لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
سوره توحید
بسم الله الرحمن الرحیم-به نام خداى رحمان و رحیم.
قل.بگو. (اى پیامبر) خود بدان و به دیگران نیز، همچون پیامى بایسته، برسان که:
هو الله احد-اوستخداى یکتا. (2)
مانند خدایانى که عقاید تحریف شده ادیان معرفى مىکنند شریک و رقیب و هماورد ندارد. پس صحنه آفرینش میدان تنازع و پیکار خدایان نیست.بلکه همه سنتها و قوانین عالم ناشى از یک اراده و یک قدرت است و به همین دلیل است که در جهان آفرینش نظم و هماهنگى و یکنواختى برقرار است و قوانین و تحولات و حرکات طبیعى عالم همه به یک سو و در یک جهت در عمل و حرکتاند.و در این میان فقط انسان است که چون از«اراده»و«اختیار»و قدرت تصمیمگیرى برخوردارش ساختهاند، مىتواند از این نظم کلى سرپیچى نماید و چون سازى ناهماهنگ، نغمهاى جدا بنوازد.و نیز مىتواند یکسره بر طبق این قوانین، زندگى خود را بسازد.
الله الصمد-خدا از همه رو بىنیاز است (از همه چیز و همه کس) .
یعنى خدایى که من در برابر او به کرنش و تعظیم و ستایش برخاستهام، همچون خدایان پندارى نیست که پدید آمدنش، ادامه حیاتش، و توان بودن و زیستنش به کمک و مراقبت و رعایت کسى نیازمند باشد.آن چنان خدایى شایسته تکریم و تعظیم انساننیست، زیرا که خود موجودى است در طراز انسان یا فروتر از آن.انسان، این موجود عظیم و ژرف، تعظیم و ستایش و عبودیتش فقط در برابر قدرتى مىسزد که به هیچ وجودى و هیچ عنصرى کمترین نیازى نداشته باشد و بودن و قدرتمند بودن و همیشه بودنش از ذات او مایه گرفته باشد.
لم یلد-نزاده و فرزند نیاورده است.
آن نیست که در پندارها و خرافههاى ادیان تحریف شده و عقاید شرکآمیز، معرفى مىکنند. خداى پندارى مسیحیان و مشرکان نیست که فرزند یا فرزندانى داشته باشد.او آفریننده و پدیدآورنده همه چیز و همه کس است و نه پدر آنان.و همه آنان که در آسمانها و در زمین زندگى مىکنند، بندگان اویند و نه فرزندان او.
و همین نسبت«بندگى و ربوبیت»میان انسان و خداست که بندگان واقعى خدا را از بندگى هر چیز و هر کس بجز خدا باز مىدارد، زیرا بنده دو ارباب نمىتوان بود.
آنان که خدا را پدر مهربان خلایق و انسانها را فرزندان او پنداشتهاند و نسبت«بندگى و ربوبیت»میان خدا و خلق را شایسته انسان و مقام او و کرامت او ندانستهاند در حقیقت راه را براى بندگى غیر خدا گشودهاند و خود در عمل، بنده بسیارى از اربابان بىمروت دنیا و آلت دستبردهگیریها و بردهپروریها شدند.و لم یولد-و خود زاییده نشده است.
او پدیدهاى نیست که روزى نبوده و روز دیگرى قدم به جهان هستى نهاده باشد.نه زاییده کسى است و نه زاییده اندیشهاى یا پندارى و نه زاییده نظامى و طبقهاى و شکلى از شکلهاى زندگى بشر.او ارجمندترین و والاترین واقعیتهاست.واقعیتى لا یزال است. همواره بوده و همواره خواهد بود.
و لم یکن له کفوا احد-و او را انباز و همتا و هماوردى نبوده و نیست.
به کسى نمىتوان همانندش کرد، و کسى را نمىتوان در طراز و همپایه او دانست. نمىتوان منطقه نفوذ و قلمرو فرمان او را-که سراسر جهان هستى است-میان او و کس دیگرى تقسیم کرد.بخشى از جهان یا از صحنه زندگى انسان را از او دانست و بخشى را به کسان دیگر، به خداوندگاران جاندار و بیجان یا به مدعیان الوهیت و قدرت، واگذار نمود.
این سوره، چنانکه از نامگذارى آن پیداست، به راستى سوره توحید است.ایده توحید که در سراسر قرآن و در صدها آیه به لحنها و بیانهاى گوناگون بازگو شده، در این سوره به صورتى فشرده و با عباراتى ناظر به عقاید خرافى و شرکآمیز رایج آن روزگار و با صراحتى که نفى کننده هر داعیه الوهیتى مىتواند بود، براى آخرین بار ایراد شده است.
این سوره از سویى به مسلمانان و به همه جهانیان خدایىرا که از نظر اسلام، شایسته پرستش و ستایش است معرفى مىکند:خدایى که یکتا نباشد.خدایى که شبیه او را صدها و هزارها در میان خلق عالم بتوان یافتشایسته ربوبیت و الوهیت نیست. قدرتمندى و قدرتى که براى بودن و ادامه یافتن خود به کمک موجود دیگرى نیازمند باشد، نمىتواند و نمىباید بر بشر تحمیل شود.آن کس که در برابر خدایان پوشالى و نیازمند و پدید آمده و قابل زوال به کرنش و تعظیم برمىخیزد پا بر سر کرامت انسانى خویش مىگذارد و خود را و انسانیت را به قهقرا مىکشاند.این جنبه مثبتسوره توحید است که نشانهها و ممیزات معبود و خداوندگار انسان را ارائه مىدهد و پوشالى بودن خداوندگاران تاریخ را به اثبات مىرساند.
و از سوى دیگر به خدا پرستان و پذیرندگان اسلام هشدار مىدهد که درباره ذات و صفات خدا خود را به کنجکاویهاى عقلى که شبههخیز و وسوسهانگیز است آلوده نسازند. خدا را به کوتهسخنى-که مدعیان یاوه را از مقام قدس ربوبیتبتواند راند-بخوانند و یاد کنند و به جاى غرق شدن در فلسفه بافیها و ذهنیتها، به تعهدهایى که از عقیده به توحید برمىخیزد بیندیشند.
بنابر حدیثى که از امام على بن الحسین علیه السلام رسیده است، خداى متعال مىدانست که در آینده تاریخ، مردمى کنجکاو خواهند آمد و بدین علتسوره توحید و آیاتى از سوره حدید-تا آیه علیم بذات الصدور-را نازل ساخت تا حدود مجاز براى بررسى در ذات و صفات خدا را مشخص کند.پس هر که به ماوراىاین حدود بپردازد خود را به هلاکت افکنده است. (3)
گویا سوره قل هو الله...به نمازگزار مىگوید:خدا قدرتى استیکتا و والا و برترین، ذاتا مستغنى و بىنیاز، نزاییده و زاده نشده، بىهمانند و بىهمال و، همین و بس. دانایى و بینایى و حکمت و دیگر صفات خداوند تا آنجا که دانستن و شناختن آن براى مسلمان لازم است و در شکل بندى زندگى و عروج روح او مؤثر تواند بود در آیات دیگرى از قرآن باز گفته شده است.بیش از این در ذات خدا و چگونگى صفات او غور مکن، معرفتبیشتر را در عمل به دستخواهى آورد.در پى آن مباش که با بحث و تعمق ذهنى به معرفتبیشتر دستیابى.در پى آن باش که معرفت را از راه ایجاد صفا و روحانیت در باطن روح و از راه عمل کردن به لوازم توحید کسب کنى.
...و چنین بودند پیامبران و صدیقان، بندگان راستین خدا و موحدان صادق و عارف.
تحقیق درباره سوره توحید