یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی 18ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی 18ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی

در آغاز باید اشاره کرد به اینکه مسأله عشق در عرفان و تصوف به گونه ای که معمولاً در دوره جدید طرح می شود و در شرح های اخیر متون عرفا و مشایخ عظام صوفیه عنوان می گردد غالباً به دو طریق است . در طریق اول که در حوزه ادبیات و نقد ادبی است چنان می نماید که گویی عشق حاکی از ذوقیات و احساسات شخص صاحب قریحه ای است که عشق را موضوع نوشتار خود کرده است . در این حالت این آثار مبدل به متونی ادبی می گردند که تراوشات ذهنی و خیالی ادیبی است اعم از اینکه شاعر یا نثرنویس باشد که از موضوع عشق هم چون صناعتی ادبی که برای زیبایی سخن بکار می گیرند بکار برده است . اگرچنین بنگریم از حقیقت عشق نهایت چیزی که حاصل خواهد شد همان است که معمولاً در تتبعات ادبی درباره اش به عنوان یک موضوع ادبی و انشایی سخن گفته شده است . در طریق دوم عشق را در حوزه روانشناسی چه قدیم و چه جدید عارضه ای روانی خوانند که توجیهات علمی خاص خود را دارد چنانکه اینک عشق از موضوعات مورد توجه خاص روانکاوی است . در حالی که فهم مسأله عشق نزد عرفای ما موکول است به فهم دقیق مسأله ایمان در دین .

اما مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که معمولاً دین را منحصر به جهات فقهی و کلامی یا صرفاً آن کرده اند . درست است که ادیان آسمانی جنبه فقهی و کلامی هم دارند اما باید توجه داشت که ماهیت دین و وظیفه اصلی آن شرح و بیان مسائل فقهی یا کلامی یا حسن خلق و معاشرت نیست و این مسائل در حقیقت صورتی ظاهری است ناشی از لطیفه باطنی دین . در فلسفه جدید در غرب همین مسأله به اصطلاح متفکران حوزه پدیدار شناسی به معنای تقلیل دین و منحصر کردن آن به اموری است غیر از آنچه که ذات و حقیقت دین است . یعنی تقلیل آن مثلاً به امور اجتماعی در حوزه جامعه شناسی و قول به اینکه دین صرفاً یک پدیده اجتماعی و از اجتماعیات است یا قبول اینکه دین یک پدیده نفسانی است و در حوزه روانشناسی باید مورد بررسی قرار گیرد یا اینکه عبارتست از یک سلسله احکام فقهی یا قبول عقایدی کلامی و یا اینکه عبارتست از حسن اخلاق و اخلاق نیکو داشتن . این گونه تفسیر از دین باعث شده که در چند دهه اخیر مسأله ای در فلسفه دین به نام تجربه دینی مطرح بشود که موضوعش تحقیق در دین از جهت بروز و تأثیر آن در دل و جان مؤمن است . حدود و صغور این بحث خیلی وسیع است که رسیدگی در جوانب مختلف و مبانی آن در موضوع مقاله فعلی نیست .

فقط این نکته خاطرنشان است که در غرب در دوره جدید در واکنش به این گونه تفاسیر فرعی از دین مقدماتی فراهم شد که مباحثی جدی عنوان شود که در آن عموماً قائلند به اینکه در دین قبل از هرچیز باید به ماهیت ایمان توجه شود و عرضیات دین را جزو ذاتیات آن که در رأس آن ایمان است نگیریم . متفکر دین شناس معاصر غربی رودلف اوتو در کتابی که به نام وجهه قدسی نوشته متعرض همین مسأله شده و در همان مقدمه می گوید که جوهره دین که وی از آن به وجهه قدسی یا ساحت قدسی تعبیر می کند ورای عقل و فهم بشر است . ورای آن چیزی است که ما آن را در ظاهر دین می بینیم ولی این لطیفه قدسی تحت تأثیر مفاهیم اخلاقی و عقلی قرار گرفته و تحریف گشته است . جوهره دین یعنی ساحت قدسی آن در دل مؤمنین در مقام عبودیت تجلیاتی دارد که جلالی و جمالی است . تجلیات جلالی موجب هیبت و خشیت و تجلیات جمالی موجب انس و شوق در دل سالک می شود .

آنچه که در دین مطرح است اولاً و بالذات توجه یافتن به همین احوال ایمانی است که فلاسفه جدید دین آن را « تجربه دینی » نامیده اند . پرداختن به این احوال از قدیم الایام دعوی اصلی و لب کلام عرفا بوده است . با این تفصیل تمام آثار روزبهان بقلی شرحی از این احوال ایمانی و مشحون از بحث در باره جمال الهی است . چرا که در تصوف عاشقانه که طریقه او است , مدار این احوال تجلیات جمالی است که به عشق وجذبه منتهی می شود و لذا جلال نیز تابع جمال است.

نزد عرفا و بزرگان صوفیه دین یک امر مکانیکی ثابت نیست که همه یک حالت ثابت داشته باشند . احوال دینی مؤمنان متفاوت است . همگی مبدأ و مقصدشان یکی است و همه ملتزم به سنت نبوی هستند اما در میان آنها تفاوت حالات ایمانی است .

هر نبی و هر ولی را مسلکی است چونکه تا حق می رود جمله یکی است .

عطار در مقدمه تذکره الاولیاء می گوید : « اولیاء مختلف اند . بعضی اهل معرفت اند و بعضی اهل معاملت و بعضی اهل محبت و بعضی اهل توحید و بعضی همه » . این اقسام در سنن دینی سابق هم ذکر شده , مثلاً در کتاب بهگودگیتا از کتاب مقدس هندوان آمده که برای نجات از دامگه دنیا و وصول به حق سه راه وجود دارد : کار مایوگا که طریق معاملات است , جنانایوگا که طریق معرفت است و بهاکتی یوگا که طریق محبت است و این تقریباً متناظر تقسیم بندی عطار است .

تصوف عاشقانه که موضوع بحث فعلی است تصوفی است که بیشتر به طریق عشق و محبت می پردازد . البته این را هم باید توجه کرد که اینطور نیست که آن کس که اهل معرفت است شور و شوق عشق ندارد یا آنکه اهل معاملت و عمل است فارغ از معرفت و عشق است . نه , غلبه هریک از این سه مقام نسبت به دیگری در سالک باعث این تقسیم بندی شده است : در یکی از معرفت عشق زاید و در دیگری از عشق معرفت بیرون آید . این است که عرفا و اولیای خدا با اینکه تفاوت در احوال دارند میانشان هم دلی هم وجود دارد . صدرالدین قونیوی وارث معنوی شیخ اکبر محیی الدین بن عربی با اینکه در طریق معرفت است , مرشد فخرالدین عراقی است که از چهره های ممتاز تصوف عاشقانه است . عراقی در ابتدای کلمات لمعات گوید که : « کلمه ای چند در بیان مراتب عشق بر سنن سوانح [ غزالی که کتاب مرجع تصوف عشق است ] به زبان وقت املاء کرده می شود تا آینه معشوق هر عاشق آید و چنین کاری را هم کرده و لمعات یک عشق نامه به تمام معنا است اما صدرالدین قونیوی می گوید که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی 18ص

تحقیق در مورد تصوف یا صوفی 8 ص

اختصاصی از یارا فایل تحقیق در مورد تصوف یا صوفی 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

تصوف یا صوفی‌گری راهی است به طرف حقیقت با پای عشق و سرچشمه آن حکمت خسروانی ایرانی است و معمولا فرقه‌ای اسلامی محسوب می‌شود. صوفیان آفریننده هستی را دارای هیچیک از صفاتی که ما می‌شناسیم نمی‌دانند و او را بالاتر از هر پندار و توصیفی می‌دانند. ریشه ی لغت تصوف احتمالا از سوفیای یونانی و یا صوف به معنای پشم است.به خاطر لباس پشمینه ای که صوفیان می پوشیده اند.

شکل گیری و گسترش

شکل گیری جنبش صوفیگری و دراویش تقویت و گسترش شاخه غیر مسلحانه از مبارزات طولانی مردم ایران علیه سلطه گران عرب بود، که بر مزار جنبشهای شکست خورده سه قرن پیشین بنا نهاده شد. این جنبش که بیشتر عرفانی و مقاومت منفی بود از حلاج و شبلی و دیگران آغاز و تا دوره سلطان سهاک بنیانگزار نوشتاری مکتب و دین اهل حق یارسان در قرن هفتم و هشتم هجری قمری ادامه داشت. حلاج دقیقا در ایامی ظهور نمود و شعار انا الحق سر داد که دین و دولت با تبانی همدیگر، در برابر مردم ایستاده بودند. حلاج به عقل انسان ارزش و اعتبار می‌دهد و تاکید می‌کند: “آنچه می‌گویم با دیده عقل بنگر...“

از تأثیرگذارترین صوفیان ایرانی و اسلامی می‌توان به بایزید بسطامی، ابوسعید ابوالخیر، جنید بغدادی، مولوی، سعدی، عطار نیشابوری، جامی و شاه نعمت الله ولی اشاره کرد.در مورد تصوف و اینکه از چه کلمه‌ای مشتق شده‌است مطالب بسیاری نگاشته‌اند که از جمله از صوف به معنی پشم یا از صوفیای یونانی به معنی حکمت و فلسفه و... گرفته شده‌است. اما خود صوفیان معمولاً گرفتار این بحث در لغات و کلمات نیستند و هدف صوفیه تزکیهٔ درون و طی مراحل سلوک تا رسیدن به خداوند و خالق هستی است.درک این نکته که همهٔ موجودات یک حقیقت واحد دارندو برای درک این موضوع و بینش آن باید مراحل سلوک را مرحله به مرحله طی کنند تا از خودی خود فانی شده و به مرحلهٔ لقا برسند. در نظر صوفیه و عرفا عشق مفهوم وسیعی دارد. آنها عشق را امانت بزرگ و ناموس الهی می‌دانند و بر این اعتقادند که خداوند انسان را از عشق خلق کرد و او اولین عاشق و اولین معشوق است. به قول مولوی:

کرد فضل عشق انسان را فضول زین فزون جویی ظلوم است و جهول

همچنانکه هر مذهب و دینی فرقه‌های مختلفی دارد صوفیه نیز دارای انشعبات زیادی شده‌است و علت آن هم این است که بعدها که تصوف رونق گرفت و مفاهیم زیبا و عمیق آن بین عوام پخش شد عده‌ای برای اینکه خود را از خوان آن بهره مند کنند به تصوف رو آوردند بدون اینکه درک درستی از آن داشته باشند.

تعریف تصوف از دیدگاه شیخ بهایی

 

صوفیان در سماع

«ابولفضائل» شیخ بهایی در کتاب کشکول می‌نویسد: تصوف علمی است که در آن از ذات احدیّه و أسماء و صفاتش از آن حیث که رساننده مظاهر منسوباتش به ذات اویند، بحث می‌کند.مسائل تصوف، نحوه صدور کثرت از ذات احدی و نحوه رجوع کثرت به ذات و بیان مظاهر اسمای الهی و نعوت رباّنی و کیفیّت رجوع اهل الله و نحوه سلوک و مجاهدات و ریاضاتشان و بیان نتیجه هر یک از اعمال و اذکار در دنیا و آخرت بر وجه ثابت در نفس الامر است. مبادی تصوف شناخت حدّ و تعریف و غایت آن و اصطلاحات قوم را در این علم دانستن است.

‌تاریخچه

در قرن پنجم هجری خزشهای بزرگ اقوام ترک به سوی ایران آغاز گردید و امپراتوری ترکان سلجوقی تشکیل شد که دامنه‌هایش از یکسو تا دمشق و از سوی دیگر تا اواسط آسیای میانه امتداد داشت. این خزش با یورش مغولان به اوج رسید، و چنانکه میدانیم مغول‌ها ایران و عراق را تسخیر کردند و سلطه‌شان بر ایران قرنها استمرار داشت. ترکها مجموعه‌‌ای از سنتهای دینی کهن را با خودشان میکشیدند که اساسش بر نیاپرستی و توتم پرستی نهاده شده بود. اینها وقتی مسلمان شدند سنتهای دینی خودشان را به عنوان بخشی از اسلام وارد جامعه کردند، و اسلام پنجمی[۱] را در ایران و عراق و آسیای صغیر ساختند که سنتهای کهن دینی‌شان را بازتاب میداد. اینها البته توتم‌های


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تصوف یا صوفی 8 ص

دانلود مقاله کامل درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی


دانلود مقاله کامل درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :18

 

بخشی از متن مقاله

تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی

در آغاز باید اشاره کرد به اینکه مسأله عشق در عرفان و تصوف به گونه ای که معمولاً در دوره جدید طرح می شود و در شرح های اخیر متون عرفا و مشایخ عظام صوفیه عنوان می گردد غالباً به دو طریق است . در طریق اول که در حوزه ادبیات و نقد ادبی است چنان می نماید که گویی عشق حاکی از ذوقیات و احساسات شخص صاحب قریحه ای است که عشق را موضوع نوشتار خود کرده است . در این حالت این آثار مبدل به متونی ادبی می گردند که تراوشات ذهنی و خیالی ادیبی است اعم از اینکه شاعر یا نثرنویس باشد که از موضوع عشق هم چون صناعتی ادبی که برای زیبایی سخن بکار می گیرند بکار برده است . اگرچنین بنگریم از حقیقت عشق نهایت چیزی که حاصل خواهد شد همان است که معمولاً در تتبعات ادبی درباره اش به عنوان یک موضوع ادبی و انشایی سخن گفته شده است . در طریق دوم عشق را در حوزه روانشناسی چه قدیم و چه جدید عارضه ای روانی خوانند که توجیهات علمی خاص خود را دارد چنانکه اینک عشق از موضوعات مورد توجه خاص روانکاوی است . در حالی که فهم مسأله عشق نزد عرفای ما موکول است به فهم دقیق مسأله ایمان در دین .

اما مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که معمولاً دین را منحصر به جهات فقهی و کلامی یا صرفاً آن کرده اند . درست است که ادیان آسمانی جنبه فقهی و کلامی هم دارند اما باید توجه داشت که ماهیت دین و وظیفه اصلی آن شرح و بیان مسائل فقهی یا کلامی یا حسن خلق و معاشرت نیست و این مسائل در حقیقت صورتی ظاهری است ناشی از لطیفه باطنی دین . در فلسفه جدید در غرب همین مسأله به اصطلاح متفکران حوزه پدیدار شناسی به معنای تقلیل دین و منحصر کردن آن به اموری است غیر از آنچه که ذات و حقیقت دین است . یعنی تقلیل آن مثلاً به امور اجتماعی در حوزه جامعه شناسی و قول به اینکه دین صرفاً یک پدیده اجتماعی و از اجتماعیات است یا قبول اینکه دین یک پدیده نفسانی است و در حوزه روانشناسی باید مورد بررسی قرار گیرد یا اینکه عبارتست از یک سلسله احکام فقهی یا قبول عقایدی کلامی و یا اینکه عبارتست از حسن اخلاق و اخلاق نیکو داشتن . این گونه تفسیر از دین باعث شده که در چند دهه اخیر مسأله ای در فلسفه دین به نام تجربه دینی مطرح بشود که موضوعش تحقیق در دین از جهت بروز و تأثیر آن در دل و جان مؤمن است . حدود و صغور این بحث خیلی وسیع است که رسیدگی در جوانب مختلف و مبانی آن در موضوع مقاله فعلی نیست .

فقط این نکته خاطرنشان است که در غرب در دوره جدید در واکنش به این گونه تفاسیر فرعی از دین مقدماتی فراهم شد که مباحثی جدی عنوان شود که در آن عموماً قائلند به اینکه در دین قبل از هرچیز باید به ماهیت ایمان توجه شود و عرضیات دین را جزو ذاتیات آن که در رأس آن ایمان است نگیریم . متفکر دین شناس معاصر غربی رودلف اوتو در کتابی که به نام وجهه قدسی نوشته متعرض همین مسأله شده و در همان مقدمه می گوید که جوهره دین که وی از آن به وجهه قدسی یا ساحت قدسی تعبیر می کند ورای عقل و فهم بشر است . ورای آن چیزی است که ما آن را در ظاهر دین می بینیم ولی این لطیفه قدسی تحت تأثیر مفاهیم اخلاقی و عقلی قرار گرفته و تحریف گشته است . جوهره دین یعنی ساحت قدسی آن در دل مؤمنین در مقام عبودیت تجلیاتی دارد که جلالی و جمالی است . تجلیات جلالی موجب هیبت و خشیت و تجلیات جمالی موجب انس و شوق در دل سالک می شود .

آنچه که در دین مطرح است اولاً و بالذات توجه یافتن به همین احوال ایمانی است که فلاسفه جدید دین آن را « تجربه دینی » نامیده اند . پرداختن به این احوال از قدیم الایام دعوی اصلی و لب کلام عرفا بوده است . با این تفصیل تمام آثار روزبهان بقلی شرحی از این احوال ایمانی و مشحون از بحث در باره جمال الهی است . چرا که در تصوف عاشقانه که طریقه او است , مدار این احوال تجلیات جمالی است که به عشق وجذبه منتهی می شود و لذا جلال نیز تابع جمال است.

نزد عرفا و بزرگان صوفیه دین یک امر مکانیکی ثابت نیست که همه یک حالت ثابت داشته باشند . احوال دینی مؤمنان متفاوت است . همگی مبدأ و مقصدشان یکی است و همه ملتزم به سنت نبوی هستند اما در میان آنها تفاوت حالات ایمانی است .

هر نبی و هر ولی را مسلکی است      چونکه تا حق می رود جمله یکی است .

عطار در مقدمه تذکره الاولیاء می گوید : « اولیاء مختلف اند . بعضی اهل معرفت اند و بعضی اهل معاملت و بعضی اهل محبت و بعضی اهل توحید و بعضی همه » . این اقسام در سنن دینی سابق هم ذکر شده , مثلاً در کتاب بهگودگیتا از کتاب مقدس هندوان آمده که برای نجات از دامگه دنیا و وصول به حق سه راه وجود دارد : کار مایوگا که طریق معاملات است , جنانایوگا که طریق معرفت است و بهاکتی یوگا که طریق محبت است و این تقریباً متناظر تقسیم بندی عطار است .

تصوف عاشقانه که موضوع بحث فعلی است تصوفی است که بیشتر به طریق عشق و محبت می پردازد . البته این را هم باید توجه کرد که اینطور نیست که آن کس که اهل معرفت است شور و شوق عشق ندارد یا آنکه اهل معاملت و عمل است فارغ از معرفت و عشق است . نه , غلبه هریک از این سه مقام نسبت به دیگری در سالک باعث این تقسیم بندی شده است : در یکی از معرفت عشق زاید و در دیگری از عشق معرفت بیرون آید . این است که عرفا و اولیای خدا با اینکه تفاوت در احوال دارند میانشان هم دلی هم وجود دارد . صدرالدین قونیوی وارث معنوی شیخ اکبر محیی الدین بن عربی با اینکه در طریق معرفت است , مرشد فخرالدین عراقی است که از چهره های ممتاز تصوف عاشقانه است . عراقی در ابتدای کلمات لمعات گوید که : « کلمه ای چند در بیان مراتب عشق بر سنن سوانح [ غزالی که کتاب مرجع تصوف عشق است ] به زبان وقت املاء کرده می شود تا آینه معشوق هر عاشق آید و چنین کاری را هم کرده و لمعات یک عشق نامه به تمام معنا است اما صدرالدین قونیوی می گوید که لمعات لب فصوص الحکم است . در حالی که فصوص الحکم جوهره تصوف عارفانه است . اینکه میان صدرالدین قونیوی اهل معرفت و فخرالدین عراقی اهل عشق یک چنین هم دلی وجود دارد , رمز و نشانه ای است بر اینکه این دو نوع تصوف , این دو طریق سلوک , از هم جدا نیست و اصولاً میان آنها تفاوت احوال است نه اختلاف آراء .

اما از نظر مقام جذبه و سلوک یعنی عشق و عقل هم , صوفیه حالات و مراتب ایمانی مؤمنان و سالکان الی الله را به دوقسم اصلی تقسیم می کنند : بر برخی از سالکان الی الله جالت جذبه غلبه دارد و بر برخی حالت سلوک . یعنی سالکان الی الله یا مجذوب سالکند یا سالک مجذوب . البته مجذوب سالک اولاً و ابتدائاً به جذبه الهی کشیده شده و بعد از اینکه محبوبش او را به سوی خود برده , در مقام مجاهده و سلوک برمی آید . اما سالک مجذوب کسی است که نظر کرده الهی است ولی آن جذبه در ابتدا برایش پیدا نمی شود . او ابتدا مجاهده و سلوک کرده و بعداً مشمول جذبات حق می شود . به نظر عرفا این دو گونه حالت ایمانی نه تنها در مؤمنین ساده بلکه در انبیاء و اولیاء به تفاوت مراتب شدت و ضعف نیز هست . چنانکه می گویند حضرت موسی (ع) سالک مجذوب بود یعنی در احوال ایمانی بیش از آنکه توجهات عاشقانه داشته باشد اهل رعایت آداب بود و لذا مولوی خطاب به او گفت :

موسیا آداب دانان دیگرند                سوخته جان و روانان دیگرند

و بالعکس در احوال حضرت عیسی (ع) ذکر شده که وی زندگی ظاهری نداشته یعنی ازدواج نکرده و در عزلت و خلوت به سر می برد . آداب دانی مقام موسی بود و سوخته جانی مقام عیسی (ع) . از همین رو کلام عیسی فقط حدیث عشق و محبت بود و اساس مسیحیت محبت است و حضرت مسیح می گوید تعالیم من منحصر است به حب بالله و حب فی الله .

این تقسیم بندی را در مورد عرفا هم می توانیم ببینیم یعنی اینکه گروهی از عرفا هستند که حالت عشقشان بر حالت عقل غلبه دارد و به اصطلاح خود , حالت سکرشان برصحوشان غالب است . و گروهی هستند که بالعکس می باشند . گروه اول آنهایی هستند که احوال ایمانی شان غالباً احوال عاشقانه است و این گروه محبوب خدا هستند و آیه شریفه یحبهم و بحبونه که تقدم حب حق را بر حب انسان نشان می دهد , صفت آنان است ولی گروه دوم از طایفه محبان خدا هستند.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تصوف عاشقانه روزبهان بقلی شیرازی

دانلود مقاله تصوف

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله تصوف دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله تصوف


دانلود مقاله تصوف

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:72

فهرست مطالب:

مقدمه
ذکر
سماع
دراویش صوفیه علی اکبر محمد زاده
رقص برای خدا
نحوه انجام رقص و سماع در طریقه مولویه
ابوسعید ( مروج موسیقی، ترانه و سماع درویشانه)
زندگی ابوسعید و تعالیم او
در مسیر حق
مرشد و راهنما
آخرین روزها
حکایتی از شیخ
«طنبور زن»
جلال الدین رومی «بزرگترین شاعر متصوف ایران»
زندگی و آثار رومی
شمس الدین یا « آفتاب دین »
شمس و رومی
زندگی شمس
منابع و مآخذ

 

 

مقدمه



      تصوف جنبه ای مهم از اسلام در سراسر دنیا بوده است . تصوف مجموعه ای از آداب سلوک صوفی به سوی خداوند است که در قرن های نخست اسلام پدید آمده است. در آغاز تجربه ای کاملاً فردی و مبتنی بر ارتباطات میان مرید و استاد او بود که به تفاوت شیخ،مرشد، پیر، استاد، یا ایشان نامیده می شد. استاد به تنهایی مسئولیت پیشرفت سالک را در طی طریق به سوی خدا به عهده داشت. در قرن 12/6، هنگامی که برای نخستین بار در تاریخ دنیای مسلمانان، اسلام را مهاجمین کافری چون قره خاییها در شرق و صلیبیون در غرب تهدید کرد، صوفیان نقش مدافعان از ایمان و باورهای اسلامی را پذیرفتند و تصوف تا حد نهضتی توده ای و مردمی متشکل از طریقت های گوناگون، برجستگی یافت. هوادارانی پیرامون یک استاد گرد می آمدند و قوانین لازم الاجرایی ناظر بر تمام جنبه ی زندگی آنها ایشان را محدود می کرد. مرید پس از مراسم مقدماتی ساده ای پذیرفته می شد و پس از آن در رابطه ای نزدیک با استادش و دیگر مریدان زندگی می کرد تا هنگامی که به سطح بالاتری از معرفتی صوفیانه می رسید. تنها پس ازاین مرحله استاد مجاز می دانست که او بیرون رود و طریقت پیرش را به مریدان تازه تدریس کند.
     آسیای مرکزی که مرز دنیای اسلام و تقریباً از تمام جوانب با کافران روبروبود، یکی از فعالترین
نواحی توسعه ی افکار صوفیانه شد. تعدادی از مهمترین و درخشانترین طریقتها در آنجا تأسیس یافت.
طریقت های کبرویه و سیبویه در قرن 6/12 و نقشبندیه در قرن 7/14 و هر سه نقش عمده ای در دوره ی حمله ی مغول ایفا کردند. پس از گرویدن حاکمان مغول به اسلام در قرن 7/14 ، طریقتهای صوفیانه همچنان به عنوان پدیده ی اجتماعی و سیاسی مهمی به خود ادامه دادند و نماینده ی بخش مردمی اسلام علیه سلسله مراتب رسمی علمای مسلمان بودند، سپس در قرن 11/17، طریقتهای صوفیانه، به ویژه نقشبندیه بار دیگر نقش تاریخی خود را هنگام جهاد مسلمانان علیه حمله پیشگامان بودایی ایفا کردند.
     در اسلام سنی، همانند شیعه دو گرایش وجود دارد: گرایش مسجد به رهبری مفتیان، شیخ الاسلام و دیگر نمایندگان چهار روحانی رسمی، و¬ گرایش غیر مسجدی که گرایش مرید یا صوفی- درویش، قبیله ای و اشتراکی استو ایشانها، پیرها، شیخهاو استادها آنها را راهنمایی می کنند و هواداران آنان عمدتاً بیرون از شهرها، در دهکده های کوهستانی و قشلاقها سکونت دارند. هر دو گرایش از قرون وسطی با هم وجود داشته اند تا اداره و نفوذ بر مؤمنان را به دست آورند. در سالهای اخیر مبارزه میان گرایش مسجد وگرایش تصوف شدید تر شده است. امروزه اکثریت هواداران صوفی در محافل خانوادگی که هر چه بیشتر جایگزین مساجد به عنوان مراکز مذهبی می شود، عضوگیری می کنند.اعضای خانواده هنوز با هم نماز می خوانند به مواعظ بزرگان بزرگان گوش می دهند. اغلب یکی از این بزرگتر ها – پدر، برادر بزرگتر، عمو یا دایی- عضو طریقت است، و او کسی است که اعضای جوانتر را با طریقت آشنا می کند.هواداران صوفی عمدتاً از میان روستاییان و شهر نشینان طبقه ی متوسط یا پایین عضوگیری می کنند.هواداران صوفی عمدتاً میانسال هستند جز آنکه دعوت به یک طریقت بطور خود به خود در بزرگسالی و سن رشد انجام می شود.
     بی شک در میان صوفیان برخی« متعصبان» واقعی وجود دارند، اما تعداد آنان احتمالاً بسیار اندک است.
     برخی به سبب جاذبه ی عرفانی تصوف صوفی شده اند هر چند احتمالاً تعدادشان اندک است. س . مبتا لیف یک متخصص قرقیزی نمو نهای از این افراد را ذکر می کند.در یکی از محاکمات ایشان های پشمالو برای جرائم مذهبی متخلف از یک عضو جوان کومسول پرسیدند که چطور می توانست همزمان عضو سازمان جوانان کمونیست و یک صوفی باشد، او پاسخ داد: برای این دنیا کومسول و برای دنیای دیگر مریدم.
     انجمن صوفیانه را افرادی تشکیل می دهند که به اراده ی خود گرد آمده اند تا با راهنمایی مرشد خود و رعایت قوانین اجباری که توسط مؤسس طریقت بنیان نهاده شده است، در راه خداوند گام بردارند.
ملاقات هفتگی ده تا چهل پیرو با هدایت مرشد برای ذکر گویی تنها عمل منظم و مشترک صوفیان است. مانند گذشته، یک محفل صوفی هنوز حول وفا داری شخصی و سلسله مراتب عمودی شاگرد به استاد می چرخد. رابطه ای که اطاعت و تسلیم محض می طلبد. بنا به گفته ی یک صوفی مشهور مرید با« پیکری در دستلن مومیاگر» قابل مقایسه است. مرید با آنکه باید« در دنیا زندگی کند» تا قابل تشخیص از مردمان عادی نباشد، اما در واقع در نوعی انزوای روانی نسبت به محیط اجتماعی روزانه ی خود قرار دارد و در مقابل نیروی معنوی او دقیقاً متمرکز بر مرشد خود باقی می ماند.
     مرید مراسم پیچیده ای برای تشرف به طریقت صوفی انجام نمی دهد. این مراسم فقط با دست گذاری ساده انجام می گیرد. مرشد نحوه ی دعا، اندیشیدن، ذکر، و پنج بار ادای فریضه ی نماز را در روز به مرید می آموزد، مرید باید دعاهای دیگر بخواند و به سماع شبانه نیز بپردازد. زندگی برای مرید پیشرفته- و حتی بیشتر برای مرشد- به عبادتی مستمرتبدیل می شود: او دائماً بسیج شده و غوطه ور در تمرکز بی پایان روحی و دِماغی است.
     حوزه ی دیگری که در ایمان پیرو طریقت صوفی از استحکام بیشتری نسبت به مسلمان عادی برخوردار است، ادای فریضه ی دیگر پرداخت ذکات است. در اصل، تمام داراییی پیرو متعلق به طریقت است.
     پیروان طریقت صوفی بسیارمراتب روزه داری در(ماه مبارک)  رمضان هستند و علاوه بر رمضان، عموماً روزهای ویژه ای را نیز در ماههای شعبان و رجب روزه می گیرند.
     جهاد در اسلام معنای دو گانه دارد. جهاد اکبر، جنگی داخلیعلیه نفس و وسوسه و گناه است. جهاد اصغر، جنگی خارجی علیه کسی است که اسلام را تهدید می کند. هنگامی که یک مرجع مصلح مسلمان و تنها پس از مراعات مراحل صحیح این جهاد را اعلام کند، انجام آن بر تمام مؤمنان واجب می گردد. جهاد برای صوفی در هر دو شکل آن دائمی و اجباری است. این ضرورتاً بدان معناست که از پیرو صوفی خواسته می شود درگیر جنگی آشکار با قدرت شوروی که شیطانی باالفطره شناخته می شود گردد. ولی بدان معناست که چنانچه جنگی برپا شود او باید از نظر روانی آماده ی آن باشد.


ذکر

     آداب اصلی طریقت صوفی ذکر است. یک کارشناس می نویسد: حلقه ی صوفی در ذکر که چهارچوب آن را نیز تشکیل می دهد،هستی میابد….. و به عنوان محور تصوف عمل می کند. مراسم ذکر عبارتست از خواندن آیاتی از قرآن مجید، ادای عبارات ثابتی در ذهن یا با آوای بلند و منظم همراه با یک فن پیچیده ی قرار گرفتن بدن، کنترل تنفس ، که در پاره ای  موارد با حرکات منظم همراه است.
     مرشد ذکر بی صدا(یا « درونی » یا« ذهنی») را هدایت  و نظارت می کند. ذکر نقشبندی ها بطور سنتیاین نوع است. ذکر با صدای بلند ممکن است با آواز و رقص و حتی آلات موسیقی همراه باشد. مراسم ذکر معمولاً دست کم  یک بار درهفته برگزار می شود. ولی در سطح خانواده- اگر حداقل یک نفر از اعضای خانواده یا قبیله یا پیرو طریقت باشد- ممکن است به هر مناسبتی انجام شود. مثلاًَ در تولد ها، ازدواج ها، خانه سازی، و حتی به هنگام اعزام به سربازی.مراسم ذکر مرتب در اعیاد مذهبی( عید قربان، میلاد پیامبر، عید فطر)و تقریباً همیشه در هنگام زیارت مکان های مقدس برگزار می شود.
     سر انجام باید به این نکته اشاره کرد که هر روز بیشتر معلوم می گردد که ادبیات زیر زمینی مکتوب اسلامی،چه چاپ شده وچه به صورت دست نوشته، فقط معرف بخشی از تمام ادبیات صوفیانه است. (1)


دانلود با لینک مستقیم

دانلود تحقیق تفاوت عرفان و تصوف

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق تفاوت عرفان و تصوف دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود تحقیق تفاوت عرفان و تصوف


دانلود تحقیق تفاوت عرفان و تصوف

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:50

فهرست مطالب:
عنوان    صفحه                                                                               
مقدمه     3و4
تعریف عرفان و تصوف     
عرفان عملی – عرفان نظری     
رابطه ی عشق و عرفان و تصوف     
ایمان زمنیه ساز معرفت عرفانی     
شیوه های تصوف     
خانقاه     
خرفه و خرقه پوشی     
مقامات و حالات در تصوف     
آیا صوفی با گوشه نشینی به این مقام رسیده است؟     
کمک های آموزه های عرفانی     
تفات عرفان و تصوف     
منابع     


 
مقدمه :
در این تحقیق می خواهیم درباره ی این مطلب صحبت کنیم که «عرفان چیست؟» ، «تصوف چیست؟ّ» ، «تفاوت عرفان و تصوف در چیست؟»
نکته ی اول این است که ما به عرفان چه نگاهی داشته باشیم و آیا عرفان هم مثل سایر علوم نظیر فلسفه، کلام، تفسیر و .... یک علم محسوب می شود؟ یا خیر. اگر بگوییم علم محسوب نمی شود این سوال مطرح خواهد شد که عرفان صرفا چیست؟ و ارتباط عرفان با مقوله ای که معمولا کنار واژه ی عرفان قرار می گیرد یعنی تصوف، چیست؟ ما معمولا این دو واژه را با هم می آوریم و می گوییم عرفان و تصوف، عارف و صوفی، اما آیا این دو یکی هستند؟ آیا عارف همان صوفی است و صوفی هم همان عارف؟ و یا تصوف همان عرفان است و عرفان هم همان تصوف؟ یا اینکه با هم فرق دارند، اما در عین حال ممکن است در برخی موارد با هم مشترک باشند.
پیدا کردن جواب برای این سوال ها کمی دشوار است و این دشواری هم به این خاطر است که نویسندگان پیشین، چه در حوزه ی خود عرفا و چه در حوزه ی کسانی که عرفان را به نوعی نگارش کردند – ولی خودشان عارف نبودند – این کار را برای ما دشوار کرده اند. اگر به منابع و مآخذ و کتاب هایی که در این موارد نوشته شده نگاه کنیم، می بینیم که در کمتر آثاری فرق این واژگان بیان شده است. ما بسیاری از افراد را هم به عنوان صوفی و هم به عنوان عارف می شناسیم. به عنوان مثال مولانا را هم عارف می دانند و هم صوفی، نجم الدین کبری ار هم عارف می دانند و هم صوفی. اما آیا واقعا این گونه است؟ در هر صورت منابع و مآخذ نوشته شده دست ما را در این زمینه بسته است؛ مگر اینکه در آثار جدید که بنا است نوشته شود تحولی ایجاد کنیم و به طور جداگانه روی این دو مورد بحث شود. محدوده ها و مرزهای هر کدام را مشخص کنیم تا از این به بعد خلطی صورت نگیرد و برداشت هایی که به طور کلی مبهم است، اشاعه پیدا نکند.
 
تعریف عرفان و تصوف
عرفان یا معرفت به معنی شناخت است و در اصطلاح، معرفت قلبی است که از طریق کشف و شهود حاصل می شود. کسی را که واجد مقام عرفان است، عارف می گویند و دانشی را که مبتنی بر عرفان است، معرفت می خوانند. تصوف به معنی پشمینه پوشی است و متصوف کسی را گویند که پشمینه پوش و پیرو راه صوفیان باشد.
از برای تسمیه ی صوفی به این نام وجوهی چند ذکر کرده اند: برخی عقیده دارند صوفی کسی است که صفای دل داشته باشد و نتیجه این که «تصوف» را مشتق از «صفا» می دانند. عده ای این کلمه را از «صفه» مشتق دانسته و صوفیان را در اعمال با «اصحاب صفه» مرتبط می دانند (اصحاب صفه گروهی از فقرای مسلمان بودند که به امر رسول اکرم (ص) در صفه ی  مسجد النبی سکونت داشتند.) گروهی گفته اند که این کلمه مشتق از «صف» است و صوفیان کسانی هستند که در پیشگاه خدا در صف اول باشند. جمعی برآنند که صوفی منسوب به «صوفانه» است و آن گیاه نازک و کوتاهی است که فقرای بیابان گرد آن را می خورده اند.  عده ای بر این عقیده اند که صوفی معرب «سونی» یونانی است و «تئوسوفیا» (خدا دوستی یا خداشناسی) با تصوف به نحوی پیوند دارد.  
کلمه ی صوفی را مشتق از «صَفو» (برگزیده) دانسته اند و جمعی نیز صوفی را به صوفه (نموث بن مرٌُ) نسبت داده اند که خود و فرزندانش (بنی صوفه) در دوره ی جاهلیت خدمتگزار کعبه بودند.


دانلود با لینک مستقیم