لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعدادصفحه:333
داریوش هخامنشی را سازنده نخستین آبراهی میدانند که به دست انسان و برای وصل دو دریا در مصر ساخته شدهاست و در محلی ساختهشده که اینک کانال سوئز خواندهمیشود.
اما داریوش بزرگ علاوه بر این، مبتکر و سازنده بزرگراه نیز به شمار میآید. این حکمران خردمند به موازات ایجاد و ساخت وسایلی برای ارتباط دریایی منظم، در داخل کشور نیز به ایجاد جاده اصلی و فرعی پرداخت، آن چنان که مورخان نوشتهاند طول جاده سرتاسری به 2900 کیلومتر رسیده و حتی این جاده به کشورهای خارج هم امتداد داشته و ازین راه امور بازرگانی و دادوستد انجام مییافتهاست. این جادهها ارابهرو بوده، زیرا در آن دوره و آنچنان که در نقوش تختجمشید مشهود است، ارابه مورد استفادهبوده و بهخصوص یکی از وسایل سپاهی بهشمار آمده. همچنین و در این زمان بوده که تشکیلات چاپاری به وجودآمده و به فاصلههای معین چاپارخانههایی ساختهاند که برای رد و بدل کردن بستههای چاپاری (پستی) آماده خدمت بودهاست. نگهبانانی در این محل گوش به فرمان سرعت بخشیدن به کار و مجری این فرمان بودهاند:
« نه سرما – نه گرما – نه باد – نه باران – چاپار را از رفتن باز نمیدارد.»
در این دوره خبرنامهای از مرکز کشور (پایتخت) درصد شماره بر لوحه گلی هر هفته تهیه و بهوسیله چاپارهای آماده به خدمت به مرکز ساتراپنشین (استان) و شهرستان ارسال و بدین وسیله فرمان و دستور کشور مدار به مسوولان امر ابلاغ میشدهاست.
خبررسانی آذرخشی- با ایجاد تپهها به فاصله مشخص و استفاده از بلندیهای طبیعی و ساخت اتاقهای دیدهبانی در شب با آتشافروزی در این دیدهبانیها و باز و بسته کردن پنجره آن خبرهای فوری را به پایتخت میرسانیده و یا از مرکز فرماندهی دستورها و فرمان ها را به مسوولان سپاه اعلام میداشتهاند، کما این که بنا به نوشته مورخان خبر فتح آتن پس از 24 ساعت به پایتخت کشور رسید و جشن و سروری برپا گشت.
ساخت راه و بزرگراههای ارتباطی در سراسر کشور، سبب میشده که هرگاه نیازی وجود داشتهاست، مسوولان و ادارهکنندگان محلی و استانی نیز بتوانند خود را به پایتخت برسانند و در نشستهای همگانی که برای مشورت برپا میشدهاست، شرکت کنند. یکی از این انجمنها و نشستها که بنا به ضرورت یا بهطور منظم برپا میشده، «انجمن خشترهپاون»نام داشتهاست.
درباره این انجمن نوشتهاند: بنا بر امر داریوش هرچند سال یکبار انجمنی از ساتراپها و فرمانداران و شهربانان کشور در پایتخت تشکیل مییافت. در این انجمن مسایل کشور و شهرها به جستار گذاشته میشد و دشواریها و کم و کاستیها مورد بحث و گفتوگو قرار میگرفت و گزارش بازرسان ویژه شاهنشاهی که به نام چشم و گوش شاهنشاه خوانده میشدند، در این جمع بررسی میشد و چه بسا که خطاکاران شناخته و تنبیه میشدند. همچنین به گماردگان (خدمتگذاران) که در انجام گمارش (خدمت) خود نیک کوشیده و مایه خرسندی و آسایش مردم را فراهم ساختهبودند، پاداشهای ارزنده ارزانی میگشتهاست. بخشایش اسب والاترین پاداش شمرده میشدهاست. کارهایی که در درجه اول اهمیت قرارداشته کشاورزی و درختکاری و کندن کاریزهای آبرسانی بودهاست. همچنین به بهترین فرآورده که روز ویژهای از سال که به پیشگاه شاهنشاه آورده میشد، نیز پاداشی دادهمیشد.
این آیین در نگارههای سنگی تختجمشید گویا است و پیشکشکنندگان که از تیرهها و نژادهای گوناگون هستند، در آنجا دیده میشوند.
jpgنیاکان ما نقش بیهمتا و با ارزشی در پایهگذاری تمدن جهان داشتهاند و صدها سال در شمار پیشتازان دانش و فرهنگ بودهاند. آنچه در پی میآید، یکی از کارهایی است که داریوش هخامنشی هنگامی که مصر را به سرزمینهای خود افزودهبود، برای مردم آنجا انجام دادهاست. این متن به نقل از مجله رنگینکمان در سال 1348 است.
در موزه واتیکان لوحی مشاهده میشود که توسط «آدریان» امپراطور روم قدیم از مصر به روم آوردهشده و به موزه واتیکان هدیه شدهاست. این لوح توسط یکی از کاهنان قدیمی معابد مصری نوشته شدهاست.
متن لوح از این قرار است:
داریوش شاه شاهان و شاه مصر سفلا در عصر خود و در موقعی که من در دربارش به سر میبردم، به من امر کرد که به پایتخت مصر برو و ضمن جمعآوری وسایل پزشکی، شرایط آموختن حرفه پزشکی را برای مصریان فراهم ساز.
من به مصر رفتم و چنان کردم که شاه شاهان میخواست و چنان انجامدادم که شاه شاهان به من فرمان دادهبود. من وسایل لازم پزشکی و کتاب برای ایجاد چنین دانشگاهی فراهم کردم و من موفق شدم که جوانان مصری را تحت تعلیم و مراقبت و دانشاندوزی استادان با تجربه قرار دهم.
چه شاه شاهان به خوبی از ارزش دانش پزشکی آگاه بود و آرزو داشت با ایجاد چنین دانشگاهی جان بیماران مصری را نجات دهد.
نخستین بانوی ایرانی که در حدود ۲۴۸۰ سال پیش فرمان دریاسالاری خود را از سوی خشایار شا هخامنشی دریافت کرد.
آرتمیس نخستین بانویی که در تاریخ دریانوردی در جایگاه فرمانده دریایی قرار گر فت در سال ۴۸۴ پیش از میلاد فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونانیان توسط خشایار شا هخامنشی صادر شد. آرتمیس فرماندار سرزمین کاربه با پنج فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت به نیروی دریایی ایران پیوست در این نبرد ایران موفق به تصرف آتن شد. در این نبرد نیروی زمینی ایران ۸۰۰ هزار پیاده و ۸۰ هزار سواره تشکیل شده بود. نیروی دریایی ایران دارای ۱۲۰۰ کشتی جنگی و ۳۰۰ کشتی ترابری بود.
آرتمیس در سال ۴۸۰ پیش از میلاد در جنگ سالامین که بین نیروی دریایی ایران و یونان در گرفت شرکت داشت و دلاوریهای بسیاری از خود نشان داد. او همیشه مورد ستایش دوست و حتی دشمن قرار داشت. اودر نبرد سالامین در دشوارترین شرایط جنگ با دلیری و بی باکی کم مانندی توانست بخشی ازنیروی دریایی ایران را از خطر نابودی نجات دهد به همین دلیل بود که او به افتخار دریافت فرمان دریا سالاری از سوی خشایار شا رسید. او به خشایار شاه پیشنهاد ازدواج داد که به دلایلی این ازدواج صورت نگرفت.
در دهه چهل خورشیدی یک ناو شکن با نام آرتمیس پاسداری از خلیج فارس را برعهده گرفت.
آرتمیس یا آرتمیز در چم(معنی) راست گفتار بزرگ فرمانده بزرگ نیروی دریایی خشایارشا در جنگ یونانیان بود که با خردمندی و کارآمدی بی همتای وی نیروی دریایی و رزمناوهای تریوم و صدها ناو نبرد ناو ناوچه را رهبری کرد و با فرماندهی درست بایسته خویش سپاه یونان را در هم شکست. این زن فرمانده از رایزنان جنگی خشایارشا نیز بود.ارتمیس چهره ای شگفت انگیز در تاریخ ایران باستان است و شاید گزافه نگفته باشیم در تاریخ سر تا سر جهان میباشد ..او نخستین بانویی است که در سمت فرماندهی نیرومند ترین نیروی دریایی جهان و عضو شورای عالی دفاعی و وزارت جنگ و وزارت دفاع هخامنشیان و همچنین فرماندهی سپاه غربی ایران مستقر در کاریه انجام وظیفه میکرد .این بانو در سال 480 پیش از میلاد مسیح با پنج رزمناو سنگین تریوم و هشت هزار سپاهی پیاده مرکب از هشت هنگ و دو گردان ششصد نفره از نیروهای زبده گارد جاویدان که توسط خشاریارشاه برای محافظت از ملکه ارتمیس اعزام شده بودند در جنگ سالامیس شرکت کرد ..
وی را از سویی یونانی میدانیم و از سویی خشن ترین دشمن یونانیان میدانیم و از سویی دلاور ترین فرمانده ایرانی که ضمن اینکه شکست فاحشی بر یونانیان وارد کرد قوای دریایی فنیقیه را که از نبرد فرار میکردند و در خطوط دفاعی ایران شکاف ایجاد کرده بودند را دنبال نمود و ضمن غرق نمودن ناوگان فنیقی ناوگان یونانی را که در شکاف نفوذ کرده بود و قصد حمله از پشت به ناوگان ایران را داشت شکست بسیار مهلک و سختی داد.با این حال هنوز چهره این بانو پر رمزو راز مانده است.حال انکه پس از شناخت حکومت هخامنشیان و نحوه اداره ارتش و ساتراپیهای ان مشکل خود بخود حل میشود .ایران در دوران هخامنشی گستره ای فراوان یافته بود و یکی از ساتراپهای مهم در مرز با یونان کاریه به مرکزیت هالیکار ناسوس بود این ساتراپ شاهانش خود را ایرانی میدانستند و هرگز زیر بار یونان نرفتند ولی ساکنان شهر عمدتا تاجران و کشاورزان یونانی مهاجر بودند ..
معروفیت ارتمیس در تمام دوران ادامه داشت و حتی در دوره ساسانی و اسلامی نام بسیاری از دختران دربار حتی سلاطین سلجوقی ارتمیس بود و او بسیار محبوب شاهان میهن دوست مثل ملکشاه سلجوقی جلال الدین خوارزم و شاه عباس بود و قبل اسلام نیز که گفتنش لزوم ندارد که چه بسا نام بسیاری از دختران ایرانی ارتمیس بود .ملکه ارتمیس در سال 480 پیش از میلاد با سیصد فرمانده و ناوران مشهور ایرانی در نبرد سالامیس شرکت کردو ترموپیل و چون تنها زن فرمانده ارتش ایران در کل جنگ بود و ایرانیان شاهد دلاوری بانوی زیبای ارتش خویش بودند به جوش خروش درامده و دلیرانه میجنگیدند تا مبادا به بانو اسیب برسد مخصوصا دو گردان محافظ جان ملکه که از سپاه جاویدان بودند انچنان دلاوری کردندکه ملکه نیز تهیج شد و این دلاوری باعث محبویبت وی تا زمان حاضر نیز شده ..
متاسفانه بیشتر اطلاعات ما از وی از هرودوت است مردی از خاندان مهاجرین که دشمن درجه یک خاندان لیگدامیش خاندان ملکه ارتمیس بود و سر ضد ایرانی بودنش توسط همین خاندان تبعید به یونان شد هر چند هرودوت سیاستی ضد ایرانی داشت و گاهی سخنانش بر ضد ملکه است اما وی نیز نتوانسته سخنان نیشداری برملکه ببنددودر جایی از زیبای و دلاوری ملکه سخن گفته و گاهی نیز با سخنان نیش دار او را بدنام کرده.
ارتمیس علاوه بر شجاعت و زیبایی دارای بصیرت کامل در امور جنگی بودبخصوص در امور نبرد ناوگانهای جنگی و به عقیده تیمستوکل زمامدار اتنی دشمن ایران (در هنگام لشکر کشی خشایار شاه)ارتمیس یکی از برجسته ترین دریا سالاران جهان بوده که دشمن دیرینه یونانیان بوده و ان قدر یونانیان از وی میترسیدند از سایر فرماندهان ایرانی نمیترسیدند.
وصیت نامه کوروش :
اینک که من از دنیا می روم بیست و پنج کشور جزو امپراطوری ایران است و در تمام این کشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم کشورها نیز در ایران دارای احترام می باشند
جانشین من خشایار شاه باید مثل من در حفظ این کشورها بکوشد و راه نگهداری این کشورها این است که در امور داخلی آن ها مداخله نکند و مذهب و شعائر آن ها را محترم بشمارد .
اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه ی سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو می باشد زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش که تو باید به این ذخیره بیفزایی نه این که از آن بکاهی. من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکنی، زیرا قاعده ی این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه برگردان. مادرت آتوسا بر من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن.
تحقیق درباره هخامنشیان