یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

نا امنی سیاسی تا نا امنی اجتماعی

اختصاصی از یارا فایل نا امنی سیاسی تا نا امنی اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

نا امنی سیاسی تا نا امنی اجتماعی

 

معنای امنیت سیاسی

امنیت سیاسی معنایش این است که تفکرات و معارف سیاسی در جامعه، معارف واضح و دور از نفاق و دوگونه‌گویی و دوگونه‌‌اندیشی باشد. معنایش این است که کسانی که متصدی بیان مسائل سیاسی برای مردم هستند، نسبت به مردم امانت به خرج دهند. معنایش این است که کسانی که متصدی نوشتن و پخش کردن و منتشر کردن معارف فکری جامعه هستند، دروغ نگویند، فریب ندهند، تقلب نکنند و در طعامی که علی‌الظاهر شیرین هم هست، زهر مخلوط نکنند؛ این امنیت سیاسی است. آن قلمی که بر‌می‌دارد بیست سال تلاش و مجاهدت مظلومانه و فداکارانه این ملت را در مقابله با قدرت‌های زور‌گوی چپاولگر دشمن ظالم انکار می‌کند، این امنیت سیاسی کشور را به هم می‌زند و ناامنی فکری ایجاد می‌کند. آن کسی که در داخل کشور، با استفاده از امکاناتی که قانون و بیت‌المال این مردم در اختیار او گذشته است، بر‌می‌‌دارد خواسته‌های دولتمردان و سیاستمداران فلان کشور دشمن را توجیه می‌کند و با قالب‌های علی‌الظاهر پسندیده، به خورد یک عده می‌‌دهد، این ناامنی سیاسی و فکری ایجاد می‌کند.

هیچ‌کس هم نمی‌تواند منکر این بشود که بنده طرفدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شده گونه‌گون در این کشورم؛ اعتقاد من این است.

... بنده درباره مطبوعات و نوشتن‌ها، صحبت‌های زیادی کرده‌ام. هیچ‌کس هم نمی‌تواند منکر این بشود که بنده طرفدار فکر آزاد، قلم آزاد، بیان آزاد و معارف منتشر شده گونه‌گون در این کشورم؛ اعتقاد من این است. من می‌گویم بایستی افکار و آراء و سلایق مختلف در کشور، به صورت صحیح و درست مطرح شود؛ اما گفتن معارف گوناگون یک حرف است، دروغ گفتن به مردم و دروغ نوشتن و تحریف کردن حقایق و بلندگوی دشمن شدن، حرف دیگری است؛ آنچه که من درباب مطبوعات نمی‌توانم قبول کنم و بپذیرم، این دومی است. 1

وحدت و امنیت ملی

اگر وحدت ملی و امنیت ملی تأمین شد، دولت هم مجال پیدا می‌کند که کارهای خود، مسوولیت‌های خود، وظایف بزرگ خود و برنامه‌های سازنده خود را اجرا کند. می‌تواند به اقتصاد مردم برسد، به اشتغال مردم برسد، به مسائل زندگی مردم رسیدگی کند، به مساله فرهنگ کشور رسیدگی کند. اگر امنیت و یا وحدت نباشد، اختلافات و جنجال باشد، دائماً تشنج سیاسی باشد، اول کسی که ضربه می‌خورد، دولت است؛ چون نمی‌تواند وظایف خود را انجام دهد. وقتی دولت وظایف خود را انجام نداد، وضع مردم، وضع طبقات مستضعف، وضع جوانان، وضع کسانی که تشنه اقدامات دستگاه‌های مسوول هستند، معلوم است که چگونه خواهد شد. بنابراین، این دو شعار مهم است.‌ 2

 

مجازات‌های سنگین اسلام برای امنیت‌شکنان

اسلام برای کسانی که محیط زندگی را ناامن می‌کنند و مردم را می‌ترسانند و اخافه می‌کنند، مجازات‌های سنگین‌تری گذاشته است. اگر، هم در مورد اینها، و هم در مورد سارقان، حکم الهی جاری شود- به‌خصوص کسانی که حرفه‌شان را این قرار داده‌اند- مطمئناً به میزان زیادی تأثیر خواهد گذاشت. ملاحظه بعضی از رود ربایستی‌های جهانی و امواج تبلیغاتی را نکنند؛ ببینند حکم خدا چیست. حکم الهی، همه چیز را در جای خود و با میزان صحیح معین کرده است.

... ناامنی اقتصادی، بخش دیگری از ناامنی است. آن کسانی که محیط‌های اقتصادی را ناامن می‌کنند؛ اگر کسانی سرمایه‌های کوچکی دارند، اینها با


دانلود با لینک مستقیم


نا امنی سیاسی تا نا امنی اجتماعی

تحقیق و بررسی در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس 10 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق و بررسی در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس

 

 

پیش از پیدایش تاریخ

تاریخ‌شناسان بر این باورند که انسانهای کنونی فرزندان نیاکانی هستند که روزگارانی در دشتهای پهناور و شکاف کوههای بلند به سر می‌بردند.

دگرگونی زندگی، که آدمیان به جای بهره‌گیری از توان جسمی خود، از نیروی خرد خویش یاری بگیرند، و از میان دشتها و درون شکاف کوهها به شهرهای پرشکوه بیایند، هزاران سال طول کشیده‌است.

آدمی در روزگاران قدیم بر روی زمینهای سرد و خیس (مرطوب) می‌زیست و با حیوانات خطرناکی که در اطرافش بودند، دست و پنجه نرم می‌کرد. در آن روزگاران، مردم حیوانات را شکار می‌کردند تا گوشتشان را بخورند. استخوانهای همان حیوانات وسیلة شکار و پوست آنها لباس انسانها بود. انسانها در گروههای بسیار کوچک زندگی می‌کردند و مانند فرزندان امروزی خود سخن گفتن نمی‌دانستند و با صداهای مبهم فریاد مانند، چیزهایی را به یکدیگر می‌گفتند، و بیشتر با اشارة دست چیزهای ساده را بیان می‌کردند.

نیاکان ما که در روزگاران پیش از تاریخ زندگی می‌کردند، به سه چیز بسیار مهم، پی برده بودند. یکی اینکه استخوانهای درشت و نوک تیز، ابزار مفیدی است که می‌تواند سلاح نبرد نیز قرار گیرد. سپس دریافتند که می‌توان دسته‌ای نیز برای آن ابزار یا سلاح فراهم کرده تا بهتر به کار گرفته شود. کشف آتش گام بعدی آنان بود. بوسیله آتش، آدم توانست خوراک خود را پخته، بخورد. آتش وسیله‌ای تازه بود که می‌توانست از هجوم حیوانات درنده نیز جلوگیری کند.

 

پزشکی غریزی

انسانهای نخستین همواره در تیررس خطر مرگهای فوری و دردناک ناشی از بیماری و خطر مرگ فوری و هراس‌انگیز یورش حیوانات وحشی از هر طرف بودند. در چنان شرایط سخت و ترس‌آور، زندگی آرام، آسان به دست نمی‌آمد. به این ترتیب عمر کمتر از سی‌سال بود. دانش پزشکی آن زمان از روی غریزة حیوانی بود؛ و هرگاه زخمی بر بردن وارد می‌شد و یا جوش و عفونتی در بدن کسی پدید می‌آمد، با مکیدن زخم، زودتر بهبود بدست می‌آید.

همانگونه که دانسته بودند پس از یک پرخوری، مالیدن دستها (ماساژ) بر شکم، موجب آرامش دل درد می‌گردد.

ابزارهایی که برای جنگ فراهم کرده بودند نیز، برای پاره کردن دمل‌های دستها و پاها و پشت و سایر جاهای بدن به کار رفت و سوزاندن محل زخم نیز نوعی مداوای دیگر شده بود که جلوگیری از گسترش زخم می‌کرد و کسی که از سوزاندن زخم جان سالم به در می‌برد، بهبود می‌یافت.

هرچه گروههای کوچک بزرگتر می‌شدند، بیماریهای گوناگون گسترش بیشتری پیدا می‌کرد و میکروبها و ویروسهای بیماریها زیادتر می‌شدند و گروههای بیشتری را آلوده کرده و می کشتند. همانگونه که اینک در مناطق غیربهداشتی جهان، بیماریهای گوناگون رواج دارند. این گونه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد سرگذشت دانش پزشکی تا رنسانس 10 ص

دانلود تحقیق کامل درباره تا ریخچه شرکت برق منطقه ای باختر

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق کامل درباره تا ریخچه شرکت برق منطقه ای باختر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

تا ریخچه شرکت برق منطقه ای باختر

تا قبل از تاسیس شرکت برق منطقه ای باختر استانهای لرستان، همدان و مرکزی تحت پوشش برقهای منـــطقه ای غرب و تهـــران بوده اند، با توجه به گسترش روز افزون شبکه های انتقال، فوق توزیع و توزیع و افزایش تعداد مشترکین و بعد مسافت استانهای یاد شده از مراکز شرکتهای فوق الذکر ضرورت امر ایجاب می نمود که شرکتی در محدوده استانهای یاد شده ایجاد گردد.

در سال 1362 وزیر محترم وقت نیرو از نخست وزیر محترم جمهوری اسلامی ایران خواستار تاسیس شرکتی به نام شرکت منطقه ای برق باختر گردید که پس از طی مراحل قانونی در تاریخ 29/2/ 1363تقدیم مجلس محترم شورای اسلامی گردید .

اساس نامه شرکت مشتمل بر 18 ماده و 6 تبصره در تاریخ 27/8/1363 به تصویب مجلس محترم شورای اسلامی و در تاریخ 12/10/1363 به تایید شورای محترم نگهبان رسید.

در نیمه دوم سال 1365 شرکت برق منطقه ای باختر تشکیل که برق استانهای مرکزی، همدان و لرستان زیر نظر این شرکت به مرکزیت اراک فعالیت خود را آغاز نمود.

پیرو بهبود ساختار تشکیلات صنعت برق و به منظور تامین برق مطمئن تر و ارائه سرویس مطلوب تر با رعایت استاندارد های مربوطه اعم از فنی و اقتصادی در جهت تشکیل توزیع نیروی برق استانی و اعلام داوطلبی شرکت برق منطقه ای باختر در راستای سیاستها و اهداف کلی وزارت نیرو و تعیین خط مشی هاو راهنماهای معاونت امور برق وزارت نیرو و شرکتهای توزیع برق استانهای مرکزی، همدان و لرستان و شرکتهای مشاوره ای مباشر و تاسیساتی وفنی و ساختمانی بتانیر تشکیل گردد.

فصل اول

معرفی شرکت برق منطقه ای باختر:

1-1-موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای شرکت

شرکت برق منطقه ای باختر ازشمالی ترین نقطه تا جنوبی ترین نقطه حدود 660 کیلو متر از قسمت شرق تا غرب منطقه حدود 450 کیلو متر میباشد.

این شرکت ازشمال به برق منطقه ای زنجان از غرب و از جنوب به سازمان آب و برق خوزستان و از جنوب شرقی به برق منطقه ای اصفهان و از شرق و شمال شرقی به برق منطقه ای تهران محدود می شود .

وسعت این شرکت بالغ بر 77535 کیلومتر مربع و جمعیت آن حدود 4200000 نفر و دارای 3 استانداری 20 فرمانداری، 51 شهر، 199 دهستان و 4639 روستا می باشد.

1-2-موقعیت استراتژیک

به علت وسعت پوششی برق باختر(کهاز شمال تا جنوب گسترده شده است)این شرکت سهم به سزایی در برق منطقه دارد و از بزرگترین شرکت های توزیع و فوق توزیع میباشد.

به طوریکه در سال گذشته که یکی از پست های مهم این شرکت آسیب دید(پست انجیرک) علاوه بر برق استان های مرکزی، همدان و لرستان قسمتهایی از برق شهرهای استان های مجاور نیز قطع گردید.

در نتیجه این شرکت، از نظر استراتژیکی دارای موقعیت مهمی است و نبود آن آسیب جدی به برق منطقه های تحت پوشش و مجاور آنها وارد میکند، خصوصا که این مناطق مناطق صنعتی و مهمی هستند(همانطور که در موقعیت جغرافیایی گفته شد).

1-3-نمودار سازمانی

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره تا ریخچه شرکت برق منطقه ای باختر

مقاله از رند حافظ تا کولی سیمینراهنما

اختصاصی از یارا فایل مقاله از رند حافظ تا کولی سیمینراهنما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

از رند حافظ تا کولی سیمین

 از رموز ماندگاری شاهکارهای جهان را باید در این دانست که هنرمند با هنر آفرینشگر خود عرصه ای تازه در صفحه زندگی می گشاید و با تخیل فعال خود و با استمداد از حافظه قومی چهره هایی فراموش نشدنی را نقش می زند که همواره تا انسان هست پایدارند و استوار. مونالیزا داوینچی،داوود میکل آنژ، بئاتریس دانته،ژان والژان هوگو، بابا گوریو بالزاک، عموتم هریت بیچر استو از آن دسته اند. در شعر فارسی تصویر سمبولیک ” رند“ در دیوان  حافظ چنین سرنوشتی دارد. با این تفاوت که رند فرد نیست که تصویرش و نامش به یادگار بماند، رند یک هویت است. هویتی یگانه که تاریخ ایران همواره از او حمایت کرده، او را دوست داشته و رفتار عجیب و غریبش را به جان خریدار بوده است. رند آن بخش وجودی ایرانی است که می خواهد باشد و نیست. شخصیتی متناقض نما با چهره ای بدیع و تازه که زیبایی آن را در زیر هاله ای از رنگ های عجیب پنهان می نماید. زیبارویی زشت نما، راست کرداری گناهکار، جوانی پیر، پرهیزگاری عیاش، پارسایی هرزه گرد که همه برجستگی های هویت خاص خود را مرهون همین تصویر پارادوکسی است که هم برای پارسا خاطره ازلی گنهکاری نخستین را تداعی می کند و هم برای گناهکار یادآور لحظه های خوب راست کاری و راست کرداری است. رند حافظ متداعی راستین لحظه های مستی و راستی است. ایمانی به گناه و عصیان آلوده که شیرینی ایمان را با نمک عصیان در هم می آمیزد تا از فرشته خویی و سکون بپرهیزد و راه نشین و سرگردان باشد.

        واژه رند در فرهنگ ها به معنی « مردم محیل و زیرک و بی باک و منکر و لاابالی و بی قید است و ایشان را از این جهت رند خوانند که منکر قید و صلاح اند، شخصی که ظاهر خود را ملامت دارد و باطنش سلامت باشد. (برهان)...منکری که انکار او از  زیرکی باشد نه از جهل(غیاث اللغات)...آنکه با تیزبینی و ذکاوت خاصی مراییان و سالوسان را چنانکه هستند شناسد نه چون مردم عامی(یادداشت دهخدا) (نقل از خرمشاهی،1368،404)»

      آنچه در این تعاریف قابل توجه است اینکه معنای اولیه این کلمه فاقد هرگونه تلمیح عرفانی و فحوای مثبت است و برابر است با مردم بی سروپا و اوباش. (همان) و این هنر حافظ است که از میان سنگ ها خرمهره ای را می یابد و آنچنان آن را جلا می دهد و توان می بخشد که چون لؤلؤی شاهوار بر صدر می نشیند و قدر می یابد. واژه رند با آن بار معنایی منفی نمایشی کامل از « انسان » می شود. انسان با همه توان و استعداد خود که آن را می توان در تعبیر اراده ی معطوف به آزادی تعریف کرد. تنها موجودی که که می تواند نه بگوید، عصیان و سرکشی کند و نظم معمول جهان را به هم زند تا چرخ برمرادش گردد.آنچه در واژه رند دوست داشتنی و به یاد ماندنی است همین آزادی است که در شعر حافظ تا حدودی او را لاابالی و بی بند و بار نشان می دهد. و این نشانه ای از طلب طرب و وصلت شادی است که جان آزاد وی خواستار آن است. رند حافظ بزرگترین دشمن ریا و تزویر است و مصلحت بین و ملاحظه کار نیست. عاشق است و عشق را از ازل آموخته و تا ابد مشق آن خواهد کرد. « رندی سنتزی است که حافظ برای جمع اضداد یافته است، و از متناقض نما یا پارادکس بودن آن بیمی به خاطر خود راه نمی دهد، چرا که می بیند « بحر توحید و غرقه گنه است » رندی آمیزه و سنتزی است از متعارضان و متناقضانی چون پروای دنیا و آخرت، جاذبه ستیزآمیز عقل و عشق، خردمندی و خردگریزی، طریقت و شریعت،... و سرانجام زهد و زندقه » (خرمشاهی، 1368،یازده)

      کولی در شعر سیمین بهبهانی هویتی مشابه رند حافظ دارد. در شعر امروز ایران بانوی غزل سیمین بهبهانی هم در مجموعه دشت ارژن و کولی واره ها سمبولی تازه می آفریند و واژه ای کهنه را بار معنایی نو می دهد و چون رند حافظ تصویری متناقض نما و پارادکسی از او به دست می دهد. کولی واره ها مجموعه شانزده غزل است که به ترتیب کولی واره (1) تا (16) نام گرفته اند.  این غزل ها فرمی تازه در عرصه غزل معاصر به حساب می آیند. اوزان و افاعیلی تازه که خود ساخته و پرداخته نیمای غزل ایران است.کولی دانای اسرار است. اسرار مستی و عاشقی. واژه کولی هم همچون واژه رند سربرآورده از فضای متون کهن با بار منفی است. معنی رند را اراذل و اوباش نوشته اند و در تاریخ بیهقی و مناقب العارفین افلاکی منظور از رندان دسته های اوباش است که فتنه گری و خونریزی می کرده اند.  کولی هم در لغت نامه دهخدا اینگونه تعریف شده است :

«کولی، نام گروهی صحرانشین و د رایران کارشان فروختن سبد و فالگیری و احیاناً دزدی است. مجازاً زن بی شرم بسیار فریاد، سلیطه. کولی گری در تداول عامه یعنی داد و بیداد راه انداختن، پررویی کردن و فحش دادن. »

      آنچه در ریشه هر دو واژه مشترک است خارج بودن از حدود ترسیم شده و سرکش و عاصی بودن است. همین ویژگی دو شاعر را بر آن می دارد که شخصیت محبوب خود را که تصویری از خویشتن در آیینه است رند و کولی بنامند که سر به هر چیزی فرو نمی آورد و فرشته خو نیست بلکه در این عالم زمینی آدم است و از آدمیت هم عصیان و سرکشی و آزادی را پیشه خود کرده است.

   « رندی یعنی پای بند نبودن به ارزش ها و عرف رفتار اجتماعی، سرکشی نسبت به راه و رسم همگانی، شکستن حدود شرع و عرف، خراباتی گری و می خوارگی و بی بند و باری.»  

کولی سیمین هم نمی خواهد به قواعد و الگوهای  پیش ساخته گردن نهد و از اسارت پذیری دوری می کند.کولی در این عالم غریب است.

      مطالعه تطبیقی  رند حافظ و کولی سیمین نشان از مشابهت هایی بین این دو سمبل دارد. در زیر  بعضی  نمونه های شباهت در تصویر پردازی این دو واژه ذکر می شود:

 1 -   اگر رند نمونه ازلی مرد و آدم است. کولی هم نمونه ازلی زن و حوّاست. حافظ رند را همان آدم می داند که در روز ازل مهر گناهکاری بر پیشانی او زده شد.

              روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق                           شرط آن بود که جز ره این شیوه نسپریم             

           

آدم پس از دست زدن به گناه و چیدن سیب، دیوانه وار دل به کشش عشق می سپارد و بار سفر می بندد و خود را آواره ی جهان می کند.جرم کولی هم چیدن سیب است. به همین خاطر عقل و شرع به مقابله او برخاسته اند و او را بر زمین افکنده اند :

تا حصار امن باغی     کولی از سفر رسیده/ کوله بار برگرفته      خسته وار آرمیده /  از شکاف در به حسرت      باغ را نگاه کرده/   بر بلور شاخسارش      میوه های نور دیده / خسته خسته خسته ی راه        دست را فراز کرده / تشنه تشنه تشنه ی نور       سیب را ز شاخه چیده / شرع برگشاده طومار       حکم این گناه خوانده / عقل برکشیده ساطور     دست و سیب را بریده / کولی افتاده مدهوش       میوه های نور خاموش: / هر یکی بریده دستی        خون ازو فرو چکید  (بهبهانی،1384، 647)

 

2 – حافظ خود رند است و بارها به این مطلب اشاره کرده است :

 حافظ و رند و نظربازم و می گویم فاش

  تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام

حافظ چه شد ار عاشق و رندست و نظرباز

  بس طور عجب لازم ایام شباب است

    

 سیمین هم خودکولی است.کولی ضمیر پنهان شاعر است. آن زن آزاد درون است..سیمین نقش خود را در آیینه اینگونه می بیند : 

       کولی منم، آه! آری اینجا به جز من کسی نیست          تصویر کولی ست پیدا، رویم در آیینه تا هست

                                                                          (بهبهانی، 1384،  640)

 

3 – رند کیمیا گری می داند، در عین اینکه چهره ای گداصفتانه دارد :

                          غلام همت آن رند عافیت سوزم                         که درگداصفتی کیمیاگری داند

 

کولی سیمین هم طلسم و تعویذ  مشکل گشا دارد.

از رستنی بهر رستن، با کولیان بس دوا هست / کولی ! دعایی نداری؟ شاید گشاید طلسمی / با کولیان (دایه می گفت) تعویذ مشکل گشا هست. (بهبهانی، 1384،639)

 

4 – صدای رند بلند است و آشکارا سخن می گوید. پرده پوشی و پنهان کاری کار رند نیست. او فاش می گوید و از سخن و گفته خود دلشاد است :

حافظ و رند و نظربازم و می گویم فاش  

تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام

عاشق و رندم و میخواره به آواز بلند 

وین همه منصب از آن حور پری وش دارم

          

کولی هم اهل ترانه خوانی است و سرود کولی طلسم دیوان را می شکند :

  کولی! به حرمت بودن    باید ترانه بخوانی / شاید پیام حضوری       تا گوش ها برسانی / دود تنوره ی دیوان   سوزانده چشم و گلو را / برکش ز وحشت این شب       فریاد اگر بتوانی. 

  (بهبهانی، 1384،662)

 

5 -  رند در ظاهر گدا و راه نشین است و اهل جاه نیست :

            چون من گدای بی نشان  مشکل بود یاری چنان        سلطان کجا عیش نهان با رند بازاری کند

کولی هم غریب و آواره است و زندگی را با فروش سبد و حصیر می گذراند.

کولی آواره تنهاست      با مه و زنگار، بی تو / خسته ز ابهام و اندوه       مانده به ناچار، بی تو

  (بهبهانی، 1384، 645)

سال و ماهی شکیبا    ترکه در ترکه می بافت / گاه گاهی، به سودا          سوی بازار می شد

  (بهبهانی، 1384،641)

 

6 – غزلسرای بزرگ شعر کلاسیک ایران حافظ شیرازی نغمه سرای سخن عشق و عاشقی بوده است. عشق برای حافظ معادل همه ی زندگی ست، و زنده ی عشق زنده ی حقیقی است.

               هر که در این حلقه نیست زنده به عشق             بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

 

عشق مهم ترین دستاورد سیمین در طول سال های دراز شاعری ست. شاعری بی عشق نمی توان کرد و سیمین همیشه عاشق و ستایشگر عشق بوده است :

میان هر رگم از عشق جوی می جاری ست 

       چنین که  مست  تو هستم،چه جای هشیاریست

چو برق جستن و خندان به مرگ پیوستن       

جنون عشق چه زیباست، گرچه بیماری ست  

      

                                                                     (بهبهانی،1384، 419)

رند و کولی هر دو نمونه عاشقی اند. عشق جزء لایتجزای وجود رند و کولی است :

 

حافظ چه شد ار عاشق و رندست و نظرباز 

بس طور عجب لازم ایام شباب است

ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست

 عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد

            

کولی آواره تنهاست        با مه و زنگار بی تو / خسته ز ابهام و اندوه       مانده به ناچار بی تو /...کولی اندوهگینت     تیره تر از سایه و قهر / ساقه ی گیسوی نرمش      بافته از پیچک عشق / مهرگیاهش ندارد هیچ خریدار، بی تو

(بهبهانی،1384، 645)

 

7 – رند اهل خوشدلی و خوشباشی است. او می خواهد داد زندگی را بدهد و تا می تواند سهم خود را از او بستاند:

        نیست در بازار عالم خوشدلی ور زانکه هست     شیوه ی رندی و خوشباشی عیاران خوش است

 

کولی هم سرشار از زندگی است. با قدم های او دشت بیدار می شود و با زلال نگاهش شاهد سرشاری برکه هستیم. در هر رگ او شادی و هیجان و شور جاری است. کولی می رقصد و ترانه خوان لحظه های زیستن است :

با قدم های کولی       دشت بیدار می شد / با زلال نگاهش     برکه سرشار می شد / لب ز هم باز می کرد     کهکشان می درخشید / موی بر چهره می ریخت    آسمان تار می شد / هر رگش جویباری      گرم و پر جوش و جاری / جان بدان چهره می بود     گر پدیدار می شد.(بهبهانی،1384، 641)  

 

8 – اگر زاهد درمقابل رند است و مایه ی رنجش رند، قاضی و شحنه ومحتسب هم کولی را آزار می رسانند:

نوبت زهدفروشان گرانجان بگذشت

   وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد

دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند

        

کولی ! خزان جانت را        عشقی شکفته می دارد / معنای این شگفتی را         توجیه کن به تفسیری / زین شوخی و هوسناکی      گر شحنه باخبر گردد / شمعی به هر سر انگشتت       آتش زند به تعزیری / قاضی تو را سوی زندان       گیسو بریده خواهد برد / پیچیده گرد هر ساقت           هر بافه ای چو زنجیری

  (بهبهانی،1384، 655)

     و در شعری دیگر چون حلاج به حکم عاشقی سنگسار می شود. نماز عاشقی اشاره ای به شعر شفیعی و ماجرای حلاج دارد:

 تو درنماز عشق چه خواندی که سالهاست   بالای دار رفتی و این شحنه های پیر      از مرده ات هنوز پرهیز می کنند  (شفیعی کدکنی،1376،276)    

سحر که حکم قاضی      رود به سنگسارت /  نماز عاشقی را       ب


دانلود با لینک مستقیم


مقاله از رند حافظ تا کولی سیمینراهنما

داملودتحقیق درمورد از شار تا شهر 21 ص

اختصاصی از یارا فایل داملودتحقیق درمورد از شار تا شهر 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

از شار تا شهر

فصل اول: شهر نشینی ، شهر گرایی و شهر سازی قبل از اسلام

در دوران قبل از اسلام 3 شیوه شهر نشینی داشتیم که عبارتند از:

شیوه پارسی: این شیوه از قرن نهم (ق.م) با ساختن اولین شار ؟ الهام گرفته از (شهر – تپه) های بین النحرین (زیگرات) شروع شده و با شکوفایی شارهای پارسی از شوش – استمز پاسارگاد و ... به اوج خود رسیده است.

شیوه یا میان شیوه پارسی هلن: بعد از حرکت بی بازگشت یونانیان به سمت شرق تلفیقی عظیم از فرهنگهای غربی و شرقی آن روزگاران صورت پذیرد که ؟ از فرهنگ (شهر – دولتهای)یونانی و آمیخته شده با فرهنگ (شهر - ؟) شرقی است.

شیوه شهر نشینی قبل از اسلام، 3 مرحله متفاوتی در شهر گرای و شهر نشینی که دوران را شامل می شود که عبارتند از:

مرحله شکل گیری و پیدایش پدیده شهر: که رشد آن در دوران ماد و بالندگی آن در دوران هخامنش است بین قرنهای نهم تا هفتم (ق.م)

قبل از این مرحله 2 گونه جامعه مفهوم داشته است: 1) جامعه ایلی (کوچ رو) 2) جامعه روستایی (یکجانشینی)

اولین شهر – قدرت در زمان ماد در فلات ایران شکل گرفت که همان هکمتانه – هکموان همدان است.

شار مادی در این مرحله عبارت است از : قلعه ای محکم و قوی بر فراز تپه یا نقطه سوق الجیشی خاص که در ؟ و در پس دیوارهایش نقاط زیستی کوچک و بزرگ پراکنده اند. در این مرحله قلعه مرکز واقعی مدیریت و سازماندهی منطقه وسیعی تحت لفظ خویش است. منطقه ای که هر 3 جامعه ایلی - روستایی و شهری در آن مقدم گرفته اند.

پارسیان شهر محل اقامت خود را از روی نقشه ای بنا می کنند که توسط موبدان تقدیس شده بود و شهر ها هم به صورت مربعی بوده است به طول یک میدان که ؟ به میل خود و به یک نفس بدور (700*700)

پس از دولت هخامنش قدرت به روستا جامعه دولت سالار می رسد که سازمان اجتماعی را بر مبنای طبقات مشخص زیر سامان می دهد:

اشرافیت دودمانی: که در رأس آن 7 دودمان متشکله جامعه هخامنش قرار گرفته است.

؟ و روحانیون: این گروه اجتماعی منادی جنبه آسمانی و مذهبی دولت پارسی است و به تعبیری دیگر چهره مذهبی آن را می نماید.

اشرافیت دهقانی: این طبقه اجتماعی بیان کننده نقش و قدرتی است که جامعه روستایی در روزگاران باستان دارد. که حضور این اشرافیت در شهر پارسی نشان از یگانگی کار اجتماعی دارد.

بازرگانان و پیشه وران: تولید صنعتی و مبادله از مهمترین دستاوردهای این طبقه بوده است.

چهره شارهای پارسی از دیدگاه ریخت شناسی شهری از فضاهای زیر ترکیب شده است:

اثر حکومتی: مجموعه ای مرکب از کاخها، ؟ ، ایوانها، تأسیسات نظامی و اداری و ذخائر و انبارهای آذوقه که در با اهمیت ترین نقطه سوق الجیشی شهر قرار گرفته و با دیوارهای سنگینی محافظت می گردد

شارمیدنی: مجموعه ای مرکب از محلات خاص برای استقرار طبقات خاص (ممتاز) با خانه های کم وبیش مشابه با بازاری در درون آن و محصور در دیواری سنگین با دروازه هایی برای ورود و خروج.

شار بیرونی: مجموعه ای مرکب از محلات و خانه ها، بازارها و باغات و مزارع پراکنده در سطحی وسیع که اکثریت جامعه شهری ان روزگاران در آن سکنی داشتند.

مرحله پیدایش (نو شهرها) و تجربه سازماندهی شبکه شهری در سازمان فضایی کشور: قرن سوم (ق.م) در این مرحله بنیانگذاری شهرهای جدید با مفهومی دوگانه از (شهر – دولت) یونانی و (شهر – قدرت) پارسی نقش تاریخی خود در سازماندهی فضایی کشور را بازی می کند.

شهر (پارسی – هلنی) مکانی می گردد برای استقرار دولت سلوکی ؟ ساختن بیش از 400 شهر جدید در کنار قلاع نظامی که مشهورترین آنها شهر صد دروازه (حدود دامغان امروزی) حاکی از سیاست شهر سازی دولت سلوکی است.

شهرهای پارسی – هلنی در مکان هایی استقرار می یافتند که:

در جوار و یا در نزدیک راه های ارتباطی و جاده های اصلی قرار داشته باشند.


دانلود با لینک مستقیم


داملودتحقیق درمورد از شار تا شهر 21 ص