تاریخ تشیع در مکه، مدینه و . . .
تالیف : مارکو سَلَتی (MARCO SALATI)/ رسول جعفریان
حمله سلطان سلیم به ممالیک در سال 7 ـ 1516، شریف مکه را بر آن داشت تا تسلط دولت عثمانی بر سرزمین حجاز را به رسمیت بشناسد. اندکی بعد، فتح نخست بغداد (در سال 1534) و بصره (به سال 1536) سبب شد تا دولت عثمانی در قلب سرزمین های کهن اسلامی حضور یابد.
در چشم مردمان عرب، سلیم و جانشینان او سلطان الروم بودند، اما این روشن بود که آنچه امپراطوری عثمانی به دست آورد، تنها یک توسعه جغرافیایی نبود، بلکه صرف نظر از تمایلات و باور مذهبی اجداد سلطان سلیم، بعد سیاسی و مذهبی پیدا کرده بود.
اکنون قیافه دولت عثمانی با مسؤولیت سنگینی جلوه می کرد. موقعیت به دست آمده جدید، دستیابی به مقام «خادم الحرمین»ی; یعنی عنوان متظاهرانه ای بود که از ممالیک خلع شده به ارث رسیده بود و به دلیل داشتن ادعای «خلیفة المسلمین»، نخستین وظیفه این دولت حمایت و حفاظت از دو شهر مکه و مدینه، فراهم کردن وسائل نگهداری و تأمین آسایش آن دو شهر، ایجاد نظمی مطمئن و امنیت سالانه برای حاجیان، دفاع از مذهب و عقیده و حفظ وحدت مؤمنان بود.
در اصل، با توجه به وظایف رسمی یک حاکم عادل، هیچ چیز تازه ای رخ نداده بود. تنها پس از شکست دولت ممالیک و پیوستن آخرین سلسله ترکمان در آناتولی شرقی، مقابله با دولت صفوی که مدعی تسلط بر دارالاسلام در محدوده حق خود بود، مطرح شده بود.1
روی کار آمدن سلطان سلیم اول، کسی که خطر بزرگ قزلباشان را در نخستین روزهای پیش از روی کار آمدنش درک می کرد، به عنوان یک نقطه عطف در حیات مذهبی و سیاسی امپراطوری عثمانی شناخته می شود.2 او و جانشینانش با حمایت سرسختانه از تسنن و پس از آن، حمایت های دینی از نهادها و تأسیسات مذهبی، توانستند بمانند و پس از شکست تهدید قزلباشان صفوی، تمامیت ارضی خود را حفظ کنند. با این حال، طبیعت ناهمگون امپراطوری که از زمان تأسیس، شاهد همزیستی گروه های شیعه و سنی، بلکه بالاتر، بدعتگرا بود، همچنان حفظ شد.
این تصور خطاست که گفته شود پس از تصرف ممالک تحت سلطه ممالیک، نوعی همگونی مذهبی به وجود آمد، به عکس، به جز یک استثنای برجسته مانند مصر، این امر (ناهمگونی) با تبلیغات شدیدتر صفویان دنبال شد، به طوری که صفویه با رد کردن عقاید افراطی و پذیرفتن نوعی تشیع معتدل و میانه رو، امید کسب هواداری جوامع کوچک اما ریشه داری را داشتند که در سراسر سرزمین های عربی امپراطوری پراکنده بودند.
یک نگاه سریع به نقشه مذهبی ِ امپراطوری ِ توسعه یافته، خود گویای این واقعیت است که مذهب شیعه امامی تا حدود زیادی در عراق، بحرین، شرق جزیرة العرب، یمن، حجاز، لبنان، سوریه و نیز میان اکثریت شهرهای مرکزی مانند بغداد، بصره، و شهرهای مقدس عراق، و همچنین حلب، دمشق، صیدا، مرسا و بالأخره دو شهر مقدس مکه و مدینه حضور داشته است.
این مقاله تحقیقی ِ عمیق، درباره «اوضاع تشیّع در امپراطوری عثمانی» نیست، بلکه امید آن، تنها مشارکت در بررسی تاریخ تشیع در قلمرو عثمانی در قالب بررسی پنج مورداست که اولا نمونه برخورد دولت عثمانی است باتشیع وثانیا نمودار وضعیت و گرایش های جوامع شیعی است که تحت سیطره حکومت سنی ها زندگی می کنند; مکه و مدینه، جبل عامل، حلب و دمشق.
تشیع در مکه و مدینه
حضور تشیع یا هواداری از علی(علیه السلام) به صورت فردی یا خاندانی در مکه، و نیز به صورت عناصر محلی یا مهاجر از نقاط دیگر، به طور جدی با تاریخ این شهر به نخستین روزهای حضور اسلام در آن باز می گردد. ظهور سلسله خودمختارِ محلیِ خاندانِ شیعی بنی الحسن، به روشنی از موقعیت بالا و ماهیت این حضور خبر می دهد.
مسأله ای که برای مدتی طولانی مورد غفلت بوده، موضع گرایش های شیعی سه سلسله از شرفا است که یکی پس از دیگری از قرن دهم به بعد حاکم بر مکه شدند; جعفری ها، هواشم و بنو قتاده; مسأله ای که اخیراً دریک مقاله عالی توسط R. Mortel مورد بررسی قرار گرفته است.3
وی در پرتو منابع اهل سنت، به روشنی نشان داده است که شرفای مکه به طور رسمی، از تشیعِ به صورت نوع میانه رو زیدی آن، دست کم تا اوایل قرن پانزدهم (میلادی) حمایت می کرده اند. سنی ها به طور غالب، شرفایِ مکّی ِ حامی ِ زیدیان و امام زیدی را که اجازه می یافت در مسجد اعظم (مسجدالحرام) بر مذهب خود نماز بگزارد، سرزنش می کردند. به دیده آنها، مکه محل تجمع بدعتگران یا مجمع الروافض شده بود!
مارتل خاطر نشان کرده است که در قرن پانزدهم، تا اندازه ای به دلیل فشار ممالیک، شرفای مکه به تدریج با روی آوردن به تسنن شافعی، اقدام به قطع پیوند خود با زیدیه نمودند. این واقعیت که شماری از آنها زیر نظر دانشمندان سنی به تعلیم حدیث پرداخته و اجازه از آنها دریافت داشتند، از دید مارتل، به معنای شاهدی قطعی بر تغییر رویه مذهبی شرفای مکه می باشد.4 به باور من، باید در این مسأله احتیاط بیشتری شود; زیرا ما از منابع شیعی در می یابیم که چگونه برخی از دانشمندان شیعی به تعلیم حدیث نزد عالمان سنی پرداخته و از آنها اجازه دریافت می داشته اند; گرچه همین منابع تغییر مذهب شرفا را یادآور می شوند که البته در آغاز دوره عثمانی رخ داده و نیز این که این تنها راه حفظ خودمختاری آنها و حفظ قدرت واقعی آنها بر حجاز بوده است.5
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:30
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
الف- سیاست های رژیم پهلوی
1- تلاش رژیم برای محدود ساختن دین و شریعت مداران به امور شرعی .
2- انجمنهای ایالتی و ولایتی
3- انقلاب سفید شاه و رفراندوم آن
4- فاجعه خونین فیضیه
5-کاپیتولاسیون و تبعید امام خمینی ( ره )
نتیجه گیری :
منابع:
چکیده
این نوشتار بر آنست که تحول گفتمان سیاسی شیعه را در قرن بیستم نشان دهد . داده های پژوهش حاکی از آنست که گفتمان سیاسی شیعه بر خلاف دوره حضور امام معصوم (ع) در دوره غیبت تنوع دارد . بدین معنا که در دوره های خاص بنا به عللی گفتمان سیاسی خاصی شکل گرفته است . مهمترین تحول گفتمان شیعه در قرن بیستم تحول از سیاست گریزی و تمایل به ضرورت دخالت در مسایل سیاسی با هدف تشکیل حکومت اسلامی است . از اینرو ، گفتمان ولایت فقیهان عادل ، گفتمان سیاسی غالب شیعه در این دوره است ، که با پیروزی انقلاب اسلامی به گفتمان حاکم تبدیل شد .
کلید واژه :
شیعه ، گفتمان سیاسی ، سیاست گریزی ، فعال گرایی سیاسی ، ولایت فقیه
مقدمه
فهم اندیشه سیاسی شیعه در گروه شناخت و درک صحیح از روش ها و مکاتب و گرایشهای مختلف در این حوزه است. مشکل اساسی اغلب آثار موجود در این زمینه ، فقدان روش مناسب و در نتیجه فقدان انسجام کافی در یافته های آنهاست . از این رو ، برخورداری از رویکرد مشخص در ارائه مطالب ، مخاطب را از سردرگمی نجات می دهد .
به نظر می رسد علت بسیاری از آشفتگی های موجود در حوزه اندیشه سیاسی شیعه ، این است که نسل امروز دقیقاً نمی داند که دانش سیاسی شیعه چه تحولاتی را پشت سر گذاشته و اکنون در چه نقطه ای قرار دارد . آیا اندیشه سیاسی شیعه در دوره های مختلف یکنواخت بوده یا روش ها و رویکردهای متفاوتی در آن وجود دارد ؟ در هر صورت علل و عوامل مؤثر در آن چه می تواند باشد ؟
در یک نگاه کلی در زمینه ماهیت اندیشه سیاسی اسلامی ، سه دیدگاه عمده وجود دارد : دیدگاه شرق شناسانه بر تداوم اندیشه سیاسی ایرانشهری ، فلسفه یونانی و حقوق روم در سیاست نامه ها ، فلسفه سیاسی و فقه سیاسی مسلمانان تأکید دارد . دیدگاه سنتی با اعتقاد به برتری متقدمان ، بر تداوم سنت در حوزه تمدن اسلام تأکید می نماید .
روش تحلیل گفتمان ، تداوم اندیشه را نفی کرده ، به اثبات اصالت اندیشه سیاسی مسلمانان در دورانهای مختلف می پردازد . این الگو ، رشد و گسترش شاخه های دانش در اندیشه و جامعه اسلامی را از مسئله اعمال قدرت تفکیک پذیر نمی داند و معتقد است ، دانش سیاسی مسلمانان همراه استقرار ساز و کارهای قدرت تکوین یافته است .
هدف مقاله ، آنست که تحول گفتمان سیاسی شیعه را در قرن بیستم نشان دهد . گفتمان سیاسی شیعه بعنوان تفسیری از نصوص دینی و سنت پیامبر اعظم (ص) ، به رغم اینکه در دوره حضور امام معصوم (ع) با محوریت امامت از یکنواختی و وحدت گفتمان برخوردار بود ، اما در دوره غیبت دارای تنوع گفتمانی است . بدین معنا که در دوره های مختلف بنا به عللی گفتمان های سیاسی گوناگونی شکل گرفته است .
سئوال اساسی پژوهش آنست که آیا گفتمان سیاسی شیعه در قرن بیستم در مقایسه با دوره های قبل از تحول برخوردار بوده یا از ثبات و یکنواختی ؟ در صورت متحول بودن ، علل و عوامل آن چه بوده است ؟ فرض نگارنده بر این است که گفتمان سیاسی شیعه در دوره مورد مطالعه از تحول برخوردار بوده و منحنی این تحول ، گسست از گفتمان سیاست گریزی و گرایش به گفتمان ضرورت دخالت در مسایل سیاسی با هدف تشکیل حکومت اسلامی است .
در این نوشتار ، برای وصول به هدف مطرح و پاسخ به سئوال پژوهش ، با استفاده از الگوی تحلیل گفتمان تحول گفتمان سیاسی شیعه در قرن بیستم و علل و عوامل دخیل در آنرا مورد مطالعه قرار می دهیم .
125 صفحه
چکیده
آغاز شیعه گری را اگرچه میتوان از بعداز رحلت رسول الله دانست، اما از بعداز این تاریخ حوادثی بوجود آمد که روند وتوسعه شیعه گری را کند و یا تسریع نمود.به نظر میرسد،عواملی مانند حکومتهای متمایل به مذهب تشیع ویا مخالف احقاق حق ائمه بر این روند بی تاثیر نبوده است.ازقرن چهارم هجری به عنوان قرنی که حکومت شیعه گستر آل بویه در ایران و عراق حکومت خود را بسط داد،یاد میگردد.این مطلب از این حیث با اهمیت است که در نشر وگسترش تشیع در ایران بسیار تاثیر داشته است.دوعامل اعتقاد به غیبت امام زمان وروی کار آمدن دولت شیعه آل بویه در ایران و عراق دست به دست هم داد تا وضعیتی به وجود آید تا گسترش تشیع در ایران روند سریع و بهتری داشته باشد.
یکی از مهمترین این عوامل حضور خاندان ها و حکام عالم پرور شیعه بود که باعث رشد و ترویج اعتقادات مذهبی شیعه در سطح جامعه گردید این امر به نوبه خود به افزایش روند تعداد عالمان شیعه کمک نمود.
از مشهورترین و فعالترین این خاندانها میتوان به خاندان آل بابویه اشاره نمود.خاندانی که اولین شخصیت عالم وعالم پرورآنان علی بن بابویه پدر شیخ صدوق وآخرین آنها شیخ منتجب الدین رازی است.شیخ صدوق به عنوان شهیر ترین شخصیت این خاندان نقش فعالتری را نسبت به دیگر اعضای خاندان خود در تعیین جهت فکری تشیع را داشت. نوشتن کتب مختلف شیعه از جمله کتاب من لا یحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه همچنین برگزاری جلسات درس و همچنین شرکت در مناظرات و مباحثات علمیو فقهی که از طرف رکن الدوله پادشاه آل بویه ترتیب داده میشد، همه وهمه از اقدامات ارزنده شیخ صدوق است که در راستای گسترش تشیع در ایران انجام میداد.
بارزترین وجهه علمیشیخ صدوق که وی را ازدیگر عالمان هم عصرش متمایز میکند استناد به آیات قرآن و روایات است که این خصوصیت فقهی، را در دیگر عالمان معاصر وی همانند عالمان خاندان نوبختی نمیتوان یافت. در این رساله هم به معرفی بیشتر اعضای دانشمند این خاندان و هم به این جنبه از ویژگیی علمیشخصیت فکری شیخ صدوق پرداخته شده واینکه عقاید کلامی وی توانسته درگسترش تشیع در ایران نقش داشته باشد.
کلید واژگان : آل بابَوَیه، شیخ صدوق، خاندانهای شیعی، شیعیان قم، شیعه در قرن چهارم
تحقیق آماده
امامت از دیدگاه تشیع و تسنن
با فرمت word آماده چاپ و صحافی
تعداد صفحات : 12 صفحه
فرمت فایل : word 2003 / ورد 2003
مناسب برای دروس : تاریخ تحلیلی صدر اسلام، تاریخ، فرهنگ و تمدن اسلامی ، اندیشه اسلامی 1 ، اندیشه اسلامی 2 ، اخلاق اسلامی ، دین و زندگی 1و2و3
قابل ویرایش و اجرا در کلیه ورژن های مایکروسافت ورد آفیس
تحقیق ؛ صفحه آرایی شده ، دارای مقدمه و در انتها دارای منابع است .
منابع تحقیق از کتب معتبر دینی و فقهی می باشد .
کافیه مشخصات خود را وارد کنید و بعد پرینت و تحویل
فهرست تحقیق :
مقدمه
1- تعریف های هر دو گروه
2- امامت از اصول دین یا فروع دین
3- فرق های اساسی امامت در تشیع با تسنن
4- فرق بین تشیّع وتسنّن در مفهوم امامت
5 - ایات انحصار هدایت در خداوند متعال
دلالت تعریف امامت بر مدّعا
خداوند علیم حکیم موجبات سعادت امّت را مهمل نمی گذارد
ادّعای تشیّع : نصب امام از حقوق خداوند است
منابع
منابع تحقیق از معتبرترین منابع دینی فقهی است به همراه شماره ارجاع به صفحه منبع
منابع تحقیق :
1) با نگاهی به آموزش عقاید، مصباح یزدی، سازمان تبلیغات اسلامی
2) امامت و رهبری، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا(دلائل الصدق، ج 2، ص 4، به نقل از فضل بن روز بهان اشعری، بدایه المعارف، ج 2، ص 6)
3) محمد بن تعقوب کلینی، اصول کافی،تهران، انتشارات اسلامیه، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج 1، ص 286،
4) علی بن شعبه، تحف العقول، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، ترجمه علی اکبر غصاری، ص 462)
5) گوهر ایمان، (با نقل آزاد) ص 333
6) شیخ حر عاملی، التنبه، ص 26، بدایه المعارف، ج 2، ص 46
7) شیخ صدوق، معانی الاخبار، نشر اسلامی، ص 132، حدیث
8) کربن، هانری؛ تاریخ فلسفه اسلامی؛ ترجمه: جواد طباطبایی؛ تهران: کویر، انجمن ایرانشناسی فرانسه
فونت های مورد نیاز : b titr و b trafic
فرمت فایل : word 2003
رمز فایل : docfarsi.com
مقدمه:
نقطه اوج و اصلی اختلاف بین شیعه و سنی مسئله امامت است و اختلافات دیگر از این مسئله نشأت می گیرد. بسیاری از کسانی که در مسائل اعتقادی ژرف نگری ندراند می پندارند که اختلاف شیعه و سنی فقط در دین است که شیعیان می گویند پیامبر اکرم (ص) علی (ع) را برای جانشینی خود برگزید ولی اهل سنت معتقدند که چنین چیزی انجام نگرفته بلکه مردم به دلخواه خود ابوبکر را و او شخصا عمر را، و عمر توسط شورای شش نفره عثمان را برگزید، و خیلیفه چهارم مجددا با آراء عمومی انتخاب شد. (با نگاهی به آموزش عقاید، مصباح یزدی، سازمان تبلیغات اسلامی، .
و حال انکه اختلاف هر دو گروه قبل از هر چیز در دین است که آیا امامت یک مقام دینی و تابع تشریع و نصب الهی است یا یک سلطنت دنیوی و تابع عوامل اجتماعی است که شیعه آن را منصب الهی می داند که حتی شخص پیامبر اکرم هم در انتخاب آن نقش استقلالی ندارد ولی اهل سنت آن را یک سلطنت دنیوی و مقام اجتماعی (با نگاهی به همان) می داند، که با بیان تعریف های هر دو گروه و فرقه های اساسی امامت در مکتب تشیع و تسنن روشن خواهد شد که اهل سنت اصلا امامت را قبول ندارند استاد مطهری در این زمینه می گوید: «آن امامتی که شیعه به آن اعتقاد دارد،اصلا سنی معتقد به آن نیست، آنچه اهل تسنن به نام امامت معتقدند، یک شأن دنیای امامت است که یکی از شئون آن است ... ما نباید مسئله امامت را با مسئله حکومت مخلوط بکنیم و بعد بگوئیم اهل تسنن چه می گویند و ما چه می گوییم، این مسئله دیگری است. در شیعه امامت پدیده و مفهومی است درست نظیر نبوت آن هم عالی ترین درجات نبوت. بنابراین ما شیعه قائل به امامت هستیم و آنها اصلا قائل نیستند نه این که قائل هستند و برای امام شرائط دیگری قائلند». (امامت و رهبری، مرتضی مطهری، قم، انتشارات صدرا، .
1- تعریف های هر دو گروه
اکثریت اهل سنت می گویند: «امامت خلافت و جانشینی پیامبر است در اقامه دین و حفظ حوزه اسلام به گونه که ...
تعداد صفحات : 10 صفحه
نوع فایل : word (قابل ویرایش )