یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود ترجمه مقاله فیزیوتراپی برای درد کمر چگونه از کمر درد جلوگیری کرده و درد کمر را درمان کنیم

اختصاصی از یارا فایل دانلود ترجمه مقاله فیزیوتراپی برای درد کمر چگونه از کمر درد جلوگیری کرده و درد کمر را درمان کنیم دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود ترجمه مقاله فیزیوتراپی برای درد کمر چگونه از کمر درد جلوگیری کرده و درد کمر را درمان کنیم


دانلود ترجمه مقاله فیزیوتراپی برای درد کمر چگونه از کمر درد جلوگیری کرده و درد کمر را درمان کنیم

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:6

چکیده لاتین مقاله:

 

Lower back pain is one of the most common causes of job-related disability and why some people miss work. It is also the second most common neurological ailment in the United States, second only to headache. In fact, approximately 80% of adults in Western countries have, at some point, experienced lower back pain.
For some fortunate people, pain in the lower back may be resolved by itself or with the aid of medication within two to four weeks. However, there are some cases of lower back pain that may last for more than a few weeks, during which case the condition is termed as “chronic” and “progressive,” meaning it can only grow worse over time.

چکیده ترجمه فارسی:

فیزیوتراپی برای درد کمر
چگونه از کمر درد جلوگیری کرده و درد کمر را درمان کنیم
کمردرد یکی از متداولترین علل مربوط به ناتوانی کاری و از دست دادن شغل در برخی افراد است. همچنین کمردرد دومین عامل مزمن عصبی در ایالات متحده و دومین علت سردرد است. در واقع حدود 80% بزرگسالان در کشورهای غربی ، در برخی مناطق، کمردرد را تجربه کرده اند.
برای برخی از افراد خوش شانس درد در قسمت پایینی کمر ممکن است خودبخود یا با استفاده از دارو ظرف مدت دو تا چهار هفته خوب شود . با اینحال عللی وجود دارد که باعث می شود درد در ناحیه پایین کمر برای چندین هفته ادامه داشته باشد که به چنین حالتی "مزمن" یا "پیشرونده " میگویند ، به این معنی که این درد ممکن است در طی زمان افزایش پیدا کند.
همچنین 80-60%  این بیماران که برای اولین بار درد ناحیه پایین کمر را تجربه می کنند ، ممکن است درد مجدداً در یک سال بروز کند.


دانلود با لینک مستقیم

دانلود ترجمه مقاله ضرب کردن اعداد بزرگتر

اختصاصی از یارا فایل دانلود ترجمه مقاله ضرب کردن اعداد بزرگتر دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود ترجمه مقاله ضرب کردن اعداد بزرگتر


دانلود ترجمه مقاله ضرب کردن اعداد بزرگتر

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:12

چکیده لاتین مقاله:

Multiplying
 Larger   Numbers

You can introduce your child to the general concepts of multiplication at quite a young age - see my article 'Introducing multiplication' for some ideas about how to do this. But moving from the practical application to written arithmetic can cause difficulties for many children. All too often, text-books present multiplication as a formula to be learned, without full and complete explanation as to why it works. Children may follow examples, and even work some correctly on their own. But if they don’t know why the technique is successful, they are likely to get it wrong – perhaps missing out a line, or forgetting to multiply by tens or hundreds as appopriate. No amount of drill or busy-work will help a child to understand something which isn’t explained properly in the first place. So if you have any doubts about your child's understanding of the basic concept of multiplication, don't introduce it on paper just yet!
When you're sure your child is familiar with the principles, you can see if he's ready to think about learning how to multiply large numbers, and the shorthand techniques for doing so.
Firstly, however, introduce the idea of simple multiplication in terms of carpet tiles on a floor. If you want to multiply 4 by 6, for instance, you could represent it like this:
                    
                    
                    
                    
 
Assume that there are 6 cm (or inches, if you prefer - not to scale) along the top, and four down the side. The total, which can be counted - or checked on a multiplication grid - is 24.
It's also easy to multiply by 10 or by multiples of 10.   Again, if your child is not familiar with doing this, don't continue any further with this topic until he is.  He should be able to see for himself how to multiply by 10, and also by 100, and have a good understanding of place value, before he can fully understand written multiplication. If the grid above were 6 by 40 cm instead of 6 by 4, there would be 240 square cm in all. If it were 60 by 40, there would be 2400. Before doing any long multiplication, it's crucial to understand about place value, and how to multiply and divide by 10, so ensure your child does know the methods.
Now, what happens if you want to multiply 6 by a larger number such as 64? You're unlikely to want to create a tables chart that goes up that far. Of course, you could use a calculator. If that's your child's immediate choice, encourage it. But offer to show him how to do it on paper as well. If he's been introduced to multiplication in ways that are enjoyable, he will probably want to know how he can multiply larger numbers without the calculator. So draw another diagram. Rather than dividing +

Imagine that the top is 64 cm and the side is 6 cm high. To a child who has only done simple multiplication, this could look quite daunting. But ask your child how you might split the rectangle up into countable sections. For instance, he might suggest marking the top in tens, so that you would have six lots of 10 x 6 rectangles, and a 4 x 6 rectangle at the end. This would be an excellent way of finding out the answer, and a child is most likely to remember things like this which he has discovered himself.
Once your child has tried various methods, show him (if he hasn't thought of it for himself) how you could divide it into two rectangles, one of 60 x 6 and the other 4 x 6, like this:
    
The larger, yellow section represents 60 x 6, the smaller, blue section at the right represents 4 x 6.

 

چکیده ترجمه فارسی:

ضرب  اعداد بزگتر :

شما می توانید معرفی کنید به فرزندتان مفاهیم عمومی ضرب را در سن نسبتا جوانی .نگاهی بیندازید به مقاله من( معرفی ضرب)برای بعضی ایده ها  درباره اینکه چگونه اینکار را می کند .اما موثر از امتحان عملی مناسب برای نوشتن ریاضیات می تواند باعث مشکلاتی برای بچه های زیادی شود .در اکثر مواردکتابهای متنی ضرب را به عنوان یک فرمول ارائه می دهند که باید یاد گرفته شود،بدون توضیح کامل و مناسب به این صورت که چرا آن کار را می کنند .ممکن است بچه ها مثالهایی را بفهمند و حتی بعضی از آن مسائل  را خودشان بصورت صحیح کار کنند (حل کنند)اما اگر آنها ندانند که چرا تفکیک موفقیت آمیز است ،احتمالا آنها آن را اشتباه به دست می آورند شاید اشتباه بیش از یک خط،یا ضرب ده تایی و صد تایی را فراموش کنند .مقادیر تمرین یا کار کردن تمرینات به یک بچه کمک نخواهد کرد که بفهمد چیزی را که در اولین مرحله به صورت صحیح توضیح داده نشده است .بنابراین اگر شما هرگونه تردید درباره درک مفاهیم اصلی ضرب در مورد فرزندتان دارید هنوز معرفی نکنید که آن را روی کاغذ بنویسد.وقتیکه شما مطمئن شدیدکه فرزند شما با اصول آشناست ،شما می توانید ببینید اگر او حاضر به فکر کردن درباره یادگیری ضرب اعدادبزرگتر است ،و تکنیکهای تند نویسی را برای انجام آن.
اولا ،هر چند که ایده ضرب ساده رادر مورد گرههای قالی روی کف اتاق معرفی می کنیم .اگر شما می خواهید ضرب 4×6را انجام دهید ،برای نمونه ،شما می توانید آن را به صورت شکل زیر ارائه دهید.
فرض کنید که وجود دارد 6 سانتی متر (یا اینچ اگر شما ترجیح می دهید مقیاس مهم نیست)در امتداد سر ،و 4 سانتی متر پایین تر از طرفین .کلا ،چیزی که می تواند شمرده شود،یا چک شودبا یک ضرب خطی ،24 است.همچنین آن ساده است برای ضرب در 10 یا بوسیله مضاربی از 10  .دوباره،اگر فرزند شما آشنا به این روش انجام نبود ،هیچ چیز بیشتر ی در مورد این موضوع ادامه ندهیدتا وقتیکه او آشنا نیست.او باید قادر باشد برای خودش که ببیند چگونه ضرب در 10 صورت می گیرد و همچنین ضرب در 100،و یک فهم خوب از ارزش مکان دارد.قبل از اینکه او بتواند بصورت کامل نوشتن ضرب را درک کند اگر در خط بالا 6در 40 سانتیمتر به جای 6×4   وجود داشت ،باید 240 سانتیمتر مربع در کل بود .اگر 60در 40 بود ،باید 2400میشد ،قبل از انجام هر ضرب طولانی ،آن قاطع برای فهمیدن درباره ارزش مکان است ،و چگو نگی ضرب و تقسیم 10 ،بنابراین فرزند شما باید مطمئن باشد که می تواند این روش ها را بشناسد.

 

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله ترجمه شده با موضوع ریزپردازنده -Microprocessors

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله ترجمه شده با موضوع ریزپردازنده -Microprocessors دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله ترجمه شده با موضوع ریزپردازنده -Microprocessors


دانلود مقاله ترجمه شده با موضوع ریزپردازنده -Microprocessors

 

 

 

 




فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:7

عنوان انگلیسی مقاله: Microprocessors
عنوان فارسی مقاله: ریزپردازنده

 

چکیده لاتین مقاله:

Microprocessors
The microprocessor: that makes up your personal computer's central processing unit, or CPU, is its brain, messenger, and boss. All the other components-RAM, disk drives, the monitor- exist only to bridge the gap between you and the processor . they take your data and turn it over to the processor to manipulate; then display the results. The CPU isn't the only microprocessor in many PCs today. Coprocessors on windows video cards and sound cards. Display and sound data to relieve the CPU of some of its burden. Some special processors, such as the one inside your keyboard perform specialized tasks designed to get data into or out of the CPU.
The current standard for high performance processors in Intel's Pentium chip. On a chip of silicon roughly and inch square, the Pentium holds 3.1 million transistors, or tiny electronic switches. All the operations of the Pentium are performed by signals turning on or off different combinations of those switches. In computer, transistors are used to represent Os and Is, the two numbers that make up the binary number system. These Os and Is are commonly known as bits. Computers store and process data as a series of electronic bits. These bits are transferred internally within the circuity of the computer along paths capable of transmitting electrical impulses. The bits must be transferred from input devices to memory. Form memory to the CPU, from the CPU to memory and from memory to output devices. any path along which bits are transmitted is called a bus of data bus. Buses can transfer 8, 16 or 32-bits at a time.
One way computers can increase their productivity is through the use of a coprocessor, a special microprocessor chip or circuit board designed to perform a specific task. For example, math coprocessors anr commonly added to compyters to greatly speed up to the processing of numeric calculations, other types of coprocessors extend the capability of a computer by increasing the amount of software that will run on the computer.
The central processing unit (CPU) contains the control unit and the arithmetic/ logic unit. These two components work together using the program and data stored in the main memory to perform the processing operation.

 

چکیده ترجمه فارسی:

ریزپردازنده
1-    ریز پردازنده: که واحد پردازشگر مرکزی با CPU کامپیوترهای شما را می سازد که این مغز, پیام آور و سرپرست کامپیوتر است همه اجزای موجود دیگر RAM(رم), دیسک درایوها, مانیتور فقط پل ارتباطی هستند برای فاصله میان شما و پردازنده.
آنها داده ی شما را می گیرند و این را به پردازشگر می دهند را دستکاری می کند. سپس آنها نتایج را نمایش می دهند. واحد پرادزشگر (cpu) در بیشتر کامپیوترهای شخصی امروزه تنها ریزپردازنده نیست. کمک پردازنده های روی کارتهای پنجره های ویدیو و کارتهای صدا داده ی صورت و تصویری را آزاد می کند پرادزشگر مرکزی را از بعضی بارهای سنگین بعضی پردازنده های خاص, مانند آنچه که در داخل صفحه کلید شما برای کارهای تخصصی مشخص شده داده را به داخل یا بیرون واحد پردازشگر مرکزی می دهد.
2-    استاندارد رایج پردازنده های سرعت بالا از شرکت اینتل پنیوم می باشد. تروی یک تراشه از سیلیکن تقریبا در هر اینچ مربع پنتیوم 1/3 میلیون ترانسیستور یاسوئیچ های کوچک الکترونیکی نگه داشته می شود. همه عملیات پنتیوم بوسیله ترکیبات متفاوت روشن و خاموش شدن سینگنال ها انجام شده است. در کامپیوترها, ترانسیستورها استفاده شدند برای نشان دادن صفرها و یک ها, دو عددی که سیستم اعداد دو دویی را می سازند. این صفرها و یک ها به طور معمول به عنوان بیت ها شناخته می شوند. کامپیوترها ذخیره می کنند و پردازش می کنند داده را به عنوان یک سری از بیت های الکترونیک. این بیت ها فرستاده می شوند و به طرول داخلی در مدارات کامپیوتر در طی مسیرهایی که قادرند ارسال کنند الکترونیکی را این بیتها باید فرستاده شود از راه ورودی به حافظه و از حافظه بسوی واحد پرادازشگر مرکزی و از واحد پردازشگر مرکزی به حافظه و از حافظه به راه خروجی هر مسیری که بیتها فرستاده می شوند نامیده می شوند یک گذرگاه یا گذرگاه داده گذرگاها می توانند 8 و 16 یا 32 از بیتها را در یک زمان عبور دهند


دانلود با لینک مستقیم

دانلود ترجمه مقاله جمع و تفریق ، ضرب و جبر برای کودکان

اختصاصی از یارا فایل دانلود ترجمه مقاله جمع و تفریق ، ضرب و جبر برای کودکان دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود ترجمه مقاله جمع و تفریق ، ضرب و جبر برای کودکان


دانلود ترجمه مقاله جمع و تفریق ، ضرب و جبر برای کودکان

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:56

چکیده لاتین مقاله:

Introducing multiplication

Forget any idea you ever had that multiplication is a form of torture!
Unfortunately, too many schools introduce this topic formally before children have grasped the relevant concepts, and then insist on pages of busy-work to try and get the technique implanted in their minds. Some will grasp it, and find the repetition tedious; others might master the technique, but with little understanding of what they're doing. Still others will flounder, and may decide at the tender age of 6 or 7 that maths is far too difficult and should be avoided whenever possible. Sadly, very few children enjoy multiplication: the reason seems to be that they are not left to discover how it works when they are ready to do so.
When you're home educating, you can choose the time to introduce your child to new concepts, and suit them to everyday life. Some children will see at quite a young age that there is a short-hand to repeated addition; others may not be ready or interested until they are almost teenagers. It doesn't matter! Nevertheless, many children find that simple multiplication is easy to understand, when nobody has told them that it's difficult. You don't even need to tell them the word 'multiplication' when they first begin to use it.
When you think that your child might be able to understand simple multiplying, suggest an investigation for him: take three boxes, each with four chocolate bars, or something similar, and ask how many chocolate bars you have altogether. At first your child will want to count them. When he gets to twelve, tell him - casually - that he has the right answer. That's the first lesson! Another day, try to use something quite different - for instance, giving three people each four cup-cakes. Ask how many you think you will need. Then count them together. Or find out how many legs three cats have.
You should be able to find several relevant 'problems' that your child can understand. This should take place over several days, but keep the same numbers to start with. Sooner or later, your child will say, 'Twelve,' without counting. This is a great discovery! When your child has truly understood that three lots of four ANYTHING make twelve, try playing with four lots of three. Give four people each three cookies. To adults it's obvious that three lots of four is the same as four lots of three, but to a young child it's not obvious at all. Stay patient. When your child sees this, he has begun an algebraic understanding that will be useful in any branch of mathematics that he ever takes.
To reinforce the concept, find three lego pieces that are four units long, and four lego pieces that are three units long. Line them up. Then - if your child is still interested - find two lego pieces that are six units long, and six lego pieces that are two units long. Ask the child what he expects. Will they be longer or shorter than the three lots of four units? If your child is ready for this stage of arithmetic, he will probably be quite excited, and experiment with other lego. Perhaps he has a piece that's 12 units long. Or you can find twelve single-unit pieces. Encourage as much experimentation as your child wants, as he sees the relevance of numbers in his toys. On the other hand, if he's not remotely interested and wonders what you're talking about, put the idea aside, and build cars and trucks with his lego for a while.
But assuming there's some interest, build up your child's knowledge slowly, over several weeks or even months. Once he's played around with the various options that multiply together to make 12, try some different experiments. How about five lots of four chocolate bars? How many legs do five dogs have? This time your child will probably realise much more quickly that there is a pattern, and that five lots of four 'anything' will come to 20. Continue to keep it low-key, but suggest building up a wall-chart so that he can see the pattern. Start with a 5x5 grid like this:

 

چکیده ترجمه فارسی:

جمع و تفریق اعداد دو رقمی:

شروع کنید به وسیله مرور عملیات اصلی تفریق اعداد یک رقمی را .وقتی بچه ها با مهارت بحث می کنند با این عملیات ،توضیح می دهند که آنها بعدا یاد خواهند گرفت که چگونه تفریق کنند اعداد دو رقمی را.
مطالب:شفافیت ننوشته،بلوکهای مرتفع ده تایی سکه ها
تدارکات:یک قالب یکان و دهگان به صورت شفاف بکشید.بچه ها با استفاده از یک قالب یکان عمل کرده اند همچنین قالبهای دهگان و بلوک های ده تایی برای نشان دادن اعداد دو رقمی.
مهارت ها و مفاهیم لازم:بچه ها باید یک درک با ثبات از عملیات اصلی تفریق داشته باشند .
نکته:شما جمع اعداد دو رقمی را یاد گرفته اید امروز شما یاد خواهید گرفت که چگونه اعداد دو رقمی را تفریق کنید.
سوال :من2دهتایی و 5 یکی دارم این چه عددی را نشان می دهد؟(25)
سوال :چگونه من میتوانم نشان دهم تفریق را بابلوک های 10 تایی ؟(بلوکهارا جداگانه بردارید).فرض کنید که من می خواهم 12را از یکدیگر جدا کنم .برای اینکار چه چیز نیاز است که من انجام دهم ؟بچه ها ممکن است پیشنهاد کنند که جدا کنید یک ده تایی و دو یکی.آنها را جدا کنید و بچه ها می شمارند آنها را برای اختلاف را بفهمند یک ده تایی وسه یکی یا 13
نکته:ما می توانیم از یک قالب ده تایی و یکی استفاده کنیم برای کمک به اینکه ما 12را از 25 کم کنیم.بچه ها را راهنمایی کنید به محض اینکه آنها به شما بگویند که بنویسید
 
یک،2 در ستون ده تایی و یک ،5 در در ستون یکانی.وسپس جا دهید یک 2را در ستون یکانی و یک 1 را در ستون ده تایی توضیح می دهد که بعلاوه شما شروع کنید تفریق سازی را با ستون یکانی
سوال:اگر من کم کنم 2یکی رااز 5 یکی،باقیمانده یکان ها چند است ؟(3)سه را در ستون یکان بنویسید.اگر من کم کنم یک دهتابی را از 2 ده تایی،باقیمانده ده تایی چند است ؟(یک ده تایی )بنابراین اختلاف (13)       15-25 چند است؟
بچه ها یاد گرفته اند که اختلاف به همان صورتی است که آنها اختلاف را به دست آوردهاند با استفاده از بلوک ها جاسازی کنید دهگان و یکان را با سکه هایی که نشان می دهند 25 سنت بچه ها سکه هارا شمرده اند.
سئوال:فرض کنیدمن میخواهم 12را از25  کم کنم.چگونه من می توانم این تفریق را با سکه ها نشان دهم ؟بچه ها ممکن است پیشنهاد کنند که یک سکه ده سنتی ودو پنی رااز یکدیگر جدا کنید سپس بشمارید برای اینکه ببینید چه تعداد سکه ده سنتی و پنی باقیمانده است .بچه ها معلوم کرده اند که یک سکه ده سنتی و سه پنی باقی مانده است ،با سیزده سنت)
تذکر:شما می توانید مقادیر پول را باز هم کم کنید درست به همان صورتیکه شما اعدادرااز یکدیگر کم می کنید.فقط به خاطر داشته باشید برای جاسازی علامت سنت بعد از هر مقدار پول بنویسید      25و     12در قالبهای یکان و دهگان .نقل می کنند سکه ده سنتی را برای ده تاییها و پنی برای یکی ها .شروع با پنی ها ،کار کنید از طریق عمل تفریق توضیح می دهند هنگام تفریق مقادیر پول که کمتر از یک دلار هستند ،بچه ها به نوشتن علامت سنت ها بعد از هر مقداری نیاز دارند.خاتمه دهید بوسیله ارجاع بچه ها به مثال ابتدایی و با توجه به اینکه تنها اختلاف بین تفریق مقادیر پول و تفریق اعداد شمارشی علامت سنت است .تکرار کنید فعالیت را با استفاده از مثالهایی که نیاز به از نو سازمان دادن ندارند .
پوشاندن و ارزشیابی اشارات:
به بچه ها تمرینات جمع و تفریق بدهید که شامل جمع یا تفریق مضاربی از ده و جمع و تفریق اعداد یک رقمی باشد.پیشنهاد کنید که آنها انتخاب کنند هر روشی که آنها را امیدوار به حل آنها کند .کاغذ و قلم ،بلوکهای ده تایی یا عملیات اصلی .شما می توانید پیشرفت بچه ها را ارزیابی کنید به صورت غیر رسمی به وسیله سوال از آنها که توضیح دهند چرا آنها این روشها را انتخاب می کنند .
فرزندان شما ممکن است یاد بگیرند که اضافه ها اعدادی هستند که با یکدیگر جمع می شوند در یک تمرین بعلاوه .
برای مثال در مثال زیر اعداد 10 و30 اضافه ها هستند برای اضافه هایی که مضارب ده هستند،بچه ها می توانند یاد بگیرند با استفاده  از عملیات اصلی که در حال حاضر آنها می شناسند برای کمک به جمع آنها .


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه


دانلود مقاله تعلیم و تربیت متن اصلی با ترجمه

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:20

چکیده لاتین مقاله :

 


American Philosophy
Narrativity, Modernity, and Tragedy:
How Pragmatism Educates Humanity
Sami Pihlström
University of Helsinki
sami.pihlstrom@helsinki.fi

ABSTRACT: I argue that the modernist notion of a human self (or subject) cannot easily be post-modernistically rejected because the need to view an individual life as a unified ‘narrative’ with a beginning and an end (death) is a condition for asking humanly important questions about its meaningfulness (or meaninglessness). Such questions are central to philosophical anthropology. However, not only modern ways of making sense of life, such as linear narration in literature, but also premodern ones such as tragedy, ought to be taken seriously in reflecting on these questions. The tradition of pragmatism has tolerated this plurality of the frameworks in terms of which we can interpret or ‘structure’ the world and our lives as parts of it. It is argued that pragmatism is potentially able to accommodate both the plurality of such interpretive frameworks—premodern, modern, postmodern—and the need to evaluate those frameworks normatively. We cannot allow any premodern source of human meaningfulness whatsoever (say, astrology) to be taken seriously. Avoiding relativism is, then, a most important challenge for the pragmatist.

۱٫ The idea that “grand metanarratives” are dead is usually regarded as the key to the cultural phenomenon known as postmodernism. We have been taught to think that the Enlightenment notions of reason, rationality, knowledge, truth, objectivity, and self have become too old-fashioned to be taken seriously any longer. There is no privileged “God’s-Eye-View” available for telling big, important stories about these notions. The cultural hegemony of science and systematic philosophy, in particular, is over.
Nevertheless, as even some postmodern thinkers themselves keep on insisting, we still have to be committed to the grand narrative of our individual life.(1) We cannot really dispense with the modernist notion of self, and the one who says we can forgets who she or he is. From the point of view of our own life, no postmodern death of the subject can take place. On the contrary, my death transcends my life; it is not an experienceable event of my life—as Wittgenstein also famously pointed out at Tractatus 6.4311. Most (perhaps all) of us feel that one’s own death is hardly even conceivable from within one’s life.
On the other hand, somewhat paradoxically, death must be postulated as the imaginary end point, the final event, of the story of my life. If there were no death (i.e., the annihilation of my self) to be expected, I could not even realize that I am leading a specific, spatio-temporally restricted human life. The fact that death is awaiting for me, even if I cannot fully understand what it is all about, enables me to think about my life as a coherent whole with a beginning and an end. Only with respect to such a life can the question of “meaning” or “significance” arise.
It seems, then, that no postmodernist talk about the disappearance of the subject, connected with the distrust felt toward grand narratives, can force us to give up this meta-level fact about our life. We might perhaps even say, echoing Kant, that the inescapability of death is a necessary “transcendental condition” of a meaningful (or, for that matter, meaningless) life. Human life as we know it is intelligible only under the circumstances in which death inevitably puts an end to it. Without death, our lives would be something entirely different, something about which we can have no clear conception whatsoever—not from the point of view of our present human condition, at least.
Death, then, plays a decisive role in the modern human being’s understanding of her or his life as a unified narrative. Let us explore the essentially modern notion of narrativity in some more detail. It is a central element of the modern outlook, of our typically modern conception of personal identity, to employ this notion in making sense of our lives. The modern person, often without noticing it, conceives of her or his life as a “story”, and this narrativist attitude to life has been conceptualized in various ways in the history of modern thought (cf. Taylor 1989). To see one’s life as a linear progression from a starting point, through various phases (corresponding to adventures in a novel), up to its final page, death, is to be a modern person. To go postmodern is to break this chain of narration, as in self-conscious fiction, in which the story itself somehow “knows”, and shows that it knows, that it is only a fictional story. The postmodern person could, or such a person thinks that she or he could, understand that the subjective life she or he leads is not really the life of a single, unified subject. Then, apparently, such a “subject” would not be a person in any normal sense of the term

 

چکیده ترجمه فارسی:



روایتگری، مدرنیته و تراژدی:
پراگماتیسم چگونه انسانیت را تعلیم می‌دهد
مترجم: حسین شقاقی

چکیده: استدلال من این است که مفهوم مدرن خود انسانی (human self) یا سوژه فاعل شناسا (subject) نمی‌تواند به سادگی و به شکل پست مدرنیستی رد شود، چرا که از جمله شرایط طرح پرسش‌های از حیث انسانی مهم پیرامون معناداری (یا بی معنایی) زندگی، حاجت به نگریستن به زندگی فردی به مثابه روایتی منسجم و دارای آغاز و پایان (مرگ) است. چنین پرسش‌هایی مسائل محوری انسانی‌شناسی فلسفی هستند. به هر حال نه تنها شیوه‌های مدرن معنابخشی به زندگی مثل حکایت خطی در متون ادبی، بلکه شیوه‌های ماقبل مدرن مثل تراژدی نیز، باید به طور جدی در طرح این مسائل اخذ شوند. سنت پراگماتیستی جایز دانسته که با این تکثر چارچوب‌ها، جهان و زندگی مان را بر حسب هر کدام از آنها که توانستیم. تفسیر کرده و به مثابه بخشی از آن چارچوب بسازیم. نتیجه این که پراگماتیسم بالقوه توانایی دارد که هم تعدد چنین چارچوب‌های تفسیری (یعنی چارچوب‌‌های ماقبل مدرن، مدرن و پست مدرن) و هم الزام به ارزیابی و سنجش هنجارین این چارچوب‌ها را لحاظ کند. ما به هیچ وجه جایز نمی‌دانیم که هیچ یک از منابع ماقبل مدرن معنای انسان (مانند طالع بینی) جدی گرفته شود. اجتناب از نسبی‌گرایی، ادعایی مهم برای پراگماتیست است.
________________________________________

1. معمولا این ایده که «فراروایت‌های بزرگ» دیگر مرده‌اند، به مثابه کلید پدیده فرهنگی‌ای که با نام پست مدرنیسم شناخته شده است، محسوب می‌گردد.
به نظر می‌‌رسد معنایی که عصر روشنگری از عقل، عقلانیت، دانش، حقیقت [یا صدق عینیت (truth)] و خود [نفس (self)] ارائه می‌دهد، آنقدر کهنه و قدیمی شده که دیگر به طور جدی به کار نمی‌رود. دیگر هیچ دیدگاه انحصاری و از منظر خدایی [مطلق] جهت روایت‌های برجسته و مهم پیرامون این مفاهیم وجود ندارد. سلطه فرهنگی علم و (مخصوصا) فلسفه سیستماتیک به پایان رسیده است.
مع هذا، هم چنان که برخی متفکران پست مدرن خود تاکید می کنند. ما هنوز ناچار به تسلیم در برابر روایت‌های کلان در زندگی فردیمان هستیم. ما واقعا نمی‌توانیم از مفهوم مدرنیستی نفس (خود) صرف نظر کنیم و فردی که می‌گوید می توانیم، کیستی خود را فراموش کرده است.
از منظر درون زندگی خود فرد، هیچ مرگ پست مدرنی برای سوژه (فاعل آگاهی) ممکن نیست رخ دهد. به عکس، مرگ من، از زندگی‌ام، فراتر می‌رود. مرگ من حادثه‌ای قابل تجربه در زندگی‌ام نیست (همان طور که وینگشتاین در تراکتاتوس در بند 4311/6 بدان اشاره می‌کند) حتی اکثر (یا شاید همه) ما این احساس را داریم که مرگ انسان به سختی در درون زندگی‌اش قابل تصور است.
به عبارت دیگر، مرگ می‌باید به شکل نسبتا متناقض گونه‌ای، نقطه فرضی پایانی یا آخرین حادثه زندگی‌ام تلقی شود. اگر مرگ (یعنی فنا و نابودی نفسم) در انتظارم نباشد، نمی‌توانم دریابم که حیاتی خاص و از حیث زمانی و مکانی محدود را پیش رو دارم. حتی اگر نتوانم معنای مرگ را کاملا درک کنم، این حقیقت که مرگ در انتظار من است، مرا قادر می‌سازد در مورد زندگی‌ام به عنوان یک کلیت منسجم همراه با آغاز و پایان بیندیشم. تنها با توجه به چنین نحوه زندگی، مساله معنا و اهمیت [زندگی] مطرح می‌شود.
بنابراین به نظر می‌رسد هیچ گفتمان پست مدرنیستی پیرامون نابودی سوژه (فاعل شناسا) که به بی‌اعتمادی نسبت به روایت های کلان مربوط است، نمی‌تواند ما را وادار کند این حقیقت عالی‌مرتبه را در مورد زندگیمان‌ رها سازیم. شاید حتی بتوان مانند کانت گفت: غیر قابل اجتنابی مرگ، شرط استعلایی ضروری زندگی با معنا (یا بی‌معنا) است. زندگی انسان، آن گونه که می‌دانیم، تنها به شرطی قابل فهم است که در آن مرگ به شکل اجتناب ناپذیری پایانی برای آن (زندگی انسان) مفروض دارد، بدون مرگ، زندگی ما چیزی کاملا متفاوت است، چیزی که ما اصلا نمی‌توانیم مفهوم روشنی از آن داشته باشیم. (دست کم از نظرگاه شرایط انسانی موجود.)
بنابراین مرگ، نقش تعیین کننده‌ای در فهمی که انسان‌های مدرن از زندگی‌شان به مثابه یک روایت واحد، دارند، ایفا می‌کند. در اینجا بهتر است مفهوم ذاتا مدرن روایت‌گری را با جزییاتش شرح دهیم. به کارگیری این مفهوم (مفهوم روایت‌گری) در معنابخشی به زندگیمان عنصر محوری نگرش مدرن؛ یا به عبارت دیگر عنصر محوری دریافت نوعا مدرن از هویت فردی است. شخص مدرن، معمولا بدون توجه به این امر، حیاتش را مانند داستانی می‌بیند و این رهیافت روایت گونه به زندگی به شیوه‌های گوناگونی در تاریخ تفکر مدرن، مفهوم بندی شده است (تیلور 1989.)
نگریستن به زندگی انسان به مثابه پیشروی خطی، از نقطه شروع تا چند مرحله (مطابق با ماجراهای یک رمان) و تا واپسین صفحه و مرحله آن؛ یعنی مرگ، متعلق به شخص مدرن است. شخص پست مدرن می‌تواند بفهمد که زندگی ذهنی (یا انتزاعی)ای که او در پیش گرفته، در واقع زندگی یک سوژه منفرد واحد نیست و بنابراین آشکارا چنین سوژه‌ای به هیچ متعارفی یک شخص نمی‌باشد.
من نمی‌گویم ما نباید به این معنا به پست مدرنیسم راه یابیم. اندیشمندان ضد انسان‌گرای فرانسوی (همانند همتایان امریکایی‌شان) چیز‌های بصیرتی زیاد برای گفتن در مورد شیوه‌هایی دارند که سوژه مدرن با آن شیوه‌ها بر حسب ساختارهای اجتماعی و سیاسی (مثلا روابط قدرت) شکل گرفته است، ساختارهایی که روایت‌های زندگی را در گام اول محتمل می‌سازد (به جای محوریت کاملا مستقلی که ما به شیوه مدرنیستی مایل به اندیشیدن به آن هستیم.) به علاوه تحولات جالب پساساختارگرایی این کاوش‌ها را در پی می‌گیرد. برخی از آنها هنوز هم وجود دارند، هنوز از دیدگاه یک فرد، زندگی در محیط فرهنگی و طبیعی‌اش، نمی‌تواند کاملا از سوژه ناپیدا باشد، بیش از ناپیدایی کلی‌ای که اعمال شخصیت‌ها در روایت ادبی دارند. روایت‌ها در مورد اعمال شخصیت‌ها در روایت ادبی دارند. روایت‌ها در مورد اعمال هستند، (معمولا در مورد اعمال انسانی، در برخی شرایط مشکل‌زا) برای ما انسان‌ها به سهولت، روشی وجود ندارد تا از این واقعیت انسانی صرف‌نظر کنیم.
انجام این کار می‌طلبد که ما موجوداتی کاملا متفاوت از آنچه اکنون هستیم بشویم به میزانی که زندگی برای ما فهم پذیر باشد، ما قطعا به همان میزان قادر خواهیم بود و خود را مانند شخصیت‌های یک داستان بینگاریم که در میان مسائلی که در محیط پیشروی آنها قرار دارد، اعمال نقش می‌کنند.
حتی خود نویسندگان پست مدرن (که من اکنون نمی‌توانم به تشریح جزییات آثارشان بپردازم)، هم برای نوشتن نثر پست مدرن می‌باید خود را همچون سوژه‌ای که ملتزم به فعل ارادی است در نظر گیرند. در واقع کمی مسخره است که فلاسفه و جامعه‌شناسان علم پست مدرن (مثلا جوزف روز (1996) در آخرین اثرش) قویا به نیاز به جدی گرفتن جنبه روایتی علم، تاکید می‌کنند و در نتیجه با پوزش از پست مدرنیسم، مفهومی به طور منسجم مدرنیستی را به کار می‌گیرند. فیلسوف‌‌های مدرنیست علوم، لزوما نمی‌خواهند که با این ایده مخالفت کنند که علم مثل هر یک از دیگر فعالیت‌های انسانی تا اندازه‌ای به واسطه روایت‌های گذشته شده در آن و در مورد آن، شکل می‌گیرد. بر عکس، آنها با اعطای جایگاه مهمی به روایت، در شکل‌دهی به جهان‌بینی علمی، به متفکران پست مدرن می‌پیوندند.


دانلود با لینک مستقیم