ضریب فزاینده پولی
برای شناخت و فهم تغییرات رشد پول و شرایط ثبات و بی ثباتی روند آن، شناخت و درک ضریب فزاینده پولی و اجزای آن ضروری است. ضریب فزاینده را می توان به عنوان پیوند دهنده و واسط میان پایه پولی و حجم پول در نظر گرفت و از این رو ضریب فزاینده نقش مهمی در بازار پول و روند رشد پول و رشد نقدینگی دارد.
عوامل تعیین کننده و اجزای ضریب فزاینده پولی را می توان به شرح زیر در نظر گرفت :
الف – نسبت سکه و اسکناس در دست مردم به کل سپرده های مردم نزد بانکها
نسبت سکه و اسکناس به سپرده ها را نرخ نقدینه خواهی می توان نامید. این نرخ به فرهنگ، رفتار و عادات بستگی دارد. همچنین ساختار فنی نظام بانکی و سیاستهای بانک مرکزی در این ارتباط نقش مهمی دارد. اگر نوع نگرش و رفتار مردم در نگهداری پول« سنتی» باشد، مردم در مبادلات روزمره خود از سکه و اسکناس بیشتری استفاده می کنند. اما رفتار مدرن مردم همراه با تجهیز نظام بانکی به ابزارهای الکترونیکی باعث می شود تا سکه و اسکناس در دست مردم قرار داشته باشد. شرایط بی ثباتی سیاسی، نااطمینانی سیاسی و یا اقتصادی، مخاطرات و خطر نیز با نقدینه خواهی رابطه معکوسی دارد.
ضریب فزاینده پولی با ضریبت نقدینه خواهی رابطه معکوس دارد، به طوری که افزایش نسبت سکه و اسکناس در دست مردم به سپرده ها یا افزایش ضریب نقدینه خواهی موجب کاهش ضریب فزاینده می شود که باعث کاهش توانایی بانکهای تجاری در امر پول آفرینی می گردد.
نرخ ذخیره قانونی
طبق قانون و بر مبنای درصد تعیین شده توسط بانک مرکزی به عنوان یکی از ابزارهای سیاست پولی، بانکهای تجاری موظفند درصدی از سپرده های مردم نزد خو را، در اختیار بانک مرکزی قرار دهند. به این درصد یا نرخ اصطلاحاً نرخ ذخیره قانونی می گویند.
دلایل وجودی وضع ذخیره قانونی دوره تاریخ بانکداری متفاوت بوده است. به عنوان مثال درسال 1820 برای اولین بار، ذخیره قانونی به عنوان ایجاد پشتوانه برای باز خرید اسکناس در نیویورک و لندن نزد بانک مرکزی کشورهای آمریکا و انگلستان به امانت گذاشته شد. به بیان دیگر اگر بانک هایی رأساً به انتشار مشابه اسکناس اقدام می کردند. این اسکناس ها نوعی حواله بحساب می آمد و امکان باز خرید آن وجود داشت. از این رو باید معادل انتشار اسکناس، طلا و مسکو به عنوان ذخیره قانونی به امانت می گذاشتند در آمریکا 1863 با تصویب قانون تشکیل بانک ملی، ذخیره قانونی الزامی شد. به موجب این قانون به منظور تضمین قابلیت نقد شدن اسکناس های بانک ملی و ارتقاء مقبولیت این اسکناس ها به عنوان وسیله مبادله، بانک های تجاری موظف به سپرده گذاری نزد بانک مرکزی با نرخ 25 درصد به عنوان نرخ ذخیره قانونی شدند.
به تدریج این نقش و وظیفه ذخیره قانونی از میان رفت. در سال 1873 نرخ ذخیره قانونی به عنوان تضمین اسکناس ها به خاطر تبدیل پذیری و مقبولیت کامل آنها موضوعیت خود را از دست داد و از آن پس نرخ ذخیره قانونی صرفاً در ارتباط با سپرده ها به عنوان تضمین برای صاحبان سپرده در ارتباط با قابلیت نقد شدن سپرده ها توسط بانک ها موضوعیت پیدا کرد.
درارتباط با چگونگی تضمین نقد پذیری سپرده ها از طریق ذخایر قانونی به دو مسأله توجه می شد :
1 – میزان و مدت سپرده گذاری و برداشت سپرده ها و چگونگی وضعیت انبار و جریان وجوه.
2- میزان خلق اعتبار و سپرده های اولیه در نرخ ذخیره قانونی معین
به بیان دیگر عملکرد میان مدت و بلند مدت بانک ها با انبوهی از مشتریان و سپرده گذاران مشخص که برای مواجه شدن با بی اعتمادی و نبود پول در بانک ها نرخ ذخیره قانونی چه مقدار باید باشد و در عین حال خلق اعتبار و سپرده ها آن مقدار نباشد که بانک ها نتوانند به تقاضای صاحبان سپرده برای برداشت وجوه خود جواب مثبت دهند. در واقع آمار مربوط به مصارف و منابع است که نرخ ذخیره قانونی را مشخص می کرد.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
فهرست مطالب:
ثبات کنترل پورت موازی
– کنترل یک چاپگر از طریق پورت موازی
چاپ از طریق DOS
چاپ تز طریق بایوس
یک روتین سرویس وقفه int 17h
مکان های سخت افزار پورت چاپگر
بین دو کامپیوتر از طریق پورت موازی
ثبات کنترل پورت موازی
ثبات کنترل پورت موازی یک ثبات خروجی است. خواندن این مکان آخرین مقدار نوشته شده به ثبات کنترل، بجزء برای بیت 5 که فقط نوشتنی است، را بر می گرداند. بیت 5 یا بیت مسیر داده، تنها در PS/2 و دیگر سیستم هایی که از پورت موازی دو طرفه پشتیبانی می کنند وجود دارد. اگر شما در این بیت صفر بنویسید، خطوط داده و strobe به عنوان بیت های ورودی هستند، دقیقاً مثل پورت موازی یکطرفه، اگر شما در این بیت 1 بنویسید، خطوط داده و strobe به عنوان ورودی ها هستند. توجه کنید که در حالت ورودی (bit5=1) بیت صفر ثبات کنترل دقیقاً یک ورودی است. توجه: نوشتن 1 در بیت 4 ثبات کنترل، IRQ چاپگر را توانا می سازد. این ویژگی در همة سیستم ها کار نمی کند، بطوریکه فقط برنامه های اندکی از وقفه های پورت موازی استفاده میکنند. وقتی فعال باشد، پورت موازی یک وقفه OFH را تولید خواهد کرد هرگاه چاپگر انتقال داده را تصدیق می کند.
زمانیکه کامپیوترهای شخصی در حدود 3 پورت موازی جداگانه را پشتیبانی می کردند، می توانست بیشتر از 3 مجموعه از ثبات های پورت موازی در سیستم در هر لحظه وجود داشته باشد. آدرس های پایه پورت موازی به 3 پورت موازی تحصیص داده شدهاند: 3Bch و 378h و 278h. ما به اینها به عنوان آدرس های پایه برای: LPT1، LPT2 و LPT3 به ترتیب رجوع می کنیم. ثبات داده پورت موازی همیشه واقع شده در آدرس پایه برای یک پورت موازی، ثبات وضعیت در آدرس پایه 1+ قرار گرفته و ثبات کنترل در آدرس پایه 2+ قرار گرفته است. برای مثال برای LPT1 ثبات داده در آدرس 3Bch:I/O و ثبات وضعیت در آدرس 3BDH:I/O و ثبات کنترل در آدرس 3BEH:I/Q قرار دارد. مشکل کوچکی وجود دارد، آدرس های I\O برای LPT1:، LPT2: و LPT3: داده شده در بالا، آدرس های فیزیکی برای پورت های موازی هستند. بایوس آدرس های منطقی برای پورت های موازی فراهم می کند. این امر به استفاده کنندگان اجازه می دهد چاپگرهایشان را Remap کنند (زمانیکه بیشتر نرم افزارها فقط با LPT1: نوشته شده اند). برای انجام این امر، بایوس هشت بایت در فضای متغیر بایوس در نظر می گیرد () مکان 40:8 شامل آدرس پایه برای LPT1: منطقی است. مکان شامل آدرس پایه برای LPT2: است. وقتی نرم افزاری به LPT1: و LPT2: و غیره دستیابی پیدا می کند، آن بطور معمول به پورت موازی آدرس پایه ای که در یکی از این مکان ها رخ داده دسترسی پیدا میکند.
3-21- کنترل یک چاپگر از طریق پورت موازی
اگرچه دستگاههای زیادی وجود دارند که به پورت موازی PC شما وصل می شوند، چاپگرها تعداد گسترده ای از این اتصالات به شمار می آیند. بنابراین، شح اینکه چطور می شود و چاپگرها را به وسیله پورت موازی کنترل کرد احتمالاً بهترین مثال در حال حاضر است. با استفاده از صفحه کلید، نرم افزارهای شما در 3 سطح مختلف عمل میکنند:
آن می تواند داده ها را به وسیله داس یا بوسیله استفاده از بایوس یا مستقیماً بوسیله نوشتن روی سخت افزار پورت موازی چاپ کند. با استفاده از واسط صفحه کلید، استفاده از داس یا بایوس بهترین راه است، اگر شما می خواهید سازگاری را با وسایل دیگر که به پورت موازی وصل شده اند را حفظ کنید. البته، اگر شما در حال کنترل دستگاههای پورت موازی دیگر هستید، تماس با سخت افزار (به صورت مستقیم) تنها راه شماست. به هر حال، بایوس پشتیبانی خوبی از چاپگر بفرستید.
1-3-21-چاپ از طریق DOS
MS-Dos دو فراخوانی که شما می توانید برای فرستادن داده ها به چاپگر استفاده کنید را فراهم کرده است. تابع 05h داس، کاراکتر موجود در ثبات dl را به طور مستقیم به چاپگر می نویسد. این توابع در فصل داس و بایوس به صورت گسترده بحث شده اند، ما اینجا در این رابطه بیشتر بحث نخواهیم کرد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به «MS-Dos و PC-BIOS و File I\O» در صفحه 699.
2-3-21-چاپ تز طریق بایوس
اگرچه داس توابع پاسخگویی برای فرستادن کاراکتر به چاپگر فراهم کرده است، اما توابعی که به شما اجازه مقدار دهی چاپگر برای بدست آوردن وضعیت فعلی چاپ را بدهد، فراهم نکرده است. علاوه بر این داس فقط بر روی :LPT1 چاپ می کند. روتین nit 17h بایوس کامپیوترهای شخصی، سه تابع چاپ، مقدار دهی مجدد و وضعیت را فراهم کرده است شما می توانید این توابع را برای هر پورت موازی پشتیبانی شده در سیستم بکار ببرید. تابع چاپ همانند تابع کاراکتر داس است. تابع initialize، چاپگری را که از سیستم وابسته به اطلاعات زمان استفاده می کند، مقداردهی اولیه می کند. وضعیت چاپگر، اطلاعاتی را از وضعیت پورت چاپگر در مورد اطلاعاتی که زمانش به اتمام رسیده بر می گرداند. برای اطلاعات بیشتر در مورد این روتین ها به MS-Dos، PC-BIOS و File I/O نگاه کنید.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
فهرست مطالب:
۱. مقدمه
۲. تعریف شروط ثبات
الف. مخاطرات؛
ب. انواع شروط ثبات.
۳. اعمال و تفسیر شروط ثبات
۴. داوریهای بینالمللی تفسیرکننده شروط ثبات
الف. پروندههای قدیمی
۱. پرونده شرکت با مسئولیت محدود لِنا گُلدفیلدز و اتحاد جماهیر شوروی؛
۲. پرونده شرکت نفت بینالمللی سافیر (با مسئولیت محدود) و شرکت ملی نفت ایران؛
۳. پرونده شرکت نفت عربستان سعودی و شرکت نفت عربی ـ امریکایی ( آرامکو).
ب. پروندههای مربوط به ملیکردن توسط دولت لیبی
۱. پرونده شرکت با مسئولیت محدود لیبیایی اکتشاف بی.پی. و دولت جمهوری عربی لیبی؛
۲. پرونده شرکت نفت ماورای بحار تگزاکو/ شرکت نفت آسیایی کالیفرنیا و دولت جمهوری عربی لیبی؛
۳. پرونده شرکت نفت لیبیایی ـ امریکایی و دولت جمهوری عربی لیبی.
ج. دیگر پروندههای دربردارنده شروط ثبات
۱. پرونده اگیپ (AGIP) و جمهوری مردمی کنگو؛
۲. پرونده دولت کویت و شرکت نفت امریکایی ایندیپندنت (Aminoil).
نتیجهگیری
۱. مقدمه
در قرن حاضر، نفت[۱] به یکی از مهمترین کالاهای دنیای مدرن، تبدیل شده است. «کالایی که برای راهبرد ملی حیاتی بوده و تعیینکننده سیاست بینالمللی بهشمار میآید».[۲] همزمان با ظهور صنعت مدرن نفت در کشورهای در حال توسعه، که در آنها مالکیت صنایع تقریباً و عموماً به دولت تعلق دارد،[۳] شرکتهای نفتی بینالمللی با سرمایه و تخصص لازم، کنترل اکتشاف و بهرهبرداری منابع نفتی را بهدست گرفتهاند.[۴] اگرچه تقریباً همه کشورهای تولیدکننده نفت، دارای شرکتهای نفتی با مالکیت دولت میباشند، اما این وضعیت (کنترل بیگانگان) اساساً تغییر نکرده است.[۵] این وضعیت مستلزم آن است که شرکت نفت بینالمللی و دولت به برخی توافقات در خصوص گسترش منابع نفتی دست یابند.[۶]
اکتشاف و بهرهبرداری منابع نفتی، شرکت نفت بینالمللی را در وضعیت تجاری کاملاً پیچیدهای در مقابل کشور خارجی قرار میدهد. این ترتیب، دولت مالک منابع را با شرکتهایی که فناوری، سرمایه و تجهیزات لازم را برای گسترش و توسعه در اختیار دارند، در بخشی که نوسان سرمایه، مخاطرات (ریسک) و سود بسیار محتمل است، بههم پیوند میدهد.[۷] پرسشهایی همچون نحوه «مشارکت» و شیوه اختصاص سود در روند ترتیبات فیمابین کشور خارجی و شرکت نفت بینالمللی، اساسی بهشمار میآیند؛[۸] چرا که توافقات نفتی، از آنجا که نیازمند هزینه مقدار زیادی سرمایه و سرمایهگذاری بلندمدت در پروژههایی شامل اکتشاف، ارزیابی و توسعه میباشند[۹] که باید از سود حاصله تامین شود، باعث گردیده که این سرمایهگذاریها، شرکت نفت بینالمللی را برای مدتی طولانی، در معرض مخاطرات جدی قرار دهد.[۱۰] در عین حال، به دلیل آنکه قیمت نفت غیرقابلپیشبینی میباشد، کشور طرف قرارداد ممکن است بعد از انعقاد، آن را به دلیل سود سرشار نامطلوب بداند، بهخصوص اگر عملیات و فعالیت شرکت نفت بینالمللی ثابت کند که بسیار سودآور است.[۱۱]
مجموعه این عوامل، دولت خارجی را ترغیب میکند تا درصدد تعدیل توافقهای بلندمدت در جهت پاسخ به فشار سیاسی و اوضاع و احوال تغییریافته، برآید.[۱۲] از سوی دیگر، شرکت نفت بینالمللی نیز تلاش میکند تا از مذاکره مجدد درباره توافق، اثر تغییرات متعاقب بر حقوق کشور، یا حتی ملیکردن تمامی سرمایه شرکت، اجتناب کند.[۱۳] در طول زمان، شرکتها تلاش کردهاند تا مخاطرات موجود در معاملات نفتی را از طریق توزیع ریسک، بیمه مخاطرات، مقابله با مخاطرات، سازماندهی و مدیریت مخاطرات یا ایجاد نظام قراردادی برای مدیریت مخاطرات، مورد بحث و بررسی قرار دهند.[۱۴] هنگامی که شرکت درصدد «توزیع مخاطرات» است، معمولاً تلاش میکند که اتحادیههای سرمایهگذاری مشترک تشکیل دهد تا از این طریق بتواند وسیله دفاعی هماهنگ و موثری در مقابل دخالت کشور میزبان ایجاد نماید.[۱۵] همچنین، شرکت ممکن است تلاش کند «تا از طریق خرید بیمهنامه، خود را در مقابل مخاطرات بیمه نماید» و با این شیوه از خود در برابر تغییر و تحولات قراردادی در نظام مالیای که بر آن توافق شده، شامل تضمینات ارزی خارجی، حمایت نماید.[۱۶] «راهبرد دفاع در مقابل مخاطرات» مستلزم آن است که شرکت خارجی تلاش کند تا نفوذ اقتصادی، مالی و سیاسی خود را بهکار گیرد تا دولتها را از الغای توافقات مربوط به سرمایهگذاری دلسرد کند.[۱۷] همچنین شرکتها باید تلاش کنند تا از طریق اعمالی که شامل مشارکت با دولت میزبان، توقع کم در پروژه و انعطاف در سرمایهگذاری میباشد، «خطر را مدیریت نمایند» تا از این طریق بتوانند خود را با انتظارات و فشارهای ناشی از تغییر وفق دهند.[۱۸] نهایتاً، شرکت نفتی ممکن است تلاش کند تا بهوسیله قرارداد و از طریق شروطی که داوری بینالمللی، انتخاب قانون، حساب خارجی و نیز شروط ثبات را دربرمیگیرد، مخاطرات را کاهش دهد.[۱۹]
صرفنظر از مقوله وسیع مدیریت مخاطرات،[۲۰] این مقاله بر استفاده از شروط ثبات برای حمایت از شرکت نفت بینالمللی تاکید دارد. بخش دوم به تبیین انواع شروط ثبات میپردازد. بهعلاوه، آن دسته از شروط ثبات مخاطراتی بررسی میشود که به مسائل مالی و غیرمالی ارتباط مییابند. بخش سوم مقاله، مبنایی که برای اجرا و تفسیر شروط ثبات بهموجب حقوق داخلی و اصول حقوق بینالملل بهکار رفته را مورد بررسی قرار میدهد و بخش چهارم به تحلیل چگونگی اعمال این معیار نسبت به شروط ثبات در هشت داوری انجام شده، میپردازد. بخش پنجم، مشتمل بر ارائه شمای کلی از نحوه بهکارگیری شروط ثبات در داوریهای مورد بحث میباشد.
۲. تعریف شروط ثبات
شرکت بینالمللی میتواند با استفاده از مفاد قرارداد درصدد کاهش مخاطرات برآید.[۲۱] البته کنترل بسیاری از مخاطرات از طریق قرارداد مشکل یا غیرممکن بهنظر میرسد؛ از قبیل مخاطرات تجاری (نوسان قیمت)، مالی (نوسان نرخ سود)، زمینشناسی (فقدان ذخیره نفتی)، فنی (ناتوانی از راهاندازی تاسیسات بهنحو برنامهریزی شده)، مدیریتی (مسائل شغلی) و بلایای طبیعی.[۲۲] شروط ثبات تنها به نوع خاصی از مخاطرات که ممکن است قرارداد را تحت تاثیر قرار دهد، یعنی مخاطرات سیاسی ارتباط مییابد.[۲۳] در این بخش ابتدا، مخاطرات شرح داده خواهد شد و سپس انواع شروط ثبات موجود بررسی میشود.
الف. مخاطرات
پرسش اصلی در خصوص امنیت معامله نفتی، ماهیت و میزان خطری است که بر سر راه سرمایهگذاری قرار دارد.[۲۴] منابع با عمر طولانی و طرحهای انرژی از قبیل اکتشاف و استخراج نفت و گاز، در مقایسه با طرحهای کوتاهمدت به ثبات و پایداری بیشتری نیاز دارند.[۲۵] ضرورتهای مالی این سرمایهگذاران عبارتند از: بازگشت سریع سرمایه از طریق استهلاک، لحاظ نرخ حق امتیاز متناسب با هزینههای استخراج و پیشبینی یک نظام منعطف برای خروج درآمد و پول و کسر مالیات تنها پس از بازیافت سرمایه.[۲۶]
شرکتها برای فرار از بلاتکلیفی مالی، مدام بهدنبال تامین ثبات برای وضع موجود هستند.[۲۷] این تعهدات گاه در قالب دستورها یا آییننامههای اداری و در اکثر موارد از طریق قوه مقننه یا بهعنوان شروط قراردادهای خاص ایجاد میشوند.[۲۸] شرکتها البته نگرانیهایی دارند که جنبه مالی ندارد.[۲۹] نگرانی عمده این است که کشور خارجی موضوع شرکت را ملی اعلام نموده یا مصادره نماید.[۳۰] این عمل ممکن است بهطور مستقیم، از طریق وضع قانون، یا بهنحو غیرمستقیم، از طریق شروط مداخله در آزادی عمل سرمایهگذار بهمنظور کنترل موسسه انجام گیرد که مورد اخیر بسیار شایع میباشد.[۳۱]
شرکتها نیز خواستار حمایت در مقابل تغییر و تحولات حقوقکار میباشند که ممکن است از هزینههای فزاینده استخدام، مداخله دولت در تصمیمگیریهای راجعبه تولید،[۳۲] افزایش ناخواسته هزینههای نیرو (انرژی) و زیربنایی،[۳۳] تغییر در مقررات حسابداری که موجب افزایش مالیات میگردد، تعهدات ناخواسته تامین خدمات محلی اجباری یا زیربنایی و قراردادهای تهیه، ناشی شده باشد.[۳۴] در حال حاضر، مهمترین نگرانی، در این زمینه، تحمیل تعهدات جدید از طریق مقررات لاحق یا وضع قواعد اداری یا قضائی برای تفسیر قوانین سابق میباشد. [۳۵]
ب. انواع شروط ثبات
قرارداد امتیاز با قرارداد استاندارد که یکی از طرفین آن دولتی مستقل است، تفاوت دارد.[۳۶] هر دولتی نسبت به اموال اختیار مطلق دارد و میتواند قوانین خود را تغییر دهد، بهمنظور کاهش تنش میان این قدرتها و تحمیل محدودیت قراردادی بر آنها، شرکت نفتی میتواند از آن کشور تضمینـات مخصوصی که بهمـوجب حقوق بینالملل به اجرا در میآینـد را درخواست کند.[۳۷] «شروط ثبات بهویژه درصدد آن هستند تا از قرارداد در مقابل اقدامات آینده دولت یا تغییراتی که در حقوق یا قانونگذاری یا تنظیم قوانین و مقررات بهوجود میآید، ضمانت نمایند».[۳۸] بهطور خاص، شروط ثبات تعهد ویژهای است که بر اساس آن کشور خارجی نمیتواند مفاد قرارداد را با وضع قانون یا هر وسیله دیگری، بدون رضایت طرف دیگر قرارداد، تغییر دهد.[۳۹] شروط ثبات به انواع مختلفی تقسیم میشوند.[۴۰] با پذیرش شرط ثبات، دولت خارجی حق خود را در تغییر یکجانبه تعهدات کنار گذاشته و به شرکت نفتی خارجی اعتماد میکند.[۴۱] شرطی که مقرر میدارد دولت حق ندارد بهطور یکجانبه قرارداد را اصلاح کرده یا بدان خاتمه دهد، «شرط تغییرناپذیری»[۴۲] نامیده میشود. نوع دیگر شرط ثبات که معمولاً «شرط ثبات بهمعنای اخص» بهحساب میآید، بیان میدارد، حقوق قراردادی دولت، در زمان اجرای قرارداد، توسط آن دولت بوجود میآید تا بدین وسیله از اعمال یا حاکمیت تغییرات بعدی در قانون دولت طرف قرارداد جلوگیری کند.[۴۳] نوع دیگر شروط ثبات مقرر میدارد که قرارداد باید همواره با «قصد خیر» یا «حسننیت» اجرا شود؛ بنابراین اصلاح یا خاتمه یکطرفه قرارداد مجاز نمیباشد؛[۴۴] برای مثال از آنجا که مصادره در حقوق بینالملل ممنوع نیست و تنها برخی از انواع غرامات را مقرر میدارد، یک شرط ثبات میتواند، برخی از انواع حمایتها را درخصوص مصادره، از شرکت به عمل آورد.[۴۵] این شروط ممکن است به شکل وسیع یا محدود ظاهر شوند که فقط میتوانند جنبههای محدودی از قرارداد از قبیل نظام مالیاتی حاکم را ثبات و استحکام بخشند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:95
پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی رشته مهندسی نساجی
۱- الیاف سلولز طبیعی ۲
۱-۱ بنبه ۲
۱-۱-۱ خصوصیات گیاهی ۳
۱-۱-۲ ایجاد نپ ۴
۱-۲ مشخصات قسمتهای مختلف ساختمان تار پنبه ( مقطع عرضی) ۵
۱-۲-۱ لایه ۵
۱-۲-۲ لایه اولیه ۵
۱-۲-۳ لایه دوم ۶
۱-۲-۴ کانال لومن ۸
۱-۳ مواد تشکیل دهنده الیاف سلولزی (پنبه) ۹
۱-۴ اثر حرارت ۹
۱-۵ اثر زمان ۹
۱-۶ اثر نور خورشید ۱۰
۱-۷ خواص شیمیایی پنبه ۱۰
۱-۸ اثر میکروارگانیسم ها ۱۱
۱-۹ اثر طول الیاف در خواص نساجی آنها ۱۲
فصل دوم
۲- شستشو ۱۵
۲-۱ شستشوی کالای پنبه ای ۱۶
۲-۲ تغییرات حاصل در روی پنبه در اثر جوشیدن در محلول قلیائی ۱۸
۲-۳ قدرت تمییز کنندگی محلول شستشو یا درجه تمییزی کالای شسته شده ۱۹
فصل سوم
۳- سفیدگری ۲۲
۳-۱ سفیدگری کالای سلولزی ۲۲
۳-۱-۱ سفیدگری کالای سلولزی با پراکسیدها ۲۲
۳-۱-۲ سفیدگری کالای سلولزی با آب اکسیژنه ۲۳
۳-۲ ارزش آب اکسیژنه ۲۵
۳-۲-۱ روش تعیین ارزش آب اکسیژنه ۲۵
۳-۲-۲ عمل سفید کنندگی آب اکسیژنه، تجزیه و ترکیب آن با سلولز ۲۶
۳-۲-۳ تجزیه وفعال شدن آب اکسیژنه بوسیله قلیائی ۲۷
۳-۳ اسیدی کردن کالا پس از سفیدگری ۲۸
فصل چهارم
۴- رنگرزی الیاف سلولزی با رنگینه های راکتیو ۳۰
۴-۱ نکات مهم در رابطه با رنگرزی رنگینه های راکتیو ۳۲
۴-۲ رنگرزی رمق کشی (غیر مداوم) با رنگینه های راکتیو ۳۵
فصل پنجم
۵- پاک کننده های مصنوعی ۳۷
۵-۱ طبقه بندی پاک کننده های مصنوعی ۳۷
۵-۱-۱ پاک کننده های آنیونی ۳۷
۵-۱-۲ پاک کننده های کاتیونی ۳۸
۵-۱-۳ پاک کننده های آمفولیتیک ۴۱
۵-۱-۴ پاک کننده های غیریونی ۴۲
۵-۲ اثر مواد تعاونی در پاک کننده ها ۴۳
۵-۲-۱ مواد سازنده ۴۳
۵-۲-۲ مواد پر کننده ۴۵
۵-۲-۳ مواد افزودنی ۴۶
فصل ششم
۶-۱ مواد مورد نیاز ۴۸
۶-۲ محاسبات ۴۹
۶-۲-۱ محاسبات برای عملیات پخت و سفیدگری ۴۹
۶-۲-۲ محاسبات برای عملیات خنثی سازی با اسید استیک ۴۹
۶-۲-۳ محاسبات برای عملیات رنگرزی با رنگ راکتیو ۴۹
۶-۲-۴ محاسبات برای عملیات شستشوی نهایی قلیائی ۵۰
۶-۲-۵ محاسبات عملیات شستشو با پودرهای شوینده ۵۰
۶-۳ روش کار ۵۱
۶-۴ روش انجام تست استحکام و اسپکتوفتومتری ۶۰
فصل هفتم
۷- نتایج حاصل از دستگاه اسپکتروفتومتری روی پساب شستشوی کالا با پودرهای شوینده ۶۲
۷-۱-۱ رنگ قرمز با طول موج ۵۴۴ ۶۲
۷-۱-۲ رنگ آبی با طول موج ۶۰۹ ۶۴
۷-۲ تست اسپکتروفتومتری روی پساب سومین مرحله شستشو ۶۷
۷-۲-۱ رنگ قرمز با طول موج ۵۴۴ ۶۷
۷-۲-۲ رنگ آبی با طول موج ۶۰۹ ۶۸
۷-۳ تست استحکام ۷۰
۷-۳-۱ نمونه های قرمز ۷۰
۷-۳-۲ نمونه های آبی ۷۶
۷-۴ تست استحکام نمونهها پس از سومین مرحله شستشوباپودرهای شوینده ۸۲
۷-۴-۱ نمونه های قرمز ۸۲
۷-۴-۲ نمونه های آبی ۸۵
۷-۵ نتیجه گیری ۸۸
۷-۵-۱ ثبات شستشوئی ۸۸
۷-۵-۲ استحکام ۹۱
فصل هشتم
نمونه ها ۹۲
فصل نهم
منابع ۹۵
فصل اول
1- الیاف سلولز طبیعی
1-1- پنبه
اگرچه الیاف ساقه ای در نوع خود دارای ارزشی در صنعت نساجی است ولی اهمیت آنها هرگز به پنبه نمی رسد. از خصوصیات مهم این الیاف، استحکام زیاد در پارچه، داشتن قدرت و قابلیت انعطاف درمقابل هرگونه عملیات ریسندگی و بافندگی و تمایل به جذب رنگهای متفاوت است. همین خصوصیات باعث شده است که با وجود افزایش الیاف مصنوعی، پنبه اهمیت خودش را حفظ کند و مقدار محصول و مصرف آن همواره افزایش یابد.[1]
تاریخ تولید پارچه های پنبه ای به دوران تمدن اولیه مصر قدیم می رسد، مصرف پارچه پنبه ای عمر طولانی چند هزار ساله دارد. پنبه ماده نساجی ارزنده ای است که هنوز هیچ لیفی تاکنون نتوانسته است جای آن را بگیرد. از خصوصیات ویژه این لیف، سهولت کشت و زرع، قیمت مناسب و نسبتاً ارزان، سبکی، نرمی، خنکی، دوام، استحکام و بسیاری از مزایای دیگر راباید نام برد.
نظریه استحکام زیاد و مقاومت ویژه ای که در برابر عوامل قلیایی دارد بویژه در مناطق حاره و در معرض آفتاب سوزان، البسه پنبه ای می توانند بارها و بارها شستشو شوند و به خاطر جذب رطوبت سریع آن به عنوان لباس نجات در مناطق گرمسیری به کار روند.
از لحاظ مصارف صنعتی نیز پنبه دارای شرایط منحصر به فردست بویژه در صنایع دریانوردی و ماهیگیری از طنابها و تورهای پنبه ای استفاده زیاد به عمل می آید. در این مورد باید اشاره کرد که بشر ار ابتدای آشنایی خود به دریانوردی و صید ماهی از این لیف استفاده کرده است.
پنبه قابلیت دارد که بخوبی رنگرزی و چاپ بشود و به این منظور کلاسهای مختلف رنگ نظیر پیگمنت، مستقیم، آزوئیک، خمی گوگردی ، راکتیو ونفتل دایر می شوند.
صرف نظر از مصارف پوششی و صنعتی، پنبه در انواع بیشماری از پارچه های دکوراسیون و چادرهای صحرایی، قالی و مشابه آنها نیز به کار می رود.
1-1-1- خصوصیات گیاهی : پنبه گیاهی است علفی که ارتفاع آن به 0.6 تا 2 متر می رسد، برگهایش دارای بریدگی است و گلهای سفید، زرد و یا صورتی دارد. میوه پنبه کپسولی است به اندازه یک گردو به نام غوزه پنبه که نخمکها که در واقع همان تخم پنبه هستند درون آن قرار دارند. الیاف پنبه به صورت توده ای متراکم در سطح تخمکها رشد می کنند. گلهائیکه در روی گیاه می رویند، معمولاً هر کدام بیش از 15 تخمک دارند که در توی غوزۀ گیاه قرار دارند. غوزه پس از رشد کامل گیاه باز می شود و تخمکها و الیاف در داخل غوزه به صورت توده کرکدار در معرض هوا قرار می گیرند هر یک از تخمکهای گیاه در حدود 20000تار لیف در سطح خود دارد و بنابراین هر یک از غوزه ها تقریباً حاوی 300000تار لیف هستند. وقتی که غوزه گیاه باز می شود رطوبت داخل الیاف تبخیر می شود و الیاف حالت استوانه بودن خود را از دست می دهد و این عمل باعث
می شود که دیوارهای سلولی آن جمع شوند و حالت فروریختگی بیابند. در چنین حالتی تار پنبه یک پیچش مختصر، یا نیم تاب به خود می گیرد که آن اصطلاحاً پیچیدگی
می نامند.
1-1-2- ایجاد نپ :الیاف رشد نکرده ممکن است به طرق مختلفی ایجاد مشکلات کند
که اهم آن بدین قرار است:
1-معمولاً بعد از خاتمه عملیات رنگرزی، الیاف رشد نکرده نسبت به الیاف رشد کرده کمرنگتر هستند و این در اثر ضخیم نبودن دیواره ها و یا عدم تکامل ساختمان لیف ( پنبه نارس ) است.
2- مقاومت این گونه الیاف فوق العاده کمتر از الیاف رشد کرده است و بسهولت پاره می شود.
3- برای عملیات ریسندگی قابل استفاده نیستند و به عنوان ضایعات زیاد، د ور ریخته می شوند.
4- دارای قابلیت انعطاف هستند و به سهولت به د ور الیاف دیگر می پیچند و ایجاد « نپ» می کنند. اگر چنین الیافی در پارچه رنگ شده وجود داشته باشند. به علت کمرنگ بودن آن، کالای رنگ شده یکنواخت به نظر نمی رسد.
1-2- مشخصات قسمتهای مختلف ساختمان تار پنبه ( مقطع عرضی )
1-2-1- لایه Cuticle
این لایه خارجی ترین قشر لیف پنبه است. سلولهای این قسمت به یکدیگر بسیار نزدیک هستند و به مقدار زیادی از اثرات زیان بخش عوامل خارجی و نفوذ آب به داخل لیف جلوگیری می کنند. یکی دیگر از خواص مهم این لایه، جلوگیری از عمل اکسیداسیون در مجاورت اکسیژن هوا و اشعه ماوراء بنفش موجود در تابش شدید آفتاب است. ساختمان این لایه بدرستی معلوم نیست اما تا آنجا که تحقیق شده است مواد شمعی و پکتیک در آن وجود دارد. این واکس در واقع مخلوطی از چند واکس و چربی و انواع رزینهاست. اگرچه لایه کیوتیکل د حین رشد لیف تشکیل می شود و لایه اولیه لیف را مانند قالبی در بر می گیرد، ولی جزیی از آن به شمار نمی رود. در حین مراحل رشد لیف، این لایه مانند قشری از چربی بنظر می رسد و هنگامی که لایه دوم شروع به رشد و تشکیل شدن می کند، این قشر سخت می شود و حالت لعاب پیدا می کند.
1-2-2- لایه اولیهPrimary wall
در اولین مراحل رشد لایه لیف پنبه، لایه اولیه شامل هسته و پروتوپلاسم است و این دو ماده هستند که اجزای اساسی و شالوده زندگی هر سلول زنده ای را تشکیل می دهند. اگر لایه اولیه را که تقریباً تماماً از سلولز تشکیل شده است در یک حلال سلولز ( هیدروکسید کوپر آمونیوم ) حل کنیم فقط لایه کیوتیکل باقی می ماند. ضخامت لایه اولیه فقط 0.1 تا 0.2 میکرون است؛ در حالی که ضخامت متوسط لیف در حدود 20 میکرون است. مواد سلولزی که در این لایه است از اولین مراحل رشد لیف تشکیل می شوند و مطالعات میکروسکپی در مراحل مختلف رشد لیف نشان می دهد که این لایه حاوی لیفچه هایی است که در سطح خارجی لایه موازی با محور لیف و در قسمتهای داخلی، درجهت عرضی با محور لیف قرار گرفته اند. در فاصله این دو ناحیه فیبریلهای میانی، تقریباً با زاویه 70 درجه نسبت به محور لیف قرار گرفته اند و بدیهی است که اگر این تمایل در جهت چپ باشد پیچش لیف درجهت (s ) است و اگر در جهت راست باشد شکل ( z ) خواهد داشت.
ایننحوه قرار گرفتن لیفجه ها سبب می شود که قدرت لیف در جهت طولی کمتر از جهت عرضی باشد. به همین دلیل است که قدرت و استحکام زیاد لیف در جهت طولی ممکن است در اثر الیاف نارس باشد که استحکام کشش آنها کمتر از الیاف رسیده است. اگرچه لایه اولیه را کلاً سلولز تشکیل می دهد، ولی ناخالصیهای این لایه مواد پکتین و چربیها هستند.[1]
1-2-3- لایه دوم Secondary wall
این لایه که تقریباً 90% وزن کل لیف را تشکیل می دهد. در مرحله دوم رشد لیف به وجود می آید . این دیواره از رسوب طبقات متوالی لایه های سلولز در داخل لیف تشکیل می شود بدون اینکه قطر لیف افزایش یابد. اگر دراین مرحله از رشد مقطع عرضی لیف رابررسی کنیم متوجه حلقه های مزبور که نمایشگر رشد روزانه و تکامل این لایه است می شویم. مرحله تشکیل ابعاد و شکل حلقه ها، بستگی زیادی به درجه حرارت و نور در مراحل رشد دارد. چناچه گیاه در شرایط ثابت قرار گیرد، یا اینکه یکی از عوامل مؤثر وجود نداشته باشد، امکان دارد که این لایه در لیف تشکیل نشود، یا حداقل ناقص باشد، وجود این لایه در استحکام کشش لیف اهمیت زیادی دارد و در الیاف جوان، معمولاً بعد از 35 روز که از گل کردن گیاه پنبه گذشت، این افزایش دراستحکام کشش لیف جوان پدیدار می شود. مطالعاتی که در مورد لایه دوم انجام گرفته است نشان می دهد که شبکه فیبریلها از لیفچه های بلند و بسیار نازک تشکیل شده است که احتمالاً در یک لیف متورم و یا خرد شده دیده می شود. اما ابعاد لین لیفچه ها بر حسب نوع نمونه لیف بسیار متغیر است، ولی معدل قطر آنها بین 1.4-0.1 میکرون تغییر می کند.
تحقیقات بیشتری که به وسیله میکروسکپهای الکترونی انجام شده است حاکی از این است که لیفچه ها کوچکترین واحد ساختمان لیف نیستند بلکه میکروفیبریلها کوچکترین جزء شناخته شده اند و حدود 100تا 250 انگستروم قطر دارند. فیبریلها در قشرها و طبقات متوالی به حالت مار پیچ در امتداد محور طولی لیف قرار گرفته اند و اولین قشر آنها که مجاور لایه اولیه است، دارای زاویه ای در حدود 20 تا 30 درجه نسبت به محور لیف است و قشر بعدی زاویه ای در حدود 30 تا 40 درجه دارد. فیبریلها در لایه دوم به طور متوالی جهت گردششان به دور محور لیف تغییر می کند. هنگامی که گردش یک لیفچه، در یک نقطه خاتمه می یابد، لیفچه بعدی در همان جهت و یا در جهت مخالف جهت قبلی ، حول محور طولی لیف می گردد، این تغییرات معکوس حول محور لیف یکی ازدلایل پیچش طبیعی لیف پنبه، حول محور طولی آن است و هنگامی که پنبه می رسد و غوزه باز می شود و الیاف خشک میشوند در جهت عرضی لیف جمع شدگی بیشتری نسبت به جهت طولی لیف به وجود می آید. نظر به ساختمان مارپیچ لیفچه ها در جهات معکوس، این جمع شدگی لیف سبب پیچش طبیعی لیف در حول محور طولیش می شود یعنی در آن نواحی که قشرهای متوالی یا لیفچه ها، در لایه دوم تغییر جهت داده اند. پیچش طبیعی لیف هم در همان نواحی انجام می شود.
1-2-4- کانال لومن Lumen
کانال لومن لوله ای است در داخل لیف و در سرتاسر طول آن، از ریشه لیف تا نوک آن، ادامه دارد. قطر فضای لومن در طول لیف متغیر است. هنگامی که لیف در حال رشد کردن است و هنوز غوزه پنبه باز نشده است سطح مقطع لومن تقریباً یک سوم سطح مقطع لیف را تشکیل می دهد. هنگامی که غوزه می رسد و لیف خشک می شود، این قسمت به کمتر از پنج صدم می رسد و به شکل شکاف باریکی دیده می شود. هنگامی که لیف در حال رشد است فضای لومن حاوی پروتوپلاسم است که سبب ایجاد رشد و نمو سلولهاست، ولی پس از خشک شدن لیف مقداری پروتوپلاسم خشک از لیف باقی می ماند. در داخل لومن مقداری مواد پروتئین، مواد معدنی و مقداری پیگمنتهای رنگی وجود دارد که سبب رنگ کرم پنبه اهلی می شود.
1-3- مواد تشکیل دهنده الیاف سلولزی (پنبه)
صرفنظر از سلولز که تقریباً 94-88% از وزن الیاف پنبه را تشکیل می دهد مواد دیگری نظیر پکتین، واکس، پروتئین و مواد کانی در این لیف وجود دارد.