250 ص
اسناد مهم تاریخی که در این مجموعه به نظرتان می رسد ، بخشی از معاهدات سیاسی ، فرمانهای سلطنتی ، اسناد وقایع تاریخی ، اسناد حقوقی ، و نامه های خصوصی تاریخی خراسان است ، که در طول سالهای تحقیق و تهیه مطالب تألیفات متعدد خود ، درباره ی روی دادهای این استان گرد آوری کرده ام ، با آنکه اغلب این استاد و عکس ها در بعضی از تألیفات منتشر شده بنده به چاپ رسیده است ، با این وصف ، در اثر توصیه و تأکید دوست فاضلم جناب آقای دکتر محمد حسین پاپلی یزدی استاد دانشگاه مشهد ، که مرا به گرد آوری و چاپ اسناد تاریخی خراسان وعکس های مربوطه قشویق و ترغیب فرمودند . به تهیه این مجموعه و شرح های توضیحی اسناد و عکس های مربوطه که تاکنون از اشخاص و منابع مختلف جمع آوری نموده ام و در ارشیو کتابخانه ام داشتم اقدام کردم. تا چاپ و منتشر شد و مورد استفاده محققان و دانشجویان قرار گیرد . لازم به ذکر است ، که این مجموعه اسناد مقدمه ای است بر شناخت کل اسناد مربوط به وقایع و مطالب تاریخی خراسان که در بایگانی های دولتی و شخصی وجود دارد ، امید است باانتشار این اسناد ، دارندگان اسناد تاریخی خراسان که در بایگانی های دولتی و شخصی وجود دارد ، امید است با انتشار این اسناد دارندگان اسناد تاریخی خراسان همت کنند اسناد خود را چاپ و در دسترس پژوهشگران قرار دهند ، یا لطفاً فتوکپی روشن وخوانای آن را برای بنده ارسال فرمایند تا در چاپ بعدی این مجموعه استفاده گردد، و مجموعه کاملتر در اختیار علاقمندان گذارده شود.
جای تردید نیست که هیچ منبعی ، دقیق تر و درست تر از اسناد نمی تواند ، زمان و حقایق روی دادها را برای پژوهش گر روشن نماید.
در قدیم اسناد را به سه نوع با عناوین زیر تفکیک و تقسیم می کردند .
بعضی از منشیان درباری و دبیران قرن های گذشته ، همت به جمع آوری مکاتبات درباری و دیوانی و شخصی به نام ، منشآت ، و ترسل ، نموده اند ، که نام آنها و آثارشان در کتب ادبی و تاریخی ذکر شده است ، و امروز آن اسناد مورد تحقیق و استفاده ی پژوهشگران می باشند .
جای خشنودی است که درسال های اخیر ، سازمان اسناد کشور و سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی ایران و بعضی از محققان دست به انتشار اسناد روی دادهایی تاریخی و مدارک فرهنگی زده اند که فوق العاده برای محققان مفید بوده و از آنها در تحقیقات و تألیفات خود بهره برده اند ، که یکی از آنها نگارنده هستم
از خوانندگان گرامی تقاضا دارم با مطالعه شرح توضیحی مربوط به هر یک از اسناد و عکس های چاپ شده در این مجموعه هر گونه نقص و نارسایی مشاهده فرمایند ، توضیحات لازم را با فتوکپی اسنادی که دارند ، برای تکمیل اسناد منتشر شده دراین مجموعه نشانی پستی نگارنده در سال فرمایند ، تا به نام خودشان در تجدید چاپ اضافه و منتشر گردد ، شهریور 1372 – سید علی میر نیا 1376
مشهد ، صندوق پستی 3839/91375
تلفن – 99،7614
سکه سلطان ارغون
ضرب قوچان
سلطان ارغون پسر اباقاآن نوه هولا کوخان پس از سلطان احمد تکودار عمویش به ایلخانی مغول خراسان رسید ( 683 هـ ، ق) و تا سال 690 هـ ، ق در این سمت بود ، وی سکه هایی در شهر قوچان (خمپوشان ) ضرب زده که نمونه آن در تصویر دیده می شود .
سکه ظهیرالدین سربدار
ضرب اسفراین
ظهیر الدین سربدار بعد از خواجه یحی کروبی سومین حاکم این سلسله بودکه در سال 759 هـ ، ق به این مقام رسید حکومت وی تا سال 760 دوام یافت ، او سکه هایی که در اسفراین ضرب زد که نمونه ای از آن در تصویر دیده می شود .
سند تاریخی تفویض سلطنت ایوان
به نادر شاه افشار ، که دریکی از خانه های درگز پیدا شد
وثیقه نامه که سران طبقات مردم ایران و بزرگان و معاریف استان ها و شهرستانهای کشور و امراء و فرماندهان ارتش ،که دردشت مغان در ماه شوال 1148 هـ ، ق ، نوشته و ضمن آن با پذیرفتن شرایط نادر بشرح زیر :
علی خان درگزی اولاد یکی از سرکردکان سپاه نادرشاه بود ، که در موقع نوشتن آن وثیقه نامه در التزام رکاب نادر و در حضور نادر در دشت مغان بوده است .
این سند مهم و بی نظیر در چند نسخه با خط خوش مستعلیق شکسته شده ، که احتمال دارد خط میرزا مهدی خان استرآبادی منشی مخصوص نادر باشد ، و به وسیله ی چند نفر معتمد که ممکن است یکی از آنها جد همین علی خان درگزی باشد ، به مهر و امضاء حاضران رسیده است ، و یکی از نسخه ها دست او باقی مانده و چنانکه ذکر گردید، در سال 1331 در درگز پیدا شد.
نادر شاه افشار ، اصلاً از طایفه قرقلو یکی از طوایف ایل افشار درگز بود ، افشار یکی از 24 قبیله اوغوز می باشد ، نادر شاه و در روستای دستگرد سال 1100 هـ ، ق متولد شد ، و دوران کودکی ، نوجوانی را در درگز گذرانید ابتدا گوسفندان پدر را می چرانید ، سپس رئیس سواران حکومتی درگز شد ، و بعد به خدمت شاه طهماسب دوم صفوی درآمد مراحل ترقی را تا دست یابی به سلطنت ایران با ارابه و انجام خدمات ارزنده ی خود پیمود . این سند ، پس از کشف به وسیله ی دانش بزرگ نیا نماینده وقت مجلس شورای ملی خریداری شد ، و به موزه ی ایران باستان اهداء گردید ، که امروز در آن جا نگهداری می شود (تصویر شماره 1 ) متن این سند چنین است :
متن وثیقه نامه دشت مغان
در حدود دو قرن است که خاندان صفویه ، تاج و تخت سلطنت را از تصرف سلاطین ترکمانپه که اهل سنت بوده اند گرفته ، و خود براریکه سلطنت نشسته اند ، برای اینکه سلطنت خود را استحکامی بخشند بفکرشان رسید ، فیما بین اهم بنای سب و رفض گذاشته و به دستیابی این تدابیر آتش افروزند ، و مردم را به جان یک دیگر اندازند ، این تفرقه اندازی آنقدر پیش رفت ، تا این که مسلمین دست از مقاتله کفره برداشته مشغول اسر و قتل نفوس و غارت و نهب اموال و برادران دینی خود شدند ، وضع مملکت به آنجا رسید ، که طایفه لزکیه (لکزیه)به شروان ، و افاغبه بر عراق و فارس و اصفهان ، و ملک محمود سیستانی برخراسان و عثمانی بر آذربایجان و کرمانشاهان و همدان ، و روسیه بر مازندران و گیلان دست یافتند و متصرف شدند . اهالی این دیار و بلدان جمیعاً پامال جنود حوادث فتنه اسیر سرپنجه فتور و محسن گشتند ، بعد از این که دست امید ، ما بی کسان و هر سو گسیخته گردید ، دست به دامان پروردگار یکتا دراز کردیم ، و ازدرگاهش خواستیم بعداز عسر یسری ، به عنایت یزدانی و مرحمت صمدانی ، کوکب وجود مسعود همایون و نیر تا بناک ذات فرخنده صفات میمنت اثر طالع و بار کاب برگزیده حضرت خالق ، زحمت کش راه خلایق ، آفتاب اوج سلطنت جهانبانی ، و ستاره برج معدلت و گیتی ستاد ، مظهر قدرت الهی ، دست افشار معدن پادشاهی را از افق خراسان تابان ، مشعل دولت فروزش را برای ظلمت زایی شب تیره روزی سیله بختان ، روشن و فروزان ساخت ، اولاً به نیروی تأیید الهی دارد الملک خراسان را از وجود متغلیه پرداخت ، بعد از آن ، رایت فراز عزیمت به جانب اصفهان گشته ، و اصفهان و ممالکی را که درتصرف افاغنه بود مسخر ساخت ، و همچنین ولایت مازندران و گیلان را از تصرف اروس ، ممالک آذربایجان و کرمانشاهان و همدان و گرجستان را از تصرف عثمانی انتزاع و مسخر کرده ، آثار جور و عدوان را بردند اخت ،در این اوان سعادت غشان ، که یعون عنایت یاری ، و چیره دستی بخت فیروز بر همگی دشمنان و سرکشان ایران و اطراف ممالک محروسه غالب و مظفر ، و رعایاو ضعفای این بلاء که چندین سال بود اسیر انواع مصائب و گرفتار محسن نوائب بودند ، هر یک از مکان و مسقر خودآسوده حال درفاهیت پرور شدند و کارعدل … تمام و امور ممالک نظام یافت ، تمام اهالی ممالک ایران را از اسید و فاضل ، و عالم و جاهل ، و خرد و بزرگ . و تاجیک و ترک ، و صغیر و کبیر ، و برنا و پیر را در صحرای مغان در اردوی ظفر نمون احضار فرمود و خواهشمند اذن کلات و ابیورد (درگز ) گشته مقرر فرمودند ، که از بردی خود از سلسله صفویه با سایر طبقات امم هر کس را که خواهیم ، به سلطنت دریاست قبول کنیم ، چون اهالی ایران آنچه در وتن مدت به روزگار خود دیده ، از گل خیر بوستان دولت صوفیه بود ، که در عهد ایشان ، آتش فتنه و نقاضت افروخته گشت همگی اطراف را به دشمنی و ما را به دست انواع بالا یا و محن داده ، و در این اواخر از عهده ضبط و محافظت ما برنیامدند و در معنی همگی آزاد کرده بندگان اقدس بودیم ، از چنگ اعدا نجات ، و قالب افسرده ما را دوباره حیات دادند ، لهذا همگی در مقام تمنا آمده ، و دست به دامن مرحمتش زده مستدعی فرسخ این عزیمت هستیم ، بندگان اقدس از راه مرحمت استدعا کمترینان را پذیرفته ترک عزیمت مذکور فرمودند ، و کمترینان قلباً و لساناً و متفق اللفظ و الکلمه بندگان اقدس را به سلطنت و ریاست اختیار و ترک تولای سلسله صفویه کرده عهد و شرط و قرار و اعتراف کردیم ، که نسلاً بعد نسل شیوه سب و رفض مبدعه دولت صفویه را که گناهی عظیم بود با لکیه ترک و مذهب و سنت حنیف جعفری که همیشه راهنما و مطبوع امت احمدی بوده قبول و مسلوک نمائیم ، و از سلسله صفویه ذکوراً و اناثاً احدی را تابع و مطیع نشویم ، ودر هر ملک و شهر که باشد ایشان را اعانت و متابعت نکنیم ، و از هر یک از کمترینان که نسلاً بعد نسل خلاف عهد و قول ظاهر شد ، مردود در گاه الهی و مستحق سخط غضب حضرت رسالت پناهی بوده ، خون ماهدر و عرض و نفس ما مستوجب عقوبت و خطر باشد ، تحریراً فی چهارم شهر شوال المکرم سنبه – 1148 هجری قمری
تعدادی از نام و مهر حاضران در مجلس
16 ص
پیشینه تاریخی خراسان
استان پهناور خراسان با ساختار گونه گون و کهن زمین شناسی ، اقلیم متنوع و جاذب ، موقعیت ویژه جغرافیایی ، بی گمان از قدیمی ترین دوران حیات بشری ، بستر فعالیتهای بشری ، بستر فعالیتهای معیشتی ، بازرگانی و نظامی عمده بوده است ، به دلیل همین موقعیت خاص ، کهن ترین ، معروفترین و طو لانی ترین راه ارتباطی بین شرق و غرب یعنی (( جاده تاریخی ابریشم )) از طریق خراسان شرق را به غرب مرتبط می سازد
تنوع جغرافیایی سرزمین خراسان با وجود آب و هوای کویری و گرم در بخش جنوبی و معتدل کوهستانی در شمال استان و به طور پراکنده در مرکز ، با ارتفاعات قابل توجهی نظیر بینالود ، هزار مسجد ، کپه داغ ، قهستان و… زمینه ای مناسب برای استقرار بشر از قدیمی ترین ایام و جذب اقوام وطوایف متعدد در دورانهای مختلف بوده است .، سرزمینی که نواحی مختلف آن عرصه رویش انواع نباتات مناطق سردسیری و گرمسیری از قبیل گندم ، برنج، بادام ، سیب ، انگور ، پسته ، خرما ،و… است .
مناطقی از آن استعداد پرورش انواع مختلف حیوانات اهلی و وحشی نظیر پلنگ ، گرگ ، شتر . اسب ، آهو ، گوسفند . بز و … داراست .
قدیمی ترین آثار حیات انسانی در ایران ، شامل تعدادی ادوات و دست افزارهای سنگی . با قدمت تخمینی 800 هزار سال قبل ، متعلق به دوران پارینه سنگی قدیم ، از بستر رودخانه کشف رود مشهد بدست آمده است . در حالی که قدیمی ترین مکانهای استقرار انسان ، حداکثر با قدمت 100 هزار سال در نواحی دیگر ایران نظیر آذربایجان ، لرستان و … شناسایی شده اند .
دومین مکان از نظر قدمت ، پناهگاه سنگی (غار) ((خونیک)) در نزدیکی بیرجند است که متعلق به دوره پارینه سنگی میانه با قدمتی بین 50تا60 هزار سال می باشد . از آن پس آثار و شواهد زندگی بیشماری از دوران نوسنگی تا آغاز دوران تاریخی در جلگه مشهد ، دره اترک علیا (قوچان) ، جلگه درگز ، بجنورد ، تربت حیدریه ، بیرجند و… شناسایی شده اند این شواهد و آثار به اقوام و ساکنان اولیه و بومیئ خراسان مربوط می شود که بنا به عقیده برخی محققان به عنوان اقوام (( آسیایی ))شهرت یافته اند و سراسر آسیای غربی از مدیترانه تا ترکستان و دره سند را فرامی گیرد .
12 ص
صنایع
industries
صنعت
تاریخچه صنعت استان خراسان گویای آن است که گسترش آن در گذشته بر حمل ونقل کالا در جاده ابریشم متکی بوده و محصولات خراسان از قبیل منسوجات ، خشکبار ، صابون و سفال و ... از این جاده در داخل و خارج از کشور توزیع می شده است . با اختراع ماشین بخار و در پی آن ساخت کشتیهای بخار از اهمیت جاده ابریشم کاسته شد و محصولات استان نیز به صنایع تبدیلی (کشاورزی و دامی )از جمله کارخانه های پنبه پاک کنی و قند منحصر گردید .طی سالهای 1905 تا 1915 میلادی با مشارکت چند تبعه روسیه چهار کرخانه پنبه پاک کنی در نیشابور و جوین سبزوار تاسیس شد . نخستین کارخانه قند خراسان که ششمین کارخانه کشور بود در سال 1329 ه.ش با نام کارخانه آبکوه مورد بهره برداری قرار گرفت . دومین کارخانه قند در سال 1330 در تربت حیدریه و سپس در سال 1335 کارخانه قند چناران شروع به کار کرد . از سال 1338 با توجه به تولیدات کشاورزی استان احداث کارخانه های تولید کمپوت و سایر صنایع غذایی در خراسان آغاز شده و به سرعت گسترش یافت . امار و ارقام نشان می دهد که رشد و توسعه بخش صنعت در استان بعد از پیروزی انفلاب اسلامی و بویژه پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران صورت گرفته و افزایش ظرفیتهای صنعتی استان وهمچنین گسترش صنایع غذایی ، صنایع چرم ، صنایع کانیهای غیر فلزی و ... در این برهه زمانی رشد چشمگیری داشته است .
صنایع غذایی
سهم نسبی صنایع غذایی در کل صنایع کارخانه ای استان در پایان سال 1375 از نظر تعداد5/17 % و از نظر شاغلان 5/29 5 بوده است . مهمترین صنایع غذایی استان 11 کارخانه قند می باشد که سالانه 220 هزار تن قند وشکر ( 42 % کل تولید کشور ) از نظر چغندرکشت شده در استان تولید می کند که در طی سالهای اخیر با وارد کردن شکر قرمز (تصفیه نشده ) این میزان افزایش یافته است. 17 کارخانه آرد ، 38 کارخانه کمپوت ، 3 کارخانه تولید کنسانتره میوه ، 22 کارخانه کنسرو ، 37 کارخانه تولید رب گوجه فرنگی و 9 گارخانه تولید عصاره ( اسانس ) از مهمترین صنایع وابسته به محصولات کشاورزی استان است .
70 ص
استان خراسان با مساحت 313335 کیلومتر مربع وسیعترین استان کشور بوده و در قسمت شرق و شمال شرق کشور قرار گرفته است.
خراسان مجموعه ای است از عوارض جغرافیائی مرکب از فلاتها و جلگه ها و کوهستان ها که در شمالشرق ایران قرار گرفته است و رودهای چندی در کوهستانهای شمالی آن، دره های حاصلخیزی بوجود آورده که مرکز تجمع انسانی و حیات نباتی است و شهرهای آباد خراسان را در بر گرفته است. مهمترین کوههای خراسان عبارتند از کوههای هزار مسجد، الله اکبر، آلاداغ و بینالود که ارتفاع آن به 3500 متر می رسد.
مهمترین رودخانه های استان خراسان عبارتند از اترک، گرگان، هریود و قره سو که به جز رود اترک جریان بقیه رودها به علت اینکه بیشتر آب آنها به مصرف کشاورزی می رسد ثابت نیست، آب و هوای کوهستانی خراسان کاملاً برای و اختلاف درجه گرمای روز و شب تابستان و زمستان بسیار زیاد است. در نواحی دره ای، بهار از اواخر فروردین ماه شروع و تا آخر اردیبهشت طول می کشد، تابستان گرم و خشک از خرداد تا شهریور ادامه می یابد. بهترین موقع سال شهریور ماه است که درجه حرارت پائین آمده و تا اواخر آبان هوا مطبوع صاف و شب ها خنک است. زمستان از آذرماه با ریزش باران و برف شروع می شود و زمستان نواحی کوهستانی سخت است.
بجنورد از شهرهای استان خراسان بوده و با مساحت 5/24 کیلومتر مربع و عرض جغرافیایی 37 درجه و 28 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 57 درجه و 19 دقیقه شرقی در قسمت شمالغربی استان قرار گرفته است. ارتفاع متوسط بجنورد از سطح دریا برابر 1010 متر است و بخشی از آن که به دست سفلای گرگان منتهی می شود، ارتفاع کمی دارد.
در شمالی ترین منطقه بجنورد، دره های شاندیز و کوکوک قلعه وجود دارد، که آب آنها از مرز ایران خارج شده و در داخل خاک شوروی به اترک ملحق می شود. در جنوب منطقه بجنورد، دره رباط عشق وجود دارد که آبهای آن از آستانه در بند سرازیر شده و در منطقه اسفراین به قره سو ملحق می شود. در جهت شمال غربی – جنوب شرقی، دشت باریکی بطول 120 کیلومتر و به عرض چند کیلومتر، از آستانه رضاآباد تنا گلوگاه قازان قلعه، امتداد دارد که آن را دوره وسطای اترک گویند.
شهرستان بجنورد از شمکال به خاک شوروی از شمالشرقی تا جنوب غربی به قوچان و اسفراین وبزوار و از شمالغربی تا جنوبغربی به استان مازندران و استان سمنان محدود شده است. طبق آخرین تقسیمان کشوری شهرستان بجنورد شامل چهار بخش مرکزی، جاجرم، مانه و سملقانئ و جرگلان می باشد.
50 ص
آداب و رسوم خراسان
بختگشائی
شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شبهاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادىها مىکنند و مجالس سور و سرور برپا مىسازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مىدهند که از هر جهت دلانگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مىگیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل بهطرز خاصى اجراء مىگردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مىافروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مىسازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مىکنند. از آنجا که آتش از قدیمالایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدىهاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى اینکار انتخاب کردهاند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مىباشد و تقریباً اکثر خراسانىها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتشافروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.
به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتشآفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در اینباره مىنویسد: ”آتشافروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشنهاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مىشود... شک نیست که افتادن این آتشافروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بىکم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مىشد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یومالاربعاء نزد عربها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:
چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مىخور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آئین آتشافروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).
آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مىکنند و مهمترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مىباشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زنها است و مردها حق شرکت در آنرا ندارند.