پایان نامه مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی 138 ص
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی با عنوان
مقایسه گلستان سعدی
و بهارستان جامی به صورت کامل و با فرمت ورد
چکیده:
در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های دیگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .
هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .
« با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .
به چه کار آیدت زگل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد »
پایان نامه مقایسه گلستان سعدی با بهارستان جامی 138 ص
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 140 صفحه می باشد.
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ی زبان و ادبیات فارسی
۱- چکیده رساله ۹
۲- پیشگفتار ۱۰
بخش اول : انواع نثر در بستر تاریخ ادبیات ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ ق ) ۱۳-۲۶
۱- مقدمه ۱۳-۱۴
۲- فصل اول
۱- چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول ۱۵
۲- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم ۱۵
۳- ویژگیهای نثر مرسل اول و دوم ۱۶
۳- فصل دوم
۱- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات ۱۷
۲- تقسیم بندی نثر موزون به دو دسته
۳- ویژگی های نثر موزون مرسل ۱۸
۴- ویژگی های نثر موزون فنی ۱۸-۱۹
۵- دیدگاه نثر نویسان درباره نثر موزون فنی ۱۹-۲۰
۴- فصل سوم
۱- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات ۲۱-۲۲
۲- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم ۲۳
۳- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی ۲۴
۱- مقدمه ۳۰
۲- فصل اول
۱- بحث لغوی مقامه ۳۱
۲- مقامات در معنی اصطلاحی ۳۲
۳- ویژگی های مقامه ۳۳-۳۴
۳- فصل دوم
۱- گلستان و مقامات ۳۵-۳۷
۲- وجوه اشتراک گلستان با مقامات ۳۸-۴۰
۳- وجوه اشتراک گلستان با مقامات « جدال سعدی با مدعی » و « مقدمه کتاب »
۴- وجوه اختلاف گلستان و مقامات ۴۱-۴۲
۴- فصل سوم
۱- مقامات حمیدی ۴۳-۴۴
۲- ارزش مقامات حمیدی در نثر فارسی ۴۴-۴۵
۳- مقایسه گلستان سعدی و مقامات حمیدی ۴۶-۴۹
بخش سوم :
مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان ۵۳-۷۰
۲- فصل اول
۱- ویژگی های سبکی گلستان سعدی ۵۳-۵۷
۲- ویژگی های سبکی بهارستان جامی ۵۸-۶۰
۳- فصل دوم
مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان
بخش چهارم :
مقایسه حکایت های گلستان و بهارستان ۷۳-۱۰۳
۱- مقدمه ۷۳
۲- بررسی بابهای گلستان و بهارستان از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق ۷۳-۷۴
۳- تشابه موضوع و مفهوم در حکایت اسکندر مقدونی ۷۴-۷۵
۱- در سیرت پادشاهان ۷۶-۸۴
۲- عشق و جوانی ۸۵-۹۱
۳- در آداب صحبت ۹۲-۹۵
۴- سلامت و سلامتی ۹۶-۹۸
۵- بخشش و بخشندگی ۹۹-۱۰۱
۶- قناعت ۱۰۲-۱۰۳
بخش پنجم :
بررسی آیات ، حدیث و اشعار در گلستان و بهارستان ۱۰۷-۱۳۴
۱- مقدمه ۱۰۷
۲- بررسی آیات قرآنی در گلستان
۱- تاکید مطلب ۱۰۸-۱۱۴
۲- بار معنایی ۱۱۵
۳- بررسی آیات قرآنی در بهارستان
۳- تاکید مطلب ۱۱۶-۱۱۷
۴- بار معنایی ۱۱۸
۴- بررسی احادیث گلستان
۱- تاکید مطلب ۱۱۹-۱۲۰
۲- بار معنایی ـــــ
۵- بررسی احادیث بهارستان
۳- تاکید مطلب ۱۲۱
۴- بار معنایی ـــــ
۶- بررسی اشعار عربی گلستان
۱- تاکید مطلب ۱۲۲-۱۲۹
۲- بار معنایی ـــــ
۳- اشاره به آیه و حدیث ۱۳۰-۱۳۱
۷- بررسی اشعار عربی بهارستان
۱- تاکید مطلب ۱۳۲-۱۳۴
۲- بار معنایی ــــــ
۳- اشاره به آیه و حدیث ـــــ
۸- نتیجه گیری کلی از پایان نامه ۱۳۶-۱۳۷
منابع
۱- ابرقویی ، مقامات حمیدی ، دانشگاه اصفهان ، ۱۳۳۹ .
۲- انصاری ، خواجه عبدالله : رسائل تصحیح وحید دستگردی ، جلد ۳ ، تهران ، فروغی ۱۳۴۹ .
۳- الهی قمشه ای ، حسین : قرآن ، چاپ نهم ، ۱۳۷۶ .
۴- بهار ، محمد تقی : سبک شناسی نثر ، جلد دوم ، چاپ نهم ، ۱۳۷۶ ، چاپخانه ورامین .
۵- ـــــ ، ــــــــــ ، ـــــــــــ ، جلد سوم ، چاپ پنجم ، ۱۳۸۵ ، انتشارات اطلاعات .
۶- جامی ، بهارستان ، تصحیح اسماعیل حاکمی ، چاپ پنجم ، ۱۳۸۵ ، انتشارات اطلاعات .
۷- خطیبی ، حسین : فن نثر در ادب پارسی ، چاپ دوم ، ۱۳۷۵ ، انتشارات زوّار .
۸- رامیار ، محمود: قرآن مجید و فهارس القرآن ، تهران ، امیر کبیر ، ۱۳۴۵ .
۹- سعدی ، گلستان ، تصحیح غلامحسین یوسفی ، چاپ هفتم ۱۳۷۴ ، انتشارات خوارزمی .
۱۰- شمیسا ، سیروس : سبک شناسی نثر ، چاپ دوم ، ۱۳۷۷ ، نشر میترا .
۱۱-صفا ، ذبیح الله : تاریخ ادبیات ایران ، جلد اول ، ۱۳۷۴ ، انتشارات ققنوس .
۱۲- ــــــــــــــ ، ــــــــــ ، جلد سوم ، ۱۳۷۴ ، انتشارات ققنوس .
۱۳- ـــــــــــ ، مختصری در تاریخ تحول نظم و نثر پارسی ، چاپ سیزدهم ، ۱۳۶۸ ، انتشارات ققنوس.
۱۴-کشاورز ، کریم : هزار سال نثر فارسی ، سازمان کتاب های جیبی ، ۵ جلد ، ۱۳۴۵ .
۱۵-گلبن ، محمد : بهار و ادب فارسی ، شرکت سهامی کتاب های جیبی ، ۱۳۷۱ .
۱۶-معین ، محمد : فرهنگ معین ، ۶ جلد ، چاپ هیجدهم ، ۱۳۸۰ ، چاپ خانه سپهر .
۱۷-محمد بن منور ، اسرار التوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید ، به تصحیح ذبیح الله صفا ، تهران ، امیر کبیر ، ۱۳۴۸ .
۱۸- یا حقی ، محمد جعفر و ناصح محمد مهدی ، راهنمای نگارش و ویرایش مشهد ، آستان قدس رضوی ، ۱۳۶۳ .
۱۹-یوسفی ، غلامحسین : دیداری با اهل قلم ، جلد دوم ، چاپ دوم ، چاپخانه مهارت .
در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های دیگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .
هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .
« با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .
به چه کار آیدت زگل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد »
( یوسفی ، ۱۳۸۴ ،ص۵۴ )
و یا حکمتی ، در بهارستان جامی می خوانیم التذاذ ادبی ، بسیاری از آن به ما دست می دهد . و اندیشه این بزرگان در ادب پارسی ، فرا راه ما می شود و چراغی می شود تا ما را به سر منزل هدایت و خوشبختی برساند .
« حکمت – هر نعمتی که به مرگ زوال بپذیرد ( آن را خردمند ) در حساب نعمت نگیرد . ( عمر اگرچه دراز بود ) چون مرگ روی نمود از آن درازی چه سود ؟ نوح هزار سال در جهان به سر برده است ، امروز پنج هزار سال است که مرده است . قدر ، نعمتی را بود که جاودانه باشد و از آفت زوال بر کرانه .
قطعه :
به نزد مرد دانا نعمت آنست کزو جانت بود جاوید و مسرور
نه سیم و زر که چون گورت شود جای بماند همچو سنگت بر سر گور »
( حاکمی ،۱۳۸۵،ص۴۲ )
بزرگترین گنجینه بشری ، در طول تاریخ هر کشور ( ادبیات ) آن کشور است که به صورت مکتوب از گذشتگان ما ، به یادگار مانده است . انسانها ، یکی پس از دیگری می آیند و می روند .
ولی ادبیات ، پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد . و هر گاه که روی به پستی و نزول می گذارد روح تازه ای در آن دمیده می شود و تنه تنومند آن را از گزند حفظ می کند . به راستی راز جاودانه بودن ادبیات در چیست ؟ راز جاودانگی آن را باید در زبان آن ملت جستجو کرد . در طول حیات ادبی ، همگام و همصدا پیش می رود . مانند موجی خروشان است که در برابر طوفان های زمانه ، می ایستد و خم نمی شود . و در برابر حوادث روزگار ، سر تسلیم فرود نمی آورد و ادبیات را به سر منزل غایی ، که همان رسیدن به تعالی و شکوفایی است رهنمون می سازد .
هنگامی که به ادبیات ایران ، این مرز و بوم کهن نیاکانمان ، نگاه می اندازیم به خود می بالیم ، که در سرزمین فرهنگ و هنر زاده شده ایم .و در این سرزمین مقدس ، روح خود را تسلیم یگانه هستی می کنیم .
با بررسی انواع نثر ، در این بخش متوجه می شویم که : در بستر حوادث تاریخی ، و تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی ، در هر برهه ای از زمان ، نثر فارسی راه تکامل و پیشرفت را سپری کرده است . و هر گاه حادثه ای رخ داده است ، درخت تنومند زبان فارسی ، قد خم نکرده است ؛ و در برابر طوفان حوادث ایستادگی کرده است . تا ما هم اکنون ، از ثمره آن سود ببریم .
به همین دلیل در این بخش تکامل نثر فارسی را از ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ . ق ) مورد بررسی قرار می دهیم ، تا در ادامه مباحث متوجه شویم که سعدی ، شیرین سخن ، چه کمک شایانی به نثر پارسی کرده است . و در ادامه کار ، جامی ، نویسنده توانا و ماهر ، با روی آوردن به نثر ساده ، چه کمک قابل توجهی به نویسندگان بعد از خود انجام داده است . تا در بخش های بعدی راحت تر بتوانیم کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی را ، با دید علمی و مستند ، مورد نقد و بررسی قرار دهیم
« مرُسَل اسم مفعول از ارسال به معنی رها شده و آزاد است . یعنی نثر بی تکلف و غیر مقیّد به صنایع ادبی و فنون تزئینی کلام . و آن معادل Prosa یا proversa oratio در لاتین ( prose انگلیسی ) است که به معنی نثر و سخن مستقیم و سر راست و آزاد است . به نثر مرسل ، نثر سبک خراسانی ( به اعتبار اینکه نخستین نویسندگان در خراسان بودند و به لهجه مادری خود می نوشتند ) و نثر بلعمی ( به اعتبار اینکه بلعمی ، جزو اولین و شاخص ترین نویسندگان این سبک است ) و نثر دوره اول هم میتوان گفت نثر مرسل به لحاظ تاریخی دو دوره سامانیان و غزنویان ( تغییراتی ) را دربر می گیرد . آغاز دوره اول نیمه اول قرن چهارم هجری است ( سال ۳۴۶ که شاهنامه ابومنصوری نوشته شد ) و پایان آن اواخر قرن پنجم است و بدین ترتیب مدت این دوره حدوداً ۱۵۰ سال است . البته نثر مرسل در دوره های بعد هم تقلید می شد ، اما در آن به اعتبار هر دوره تغییراتی دیده می شود .»
( شمیسا ، ۱۳۷۷ ، صص ۲۳-۲۴ )
« توجه و اقبالی که به زبان فارسی ، در عهد سامانیان شد . باعث شد که نثر پارسی ، مانند نظم ، رواج و رونقی بگیرد و کتاب های به زبان دری در انواع مطالب تالیف شود و یا از تازی به پارسی درآید . و تقریباً ، همان توجه و اقبالی را که پادشاهان و رجال قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به شعر و شعرا داشتند . به نثر و نویسندگان ، علی الخصوص مورخان و مولفان کتب علمی و ادبی بذل می نمودند، و برای تالیف و تصنیف یا ترجمه کتب جوایزی اهدا می کردند » ( صفا ، ۱۳۷۴ ، ص ۱۳۶ )
« سبک نثر سامانی در قرن پنجم و حتی ، قرن ششم هم تقلید می شد . البته در دوره غزنوی تغییراتی در نظام سیاسی و اجتماعی به وجود آمد که اندک اندک باعث تغییر تدریجی سبک شد . عمده ی این تغییرات اولاً روی کار آمدن عناصر ترک به جای سامانیان ایرانی نژاد بود ، لذا دیگر از آن تشویق و یا تایید ها در باب گسترش فرهنگ ایرانی و تدوین تاریخ پیش از اسلام خبری نبود . و ثانیاً به دلیل وابستگی غزنویان به دستگاه خلافت ( هرچند صوری ) نفوذ لغات عربی در فارسی بیشتر شد .
با این همه به طور کلی می توان گفت : که سبک دوره سامانی و غزنوی به یک منوال است و تحول فی الواقع بعد از ۴۲۰ هـ . که محمود ری و اصفهان را فتح کرد صورت می پذیرد . این حادثه به اختلاط مردم خراسان و عراق معروف است که بعداً به آن اشاره خواهد شد .»
( شمیسا ، ۱۳۷۴ ، ص ۳۱ )
« نثر این دوره ، کاملاً ساده و مبتنی بر طبیعت گفتار است . لغات عربی کم است . و ضرب المثل عربی اصلاً ندارد . آمیختن شعر و نثر به هم مرسوم نیست تا چه رسد به آوردن شعر عربی . استفاده از صنایع بدیعی و بیانی مرسوم نیست . جملات کوتاه و روشن اند . تکرار ، مخصوصاً تکرار فعل مرسوم است . سجع جز به ندرت – در خطبه کتاب – دیده نمی شود . از نظر فکری ، توصیفات بیشتر مربوط به بیرون است تا درون و به اصطلاح نگاه ها آفاقی و عینی است ، نه انفسی و ذهنی .
از نظر ادبی چنانچه اشاره شد خبری از نکات بدیعی و بیانی نیست » ( صفا ، ۱۳۷۴ ،صص ۱۳۶ -۱۳۷ )
مثال : « شیخ ابوسعید ، یک بار به طوس رسید مردمان از شیخ استدعای مجلس کردند . شیخ اجابت کرد. بامداد در خانقاه ایستاد . تخت بنهادند و مردم می آمدند و می نشستند . چون شیخ بر تخت شد و مقریان قرآن برخواندند و مردم می آمد . چندان که کسی را جایی نماند . معرّف بر خاست و گفت : خدایش بیامرزد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . » شیخ گفت : « هر چه ما خواستیم گفت و جمله ی پیغامبران بگفتند ، او بگفت : خدایش بیامرزاد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . چون این کلمه بگفت ، از تخت فرود آمد و آن روز پیش از این نگفت »
( اسرار التوحید ، ص ۲۱۶ )
از اوایل قرن ششم ، به علت حوادث تاریخی و تغییر در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان ، نثر مرسل ، جای خود را به نثر فنی می دهد . و نثر ساده و روان جای خود را به تن پوش لباس های فاخر وزن و قافیه همانند شعر می دهد . وظیفه خود را که همان انتقال تجارب به آیندگان است به فراموشی می سپارد . و اگر بزرگانی مانند : ( سعدی ) در قرن هفتم ظهور نمی کردند ، معلوم نبود که بر سر نثر فارسی ، چه آورده می شد .
« سلطان محمود در سال (۴۲۰ ) هـ . ری را تصرف کرد و این امر که باعث اختلاط مردم خراسان و عراق شده بود می توانست ، زمینه تغییر سبک باشد . چه مردم خراسان ، از مرکز حکومت اسلامی ( بغداد ) دور بودند . و برعکس مردم عراق ، بیشتر با معارف اسلامی و زبان عربی در تماس بودند . مضافاً بر اینکه زبان مادری مردم عراق ، فارسی رایج در عراق نبود .
اما محمود در سال ( ۴۲۱ ) هـ . در گذشت . و بعد از چند سالی ، برسر پادشاهی بین مسعود و محمد پسران او اختلاف افتاد . سرانجام مسعود در سال ( ۴۳۱ ) هـ . در دندانقان مرو از سلجوقیان شکست خورد . و همراه با دیوانیان خود ، به طرف افغانستان و هند رفت . ( غزنویان دوم ) سلجوقیان یک راست از خراسان ، به عراق عجم رسید و اصفهان را پایتخت خود کردند و زمینه های تغییر سبک ، از همه نظر فراهم شد . و توجه آنان به صوفیه و حکومت بغداد و رواج زبان عربی ، و توجه به معارف اسلامی ، و تاسیس مدارس علمی ، و خانقاه ها و غیره و غیره – در تغییر نثر مرسل به فنی دخیل است . » ( شمیسا ، ۱۳۷۷، ص ۷۴ .)
نثر این دوره ، نثر موزون یا مسجع است که به دو دسته تقسیم می شود : نثر موزون مرسل که در آثار خواجه عبد الله انصاری دیده می شود و دیگری نثر موزون فنی که در مقامات حمیدی دیده می شود .
تعداد صفحات : 145
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
فهرست مطالب :
1- چکیده رساله ................................................................................................................... 9
2- پیشگفتار ........................................................................................................................ 10
بخش اول : انواع نثر در بستر تاریخ ادبیات ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ .ق ) ..... 13-26
1- مقدمه....................................................................................................................... 13-14
2- فصل اول 1- چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول ..................................... 15
2- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم ..................................... 15
3- ویژگیهای نثر مرسل اول و دوم ............................................... 16
3- فصل دوم 1- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات ............... 17
2- تقسیم بندی نثر موزون به دو دسته
3- ویژگی های نثر موزون مرسل ................................................. 18
4- ویژگی های نثر موزون فنی ............................................... 18-19
5- دیدگاه نثر نویسان درباره نثر موزون فنی ............................ 19-20
4- فصل سوم 1- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات.............. 21-22
2- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم .....................................23
3- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی .. 24
1- مقدمه ......................................................................................................................................30
2- فصل اول 1- بحث لغوی مقامه ..................................................................................... 31
2- مقامات در معنی اصطلاحی ..................................................................... 32
3- ویژگی های مقامه ..............................................................................33-34
3- فصل دوم 1- گلستان و مقامات ...............................................................................35-37
2- وجوه اشتراک گلستان با مقامات ......................................................38-40
3- وجوه اشتراک گلستان با مقامات « جدال سعدی با مدعی » و « مقدمه کتاب »
4- وجوه اختلاف گلستان و مقامات .....................................................41-42
4- فصل سوم 1- مقامات حمیدی .................................................................................43-44
2- ارزش مقامات حمیدی در نثر فارسی ................................................44-45
3- مقایسه گلستان سعدی و مقامات حمیدی ..........................................46-49
بخش سوم : مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان ....................... 53-70
2- فصل اول 1- ویژگی های سبکی گلستان سعدی ..................................................53-57
2- ویژگی های سبکی بهارستان جامی ..................................................58-60
3- فصل دوم مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان
بخش چهارم : مقایسه حکایت های گلستان و بهارستان ............ 73-103
1- مقدمه ..............................................................................................................................73
2- بررسی بابهای گلستان و بهارستان از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق ................................73-74
3- تشابه موضوع و مفهوم در حکایت اسکندر مقدونی .....................................................74-75
4- تقسیم بندی حکایات گلستان و بهارستان 1- در سیرت پادشاهان .......................... 76-84
به شش دسته اصلی از جهت اشتراک و افتراق 2- عشق و جوانی ................................85-91
موضوع ، شیوه سبک و بلاغت 3- در آداب صحبت ..............................92-95
4- سلامت و سلامتی ..............................96-98
5- بخشش و بخشندگی .........................99-101
6- قناعت ............................................102-103
بخش پنجم : بررسی آیات ، حدیث و اشعار در گلستان و بهارستان ........... 107-134
1- مقدمه ................................................................................................................................... 107
2- بررسی آیات قرآنی در گلستان 1- تاکید مطلب ........................................108-114
2- بار معنایی .....................................................115
3- بررسی آیات قرآنی در بهارستان 3- تاکید مطلب .........................................116-117
4- بار معنایی .....................................................118
4- بررسی احادیث گلستان 1- تاکید مطلب ........................................119-120
2- بار معنایی ـــــ
5- بررسی احادیث بهارستان 3- تاکید مطلب ...................................................121
4- بار معنایی ـــــ
6- بررسی اشعار عربی گلستان 1- تاکید مطلب ............................................122-129
2- بار معنایی ــــ 3- اشاره به آیه و حدیث ................................ 130
7- بررسی اشعار عربی بهارستان 1- تاکید مطلب ............................................ 132-134
2- بار معنایی ــــــ 3- اشاره به آیه و حدیث ـــــ
8- نتیجه گیری کلی از پایان نامه .........................................................................................136-137
پیشگفتار
خدای ، جهان آفرین را سپاس که به من این لطف عظیم را عنایت کرد ، که در گلزاری از معرفت و حکمت قدم بگذارم . و هر لحظه که در این بوستان عشق و محبت ، بیشتر تعمق می کردم ؛ درون خویش ، احساس زایدالوصفی داشتم که در سرزمینی زاده شده ام که محبت و عشق به همنوع ، در رگ های اجدادم ، حیات داشته است . و نشان می دهد که مردم کشورم ، روحشان و کالبد خاکیشان ، با عشق سرشته شده است . و شاعران و نویسندگان این مرز و بوم ، با نقاشی ماهرانه ی ، با قلم زرین خویش ، بر صفحه دل انسان ها می نگاشتند و نام آنها تا ابد جاودانه می ماند . و خوشبختانه این دو آموزگار بزرگ تعلیم و تربیت ، ادبیات تعلیمی کشورم ، ( سعدی و جامی ) با قلم روان خویش ، درس دوست داشتن به همنوع ، روی در روی شدن با مشکلات و نهراسیدن از آن ، توکل به خدا ، مبارزه با پلیدی و زشتی ، روی آوردن به باغ معرفت و دانایی را با فکر و اندیشه جاودانه خویش ، به ما ملت تمدن ساز ، تقدیم کرده اند . به راستی اگر سعدی نبود ؟ چه بر سر نثر زیبای پارسی می افتاد. هم اکنون زمانی فرا می رسید که باید در فرهنگ لغات ، واژگان پارسی را جستجو می کردیم. و از زبان شیرین پارسی جز نامی باقی نمی ماند .
جامی نیز به گردن ادب پارسی ، حق بزرگی دارد اگرچه در بهارستان ، نتوانسته است مانند : سعدی ، به پختگی و کمال دست پیدا کند . ولی به حق در دوره فضل فروشی نویسندگان پارسی ، که تکّلف و تصنّع را وارد ادبیات کردند . به حق عبدالرحمان جامی ، نیز با سادگی و روانی متن ، به ادبیات پارسی کمک شایان توجهی کرده است . که در این رساله ، در پنج بخش به مقایسه گلستان و بهارستان پرداخته شده است .
در پایان لازم است از استادان گرامی : جناب آقایان : دکتر رضا اشرف زاده و دکتر محمد فاضلی کمال سپاس و تشکر را داشته باشم که در این وادی علم و دانش با راهنمایی های و تشویقهای دلسوزانه خویش ، مرا به ادامه کارم دلگرم داشتند . و نکات زیادی از علم و معرفت را از محضر این دو بزرگوار فرا گرفتم . که همیشه فرا راه زندگیم می باشد . و از محضر استادان : دکتر محمد علوی مقدم ، دکتر محمود مهدوی ، و دکتر تقی وحیدیان کامیار نیز کمال تشکر را دارم و بی شک تاثیر این شاگردی و ادب آموزی و شهد شیرین آن برای همیشه در زندگیم باقی خواهد ماند و به آن افتخار می کنم .
مقدمه
در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های دیگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .
هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .
« با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .
به چه کار آیدت زگل طبقی ؟ از گلستان من ببر ورقی
گل همین پنج روز و شش باشد وین گلستان همیشه خوش باشد »
( یوسفی ، 1384 ،ص54 )
و یا حکمتی ، در بهارستان جامی می خوانیم التذاذ ادبی ، بسیاری از آن به ما دست می دهد . و اندیشه این بزرگان در ادب پارسی ، فرا راه ما می شود و چراغی می شود تا ما را به سر منزل هدایت و خوشبختی برساند .
« حکمت – هر نعمتی که به مرگ زوال بپذیرد ( آن را خردمند ) در حساب نعمت نگیرد . ( عمر اگرچه دراز بود ) چون مرگ روی نمود از آن درازی چه سود ؟ نوح هزار سال در جهان به سر برده است ، امروز پنج هزار سال است که مرده است . قدر ، نعمتی را بود که جاودانه باشد و از آفت زوال بر کرانه .
قطعه :
به نزد مرد دانا نعمت آنست کزو جانت بود جاوید و مسرور
نه سیم و زر که چون گورت شود جای بماند همچو سنگت بر سر گور »
( حاکمی ،1385،ص42 )
بزرگترین گنجینه بشری ، در طول تاریخ هر کشور ( ادبیات ) آن کشور است که به صورت مکتوب از گذشتگان ما ، به یادگار مانده است . انسانها ، یکی پس از دیگری می آیند و می روند .
ولی ادبیات ، پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد . و هر گاه که روی به پستی و نزول می گذارد روح تازه ای در آن دمیده می شود و تنه تنومند آن را از گزند حفظ می کند . به راستی راز جاودانه بودن ادبیات در چیست ؟ راز جاودانگی آن را باید در زبان آن ملت جستجو کرد . در طول حیات ادبی ، همگام و همصدا پیش می رود . مانند موجی خروشان است که در برابر طوفان های زمانه ، می ایستد و خم نمی شود . و در برابر حوادث روزگار ، سر تسلیم فرود نمی آورد و ادبیات را به سر منزل غایی ، که همان رسیدن به تعالی و شکوفایی است رهنمون می سازد .
هنگامی که به ادبیات ایران ، این مرز و بوم کهن نیاکانمان ، نگاه می اندازیم به خود می بالیم ، که در سرزمین فرهنگ و هنر زاده شده ایم .و در این سرزمین مقدس ، روح خود را تسلیم یگانه هستی می کنیم .
با بررسی انواع نثر ، در این بخش متوجه می شویم که : در بستر حوادث تاریخی ، و تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی ، در هر برهه ای از زمان ، نثر فارسی راه تکامل و پیشرفت را سپری کرده است . و هر گاه حادثه ای رخ داده است ، درخت تنومند زبان فارسی ، قد خم نکرده است ؛ و در برابر طوفان حوادث ایستادگی کرده است . تا ما هم اکنون ، از ثمره آن سود ببریم .
به همین دلیل در این بخش تکامل نثر فارسی را از ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ . ق ) مورد بررسی قرار می دهیم ، تا در ادامه مباحث متوجه شویم که سعدی ، شیرین سخن ، چه کمک شایانی به نثر پارسی کرده است . و در ادامه کار ، جامی ، نویسنده توانا و ماهر ، با روی آوردن به نثر ساده ، چه کمک قابل توجهی به نویسندگان بعد از خود انجام داده است . تا در بخش های بعدی راحت تر بتوانیم کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی را ، با دید علمی و مستند ، مورد نقد و بررسی قرار دهیم