پاورپوینت ( لینک در پایین صفحه) تعداد اسلایدها (13)
این فایل پاورپینت محتوای درس 7 جغرافیای سال چهارم را تحلیل می کند.
تحلیل محتوای درس هفتم جغرافیای سال چهارم
پاورپوینت ( لینک در پایین صفحه) تعداد اسلایدها (13)
این فایل پاورپینت محتوای درس 7 جغرافیای سال چهارم را تحلیل می کند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 99
موضوع تحقیق :
جغرافیای و صنعت توریسم کشور ژاپن
استاد ارجمند :
سرکار خانم دکتر علیزاده
گردآورنده :
ناهید علیرضایی
پاییز 85
فهرست مطالب
عنوان صفحه
معرفی مختصر از کشور ژاپن 3
ملاحظات تاریخی 3
ملاحظات جغرافیایی 10
ملاحظات سیاسی 10
ملاحظات اقتصادی 11
ملاحظات علمی 13
ارتباطات 16
جمعیت 17
زبان و مذهب 17
اشتغال 18
نقاط دیدنی – توریسم 18
هزینه خوردگی در ژاپن: تاریخچه 23
واکسیناسیون در ژاپن 25
واکسن های اجباری-رایگان 26
هزینه تبلیغات در ژاپن افزایش یافت 28
راهبردهای جدید برای علم و تکنولوژی در ژاپن 29
واردات نفت ژاپن از ایران افزایش یافت 33
در ژاپن، مرکز سوانح رانندگی بجای دادگاه 35
اشاره: 35
امتیازات رسیدگی در مرکز حل اختلاف: 37
آمارها: 39
ژاپن سرزمین صنعت تابان 42
وضعیت اجتماعی : 43
اقلیت مسلمان در ژاپن 44
صنعت توریسم و نحوه اداره آن در ژاپن 49
بازار جهانگردی ژاپن 50
تاریخچه آموزشی 53
نخستین نظام مدرسه ای 54
مدارس کیوتو 56
دوران سلحشوری و رزم آوری 56
بودیسم و آموزش 58
اولین مدارس مسیحی ژاپن 59
آموزش در دوران ادو 60
توسعة مدارس طبقاتی 62
تراکویا در دورة ادو 63
مدرنیسم آموزشی 65
اطلاعاتی در مورد بمب اتم : 71
چرا بمب روی هیروشیما ریخته شد : 72
هیروشیما قبل از بمباران 73
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 202
جغرافیای استان خراسان
مطالعات زمین شناختی
استان خراسان، در گذر دوران های زمین شناختی، دستخوش دگرگونی های بسیار بوده است. از سنگهای بسیار کهن تا جدید ترین آنها، در تشکیل این سرزمین شرکت دارند. حرکت های کوه زا و زمین زا و عوارض ناشی از آنها، بارها خشکی ها، از جمله خراسان را تغییر شکل داده، آنها را از زیر آب در آورده یا در زیر دریاها مدفون ساخته اند. همزمان با این دگرگونی ها، عوامل فرسایش به نوبه خود، خشکی ها را مورد حمله قرار داده و دگرگونی های زیادی در آنها ایجاد کرده اند.
در دوران چهارم زمین شناختی، بیشتر نواحی ایران از آب خارج شد. از دریاهای گذشته، حوضه های بسته و دریاچه هایی بر جای ماند، که بخش زیادی از آنها در اثر شدت تبخیر و کمی بارندگی، خشک شده اند.
دشت کویر و کویرلوت که بخشی از آنها در استان خراسان قرار دارد، یادگاری از آن دریاچه هاست. عامل اصلی تغییر چهره زمین در دوران چهارم، فرسایش است.
در دوران چهارم با شکل گرفتن نامهمواری ها و بیرون آمدن بخش هایی از زمین، فرسایش، دست اندرکار سایش بلندی ها و تراکم فرآورده های خود، در نواحی پست شده است.
عمل فرسایش در دوره های یخچالی، به گونه فرسایش همچووار یخچالی ، و در دوره های بین یخچالی ، به گونه فرسایش آب های روان و باد، شکل امروزی را به نامهمواری های خراسان داده است و جز کوهزایی آلپی، فعالیت کوه زایی دیگری دیده نشده است تنها حرکت های زمین زا، به گونه گسل و زلزله وجود داشته است. فلات ایران، از لحاظ فعالیت تکتونیکی، جوان و به شدت فعال است، کشور ایران روی کمربند زلزله هیمالیا – آلپ قرار گرفته و کمتر نقطه ای می توان یافت که در معرض زلزله های شدید نباشد و همین فعالیت تکتونیکی سبب شده است تا سرزمین ایران به گونه یکی از نا امن ترین مناطق جهان در آید.
در 13 کیلومتری جنوب خاوری طبق و 9 کیلومتری خاور گسله لرزه زای طبس، پهنه ای به نام «شکسته هزار» در پای باختری تپه های نئوژن با گسلش زمین لرزه ای وجود دارد. پهنه شکسته هزار در زمین لرزه 1357 ه ش، طبق، به شدت شکسته شده و گسله های بسیاری در آن جنبش دوباره یافت.
از آن جا که ایران در نیمه زلزله خیز مدیترانه قرار گرفته و استان خراسان یکی از مناطق زلزله خیز است گهگاه زلزله های شدید در آن روی می دهد. چنان که در اثر زلزله های اخیر خراسان، شهرستان فردوس و روستاهای دشت بیاض و کاخک ویران شده اند، تپه های ماسه ای پیرامون طبق، قاین، سبزوار، بجستان و بشرویه، که در حال حرکت هستند آبادی ها و کاریزها را در معرض ویرانی قرار می دهند از ویژگی های دوران چهارم می باشند.
در روزهای 16 و 11 بهمن 1375 ه ش ، سه زمین لرزه بزرگ، شما خراسان و جنوب جمهوری ترکمنستان را لرزاند. زمان رویداد این زمین لرزه ها به وقت بین المللی (زمان گرینویچ) به شرح زیر است.
زمین لرزه اول، که در واقع پیش لرزه زمین لرزه دوم بود در چهارم فوریه سال 1997 م، ساعت 9 و 53 دقیقه و 58 ثانیه GMT (ساعت 14و17 دقیقه و 49 ثانیه به وقت محلی).
زمین لرزه دوم، که لرزه اصلی و سبب ویرانی ها بوده است، در روز چهارم فوریه 1997 م ، در ساعت 10و37 دقیقه و 29 ثانیه GMT (ساعت 14و7 دقیقه و 49 ثانیه به وقت محلی ).
زمین لرزه سوم (در جنوب ترکمنستان) ر روز پنجم فوریه 1997 م، ساعت 7 و 54 دقیقه GMT.
رو مرکز پیش لرزه توسط موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در محدوده جاجرم به مختصات 9/36 درجه پهنای شمالی و 5/56 درجه درازای خاوری و بزرگی آن 4/5 = m b تعیین شده است. رو مرکز زمین لرزه اصلی نیز توسط موسسه بالا در محدوده بجنورد به مختصات 3/37 درجه پهنای شمالی و 4/57 درجه درازای خاوری تعیین شده و بزرگی آن 1/6 = M گزارش شده است.
رو مرکز زمین لرزه سوم در جنوب ترکمنستان بوده و به شدت در شمال خراسان احساس شده است.
بررسی های مهلرزه ای نشان می دهد که مرکز دو زمین لرزه شمال خراسان به یکدگیر نزدیک بوده و نمی تواند یکی در جاجرم و دیگری در بجنورد روی داده باشد. در واقع ناحیه بیشترین شدت زمین لرزه در فاصله حدود 20 تا 25 کیلومتری شمال بجنورد، یعنی بخش گرمخان بوده و مرکز مهلرزه ای آن به مختصات 63/37 درجه پهنای شمالی و 46/57 درجه درازای خاوری در جنوب خاوری قزل قان مکان یابی می شود. پیش لرزه شدید سبب گردیده است که مردم از خانه های خود بیرون رفته و در هنگام رویداد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
فهرست :
مقدمه..............................................................................................................................1
چکیده..........................................................................................................................2
موقعیت......................................................................................................................7
جهیل های افغانستان..............................................................................................10
منابع طبیعی..........................................................................................................12
جغرافیای انسانی...........................................................................................................13
۳۴ ولایت افغانستان......................................................................................................14
خطرات طبیعی.............................................................................................................17
وضعیت سنی.............................................................................................................17
پرجمعیتترین شهرها..................................................................................................19
دینها و مذاهب............................................................................................................20
سواد......................................................................................................................23
زبان و خط.............................................................................................................25
مشاهیر فرهنگی...........................................................................................................25
آموزش و پرورش....................................................................................................26
اقتصاد......................................................................................................................27
رابطه با همسایه ها.................................................................................................28
منابع......................................................................................................................30
جغرافیای طبیعی افغانستان
مقدمه :
جغرافیای طبیعی افغانستان افغانستان، در جنوب غربی آسیا یبن 29 درجه و 22 دقیقه و 53 ثانیه و 38 درجه و 29 دقیقه و 27 ثانیه عرض البلد شمالی و بین 60 درجه و 28 دقیقه و 41 ثانیه و 47 درجه و 51 دقیقه و 47 ثانیه طول البلد شمالی واقع شده است. مساحت این کشور 650000 کیلومتر بوده و حداکثر طول آن از شرقیترین نقطه تا غربیترین نقطه جنوبی آن 912 کیلومتر است و این کشور محاط به مناطق خشک بوده، به دریا متصل نمیباشد، نزدیک ترین بندر دریایی به آن، بندر کراچی با فاصله 727 میل میباشد. این کشور در شمال پیوسته است به کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان و از طرف غرب به کشور جمهوری اسلامی ایران و از شرق و جنوب به کشور پاکستان و از طرف شمال شرقی به ولایت سین کیانگ چین. افغانستان کشور کوهستانی و نسبتاً خشک است. مرتفعترین و معروفترین رشته کوههای آن عبارتاند از: هندوکش، بابا، سلیمان، سفید کوه و سیاه کوه. مرتفعترین قله کوههای آن، «نوشاخ» با ارتفاع 7485 متر در رشته کوه هندوکش شرقی میباشد و ... میزان بارندگی در این کشور کم است و مهمترین رودهای آن عبارتند از: آمودریا، رود کابل، هریرود، رود هلمند و رود مرغاب و طویلتری رودهایش، آمودریا (2620کیلومتر)، هیرمند (1400کیلومتر)، هریرود(1230 کیلومتر) اکثر این رودخانهها ناشی از برفهای زیادی است که در زمستان در نقاط مرتفع میبارد و در بهار و تابستان به تدریج آب میشود. آب و هوایش متغیر و در بسیاریی از نقاط زمستان بسیار سرد و طولانی (حدود شش ماه)و در برخی نقاط تابستان خیلی گرم و سوزان میباشد. اما در عین حال جلگهها و درههای فراوان دارای خاک و آب و هوای مساعد، نزی در آن نهفته است که برای کشاورزی و دامداری بسیار مناسب میباشند. حدود 01/0 خاک آن را جنگلها پوشانده است. تقسیمات اداری از سال (1773) به بعد درست از زمانی که تیمور شاه کابل را پایتخت خود قرار داد. آن «شهر» همیشه مرکز پادشاهی افغانستان بوده است. شاهزادگان ولایت را کم و بیش خودمختاری داده بودند. مهمترین ولایات تحت کنترل شاهزادگان و امیران، کابل، قندهار، هرات، ترکستان افغانستان، قطغن و بدخشان بودند.
چکیده :
امیر عبدالرحمن خان 1901ـ1880 که از سوی بریتانیا به عنوان امیر کابل و حواشی آن به رسمیت شناخته شد دامنه قلمرو سلطنتیاش را به ولایات هرات، ترکستان افغانستان، هزارهجات، نورستان و بدخشان گسترش داده بود. در زمان نادرشاه «33ـ1921» افغانستان به پنج ایالت اصلی و یا عمده و چهار ایالت فرعی تقسیم گردید. بعد از حکومت مشروطه و تصویب قانون اساسی در سال 1964 افغانستان به 26 ولایت تقسیم شده که هر کدام به دلیل اهمیت و چگونگی انکشاف آن به گروههای یک، دو و سه تقسیم گردیده بودند. کابل، غزنی، گردیز، جلالآباد، مزار شریف، هرات و قندهار جزء مراکز درجه یک ولایات در تقسیمات کشوری قرار گرفتند. هر کدام از این ولایات به وسیله فرمانداری «والی»، اداره میشد که در برابر وزارت داخله در کابل مسئولیت داشتند. مضافاً این که نمایندههایی در هر ولایت وجود داشت که روند اجرایی کار را مستقیماً به کابل گذارش میدادند. هر ولایتی دارای چندین «ولسوالی» بود که به وسیله مسئولی به نام «ولسوال» اداره میشدند و ولسوالیها در برابر «والی» مسئولیت داشته و میبایست گزارش کار را به آنها میدادند، البته هر ولسوال امکان داشت چندین علاقهداری را نیز اداره کند. علاقهداریها در روستاهای مهم مستقر و در قبال ولسوالیها مسئولیت مستقیم داشتند، علاقهداریها به تناسب جمعیت آنان به چهار گروه تقسیم میشدند. در سال 1970 افغانستان به 26 ولایت شش ولسوالی بزرگ «لوی ولسوالی» 175 ولسوالی و 118 علاقهداری تقسیم شده بودند؛ در حال حاضر افغانستان دارای 34 ولایت می باشد . واحدهای کوچک روستایی به وسیله رئیس روستا که معروف به «قریهدار» ملک، و ارباب بود اداره میشد. آنها نقش رابط را بین روستا و رئیس بخش «علاقهدار» داشتند. اما شهرها به نواحی مختلف تقسیم میشدند. جغرافیای انسانی افغانستان سرزمینی که اکنون به نام افغانستان یاد میشود، بر اساس گفتههای مورخین و اسناد باستانی، با نامها و عنوانهای دیگر (مثل آریانا، خراسان و ...) دارای پیشینه تاریخی چندین هزار ساله بوده و مدنیتهای فراوان را در درون خود پرورانده و بعضاً مدفون ساخته است. اما آنچه را که امروز در جغرافیای سیاسی به نام افغانستان میخوانیم، همان کشوری است که در اواسط قرن هجده (1747م) توسط احمد شاه ابدالی بنیان گزاری شد. این کشور دارای موقعیت خاص سیاسی ـ تجاری و فرهنگی است که فعلاً مجال بحث آن نیست. به هر صورت این کشور امروزه زیستگاه اقوام، تبارها و تیرههای فراوانی است که هر کدام در بسیاری از جهات فرهنگی خصوصیات و ویژگیهای خاص خود را دارد و چون برخی از این ویژگیها در ورطههای سیاسی ـ اجتماعی دارای اهمیت خاصی است، در این جا ناگزیریم که اجمالاً آنها را مورد اشاره قرار دهیم که از آن جمله است: تعداد جمعیت، ترکیب قومی، دین، زبان، فرهنگ و رسوم قومی و خصوصیات تاریخی ـ روانی تباری. کلیات اولیه این مسایل پیش از شرایط امروزه در متون جغرافیایی ساده اغلب چنین بیان شده است: نام: افغانستان جمعیت: بالغ بر 20500000نفر تراکم جمعیت: 7/31 نفر در کیلومتر مربع ساکنین شهرها: 15% متوسط عمر: مردان 9/39 و زنان 7/40 میزان تولد: 2/49 در هزار میزان مرگ: 8/23 در هزار رشد جمعیت: 054/2 میزان مرگ کودکان: 182 نفر در هر نوزاد دین: اسلام (75% سنی) زبان: پشتو و فارسی ترکیب جمعیت: 60% پشتون، 30% تاجیک، 5% ازبک، 5% هزاره و ... پرجمعیتترین شهرها 1ـ کابل 345/36% نفر؛ 2ـ قندهار 191345 نفر؛ 3ـ هرات 150497 نفر؛ 4ـ مزار شریف 110367 نفر؛ 5ـ جلال آباد 57824 نفر؛ 6ـ کندوز 57112 نفر؛ 7ـ بغلان 41240 نفر؛ ولی بسیاری از این قضاوتها و ارقام نه درست و دقیقاند و نه به این سادگی، و لذا ناگزیریم به شرح و تفصیل بیشتر. حقیقت امر این است که در افغانستان هیچگاه آمارگیری و سرشناسی دقیق، علمی و بیطرفانه صورت نگرفته. آمارهای داده شده یا اغلب بر پایه تخمین و گمانهزنی استوار است، یا آمارگیری ناقص و یا حتی بر اغراض سیاسی، و از همین نظر است که تعداد جمعیت این کشور از سوی منابع و مراجع مختلف با رقمهای بسیار متفاوت ارایه شده است که ما در این جا درصدد بیان آنها نیستیم اما با توجه به فقدان آمار علمی و تلفات سنگین بیست و چند ساله جنگ میتوان گفت که تعداد جمعیت این کشور امروز بین 20 تا 17 میلیون نفر میباشد که از این تعداد حدود 4 میلیون آن آواره و خارج از کشور میباشند. و با وضع اسفبار و ناپایدار فعلی، ارایه میانگین سن، میزان رشد جمعیت، میزان مرگ و میر و ... نیز کار بیهوده و بیاساس خواهد بود. اما چند مساله به خاطر اهمیت خاص خود نیاز به بحث بیشتری دارد: 1ـ دین: تردیدی نیست که بیش از 99% ساکنان افغانستان مسلمان هستند و تا چندی قبل حدود 5 هزار هندو در این کشور میزیستند که اکنون تعداد بسیار اندکی از آنها باقی ماندهاند و در این که از نظر مذهبی اکثریت قاطع مردم این سرزمین را اهل سنت تشکیل میدهند نیز شکی وجود ندارد، لیکن درصد دقیق این اکثریت مورد بحث و گفتگو و کنجکاوی است. زیرا که منابع شیعی مدعی هستند که آنها حدود 25 تا 30 فیصد را در این کشور تشکیل میدهند و این آمار یکی از موارد بحث بین گروههای شیعه با دولت موقت مجاهدین (تشکیل شده در سال 1368هـ ش) در پشاور و دولت آقای ربانی در سالهای (74-1371) در کابل بود و نشریات و مطبوعات گروههای سیاسی آن زمان در این مورد بحثهای فراوان داشت که علاقمندان را به آنها ارجاع میدهیم. اما خالی از فایده نمیدانیم که در اینجا مقداری از مطالب منتشر شده در این زمینه از سوی
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه30
بخشی از فهرست مطالب
آب و هوای ایران…..…….…………..……………………………………………………….1
آب های ایران…..…...………..……………………………………………………………….3
آب های زیرزمینی…..……...………………………………………………………………6
دریاهای ایران………………..……………………………………………………………….7
جزایر ایران….….……………………………………………………………………………..11
چشم انداز گیاهی وزندگی جانوری ایران…......………………………….13
مرز های جغرافیایی و سیاسی ایران…..…....….…………………………….16
دین و مذهب و زبان………....…..………………………………………………………16
جمعیت و پراکندگی در ایران……....……….…………………………………….19
تحول رشد جمعیت ایران…….…………………………………………………….19
ساخت جنسی و سنی..………….…………………………………………………….20
نوع خانوار و پراکندگی ایران…...…..……..………………………………………21
توزیح جمعیت…..………..………………………………………………………………..22
کشاورزی و منابع طبیعی در ایران…….…….…..……………………………23
مشخصات کشاورزی….…..……...…………………………………………………….24
صنعت در ایران….…...……..….………………………………………………………….25
تقسیمات کشوری..….…….….……...………………………………………………….27
پایتخت…..…………………………………………………………………………………....28
ویژگی جمعیت…….….….………………………………………………………………..29
ویژگی های اقتصادی در تهران…...…..…………….…………………………..30
موقعیت……….………………………………………………………………………………………………37
وسعت و شکل گیری جغرافیای ایران..…….……………………………………………39
ناهمواری های ایران…..……………...………………………………………...……………………40
تقسیم بندر ناهمواری های ایران….….………...…………………………………………..41
حکومت و قوای سگا نه….………………………………………………………………………..50
جغرافیای ایران
آب و هوای ایران
ایران در منطقه معتدله خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه جنب استوایی و استوایی قرار دارد. همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَرّی باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستیهای وسیع، چون دشتهای مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای خزر و خلیج فارس و اقیانوس هند ـ که هر یک از این افقها، اقلیمی جداگانه میسازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است. ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشتهای وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست. وضع چینخوردگیها و ارتفاعات که بلندی برخی از آنها از 4000 متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوهها که بر گرد ایران حلقه زدهاند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که میتوان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.
ارتفاع کوههای ایران بقدری بلند است که از تأثیر بادهای مرطوب دریای خزر، دریای مدیترانه و خلیج فارس در نواحی داخلی ایران جلوگیری میکند. به همین سبب، دامنههای خارجی این کوهها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنههای داخلی آن خشک است. در کرانههای جنوبی دریای خزر، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است. مقدار متوسط گرمای سالانه در حدود 18 درجه سا نتیگراد است. آب و هوای قسمت غربی کشور مدیترانهای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر آن تأثیر میگذارد. در این نواحی، تابستا نها با گرمای سختی در درّهها و هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستانها هوای معتدل در درّهها و سرمای سخت در ارتفاعات حکم فرماست.
در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز میرسد. از ویژگیهای این ناحیه تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول مختلف و شب و روز زیاد نیست. به سبب وجود کوههای البرز در شمال و رشته کوههای زاگرس در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و بیابانی است. با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در ایران دیده میشود: آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل خزری.
رودهای ایران را از نظر مقدار آب آنها میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
یکی رودهای دائمی که پیوسته و به طور دائم در بستر آنها آب جریان دارد و دارای آبگیر مشخص هستند و دیگری رودهای موقت یا فصلی که فقط درفصول پرباران آب دارند و در دیگر فصول، کمآب و بلکه خشکاند. رودهای ایران از حیث آبریزها به سه حوضه عمده تقسیم میشوند:
حوضه آبریز دریای خزر؛
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان؛
حوضه آبریز داخلی.
حوضه آبریز دریای خزر : دریای خزر سطح مبنای رودخانههایی است که آبهای ارتفاعات البرز، کوههای خراسان، کوههای کردستان و بخشی از فلات آذربایجان را از حوضهای به مساحت تقریبی 206750 کیلومترمربع کشیده و به حوضه جنوبی این دریا میرساند.
مهمترین رودخانههای این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: ارس، سفیدروس، چالوس، هراز، گرگان و اترک.
حوضه آبریز خلیج فارس و دریای عمان : این حوضه وسیعترین حوضه آبریز ایران و از کردستان غربی تا بلوچستان شرقی شامل مجموع ناهمواریهای زاگرس و ارتفاعات جنوبی جازموریان است. الوند و زردکوه دو منبع بزرگ تأمین آب رودخانههای عظیم این حوضه به شمار میآیند و غالب رودخانههایی که در پیچ و خم درّههای زاگرس غلتیده و آبهای کفآلود را از درّهای به درّه دیگر منتقل ساخته، سپس در جلگه خوزستان گسترش مییابند، از این منابع سرشار سرچشمه میگیرند. مهمترین رودخانههای این حوضه از مغرب به مشرق عبارتند از: گاماساب، کارون، جراحی، شور و میناب.
حوضههای آبریز داخلی : بین رشته کوههای زاگرس و رشته کوههای مرکزی، همچنین میان کوههای مرکزی و رشته کوههای شرقی، حوضههای پست داخلی قرار گرفتهاند که همگی ظاهری کاسه مانند (ناودیس) دارند. صفت مشترک رودخانههای تابع این حوضههای نامنظم و قلیل، یک دوره کوتاه طغیان و کاهش سریع مقدار آب است و هر قدر به طرف مشرق نزدیک شویم، بستر رودخانهها در فصول گرما خشک شده و وسعت سطوح مبنا که معمولاً گودالهای کوچک و پراکنده هستند، محدودتر میشود. حوضههای آبریز داخلی با توجه به موقعیت جغرافیایی، تفاوت آب و هوا و اختلاف ارتفاع سطح پایه شبکه آبها به شرح زیرند:
حوضه آبریز غربی؛
حوضههای آبریز مرکزی؛
حوضههای آبریز شرقی.
حوضه آبریز غربی (دریاچه اورمیه): دریاچه اورمیه در ارتفاع 1225 متر از سطح دریا واقع شده و وسعت آن به 6000 کیلومتر مربع بالغ میشود. این گودال حوضه وسیعی را تشکیل میدهد که رود ارس و ارتفاعات سهند و سبلان حد شمالی و شرقی، درّه سفیدرود و کوههای کردستان حد جنوب شرقی و جنوبی، و کوههای مرزی حد غربی آن را تشکیل میدهند. آب دریاچه بسیار شور و تلخ و املاح آن در حدود 23% است، به علت زیادی املاح، به جز موجودات ذرهبینی محدودی، هیچ نوع ماهی و جانوری در آن زندگی نمیکند. در وسط دریاچه حدود 56 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد که از همه معروفتر جزیره اسلامی (شاهی) است که قسمت شرقی آن در موقع پسروی آب به شبه جزیره تبدیل میشود.
چشمههای آب معدنی شامل آبهای گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره در ارتفاعات دریاچه وجود دارد که از نظر بهداشتی و درمانی مفیدند. در فصل تابستان، مردم برای استفاده از این چشمهها و نیز گل و لای و لجنهای اطراف دریاچه به بنادر آن روی میآورند. مهمترین رودهای این حوضه عبارتند از: تلخه رود، زرینه رود، سیمینه رود.
حوضههای آبریز مرکزی : در فاصله کوههای بینالود و آلاداغ درخراسان، دامنه جنوبی البرز در شمال، پیشکوههای داخلی زاگرس در مغرب و جنوب و دامنههای غربی کوههای کرمان و طبس، حوضههای آبریز پهناور مرکزی ایران را تشکیل میدهند که مساحت آن بیش ا