ازآنجائیکه طیف وسیع تست های موجود برای ارزیابی سیستم بینایی نشان دهنده عملکرد کامل سیستم بینایی نیست اگرچه تستهایی مثل حدت بینایی ، دید رنگ و .... اطلاعات زیادی به ما می دهد ، با این حال توصیه می شود که تست های حساسیت کانتراست نیز به عنوان یکی از تستهای روتین در معاینات کلینیکی به اجرا درآید . به طوری که مشخص شده تستهای حساسیت کانتراست در بیماران دچار بیماری MS ، کاتاراکت و گلوکوم بیشتر از تستهای حدت بینایی در تشخیص و بررسی عملکرد بینایی موثر است .
همچنین در افراد نرمال بدون مشکلات پاتولوژیک که از کاهش و عملکرد سیستم بینایی شکایت دارند نیز ، با انجام تستهای حساسیت کانتراست می توان اظهار نظر دقیق تری نسبت به وضعیت بینایی آنها داشت ؛ لذا درصدد برآمدیم مجموعه ای از اطلاعات راجع به این تست را جمع آوری کنیم .
موضوع : بررسی حساسیت کانتراست با افزایش سن در بیماران مراجعه کننده به کلینیک بینائی سنجی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال 1387
تعداد صفحات : 76
فرمت : Doc یا ورد
فهرست عناوین :
فصل اول: مقدمه
فصل دوم: مروری بر مطالعات گذشته
فصل سوم:روش کار
فصل چهارم : نتایج
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
15 ص
ناتوانی های یادگیری و مشکلات در تشخیص و درک بینائی
تهیه و تدوین:
مربیان مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 مشهد
********************************
بینایی
اگرچه نوزادان از همان بدو تولد قدرت بینایی دارند ولی بسیار نزدیک بین هستند. تیزی حس بینایی نوزادان در بدو تولد بین 200/20 تا 400/20 است که نشان می دهد تقریباً تا 6 متری خودشان را می بینند. این در حالی است که بچه های بزرگسال تر با قوه بینایی عادی می توانند تقریباً 61 متری 121 متری خودشان را ببینند.
نوزادان در کانونی کردن نیز مشکل دارند (کلمن و بنکس 1998). وقتی به صندلی در 5/1 متری خودتان نگاه می کنید و سپس به تخته سیاهی که در 6 متری شما قرار دارد نگاهی کنید درجه انحنای عدسی چشمتان طوری تغییر می کند تا تصویر را در کانون نگه دارد. این در حالی است که قدرت تطابق بینایی نوزادان یک سوم قدرت تطابق بزرگسالان است. (برنر.1965). بهترین فاصله کانونی برای نوزادان 19 سانتی متر است. نوزادان نمی توانند چشم خود را به خوبی روی اشیای دور متمرکز کنند یا به اشیا نزدیک شوند. اما همین تیزی ضعیف بینایی نوزادان نیز به آنان کمک می کند. وقتی مادر نوزاد می تواند در هنگام شیر خوردن صورت مادرش را ببیند. اما توانایی های بصری نوزادان خیلی سریع بهبود می یابند. توانایی کانونی کردن آن ها تقریباً در 2 ماهگی نزدیک به توانایی کانونی کردن بزرگسالان می شود و ظرف یک سال تیزی حس بینایی اطفال به تیزی حس بینایی بزرگسالان می رسد. اطفال انگیزه عجیبی برای تعقیب محرکهای بصری دارند و حتی در محیطهای تاریک نیز با چشمان خود محرکها را دنبال می کنند.
فرم و ترجیح
نوزادان برخی محرک های بصری را بیشتر ترجیح می دهند و آن ها خطوط خمیده را به خطوط راست ترجیح می هند و سطوح منقوش را بیش از سطوح صاف دوست دارند. همچنین لبه ها و زاویه های دارای کنتراست زیاد را بیشتر ترجیح می دهند. نگاه های نوزادان نیز تصادفی نیست. نگاه های نوزادان تابع قواعدی است و همین قواعدند که باعث می شوند نوزادان روی کل تصویر متمرکز شوند تا جزئیاتش. الگوهای نگاه کردن اطفال تا 8 هفتگی یا کمی بیشتر شبیه الگوی نگاه کردن بزرگسالان می شود و علاوه بر خطوط اصلی تصاویر به درون آن ها نیز توجه و دقت می کنند.
ترجیح دادن صورت ها.
برخی از بررسی ها نشان می دهند که نوزادان صورت های عادی را بیش از صورت های مغشوش تا توخالی دنبال می کنند. اما نتایج بررسی هایی که از روش های آزمایشی دیگری استفاده کرده اند نشان داد که تا 2 تا 3 ماهگی خبری از ترجیح چهره ها نیست. برای مثال فانتر (1961) دریافت اطفال 2 تا 3 ماهه چشمان خود را روی صورت ها بیشتر تثبیت می کنند تا روی خال هدف- روزنامه یا صفحه های قرمز- سفید یا زرد.
اطفال در 2 تا 4 ماهگی نقاشی صورت را به هر نقاشی دیگری ترجیح می دهند.