21 تصویر لایه باز و دور بری شده از خرس با کیفیت بالا جهت استفاده طراحان
تصاویر لایه باز و دوربری شده خرس
21 تصویر لایه باز و دور بری شده از خرس با کیفیت بالا جهت استفاده طراحان
درپایان جملات مختلف علامتهای مختلفی قرار داده می شود.
پدر از اداره آمد.
محمد امروز به پارک می رود.
آیا پدر از اداره آمد؟
آیا محمد امروز به پارک می رود
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
درس داستان یک خرس کوچولویی است که می خواست
با میکروب ها مبارزه کند ولی چون میکروب ها را
نمی شناخت و راه مبارزه با آنها را هم را نمی دانست و به صحبت های دیگران گوش نمی داد به مشکل برخورد و بیمار شد
در نهایت با توصیه های مادرش به اشتباه خود پی برد
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:
خرسها پستاندارانی هستند که در خانواده Ursidae جای میگیرند. خرسها به فروراستهٔ سگواران تعلق دارند و نزدیکترین خویشاوندانشان خوکهای دریایی هستند. هرچند فقط هشت گونه خرس وجود دارد اما پراکنش جغرافیایی وسیعی دارند و در زیستگاههای متنوعی از قطب شمال گرفته تا برخی نقاط نیمکره جنوبی سکونت دارند.
خرسها جثهای بزرگ، پاهای کلفت، دم کوتاه، موی زبر و پوزه دراز دارند. هر کدام از دستها و پاهایشان دارای پنج انگشت میباشد که قابلیت جمع شدن ندارد و از لحاظ حرکتی کفرو هستند. خرس قطبی عمدتاً گوشتخوار است و خرس پاندا تقریبا منحصرا از گیاه بامبو تغذیه میکند اما شش گونه دیگر خرس همهچیزخوارند.
مدل های کاغذی ابزار آموزشی مناسبی میباشند . این مدلها علاوه بر کاربرد آموزشی برای سنین پایین تر میتوانند به عنوان دکور مناسب و ارزان قیمت بکار گرفته شوند و جنبه آموزشی آنها بعد از ساخت هم مهم میباشد. برای استفاده از این فایل ابتدا آنرا بر روی کاغذ و یا مقوا چاپ کرده و سپس برش داده و طبق فایل راهنما بچسبانید . به همین سادگی شما صاحب یک مدل با تناسب واقعی و بسیار زیبا خواهید بود.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:190
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
فصل اول:
- کلیات
- مواد و روشها
- پیشینه تکاملی خرس
- بیولوژی و سیستماتیک خرس سیاه
- موقعیت سیستماتیک
- موقعیت گونه
- شرح گونه، مشخصات ظاهری
- نقشه گسترش جهانی خرس سیاه آسیایی
- نمای خرس سیاه آسیایی از روبرو و لکه هلال سفید رنگ روی سینه
- نمای کف دست و پا و ناخنها خرس سیاه آسیایی
- مشخصات جمجمه
- نمای بالایی درونی و کناری جمجمه خرس سیاه آسیایی (در ایران)
- نمای دندانهای فک بالا و پایین خرس سیاه آسیایی (در ایران)
- جدول بیومتریک خرس سیاه آسیایی زیرگونه Thibetanus
- جدول بیومتریک خرس سیاه آسیایی زیرگونههای Gedrasiaus, laniger
- پیشینه مطالعات خرس سیاه بلوچی (زیر گونه Gedrosianus)
- نقشه پراکندی خرس سیاه آسیایی در ایران
- تاریخچه مطالعات خرس سیاه آسیایی در ایران
فصل دوم
- کلیاتی در مورد استان سیستان و بلوچستان
فصل سوم
- گزارش سفر مطالعاتی به استان سیستان و بلوچستان حوزه شهرستان نیک شهر
- حرکت به منطقه مطالعاتی اول
- پرندگان
- خزندگان
- ماهیها
- پستانداران
- جمعبندی
- تصاویر
- حرکت به سمت منطقه مطالعاتی دوم
- پرندگان
- خزندگان
- گیاهان
- پستانداران جمعبندی
- تصاویر
- مقاله پل ماسلین (وضعیت خرس سیاه و محیط زیست آن)
فصل چهارم
- الگویی برای حفاظت و برنامهریزی
- رئوس کلی برنامهریزی و اجرای آن برای خرس
- مقدمه
- برنامهریزی
- جدول شماره 1-4
- شناسایی خطرات
- اولویت بندی خطرات
- تعیین آنچه برای مواجه با خطرات مورد نیاز است.
- شیوههای علمی- منطقی
- شیوه جامعهگرایانه
- عملیات برای خرسها
- عملیات برای مردم
- اجرا
- شکل شماره 1-4
- انتخاب اجرا کنندگان پروژه
- جدول شماره 2-4
- دولت
- جدول شماره 3-4
- پایهریز چهارچوب زمانی
- عملیات برای خرسها
- عملیات برای مردم
- تخصیص منابع مالی و انسانی
- کنترل / ارزشیابی
- کنترل جهت بهبود جمعیتهای خرس
- جعبه شماره 1-4
فصل پنجم
- برنامه عملیاتی حفاظت از خرس سیاه آسیایی در آسیا
- طبقهبندی IUCN
- مقدمه
- موقعیت و مدیریت خرس سیاه آسیایی در چین
- نحوة پراکنش
- موقعیت قانونی
- جمعیت و تمدیدهای زیستگاه
- مدیریت
- سفارشات حفاظتی
- موقعیت و مدیریت خرس سیاه آسیایی در هند
- زیستگاه مهم و نحوه پراکنش
- جامو و کشمیر
- جدول شماره 1و 5
- بنگال غربی و Sikkim
- Arunachal Pradesh
- ایالات و Mizoram و Meghalaya و Tripura
- اجتماعات خرس سیاه محبوس
- موقعیت قانونی
- تمدیدهای جمعیت
- روابط متقابل انسان و خرس
- تمدیدهای زیستگاه
- مدیریت
- دستورالعمل حفاظتی
- موقعیت و مدیریت خرس سیاه آسیایی در ژاپن
- مقدمه
- مناطق تاریخی و نحوه پراکنش
- موقعیت
- موقعیت قانونی
- تهدیدهای جمعیت
- تهدیدهای زیستگاه
- مدیریت
- روابط متقابل انسان و خرس
- نیازهای عمومی آموزش
- پیشنهادت حفاظتی
- سیستمهای اولیه مدیریت حیاتوحش
- کنترل شکار
- کنترل دیواری
- مدیریت زیستگاه
- توسعه مطالعات بیولوژیکی
- آموزش عمومی
- موقعیت خرس سیاه آسیایی در روسیه
- زیستشناسی
- تولید مثل
- ارتباطات جمعی
- انتخاب زیستگاه
- مناطق تاریخی و محدوده پراکنش
- موقعیت قانونی
- تهدیدهای زیستگاه و جمعیت
- مدیریت
- روابط متقابل انسان و خرس
- نیازهای عمومی آموزش
- پیشنهادات حفاظتی ویژه
- موقعیت و مدیریت خرس سیاه آسیایی Formosan در تایوان
- مناطق تاریخی و محدوده پراکنش
- موقعیت
- موقعیت قانونی
- تهدیدهای جمعیت
- تهدیدهای زیستگاه
- مدیریت
- روابط متقابل انسان و خرس
- نیازهای عمومی آموزش
- پیشنهادات حفاظتی
- موقعیت و مدیریت خرس سیاه آسیایی و خرس خورشیدی در ویتنام
- مقدمه
- زیست شناسی
- اهمیت و موقعیت
- موقعیت قانونی
- تهدیدهای جمعیت و زیستگاه
- مدیریت
- ارتباط متقابل انسان و خرس
- نیازهای عمومی آموزش
- پیشنهادات حفاظتی خاص
• بحث و نتیجهگیری
• پیشنهادات
• پیوست
• منابع و مأخذ
همراه با تصاویر
- مقدمه
خرسها نشانه قدرت مهار نشده طبیعت هستند! برای هر کسی که ارزش طبیعت را میداند، خرسها نشانهای از حیات و روح در طبیعت هستند که عمدتاً در نیمکره شمالی کره زمین باقیماندهاند.
طبیعت شناسان، عکاسان و انسانهایی که خود را نزدیک به زمین حس میکنند و حتی توریستها میتوانند به وسیله خرسها یک ارتباط عمیق با طبیعت برقرار کنند.
برای حفاظت از خرسها و زیستگاههای آنها ثبات سیاسی، اجتماعی – اقتصادی و بیولوژیکی مورد نیاز و توجه است، همچنین نیاز به مناطق حفاظت شده به شکلی که به اندازه کافی بزرگ بوده باشند تا بتوانند امکانات کافی را برای جمعیت خرسها داشته باشند.
پیشرفت زندگی انسانی در مناطق اطراف زیستگاههای خرس به طرز قابل ملاحظهای تعارض بین ایندو را بیشتر و یشتر مینماید و برای حفاظت از خرسها و زیستگاههایشان این پیشرفت باید به شکل دقیق و مستمر کنترل شود که به منابع زیستگاهی و محیطی زیستی که هم انسان و هم خرسها به آن وابستهاند لطمه نزند.
حفاظت از خرسها و شناسایی زیستگاههای آنها نهایتاً باعث سلامت زهکشهای طبیعی آب و اکوسیستمهای طبیعی و به همین ترتیب پیشبرد بقاء تنوع زیستی میشود.
ارزشهای علمی و دارویی خرسها نیز همچنین قابل توجه است خرسها عنصری کلیدی در مورد پیدا کردن راه حل بسیاری از مشکلات پزشکی که انسانها را تحت تأثیر قرار میدهند میباشند.
فهم مکانیزم خرسها در هنگام خواب بسیار طولانی میتواند به فضانوردان برای سفرهای طولانی کمک کند همچنین به پزشکان برای درمان مشکلات کلیدی و بهبود انواع سایر بیماریها راهکارهای نوینی را ارائه مینماید.
در بیشتر مناطق آسیایی شرقی کیسه صفرای خشک شده خرسهای سیاه برای درمان امراض مختلف انسانی استفاده میشود، بخصوص برای مواردی جدی و پیشرفته سرطان کبد و امراض دیگر کبدی استفاده بسیاری از آن میشود به همین دلیل درخواست برای کیسه صفرای خرسهای سیاه آسیایی (Ursus thibetanus) در آسیای شرقی بسیار زیاد است و حیات این گونه زیبا را با خطرات بسیاری از جمله انقراض کامل آنان مواجه ساخته است.
در طی تحقیقات در کره جنوبی دانشمندان متوجه شدهاند که کیسه صفرای خرسها بین 1000 تا 18000 دلار آمریکا در صورتیکه به طور تضمینی از خرسهای وحشی که در طبیعت زندگی میکنند تهیه شده باشند، میان دلالان اعضای بدن حیوانات معامله میشود (1995) این تقاضا موجب کاهش شدید و حتی نابودی کامل جمعیتهای خرس آسیایی در اکثر نقاط شرق آسیا شده است.
ارزش پزشکی صفرا (زردآب) خرس سیاه باعث شده که خرسهای وحشی اسیر شده و زردآب آنها را بوسیله سوندهایی که به طور دائمی به آنها وصل میشوند جمعآوری شود.
ماده موثر بخصوص زردآب خرس (Ursodeoxycholicacid) میباشد که در کشورهای مانند کره جنوبی و ژاپن به فروش میرسد ولی با این حال اکثر انسانهایی که از کیسه صفرای خشک شده خرسهای وحشی استفاده کردهاند باور دارند که طبیعی این ماده بسیار موثرتر از ساخته شده همین ماده میباشد!
موضوع پیچیده اجتماعی- پزشکی که در رابطه با کیسه صفرای خرسها وجود دارد نیز باید به عنوان یکی از نیازهای اساسی این گونه برای انجام برنامه حفاظتی خرسهای آسیایی در نظر گرفته شود. در شناخت ارزشهای مختلف خرسها نباید از ارزش زیستی خود آنها به هیچ عنوان چشم پوشی شود.
اکوسیستمهای که خرسها را در خود جای دادهاند باعث فراهم شدن آب سالم، هوای تمیز و منابع ژنتیکی میباشند که منابع اصلی برای بقای انسان نیز میباشند.
مطالب بین بقاء خرس و انسان ممکن است خیلی پیچیدهتر از آن باشند که انسانها باور دارند.
در این مجموعه، مطالعاتی در مورد پراکندگی و بررسی زیستگاههای خرس سیاه آسیایی در ایران به طور اخص در استان سیستان و بلوچستان شده است.
گرچه خرسهای سیاه آسیایی در ایران با خطر تجارت اعضای بدن به شکل ذکر شده آن در سایر نقاط آسیا مواجه نیستند ولی نبود مناطق خاص حفاظت شده و امنیت کافی و نبود منابع آبی و غذایی کافی در نتیجه آنها، بقاء این گونه را در ایران با موانعی مواجه ساخته است.
خشکسالی طولانی در استان سیستان و بلوچستان تا پایان سال 1383 صدمات بسیاری به حیات وحش گیاهی وجانوری این استان وارد ساخته است.
نبود اطلاعات اولیه در مورد اکولوژی زیتگاههای خرس سیاه، تواناییهای مدیریت و تحقیق را در مواجهه با خطرات و یا انتخاب یک روش دقیق جهت اصلاح آنها دچار مشکل میگرداند. از لحاظ بیولوژیک خرسها اعضا درشت جثه پستانداران در راسته گوشتخواران و خانواده خرسها میباشند.
آنها شکل تکامل یافتهای از اجداد شکارچیشان میباشند که در 25 میلیون سال پیش اندازهشان در حدی کوچک بوده که میتوانسته از درخت بالا بروند.
امروزه فقط خرسهای قطبی را از این خانواده را میتوان صرفاً گوشتخوار دانست.
خرسها شامل:
1- خرس قطبی (Ursus maritimus)
2- خرس قهوهای (Ursus arctus)
3- خرس سیاه آمریکایی (Ursus americanus)
4- خرس سیاه آسیایی (Ursus thibetanus)
5- پاندا (Ailuropoda melanoleuca)
6- خرس خورشیدی (عسل) (Helarctos malayanus)
7- خرس عینکی (termarcos ornatos)
8- خرس تنبل (Melursus ursinus)
این 8 گونه خرس از لحاظ غذایی بسیار مشابه همند.
این رژیم دامنه وسیعی دارد و منابع انرژی زایی چون میوه، سبزیجات، حبوبات، حشرات، ماهیها، پستانداران، و لاشهها را در بر میگیرد. سبزیجات قابل هضم با انرژی بالا زمانی که منبع غذایی دیگری در دسترس نباشد مورد استفاده قرار میگیرد.
در مناطق معتدل و نیمه قطبی یم کره شمالی اکثر گونههای خرس در صورت آماده نبودن منبغ غذایی به خواب زمستانی میروند.
خرسها از قطب تا جنگلهای گرمسیری و تروپیکال یافت میشدند خرسهای امروزی در همه قارهها به جز استرالیا، قطب جنوب و آفریقا زندگی میکنند.
به طور قابل ملاحظهای تعداد گونههای خرس در نیم کره شمالی بیشتر از جنوبی میباشد خرس عینکی (termarctos ornatus) در آمریکای جنوبی تنها گونه خرس است که به طور عمده در نیمکره جنوبی زندگی میکند.
مواد و روشها
فعالیتهای انجام شده در راستای این تحقیق شامل موارد زیر است:
الف) تحقیق کتابخانهای (داخلی و خارجی)
ب) جستجو در اینترنت
ج) بررسی میدانی
در بررسی میدانی سفری به شهرستان نیکشهر واقع در استان سیستان و بلوچستان انجام شد و گزارشی از منطقه بوسیله گشت زنی پیاده و با اتومبیل تا حدود 60 کیلومتر شرق این شهرستان، در زیستگاه خرس سیاه بدست آمد.
برای مشاهده میدانی از دوربین چشمی 50×12 و 50×70 استفاده گردید، همچنین دوربین عکاسی 135 میلیمتری Nikon F70 با لنزهای نرمال mm50 و تله m300-100 برای عکاسی از زیستگاه مورد استفاده قرار گرفت.
پیشینه تکملی خرسها:
خرسها اعضایی از راسته گوشتخواران (Carnivore) هستند. این راسته نه به جهت سبک زندگی گوشتخواری بلکه بیشتر به لحاظ ویژگیهای دندانی خود که قرابت اعضای راسته را نشان میدهد به این نام ملقب شدهاند.
طی تاریخ تکاملی گروه، 8 خانواده خکشیزی و سه خانواده آبزی در این راسته به وجود آمدهاند. اگرچه همگی این خانوادهها بایستی به همراه یکدیگر گروهبندی شوند اما طبق طبقهبندی سنتی، سه خانواده آبزی را در راستهای مجزا به نام (pinnipedia) جای میدهند. اکنون راسته گوشتخواران متشکل از 240 گونه است هر چند که تعداد دقیق گونههای راسته با افزوده شدن اعضای جدید تغییر میکند.
گوشتخواران به دو فوق خانواد تقسیم میشوند. فوق خانواده اول (Aeluroidea) یا انشعاب گربه سانان است که شامل (Felidae) (گربهها)، (Hyaenidae) (کفتارها)، (Viverridae) (سیوتها و جنتها) و Herpestidae (خدنگها) میشود. فوق خانواده دوم (Arctoidea) انشعاب سگسانان است که Canidae (سگ سانان)، procyonidae (راکونها)،Mustelidae (راسوها) و Ursidae (خرسها) را در بر میگیرد.
چنین به نظر میرسد که در گوشتخواران (Arctoidea) در دنیای جدید (New word) (قاره آمریکا) منشأ یافتهاند در حالی که (Aeluroidea) در دنیای قدیم.
خرسها (ursidae) تنها خانوادهای از راستهاند که تقریباً همگی اعضای آنها به طور عمده همه چیز خوار هستند. از سوی دیگر اغلب اعضای گوشتخواران به صورت (Digitigrade) راه میروند (راه رفتن روی نوک انگشتان) که این وضعیت باعث افزایش سرعت در آنها میشود اما خرسها روی پاشنه پای خود (شبیه ما) حرکت میکنند که این وضعیت کاملاً در میان پستانداران نادر است. (وضعیت کفروی) این وضعیت خاص راه رفتن و نیز نقشی که توسط چنگالها بر جای میماند، ردپای خرسها را متمایز و غیر مشابه سایرین میسازد.
از هشت گونه کنونی خرسها، شش گونه به جنس (ursus) تعلق دارند و چنین به نظر میرسد که این تعداد خویشاوندی نزدیکی با یکدیگر داشته باشند و از منشأ تکاملی متأخری برخوردار باشند. خرس عینکی (Tremarctos ornatus) و پاندای بزرگ (Ailuropoda melanoleuca) تنها افراد قدیمی خانواده خرسها هستند.
طی یکی دو دهه گذشته متخصصین علوم ملکولی در راستای تشخیص خویشاوندیهای بین گونههای کنونی و بر پایه این فرض که بیشتر بودن زمان تکاملی که دو گونه را از هم جدا میکند و این جدایی طولانی خود باعث تفاوتهای بیشتر در ترکیب مواد ژنتیکی، آنزیمها و پیچیدگیهای بافتی آنها میشود، تعدادی تکنیکهای جدید را ابداع کردهاند. به عبارت سادهتر گونههایی که نیای مشترک نزدیکتری (از نظر زمانی) با یکدیگر دارند نسبت به آنهایی که در گذشته دورتری از درختچه تکاملی انشعاب یافتهاند، شباهت فزونتری با یکدیگر دارند.
واضح است که نتایج این تحلیلها با افزایش تعداد ساختارهای ملکولی مختلفی که با یکدیگر مقایسه میوند ضریب اطمینان بیشتری مییابد. این پژوهشها علاوه بر مشخص کردن میزان خویشاوندی بین گونههای مختلف جانداری، هم چنین نشان میدهند که هر یک از گونهها چه مدت قبل تکامل پیدا کردهاند. این نوع زمانبندی بر اساس ایده «ساعت ملکولی» بنا شده است. (مقیاسی تکاملی با این فرض که تفاوتها در مواد ژنتیکی در یک نرخ ثابت افزوده شدهاند.)
در راستای یافتن خویشاوندیها بین خرسها، پانداها و راکونها، چهار ویژگی ژنتیکی ملکولی مستقل آنالیز شدهاند. کرومزومها، آنزیمها، ملکولهای ایمنی شناختی و DNA.
با استفاده از اطلاعات آمده از این ملکولها و با به کار بردن سگ به عنوان یک «برون گروه» (Out Group) فیلوژنیای اجماعی حاصل شده که نشان میدهد (procyonid)ها و (ursidae)ها بین 70 تا 40 میلیون سال پیش از یکدیگر جدا شدهاند و زمانی زود پس از این اشتقاق پاندای سرخ به عنوان یکی از اعضای اولیه خط راهه (procyonid)ها انشعاب یافته است.
از سوی دیگر محققان دیگر با استفاده از روشهای مشابه، انشعاب خط راهه (procyonid) و (ursid) را زمانی متأخرتر (نزدیکتر) از تخمینهای قبلی در زمانی بین 32 تا 20 میلیون سال پیش عنوان کردهاند که این فرضیه اکنون تخمین دقیقتری از زمان واقعی محسوب میشود.
پاندای بزرگ در میان خرسةا اولین گونه مدرن است که بوجود آمده (بین 22 تا 18 میلیون سال قبل) و پس از مدت زمان اندکی با خرس عینکی همراهی شده است. خرس عینکی از نظر ساختارهای ملکولی بسیار متفاوت از شش گونه جنس (Ursus) است و به نظر میرسد که از یک خط راهه آغازینی (پیشخرسی) بین 15 تا 10 میلیون سال قبل انشعاب یافته باشد سرگذشت سنگوارهای خانواده نیز موید این مطلب است.
شش گونه باقیمانده، خرسهای کنونی اعضای شاخه Ursus خانواده هستند. این اعضا عبارتند از: خرس سیاه آمریکایی (Ursus americanus)، خرس قهوهای (U.arctos)، خرس قطبی (U.martimus) و سه خرس کوچک آسیایی یعنی خرس خورشیدی (U.malayanus) خرس تنبل (U.ursinus) و خرس سیاه آسیایی (U.thibetauus). جدا از خرس قطبی دیگر اعضای تبار (ursine) از عمر تقریباً مشابهی برخوردارند و اولین بار بین 8 تا 4 میلیون سال قبل ظاهر شدهاند. اطلاعات ملکولی قادر به تشخیص خویشانوندی بین گونهای قاطعی بین اعضای گروه نیست. هر چند عدهای معتقدند که خرس قطبی تغییر تکامل یافته بسیار متاخر خرس قهوهای بوده در 2 تا 3 میلیون سال قبل برای اولین بار ظاهر شده است.
خرسهای کنونی
نتایج آنالیزهای فیلوژنتیکی نشان داده است که هشت گونه خرس کنونی به سه زیر خانواده تعلق دارند:Tremarctinae (خرس عینکی)، Ailuropodinae(پاندای بزرگ) و Ursinae(سایر اعضا).
همگی خرسها سری بزرگ، بدنی تنومند و حجیم داشته و پاهای قوی و دمی کوتاه دارند.
گوشها و چشمها کوچک و گوش در این جانوران راست و گرد است. همگی آنها پنج انگلشت روی هر عضو حرکتی خود دارند و هر انگشت توسط یک چنگال بلند، انحنا یافته و غیر جمع شونده مصلح شدهاند.
خرسها جانورانی کف رو (Plantigrade) هستند یعنی کل کف پا حین راه رفتن به زمین برخورد میکند و مابین گونههای خشکی در اکثریت گونهها کف پاها مودار و میان بیشتر گونههای درخت زیکف پاها برهنه است. به جز خرس عینکی که پوزه در آن کوتاه است در سایرین پوزه دراز و در کلیه گونهها لبها از لثهها جدا و تا حدودی ورقلمبیدهاند. جمجمه حجیم خرسها به خاطر فقدان صندوق صماخ پف کرده کاملاً قابل تشخیص است. همگی گونهها بین 34 تا 42 دندان دارند. فرمول دندانی آنها عبارتست از: پیشین ، نیش ، پیش آسیا و آسیا . همان گونه که مشخص است بین گونههای موجود در تعداد دندانهای پیش آسیا تنوع وجود دارد و در همگی دندانهای پیشین غیر تخصص یافته و دندانهای نیش دراز شده است.
دندانهای پیش آسیا بسیار محدود شده و برعکس دندانهای آسیا عریض و پهن هستند. تخصص یافتگی دندان گوشتخواری (Carnassial) در خرسها خیلی به چشم نخورده که حاکی از دور شدن از گوشتخواری و سبک زندگی شکارچیگری است.
خرسها به طور کلی متکی به حس بویایی خود هستند. بینایی و شنوایی در آنها ضعیف و این باعث غافلگیری آنها در طبیعت میشود. خرس تهییج شده حیوانی بسیار خطرناک است. هنگامی که در مکانهایی که امکان وجود خرس هست قدم میزنیم باید از ایجاد صدای بلند پرهیز کنیم تا باعث تهییج جانور نشود.
اکثر گونههای خرس معمولاً در یک مکان امن کنام مانند به خواب زمستانی میروند. اگر چه اغلب به این عمل آنها، زمستان خوابی (Hibernation) اطلاق میشود ولی در واقع این مورد صحیح نیست. زمستان خوابی حالتی از یک سکون متابولیک را شامل میشود که طی آن دمای بدن، شماره تنفس و سایر فرآیندهای متابولیک کاهش مییابند. اما معمولاً اعتقاد بر اینست که این ویژگیها در خرسها دیده نمیشود.
خرسها بر خلاف حیواناتی که زمستان خوابی واقعی دارند معمولاً هر از چند گاهی در میان زمستان از خواب بیدار میشوند. از طرفی برخی محققان معتقدند که تغییرات فیزیولوژیکی قابل ملاحظهای همچون کاهش پنجاه درصدی در ضربان قلب طی این دوره در خرسها رخ میدهند. عبارت رخوت (Torpor) یا شبه زمستانی خوابی (Semi- hibernation) به نظر کاربرد بهتری دارند.
تکامل خرسها
- منشأ گوشتخواران
با مرگ نهایی دایناسورها در 65 میلیون سال قبل، اکثر آشیانهای بوم شناختی مربوط به سبک زندگی شکارگری برای اشغالگران جدید مهیا شدند. یکی از این جانوران که برای بدست آوردن این موقعیتها به رقابت برخاسته بودند پستانداران کوچک و درختزیای از اعضای خانواده Miacidae بودند. آنها در سرتاسر دوره فرمانروایی دایناسورها به صورت درختزی و احتمالاً حیوانات شب فعال غیر محسوس برای میلیونها سال حضور داشتهاند. هر آنچه که باعث انقراض گروههای خزنده بسیار موفق شده، پستانداران غیرقابل دسترس را بر جای گذاشته است.
این وضعیت فرصتهای زیادی را برای این موجودات باقیمانده ایجاد کرده است. طی این دوره زمانی طولانی (Miacid) ها به گروهی از حیوانات بسیار موفق و متنوع که امروزه گوشتخواران نامیده میشوند تکامل یافتند. برخی اعضای این گونه به رفتار شکارگری مدبرانه تخصص پیدا کردند و سایرین که اکثریت را شامل میشد با رفتارهای عمومیتری باقی ماندند یعنی هر وقت میتوانستند به شکار سایرین میپرداختند، اما رژیم غذایی آنها عمده از گیاهان، میوهها، حشرات تأمین می شد. در این میان یکی از خانوادههایی که سرگذشت شکارگری خود را رها کرد و به سبک زندگی اساساً بر مبنای گیاه روی آورد، خرسها بودند.
ظهور (Miacid) ها خیلی زود (در مقیاس زمین شناختی) در 60 میلیون سال قبل با دو شقه شدن گروه از یک سو به انشعاب گربهها (viverravine یا aeluroid) و از سوی دیگر به سگها (vulpavine یا avctoid) همراه شد.
هر چند در این زمان این حیوانات یگانه حیوانات با آشیان بوم شناختی شکارگی نبودند در نیمکره شمالی (condy larthra) (نیاکان دور نهنگها و سم داران) و (Creodonta) نیز این روش زندگی را داشتهاند. در نیمکره جنوبی (hororhacoid) (مرغهای طوفان) و کیسهداران گوشتخوار همه چیز را تحت سلطه خود داشتند. آخرین کندیلارترها 34 میلیون سال قبل انقراض یافتند و کرودونتها نیز زمانی نزدیکتر در حدود 8 میلیون سال قبل به آنها پیوستند. در نیمکره شمالی گوشتخواران در نهایت در حدود 30 تا 20 میلیون سال قبل در میان سایر شکارچیان چیرگی یافتند. در قارههای جنوبی کیسهداران تنوع پیدا کرده و کلیه آشیانهای بوم شناختی را که پستانداران جفتدار در قلمروهای شمالی اشغال کرده بودند با موفقیت پر کردند. کیسهداران در سرزمینی که اکنون آمریکای شمالی نامیده میشود و در زمانی که از کلیه خشکیها یک خشکی منفرد حارهای را تشکیل میدادند منشأ پیدا کردهاند. با در هم شکسته شدن و از هم جدا شدن این خشکی واحد برخی قطعات بسمت شمال و برخی دیگر به سوی جنوب حرکت کردند. پستانداران جفتدار اما در نواحی شمالی تکامل یافتند. از زمانی که خشکیهای قارهای حرکت بسوی یکدیگر و وضعیت کنونی را داشتهاند کیسهداران در قارههای جنوبی ایزوله شده اند. کیسهداران در محلی که اکنون قاره جنوبگان (Antarctica) نامیده میشود میزیستهاند. این وضعیت تا زمانی ادامه داشته که حیوانات سرزمین آمریکای جنوبی با همتایان جفتدار شمالی روبرو شدند یعنی زمانی که پل خشکیها پاناما در حدود 2 میلیون سال قبل پیدا شود. پس از ورود پستانداران جفتدار به آمریکای جنوبی تنها چند گونه اندک از کیسهداران باقی ماندند. استرالیا جدا افتاده و در نتیجه از تهاجم مصون ماند تا این مکان تنها محل امن برای این پستانداران باشد.
در نیمکره شمالی حرکت خشکیهای از بزرگ قارهای باعث ایجاد یک ارتباط موقت بین نواحی که اکنون توسط آبها از هم جدایند شد. یکی از این ارتباطات مهم، پل خشکی بین آسیای شرقی و آمریکای شمالی غربی توسط تنگه برینگ بود که آلاسکا و سیبری کنونی را بهم متصل کرد این وضعیت باعث پراکنده شدن حیوانات بین دنیاهای قدیم و جدید شد. میاسیدهای (vulpavine) دنیای جدید به دنیای قدیم رفتند و برعکس (viverravine) های با منشأ دنیای قدیم به دنیای جدید.
کلیه گوشتخواران امروزی از این شکارچیان درختزی کوچک تکامل یافتند. از (viverravine) گربه های شکارگر (Felidae) کفتارهای فرصت طلب (Hyaenidae). جنتها و سیوتهای زیرک و نامشهود (viverridae) و خدنگهای باریک اندام و گاهی اجتماعی (Herpestidae) به وجود آمدند. انشعاب (vulpavine) (یا سگها) میاسیدها نیز به سگهای تیزرو و قوی (Canidae). راکوذهای همه چیزخوار فرصت طلب (Procyonidac) و راسوها کورگنها، سگهای آبی و ... (Mustelidai) و خرسهای اساساً گیاهخوار (Ursidae) تبدیل شدند.
- اولین خرسها
بخش خرس داستان تکاملی گوشتخواران 34 میلیون سال قبل با یک جانور چابک، شکارچی روی درخت و هم اندازه یک روباه به نام (cephalogale) آغاز شد که در جنگلهای آسیا به شکار میپرداخت. به علت شباهت این جانور به سگ سانان اولیه برای چندین سال از اعضای این خانواده محسوب شده و تنها همین اواخر بود که این حیوان به عنوان یک خرس شناسایی شد (Cephalogale) در میان درختان جنگلهای اولیه آسیا گوشتخواری بود که ردیف کاملی از دندانهای پیش آسیا و از همه مهمتر دندان گوشتخواری را دارا بود. خصوصیات دندانی خرسها بعدها ظاهر شده است. متأسفانه به مدت 15 میلیون سال بعد از ظهور (cephalogale) هیچ ردی از تاریخچه خرسها بدست نیامده است. علت حذف شدگی تکاملی این حیوانات نوع زیستگاههای جنگلی آنها بوده است. سنگواره شدن یک رخداد غیر معمول است که در شرایط خاصی روی میدهد و در جنگل شانل به وقوع پیوستن این پدیده تقریباً غیر ممکن است.
متخصصان دریافتهاند که طی دوره بین 30 تا 27 میلیون سال قبل شیرهای دریایی (Otarridae) و الدوسها (Odobenidae) از خط راهه خرسها تکامل یافتهاند (همچنانکه شباهتهای ریختی دندانی و مولکولی این موضوع را تأیید میکند) تصور تکامل یافتن این حیوانات از یک خرس اولیه که در زیستگاههای ساحلی میزیسته و عمدتاً در آب به شکار میپرداختند دشوار نیست. خرس قطبی کنونی سبک زندگی مشابه آنچه که برای نیای فرضی این و خانوادهی (pinniped) در نظر میگیرند دارد. تقریباً در زمانی مشابه رخدادهای مشابهای به وقوع پیوسته و به ایجاد فکهای حقیقی (Phocidac) از یک نیای موجود در خط راهه (Mustelid) منجر شده است. احتمالاً حیوان بینابینی آن دوره سبک زندگی مشابه سگهای آبی کنونی (Enhydra lutris) داشته است.
در حدود بیست میلیون سال قبل خرسی به اندازه یک سگ تریر به نام (Ursavus elemensis) در رشته داستان خرسها ایجاد گردید. احتمالاً این خرس کوچک جثه بیشتر زمان خود را روی درخت بوده و غذایش را هم با شکار در روی درخت تأمین میکرده است. این خرس یک ردیف کامل از دندانهای پیش آسیا و نیز گوشتخواری داشت. با این همه دندان گوشتخواری این حیوان اندازه کوچکی داشته و دندانهای آسیای عقبی آن سطح جویدنی و آسیایی زیادی داشته است. پس از طی تنها پنج میلیون سال (Ursarus) اکنون به وضوح رژیم غذاییاش که به گیاهخواری و حشرهخواری تغییر یافته بود.
از آنجایی که جنس (Ursavus) نیای همه گونههای زنده خانواده خرسها است از اهمیت بالایی برخوردار است. تاکسونومیستها این جنس را به همراه دو جنس دیگر (Agriothvium و Indarctos) و در زیر خانواده (Agriotheriinae) جای دادهاند. اگرچه همگی اعضای این زیرخانواده در پایان پلیوسن (5/2 میلیون سال قبل) منقرض شدهاند. در واقع چنین تصور میشود که هر سه زیرخانواده کنونی (Ursinae)، (Ailuropodinae) و (Tremarctinae) از اعضای متاخر جنس (ursavus) مشتق شده باشند.
Ursind Bears
در سرتاسر دوره میوسن که به تدریج جثه خرسهای (ursavine) بزرگتر شد و دندانبندی آنها با ظهور ویژگیهایی مثل پهن و صاف شن سطح آسیاها به مرور شبه خرس شد. طی این زمان خرسهای (Ursavine) شاهد تغییرات با مقیاس وسیعی در زیستگاهها و فون جهان بود. در حدود 18 میلیون سال قبل ماستودون آفریقا را ترک کرده و به اورسیا پا گذاشتند و در ضمن با کمک تنگه برینگ به دنیای جدید گام نهادند. سپس در 12 میلیون سال قبل (Hipparion) آخرین بازماندگان اسبهای سه انگشتی در جهت عکس حرکت کرده و آمریکا شمالی را به مقصد آسیا ترک گفتند. آنها در این محل جدید به مدت 10 میلیون سال دوام آورند تا این که اسبهای تک انگشتی جدید در ادامه در خارج از دنیای جدید ظاهر شدند.
فون (Hippavian) اولیه دنیای قدیم در زمانهایی با آخرین خرسهای (Ursavine) همراهی شدهاند. هر چند در همین زمان (ursavus) به نوع پیشرفتهای از خرسها به نام (protursus) گروه ابتدایی دودمان خرسها تبدیل شد.
جنس (protursus) در معدود سنگوارههایی از زمان خود بر جای مانده است. در واقع توصیف اولیه این جنس از روی یک دندان آسیای منفرد در سایتی نزدیکی بارسلونا انجام شده است. با این وجود دیرین شناسان نشان دادهاند که این گونه جدید خرس به اندازه یک گرگ بوده و نسبت به نیاکان و (Ursavine)های هم عصر خود پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشته است.
در حدود 12-10 میلیون سال قبل اقلیم نیمکره شمالی شروع به خشکتر شدن کرد. جنگلهای انبوه تبدیل به زیستگاههای باز و بیابانی شدند که آنتلیوپها آنها را ترجیح میدادند و در این هنگام بود که دورهای دراماتیک از تنوع یابی تکاملی پدیدار شد. خرسها که به طور مشخصی ساکنین جنگل بودند طی این دوره وضعیت وخیمی پیدا کرد. و در نهایت (Ursavus) در 8-7 میلیون سال قبل منقرض شد.
چنین به نظر می رسد که (Protursus) هم خیلی عمر نکرده باشد و تنها پس از مدت زمان تکاملی اندکی بعد (Ursavus) منقرض شده باشد اما پیش از این واقعه میراثی به نام (Ursus minimus) که ابتداییترین خرس حقیقی شناخته شده است به جای گذاشته است. نهشتههای فسیلی 6-5 میلیون سال قبل مربوط به پلیوسن در جنوب فرانسه، مجارستان نشان دادهاند که (U.minimus) ابتداییترین گونه جنس بوده است. این گونه از لحاظ جثه به اندازه خرس خورشیدی بوده و دندانهای آسیایی آن شواهدی از بزرگ شدن را نشان داده وضعیتی، که در بقیه گونههای جنس(Ursus) نیز دنبال شده است. با این وجود دندانهای پیش آسیای کامل و دندان نیش نسبتاً بلند و باریکی را دارا بوده است.
در این زمان یعنی 6-5 میلیون سال قبل اورسیا در لبه عصر یخبندان بوده است. جنگلهای ناحیه مسیری محل زندگی (Ursavine) ها اکنون با زیستگاههای باز جایگزین شده و خرسهای (Ursine) جنگلهای معتدله تازه را اشغال کردند. هم چنانچه عصر یخبندان نزدیک میشد تغییرات فون و فلوری با سرعتی و فزاینده در حال رخ دادن بود. فیلها به دنبال ماستودونهای اولیه آفریقا را به مقصد اورسیا که قبلاً آنتیلوپهای چرنده در آن حضور داشتند ترک کردند. در حدود 4 میلیون سال قبل (Uminimus) اگرچه با فرمی متفاوت هنوز در اوراسیا وجود داشته و در همین زمان این گونه و یا گونههای بسیار مشابه آن در آمریکای شمالی مشاهده شده است.
برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که (uminimus) نیای هر دری خرس سیا آمریکایی و آسیایی بوده است اما گروهی دیگر از پژوهشگران بر این باورند که (uetruscus) خلف مستقیم (uminimums) نیای اس در خرس کنونی است. حضور زود هنگام گونه کوچکتر خرس سیاه در آمریکا به نام (uabstrusus) حاکی از آنست که نظر گرز اول دست تر مینماید. این گونه که تحت عنوان «خرس سیاه اولیه» معرفی شده، کمتر شناخته شده و در نهشتههای مربوط به دو میلیون سال قبل در منطقه بلانکان (Blancan) یافته شده است.
اما در اوراسیا گونه (umediterranus) که در غارهای پلیستوسن میانه در فلسطین یافته شده احتمالاً فرم اولیه (u.thiberanus) (خرس سیاه آسیایی) بوژ، حتی عدهای معتقدند که این تاکسون یک زیر گونه یا حتی نزدیکتر به خرس سیاه آسیایی بوده است.
(u.etruscus) نمونة تیپیک خرسهای این دورة اقلیمهای یخبندان سرد و گرمتر اروپا و آسیا است. با بزرگتر شدن جثه، در 5/1 میلیون سال قبل و هنگام ناپدید شدن آن این گونه جثهای به اندازه یک خرس قهوهای اروپایی داشته است.
کاملاً مشخص است که در حدود نیم میلیون سال قبل خرس اتروسکانی (u.etruscus) به خرس قهوهای (u.arctos) تبدیل شده است. اولین سنگوارههای خرس قهوهای در چین پیدا شه است چنین به نظر میرسد که جمعیتهای غربی (u.etruscus) به خرسهای غارزی بدل شده در حالی که جمعیتهای شرقی آن به خرس قهوهای تبدیل شده است. بودن در شرق نیمکره شمالی این امکان را فراهم کرده بود تا آنها به آمریکای شمالی و نیز اروپا مهاجرت کنند و این باعث شد تا امروزه خرس قهوهای یکی از گستردهترین پراکندگیها را در میان پستانداران پیدا کند. اولین بقایای حضور خرس قهوهای در آمریکا در سنگوارههای ناحیه ویسکانسین (2% میلیون سال قبل) و آلاسکا پیدا شده است.
متاخرترین خرسها تکامل یافته، خرس قطبی (u.maritimus) است که از یک جمعیت خرس قهوهای اشتقاق یافته است. منشاء خرس خورشیدی مالایایی (u.malayanus) و خرس تنبل (u.ursinus) نا معلوم است. سنگوارههای این دو گونه بسیار کمیاب و مطالعات روی خود این گونهها نیز بسیار کم انجام شده است.
بیولوژی و سیستماتیک خرس سیاه
موقعیت سیستماتیک
راسته: گوشتخواران Carnivora
خانواده: خرسها Ursidae
جنس: Ursus
گونه: Ursus thibetenus
زیرگونه: U.Hibetonus gedrosianus
خرس سیاه آسیایی نخستین بار در سال 1823 توسط (G.Cuvier) تحت نام (Ursus thibetanus) نامگذاری شد سپس در سال 1932 (Pocock) آنرا به جنس (Selenarctos) انتقال داد.
Baranova، Gromov در سال 1981 مجدداً آنرا به جنس (Ursus) انتقال داده و در زیر جنس (Selenarctos) قرار دارند.
بسیاری از منابع تاکسونومیک جدید از جمله R.M.NOWAK در کتاب معتبر Walkers (Mammals of the world) ویرایش ششم سال 1999 میلادی آنرا جزو جنس (Ursus) محسوب میدارد.
زیرگونه (gedrosianus) در سال 1887 توسط Blanford از 70 مایلی شمال گواتر در بلوچستان توصیف شد.
موقعیت گونه
گونه خرس سیاه آسیایی (Ursus thibetanus)
اولین بار از هندوستان، آسام و سیل هت معرفی شده است. پراکندگی آن از جنوب شرق و شرق آسیا تا ایران است. منطقه پراکنش گونه عبارت است از: مناطق جنگلی چین تا کامبوج و تایلند و از طرف شرق از طریق کوهپایههای هیمالیا تا کشمیر، شرق افغانستان، بلوچستان و جنوب شرق ایران میرسد. جزایر هونشو، شیکوکو و کیوشو در ژاپن و تایوان دارای اینگونه هستند. زیر گونههای (Clarki) و (formusanus) (از تایوان)، (gedrasianus) (از بلوجستان و ایران)، (Japonicus) (از ژاپن)، (laniger) (از کشمیر)، (ussuricus) (از شرق سیبری) و چندین زیر گونه دیگر توصیف شدهاند.
تصویف زیرگونهها چندان روشن و قابل تمیز از یکدیگر نیستند به همین دلیل بسیاری از متخصصان آنها را در یک گونه یا فقط چند زیر گونه قرار میدهند.
تغییر و تبدیل زیستگاه در بسیاری از نقاط، پراکنش اینگونه را محدود ساخته و باعث از بین رفتن آن شده است. (نقشه انتشار جهانی)
ضمیمه 1 لیست Cites(1979) خرس سیاه آسیایی را تحت نام (Selenarctos thibetanus) تحت حفظت و حمایت قرار داده است.