ابن فارس می گوید : « توب : التاء و الواو و الباء کلمة واحدة ، تدل علی الرجوع . یقال : تاب من ذنبه ای رجع عنه »1
( توب : ت ، و ، ب ، یک کلمه است ، بر بازگشت دلالت می کند گفته می شود توبه کرد از گناه یعنی بازگشت از آن ) .
« توب . توبه . متاب ، همه به معنی رجوع و برگشتن است . »2
در جایی دیگر آمده :
« التوبة : بالفتح و سکون الواو ، فی اللغة الرجوع »3
توبه : با فتح ( ت ) و سکون ( و ) ، در لغت به معنی بازگشت است .
در لغت نامهی دهخدا نیز به معنی بازگشت آمده است . 4
ب – معنای اصطلاحی توبه
بزرگان اهل لغت ، در تعریف اصطلاحی توبه ، چنین گفته اند :
« التوبة الرجوع من الذنب »5 توبه به معنی بازگشت از گناه است .
راغب در تعریف توبه چنین می گوید :
« توبه یعنی ترک گناه به بهترین وجه . واژة توبه از جهاتی از اعتذار رسا تر است . زیرا اعتذار و عذر خواهی بر سه وجه است : اوّل عذر خواهنده می گوید : من گناه نکرده ام ، دوّم می گوید : به این دلیل گناه کردم و سوم می گوید : گناه کردم ، بد کرده ام و دیگر تکرار نمی کنم .که این معانی وجه چهارم ندارد و معنای سوم ، همان توبه است »1
در اقرب الموارد آمده : « التوبة رجع عن المعصیته » 2 یعنی توبه بازگشت از گناه است .
در معجم فقه الجواهر در تعریف توبه آمده : « هی الندم علی ما وقع من المعصیته و العزم علی عدم الوقوع فیما یأتی و ان ذلک امتثالا لامرالله تعالی شأنه » 3
توبه با سه امر تحقق می یابد :
راه های ثبوت زنا
د-وجوب توبه از نظر عقل
آثار توبه
مساحقه و کیفر آن
قذف و کیفر آن
قذف مادر پیغمبر و کیفر آن
توبة قذف کنندة مادر پیغمبر (ص)
نقش توبه در کیفر خورند شراب
سرقت و کیفر آن
دشنام به پیامبر و کیفر آن
استمناء کننده و کیفر آن
د-وجوب توبه از نظر عقل
آثار توبه
مساحقه و کیفر آن
قذف و کیفر آن
قذف مادر پیغمبر و کیفر آن
توبة قذف کنندة مادر پیغمبر (ص)
نقش توبه در کیفر خورند شراب
سرقت و کیفر آن
دشنام به پیامبر و کیفر آن
استمناء کننده و کیفر آن
شامل 147 صفحه فایل word
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:77
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول: مباحث عمومی و مبنایی
1-1- تعریف توبه 3
1-1-1- تعریف لغوی 3
1-1-2- تعریف اصطلاحی توبه 4
1-2- احکام و شرایط توبه 4
1-2-1- شرایط پذیرش توبه 5
1-2-1-1- عدم پذیرش توبه ای از افراد 6
1-2-1-1-1- مشرف به موت 6
1-2-1-1-2- کفار 7
1-3- آثار توبه 8
1-3-1- آثار ثبوتی توبه 8
1-3-2- آثار اثباتی توبه 8
1-3-2-1- سقوط مجازات 8
1-3-2-2- قبول شهادت 10
1-3-2-3- عفو امام 10
1-4- کیفیت احراز توبه با ملاحظه قواعد عمومی 11
1-4-1- علم قاضی و توبه 12
1-4-1-1- توبه قبل از علم قاضی 18
1-4-1-2- توبه بعد از علم قاضی 22
1-4-2- مرور زمان و توبه 24
1-4-2-1- تبیین موضوع 26
فصل دوم: کیفیت توبه در مجازاتها
2-1- نقش توبه در حدود 31
2-1-1- توبه قبل از دستگیری و اثبات جرم 32
2-1-2- توبه بعد از اقرار به جرم 33
2-1-3- توبه بعد از اثبات جرم با شهادت شهود 34
2-1-4- زنا 35
2-1-5- لواط 37
2-1-6- مساحقه 38
2-1-7- شرب خمر 40
2-1-8- قوادی 41
2-1-9- سرقت 42
2-1-10- قذف 44
2-1-11- محاربه 49
2-2- توبه در تعزیرات 50
2-2-1- تعریف تعزیر و اقسام آن 50
2-2-1-1- تعریف تعزیر 50
2-2-1-1-1- تعریف لغوی تعزیر 50
2-2-1-1-2- تعریف اصطلاحی تعزیر 51
2-2-1-2- اقسام تعزیر از نظر قانونگذار 52
2-2-1-3- تأثیر توبه در سقوط مجازاتهای تعزیری 53
2-2-1-4- بررسی فقهی تأثیر توبه 54
2-2-1-4-1- مرتد 54
2-2-1-4-2- ساب النبی 55
2-2-1-4-3- ساحر 56
2-2-1-4-4- آکل الربا 56
2-2-1-4-5- زندیق 56
2-2-1-4-6- مکتسل الصلوه 57
2-2-1-5- بررسی مواد قانونی ناظر به توبه در تعزیرات 57
2-2-1-5-1- توبه در جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی موضوع مادة512 57
2-2-1-5-2- توبه در جرایم علیه آسایش عمومی موضوع ماده 521 63
2-3- تأثیر توبه در جرایم منجر به قصاص و دیات 69
2-3-1- تأثیر توبه در جرایم منجر به قصاص 69
2-3-2- تأثیر توبه در جرایم منجر به دیات 70
نتیجهگیری و پیشنهاد 71
فهرست منابع 76
مقدمه
اگر بگویم قدرت و ریشة توبه، همپای پای گذاری آدمی بر روی کره خاکی است و عمری به درازای حیات بشری دارد میتوان ادعا کرد، قلم را به مبالغه نیاوردهایم.
توبه را نه تنها از دیدگاهی صرفاً دینی و مذهبی، بلکه از منظر انسانی و عرفی نیز میتوان به نظاره نشست. چرا که آدمی در گذرگاه زمان با صرف نظر از جامعهای که به آن تعلق دارد و با قطع نظر از آداب و رسوم «سنتها» اعتقادات و گرایشات فردی و اجتماعی عدول و احتراز و حتی انزجار از آنچه گذشته است و دوری از آنچه که با ارزیابی و سنجشهای آدمی در حال انطباق نمییابد، امری بدیهی و واقعیت مکرر است.
از سوی دیگر بازسازی جامعه بر مبنای معیارهای اسلامی و انسانی بدون بازسازی رفتار و شخصیت اعضای آن و بدون تربیت و اصلاح افراد امری غیرممکن و دور از واقعیت به نظر میرسد. در قلمرو اجتماع، با اشخاصی که بر مبنای ارزشهای غلط تربیت شده و با آن خو گرفته اند، نمی توان جامعهای سالم بنا کرد، لذا آمادگی و قابلیت و سلامت افراد از شرایط اولیه یک اجتماع سالم است.
توبه میتواند به عنوان بهترین روش در جهت نظارت بر خود و بازسازی خویش بر مبنای ارزشهای الهی و انسانی ایفای نقش نماید و شخصیت و رفتار انسان را طوری تغییر دهد که دگربار به سمت گناهان سوق پیدا نکند و همین امر در نهایت به اصلاح و تربیت فرد که هسته اولیه اصلاح ساختار جامعه است منجر شود.
1-1- تعریف توبه
1-1-1-تعریف لغوی
توبه از ماده «توب» میباشد: «توب»، «توبه» «متاب» همه به معنی رجوع و برگشتن میباشد. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد ، قید معصیت را اضافه کرده و گفتهاند: رجوع از معصیت ولی رجوع مطلق صحیح است زیرا این درباره خدای تعالی نیز بکار رفته و در او رجوع از معصیت معنی ندارد. معنای توبه در زبان فارسی اگر چه تفاوتی با معنای توبه در زبان اصلی خویش ندارد ولی با عنایت به تواناییها و چگونگی دستور زبان فارسی مشتقات بسیاری از آن در فارسی ساخته و امروزه کاربرد بیشماری دارند.
مصادر مرکبی چون «توبه دادن» «توبه شکستن» «توبه کار» «توبه کردن» از آن جملهاند. در این زبان از همین ریشه حاصل مصدر «توبهگری» و «توبه کاری» به کار برده میشود.
در شعر و ادب عرفانی فارسی زبانان توبه از واژههای پربسامدی است که در آثار ادباء و شعراء از قرون نخستین تا امروز جلوه می نماید.
1-1-2- تعریف اصطلاحی
بر اساس تعریفی که از توبه به عمل آمده است توبه عبارت است از «بازگشت از گناه و پشیمان شدن از نافرمانی خدا» ارکان اصلی آن سه چیز است: 1) علم به اینکه در گذشته نافرمانی خدا نمود. 2) پشیمان شدن از آن عمل 3) تصمیم به ترک آن در آینده و جبران گذشته. ترمینولوژی توبه را به ندامت از گناه دانسته است . بدیهی است صحبت از گناه و نافرمانی خدا و پرداختن به موضوعاتی نظیر آثار ثبوتی گناه مثل عذاب اخروی و . . . در علم حقوق شاید وجهی نداشته باشد. با این همه مشاهده کردید در تعاریف فوق از چنین واژه ها و عباراتی استفاده شده است که نشان دهندة تأثیرپذیری حقوق وضعی از حقوق اسلامی در این مورد است.
1-2- احکام و شرایط توبه
1-2-1- شرایط پذیرش توبه
در این زمینه روایات وارده از پیامبر اکرم (ص) و ائمه طاهرین (ع) به صورت روشنی به بیان ارکان و شرایط توبه می پردازد و به تفضیل آن را بیان میکند. پیامبر اکرم (ص) میفرماید:
«توبه کننده باید اثر توبه را آشکار کند که در غیر این صورت تائب نخواهد بود. این آثار عبارتند از:
ا)راضی ساختن دشمن و کسانی که با آنها در حال نزاع و درگیری باشد 2) اعاده نمازهای فوت شده 3) تواضع بین مردم 4) دوری از شهوات 5) روزه گرفتن.
به نظر میرسد چهار مورد ذکر شده در حدیث شریف مصادیق اصلاح عمل و عمل صالح باشد که به کرات در آیات فریضه از شرایط پذیرش توبه و صحت آن شمرده است.
در روایات دیگری امیرالمومنین علیه اسلام استغفار را از درجه علیین دانسته و برای آن 6 مرحله بر میشمارد،1) پشیمانی بر گذشته 2) تصمیم همیشگی بر عدم بازگشت به گناهان 3) ادای حقوق مردم 4) ادای فرائض و واجبات فوت شده 5) گوشتهایی که از راه گناه روییده است به حزن و اندوه آب کند بگونهای که پوست به استخوان بچسبد و دگر بار گوشت در بین آنها بروید. 6) همچنان که حلاوت و شیرینی کاذب معصیت و گناه را به تنش چشانده، همانگونه نیز الم و سخنی طاعت را بر تنش بچشاند. در این هنگام میتوانی بگویی، استغفرالله.
1-2-1-1- عدم پذیرش توبه ای از افراد:
گفته شده قبول توبه فضلی است الهی و خداوند بواسطة فضل و رحمت خویش آن را نسبت به افرادی که دارای تمامی شرایط توبه صحیح باشند دریغ نمیکند و آن هنگام که تائب، موفق به انجام توبهای حقیقی گردد، خداوند توبهاش را میپذیرد.
در قرآن کریم، خداوند در آیاتی، وعید عدم پذیرش توبه دو دسته از افراد را داده و نسبت به آنان انذار کرده است . ظاهراً این «عدم قبولی» کاشف از عدم انجام توبهای واقعی از سوی دو دسته مذکور و نبود تمامی شرایط توبه صحیح در آنهاست.
1-2-1-1-1- مشرف به موت
در سورة نساء آمده است، «و لیست التوبه للذین یعملون السیئات حتی الذا خصر احدهم الموت قال انی تبت الان . . .» در تفسیر المیزان ذیل آیه مذکور اینگونه آمده: «وقتی گناهکار به مرگ خود نزدیک می شود- در اثر دیدن و زو و بال اعمال ننگین از کردة خویش پشیمان میشود و از آنچه کرده بیزاری میجوید. اما ندامت به سبب حقیقت ندامت نیست و از طبیعت و هدایت فطرتش نادم نشده، بلکه حیلهای است که نفس شریر و حیله گرش برای نجاتش اندیشیده به دلیل آنکه اگر فرضاً از آن و بال مخصوص نجات یابد و مثلاً مرگش فرا نرسد و بیماریش بهبود یابد دوباره به همان لجاج و عنادش و به همان اعمال زشتش برمیگردد»
باید این نکته را توجه نمود که اصولاً هیچ عملی بعد از رویت مرگ و در حالت احتضار به تصریح خداوند در قرآن قبول نمیشود و مورد منحصر در عدم قبولی توبه نیست به این آیه توجه کنید: «یوم یاتی بعض آیات ربک لاینفع نفساً ایمانها» در این آیه خداوند می فرماید: «ایمان کسانی را که در دنیا و در حالت اختیار ایمان نیاوردهاند در روز رستاخیز نمیپذیرد و یا در آیة « و انفقوا من ما رزقناکم من قبل این یاتی احدکم الموت» از مفهوم آیه فهمیده میشود که صدقه هنگام رویت مرگ مفید فایده نیست. بطور کلی از آیات مذکور استفاده میشود که هنگام مشاهده مرگ و عذاب الهی نه پشیمانی فضیلت است و نه ایمان موجب تکامل، و نه صدقه وسیله تقاخر، در این حالت هر عملی بلاثر است و بی فایده.
اگر بگویم قدرت و ریشة توبه، همپای پای گذاری آدمی بر روی کره خاکی است و عمری به درازای حیات بشری دارد میتوان ادعا کرد، قلم را به مبالغه نیاوردهایم.
توبه را نه تنها از دیدگاهی صرفاً دینی و مذهبی، بلکه از منظر انسانی و عرفی نیز میتوان به نظاره نشست. چرا که آدمی در گذرگاه زمان با صرف نظر از جامعهای که به آن تعلق دارد و با قطع نظر از آداب و رسوم «سنتها» اعتقادات و گرایشات فردی و اجتماعی عدول و احتراز و حتی انزجار از آنچه گذشته است و دوری از آنچه که با ارزیابی و سنجشهای آدمی در حال انطباق نمییابد، امری بدیهی و واقعیت مکرر است.
از سوی دیگر بازسازی جامعه بر مبنای معیارهای اسلامی و انسانی بدون بازسازی رفتار و شخصیت اعضای آن و بدون تربیت و اصلاح افراد امری غیرممکن و دور از واقعیت به نظر میرسد. در قلمرو اجتماع، با اشخاصی که بر مبنای ارزشهای غلط تربیت شده و با آن خو گرفته اند، نمی توان جامعهای سالم بنا کرد، لذا آمادگی و قابلیت و سلامت افراد از شرایط اولیه یک اجتماع سالم است.
توبه میتواند به عنوان بهترین روش در جهت نظارت بر خود و بازسازی خویش بر مبنای ارزشهای الهی و انسانی ایفای نقش نماید و شخصیت و رفتار انسان را طوری تغییر دهد که دگربار به سمت گناهان سوق پیدا نکند و همین امر در نهایت به اصلاح و تربیت فرد که هسته اولیه اصلاح ساختار جامعه است منجر شود.
1-1- تعریف توبه
1-1-1-تعریف لغوی
توبه از ماده «توب» میباشد: «توب»، «توبه» «متاب» همه به معنی رجوع و برگشتن میباشد. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد ، قید معصیت را اضافه کرده و گفتهاند: رجوع از معصیت ولی رجوع مطلق صحیح است زیرا این درباره خدای تعالی نیز بکار رفته و در او رجوع از معصیت معنی ندارد. معنای توبه در زبان فارسی اگر چه تفاوتی با معنای توبه در زبان اصلی خویش ندارد ولی با عنایت به تواناییها و چگونگی دستور زبان فارسی مشتقات بسیاری از آن در فارسی ساخته و امروزه کاربرد بیشماری دارند.
مصادر مرکبی چون «توبه دادن» «توبه شکستن» «توبه کار» «توبه کردن» از آن جملهاند. در این زبان از همین ریشه حاصل مصدر «توبهگری» و «توبه کاری» به کار برده میشود.
در شعر و ادب عرفانی فارسی زبانان توبه از واژههای پربسامدی است که در آثار ادباء و شعراء از قرون نخستین تا امروز جلوه می نماید.
مقدمه1
فصل اول: مباحث عمومی و مبنایی
1-1- تعریف توبه 3
1-1-1- تعریف لغوی3
1-1-2- تعریف اصطلاحی توبه 4
1-2- احکام و شرایط توبه 4
1-2-1- شرایط پذیرش توبه 5
1-2-1-1- عدم پذیرش توبه ای از افراد 6
1-2-1-1-1- مشرف به موت 6
1-2-1-1-2- کفار7
1-3- آثار توبه 8
1-3-1- آثار ثبوتی توبه 8
1-3-2- آثار اثباتی توبه8
1-3-2-1- سقوط مجازات 8
1-3-2-2- قبول شهادت 10
1-3-2-3- عفو امام 10
1-4- کیفیت احراز توبه با ملاحظه قواعد عمومی 11
1-4-1- علم قاضی و توبه 12
1-4-1-1- توبه قبل از علم قاضی 18
1-4-1-2- توبه بعد از علم قاضی 22
1-4-2- مرور زمان و توبه 24
1-4-2-1- تبیین موضوع 26
فصل دوم: کیفیت توبه در مجازاتها
2-1- نقش توبه در حدود 31
2-1-1- توبه قبل از دستگیری و اثبات جرم32
2-1-2- توبه بعد از اقرار به جرم33
2-1-3- توبه بعد از اثبات جرم با شهادت شهود34
2-1-4- زنا35
2-1-5- لواط 37
2-1-6- مساحقه38
2-1-7- شرب خمر40
2-1-8- قوادی41
2-1-9- سرقت42
2-1-10- قذف44
2-1-11- محاربه49
2-2- توبه در تعزیرات 50
2-2-1- تعریف تعزیر و اقسام آن50
2-2-1-1- تعریف تعزیر50
2-2-1-1-1- تعریف لغوی تعزیر 50
2-2-1-1-2- تعریف اصطلاحی تعزیر 51
2-2-1-2- اقسام تعزیر از نظر قانونگذار52
2-2-1-3- تأثیر توبه در سقوط مجازاتهای تعزیری 53
2-2-1-4- بررسی فقهی تأثیر توبه 54
2-2-1-4-1- مرتد54
2-2-1-4-2- ساب النبی55
2-2-1-4-3- ساحر 56
2-2-1-4-4- آکل الربا56
2-2-1-4-5- زندیق56
2-2-1-4-6- مکتسل الصلوه 57
2-2-1-5- بررسی مواد قانونی ناظر به توبه در تعزیرات 57
2-2-1-5-1- توبه در جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی موضوع مادة512 57
2-2-1-5-2- توبه در جرایم علیه آسایش عمومی موضوع ماده 52163
2-3- تأثیر توبه در جرایم منجر به قصاص و دیات69
2-3-1- تأثیر توبه در جرایم منجر به قصاص 69
2-3-2- تأثیر توبه در جرایم منجر به دیات 70
نتیجهگیری و پیشنهاد71
فهرست منابع 76
شامل 85 صفحه فایل word
بخشی از متن اصلی :
مقدمه
فصل اول: مباحث عمومی و مبنایی
1-1- تعریف توبه
1-1-1- تعریف لغوی
1-1-2- تعریف اصطلاحی توبه
1-2- احکام و شرایط توبه
1-2-1- شرایط پذیرش توبه 5
1-2-1-1- عدم پذیرش توبه ای از افراد
1-2-1-1-1- مشرف به موت
1-2-1-1-2- کفار
1-3- آثار توبه
1-3-1- آثار ثبوتی توبه
1-3-2- آثار اثباتی توبه
1-3-2-1- سقوط مجازات
1-3-2-2- قبول شهادت
1-3-2-3- عفو امام
1-4- کیفیت احراز توبه با ملاحظه قواعد عمومی
1-4-1- علم قاضی و توبه
1-4-1-1- توبه قبل از علم قاضی
1-4-1-2- توبه بعد از علم قاضی
1-4-2- مرور زمان و توبه
1-4-2-1- تبیین موضوع
1-1- تعریف توب
تعریف لغوی
توبه از ماده «توب» میباشد: «توب»، «توبه» «متاب» همه به معنی رجوع و برگشتن میباشد. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد ، قید معصیت را اضافه کرده و گفتهاند: رجوع از معصیت ولی رجوع مطلق صحیح است زیرا این درباره خدای تعالی نیز بکار رفته و در او رجوع از معصیت معنی ندارد. معنای توبه در زبان فارسی اگر چه تفاوتی با معنای توبه در زبان اصلی خویش ندارد ولی با عنایت به تواناییها و چگونگی دستور زبان فارسی مشتقات بسیاری از آن در فارسی ساخته و امروزه کاربرد بیشماری دارند.
مصادر مرکبی چون «توبه دادن» «توبه شکستن» «توبه کار» «توبه کردن» از آن جملهاند. در این زبان از همین ریشه حاصل مصدر «توبهگری» و «توبه کاری» به کار برده میشود.
در شعر و ادب عرفانی فارسی زبانان توبه از واژههای پربسامدی است که در آثار ادباء و شعراء از قرون نخستین تا امروز جلوه می نماید.
- تعریف اصطلاحی
بر اساس تعریفی که از توبه به عمل آمده است توبه عبارت است از «بازگشت از گناه و پشیمان شدن از نافرمانی خدا» ارکان اصلی آن سه چیز است: 1) علم به اینکه در گذشته نافرمانی خدا نمود. 2) پشیمان شدن از آن عمل 3) تصمیم به ترک آن در آینده و جبران گذشته. ترمینولوژی توبه را به ندامت از گناه دانسته است . بدیهی است صحبت از گناه و نافرمانی خدا و پرداختن به موضوعاتی نظیر آثار ثبوتی گناه مثل عذاب اخروی و . . . در علم حقوق شاید وجهی نداشته باشد. با این همه مشاهده کردید در تعاریف فوق از چنین واژه ها و عباراتی استفاده شده است که نشان دهندة تأثیرپذیری حقوق وضعی از حقوق اسلامی در این مورد است.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word ، قابل ویرایش در اختیار شما قرار میگیرد.
تعداد صفحات :74
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:63
فهرست مطالب:
توبه و جایگاه بلند آن در عرفان
معناى سلوک و مقام
تعداد و ترتیب مقامات
توبه اولین مقام و منزل عارفان
توبه اولین منزل رابعه عدویه
توبه،اولین منزل ابراهیم ابنادهم و فضیل عیاض
مفهوم توبه
توبه و جایگاه بلند آن درعرفان(۲)
اشاره
حقیقت توبه
فضیلت توبه
توبه برخاسته از فضل خدا است
شرایط توبه
توبه و جایگاه بلندآن در عرفان(۳)
مراتب توبه
تاملى در مراتب توبه
توبه نصوح
پشیمانى از گناه
توبه و جایگاه بلند آن در عرفان
یکىاز مباحث مهم درعرفان عملى و مقاماتالعارفین توبه است. توبه گرچه در نظر مفسران، علماى علماخلاق، متکلمان و محدثان از جایگاهى بلند و ارزشى والا برخوردار است اما عارفان و صوفیان توجهاى خاص و عنایتى ویژه به آن مبذول داشتهاند. سیرى اجمالى در آثار مشایخ بزرگ به وضوح نشانگر این معنى است. از آثار ارزشمند آنان چنین بدست مىآید که تقریبا همه اینها توبه را از مهمترین مقامهاى سالک راه حق مىدانستهاند. بعنوان نمونه در آثار مختلف پیر هرات از کشف الاسرار گرفته، منازل السائرین و صد میدان و... این مطلب با اهمیتخاصى طرح شده است. محیىالدین عربى، چهره برجسته عرفان اسلامى باب مفصلى را در دایرةالمعارف بزرگ خود(الفتوحات المکیه) (۲) به این امر اختصاص داده است.
نجمالدین رازى در «مرصادالعباد» دو مبحثبسیار مهم در این مورد دارد. مولوى افزون بر طرح مسئله توبه در «مثنوى معنوى» به مناسبتهاى مختلفى، توبه نصوح را بطور جالب، جامع و مشروح بیان فرموده است. بلبل گلستان شعر و عرفان، حافظ شیرازى در حد قابل توجهى مسئله را مدنظر داشته و در سى و دو بیت از دیوان خود به بیان توبه پرداخته است، ابن فارض شبسترى، و نسفى هر کدام بنوبه خود بر اهمیت این موضوع اصرار ورزیدهاند. ما بعنوان نمونه سخنى از خواجه عبدالله انصارى را در ارزش والاى توبه نقل مىکنیم: «...توبه نشان راه است، و سالار بار، و کلید گنج، و شفیع وصال، و میانجى بزرگ و شرط قبول و سر همه شادى.»
از نشانههاى اهمیت توبه، تاریخ دیرینه آن است; زندگى آدم ابوالبشر در این ناسوت خاکى با آن آغاز مىشود، پیام آوران بزرگى همانند ابراهیم، اسماعیل، یونس، موسى و پیامبر بزرگ اسلام - صلىالله علیه وآله - هموار در حال توبه و در طلب توبه الهى بودهاند. امیرالمومنین علىابن ابى طالب - علیهالسلام - که همه صوفیان و عارفان بوجودش افتخار مىکنند و وى را مرشد مرشدان و... مىدانند - و فرزندان معصومش - بویژه امام زینالعابدین - علیهالسلام - رهنمودهایشان و خصوصا نیایشهایشان مملو از توبه و استغفار است و سلوک معنوى بسیارى از ستارههاى درخشان آسمان عشق و عرفان مانند رابعه عدویه، ابراهیمبن ادهم و فضیل عیاض و... با توبه آغاز مىگردد و بسیارى از عارفان بزرگ آن را نخستین گام سالک در راه سازندگى مىدانند.
از دیدگاه قرآن هم که بىگمان از مهمترین منابع عرفان است، دهها آیه به این امر خطیر اختصاص داده شده است، واژه «توبه» و مشتقاتش نود و دو بار و «استغفار» و مشتقاتش چهل و پنج مرتبه در کتاب خداى عزوجل استعمال شده است. افزون بر اینکه در آیات متعدد و مختلف دیگر هم بدون ذکرى از این واژهها این مسئله مطرح شده است. مفسران کتاب خدا نیز با عنایتى خاص به شرح و بسط و تفصیل معناى این واژه کوتاه اما پر محتوا پرداختهاند; تاملى اندک در تفاسیر شیعه و سنى بویژه تفاسیر عرفانى به روشنى این واقعیت را نشان مىدهد بعنوان نمونه پیر هرات در تفسیر ارزشمند خود ذیل اکثر آیات توبه و استغفار، در ابعاد گوناگون توبه سخن رانده است و آهنگ کلام وى نشانگر این است که گاه آنقدر تحت تاثیر نورانیت قرآن قرار گرفته که عنان اختیار از کف داده و مطالب والا و گرانقدرى که سرشار از سوز، شیفتگى و عشق است، براى ما بیادگار گذاشته است. علامه طباطبایى نیز افزون بر تفسیر این آیات بحث مفصلى در ذیل آیات ۱۷ و ۱۸ سوره توبه طرح فرموده است.
اخبار و روایات بسیار زیادى نیز در این باره وارد شده است که بىگمان مورد استفاده و استشهاد عرفا در این مبحثبوده است; مرحوم مجلسى مجموعهاى از این روایت را در «بحارالانوار» گرد آورده است.
خواجه نصیر طوسى - رضوانالله تعالى علیه - در تجرید نیز بابى را بعنوان توبه گشوده است و شارحان کتاب وى هم مطلب را مورد شرح و تفصیل قرار دادهاند از مجموع اینهانتیجه مىگیریم که:
توبه در عرفان، اخلاق، قرآن، حدیث و کلام از جایگاه والا و ارزش گرانقدرى برخوردار است.
به هرحال،توبه یکى از مقامات العارفین است، قبل از شروع بحث، به توضیح معناى مقام و سلوک مىپردازیم.
معناى سلوک و مقام
هدف عارف وصول به حق و رسیدن به محبوب است واین مهم جز از راه سلوک و طى مقامات بس دشوارى میسرنمىگردد، و توبه یکى از این منازل و مقامها است. از اینرو از باب مقدمه اشارهاى به معناى سلوک و مقام نموده و در این مورد به نقل کلام تنى چند از عارفان بزرگ بسنده مىنماییم.
شیخ محمود شبسترى در توضیح معناى سلوک و مقام چنین مىفرماید: «سلوک سالک سفرى معنوى است و در این سفر مراحلى قطع مىکند و از منازلى مىگذرد در هر مرحله مقامى است که سالک به آن در مىآید و پس از اینکه در یک مقام به کمال رسید به مقام برتر مىرود، مقام مرتبهاى از مراتب سلوک است که به سعى و کوشش و اراده و اختیار سالک بدست مىآید. روانباشد از مقام خود اندر گذرد بىآنکه حق آن مقام بگذارد. در جریان آمدن به این مقامات وگذار از آنها آیینه دل سالک صفا مىپذیرد و از جهان معنوى به او فیضها مىرسد... سالک در قدم اول به توبه متصف مىگردد.»
و عزالدین کاشانى در«مصباحالهدایة» مىفرماید:«مقامات در اصطلاح صوفیان اقامتبنده است در عبادت از آغاز سلوک به درجهاى که به آن توسل کرده است و شرط سالک آنست که از مقامى به مقام دیگر ترقى کند. و در تعریف آن آوردهاند مراد از مقام مرتبهاى است از مراتب سلوک که در تحت قدم سالک آید و محل استقامت او گردد و زوال نپذیرد.»