450 ص
امروزه مسأله بزهکاری اطفال و نوجوانان، از جمله مسائل بغرنج اجتماعی است که فکر اکثر دانشمندان را به خود مشغول داشته است. درباره علل افزایش بزهکاری در روزگار کنونی؛ عقاید مختلفی ابراز شده است. پاره ای از محققین ازدیاد جرم و جنایت را در جهان امروز از خصوصیات کنونی جوامع متمدن دانسته و معتقدند که به همان نسبت که بشر به سوی ترقی و تکامل صنعتی و مادی پیش می رود و از معنویت دور می شود، به همان نسبت نیز تبهکاری، قانون شکنی، بزهکاری و ارتکاب اعمال ضد اجتماعی توسعه و گسترش یافته و از سکون و آرامس معنوی در اینگونه اجتماعات کاسته می شود.
بعضی از صاحب نظران نیز افزایش تبهکاری در جوامع کنونی را ناشی از «سستی اعتقادات مذهبی و فتور ایمانی به مبدأ» دانسته چنین استدلال می کنند که بر اثر فروریختن اعتقادات و ضعف اخلاقی در جوامع شهرنشین «وجدان» که پلیس باطنی هر یک از افراد بشری است در اینگونه افراد دچار ضعف گشته و نمی تواند وظیفه اساسی خود را که پایداری از نیکی ها و پیش گیری از بدی هاست، به نحو کامل و شایسته ای به انجام رساند.
بالاخره جمعی دیگر از اندیشمندان به این نتیجه رسیده اند که آنچه طفل بزهکار را به سوی بزهکاری سوق می دهد معلول دو دسته از عوامل جرم زاست : عوامل بزه ای داخلی و عوامل بزه ای خارجی.
عوامل بزه ای داخلی ناشی از ساختمان جسمی و روانی اطفال می باشد از قبیل : عوامل مادرزادی، عوامل ناشی از وراثت، عوامل ناشی از زایمان، ضربه های مغزی، طرز کار ترشحات غدد داخلی، عوامل متعدد روانی از قبیل نوروز، پیسکوز، پریشان روانی و امثال آنها که در پیدایش بزهکاری اطفال و انحرافات آنان مؤثرند.
عوامل بزه ای خارجی که ناشی از عوامل خانوادگی، فرهنگی و اجتماعی است.(1)
گفتار اول
شکل گیری شخصیت بزهکار
شخصیت یک فرد یک «ساختار ایستایی»داده شده در آن لحظه است که شخص مورد آزمون، مرتکب جرم شده است، به عکس «ساختار پویا» است که تدریجاً در طی دوران شکل گیری شخصیت بوجود آمده و تا حدود 25 سالگی، و از آن پس تحت نفوذ عوامل گوناگون تحول آن تداوم می یابد.
*دکترین فلسفی مادرزادی بودن یا ناپایداری زمینه اگرچه این نکته حقیقت دارد که امروزه دیگر جرم شناسان پدیده مادرزادی بودن بزهکاری باور ندارند، مع ذلک بعضی چنین اندیشیده اند که بر اثر عوامل گوناگون، زمینه خیلی سست تر و ناپایدار می شود و بدین سان آستانه بزهکاری را به نحوی مستقیم پاین می آورند و شخص را در برابر تأثیرات جرم زای محیط در شکل گیری و تحول شخصیت او حساس تر می سازند و از آنجا اهمیت مفهوم «زمینه» در جرم شناسی آشکار می شود.
مفهوم زمینه در شرایط زیست – روانی برای فعالیت بزهکار خلاصه می شود.
این مفهوم مخصوصا متضمن خصائص ارثی و مادرزادی فرد است، هم چنین تغییراتی را در بر می گیرد که در طول زندگی به وسیله ارگانیسم تحت تأثیرات بدنی یا روانی متحمل می شود.
در حوزه زیست شناسی ادعا می شود اولا میان وراثت کروموزومی، نژاد، شرایط بهداشتی قبل و بعد از تولد، جنس، سن و ارتکاب جرم رابطه وجود دارد و مجرم از نظر جسمانی از فرد طبیعی عقب افتاده تر است و ثانیا تمایل به ارتکاب جرم و قانون شکنی به ان قسمت مغز مربوط است که نیازهای عاطفی، برنامه ریزی، تصمیم گیری، توجیه و تعدیل ها و نیروی انگیزه را کنترل می کند. اضافه بر این در مغز افراد متمایل به جرم در قسمت زیست خشونت نوعی ماده شیمیایی محرک به شکل فعال تر ملاحظه می شود و به علاوه تفاوت هایی نیز در قسمت فوق چشمی مغز انان مشهود است که در قسمت تنظیم رفتار مؤثر می افتد.(2)
هر فرد دارای خصوصیات بیولوژیکی ویژه ای است. بعضی از این خصوصیات با افراد دیگر همنوع فرد مشترک هستند که شاید بتوان تکامل و بقای آنها را به عنوان جزئی از گنجینه رفتاری انسان ها از ارزش انها در حفظ و بقای آنها را به عنوان جزئی از گنیجینه رفتاری انسان ها از ارزش آنها در حفظ و بقای آنها را به عنوان جزئی از گنجینه رفتاری انسان ها از ارزش آنها در حفظ و بقای نوع ناشی دانست.
بازتاب های ساده، پرهیز از محرک های دردناک و گریز از خظر نمونه هایی از این رفتارهای ژنوتیپی هستند که عمدتا از موهبت ذاتی و ارثی سرچشمه می گیرند. خصوصیات دیگری از قبیل آستانه تحمل درد، حساسیت اتونومیک، شیوه رفتار به نظر می رسد بیشتر جنبه هایی از فردیت فنوتیپی شخص هستند. بسیاری از خصویات فرد احتمالا از هنگام تولد با او هستند و می توان آنها را به عنوان نتیجه ترکیب ژن های رسیده از پدر و مادر و ارثی دانست. جز در مورد همشکلان یکسان، هر فرد از لحاظ ترکیب دقیق خصوصیات ارثی با افراد دیگر فرق دارد و محققان رفتار باید این تفاوت های فردی را در نظر داشته باشند. اگرچه علم توارث در سال های اخیز پیشرفت زیادی کرده است، ما هنوز به اندازه کافی در این زمینه اطلاعات نداریم تا بتوانیم بین عوامل ژنوتیپی (ناشی از وراثت) و فنوتیپی (ناشی از محیط) کاملا فرق بگذاریم.
به علت این نقص معلومات، تمام جنبه های رفتاری که ظاهراً از بدو تولد با فرد هستند به عنوان عوامل سرشتی نام برده می شوند. در این مرحله از تاریخ ما قدرت آن را نداریم که عوامل سرشتی را قبل از بروز آنها تحت نفوذ درآوریم. اگرچه تا حدودی می توانیم بعدا بعضی از آنها را تغییر داده و تحت کنترل ارادی خود درآموریم. به این ترتیب، یک فرد می تواند یاد بگیرد که بر خلاف تمایلات سرشتی خود در مقابل محرک های دردناک یا حاکی از خطر عکس العمل مثبت نشان دهد، میزان تحمل خود را در برابر درد افزایش دهد، یا پاسخ های خودکاری از قبیل ضربان قلب و فشار خون خود را تغییر دهد.(3)
به بیان دیگر که با زبان ژنتیک گفتگو می شود و به ژن غالب و بارز از یک سو و ژن مغلوب و نهفته از دیگر سو توجه می شود، بزهکاری اکتسابی و ثمره فاسد جامعه و معاشرت با اشخاص ناباب و بدان جلوه گر شده است. آنچه استنباط می شود که اگر بشر به حال خود رها می شد احتمالا در جبر بیولوژیکی و روانی با خسران کاری خود به پرتگاه سقوط و انحطاط و زوال می افتاد. فلسفه تشریع برای رهایی انسان از جبر جنائی و اعتلای به مقام حریت و انسانیت است.
چزار لمبروز در سال 1876 در کتاب معروف خود «مرد جنایتکار» وجود «جانیان مادرزادی» را پذیرفته است که حیات این گروه از تبهکاران از راه وراثت وقف بر جنایت است. این دسته از جنایتکاران در مسیر «تکامل انواع» متوقف مانده اند و همانگونه که چارلز داروین بیان داشته : جنایتکاران مادزادی نمایشگر قدیمی ترین انواعی هستند که در مسیر تکامل آنان انسان های به هنجار پدید آمده اند. لومبروزو، از دیگر سو خصوصیات مربوط به سیماشناسی و روانی جنایتکاران را با افراد وحشی که در مقایسه با انسان های متمدن از مسیر تکامل بر کنار مانده اند مقایسه می کرد و اوصاف مشترک آنان : حرکات غیرعادی و ناگهانی، خشونت و سفاکی، فقدان عواطف لطیف را برمی شمرد و معتقد بود که وراثت در تبهکاری سهمی قاطع دارد و بر اساس پندار او، نه فقط سرنوشت بعضی از آدمیان، بلکه این سرنوشت نامیمون یک میراث تحمیلی و انتقال خصائصی است که به هنگام ولادت از والدین خود به همراه آورده اند و آنان را به کیفر قراردادی متعاقب ساخته است.
165ص
بزهکاری و علل و انگیزه های آن ، از جمله مشکلات اجتماعی است که از دیرباز چشم تیزبین و ذهن روشن محققین و دانشمندان از آن به دور نبوده است . مطالعة پژوهشهای متخصصان علوم انسانی در طی دو سه قرن گذشته نشان می دهد که عده زیادی از آنان همواره وقت خود را مصروف این مهم کرده اند ،تا شاید کشف علل بزهکاری و از میان برداشت عوامل موثردر پیدایش آن راه گشایی در جهت رفع این آفت اجتماعی باشند. افزایش میزان تبهکاری و بزهکاری از نیم قرن پیش یعنی از اواخر قرن نوزدهم وپس از دو جنگ بین الملل اول و دوم ،که منجر به متلاشی شدن خانواده ها وسرگردانی کودکان گردید، مورد بحث محافل بین الملل قرار گرفت. در سال 1984 در اعلامیه حقوق بشر و اعلامیه های سایر سازمانهای بین المللی لزوم توجه به حقوق اساسی و ارزشهای بشری و حفظ حقوق اساسی و ارزشهای بشری وحفظ حقوق حقه کودکان منظور گردید و به رسمیت شناخته شد.
بزهکاری نوجوانان یکی از انواع ناسازگاری زیستی روانی اجتماعی است و چنانکه لاوری میگوید،
سلوک رفتاری که خود شخص را ارضاء نماید ولی مورد پسند جامعه نباشد سلوک دشوار یا بزهکاری و حتی در برخی موارد جنایت نامیده می شود . صرف نظر از قوانین تدوین شده برای این پدیده، بزهکار دیگر به عنوان یک فرد ضد اجتماعی که برای مصالح اجتماع باید مجازات شود شناخته نمی شود، بلکه جوانی است مبتلا به اختلال در رشد شخصیت که بزه وی نیز با توجه به الگوی شخصیتی و تاثیرات خانواده و رفتار و موازین آنها و شرایتی که جرم اتفاق افتاده است ارزشیابی می شود. بطور کلی، عقاید گوناگونی در مورد افزایش بزهکاری ذکر شده است.
کانگر (1983) ازدیاد جرم و جنایت و تشکیل باندهای بزهکاری را توسط نوجوانان از اختصاصات جوامع کنونی دانسته و معتقد است که تحرک جامعه امروزی از قبیل صنعتی شدن کشورها، ازدیاد مهاجرت، نفوذ فرهنگهای مختلف در یکدیگر ،ازدیاد مشکلات اجتماعی، اختلاف طبقاتی و فقر، فقدان اعتقادات مذهبی و اخلاقیات، منازعات خانوادگی، وغیره انگیزهای برونی و درونی نوجوانان را در ارتکاب بزه تشکیل می دهد.
تحقیقات و آمارها روشنگر رو به گسترش نهادن بزهکاری نوجوانان در اکثر جوامع می باشد. طبق گزارش موسسه تحقیق جرم و جنایت آمریکا(1987)، 90 درصد از نوجوانان آمریکایی حداقل یکبار مرتکب بزهکاری شده اند. همچنین آمار منتشره در سال 1984 در ایالت متحده آمریکا نشان می دهد که 50000 نوجوان به جرم ارتکاب بزهکاری در کانون اصلاح و تربیتی نگهداری می شده اند (پاپالیا و الدز، 1985 ، صفحه 617 ).
گزارش دیگری در همین زمینه نشان می دهد که خشونت و تبهکاری در جامعه آمریکا به طرز روزافزونی رو به گسترش نهاده است. به عنوان مثال در سال 1980 میزان جنایت در حدود 148 درصد و شامل بیشتر از 11 تا 13 درصد کل جمعیت آمریکا بوده است، گزارش دیگری از موسسه تحقیق جرم و جنایت در آمریکا نشانگر این مهم بوده است که بین سالهای 1989ـ1980 میزان جنایت 69% ، تجاوزات جنسی 116 درصد. وبالاخره مشاجرات توام با خشونت 102 درصد نسبت به سالهای قبل افزایش داشته است. این آمار بخصوص در مورد بزهکاری نوجوانان هشدار دهنده بوده، و نشان داده است که بین سالهای 1967ـ1958 در حدود 300 درصد سرقت توسط نوجوانان انجام گرفته است. ضمنا با آمار فوق باید 40% تبهکاری و بزهکاریهای گزارش نشده را نیز اضافه کرد . بطور نسبی بغیر از اتحاد جماهیر شوروی ، سایر کشورهای اروپای غربی آمار مشابهی در این زمینه داشته اند . از کشورهای اروپای شرقی آمار دقیقی در زمینه بزهکاری نوجوانان در دست نیست و به نظر می رسد بزهکاری نوجوانان یا بسیار محدود بوده، و یا با معانی دیگری تعبیر شده است(دی فلوئر و دیگران، 1987 ،صفحه 78).
2ـ بیان مساله :
هرگاه صحبت از بزهکار یا ناسازگاری جوانان و نوجوانان یا اجتماع می شود بلافاصله این فکر به خاطر خطور می کند که از چه راه و با چه وسایلی می توان اعمال ضد اجتماعی و نابهنجار این گونه افراد را پیشگیری و یا کنترل نمود؟
امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا، طرق و وسایل خاصی برای این مسئله حاد اجتماعی در نظر گرفته اند که یکی از آنها تربیت مجدد اطفال و نوجوانان در کانونهای اصلاح و تربیت است . ولی باید توجه داشت برای اینکه بتوانیم نوای جوانی را، که در داخل خانواده خود به خوبی تربیت نشده و بر اثر عدم هماهنگی جامعه خویش به صورت یک فرد بزهکار قانون شکن و ضد اجتماع در آمده است مجددا تربیت نموده وبا اصول و موازین حاکم بر اجتماع تطبیق دهیم می بایستی علاوه بر وجود وسایل و تجهیزات لازم ، وقت و فرصت کافی نیز برای این کار در اختیار داشته باشیم که خود دلیلی بر ارائه خدمات آموزشی در محله های بزهکار خیز است .
امروزه این مطلب مسلم است که جوان یا نوجوانی که به سرقت و جیب بری و قاچاق مواد مخدر و نظایر این گونه اعمال ضد اجتماعی عادت کرده است به صرف توقف سه ماه یا شش ماهه در کانون اصلاح و تربیت تغییر روش نخواهد داد و هرگاه از زندان و یا کانون اصلاح و تربیت آزاد شود مجددا چون حرفه و کار شرافتمندانه نمی داند و ترک عادات قدیمی برایش مشکل است به محیط سابق و زندگی فساد آمیز خود مراجعت خواهد کرد .
بنابراین متفکرین و متخصصین اجتماعات غربی با ابداع و استقرار سیستم صدور حکم محکومیت به مدت نا معین مسئله اصلاح و تربیت و نوجوانان را به نحو مطلوب حل کرده و به موازات آن با تشکیل سازمانهای اختصاصی وابسته به دادگاههای اطفال برای استقرار یک نظم نوین در زندگی بی بندوبار نوجوانان بزهکار و ناسازگار راه حل های جدیدی یافته و بدین گونه از فشار بار دادگاه های اطفال نیز به نحو محسوسی کاسته و تعداد پرونده های ناشی از ارتکاب جرم جوانان بزهکار را بطور چشمگیر تقلیل داده اند .
در کشورهای غربی معمولا در جوار دادگاههای اطفال ، موسسات خاصی وجود دارد (کانون اصلاح و تربیت) که عهده دار تربیت اطفال بی سرپرست بوده و قاضی اطفال این گونه کودکان را به آن موسسات تحویل می دهد . تجربه نشان داده است که تشدید مجازاتها از تعداد قرون وسطائی نتوانسته عامل لازم و کافی برای پیشگیری و اجتناب از ارتکاب جرم و تکرار آنها باشد ولی آموزش توسط نهادهای مختلف شهری بر اساس نیازهای خاصی آن محیط ها توانسته نگرش اعضای آن جامعه خاص را تغییر دهد .
بنابراین باید بدنبال روشهای آموزشی و فرآیندهای آگاهی رسانی که موجب جلوگیری از وقوع جرائم می شود، و از راه کشف آن علل که بیشتر از فساد محیط یا از عکس العملهای احساسات و تمایلات ناآگاه مجرم سرچشمه می گیرد ، از وقوع حوادث ناهنجار و جرائم کاست و شخصیتهای معلول و حادثه جو را از بسیاری کارها که سبب اتفاق جرمها می شود منع کرد .
جامعه شناسی کیفری با اندیشه های نو ، افکار جدید و ارزندهای که مربوط به اعاده حیثیت افراد است ، می کوشد تا واقعیت را بصورتی که باید جلوه گر سازد و بی عدالتیهایی را که تا کنون رواج داشته است و باز هم ادامه دارد به وجهی شایسته آشکار نماید .
علم جامعه شناسی کیفری اثبات می کند که بزهکاران حیوانی وحشی نیستند که باید کشته بشوند، میکروب به شماره نمی آیند که باید در نابودیشان کوشید ، زشت و پلید و نابکار و غیر قابل اصلاح نمی باشند که به دیار نیستی رهسپار گردند . بلکه انسانند و می توانند مانند سایرین دارای اندیشه های عالی و منشها و اخلاقیات شایسته باشند و حتی در زمره بهترین انسانها در آیند به همین جهت ریشارد می نویسد :
که فراموش شده است که بزهکاران میکروب نیستند بلکه انسانند و جرم تنها عیب برخی از افراد استثنایی نیست ، بلکه تهدیدی است اخلاقی که بر رفتار همه مردم ، سنگینی خود را تحمیل می کند .
امروزه به خوبی به ثبوت رسیده است که خشونت و اجرای مکافات باعث ستیزه گری بیشتر بزهکاران می شود و هیچگاه و در هیچ زمانی و مکانی خشونت وسیله ارشاد و اصلاح نیست ، بلکه با آ موزش و آگاهی انسانی به اعضای جامعه می توان پیشگیری یا علاج واقعه قبل از وقوع را انجام داد.
ژرژ ویدال بوسیله آمارهایی که از بزهکاران در فرانسه بدست آورد ، اثبات کرد که رقم جرائم در این کشور و پس از اجرای کیفرهای بسیار سنگین افزایش یافت در حالیکه پس از آموزش های خاص مشروط بطور قابل ملاحظه ای کاهش پیدا کرد وبه همین جهت الن کی استاد تعلیم و تربیت در مورد سیاست کیفری صحیح می نویسد :
نرمش و ملایمت در جلسات آموزش به مراتب با ارزش تر از خشونت و شدت عمل است .
سوالات پروژه حاضر عبارتند از :
آیا بین ویژگی های فردی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اخلاقی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های خانوادگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های مذهبی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اقتصادی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های فرهنگی نوجوانان و بزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
آیا بین ویژگی های اجتماعی نوجوانان وبزهکاری رابطه معنی داری وجود دارد ؟
این فایل در قالب ورد وقابل ویرایش در 230 صفحه می باشد.
بیان مساله
مساله اساسی این تحقیق در این است که تاثیر برخی علل و عوامل را بر بزهکاری افراد در کانون اصلاح و تربیت تهران مورد بررسی و سنجش قرار دهیم . و همچنین با توجه به اهمیتی که بزهکاری در جوامع مختلف دارد پیگری و بررسی علل وعوامل این موضوع در اکثر کشور ها حائز اهمیت است لذا در این تحقیق سعی بر این است تا پاره ای از علل و عواملی را که در بزهکاری افراد نقش دارند مورد مطالعه و پژوهش قرار دهیم .
اهمیت و ضرورت تحقیق
همانطوریکه می دانید جامعه ی مادر حال توسعه می باشد و برای توسعه و پیشرفت نیازمند به یک نیروی کار و متخصص که همان جوانان می باشند نیازمندیم که آینده باگامهای جوان ومتاثر از اندیشه ها و طرز تلقی های ایشان رقم زده خواهد شد . ولی متاسفانه مشکلاتی چون بزهکاری و اعتیاد و سرقت و غیره جوانان کشور را در ورطه هلاکت و نابودی می کشاند و مانع پیشرفت جامعه می گردد لذا می بایست عوامل بزهکاری را شناخت و راههایی برای پیشگیری از آن ارائه نمود . و امکاناتی رابرای جلوگیری از این بزهکاری مهیا و فراهم نمود .
اهداف تحقیق
هدف اولیه و اصلی تحقیق حاضر بررسی میزان گرایش افراد به بزهکاری و عوامل موثر بر آن در بین نوجوانان است و در این تحقیق با فراهم کردن زمینه آشنایی نظری با مفاهیم بزهکاری و عوامل خانوادگی و اجتماعی موثر بر بزهکاری و ارائه پیشنهاداتی در زمینه ی پیشگیری از بزهکاری می باشد .
ادبیات تحقیق
بررسی اجمالی مساله بزهکاری و عوامل موثر بر آن
بزه : عبارت است از اقدام به عملی که بر خلاف موازین ، مقررات و قوانین و معیارهای ارزشی و فرهنگی جامعه می باشد .
بزهکار : کسی است که متهم به ارتکاب رفتار ضد اجتماعی و یا قانون شکنی است ولی به علت آنکه به سن قانون ( معمولاً هجده سالگی نرسیده است ) مانند یک مجرم بزرگسال مجازات نمی شود . یا به عبارتی بزهکار کسی است که عمل او حاصل و نتیجه چندین سال نارضایتی از زندگی خانوادگی است . با توجه به اینکه در آن عامل ارث والین ناراضی و خشنود ، فقر و محیط زیست نقش موثر و تعیین کننده ای را دارند .
بزهکاری : مجموعه ای از جرمها است که در یک زمان و مکان معین به وقوع می پیوندد . در واقع بزهکاری شناخت عاملهایی است که جرم ایجاد می کند. یا به عبارت دیگر مطالعه این پدیده مورد بررسی قرار گیرد در حقیقت کلیه پدیده های اقتصادی ، فرهنگی ، بهداشتی ، سیاسی ، مذهبی ، خانوادگی ومانند آنها رادر جامعه شامل می شود .
روش تحقیق
نوع روش مورد استفاده ی این تحقیق پیمایش می باشد و اطلاعات به دست آمده از طریق پرسشنامه محقق ساخت جمع آوری شده است . در پرسشنامه تلاش اصلی محقق در بر گیرنده عوامل فردی وخانوادگی و اجتماعی و اقتصادی و نظارت اجتماع با میزان بزهکاری جوانان می باشد .
نتایج تحقیق
نتیجه این تحقیق از روی آزمونها محاسبه شده و بدست آمده که تمامی فرضیه های موجود در تحقیق مورد تایید واقع شدند و بین متغیر مستقل و متغیر وابسته رابطه معنی داری وجود دارد . و نتیجه اینکه عوامل محیطی ، اجتماعی و اقتصادی هر سه به نحوی در بزهکاری افراد نقش دارند
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
چکیده تحقیق
3
بیان مساله
3
اهمیت و ضرورت تحقیق
3
اهداف تحقیق
4
ادبیات تحقیق
4
روش تحقیق
5
نتایج تحقیق
6
نتیجه گیری کلی
6
پیشگفتار
8
فصل اول
مقدمه
12
بیان مساله
14
سوال آغازین تحقیق
16
سوالات فرعی تحقیق
17
اهمیت و ضرورت موضوع مورد بررسی
18
شناخت علل و عوامل موثر در بزهکاری و اجتناب از آن
19
اهداف کلی تحقیق
20
ادبیات تحقیق
21
بزهکار کیست
23
بی هنجاری
25
انواع جرایم ارتکابی اطفال و نوجوانان
27
جرائمی که در اثر عدم رعایت شئونات اسلامی حادث می گردد
32
ویژگی های نوجوانان بزهکار
34
رفتارهای عادی کودک
37
بزهکاری جوانان و نموجوانان در جامعه
39
عوامل موثر در ارتکاب جرم از سوی جوانان و نوجوانان
41
ضرورت تشکیل دادگاه های اطفال
53
منابع فصل اول
64
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
67
چهارچوب تئوریtheretical frome work
68
تئوریهای مربوط به سنجش متغیر وابسته
70
نظریه های جامعه شناسی کجروی
72
نظریه ساترلند
74
زیگمون فروید ، دیوید ریزمن عامل مذهب
76
نظریه افسردگی تاپیر
79
تئوری کولی
83
تئوری هرم نیازهای آبراهام مازلو
86
مکوبی و مارتین
88
دورکیم ( بیگانگی اجتماعی )
90
دورکیم ( آنومی اجتماعی )
92
فرضیات تحقیق
95
دیاگرام مدل علی برای عوامل موثر بر میزان گرایش به بزهکاری (y )
99
تعاریف نظری و عملیاتی تحقیق
100
منابع فصل دوم
104
فصل سوم
مقدمه
107
روش تحقیق
108
روش آمایش نمونه ( جامعه آماری / شیوه نمونه گیری )
109
روش پژوهش یافته ( نوع روش تحقیق )
110
روش گزینش داده ها ( ابزار جمع آوری داده ها )
110
روش پردازش آمارها
111
منابع فصل سوم
112
فصل چهارم
جداول فراوانی توصیف و تفسیر و ترسیم نمودار
114
آزمون همبستگی و جداول دو بعدی آزمون فرضیه با استفاده از روش های متناسب آماری
165
ضریب همبستگی پیرسون (r) : مبتنی بر عوامل اجتماعی
166
منابع فصل چهارم
173
فصل پنجم
یافته های تحقیق
175
تفسیر جداول دو بعدی جدول شماره 32 تاثیر عوامل محیطی در بزهکاری افراد
176
نتیجه گیری کلی
179
عوامل اجتماعی
182
عوامل اقتصادی
184
استنتاج تئوریکی
185
پیشنهادات و راهبردها
191
دیگر پیشنهادات
196
محدودیتهای تحقیق
198
ضمایم و پیوست ها
منابع و ماخذ
200
پرسشنامه
204
زندگی نامه یک مجرم معتاد
210
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش 150 صفحه می باشد .
مقدمه
انسان در مسیر تکامل خود ابتدا به دلیل زندگی فردی نیازمند قانون نبود، اما رفته رفته با گذشت زمان و ورود انسان به زندگی جمعی نیاز به قانون احساس شد و انسان شروع به وضع قوانین کرد. وضع قانون برای ادامه حیات اجتماعی انسان شرط لازم بود. ولی شرط کافی آن تکمیل این قوانین با پیچیده شدن روند زندگی اجتماعی بود. یکی از قوانینی که در دوره های مختلف ، انسان به تکمیل آن پرداخت ، قوانین مرتبط با اطفال بزهکار بود. آنچه که انسان را به وضع قوانین خاص و مرتبط با اطفال واداشت جمعیتی بود که آنان به عنوان قشری از جامعه آن را تشکیل می دادند البته برای وضع قوانین مختص اطفال ، انسان زمان زیادی را طی نمود و به آسانی به این مهم دست نیافت.
امروزه تقریباً در همه جای دنیا تمایز بین اطفال و بزرگسالان در زمینه های مختلفِ اخلاقی ، آموزشی، بهداشتی، روانشناسی و... مشاهده می شود. یکی از موارد تمایز، تمایز در برخورد کیفری است. و تقریباً این به عنوان یک اصل مورد توجه است و علت آن نیز در تفاوتهایی است که هم از جهت جسمی و هم از جهت روحی و فکری بین اطفال و بزرگسالان وجود دارد.
توقعات دولتها از افراد بزرگسال برای رعایت قانون، زمانی یک توقع صحیح و بجاست که همین افراد بزرگسال در دوران طفولیت ،آموزش و تربیت لازم را دیده باشند و حتی اگر این توقع در دوران طفولیت نیز مطرح گردد،مستلزم آموزش صحیح اطفال است زیرا تا زمانی که وظیفة اطلاع رسانی و افزایش آگاهی به خوبی انجام نشده ، انتظار مراعات هنجارهای اجتماعی نیز درست نیست. پس قبل از اینکه مسأله بزهکاری اطفال بتواند یک آموزة کیفری باشد پیشتر یک امر روانشناسی ـ تربیتی است. پس قبل از اینکه ما به اطفال به عنوان افرادی بنگریم که به طور بالقوه توان ارتکاب جرم را دارند باید به آنها به عنوان افرادی بنگریم که توان بالقوة اجتماعی شدن را دارند.
قوانین ماهوی مرتبط با اطفال (قوانین مرتبط با سن، جنس و ...) دارای ظرافت و دقت خاصّی است. به دلیل ظرافتی که اطفال در جنبه های مختلف سنی ، فکری، تربیتی و... دارند . پس قرار دادن آنها نیز در سیستم عدالت کیفری سؤال برانگیز است. و جز در موارد استثنایی و به هدف بازپروری و نه برای اهداف سزادهی نباید موضوع سیستم عدالت کیفری قرار بگیرند.
انگیزه و روش تحقیق
جامعه ایران به عنوان جامعه ای که درصد بالای آن را افراد جوان تشکیل می دهند نیازمند دقت بیشتری در زمینه قوانین مرتبط با این قشر می باشد و نیاز به بحث های تئوریک و بحث های حقوقی در این رابطه طبیعتاً بیشتر احساس می شود. از طرفی چون حقوق انگلیس یک حقوق مترقی وپیشرفته در زمینة بر خورد با اطفال بزهکار است و در این خصوص دارای سابقة قانونگذاری قدیمی تر و دارای تجربیات قضایی بیشتر است لازم دیده شد که دراین تطبیق، حقوق انگلیس انتخاب شود تا شاید با انجام بعضی مقایسه ها و تطبیقها بعضی ایرادات و اشکالات قانون ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته و سعی در برطرف کردن آنها در آینده شود.
چون قسمت زیادی از حقوق ایران در زمینة مسوولیت کیفری اطفال ، بالاخص بعد از انقلاب اسلامی بر فقه استوار می باشد، در قسمتی از پایان نامه فوق نیز به بررسی نظرات فقهای مذاهب پنجگانه بالاخص فقهای شیعه پرداخته شده است.
روش تحقیق به جهت تطبیقی بودن پایان نامه یک روش کتابخانه ای است که قسمتی از آن مبتنی بر ترجمه متون مرتبط با حقوق انگلیس یا بعضاً مرتبط با متون فقهی است. و در آن سعی شده (بالاخص در حقوق انگلیس) هم قوانین مورد توجه قرار گیرند و هم رویه قضایی در کنار این دو نظرات دکترین حقوقی نیز مکمل امر می باشد.
روش تقسیم مطالب نیز به این شکل است که پایان نامه از سه بخش تشکیل یافته که هر بخش نیز به فصل و هر فصل نیز به مبحث تقسیم می شود.
در بخش اول به کلیات مرتبط با اطفال بزهکار در ایران و انگلیس پرداخته شده است. و در بخش دوم به بررسی فقهی و حقوقی پرداخته ایم. در بخش فقهی ، مذاهب پنجگانه را بررسی کرده ایم و در بخش حقوقی در یک قسمت حقوق ایران و در قسمت دیگر حقوق انگلیس را بررسی کرده ایم. منتهی در بخش دوم یک موضوع و بخش سوم نیز موضوعی دیگر در رابطه با اطفال را در ایران و انگلیس بررسی کرده ایم . در آخر نیز لازم دیدیم تا تضمینات بین المللی که در رابطه با اطفال وجود دارد را عنوان کنیم و با یک نتیجه گیری پایان نامه را به پایان برسانیم.
فهرست
مقدمه
انگیزه و روش تحقیق
طرح فرضیه
بخش اول: کلیات و مفاهیم
فصل اول: روند تاریخی مسوولیت کیفری اطفال
مبحث اول: مسوولیت کیفری اطفال درعهد باستان
گفتار اول: خصایص مسوولیت کیفری درعهد باستان
بند اول: جمعی بودن مسوولیت کیفری
بند دوم: عینی بودن مسوولیت کیفری
گفتار دوم: خصایص مسوولیت کیفری اطفال در عهد باستان
مبحث دوم: نحوة برخورد با اطفال بزهکار در ایران
گفتار اول: مسوولیت کیفری اطفال در ایران باستان
در اوستا دوران کودکی به دو مرحله تقسیم گشته
در عصر ساسانیان دو نوع دادگاه وجود داشت
بند اول:تئوری اسلام در باب مسؤلیت کیفری
بند دوم: مسوولیت کیفری در حقوق اسلام
مبحث سوم: پیشینة تاریخی حقوق انگلستان در رابطه با اطفال بزهکار
فصل دوم: مفاهیم و مبانی مرتبط با بزهکاری اطفال
مبحث اول: مفاهیم
گفتار اول: مفهوم واژگان مسوولیت و کیفر
در ترمینولوژی حقوق گفته شده
گفتار دوم: تعریف حقوقی مسوولیت کیفری
مبحث دوم: مبانی مرتبط با بزهکاری اطفال
گفتار اول: ارکان مسوولیت کیفری
بند اول: قابلیت انتساب
بند دوم: قابلیت تحمل
گفتار دوم: عوامل رافع مسوولیت کیفری
گفتار سوم : منشأ اصطلاح بزهکاری اطفال
گفتار چهارم: نسبی بودن مفهوم ”بزهکاری اطفال
گفتار پنجم : اهمیت بزهکاری اطفال
فصل سوم: مسولیت کیفری اطفال از دیدگاه مکاتب کیفری حقوق جزا
مبحث اول: بررسی مکاتب کلاسیک و نئو کلاسیک در ارتباط با مسوولیت کیفری اطفال
مبحث دوم: مکتب تحققی و نظرات آنان راجع به اطفال بزهکار
مبحث سوم: مکتب دفاع اجتماعی
گفتار اول: مکتب دفاع اجتماعی افراطی
گفتار دوم: مکتب دفاع اجتماع نوین
بخش دوم: بررسی مسوولیت کیفری اطفال در فقه و حقوق موضوعه ایران وانگلیس
فصل اول: مسوولیت کیفری اطفال بزهکار در فقه (مذاهب پنجگانه)
مبحث اول: عدم بلوغ فکری و جسمی از دیدگاه مذاهب خمسه
گفتار اول: عدم تمیز مطلق یا صغیر غیر ممیز در نزد فقهای پنجگانه
گفتار دوم : ادراک ضعیف یا تمیز نسبی در نزد فقهای پنجگانه
مبحث دوم : بلوغ یا تکامل رشد فکری و جسمی در آیات و روایات و نزد فقها
گفتار اول : آیات قرآنی در مورد بلوغ
گفتار دوم : روایات و احادیث مذکور در بلوغ
صاحب جواهر از فقهای شیعه مذهب در خصوص سن بلوغ اینگونه بیان کرده
ارزیابی نظرات فقهای شیعه و سنی
گفتار چهارم : رشد جزائی یا مرحلة دیگری از تکامل ( فقهای مذاهب پنجگانه )
بررسی رشد جزایی در قانون ایران
مبحث سوم : ضمانت اجراهای کیفری اطفال و نظر فقهای شیعه و سنی
گفتار اول : رفع حد از اطفال ممیز و غیر ممیز
گفتار دوم : اطفال ممیز و مجازات تعزیری
گفتار سوم : سقوط قصاص اعم از نفس و عضو از اطفال ممیز و غیر ممیز
فصل دوم : مسوولیت کیفری اطفال در حقوق موضوعه ایران و انگلیس
مبحث اول : بررسی مسوولیت کیفری اطفال بزهکار در حقوق ایران
گفتار اول : نگرش قوانین جزائی ایران قبل از انقلاب
بند اول : بررسی قانون مجازات عمومی مصوب 1304
اطفال غیر ممیز
اطفال ممیز
اشخاص بالغ
بند دوم : قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مصوب 1338
مشروط بودن تشکیل دادگاه
صلاحیت دادگاه
بررسی ضرر وزیان مدعی خصوصی
احکام دادگاه اطفال
بند سوم : بررسی کانون اصلاح و تربیت
چگونگی ایجاد کانون اصلاح و تربیت
بررسی آئین نامه مرتبط با کانون
بند چهارم: قانون مجازات عمومی 1352
گفتار دوم : قوانین بعد از انقلاب اسلامی و مسئولیت کیفری اطفال
بند اول: قانون مجازات اسلامی مصوب 1370
بررسی مواد مرتبط بامسوولیت کیفری اطفال (ماده 49 و 50 ق. م.ا )
ماده 49 و تعریف طفل
دیدگاه اصلاحی و تربیتی ماده 49
ضمان عاقله
قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد
انتقادات واشکالات وارده بر مواد 49و 50
مسوولیت طفل در ارتباط باچند عنوان (شرکت ، معاونت، شروع، تعدد، تکرار)
توجیهات اصل عدم مسوولیت کیفری اطفال
فقدان وصف مجرمانه در اعمال جزائی اطفال
دفاع مشروع در قبال جرائم اطفال
بی کیفر ماندن معاونین و شرکاء جرم صغیر
عدم قابلیت انتساب جرم به فاعل صغیر
بنددوم ) قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 78
اصول وقواعد حاکم بر مرحله رسیدگی کیفری
غیر علنی بودن جلسه رسیدگی به جرائم اطفال
لزوم حضور ولی یا سرپرست یا وکیل طفل در جلسه دادرسی
لزوم احضار اطفال توسط ولی یا سرپرست آنها
عدم سلب آزادی طفل جزء در موارد استثنایی
اصول ناظر بر مرحله صدور حکم و اتخاذ تصمیم
قواعد و اصول حاکم بر اطفال بعد از صدور حکم
تجدید نظر درحکم توسط قاضی
تجدید نظر از حکم دادگاه
مبحث دوم :مسوولیت کیفری اطفال در نظام حقوقی انگلستان
گفتار اول : دفاعیات در حقوق انگلیس
بند اول ) مبنای دفاعیات
بند دوم) انواع دفاعیات
دفاعیات توجیه کننده
دفاعیات معذور کننده
گفتاردوم :طبقات سنی اطفال ومسوولیت کیفری آنها در نظام انگلیس
بند اول ) تعریف صغیر در انگلستان
بند دوم ) صغار زیر 10 سال در انگلستان
معیار عدم رشد یا عدم مسوولیت کیفری اطفال
هدف ودلایل اخلاقی
دلایل بازدارندگی
دلایل اصلاحی
بند سوم ) صغار ده تا چهارده ساله
معیار تشخیص خوب وبد
نظریه شریرانه یا ضابطه فردی
بند چهارم) افراد بین چهارده تا هجده سال
بند پنجم : پیشنهادات کمیسیون وزارت کشور
بند اول)نقش دادستانی
بند دوم )علم و آگاهی طفل
بندسوم) قوت دلایل دادستانی
بند چهارم ) عدم کفایت اثبات فعل
بند پنجم) قرینة سن
فرضیه اشتباه بهنجاری ( یا به عبارتی دیگر اشتباه بودن فرضیه بهنجاری «طفل» )
بند 1) اظهارات واقاریر متهم
بند2) رفتار طفل قبل و بعد از عمل
بخش سوم: مجازات اطفال در ایران و انگلیس و تصمیمات حقوقی راجع به اطفال بزهکار
فصل اول: انواع مجازاتها و تصمیمات راجع به اطفال بزهکار در حقوق ایران
مبحث اول: سپردن به سرپرست
مبحث دوم: نگهداری در کانون اصلاح و تربیت
مبحث سوم: مجازاتهای رایج در رویه قضایی
گفتار اول: احکام حرفه آموزی
گفتار دوم: حبس در منزل
گفتار سوم: حکم سواد آموزی درداخل کانون
گفتار چهارم: حبس پایان هفته
صل دوم: مجازات اطفال ازدیدگاه حقوق انگلستان
مبحث اول: احکام غیر توقیفی
گفتار اول : آزادی
گفتار دوم: اخذ التزام
گفتار سوم: جبران خسارت
گفتار چهارم: جریمه نقدی
مبحث دوم: احکام اجتماعی
گفتار اول : دستور حضور در مراکز مراقبتی
گفتار دوم: دستورات نظارتی
گفتار سوم : دستور تعلیق مراقبتی
گفتار چهارم: دستورات خدمات اجتماعی
گفتار ششم: دستورات منع آمد و شد شبانه
مبحث سوم: احکام توفیقی
گفتار اول: دستورات تربیتی قطعی
گفتار دوم : بازداشت دریک موسسه متخلفین جوان
گفتار سوم: حبس در زندان
مقایسه دو نظام در نوع مجازاتها
فصل سوم: تضمینات حقوقی راجع به اطفال بزهکار
مبحث 1) فرض بیگناهی
مبحث 2) لزوم حفظ حریم شخصی و سری بودن جلسات دادرسی
مبحث 3) اجباری بودن داشتن وکیل و مشاوره حقوقی
مبحث 4) حق حضور والدین در جلسه دادرسی
مبحث 5) اصل تفسیر کودک مدارانه
مبحث 6) : حداقل استفاده از بازداشت و مراکز مراقبتی
مبحث 7) لزوم جدایی دادگاه اطفال ازبزرگسالان
مبحث 8) محدود بودن کاربرد مجازات
مبحث 9)منع استفاده از حبس
مبحث 10) ممنوعیت مجازات های بدنی
مبحث 11)الزام به اتخاذ تصمیمات اصلاحی
نتیجه گیری و پیشنهاد
ضمیمه
فصل چهارم : تخفیف و تعلیق اجرای مجازات
فصل پنجم : کانون اصلاح و تربیت
فصل ششم : سایر مقررات
منابع و مأخذ
مقالات
پایان نامه ها
مجموعه قوانین
محیط انتخابی یا «مورد قبول» شامل کانون خانواده شخص، محیط حرفه ای، محیط گذراندن اوقات فراغت است که فرد در آن تحول می یابد.
الف- محیط تفریح
تفریح که یکی از حوایج ضروری بشری است سبب رفع خستگی تسکین اعصاب و آرامش روانی می گردد.
هرگاه تفریحات سالم، مطابق ذوق، سلیقه، آداب و رسوم، معتقدات مذهبی و مبانی اخلاقی در گروه های سنی متناسب افراد فراهم نگردد مردم برای گذراندن اوقات بیکاری به سایر اماکن عمومی از قبیل گردش بیهوده در خیابان ها وقت گذرانی در کوچه ها، قهوه خانه ها، کافه، رستوران و غیره پناه می برند.
ورزش در ایجاد تعادل بین جسم و روان، پر کردن اوقات فراغت و بیکاری و پرورش جسم، نقش مهمی را ایفاء می کند.
با شروع دوره بلوغ رؤیاها و خیال پردازی ها توسعه می یابد و جوانان خود را مدام به یک چیز مبهم و مجهول دلبسته و فریفته احساس می کنند. و در اماکن عمومی در بین توده جمعیت پی آن می گردند. بزهکاران حرفه ای و منحرفین، با استفاده از این ضعف جوانان و آشنایی به روحیه آنان، به عنوان اینکه با آنان دارای احساسات مشترک هستندومی تواند در نیازمندی ها و احساسات درونی و میل استقلال طلبی آنها را ارضاء نمایند به عناوین مختلف با جوانان طرح دوستی ریخته، شریک جرم آینده خود را با نهایت زرنگی به دام می افکند. اطفال و جوانان که شخصا قادر به تنظیم برنامه های تفریحی خود در اوقات فراغت نیستند دوستی و معاشرت با اینگونه بزهکاران را نسنجیده و از روی غفلت با رضای خاطر می پذیرند.
اتلاف وقت بی مورد برای اکثر بزهکاران یک نوع تفریح محسوب می شود.
با بررسی علمی ثابت شده که فعالیت های اجتماعی، هنری، سیاسی، مذهبی و ورزشی یکی ازعوامل مهم انطباق با محیط اجتماعی است افرادی که اوقات فراغت خود را به بطالت و عیاشی در مراکز فساد می گذرانند به ارتکاب جرائم مختلف کشانده می شوند.
تقلب در مسابقات و استعمال داروهای محرک، هورمونی و نیروزا برای کسب موفقیت در مسابقات و توزیع مواد مخدر از جرائم خاص محیط تفریح و ورزش است. گاهی تماشاچیانی که برای ابراز علاقه به ورزشکاران مورد توجه خود بلوزی را که ورزشکاران در مسابقه می پوشند به تن می کنند و پس از اتمام مسابقه هیجان زده شده به طرفداران گروه دیگر حمله و به زد و خورد می پردازند و بلوا و آشوب به راه می اندازند.
برای پیشگیری از وقوع اینگونه جرائم مخصوصا در مسابقات فوتبال دور میدان ورزش را با تورهای سیمی محصور می کنند. در سوئد از اول ژوئن 1988 حمل چاقو و اشیاء خطرناک در ورزشگاه ها، کنسرت ها و مجامع عمومی مشابه ممنوع و مجازات های شدید در قانون جرائم پیش بینی شده است.(56)
ب – محیط کار
حرفه وضع اقتصادی افراد را تعیین می کند، منابع درآمدی که در اختیار خانواده گذاشته می شوند یا فرد برای معاش و مسکن خود به مصرف می رساند وابسته به حرفه است؛ حرفه مخصوصاً بر بینوایی و بیکاری و داشتن مسکن پست اثر می نهد؛ به این ترتیب فقدان حرفه مناسب مخصوصاً آدمی را در معرض کنش این عوامل قرار می دهد به قسمی که پس از نخستین محکومیت موقعیت مرتکب برای بازگشت به آغوش جامعه را به خطر می اندازد.
اما از سوی دیگر، خود محیط کار ممکن است جرم زا باشد؛ این امر در محیط امور بازرگانی یا در برخورد با جاذبه ی ثروت، زندگی راحت و بی نظم، خیلی آشکار است و عوامل جرم زا را تشکیل می دهند. مضافاً آنکه یک نوع آلرژی محیط معاملاتی نسبت به بعضی امور ممنوعه به وسیله جامعه وجود دارد که مع ذلک بسیاری از کسانی که در امور معاملاتی اشتغال دارند این امور ممنوعه را جرم تلقی نمی کنند، اما خاطرنشان کرده اند که در محیط کارخانه نیز بعضی از عناصر محیط کار می توانند در نیروی روانی بازدارنده کارگر موثر افتاده یا با تغییرات آن در شکل گیری شخصیت بزهکار تأثیر نهند.(57)
-کار کودکان :
اشتغال یک مرحله مهم در روند جامعه پذیری انسان تلقی می گردد. با ورود در محیط کار، جوان اولین حضور فعال و سازنده در اجتماع را تجربه و بالتبع موفق به احراز هویت و موقعیت و درنهایت استقلال مالی و معنوی خواهد شد. کار وسیله ای برای تحصیل جایگاه در جامعه، روشی جهت وصول به یک ارزش ویژه و احتراز از وابستگی تحمیلی به خانواده می باشد. در این میان، اشتغال به کارهای مولد دلیلی بر همانندسازی اجتماعی و پیمودن مسیری مطمئن و لازم برای شناخت نقش و سنجش توانایی فردی تلقی می شود. در چنین شرایطی کار اطفال می تواند عامل بسیار مهمی در پیشگیری از جرم و خروج از انفعال و در نهایت سازگاری آنان باشد.
با اشتغال به کار، افراد ضمن تطبیق خود با قوالب حرفه ای، می توانند از آموزه های تحصیلی و خانوادگی بهره گرفته و با استفاده از آنها مبادرت به تجربه اندوزی بنمایند و در این روند با هماهنگی استعداد جسمی، هوشی و شناخت مهارت های فردی دست به خودآزمایی زده و با نظم پذیری تدریجی خود را با ارزش های جامعه همراه می سازند.
حصول به چنین موفقیتی منوط به وجود بستر مناسب و شرایط لازم است. در غیر این صورت، روند جامعه پذیری دچار اختلال می گردد. بیکاری جوانان، فقدان کار مناسب، اشتغال به کار کاذب و یا حرفه هایی که با توانایی جسمی، روحی، روانی، تحصیلی طفل، سنخیت و همنوایی ندارد، و ناکافی بودن درآمد از موانع و معضلاتی تلقی می گردند که نه تنها مانع از استفاده جامعه از استعداد و خلاقیت اعضاء خود می شود، بلکه با تأثیرات منفی بر زندگی فردی و اجتماعی شخص، او را تبدیل به عنصری ضداجتماعی و یا منفعل می کند.
- بیکاری :
بیکاری از مهم ترین مؤلفه های ناسازگاری و شاخص نمایان بزهکاری جوانان و نوجوانان در کشور ما است. بخش مهمی از نیروهای جوان اعم از باسواد و بیسواد، فاقد کار و یا حرفه مناسب می باشند. به همین دلیل بیکاری از علت های محوری گرایش به ارتکاب جرم در کشور ماست. در سال 1383 طبق اعلام رئیس سازمان ملی جوانان 6 میلیون بیکار در کشور ایران وجود داشته است، این رقم طبق برآورد مرکز آمار 2 میلیون و 600 هزار و بر اساس اعلام وزیر کار این میزان از مرز 3 میلیون گذشته است و بخش مهمی از بیکاران متأسفانه از اقشار تحیل کرده اند.
- اشتغال به کار کاذب
نتیجه مستقیم بیکاری – از دیگر عوامل بزهکاری تلقی می شود. تغییر مداوم شغل موجب تزلزل در شخصیت افراد و بی ثباتی در آنان می شود. ناامید از آینده و عدم وجود احساس امنیت شغلی باعث می شود افراد بدنبال تحصیل درآمد بیشتر تحت هر شرایط و هر وسیله باشند. توجیه وسایل کسب درآمد با هدف تحصیل پول، انجام هر امر خلافی را ممکن و میسر می سازد. بررسی میدانی پدیده مشاغل کاذب در ایران از جمله در شهرهای بزرگ، حاکی از این واقعیت تلخ است که بخش قابل توجه ای از کودکان، نوجوانان، جوانان، زنان با توسل به انواع روش ها روی به کارهای کاذبی مانند سیگارفروشی، گل فروشی، ارزفروشی، عرضه وسایل تزیینی، نوارهای صوتی و تصویری در خیابان ها و چهاراه های شهر آورده اند. مشاغلی که بیشتر رنگ و حالت ولگردی دارد تا کار سازنده. درواقع بایستی این نوع مشاغل را نیز – بیکاری پنهان – لقب داد.
در کنار بیکاری و مشاغل کاذب بایستی از شرایط نامناسب کار کودکان و نوجوانان نیز نام برد. تعداد فراوانی از کودکان مورد بهره کشی و سوء استفاده قرار گرفته و یا به کارهای شاق و سخت وادار می وشند. کار در کارگاه های خانگی، کارخانه ها، کارگاه های فرش بافی و تولیدی به علت عدم رعایت موازین و استانداردهای بهداشتی موجب فرار کودکان و یا ابتلاء آنان به انواع بیماری ها و مرگ زودرس می گردد. بخش دیگری از نیروهای جوان به علت فقدان کار مناسب به مشاغل یدی و کارگری روی می آورند. در میان این گروه افراد با تحصیلات دیپلم و لیسانس فراوان دیده می شود