ا ی که مدافع از گیرنده پاس دارد باید زاویه مناسب داشته باشد.
ضرب بغل پا : ضرب بغل پا دقیق ترین ضربه در فوتبال می باشد،زیرا نقطه تماس پا با توپ به نسبت سایرضربات زیادی دارد .ضربات بغل پا غالباً به صورت زمینی ارسال می شود. بنابراین دریافت و کنترل آن توسط همبازی ساده می باشد این ضربه برای مسافت های کوتاه یک ودوهای سریع، سرعت دادن به بازی ، ضربات پنالتی و شوتهای نزدیک که نیاز به دقت دارد کاربرد پیدا می کند .
نکات قابل توجه درمورد ضربه بغل پا :
محل تماس پا با توپ قسمت داخلی گودی پا می باشد.
محل تماس پا با توپ روی توپ در قسمتی نیمه پشتی وسط توپ می باشد.
پای تکیه به هنگام ضربه موازی با توپ و با فاصله ۵ تا ۱۰ سانتی متر، کنار توپ قرار می گیرد، درحالی که از ناحیه زانو ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
هنگام ضربه مچ پای عمل کننده درحالت زاویه ۹۰ درجه منقبض و قفل می شود .
پای عمل کننده درحالیکه درمفصل زانو چرخش خارجی دارد عقب کشیده می شود .
مفصل زانو پای عمل کننده حدوداً ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
به هنگام زدن ضربه پای عمل کننده از عقب بدن به جلوآورده شده ،حرکت روبجلوی خودرا پس از تماس با توپ نیز ادامه می دهد .
به هنگام زدن ضربه بالاتنه و سر تا حدودی روی توپ خم شده ودست ها هماهنگ با پاها وبالا تنه به حفظ تعادل بدن کمک می نماید.
تمرینات پیشنهادی جهت ارائه ضربه بغل پا توسط دانش آموزان :
دانش آموزان درگروه های دونفره روبروی هم از حالت ثابت توپ را برای یکدیگر با فاصله ۷-۶متر به هم ارسال می کنند.
دانش آموزان تمرین شماره یک را بدون کنترل و ثابت کردن توپ، تمرین کنند .
دانش آموزان تمرین ۱و۲ را با پای غیربرتر تمرین کنند .
دانش آموزان پاس بغل پا را بدون کنترل همراه با حرکت به جلو و به سمت توپ و تعیین مکان درگروه های ۴ نفره تمرین کنند.
کنترل بغل پا : درحین بازی فوتبال شرایطی وجود دارد که ایجاب می کند تا بازیکن توپ در حال حرکت را از حرکت بازداشته تا تحت اختیارخود قرار دهد . پس ازاین مرحله قادراست تاجهت ایفای عمل بعدی ،شوت ، پاس ، دریبل و… عمل نماید .
کنترل بغل پا بیشتر برای توپهای زمینی بکارمی رود ، با این وجود توپهای قوس دار وبلند نیز می تواند باداخل پا کنترل گردد .
نکات موردتوجه درکنترل بغل پا :
محل تماس وبرخورد توپ با پا قسمت گودی پا ونیمه پشتی توپ می باشد .
به هنگام کنترل پای کنترل کننده حدوداً ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر جلوترازپای تکیه به استقبال توپ رفته ، به محض تماس توپ با پا ، پا به عقب کشیده می شود .
به هنگام کنترل ، پای عمل کننده ازناحیه مفصل ران چرخش خارجی داشته ومفصل زانونیز اندکی خمیدگی دارد .
تمرینات پیشنهادی برای کنترل توپهای زمینی با داخل پا :
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل می کنند .
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل نموده وپس ازایجاد زاویه با پای دیگرتوپ را ارسال می نمایند .
سه نفره ، نفر وسط یکبار ازیار مقابل وبار دیگرپس ازبرگشت ازیارسمت دیگر توپ را کنترل وارسال می نماید .
چهارنفره ، کنترل وارسال توپ درحال حرکت وقرارگرفتن درعقب صف روبرو .
ضربه سر: ازتکنیک های رایج درفوتبال است که به دوصورت دفاعی وحمله ا ی قابل اجرا است .
درضربات سربه صورت دفاعی نکات زیرباید مد نظرقرار گیرند :
عضلات گردن منقبض وسر ثابت است .
هنگام ضربه چشمها کاملاً بازاست .
محل تماس توپ وسر قسمت جلو پیشانی دررستنگاه مو، به قسمت زیر وپشت توپ است .
قبل ازضربه بالاتنه به عقب متمایل شده وزانوها اندکی خمیده است . همزمان با تماس توپ با پیشانی قوس کمر وخمیدگی زانوها صاف شده وبه توپ نیرو وارد می شود .
درضربات سر به صورت حمله ا ی ، این نکات باید مد نظرقرار گیرد :
بالاتنه ضمن چرخش به راست یا چپ ، به سمت عقب قوس پیدا می نماید .
ستون فقرات ازناحیه مهره های گردن به سمت چپ یا راست چرخش پیدا می کنند .
ضربه سر حمله ا ی یا دفاعی می تواند همراه با پرش یا بدون پرش انجام گیرد .
محل تماس توپ با سر ناحیه پیشانی به بالای توپ است .
به هنگام تماس سربا توپ بدن روی پای موافق جهت ارسال توپ منتقل می گردد .
تمرینات پیشنهادی برای ضربات سر :
۱-دانش آموزان توپ را با دودست گرفته وبا چشمان بازآهسته توپ را به پیشانی می زند، بدون اینکه توپ ازدست ها رها گردد .
۲-دانش آموزان توپی را که با دودست گرفته به پیشانی زده تا توپ پس ازبرخورد با پیشانی مسافتی را درفضا طی نماید وبه نفرمقابل برسد .
۳-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود درجلوگرفته ، دانش آموزدیگر به توپ باپیشانی ضربه میزند.
۴-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود بین دودست گرفته ودانش آموزدیگر به هوا پریده و ضربه سرمی زند .
۵-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرند یک نفر توپ را با دست پرتاب می نماید تایارمقابل با ضربه سربه اوتوپ را برگرداند .
۶-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرندوفقط باضربه سر به هم پاس دهند .
۷-دانش آموزان درگروه های سه نفری بایستند یک نفر بادست توپ راپرتاب کرده ودیگری به نفر سوم باسرتوپ را پاس می دهد ، این حرکت درجهت چرخش عقربه های ساعت وبرعکس تکرار گردد .
آشنایی با وسایل وتجهیزات تنیس روی میز
میز، توپ ، توروراکت ازوسایل اصلی این رشته میباشدکه زیلاًًبه توضیحات مختصردرمورد آنان می پردازیم .
« میز» سطح فوقانی میز که سطح بازی نامیده می شود مستطیلی است به طول cm 274 وبه عرض cm 5/152 وارتفاع cm 76 ازسطح زمین . سطح بازی باید دارای رنگی یکدست ، تیره ومات باشد وخط سفیدی به عرض cm 2 درامتداد لبه های آن به منظور مشخص کردن حدود میزی باشد ، رنگ میز می تواند آبی تیره یا سبزتیره ومات باشد .
خطوط کلی درعرض میزقرار گرفته اند ازخطوط انتهایی یا عرضی وخطوطی که درطول میز قرار دارند خطوط طولی یا کناری نامیده می شوند . هرمیز به وسیله خط سفیدی به عرض mm 3 وبه موازات خطوط کناری به نام خط میانی به دو قسمت مساوی جهت بازیهای دوبل تقسیم می شود . میزازهر جنسی می تواند باشد مشروط براینکه اگرتوپ استانداردی را ازفاصله cm 30 روی آن رها کنیم حدود cm 23 بالا بیاید . رنگ میز آبی ویا سبز ودرهر حالت تیره ومات می باشد .
« مجموعه تور »
مجموعه تورشامل تور ، طناب ( آویز ) ودومیله نگهدارنه توپ می باشد . طول تور cm 183 وارتفاع تور cm 25/15 می باشد وحد خارجی دوپایه تورنیزباید به همین اندازه cm 25/15 خارج ازخطوط کناری باشد وبه وسیله طناب ویا آویز به دومیله نگهدارنده متصل خواهد بود .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:35
چکیده:
آشنایی با چند مهارت از فوتبال :
پاس دادن: پاس دادن یکی از اصول کار فوتبال است. حفظ توپ توسط یک تیم که غابلاً توسط ارسال توپ انجام می گیرد به تیم خودی روحیه می بخشدو روحیه حریف را تضعیف می نماید . برای هرگونه برنامه تاکتیکی یا کار گروهی نیاز به ارسال توپ یا پاس می باشدو ویژگی های یک پاس خوب.
دقت درپاس : پاسی که ارسال می باشد باید به فضای مناسب یارخودی و یا به پای او برسد .
زمان پاس : پاسی که برای یار ارسال می شود باید در زمان مناسب و هماهنگ به یار خودی برسد.
شدت پاس : پاس ارسال شده باید با سرعت مناسب ارسال شود تا توسط حریف قطع نگرددویار خودی به خوبی بتواند آن را کنترل کند.
فریب در پاس : بهتر است قبل از ارسال پاس ، پاس دهنده با بدن یک حرکت فریبنده داشته باشدو سپس توپ را ارسال نماید .
زاویه پاس : پاسی که داده می شود نسبت به فاصله ا ی که مدافع از گیرنده پاس دارد باید زاویه مناسب داشته باشد.
ضرب بغل پا : ضرب بغل پا دقیق ترین ضربه در فوتبال می باشد،زیرا نقطه تماس پا با توپ به نسبت سایرضربات زیادی دارد .ضربات بغل پا غالباً به صورت زمینی ارسال می شود. بنابراین دریافت و کنترل آن توسط همبازی ساده می باشد این ضربه برای مسافت های کوتاه یک ودوهای سریع، سرعت دادن به بازی ، ضربات پنالتی و شوتهای نزدیک که نیاز به دقت دارد کاربرد پیدا می کند .
نکات قابل توجه درمورد ضربه بغل پا :
محل تماس پا با توپ قسمت داخلی گودی پا می باشد.
محل تماس پا با توپ روی توپ در قسمتی نیمه پشتی وسط توپ می باشد.
پای تکیه به هنگام ضربه موازی با توپ و با فاصله ۵ تا ۱۰ سانتی متر، کنار توپ قرار می گیرد، درحالی که از ناحیه زانو ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
هنگام ضربه مچ پای عمل کننده درحالت زاویه ۹۰ درجه منقبض و قفل می شود .
پای عمل کننده درحالیکه درمفصل زانو چرخش خارجی دارد عقب کشیده می شود .
مفصل زانو پای عمل کننده حدوداً ۱۰ تا ۲۰ درجه خمیدگی دارد.
به هنگام زدن ضربه پای عمل کننده از عقب بدن به جلوآورده شده ،حرکت روبجلوی خودرا پس از تماس با توپ نیز ادامه می دهد .
به هنگام زدن ضربه بالاتنه و سر تا حدودی روی توپ خم شده ودست ها هماهنگ با پاها وبالا تنه به حفظ تعادل بدن کمک می نماید.
تمرینات پیشنهادی جهت ارائه ضربه بغل پا توسط دانش آموزان :
دانش آموزان درگروه های دونفره روبروی هم از حالت ثابت توپ را برای یکدیگر با فاصله ۷-۶متر به هم ارسال می کنند.
دانش آموزان تمرین شماره یک را بدون کنترل و ثابت کردن توپ، تمرین کنند .
دانش آموزان تمرین ۱و۲ را با پای غیربرتر تمرین کنند .
دانش آموزان پاس بغل پا را بدون کنترل همراه با حرکت به جلو و به سمت توپ و تعیین مکان درگروه های ۴ نفره تمرین کنند.
کنترل بغل پا : درحین بازی فوتبال شرایطی وجود دارد که ایجاب می کند تا بازیکن توپ در حال حرکت را از حرکت بازداشته تا تحت اختیارخود قرار دهد . پس ازاین مرحله قادراست تاجهت ایفای عمل بعدی ،شوت ، پاس ، دریبل و… عمل نماید .
کنترل بغل پا بیشتر برای توپهای زمینی بکارمی رود ، با این وجود توپهای قوس دار وبلند نیز می تواند باداخل پا کنترل گردد .
نکات موردتوجه درکنترل بغل پا :
محل تماس وبرخورد توپ با پا قسمت گودی پا ونیمه پشتی توپ می باشد .
به هنگام کنترل پای کنترل کننده حدوداً ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر جلوترازپای تکیه به استقبال توپ رفته ، به محض تماس توپ با پا ، پا به عقب کشیده می شود .
به هنگام کنترل ، پای عمل کننده ازناحیه مفصل ران چرخش خارجی داشته ومفصل زانونیز اندکی خمیدگی دارد .
تمرینات پیشنهادی برای کنترل توپهای زمینی با داخل پا :
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل می کنند .
دانش آموزان درگروه های دونفره ، روبروی هم توپ را کنترل نموده وپس ازایجاد زاویه با پای دیگرتوپ را ارسال می نمایند .
سه نفره ، نفر وسط یکبار ازیار مقابل وبار دیگرپس ازبرگشت ازیارسمت دیگر توپ را کنترل وارسال می نماید .
چهارنفره ، کنترل وارسال توپ درحال حرکت وقرارگرفتن درعقب صف روبرو .
ضربه سر: ازتکنیک های رایج درفوتبال است که به دوصورت دفاعی وحمله ا ی قابل اجرا است .
درضربات سربه صورت دفاعی نکات زیرباید مد نظرقرار گیرند :
عضلات گردن منقبض وسر ثابت است .
هنگام ضربه چشمها کاملاً بازاست .
محل تماس توپ وسر قسمت جلو پیشانی دررستنگاه مو، به قسمت زیر وپشت توپ است .
قبل ازضربه بالاتنه به عقب متمایل شده وزانوها اندکی خمیده است . همزمان با تماس توپ با پیشانی قوس کمر وخمیدگی زانوها صاف شده وبه توپ نیرو وارد می شود .
درضربات سر به صورت حمله ا ی ، این نکات باید مد نظرقرار گیرد :
بالاتنه ضمن چرخش به راست یا چپ ، به سمت عقب قوس پیدا می نماید .
ستون فقرات ازناحیه مهره های گردن به سمت چپ یا راست چرخش پیدا می کنند .
ضربه سر حمله ا ی یا دفاعی می تواند همراه با پرش یا بدون پرش انجام گیرد .
محل تماس توپ با سر ناحیه پیشانی به بالای توپ است .
به هنگام تماس سربا توپ بدن روی پای موافق جهت ارسال توپ منتقل می گردد .
تمرینات پیشنهادی برای ضربات سر :
۱-دانش آموزان توپ را با دودست گرفته وبا چشمان بازآهسته توپ را به پیشانی می زند، بدون اینکه توپ ازدست ها رها گردد .
۲-دانش آموزان توپی را که با دودست گرفته به پیشانی زده تا توپ پس ازبرخورد با پیشانی مسافتی را درفضا طی نماید وبه نفرمقابل برسد .
۳-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود درجلوگرفته ، دانش آموزدیگر به توپ باپیشانی ضربه میزند.
۴-دانش آموزان توپ رادرارتفاع سرخود بین دودست گرفته ودانش آموزدیگر به هوا پریده و ضربه سرمی زند .
۵-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرند یک نفر توپ را با دست پرتاب می نماید تایارمقابل با ضربه سربه اوتوپ را برگرداند .
۶-دانش آموزان دویه دو روبروی هم قرار بگیرندوفقط باضربه سر به هم پاس دهند .
۷-دانش آموزان درگروه های سه نفری بایستند یک نفر بادست توپ راپرتاب کرده ودیگری به نفر سوم باسرتوپ را پاس می دهد ، این حرکت درجهت چرخش عقربه های ساعت وبرعکس تکرار گردد .
آشنایی با وسایل وتجهیزات تنیس روی میز
میز، توپ ، توروراکت ازوسایل اصلی این رشته میباشدکه زیلاًًبه توضیحات مختصردرمورد آنان می پردازیم .
« میز» سطح فوقانی میز که سطح بازی نامیده می شود مستطیلی است به طول cm 274 وبه عرض cm 5/152 وارتفاع cm 76 ازسطح زمین . سطح بازی باید دارای رنگی یکدست ، تیره ومات باشد وخط سفیدی به عرض cm 2 درامتداد لبه های آن به منظور مشخص کردن حدود میزی باشد ، رنگ میز می تواند آبی تیره یا سبزتیره ومات باشد .
خطوط کلی درعرض میزقرار گرفته اند ازخطوط انتهایی یا عرضی وخطوطی که درطول میز قرار دارند خطوط طولی یا کناری نامیده می شوند . هرمیز به وسیله خط سفیدی به عرض mm 3 وبه موازات خطوط کناری به نام خط میانی به دو قسمت مساوی جهت بازیهای دوبل تقسیم می شود . میزازهر جنسی می تواند باشد مشروط براینکه اگرتوپ استانداردی را ازفاصله cm 30 روی آن رها کنیم حدود cm 23 بالا بیاید . رنگ میز آبی ویا سبز ودرهر حالت تیره ومات می باشد .
« مجموعه تور »
مجموعه تورشامل تور ، طناب ( آویز ) ودومیله نگهدارنه توپ می باشد . طول تور cm 183 وارتفاع تور cm 25/15 می باشد وحد خارجی دوپایه تورنیزباید به همین اندازه cm 25/15 خارج ازخطوط کناری باشد وبه وسیله طناب ویا آویز به دومیله نگهدارنده متصل خواهد بود .