یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تاریخ اسلام

اختصاصی از یارا فایل تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 53

 

تاریخ اسلام

پیشینه

دین اسلام در سده هفتم میلادی در شبه جزیره عربستان ظهور یافت. در خلال یک سده پس از پیداییش آن، این دین موفق به ایجاد یک قلمروی اسلامی شد که از اقیانوس اطلس در شرق تا آسیای میانه در غرب امتداد یافته بود. یکپارچگی امپراتوری اسلامی دیری نپائید و بهزودی جنگهای داخلی در آن درگرفت که در میان تاریخنگاران اسلامی به دوران فتنه معروفند. پس از این مرحله، دوره دیگری به نام دوره دوم فتنه نیز بر جامعه اسلامی تأثیرگذار شد. پس از آن دودمانهای رقیب ادعای خلیفگی مسلمانان را داشتند و یکپارچگی جهان اسلام دیگر حاصل نشد.

اما از چندین سده بدین رو جریان‌های فکری اسلامی رشد بسزایی دریکپارچگی جهان اسلامی داشته و جهان شاهد جوشش عظیم ازموج بیداری اسلامی درعصر حاضر می‌باشد.

عربستان در پایان قرن ششم میلادی در گیر و دار درد زایمان انتقال به مرحلهء یکتاپرستی بود. در دههء دوم قرن هفتم میلادی همزمان با گسترش اسلام در حجاز، در سه نقطهء دیگر عربستان نیز دین یکتاپرستی درحال شکل گرفتن بود و کسانی ادعای نبوت داشتند و دین نوینی را عرضه می‌نمودند. برای اینکه این موضوع را بهتر بشکافیم ابتدا باید به ترکیب قبایل عربستان در آن زمان نظری بیفکنیم.

قبایل درون عربستان پیش ازظهور اسلام به ۳ مجموعهء بزرگ و رقیب و متخاصم تقسیم می‌شدند که هرکدام دارای خدایان قبیله‌ئی ویژه و کعبهء قبیله‌ئی خاص و آداب و رسومِ سنتی و دین مخصوص به خودشان بودند، و در آداب و رسومشان نقاط مشترک بسیاری با مجموعه‌های دیگر داشتند. این سه مجموعه عبارت بودند از:

۱) مجموعهء قبایل یمنی در جنوب عربستان؛

۲) مجموعهء قبایلِ ربیعه در شرق و شمالشرق عربستان؛

۳) مجموعهء قبایل مُضَر (بر وزن هنر) در مرکز و غرب عربستان.

بزرگترین مجموعهء قبایل عربستان قبایلِ یمنی بودند؛ بعد ازآنها مجموعهء قبایل ربیعه قرار می‌گرفتند؛ و مجموعهء قبایل مُضَر دردرجهء سوم ازنظر جمعیتی بودند.

مجموعهء قبایل یمنی جنوب عربستان از چند بخش تقسیم شده بود: قبایل مِذحَج (بر وزن بهتر) با شاخه‌های متعددشان در درون یمن ساکن بودند. بعد ازاینها قبایل کِنده (بر وزن قبله) بودند که محل اسکانشان در منطقهء حَضرَموت در شرق یمن در همین سرزمینی بود که اکنون نیز شرق یمن نامیده می‌شود و تا مرزهای عُمان امتداد دارد و از چندین شاخه تشکیل می‌شد. یمنی‌ها از نظر سنتی دارای یک خدای برتر و مشترک بودند که دارای کعبهء مخصوص به خودش بود. درکنار او خدایان کوچک دیگر نیز پرستیده می‌شدند که نیاهای مقدس از خاندانهای کاهنان سنتی- به نامهای وُد، یَغوث، یَعوق، نَسرا- بودند. یعنی دین قبایل یمن یک دین مبتنی بر نیاپرستی بود، و کاهنانِ مرده و زنده که نوادگان نیاهای تقدس‌یافته بودند، رابطان میان مردم و خدای مشترکشان پنداشته می‌شدند؛ و منصب کهانت از پدر به پسر دست به دست می‌شد. آخرین کاهن مقدس قبایل یمنی مردی بود که در تاریخ اسلام با نام اهانت‌آمیز «اسود عَنسی»- یعنی سیاه قبیلهء عنس- شناخته می‌شود. یک شاخه از قبایل یمنی به نام بنی‌اسد نیز درشمال حجاز می‌زیستند که ازنظر آداب و رسوم سنتی شباهت تام و تمام با قبایل درون یمن داشتند و دارای کاهنان مقدس قبیله‌ئی بودند که منصبشان موروثی بود.

قبایل ربیعه که در بخش شرقی عربستان جاگیر بودند به دو بخش تقسیم می‌شدند. بزرگترین بخش آن قبایل بنی‌بکر بودند که در شمالشرق عربستان اسکان داشتند. بعد ازاینها قبایل بنی‌حنیفه که محل اسکانشان در منطقهء یَمامه درشرق عربستان بود، ازنظر جمعیتی دردرجهء دوم قرار می‌گرفتند. خدای مشترک دسته‌بندیِ قبایل ربیعه الرحمان نام داشت، و دارای کعبهء مخصوص به خودش در یمامه بود. یمامه از روزگاران دور تا اوائل قرن هفتم میلادی دردرون قلمرو ایران واقع می‌شد.

قبایل مُضَری که سومین دسته‌بندی قبایل عربستان بودند به چهار دسته تقسیم می‌شدند: یکی بنی‌عامر که بزرگترین بخش قبایل مضری بود و در مرکز عربستان اسکان داشت؛ دیگر بنی‌تمیم که بین بنی‌عامر و حجاز جاگیر بودند و بعد از بنی‌عامر ازنظر جمعیتی مرتبهء دوم را داشتند؛ سوم هوازن و ثقیف که ازنظر جمعیتی بعد ازاینها قرار می‌گرفتند و در منطقهء طائف ساکن بودند؛ و چهارم قبایل قریش و کِنانه که در مکه و اطرافش اسکان داشتند و کوچکترین بخش قبایل مُضَری بودند. خدای مشترک تمامی قبایل مضری الله بود؛ و کعبهء واقع در مکه که در زمانی از تاریخ برای پرستش او ساخته شده بود در اوائل قرن هفتم میلادی برترین بیت الله نزد این قبایل بود.

دو مجموعه از قبایل یمنی نیز در زمانی از تاریخ به بیابانهای شام کوچیده بودند و دردرون مرزهای امپراطوری روم می‌زیستند. در میان این مجموعه در اوائل قرن هفتم میلادی قبایل کَلب ازهمه بزرگتر بودند و در بخش غربی بیابانهای شام اسکان داشتند. بعد ازاینها قبایل غسان قرار می‌گرفتند که در جنوب شام جاگیر بودند.

مجموعهء دیگری از قبایل عرب به نام «اِیاد» نیز در نخش شرقی بیابانهای شام می‌زیستند. تمدنهای معروف به پترا و تدمر که ویرانه‌های شکوهمندی ازآن هنوز در سوریه و اردن برجا است یادگار این مجموعه از قبایل عرب است. خدای باستانی اینها اللات نام داشت؛ و درنوشته‌های هرودوت نیز نام این خدا آمده‌است. خدای باستانی اینها اللات نام داشت؛ و درنوشته‌های هرودوت نیز نام این خدا آمده‌است. آخرین پادشاه تدمر، وهب اللات معاصر شاپور اول ساسانی بود؛ و رومیها با کشتن


دانلود با لینک مستقیم


تاریخ اسلام

مقاله در مورد شریعتی و تاریخ اسلام

اختصاصی از یارا فایل مقاله در مورد شریعتی و تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد شریعتی و تاریخ اسلام


مقاله در مورد شریعتی و تاریخ اسلام

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 35

 

فهرست مطالب

عنوان                                                                                   صفحه

 

مقدمه                                                                                            1

سال شمار زندگی                                                                           2

زندگی نامه                                                                                    4   

مجموعه آثار                                                                                  28

خلاصه مقاله                                                                                  30

 منابع ومأخذ                                                                                31

دکتر علی شریعتی در تاریخ 2/9/1382 در روستای کاهک چشم به جهان گشود . پدر او نخستین سازندة ابعاد روحش بود و از همان کودکی او را با کتابهایش و دوستانش آشنا کرده بود. علی در سال 1319 وقتی هفت ساله بود در دبستان «ابن یمین» مشهد ثبت نام کرد.

او در سن سیزده سالگی وارد دبیرستان فردوسی شد و مغزش در آن زمان با فلسفه رشد می کرد و دلش با عرفان داغ می شد. و در شانزده سالگی وارد دانشسرای مقدماتی شد، او در سال اول دانشسرا بصورت جدی در فعالیتهای سیاسی حضور نداشت، اما در سال دوم همه چیز عوض شد. و در سال 1339 انجمن اسلامی دانشجویان را تأسیس کرد. او بعد از فارغ التحصیل شدن از دانشسرا در روز بیستم مهر 1331 در ادارة فرهنگ آموزش و پرورش استخدام گردید. در مهر ماه سال 1336 بخاطر فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود و پدرش به همراه شانزده نفر دیگر دستگیر و به زندان قزل قلعه برده شدند. دکتر شریعتی در اردیبهشت 1338 برای انجام کارهای اداری به خارج اعزام گردید و در آنجا تحقیق درباره حلاج، سلمان و فاطمه (س) را انجام داد.

مقدمه

شریعتی و تاریخ اسلام

سه دهه است که بحث از دکتر شریعتی و آثار و افکار او به صورت مداوم و با تمام ویژگی ها و افراط و تفریطهای خاص و معهودش یکی از بحث های رایج در جامعه است. نگارنده این سطور خود اولین بار نام دکتر شریعتی را وقتی شنید که مؤمن متعصبی بجد و با اصرار او را «سنی» معرفی کرد. و بعد از سالهای نزدیک به انقلاب اسلامی با آثار او آشنا شد و شاهد اقبال روز افزون جوانان به این آثار بود و نیز در جریان انقلاب اسلامی نام دکتر شریعتی را به کرات شنید و جملات و سخنان او را دیگر نه در کتابهای او که بر در و دیوار شهرها خواند و عکسش را بر دریای دستها مشاهده کرد پس از انقلاب نیز شریعتی از اقبال و توجه ای روز افزون برخوردار بود و حتی بسیاری که از درون نیز با او بر سر مهر نبودند در ظاهر خود را به او منسوب می کردند تا در چشم خیل مشتاقان او وجاهتی به کف آرند حوادث سهمگین سالهای اولیه دهه 1360 ش البته وضع را دگرگون کرد و از آن پس نام شریعتی چند سالی کمتر شنیده شد و کتابهایش کمتر منتشر گردید.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد شریعتی و تاریخ اسلام

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اسلام

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اسلام


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اسلام

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :17

 

فهرست مطالب:

عنوان                                                                                               صفحه

مقدمه  ...............................................................................  1     

برخورد امام با طلحه و زبیر ......................................................  2

فرمان عزل معاویه: مهمترین تصمیم سیاسی امام .........................  3

بزرگ ترین فرصت تاریخی معاویه: خونخواهی عثمان....................... 6

هدف معاویه: تبدیل خلافت به سلطنت موروثی ............................  9

صفین و حکمیت.................................................................... 11

علل پیدایش خوارج و برخورد امام على (ع) با ایشان ..................... 13

آزادی و آزادگی در نظر امیرالمؤمنین (ع) ................................... 15

منابع .................................................................................. 16

 

مقدمه

مقدمه بحث را با طرح چند پرسش در باب سیاست حکمداری امیرالمومنین آغاز می کنیم.

آیا همان گونه که شایع است سیاست ملک داری علی علیه السلام سبب شکست او شده و به عکس عقل سیاسی و دهای معاویه توفیق و غلبه ی او را باعث گردیده است؟

مسائلی در تاریخ اتفاق افتاده که نسل معاصر نسبت به آنها عجولانه و بی تأمل قضاوت کرده و بعد این قضاوت سینه به سینه و دهان به دهان به آیندگان تحویل گردیده و مادام که مرد محققی درباره ی صحت و سقم آن نیندشد و زیر و روی آمر را به دقت بازدید نکند و بطلان آن را با دلیل و حخت نشان ندهد، قضاوت ناصحیح پیشینیان و شایعه ی نادرست جاری، قوت خود را حفظ می کند و به تدریج جزو اصول انکار ناپذیر قرار می گیرد.

مسئله ی سیاست مداری امیرالمومنین «ع» از این جمله است. فضائل بی مانند علی «ع» اگر پاکدلان را شیفته و شیدای او کرد، حسادت و بد خواهی بدخواهان و تنگ چشمان را نیز برانگیخت. تاریخ نشان می دهد که ایام حیات رسول خدا «ص» به او حرمت و مقامی که نزد او داشت چه آتش رشک و حسدی در کانون سینه ی تنگ چشمان افروخته بود، به طوری که چندین بار و در چند مورد از او نزد رسول خدا «ص» عیبجویی کردند و هر بار با خشم پیغمبر «ص» و رنجش شدید او روبرو شدند، نویسندگان سنی اتفاق دارند که در یک مورد از چهار نفر قرار گذاشتند در مراجعت از سفری که برایدریافت خمس همراه علی «ع» رفته بودند در انتقاد از او خدمت پیامبر «ص» ادای شهادت کنند،

تاریخ غلط های مشهوری دارد که چون فرصت قضاوت صحیح منقضی شده، نسل های بعد آن اغلاط را مانند اصل مسلمی پذیرفته اند و یکی از آن غلط ها ضعف سیاسی ملک داری و نارسایی تدبیر حکومت امیرالمؤمنین (ع) است، که کمتر محل بحث و نقد واقع شده و جماعتی نرسیده و نسنجیده آن را پذیرفته اند. در اینجا برخی تصمیم های مهم سیاسی امام را مورد بحث قرار می دهیم تا معلوم و مسلم شود که نه تنها نقطه ضعفی در سراسر گفتار و رفتار سیاسی امام وجود ندارد، بلکه اگر قرار بود کسی در مقام و مسند خلافت اسلامی و به نام خلیفه در آن روزگار زمام قلمرو وسیع اسلامی را به عهده می گرفت و می خواست به لوازم مقام خلافت عمل کند، به از راهی که امام در پیش گرفت تصور نمی شد.

برخورد امام با طلحه و زبیر

طلحه و زبیر که بودند؟ زبیر پسر صفیه دختر عبدالمطلب پسر عمّ خود پیغمبر (ص) است. طلحه در اسلام طلحه‌الخیر است. این دو چهره همواره با پیغمبر و علی در چشم‌ها دیده می‌شدند و ازچهره‌های برجسته و متنفذ و مقدس اسلام بودند. این دو، چهره‌هایی هستند که در شورای عمر، خودشان در برابر علی و عثمان کاندیدای خلافت هستند.

طلحه و زبیر تحت تأثیر و فشار محیط با امام بیعت کردند و پس از چندی با توقع دخالت یافتن در امر حکومت و شاید امارت و ولایت کوفه و بصره (عراقین) با او وارد مذاکره شدند، حتی می‌توان گفت توقعشان بیش از فرمانداری ساده بود و شاید می‌خواستند امام آنها را در مقام خلافت با خود شریک کند و دستگاه رهبری سه نفری تشکیل دهند.

به طوری که می دانیم امیرالمؤمنین (ع) این تقاضا را رد کرد و پس از چندی مجبور شد در بصره با آنها مصاف دهد در این امر سه رأی مختلف وجود دارد که امیرالمؤمنین (ع) هر سه را رد کرد.

رأی اول این بود که با واگذاشتن بصره و کوفه که از نظر درآمد مالیاتی غنی‌ترین نقاط تحت فرمانروایی امام بود آنها را راضی نگهدارد. عجب این است که صاحب این رأی ابن عباس بود، امیرالمؤمنین (ع)گفت: این فکر صحیح نیست زیرا این دو نفر با سوابقی که در دوره‌ی عقمان دارند، ضعفای این دو ایالت را تحت فشار قرار می دهند و با اقویا می‌سازند و پس از قوت گرفتن همه را می‌‌کوبند و جمع مال بیشتر و تهیه‌ی طرفداران دنیاپرست، کار را بر خلیفه مشکل خواهد کرد. علاوه براینکه امضای سند امارت وسیله‌‌ی تبرئه‌ و تزکیه‌‌‌ی آنها می‌شد و در یاران امیرالمؤمنین (ع) اختلاف و رنجش می‌آورد.

نظر دوم این بود که امام به یکی حکومت دهد و به دیگری ندهد تا بین آنها تفرقه بیفتد و از شرّشان مصون ماند. این رأی هم در نظر امام صحیح نبود، زیرا از طرفی مسئله‌ی تبرئه‌ی یکی از آنها و رنجش یاران علی (ع) در بین بود و از طرف دیگر حتی از کید آنکه راضی می‌شد نمی‌توانست در امان باشد و دیگری یا در شام به معاویه می پیوست یا در مکه با وجود عایشه و جمعیت طرفدار عثمان، فتنه به پا می‌کرد، یا در مدینه می‌ماند و طبعاً از خرابکاری باز نمی‌ایستاد.

در نظر هر محقق منصفی رأی امام اصلح به نظر می رسد. زیرا اگر هدف از این دادن و ندادن اختلاف بین این دو نفر بود به شکلی هم که امیرالمؤمنین (ع) با آنها رفتار کرد، یعنی هر دو را یکجا راند، باز از روز اول نفاق و شقاق در صفوفشان راه یافت. در حرکت از مکه به بصره از روز اول اختلاف داشتند که کدامیک بر لشکریان نماز بخواند و اگر کوشش عایشه در توفیق بین دو دسته نبود از همان روز اول هم جدا می‌شدند.

رأی سوم این بود که امام آنها را در مدینه تحت نظر نگاهدارد یا بازداشت کند تا از شرّشان ایمن بماند. این رأی هم مورد قبول قرار نگرفت، زیرا مخالفان امیرالمؤمنین (ع) در طبقه‌ی متنفذ منحصر به این دو نفر نبودند و علی (ع) با علم به اینکه آنها به قصد آتش افروزی به مکه می‌روند اجازه داد از پایتخت خارج شوند و فرمود: «می‌دانم اراده‌ی عمره ندارید بلکه قصد غدر دارید».

مهم‌ترین اصلی که درسراسر حکومت پنج‌ساله‌ مورد نظر امام بود و هیچگاه تخلف از آنرا جایز نشمرد، رعایت اصل آزادی و استقلال در فکر و رفتار و گفتار اتباع خود بود.

امیرالمؤمنین (ع) اگر این دو نفر را حبس می‌کرد، از طرفی با دیگران که به مکه یا شام می‌گریختند چه می‌کرد؟ و از طرف دیگر اصل احترام به آزادی را چگونه در موارد مشابه رعایت می فرمود؟ از اینها گذشته امام می دانست که حتی با اسارت این دو نفر در پایتخت، فتنه‌‌ی عثمانیها در مکه بروز خواهد کرد. مهمتر از همه اینکه در میان یاران امیرالمؤمنین (ع) کسانی بودند که دانسته یا نادانسته به این قبیل سخت گیری‌ها همواره اعتراض داشتند. آری مردمی که در میدان صفین نبرد با دشمن را جایز نمی‌شمردند چگونه تحمل می‌کردند که امام دو پیرمرد صحابی و ظاهراً بی‌گناه را بدون هیچ دلیل و برهان محکمه پسند از آزادی محروم کند؟

این معنی را نیز نباید از نظر دور داشت که اگر امام می‌خواست حتی با فداکردن آزادی و آزادمنشی، اشخاص مشکوک را تحت نظر بگیرد یا به زندان بیندازد و بدین وسیله از شرّشان مصون بماند، چون روزهای اول حکومت هنوز سلطه‌ی کافی نداشت این کار مقدور نبود.

با درنظر گرفتن آنچه گفته شد آیا سالم‌ترین و عاقلانه‌ترین راه آن نبود که امام در پیش گرفت؟ آیا بهتر نبود امام از اصل آزادگی منحرف نشود و قصاص قبل از جنایت نکند، به دست دو شیخ بدنام و مالدار سند برائت و طهارت نسپارد و آنها را بر جان و مال و آبروی مردم مسلط نسازد و فرصت دهد تا باطن خود را بروز دهند و در میدان نبرد پس از کوشش فراوان در راه مسالمت و اجتناب از کشتار، عاقبت به شمشیر فرمان دهد تا حرف آخر را بزند؟

امیرالمؤمنین (ع) پس از جنگ جمل و پیروزی کم نظیری که بر دشمنان خود یافت، به مراتب قوی‌تر و مسلط‌تر از میدان برگشت و بی شک از هر یک از سه راه دیگر اگر رفته بود نتیجه بهتر از این نمی‌شد و شاید عواقب بدتری دامنگیر حکومت علی‌ (ع) می‌گردید، زیرا نباید فراموش کرد که جمع کثیری از یاران علی (ع) تشنه‌‌ی خون کسانی بودند که در دوران عثمان منشأ بسیاری از مظالم و جنایت شمرده می‌شدند.

در میدان جمل بالاخره این دسته بودند که حتی قبل از فرمان هجوم در لحظاتی که هنوز امیرالمؤمنین (ع) امیدوار بود با گفتگو و مسالمت دشمنان خود را متعاقد کند حمله را شروع کردند.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ اسلام

نگاهی به زندگی عمروعاص

اختصاصی از یارا فایل نگاهی به زندگی عمروعاص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نگاهی به زندگی عمروعاص


نگاهی به زندگی عمروعاص

عنوان ارائه:عمروبن عاص

فرمت:ورد

صفحه:9

پس‌ از پیروزی‌ علی‌(ع‌) در جنگ‌  جمل‌، مرکز توطئه‌ علیه‌ آن‌ حضرت‌ به‌  شام‌ انتقال‌ یافت‌ و  معاویه‌، رهبر  بنی‌امیّه‌، با کمال‌ سرعت‌ به‌ جذب‌ متنفّذین‌  کوفه‌ پرداخت‌ تا ریشه مخالفین‌ خود را از میان‌ ببرد. به‌ همین‌ جهت‌، به‌ مجرد رسیدن‌ نخستین‌ نامه‌ای‌ که‌ از علی‌(ع‌) به‌ دستش‌ رسید افرادی‌ را که‌ امید داشت‌ به‌ او کمک‌ کنند، به‌  شام‌ فراخواند و تأکید کرد که‌ سریعاً به‌  شام‌ بیایند.

مهمترین‌ فرد در میان‌ مدعوّین‌  معاویه‌،  عمرو بن‌ عاص‌ بود؛ که‌ معاویه‌ پس‌ از دریافت‌ نامه‌ علی‌(ع‌)، بدون‌ درنگ‌ او را دعوت‌ کرد: «امّا بعد، حتماً اخبار علی‌(ع‌)،  طلحه‌ و  زبیر و  عایشه‌ را شنیده‌ای‌. از بازماندگان‌ جنگ‌  بصره‌، مروان‌ پیش‌ من‌ آمده‌ است‌.  جریر بن‌ عبدالله‌ هم‌ برای‌ بیعت‌ گرفتن‌ از من‌ از سوی‌ علی‌(ع‌) آمده‌ است‌؛ من‌ در خانه‌ نشسته‌ و منتظر هستم‌ که‌ به‌ لطف‌ خدا به‌ سوی‌ من‌ سفر کنی‌!»

هنگامی‌ که‌ نامه‌ به‌ دست‌  عمرو بن‌ عاص‌ رسید، دو فرزند خود، عبداللّه‌ و  محمّد را فراخواند و با آنها مشورت‌ کرد. عبدالله‌ گفت‌: رسول‌ خدا(ص‌) به‌ هنگام‌ رحلت‌ از تو خرسند بود.  ابوبکر و  عمر هم‌ که‌ از دنیا می‌رفتند، از تو خرسند بودند. اکنون‌ اگر برای‌ مقداری‌ ناچیز مال‌ دنیا، دین‌ خود را از دست‌ بدهی‌، فردا در آتش‌ دوزخ‌ گرفتار خواهی‌ بود!

...نگاهی به زندگی عمرعاص...


دانلود با لینک مستقیم


نگاهی به زندگی عمروعاص