25 ص
تیموریان
تیموریان یا گورکانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه. ق.) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م.) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه میزیست و سمرقند پایتختش بود. امیر تیمور کشوری گسترده و دولتی سترگ ایجاد کرد و سرزمین فرارود را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان و آنگاه همهٔ بخشهای ایران و عثمانی و بخشهایی از هندوستان گسترد. و چون فتوحات تیمور بیشتر جنبهٔ یورش و هجوم داشت تا تسخیر واقعی غالب کشورها باز به زودی از تصرف تیموریان بیرون شد. با این حال فرارود مدتی مرکز دولتی شد که بیشتر ایران و افغانستان را افزون بر ولایت ماوراءالنهر دربرگیرنده بود. هنگامی که کشورهای گسترده تیموری تجزیه یافت دورهٔ هرج و مرج پیش آمد. به محض اینکه تیمور مرد، ترکان عثمانی و آل جلایر و ترکمانان درصدد تصرف کشورهای ازدسترفتهٔ خود برآمدند. بااین همه، فرزندان تیمور موفق شدند که شمال ایران را در مدت یک سده جهت خود نگاهدارند. ولی آنان بیشتر با یکدیگر در کشمکش بودند. سرانجام شاهرخ موفق شد که مناقشات اقوام خود را تا حدی رفع و قدرت و اعتبار کشور را نگهداری کند. ولی پس از مرگ او ممالکش به قسمتهای کوچکتر مجزا شد و به همین سبب صفویان و امرای شیبانی آنها را به متصرفات خود پیوست کردند
تیموریان یا گورکانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه. ق.) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م.) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه میزیست و سمرقند پایتختش بود. امیر تیمور کشوری گسترده و دولتی سترگ ایجاد کرد و سرزمین فرارود را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان و آنگاه همهٔ بخشهای ایران و عثمانی و بخشهایی از هندوستان گسترد. و چون فتوحات تیمور بیشتر جنبهٔ یورش و هجوم داشت تا تسخیر واقعی غالب کشورها باز به زودی از تصرف تیموریان بیرون شد. با این حال فرارود مدتی مرکز دولتی شد که بیشتر ایران و افغانستان را افزون بر ولایت ماوراءالنهر دربرگیرنده بود. هنگامی که کشورهای گسترده تیموری تجزیه یافت دورهٔ هرج و مرج پیش آمد. به محض اینکه تیمور مرد، ترکان عثمانی و آل جلایر و ترکمانان درصدد تصرف کشورهای ازدسترفتهٔ خود برآمدند. بااین همه، فرزندان تیمور موفق شدند که شمال ایران را در مدت یک سده جهت خود نگاهدارند. ولی آنان بیشتر با یکدیگر در کشمکش بودند. سرانجام شاهرخ موفق شد که مناقشات اقوام خود را تا حدی رفع و قدرت و اعتبار کشور را نگهداری کند
ایران در زمان تیموریان
ابتدای کار تیمور
هنگامی که چنگیز خان متصرفات خود را میان فرزندانش تقسیم کرد ، آسیای مرکزی و ماوراء النهر را به جغتای داد ، مدتی بعد قلمرو نوادگان جغتای نیز مانند قلمرو ایلخانان در ایران ، به دلیل جنگ میان فرماندهان مغول دچار آشفتگی شد . از جمله ی این فرماندهان ، شخصی به نام تیمور بود که ادعا می کرد از بستگان چنگیز است وی که فرماندهی بی باک و در عین حال بی رحم بود توانست به تدریج بر آسیای مرکزی و ماوراء النهر حاکم شود .
لشکر کشی های تیمور
تیمور پس از آنکه پایه های حکومت خود را محکم ساخت و سمرقند را پایتخت خویش قرار داد ، به مناطق اطراف از جمله ایران حمله کرد . چنان که خواندید در این زمان چند حکومت محلی در ایران وجود داشت که بیشتر مشغول جنگ با یکدیگر و یا درگیری های داخلی خود بودند ، تیمور در لشکر کشی هایش عده ی زیادی را می کشت و حاکمان محلی را مطیع خود می ساخت . از جمله این حکومت ها حکومت سربداران بود . با این حال در بعضی شهرها از جمله اصفهان قیام هایی بر ضد او رخ داد تیمور در مجموع ، سه بار به ایران حمله کرد و طی این یورش ه ا ، سراسر ایران و کشورهای اطراف را به خاک و خون کشید و بسیاری از آبادی ها را ویران ساخت .
دانلود پایان نامه آماده
دانلود پایان نامه رشته تاریخ با موضوع تاریخ اوضاع سیاسی تیموریان با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 60
مقدمه
اوضاع سیاسی ایران پس از مرگ تیمور تیمور پس از سی و شش سال فرمانروایی سرانجام در شب چهارشنبه شعبان سال 807 ه ق / فوریه 1405 م در موضع استرار که با سمرقند 76 فرسخ فاصله داشت درگذشت1 . جانشینان وی برخلاف فرزندان چنگیز که بعد از مرگ رهبرشان با ولیعهد برگزیده و کنار آمدند و وحدت امراطوری را حفظ کردند و بجای تجزیه آن روش افزایش متصرفات را پی گرفتند بلافاصله جنگ قدرت در پیش گرفتند و موجب اضحلال امپراطوری عظیم تیمور شدند . از آنجا که تیمور بعد از خود برنامه دقیق و منسجمی برای وحدت امپراطوری طراحی نکرد و سازماندهی سیاسی مشخصی نیز بوجود نیاورد وحت امپراطوری زود از هم پاشید . در حقیقت امپراطوری تیمور بیش از هر چیزی قائم به شخص بود تا یک تشکیلات منظم سیاسی و برنامه ریزی شده حتی امیران و فرماندهان راه بالای لشگری قبل از هر چیزی به خود تیمور وفادار بودند و بدین جهت حفظ قدرت سیاسی بسیار دشوار بود و امیران به سرعت پیمان اتجاد خویش را از رهبری به رهبر دیگر عوض می کردند و در منازعات خانوادگی پس از مرگ تیمور سران قبایل الوس شرکت داشتند و به این اختلافات دامن می زدند . زمان به قدرت رسیدن تیمور فعالیتهای جنگی الوس جغتای را به بیرون از قلمرو الوس کشانده بود ولی پس از مرگ وی به درون آن برگردانده شد و اعضای سلسله تیموری به رقابت با یکدیگر برخاستند و نیروهای رزمی الوس در خدمت یکی از شاهزادگان درآمدند . بجز فرزندان تیمور که بیشترین سهم را در جنگهای جانشینی داشتند ملازمان نزدیک تیمور هم پس از مرگ رهبرشان یا سروران جدید خویش را ترک کردند یا بر ضد آنان شوریدند و بالاخره سومین گروه فعال سیاسی حاکمان محلی برخی از ایالات مانند خراسان و سیستان و مازندران و تا حدود آذرباییجان بودند که وارد درصحنه مبارزات شدند . البته بخشی از این دشواری به طبیعت تفکر صحرا نشینی مربوط است چرا که به دنبال مرگ یک فرمانروای قوی اغلب سبب فرواشی سیاسی و ستیزه جانشینی می گردد و در این جا این مسأله کاملاً صادق است جنگهای جانشینی بلافاصله پس از مرگ تیمور اثرات بس تخریبی و خسته کننده داشت بطوری که با مرگ تیمور شروع شد و همانند یک میراث زیانبار ادامه یافت و در نهایت هم آن را به نابودی کشاند .