فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:111
فهرست مطالب:
1- کایزن چیست؟
2- رویه استاندارد برای کارگاههای آموزشی کایزن
3- جعبه ابزار کایزن
4- سیستم پشتیبانی کایزن
5- کایزن به عنوان سیستم مدیریت نوین
6- مودا (اتلاف) چیست
7-5S
8- بهبود چیست
9- دو وظیفه برای هر مدیری در هر سطحی تعریف کنیم
10- در جستجوی ضایعات
11- الگو برداری
12- نظام پیشنهادات
13- اتوماسیون کم هزینه(LCA)
14- ابزارهای مهم در ارتباط با کایزن
15- TPM
16- توسعه عملکرد کیفیت(QFD)
17- مهندسی مجدد
18-خلاصه رئوس عملیات
19-منابع وماخذ
چکیده:
1- کایزن چیست ؟
در آوریل 1991 بعد از گذرانیدن تعطیلات در سواحل مدیترانه مدیران اجرایی شرکت جنرال موتورز به لندن پرواز کردند تا در یک کارگاه آموزش کایزن در لوتن شرکت کنند . کارگاه آموزشی کایزن از طریق موسسه کایزن برای شرکت جنرال موتور در اروپا طراحی و اجرا گردیده بود . آقای باب امیتون مدیر اجرایی شرکت بزرگ جنرال موتورز اروپا خود شخصا در این آموزش شرکت کرده بود . برنامه آموزش یک دوره پنج روزه در کارخانه واکسال از شرکت جنرال موتورز بود برای مدت یک هفته مادر هتل نزدیک کارخانه اقامت کرده و در تمامی برنامه های کارگاه کایزن شرکت کردیم .این برنامه یک فعالیت کاملا غیر عادی بود که در تاریخ تاسیس شرکت جنرال موتورز تحقق می یافت برای مدت پنج روز مدیران حاضر دور از تشریفات و پست های شغلی خود در کف کارخانه مشغول بودند . کارگاه آموزشی در پایان بسیار موفقیت آمیز بود و همگان آنچه را که در خود در ایجاد آن نقش مؤثر داشتند هیجان زده شده بودند ، این فعالیت ها برای مدیران قدرت کایزن را پدیدار ساخت .
فعالیت کارگاه آموزشی که در لوتن اجرا شد موجب گسترش آن در سایر مراکز شرکت جنرال موتورز در اروپا گردید . امروزه بسیاری از شرکتها در دنیا از مکانیزمها بهره می برند و توانسته اند بهره وری سازمان خود را تا 50 درصد در مدت کوتاهی افزایش دهند ، علی رغم تعریف کلی که برای کایزن شده است کارگاه آموزشی کایزن یک حمله رد آسا برای بهبود است .
کایزن اغلب به درستی درک نشده است .
کایزن یک عبارت ژاپنی است که اغلب به عنوان بهبود مستمر بیان می شود ، کایزن از دو کلمه KIL به معنی CH ANGEو ZEN به معنی GOOD تشکیل شده است ، کایزن باید بارها اتفاق افتد و استمرار بهبود در طول زمان بایستی پاسداری شود / کایزن برای بعضی ها به معنی حرکت بطئی است . چند سال پیش قلیلی از مشاورین بیان داشتند که کایزن پاسخگوی نیازهای روز نیست و قدیمی شده است لیکن ایشان دراشتباهند این گونه اشخاص پشتیبان حرکتهای جهشی هستند بدون اینکه راه های رسیدن به این امر را ارائه کرده باشند . حالا تقریبا صحبت در این زمینه متوقف شده است اما در مورد کایزن باید گفت که این فعالیت همواره معنای حرکتی آهسته و کند را نمی دهد . کارگاههای آموزشی 5 روزه کایزنی حرکتی سریع و برق آسا برای دستیابی به نتایج فوری است .
حرکت های یک هفته ای کایزن به شرکت کنندگان این فرصت را نمی دهد که راه حل های گران قیمت را انتخاب کنند زیرا با توجه به زمان کوتاه فعالیتهای عملیاتی حرکت کایزن به عنوان فعالیتی برق آسا برای دستیابی به نتایج فوری است مهم این است که در حل مشکل تعلل نشود و برای رسیدن به نتیجه استقامت کرده و سرعت به خرج داد و باید توجه داشت که فعالیت های کایزن هیچ گاه پایانی ندارد برای همین است که شرکت هایی که کارگاه آموزشی کایزن را یکبار تجزیه کرده اند آنرا تکرار و تکرار می کنند .
1-1کایزن بهبود و بهیوبی مستمر است
معنای کلمه ژاپنی کایزن ، بهبود و جستجو برای بهبود مستمر است ولی این معنا زمانی کامل می شود که مشارکت گروهی را در حین فرایند نداشته باشد فعالیتی کایزنی تلقی نمی شود . ژاپنی ها این واژه را در بسیاری از محاورات روزانه مورد استفاده قرار می دهند . فعل کایزن سور و به معنای توسعه یافتن است . ژاپنی ها در مجموع همواره مجذوب بهبود مستمر می باشند . کایزن واژه ای است که ژاپنی ها با آن بزرگ شده اند ، آنرامی شنوند، می خوانند و به آن عمل می کنند . در بعد فرهنگی آنها توانسته اند آنرا به کار گرفته و منافع سرشاری از ان بدست آورند .
جالب است که بدانیم که ژاپنی ها از همین طرز تفکر در رفتارهایی که زاینده فرهنگ های دیگران است استفاده می کنند و همواره در صدد یافتن نکات مثبتی هستند که از دیگر فرهنگ ها می باشند . آنان نه نتها در مقابل نکات مثبت فرهنگ های جوامع دیگر ، به صرف اینکه آن نکته جزیی از فرهنگ خودی نیست مقاومت نمی کنند بلکه نکته های تازه را در مرحله آغازین تماما پذیرفته و رفته رفته آنرا گام به گام توسعه می دهند .
پروژه جامع و کامل بهبود مستمر (KAIZEN) همراه با فهرست بندی و منابع و مآخذ اماده دانلود میباشد
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب: صفحه
خلاصه 3
مقدمه 5
بیان مسئله 7
روش کار 11
یافته ها 14
بحث و نتیجه گیری 16
توصیه ها و پیشنهادها 20
منابع 29
خلاصه:
آخرین بررسی کشوری که توسط دفتر بهبود تغذیه جامعه معاونت سلامت در سال 1377 انجام شده است (ANIS) نشان می دهد که 4/15، 9/10 و 9/4 درصد کودکان زیر 5 سال کشورمان به ترتیب دچار کوتاه قدی، کم وزنی و لاغری متوسط و شدید می باشند. در جهان براساس آخرین گزارش ها 183 میلیون کودک زیر 5 سال دچار کم وزنی متوسط و شدید، 226 میلیون کودک دچار کوتاه قدی متوسط و شدید و 67 میلیون کودک دچار لاغری متوسط و شدید می باشند. از 4/10 میلیون مرگ کودکان زیر 5 سال که در سال 1995 در کشورهای در حال توسعه رخ داده حدود نیمی از آنها با سوء تغذیه ارتباط داشته است. برخی از پیامدهای سوء تغذیه عبارتند از کاهش بهره هوشی کودکان، کاهش توانمندی جسمی و کاهش قدرت تولید، کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی، افزایش مرگ و میر کودکان بدلیل ابتلا به بیماریهای مختلف و ........ بنابراین سوء تغذیه توانمندی و کارآئی کشورها را کاهش می دهد و موجب فقر و تشدید سوء تغذیه می گردد. از عوامل ایجاد کننده سوء تغذیه می توان بیسوادی والدین، ناآگاهی های تغذیه ای، اعمال روشهای نادرست در تغذیه کودکان، افزایش بعد خانوار و ....... را نام برد. بنابراین سوء تغذیه فرآیند چند بخشی است و تدوین راهکارهایی که سایر بخشهای توسعه را در امرتغذیه درگیر کند می تواند در کاهش آن اثرگذار باشد.
تجربه مداخلات انجام شده در پروژه سیبک در ایران و سایر کشورها از جمله اندونزی و هندوستان نیز نشان می دهد که بکارگیری روشهای مداخله ای چند بخشی و درگیر نمودن سایر بخشهای توسعه در امر غذا و تغذیه می تواند در کاهش سوء تغذیه موثر باشد. طرح مشارکتی کاهش سوء تغذیه کودکان از سال 1375 تا 1378 با همکاری دفتر بهبود تغذیه جامعه، انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، یونیسف، وزارت کشاورزی، آموزش و پرورش، نهضت سواد آموزی و ....... در مناطق روستایی سه شهرستان ایلام، بردسیر و برازجان به اجرا گذاشته شد. این طرح شامل سه مرحله تعیین بررسی وضع موجود، تعیین و اجرای راهکارهای مداخله ای بین بخشی و ارزشیابی پس از سه سال مداخله بود. یافته های این طرح نشان داد که شیوع سوء تغذیه بمیزان 50% کاهش یافته است و ارتقاء قابل توجهی در برخی از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی مشاهده شده است (ارتقاء سطح سواد زنان و افزایش میزان اشتغال آنـــان) ایـــن طرح در حال حاضر در قالب یک برنامه کشوری در 28 شهرستان از 28 دانشگاه اجرا می شود. طرح مشارکتی کاهش سوء تغذیه کودکان که با همکاری بخشهای مختلف توسعه بمدت سه سال اجرا گردید همانند مطالعات مشابه که در ســــایر کشورها انجام شده است نشان داد که همکاری های بین بخشی و مشارکت کلیه بخشهای توسعه در کاهش سوء تغذیه کودکان بدلیل ماهیت چند بعدی مشکل، سودمند است و با درگیر نمودن مسئولین و کارشناسان کلیه بخشهای ذیربط می توان سوء تغذیه را کاهش و شاخصهای اقتصادی، اجتماعی را ارتقاء بخشید و تعیین الگوی مداخله ای کاهش سوء تغذیه کودکان بر مبنای مشارکتهای بین بخشی بعنوان یک راهکار اساسی جهت بهبود وضع تغذیه کودکان مورد تاکید قرار گرفته است.
مقدمه:
با وجود اینکه تلاشهای زیادی در سطح جهان در جهت بالا بردن سطح سلامت جامعه صورت گرفته و این اقدامات موجب کاهش مرگ و میر خصوصا" در اطفال و افزایش طول عمر در اغلب کشورهای جهان شده است. اما سوء تغذیه انرژی – پروتئین همچنان مهم ترین مشکل تغذیه ای در اغلب کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما می باشد.
اشکال مختلف سوء تغذیه از جمله سوء تغذیه انرژی – پروتئین و کمبود ریزمغذیها ناشی از تداخل عواملی نظیر دسترسی خانوار به غذای کافی، مراقبتهای مادر و کودک، درآمد خانواده، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، تسهیلات و خدمات بهداشتی است. بنابراین بهبود تغذیه زنان و کودکان همراه با غلبه بر مشکلات بهداشتی کلید ارتقاء سطح سلامت آنان می باشد. علیرغم نقش رفاه اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی خانواده در بهبود رشد و سلامت کودکان، متاسفانه 82 درصد کودکان زیر 5 سال جهان که متعلق به کشورهای در حال توسعه می باشند در محیطی به سر می برند که مشخصه آنها دسترسی ناکافی به غذا، ابتلاء به عفونت، مسکن نامناسب، فقدان آب آشامیدنی سالم، بهسازی محیط و مراقبتهای بهداشتی ناکافی است. اغلب این کودکان وقتی زندگی را با چنین ناکامیهای جدی شروع می کنند شانس ناچیزی برای درک شایستگیهای بالقوه اقتصادی – اجتماعی خود خواهند داشت. آنها نیز به نوبه خود نسل های ناسالم دیگری را به جامعه تحویل می دهند و بدین ترتیب این حلقه معیوب استمرار می یابد. بدیهی است با وجود چنین مشکلات بهداشتی و تغذیه ای در کشورهای در حال توسعه سوء تغذیه زنان در دوران بارداری یکی از عمده ترین دلایل کوتاه قدی 177 میلیون کودک در جهان است و سوء تغذیه در 50 درصد مرگ و میرهای کودکان این کشورها دخالت دارد. در این شرایط کودکان با هوش را به افرادی بیمار و یک گروه مولد را به گروه وابسته به دیگران تبدیل نموده و بالاخره در یک چرخه معیوب موجب افزایش فقر می گردد.اما سوء تغذیه فقط منحصر به کشورهای در حال توسعه نیست بلکه در برخی از کشورهای توسعه یافته نیز به دلیل نابرابری در درآمدها و کاهش حمایتهای اجتماعی، کودکان از وضع تغذیه مناسبی برخوردار نیستند. بعنوان مثال در ایالات متحده بیش از 20% کودکان در فقر زندگی می کنند و بیش از 13 میلیون کودک زیر 12 سال غذای کافی دریافت نمی کنند.
نتایج بررسی رشد کودکان در سال 1377 وضعیت تغذیه کودکان کشورمان را به تصویر کشید و نشان داد 4/15 درصد کودکان زیر 5 سال کشور (800 هزار نفر) دچار کوتاه قدی متوسط و شدید، 9/10 درصد دچار کم وزنی متوسط و شدید (540 هزار نفر) و 9/4 درصد کودکان زیر 5 سال کشور (170 هزار نفر) دچار لاغری متوسط و شدید می باشند. میزان کم وزنی در کودکان زیر 6 ماه کشور مانند جامعه خوب تغذیه شده است (3%) و با بالا رفتن سن، میزان شیوع کم وزنی افزایش می یابد بطوری که در طول 2 سالگی (24 تا 35 ماهگی) به اوج خود یعنی 8/13% می رسد. بنابراین برای پیشگیری از کم وزنی، اقدامات مداخله ای باید در سنینی که کودک هنوز دچارکم وزنی نشده یعنی بیش از 2 سالگی که هنوز بسیاری از کودکان در عمل، نشانه های هشدار دهنده کم وزنی را نشان نداده اند، متمرکز شود.
برای برنامه ریزان کشور درک علل پیچیده و ظریف سوء تغذیه برای شناخت میزان و عمق مشکل بسیار مهم است. گرچه سوء تغذیه در ابتدایی ترین سطح خود، یکی از پیامدهای بیماری و مصرف ناکافی غذای روزانه است اما عوامل دیگری مانند شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی علاوه بر وضعیت فیزیولوژیک در آن دخیلند که بازتاب آن بصورت افزایش موارد مرگ و میر و ابتلاء به بیماری منعکس می گردد. بنابراین بهزیستی و سلامت کودکان نه تنها بستگی به خدمات بنیادی بهداشتی دارد بلکه بستگی به مسکن مناسب، درآمد کافی (بصورت نقدینه یا تولید) برای رفع نیازهای روزانه، وجود مواد غذایی مورد نیاز، دسترسی به آموزش و سایر خدمات عمومی دارد که بطور قطع نظام مراقبتهای بهداشتی به تنهایی قادر به تامین تمام این نیازها نیست و تامین اغلب این خدمات در حقیقت در حیطه مسئولیت سایر بخشهای توسعه می باشد، هماهنگی و تمرکز فعالیتهای بسیاری از این بخشها برای توسعه بهداشت و حفظ سلامت جامعه ضروری است.
در حقیقت گرچه مراقبین اصلی کودکان، زنان یا مادران هستند ولی این بدان معنی نیست که مسئولین، سازمانها و سایر ارگانها از مسئولیت مراقبت و حفظ سلامت کودکان معافند، حمایتهای سیاسی، حقوقی، فرهنگی و اجتماعی در سطح ملی و منطقه ای، تلاشهای کوچک خانواده را در راه تامین تغذیه مناسب و سلامت بصورت تساعدی می افزاید و دستیابی به توسعه پایدار را تسهیل خواهد کرد.
بیان مسئله:
در سال 1370، برای اولین بار شیوع کم وزنی برای کودکان زیر 5 سال مناطق شهری و روستایی کشور با استفاده از روش صدکها تعیین گردید. نتایج بررسی فوق نشان داده است که به ترتیب 15 و 23 درصد پسران و دختران روستایی دارای وزن کمتر از مینیمم استاندارد (صدک سوم دختران) بوده اند. یافته های بررسی نشانگرهای سلامت در جمهوری اسلامی ایران در سال 1374 نیز نشان داده است که به ترتیب 7/18، 8/24 و 6 درصد کودکان مناطق روستایی کشورمان از کم وزنی، کوتاه قدی و لاغری رنج می برند. آخرین بررسی کشوری که توسط دفتر بهبود تغذیه جامعه معاونت سلامت در سال 1377 انجام شده است (ANIS) نشان می دهد که 4/15، 9/10 و 9/4 درصد کـودکـان زیـر 5 سـال کشـورمان بـه ترتیب دچار کوتاه قدی، کم وزنی و لاغری متوسط و شدید می باشند. بر اساس یافته های آخرین بررسی کشوری، کوتاه قدی تغذیه ای متوسط و شدید در 15 درصد کودکان زیر 5 سال کشور وجود داشت. احتمالا" 3/2 درصد از کودکان این سن، بر اساس مشخصات سرشتی خود کوتاه قد هستند و 7/12 درصد آنان بدلایل مختلف از جمله محدودیت دسترسی به غذا، عفونت های حاد تنفسی، بیماری انگلی و ....... از قد مناسب برای سن خود برخوردار نیستند. شیوع کوتاه قدی تغذیه ای در سیستان و بلوچستان بیشتر (38%) و در گیلان کمتر (8/6%) از استانهای دیگر بود. شیوع کوتاه قدی تغذیه ای در روستاها بطور معنی داری بیش از شهرهاست (دو برابر).
از لحاظ کم وزنی، 7/8 درصد کودکان بعلت سوء تغذیه کم وزن هستند و 3/2 درصد براساس مشخصات سرشتی خود کم وزن می باشند. کم وزنی ممکن است ناشی از انجام نشدن مراقتبهای بهداشتی، تداوم بیماریهای ضعیف کننده و مزمن و ..... باشد. شیوع کم وزنی در استان سیستان و بلوچستان بیشتر از همه استانهاست (26 درصد).
از نظر لاغری در حدود 5 درصد کودکان زیر 5 سال به لاغری متوسط و شدید مبتلا بودند ولی احتمالا" علت لاغری متوسط یا شدید در 3/2 درصد کودکان مشخصات سرشتی آنان و در 7/2 درصد قرار گرفتن در محرومیت حاد، بحران حاد کم غذایی یا ابتلا به بیماریهای حاد یا مزمن است. شیوع لاغری در استان هرمزگان بیشتر و در گلستان کمتر از استانهای دیگر بود. در یک جامعه خوب تغذیه شده تقریبا" حدود 3/2% از جامعه (کودکان) به علت مشخصات سرشتی و یا عوامل دیگری که ارتباطی با تغذیه ندارند دچار کم وزنی، کوتاه قدی یا لاغری متوسط و شدید می باشند. با توجه به عوامل موثر بر وضع تغذیه کودکان، میزان مورد انتظار کاهش شیوع سوء تغذیه کودکان در حدود پنجاه درصد وضع موجود می باشد. بعبارت دیگر شیوع کوتاه قدی، کم وزنی، لاغری و متوسط و شدید در شرایط مطلوب باید از 9/15، 9/10، 9/4% در سطح کشور به ترتیب به 58/5 و 5/2% کاهش یابد.
سوء تغذیه انرژی – پروتئین در آفریقا و جنوب آسیا از شیوع بالایی برخوردار است، به طوری که بیش از نیمی از کودکان مبتلا به سوء تغذیه در جهان در جنوب آسیا هستند و صحرای جنوب آفریقا و جنوب آسیا 70 درصد کودکان مبتلا به سوء تغذیه در جهان را در خود دارند. در جهان بر اساس آخرین گزارش ها 183 میلیون کودک زیر 5 سال دچار کم وزنی متوسط و شدید، 226 میلیون کودک دچار کوتاه قدی متوسط و شدید و 67 میلیون کودک دچار لاغری متوسط و شدید می باشند. از 4/10 میلیون مرگ کودکان زیر 5 سال که در سال 1995 در کشورهای در حال توسعه رخ داده حدود نیمی از آنها با سوء تغذیه ارتباط داشته است.سوء تغذیه کودکان هزینه هایی را بطور مستقیم و غیر مستقیم به دولتها تحمیل می کند که عبارتند از:
هزینه های مستقیم:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:10
چکیده:
عمران چوب
بهبود کیفیت چوب به کمک پرتوگاما(چوب پلاستیک)
توسعه وپیشرفت تکنولوژی در جهان سبب گشته تا از یک سو به علت امتیازات فرآورده های چوبی برای بسیاری از مصارف به ویژه در صنایع و از سوی دیگر عرضه آن برای مصرف کننده بسته به فاکتورهایی از قبیل مقاومت، تثبیت ابعاد وعمر مفید آن در برابر عوامل بیولوژیکی نیاز به فرآورده های چوبی روز به روز افزایش یابد.
ترکیب چوب- پلاستیک در حدود سال 1960 شناخته شده وبا تحقیقات گسترده در این زمینه تعداد زیادی مواد شیمایی جدید مانند منومرهای وینیل را جهت پر کردن فضای خالی چوب وپلیمر مریزاسیون آن مورد استفاده قرار گرفت.در همین سال سازمان انرژی اتمی ایالات متحده مطالعه توسعه ترکیبات چوب و پلیمر به کمک پرتو گاما برای پلیمر نمودن منومرهای ونیل را در دانشگاه واشنگتن به منظور رفع نیاز دوشرکت به ترکیبات چوب- پلاستیک آغاز نمود.
تحقیقات متعددی در این زمینه به علت مصرف ترکیب چوب- پلیمر در جهان با استفاده از تکنیکهای متفاوت(پرتو گاما، امواج حرارتی وحرارت مستقیم) صورت پذیرفته است.
به طورکلی مطالعات زیادی در جهان روی ترکیب چوی- پلیمر انجام شده که ارائه کامل آنها از حوصله این مقاله خارج است. به طور کلی نتایج این تحقیقات رضایت بخش بوده وچنین به نظر می رسد که اگر برای چوب-پلاستیک از نظر اقتصادی محدودیتی وجود نداشته باشد ، میتواند برای کاربردهای مختلف، نظیر ماکو و ماسوره مورد استفاده در نساجی، مدلهای صنعتی قالب، ابزار باغبانی، پارکت سازی، جعبه ابزار دقیق، وسایل ورزشی، دسته کارد، یخچال و غیره که همگی از مداد وارداتی بوده و سالیانه ارز قابل توجهی را به خود اختصاص می دهند توصیه می گردد.
با معرفی پلیمر، دانشمندان جهت اندود واشباع چوب به تعدادی از مواد شیمایی دست یافتند. در نتیجه اشباع چوب با رزین های طبیعی و پلیمرزاسیون آنها با هدف بهبود کیفیت چوب قوت گرفت.
در تکنیک پرتو گاما، از روش های متفاوتی از قبیل چشمه کبالت 60، پرتو گاما ساطع از عناصر سوختی فعال، ترکیب اشعه گاما ونترون حاصل از یک راکتور و پرتوهای الکترونی استفاده می شود. پلیمریزاسیون منومرهای ونیلی در چوب طی دومرحله هموپلیمریزاسیون (پر کردن فضای خالی چوب با پلمیر) وکوپلیمریزاسیون(پیوند چوب با پلیمر) صورت می پذیرد.
برای دستیابی به ترکیب چوب- پلاستیک با اتصال پلیمر سلولز نیاز به عامل شیمایی جهت واکشیدگی چوب ونهایتا نفوذ منومرهای ونیلی در دیواره ثانویه سلول چوب میباشد. این موضوع یعنی بهینه نمودن کیفیت چوب و دامنه وسیع کاربرد ترکیبات چوب.پلاستیک موجب شده که تحقیقاتی در این زمینه روی دو گونه چوب صنوبر انجام گیرد.
در این تحقیق از منومر متیل کریلات و روش هموپلیمریزاسیون استفاده وبه کمک اشعه گاما ساطع شده از کبالت 60 با دور ثابت در زمان،واکنش پلیمریزاسیون صورت پذیرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که پلیمریزاسیون چوب با پرتو اشعه گاما(کبالت 60)، خواص فیزیکی ومکانیکی چوب افزایش می یابد. درصد تثبیت ابعاد چوب با استفاده از روش فوق رضایت بخش است و حتی می توان با کمک مواد افزودنی شیمیایی تا حد بالاتری قابل افزایش باشد. افزون بر این در صورت استفاده از پلیمرهای الاستیک، مقاومت به ضربه را نیز میتوان افزایش داد. هر چند در این زمینه ودر رابطه با ساخت چوب- پلاستیک با استفاده از چوب سایر گونه های بومی،مونومرهای متفاوت و ترکیبات مختلفی از آنها وهمچنین دوزهای مختلف نیاز به انجام تحقیقات بیشتری است که در صورت ادامه تحقیق حاضر به انجام خواهد رسید.
1-Wood And Plastic Structure .
2-mechanics of wood and wood composites. van nestran rienhod company.
کیوان سلطانی- مهندس صنایع چوب وکاغذ
چوب سیمان پوشش دیواره های ساختمان
سابقه تولید صفحات چوب سیمان به سال 1914 می رسد که در اطریش نوعی پانل فشرده چوبی تولید گردید. در سال 1928 برای تولید این پانل ها از سیمان پرتلند استفاده شده و در سالها پس از آن گچ به عنوان عامل اتصال دهنده استفاده گردند.
فرآورده های چوب سیمان که امروزه در بیشتر کشورهای جهان تولید میگرند، دارای خواص کاربردی مطلوبی مانند: مقاومت به عوامل جوی، آتش وعوامل بیولوژیک بوده واز پایداری ابعاد بالایی برخورداند. علاوه بر تولید پانل های مسطح در پرس های مسطح در پرس های معمولی، با استفاده از قالب های مناسب میتوان محصولات دیگر از قبیل بلوک های سیمانی، آجر و قطعات فرم دار را نیز تولید نمود. امروزه پانل های چوب سیمان که به صورت صفحات بزرگی تولید می گردند، در حد وسیعی در احداث واحدهای مسکونی وتجاری مورد استفاده قرار می گیرد.
در طی سالهای اخیر فناوری تولید پانلهای چوب سیمان، رشد وتوسعه چشم گیری یافته و خطوط تولید این فرآورده در اغلب کشورهای جهان مستقر گشته اند. انتظار می رود در آینده نیز پیشرفتهای افزون تری در زمینه کاربرد گونه های چوبی و مواد لیگنوسلولزی و نیز فرآیند گیرایی سیمان به عمل می آید شایان ذکر است که تولید تخته های چوب سیمان معمولا در کارخانه های نسبتا کوچک با ظرفیت پایین صورت می گیرد. پایین بودن ظرفیت کارخانه های چوب سیمان از معایب آنها محسوب نمیشود، زیرا این کارخانه ها معمولا برای احتیاجات بازارهای محلی طراحی میگردد تا از حمل و نقل تخته های سنگین در فواصل طولانی جلوگیری شود. اگرچه فرایندهای تولید صفحات چوب سیمان به دستگاه های پیچیده خشک کن وچسب زن نیاز ندارد، ولی این فرایند به پرس های سرد و محفظه های بزرگ جهت گیرایی سیمان احتیاج دارند.
یکی از مسایل عمده در تولید صفحات چوب سیمان، عدم سازگاری گونه های چوبی با سیمان پرتلند ومحدودیت های اتصال ذرات چوب با سیمان است. بسیاری از چوبها دارای مقادیری مواد آلی می باشند که مشکلاتی را در گیرایی سیمان و چسبندگی آن با چوب ایجاد می کنند.
به منظور بهبود خواص کاربردی صفحات چوب سیمان وافزایش کارایی آنها تحقیقات زیادی در زمینه سازگاری گونه های چوبی مختلف با سیمان، مصرف مواد افزودنی وانجام تیمارهای مختلف در فرابند تولید فراورده های چوب سیمان صورت گرفته است. به عنوان مثال جهت کاهش اثرات محدود کننده چوب بر گیرایی سیمان، راههای متفاوتی ارایه گردیده که از آن جمله خارج کردن قندها و سایر مواد استخراجی محلول در آب توسط آب داغ است.برای انجام این تیمار، ذرات چوب را مدتی در آب داغ غوطه ور میکنند تا مواد استخراجی آنها کاهش یابد. زمان غوطهوری به عواملی مانند حرارت آب داغ ومیزان مواد استخراجی محدود کننده بستگی دارد. افزودن مواد شیمایی نیز در کاهش زمان گیرایی سیمان موثر است.یکماده مهم در این مورد کلرور کلسیم است که محلول 1 تا 3 درصد آن، جهت خنثی سازی اثر یکدهم درصد قند در مخلوط سیمان موثر است سولفات آلومینیوم نیز برای حذف اثر محدود کننده قند در حد 4 تا 5 درصد به کار می رود. افزون بر این سود سوزآور یا ئیدروکسید سدیم با غلظت 1/0 تا 1 درصد نیز جهت بهبود مقاومت اتصالات چوب با سیمان، برای برخی انواع گونه ها که مشکل چسبندگی دارند، مورد استفاده قرار میگیرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب: صفحه
خلاصه 3
مقدمه 5
بیان مسئله 7
روش کار 11
یافته ها 14
بحث و نتیجه گیری 16
توصیه ها و پیشنهادها 20
منابع 29
خلاصه:
آخرین بررسی کشوری که توسط دفتر بهبود تغذیه جامعه معاونت سلامت در سال 1377 انجام شده است (ANIS) نشان می دهد که 4/15، 9/10 و 9/4 درصد کودکان زیر 5 سال کشورمان به ترتیب دچار کوتاه قدی، کم وزنی و لاغری متوسط و شدید می باشند. در جهان براساس آخرین گزارش ها 183 میلیون کودک زیر 5 سال دچار کم وزنی متوسط و شدید، 226 میلیون کودک دچار کوتاه قدی متوسط و شدید و 67 میلیون کودک دچار لاغری متوسط و شدید می باشند. از 4/10 میلیون مرگ کودکان زیر 5 سال که در سال 1995 در کشورهای در حال توسعه رخ داده حدود نیمی از آنها با سوء تغذیه ارتباط داشته است. برخی از پیامدهای سوء تغذیه عبارتند از کاهش بهره هوشی کودکان، کاهش توانمندی جسمی و کاهش قدرت تولید، کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی، افزایش مرگ و میر کودکان بدلیل ابتلا به بیماریهای مختلف و ........ بنابراین سوء تغذیه توانمندی و کارآئی کشورها را کاهش می دهد و موجب فقر و تشدید سوء تغذیه می گردد. از عوامل ایجاد کننده سوء تغذیه می توان بیسوادی والدین، ناآگاهی های تغذیه ای، اعمال روشهای نادرست در تغذیه کودکان، افزایش بعد خانوار و ....... را نام برد. بنابراین سوء تغذیه فرآیند چند بخشی است و تدوین راهکارهایی که سایر بخشهای توسعه را در امرتغذیه درگیر کند می تواند در کاهش آن اثرگذار باشد.
تجربه مداخلات انجام شده در پروژه سیبک در ایران و سایر کشورها از جمله اندونزی و هندوستان نیز نشان می دهد که بکارگیری روشهای مداخله ای چند بخشی و درگیر نمودن سایر بخشهای توسعه در امر غذا و تغذیه می تواند در کاهش سوء تغذیه موثر باشد. طرح مشارکتی کاهش سوء تغذیه کودکان از سال 1375 تا 1378 با همکاری دفتر بهبود تغذیه جامعه، انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، یونیسف، وزارت کشاورزی، آموزش و پرورش، نهضت سواد آموزی و ....... در مناطق روستایی سه شهرستان ایلام، بردسیر و برازجان به اجرا گذاشته شد. این طرح شامل سه مرحله تعیین بررسی وضع موجود، تعیین و اجرای راهکارهای مداخله ای بین بخشی و ارزشیابی پس از سه سال مداخله بود. یافته های این طرح نشان داد که شیوع سوء تغذیه بمیزان 50% کاهش یافته است و ارتقاء قابل توجهی در برخی از شاخصهای اقتصادی، اجتماعی مشاهده شده است (ارتقاء سطح سواد زنان و افزایش میزان اشتغال آنـــان) ایـــن طرح در حال حاضر در قالب یک برنامه کشوری در 28 شهرستان از 28 دانشگاه اجرا می شود. طرح مشارکتی کاهش سوء تغذیه کودکان که با همکاری بخشهای مختلف توسعه بمدت سه سال اجرا گردید همانند مطالعات مشابه که در ســــایر کشورها انجام شده است نشان داد که همکاری های بین بخشی و مشارکت کلیه بخشهای توسعه در کاهش سوء تغذیه کودکان بدلیل ماهیت چند بعدی مشکل، سودمند است و با درگیر نمودن مسئولین و کارشناسان کلیه بخشهای ذیربط می توان سوء تغذیه را کاهش و شاخصهای اقتصادی، اجتماعی را ارتقاء بخشید و تعیین الگوی مداخله ای کاهش سوء تغذیه کودکان بر مبنای مشارکتهای بین بخشی بعنوان یک راهکار اساسی جهت بهبود وضع تغذیه کودکان مورد تاکید قرار گرفته است.
مقدمه:
با وجود اینکه تلاشهای زیادی در سطح جهان در جهت بالا بردن سطح سلامت جامعه صورت گرفته و این اقدامات موجب کاهش مرگ و میر خصوصا" در اطفال و افزایش طول عمر در اغلب کشورهای جهان شده است. اما سوء تغذیه انرژی – پروتئین همچنان مهم ترین مشکل تغذیه ای در اغلب کشورهای در حال توسعه و از جمله کشور ما می باشد.
اشکال مختلف سوء تغذیه از جمله سوء تغذیه انرژی – پروتئین و کمبود ریزمغذیها ناشی از تداخل عواملی نظیر دسترسی خانوار به غذای کافی، مراقبتهای مادر و کودک، درآمد خانواده، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، تسهیلات و خدمات بهداشتی است. بنابراین بهبود تغذیه زنان و کودکان همراه با غلبه بر مشکلات بهداشتی کلید ارتقاء سطح سلامت آنان می باشد. علیرغم نقش رفاه اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی خانواده در بهبود رشد و سلامت کودکان، متاسفانه 82 درصد کودکان زیر 5 سال جهان که متعلق به کشورهای در حال توسعه می باشند در محیطی به سر می برند که مشخصه آنها دسترسی ناکافی به غذا، ابتلاء به عفونت، مسکن نامناسب، فقدان آب آشامیدنی سالم، بهسازی محیط و مراقبتهای بهداشتی ناکافی است. اغلب این کودکان وقتی زندگی را با چنین ناکامیهای جدی شروع می کنند شانس ناچیزی برای درک شایستگیهای بالقوه اقتصادی – اجتماعی خود خواهند داشت. آنها نیز به نوبه خود نسل های ناسالم دیگری را به جامعه تحویل می دهند و بدین ترتیب این حلقه معیوب استمرار می یابد. بدیهی است با وجود چنین مشکلات بهداشتی و تغذیه ای در کشورهای در حال توسعه سوء تغذیه زنان در دوران بارداری یکی از عمده ترین دلایل کوتاه قدی 177 میلیون کودک در جهان است و سوء تغذیه در 50 درصد مرگ و میرهای کودکان این کشورها دخالت دارد. در این شرایط کودکان با هوش را به افرادی بیمار و یک گروه مولد را به گروه وابسته به دیگران تبدیل نموده و بالاخره در یک چرخه معیوب موجب افزایش فقر می گردد.اما سوء تغذیه فقط منحصر به کشورهای در حال توسعه نیست بلکه در برخی از کشورهای توسعه یافته نیز به دلیل نابرابری در درآمدها و کاهش حمایتهای اجتماعی، کودکان از وضع تغذیه مناسبی برخوردار نیستند. بعنوان مثال در ایالات متحده بیش از 20% کودکان در فقر زندگی می کنند و بیش از 13 میلیون کودک زیر 12 سال غذای کافی دریافت نمی کنند.
نتایج بررسی رشد کودکان در سال 1377 وضعیت تغذیه کودکان کشورمان را به تصویر کشید و نشان داد 4/15 درصد کودکان زیر 5 سال کشور (800 هزار نفر) دچار کوتاه قدی متوسط و شدید، 9/10 درصد دچار کم وزنی متوسط و شدید (540 هزار نفر) و 9/4 درصد کودکان زیر 5 سال کشور (170 هزار نفر) دچار لاغری متوسط و شدید می باشند. میزان کم وزنی در کودکان زیر 6 ماه کشور مانند جامعه خوب تغذیه شده است (3%) و با بالا رفتن سن، میزان شیوع کم وزنی افزایش می یابد بطوری که در طول 2 سالگی (24 تا 35 ماهگی) به اوج خود یعنی 8/13% می رسد. بنابراین برای پیشگیری از کم وزنی، اقدامات مداخله ای باید در سنینی که کودک هنوز دچارکم وزنی نشده یعنی بیش از 2 سالگی که هنوز بسیاری از کودکان در عمل، نشانه های هشدار دهنده کم وزنی را نشان نداده اند، متمرکز شود.
برای برنامه ریزان کشور درک علل پیچیده و ظریف سوء تغذیه برای شناخت میزان و عمق مشکل بسیار مهم است. گرچه سوء تغذیه در ابتدایی ترین سطح خود، یکی از پیامدهای بیماری و مصرف ناکافی غذای روزانه است اما عوامل دیگری مانند شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی علاوه بر وضعیت فیزیولوژیک در آن دخیلند که بازتاب آن بصورت افزایش موارد مرگ و میر و ابتلاء به بیماری منعکس می گردد. بنابراین بهزیستی و سلامت کودکان نه تنها بستگی به خدمات بنیادی بهداشتی دارد بلکه بستگی به مسکن مناسب، درآمد کافی (بصورت نقدینه یا تولید) برای رفع نیازهای روزانه، وجود مواد غذایی مورد نیاز، دسترسی به آموزش و سایر خدمات عمومی دارد که بطور قطع نظام مراقبتهای بهداشتی به تنهایی قادر به تامین تمام این نیازها نیست و تامین اغلب این خدمات در حقیقت در حیطه مسئولیت سایر بخشهای توسعه می باشد، هماهنگی و تمرکز فعالیتهای بسیاری از این بخشها برای توسعه بهداشت و حفظ سلامت جامعه ضروری است.
در حقیقت گرچه مراقبین اصلی کودکان، زنان یا مادران هستند ولی این بدان معنی نیست که مسئولین، سازمانها و سایر ارگانها از مسئولیت مراقبت و حفظ سلامت کودکان معافند، حمایتهای سیاسی، حقوقی، فرهنگی و اجتماعی در سطح ملی و منطقه ای، تلاشهای کوچک خانواده را در راه تامین تغذیه مناسب و سلامت بصورت تساعدی می افزاید و دستیابی به توسعه پایدار را تسهیل خواهد کرد.
بیان مسئله:
در سال 1370، برای اولین بار شیوع کم وزنی برای کودکان زیر 5 سال مناطق شهری و روستایی کشور با استفاده از روش صدکها تعیین گردید. نتایج بررسی فوق نشان داده است که به ترتیب 15 و 23 درصد پسران و دختران روستایی دارای وزن کمتر از مینیمم استاندارد (صدک سوم دختران) بوده اند. یافته های بررسی نشانگرهای سلامت در جمهوری اسلامی ایران در سال 1374 نیز نشان داده است که به ترتیب 7/18، 8/24 و 6 درصد کودکان مناطق روستایی کشورمان از کم وزنی، کوتاه قدی و لاغری رنج می برند. آخرین بررسی کشوری که توسط دفتر بهبود تغذیه جامعه معاونت سلامت در سال 1377 انجام شده است (ANIS) نشان می دهد که 4/15، 9/10 و 9/4 درصد کـودکـان زیـر 5 سـال کشـورمان بـه ترتیب دچار کوتاه قدی، کم وزنی و لاغری متوسط و شدید می باشند. بر اساس یافته های آخرین بررسی کشوری، کوتاه قدی تغذیه ای متوسط و شدید در 15 درصد کودکان زیر 5 سال کشور وجود داشت. احتمالا" 3/2 درصد از کودکان این سن، بر اساس مشخصات سرشتی خود کوتاه قد هستند و 7/12 درصد آنان بدلایل مختلف از جمله محدودیت دسترسی به غذا، عفونت های حاد تنفسی، بیماری انگلی و ....... از قد مناسب برای سن خود برخوردار نیستند. شیوع کوتاه قدی تغذیه ای در سیستان و بلوچستان بیشتر (38%) و در گیلان کمتر (8/6%) از استانهای دیگر بود. شیوع کوتاه قدی تغذیه ای در روستاها بطور معنی داری بیش از شهرهاست (دو برابر).
از لحاظ کم وزنی، 7/8 درصد کودکان بعلت سوء تغذیه کم وزن هستند و 3/2 درصد براساس مشخصات سرشتی خود کم وزن می باشند. کم وزنی ممکن است ناشی از انجام نشدن مراقتبهای بهداشتی، تداوم بیماریهای ضعیف کننده و مزمن و ..... باشد. شیوع کم وزنی در استان سیستان و بلوچستان بیشتر از همه استانهاست (26 درصد).
از نظر لاغری در حدود 5 درصد کودکان زیر 5 سال به لاغری متوسط و شدید مبتلا بودند ولی احتمالا" علت لاغری متوسط یا شدید در 3/2 درصد کودکان مشخصات سرشتی آنان و در 7/2 درصد قرار گرفتن در محرومیت حاد، بحران حاد کم غذایی یا ابتلا به بیماریهای حاد یا مزمن است. شیوع لاغری در استان هرمزگان بیشتر و در گلستان کمتر از استانهای دیگر بود. در یک جامعه خوب تغذیه شده تقریبا" حدود 3/2% از جامعه (کودکان) به علت مشخصات سرشتی و یا عوامل دیگری که ارتباطی با تغذیه ندارند دچار کم وزنی، کوتاه قدی یا لاغری متوسط و شدید می باشند. با توجه به عوامل موثر بر وضع تغذیه کودکان، میزان مورد انتظار کاهش شیوع سوء تغذیه کودکان در حدود پنجاه درصد وضع موجود می باشد. بعبارت دیگر شیوع کوتاه قدی، کم وزنی، لاغری و متوسط و شدید در شرایط مطلوب باید از 9/15، 9/10، 9/4% در سطح کشور به ترتیب به 58/5 و 5/2% کاهش یابد.
سوء تغذیه انرژی – پروتئین در آفریقا و جنوب آسیا از شیوع بالایی برخوردار است، به طوری که بیش از نیمی از کودکان مبتلا به سوء تغذیه در جهان در جنوب آسیا هستند و صحرای جنوب آفریقا و جنوب آسیا 70 درصد کودکان مبتلا به سوء تغذیه در جهان را در خود دارند. در جهان بر اساس آخرین گزارش ها 183 میلیون کودک زیر 5 سال دچار کم وزنی متوسط و شدید، 226 میلیون کودک دچار کوتاه قدی متوسط و شدید و 67 میلیون کودک دچار لاغری متوسط و شدید می باشند. از 4/10 میلیون مرگ کودکان زیر 5 سال که در سال 1995 در کشورهای در حال توسعه رخ داده حدود نیمی از آنها با سوء تغذیه ارتباط داشته است.سوء تغذیه کودکان هزینه هایی را بطور مستقیم و غیر مستقیم به دولتها تحمیل می کند که عبارتند از:
هزینه های مستقیم:
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
چکیده:
گمباکایزن – نگرشی مبتنی بر عقل سلیم و کم کردن
هزینه در مدیریت نوین
کایزن چیست ؟
کایزن ترکیبی دو کلمهای از یک مفهوم ژاپنی است که تعریف آن تغییر به سمت بهتر شدن یا بهبود مستمر و تدریجی است. در واقع کایزن بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود در سازمانها لازم نیست به دنبال تغییرات انفجاری یا ناگهانی باشیم، بلکه هر نوع بهبود یا اصلاح به شرط آنکه پیوسته و مداوم باشد، ارتقای بهره وری را در سازمانها به ارمغان خواهد آورد.
KAI + ZEN = KAIZEN
معنی اصلی واژه کایزن ساده و گویاست : کایزن یعنی بهبود مستمر، بهبود مستمری که تمامی افراد یعنی مدیران کارکنان و کارگران را در بر میگیرد: فلسفه کایزن براین اصل استوار است که شیوه زندگی انسان شامل زندگی شغلی، زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی باید پیوسته و مداوم بهبود یابد. فرهنگ کایزن و تعامل آن در بین لایهها و سازمانهای مختلف اجتماعی در ژاپن باعث شده است تا کارخانه به دانشگاه تبدیل شود و دانشگاه به کارخانه، کارگر از مدیر بیاموزد و مدیر از ایدههای کارگر بهرهمند گردد. پژوهشگر لباس کار بپوشد و به جای نشستن در برج عاج به صحنه تولید بیاید و فعالان صحنههای تولید به فکر و تدبیر در باب بهبودکار خویش بپردازند و به پژوهش روی آورند. پیام استراتژی کایزن در این جمله خلاصه میشود که حتی یک روز را نباید بدون ایجاد نوعی بهبود در یکی از بخشهای سازمان یا شرکت سپری نمود.
در مدیریت بر اساس کایزن، بالاترین سطح کیفیت با کمترین هزینه، بدون نیاز به فناوری پیچیده، و مبتنی بر عقل سلیم به دست میآید. در این میان همکاری و توجه نیروی انسانی اهمیت زیادی دارد. واقعیت این است که برای کسب موفقیت – در جهان شدیداً متغیر و غیر قابل برگشت – چارهای جز توجه به نیروی انسانی، جزئیات عملیات کاری و تعیین رهیافت مناسب،وجود ندارد. مدیریت گمبا که ژاپن را در بسیاری موارد و بویژه در صنعت به حد اعلای ترقی رسانده است. امروزه به عنوان ابزاری موثر در جهان به کار گرفته میشود.
1- معرفی کایزن : در سال 1986 میلادی که کتاب کایزن (KAIZEN)، کلید موفقیت رقابت ژاپنی، منتشر شد، واژه کایزن به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی مدیریت مطرح و پذیرفته شد. در زبان ژاپنی، کایزن، یعنی بهبود مستمر، البته بهبودی که همگان اعم از مدیران و کارکنان باید به آن توجه کنند و تقریباً کم هزینه باشد. فلسفه کایزن بر این اساس بنا شده که شیوه زندگی، اعم از کاری، اجتماعی و خانوادگی، بر تلاش در جهت بهبود مستمر تمرکز یابد. (8). مفهوم کایزن پاسخ به این سوال است که چرا شرکتها در ژاپن برای مدتی طولانی، ساکن و بدون حرکت نمیمانند. استفاده از کایزن به جای واژههایی مانند بهره وری، کنترل کیفیت فراگیر، تولید بدون عیب، تولید بهنگام، و سیستم پیشنهادها تصویر واضحتری از عملکرد کارخانههای ژاپنی را نشان میدهد. پاره از مفاهیم اصولی کایزن عبارتند از :
2- گمبا، محل واقعی انجام کار : در زبان ژاپنی، گمبا (GEMBA) به معنای محل واقعی و جایی است که عملیات اصلی سازمان در آن انجام میشود. در صنعت ژاپن، واژه گمبا به اندازه واژه کایزن شهرت دارد. دو واژه کایزن و گمبا، واژههایی هستند که در قلب مدیران ژاپنی جای دارند و مدیران معمولاً تصمیمات خود را بر اساس درک کامل این دو واژه اتخاذ میکنند.
آنگاه نویسنده فواید گمبا را به شرح زیر ارائه میکند :
3- مدیریت کیفیت در گمبا : در مقوله کیفیت، هزینه تولید و تحویل به موقع سفارش مشتری، از یکدیگر جدا نیستند. بسیاری از فعالیتهایی که در گمبا صورت میگیرد صرفاً به مهارت کارکنان بستگی دارد و مدیریت آنها به ندرت از پایین به بالا شکل میگیرد (45). در گمبا معنای چنین تفکری این است که افراد سازمان متعهد میشوند که هرگز هیچ کالای نامرغوبی تحویل نگیرند، هرگز قطعه یا کالای معیوبی را به مرحله بعدی فرایند ارسال نکنند و کالای نامرغوبی را تولید نکنند.