فایل آماده اسکچاپ آمفی تئاتر ( خارجی) 3d سه بعدی
این فایل با فرمت اسکچاپ (skp) میباشد.
دانلود مقاله تحقیقی با موضوع تئاتر و سینما که شامل 28 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
تئاتر و سینما
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه ................................................................... 3-1
پیشگفتار ................................................................................. 5-4
سینما حضوری غایب و تئاتر حضور زنده ..................................... 11-6
تفاوت تکنیک بازیگری در سینما و تئاتر ................................. 25-11
خاتمه .............................................. 26-25
منابع ........................................... 27
مقدمه :
تئاتر هنری بسیار قدیمی از زمان قرون وسطی وجود داشته است ولی سینما در حقیقت سالها بعد پدید آمد و در ابتدا ی کار به علت هجوم سیل عظیمی از مردم به سوی این هنر که برایشان جذاب بود باعث گشت کار تئاتر کسادگردد و مخالفانی برای سینما قدبرافراشتند و آن را ضدخلاق و ترویج دهنده فساد دانستند و در حقیقت نوعی جنگ میان نهاد قدیمی و جدید پدید آمد و بالاخره سینما پیروز شد با وجود سنگ اندازهای زیاد و ماندگار شد .
در نظر سطحی فیلمهای سینمایی داستانی شباهت نزدیک به نمایشهای تئاتر نشان می دهند ریشه فیلمها تجاری سالهای اولیه قرن حاضر را نیز باید در همین یافت اما از چند جنبه اساسی با تئاتر فرق دارد : سینما با لقوه توان بصری دقیق و روشنتر هنرهای تصویری را در خود دارد و به علاوه قابلیت روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .
در قلمرو روایی آن نیز از تئاتر بیشتر است .
در قلمرو روایی در امر روانشناسی و درامر رفتاری ویلیام وایل در گزینش نمایشنامه روبا ه های کوچک نوشته لیلیانی هلمن هیچ تردیدی به خود راه نداد و همه آن را باهمان تمامیت تئاتری خود به فیلم برگردانده .
مقوله سینما و تئاتر هر دو از جهاتی در هنر جایگاهی دارند و از جهاتی هم در مقوله لذت بدن انسان و به گونه ای سرگرم کردن وی می توان به حساب آورد ولی لذتی که از این دو انسان می برد بسیار با هم تفاوت دارند لذت تئاتر یک لذت والاتر و اصیل تر و حتی می توان گفت اختلافی تر از لذت فیلم دیدن در سینما می باشد ظاهراً و جدانمان بیدار می شود در حقیقت انگار سینما نوعی کاهش ناگزیر ولتاژ و اتصال کوتاه مرموز زیبایی شناختی ما را از تنش خاکی که بخش عمده تئاتر است محروم می سازد تفاوتهای شایان دیگری در این میان وجود دارد[1] «از هر نظر که بخواهیم به تئاتر و سینما نگاه بیندازیم در حقیقت از تمامی جهات به هم نزدیک اند و هم دوراند .
ولی در این میان برهم تاثیراتی متقابل دارند در سینما می توان با استفاده از فنون مختلف ما نند کم کردن یا افزودن سرعت روی هم قرار دادن تصویربا فیلمبرداری با حرکت دوربین روی[2] را نمی توان بر روی صحنه تئاتر نشان داد و به روشی آن را تقلید کند اما میتوان کاری را که در سینما انجام می گیرد و تئاتر توانسته آن را تقلید کند و آن فلاش یک است بازگشت به گذشته است و حتی بسیاری از کارگردانیان در تئاتر خود از فیلم های سینمایی استفاده نمودند مثل آیزنشتاین در یک نمایشنامه خود به نام زرنگترین که دم به تله می دهد که در سال 1924 به اجرا نهاد از صفحه هایی که به صورت فیلم پخش می شود استفاده نمود.»
تئاتر بر سینما بسیار ژرف می باشد به طور کلی در بسیا ر از فیلمهای سینمایی میتوان تئاتر را لمس نمود مخصوصاً در فیلمهای خانوادگی و خصوصی و روانشناسی و باز میتوانیم ببینیم این فیلمها بر عکس فیلمهای پرجنب و جوش و بسیار چشمگیر بر تعداد محوری شخصیت متمرکز میشود و در مکانی بسته نقش خود را ایفا میکنند و روابط و کشمکشها را بسیار دقیق نشان میدهند مثل اینگماربرگمن فیلمساز یست که در آثار خود از صحنه تئاتری بهره برده است مانند صحنههای از زندگی زناشویی لبخندهای یک شب تابستان یا فریادها و نخها می توان تئاتر را کاملا حس نمود .
در نهایت به جای آنکه این دو وسیله بیان را رقیب یکدیگر بدانیم بهتر است که آنها راچون دوشکل نمایشی در نظر بگیریم که هر یک هنر خاص خود و توانایی غنی کردن یکدیگر را دارند .
پیش گفتار:
غالبا از خود پرسیده ام که از صفحه تئاتر یا پرده سینما کدام یک را بیشتر دوست دارم معمولا پاسخ هر دوبوده است .
البته نفس کارچه روی صفحه و چه در پرده سینما یکسان است منتهی تنها ازنظر تکنیک با هم متفاوتند .
و زمانی که در روز جلسه اول تاریخ سینما قضیه تحقیق سینما و .... مطرح گشت در ذهن خود فورا به سراغ سئوال قدیم خود که سینما و تئاتر چه تفاوت و شباهتی دارند و این موضوع را برای تحقیق انتخاب نمودم و منابع زیادی در این رابطه یافتم و برای سوال خود جوابی پیدا کردم و زمانی که خواستم به نگارش این تحقیق بپردازم دیدم گستردگی این تحقیق بسیار زیاد است، رفتم و این جوابی قانع کننده بسیار زیاد است پس تصمیم گرفتیم که ابتدا تئاتر این دو را نسبت به هم نوشته و بعد در مورد یک تفاوت شایان ذکر این دو که همان بازدیگر نیست رو مورد توجه قرار دهم و دراین تحقیق و به ایجاد رسیدم که تئاتر و سینما بسیار از هم تأثیر گرفتند در این منابع گاهی ذکر صحنهای از یک فیلم شده بو و من فورا به سراغ آن صحنه از فیلم رفته و شباهت آن تئاتر را می بافتم و تفاوتهای زیادی نیز دارند در حقیقت دلیل اصلی این که من در تحقیق خود بازیگری در سینما و تئاتر را باهم مقایسه کردم دلیل خواندن این جمله در کتاب سینما چیست آندره بازن بود:
1- در تئاتر وجود انسان بسیار اهمیت دارد ولی درام در سینما می توان بدون بازیگری باشد مثلا دری که به شدت بسته می شود رقص برگی در باد و امواجی که خود رابه ساحل می کوبند ومی توانند تئاتری دراماتیک را تشدید کنند در برخی از شاهکارهای سینما یی انسان تنها به صورت سیاهی لشکر است و به عبارت دیگر طبیعت نقش اول را ایفا میکند و انسان نقش دوم را مثل فیلم نانوک و مرد آرام موضوع مبارزه انسان با طبیعت است باز نمیتوان آن را با کنش تئاتری مقایسه کرد زیرا که سرچشمه و محرک اصلی کنش طبیعت است نه انسان».
و این جمله مرا واداشت تا به این برسم که تفاوت بازیگری در سینما و تئاتر در چه میباشد. و علت دیگر این بود که من هرگز درک نکردم چرا بازیگر خوب تئاتر در سینما خوب کار نمیکند. در هر صورت به طریقی به تمامی جوابها رسیدم ولی در جمع بندی مطالب بسیار مشکل داشتم زیرا مطلب بسیار گسترده بودند در هر صورت با تلاش زیاد این تحقیق را به پایان رساندم . امیدوارم رضایت شما را جلب نمایم.
82 صفحه
چکیده
با توجه به شرایط خاص اقلیمی ایران و کمبود منابع آب در بخش عمده ای از این سرزمین موضوع کشف و تأمین آب جلوگیری از هدر رفتن آن و استفاده حساب شده از این پدیده زندگی بخش و آبادکننده از دورترین زمانها مورد توجه بوده است. در تمامی زمینه ها و نمودهای زندگی مردم این سرزمین، به روشنی می توان نشانی ارجمندی این مائده آسمانی را مشاهده نمود و پیوند ژرف آنرا با تمامی مظاهر فرهنگ، هنر و تمدن مردم این مرز و بوم لمس کرد. معماران و مهندسان ایرانی به پیروی از این فرهنگ عمومی از دیرباز دست به تجربه های چشمگیر و فراموش ناشدنی در زمینه کیفیت حضور اب در معماری، بهینه سازی مصرف آب و... زده اند.
در فصل نخستین، به این موضوع پرداخته شده است و بستر تئوریک پروژه را شکل داده است. علاوه بر این به علت نوع موضوع پروژه در نوشتار دوم این فصل به موضوع فراغت و گذران آن توجه شده است.
در فصل دوم که بستر فیزیکی پروژه است، در ابتدا چند نمونه از آثار معماران ایرانی و ژاپنی در زمینه موضوع پروژه معرفی شده است. پس از این بررسی مختصر در نوشتار دوم و سوم به استانداردها و برنامه فیزیکی پروژه پرداخته شده است.
عقاید و افکاری که رمانتیک ها در زمینۀ نقد ادبی نشر و ترویج کردند روی هم رفته به مکتب آنها صبغۀ فلسفی و انتقادی قابل ملاحظه یی می داد .این عقاید و افکار بیشتر مشتمل بود بر اعتقاد به نسبی بودن زیبایی و هنر ، تأکید در وحدت و همانندی شعر در نزد تمام اقوام عالم ، اصرار در برتری احساسات قلبی بر سایر قوای ذهنی ، توجه به عنصر عامیانه و جهات مشترک در بین اشعار اقوام مختلف ، اعتقاد به رابطۀ بین شعر و موسیقی و ضرورت رهایی از قیود سنت ها در شعر . شاید مهمترین کاری نقد رمانتیک انجام داد و منجر به توسعه قلمرو و نفوذ منتقد گشت همین نکته بود که وی کار خود را از صورت قانون پردازی جزئی که لازمه تلقی نقد به عنوان داوری هست بیرون آورد و آن را متوجه به بررسی نحوه تکوین آثار کرد که یک حاصل عمده اش هم عبارت بود از غور در مسایل مربوط به گذشته آلمان و تحقیق در قصه ها و ترانه های قومی و هر چیز که جنبه ملی و آلمانی داشت . چنانچه نقد رمانتیک های جوان رمانتیک های هاید لبرگ – هم که ، نا خرسندی هیجان آلودی از هجوم و استیلای بناپارت در خاطر آنها خلجان داشت رنگ تعصب شدید ملی یافت و اقدام به جمع و نشر قصه ها و ترانه های عامیانه هم که این دسته توجه مخصوصی به آن داشت انعکاسی از همین هیجان تازه بود 2 . این توجه به شرق نه فقط یک ویژگی فکر رمانتیک بلکه در عین حال خاصیت فکری عصر تازه یی بود که توسعه اقتصادی درتمام اروپا فکر استعمار شرقی را در اذهان پرورش می داد و انتظار را به جاذبه های شرق متوجه می داشت .
1-چکیده
2-مقدمه
ادبیات و نقادی در یونان باستان
آریستوفان
سقراط
افلاطون
ارسطو
شاگردان ارسطو
دو : مکتب اسکندریه
زوئیلوس
دیونیزوس
لوسین
لونگینوس
سه : ادبیات و نقادی در روم باستان
سیسرو
هوراس
دوره امپراطوری
سنکا
کنتی لین
تاسیت
فترت و مسیحیت
پنج: نهضت هومانیسم در ایتالیا
پترارکا و بوکاتچو
رنسانس و ادبیات ایتالیا
شارحان ارسطو
شش : رنسانس اسپانیایی
هومانیسم در اسپانیا
قرن طلایی اسپانیا
سر وانتس و دن کیخوته
لوپه دوگا وکمدی اسپانیائی
پلئیاد و دوبلی
ولتر
دیدرو
هشت : مکتب کلاسیک در انگلستان
تحول ادبیات انگلیسی
جان درایدن
الکساندر پوپ
سامویل جانسون
منتقدان کهتر انگلیسی و اسکاتلندی
نه : مکتب کلاسیک در ایتالیا
ده : مکتب کلاسیک در آلمان
اشتورم اوند درانگ و هردر
کانت و شیلر
یازده : نهضت رمانتیک در آلمان
شلگل ها و رمانتیسم
فردریش شلگل
اوگوست ویلهلم شلگل
شامل 537 صفحه فایل word
چکیده:
تئاتر تجربی رویکردی آزمایش محور و پژوهش محور به تئاتر است که از قرن نوزدهم به بعد مرزهای تئاتر جهان را تغییر داده و انواع گوناگونی از تئاتر را پدید آورده است.هنرمندان تئاتر تجربی جهان سالها عاشقانه، آگاهانه، صادقانه و متواضعانه در کارگاهها و آزمایشگاهها ریاضت کشیدند و همراه با تحولات سیاسی و اجتماعی، هنر تئاتر را نیز متحول کردند و به آن تنوع و غنا بخشیدند.وجه تمایز این جنبش با تجربههای نامتعارف در تئاتر کدام است؟ اگر هر اثر هنری به معنای دقیق کلمه یک تجربه است، پس اطلاق عنوان "تئاتر تجربی" بر بعضی از این آثار چه پایه و اساسی دارد؟ این نوشته درصدد طرح چنین مباحثی است و میکوشد تا با بررسی ویژگیهای مشترک تجربههای "تئاتر تجربی" بر ناهمخوانی این دو مفهوم از یک اصطلاح –تئاتر تجربی- تأکید کند.
* واژگان کلیدی: تئاتر تجربی،تجربه تئاتری،تئاتر آزمایشگاهی، متن و صفحه
به نظر میرسد که سوءتفاهم در مورد تئاتر تجربی مربوط به کاربرد ناهمگون این اصطلاح و بار کردن مفاهیم گوناگون بر آن است، تا جایی که همواره برابهام مطلب افزوده شده است.
اصطلاح تئاتر تجربی برگردان Experimental Theatre است.در واژهنامه آکسفورد Experiment به معنای "آزمایش دقیق به منظور مطالعه آنچه روی میدهد و کسب دانستن نو" است.(هورن بای،299،1987).به این مفهوم این اصطلاح به گونهای از تئاتر اطلاق میشود که آن را آزمایشگاهی نامیدهاند. همه منابعی که از تئاتر تجربی نام بردهاند به همین مفهوم نظر داشتهاند. از جمله کتاب "تئاتر تجربی" که به فارسی نیز ترجمه شده است.از استانیسلاوسکی تا باربا کسانی که به پیشگامان تئاتر تجربی شهرهاند، همه به نوعی آزمایشگاه داشتهاند. استانیسلاوسکی در ملک خود محیطی برای آزمایش نظریههای خود ایجاد کرده بود و تجربههایش را گاهی حتی با یک تماشاگر میآزمود. در مورد پیشگامانی مثل گروتفسکی، بروک، منوشکین، باربا و دیگران نیز بسیار گفته و نوشتهاند. این جنبش را تئاتر تجربی، آوانگارد یا پیشرو، آزمایشگاهی، کارگاهی و درون کارگاهی گفتهاند.
اما از مجموعه مباحث چنین برمیآید که اصطلاح تئاتر تجربی را در مورد هر کار غیرمتعارفی نیز به کار بردهاند. در حقیقت بخصوص در تئاتر کشور ما هر تجربه ریز و درشت غیر متعارفی را تئاتر تجربی نامیدهاند. باید دید که آیا این دو مفهوم برهم منطبقاند یا خیر و اگر نیستند، اصرار بر این خلط مبحث از کجاست.
تجربه برگردان اصطلاح Experience است و آن " فرایند کسب دانش یا مهارت با انجام دادن و دیدن امور است و به دانش یا مهارتی که از این راه به دست میآید نیز گفته میشود".(هورن بای،299،1987). به این معنا هر اثر هنری یک تجربه است و"تئاتر تجربی" اصطلاحی زیادهگو و بی معناست.
واقعیت این است که هر اثر هنری به معنای دقیق کلمه یک "تجربه" است و همه آدمها هم بالقوه هنرمندند. این که تجربه واقع شود و کسی بالفعل هنرمند گردد، تابع شرایطی است و چون این شرایط برای همه مهیا نیست یا همیشه دست نمیدهد، همه تراوشات ذهنی و قلمی و دستی نیز تجربه (هنر) نیستند.خیلیها تولید میکنند، ولی تجربه نمیکنند.خیلیها یک بار تجربه میکنند و باقی عمر به تکرار تجربه خود میپردازند. پدر یوجین اونیل بیست سال هر شب نقش کنت مونت کریستو را تکرارکرد و در این تکرار حسرت نبوغ ونوآوری وخلاقیت او بردل او و خانوادهاش ماند.خیلیها تجربه دیگران را تقلید میکنند. چه بسیار کارهایی که در تئاتر و در سینما به عنوان تجربه مورد استقبال قرار گرفتهاند؛ و بعداً معلوم شده که کپی از روی دست کسی در جایی دیگر بوده است.
تجربه چنان که دیدیم فرایندی است و در این فرایند ساختارشکنی میکند و این ساختارشکنی به معنای درهم ریختن ساختار و سرهم کردن دوباره آن است و طیف دارد. یعنی از جزئیترین چیزها تا کلیترین را در بر میگیرد. پس تجربه هم نسبی است و هم به خیلی چیزها وابسته است. هنر نمایش بخشهای متعددی دارد و میتوان در هر گوشه و بخش آن تجربهای تازه کرد؛ یا میتوان به کلی آن را در هم ریخت و چیز تازهای از آن درآورد. چیزی که دوباره سرهم میکنیم، یا بی ریخت و بی مصرف است که آن را دور میاندازیم و فراموش میکنیم، یا قاعده و ساختار جدیدی دارد که میتواند تبدیل به یک شکل قابل استفاده جدید، یک سنت جدید، بشود که میماند.