روش پژوهش:
با توجه به اینکه پژوهش حاضر، پژوهشی تاریخی اسنادی است، روش کلی مورد استفاده ،تحلیل اسنادی خواهد بود . در عین حال روش مورداستفاده در دو بخش فلسفه اجتماعی –سیاسی و تغییرات ساختاری- علمی به شرح زیر بیان می شود :
1-در بخش برسی و تحلیل فلسفه اجتماعی ،سیاسی«جامعه شناسی نفاق» از روش تحلیل کیفی متن استفاده شده است . به این ترتیب که سؤالات تحقیق مطرح و پاسخ آنها با مطالعه تفهیمی متن استخراج می شود . این روش است که در مطالعه عادی متون نیز به کار گرفته می شود . در عین حال در پژوهش علمی ، مطالعه متن بر محور سؤالات اصلی تحقیق متمرکز می شود .
2-در بخش ساختاری و علمی از شیوه کلاسیک تحلیل مدرکها استفاده خواهد شد که تحلیل بیرونی و درونی سند دو قسمت متمایز این روش می باشد .
توضیح اینکه در تحلیل درونی ،محتوای یک سند شناخته می شود ولی تحلیل بیرونی را باید حاصل کرد ، چون کمک می کند که برد هر سند اندازه گیری شود .
1-2-تحلیل درونی :
تحلیل درونی تحلیلی است که بر پایه عقلانی استوار است و تحلیلی ذهنی است ، بنابراین دارای دو خصیصه عقلانی و ذهنی می باشد .
1-1-2-خصیصه عقلانی: تحلیل با روشهای کلاسیک عملی فکری است . این روش در جست وجوی آن است که خطهای اساسی سند را از هم مشخص سازد ، جنبه های فرعی را به این خطها بپیوندد و ارتباط فکری آن را بیابد به این خصیصه عقلانی باید این را هم افزود که هرگاه در ازای سند ایجاب کند که کار تحلیل را تقسیم کنند ، این تقسیم بندی باید تا آنجا که ممکن است مطابق با بخشهای طبیعی خود سند انجام شود .به این معنی می توان گفت که تحلیل کلاسیک، تحلیلی ارگانی است و به عنوان مثال به جدا کردن هریک از اعضائ اندام یک موجود زنده شباهت دارد .
2-1-2:خصیصه ذهنی:
تحلیل سندها به شیوه کلاسیک اساساً ذهنی است ، محتوی متن، توسط کسی که آن را مطالعه می کند ، تفسیر میگردد . این کار را باید با حد اکثر بیطرفی و خودداری از تحریف واقعیت بر اثر سلیقه شخصی انجام داد .
در همه زمینه هایی که سخن تنها برسر گردآوری اطلاعات در باره واقعیتهای مادی است (تاریخ ها، آمارهاو … )تحلیل بازهم به معنای علمی اصطلاحی عینی است ، یعنی نتیجه های آنها –هر کس هم که انجام دهنده آن باشد- تغییر ناپذیر است . ولی همین که تغییر لازم می شود -و در 90 درصد موردها تغییر لازم می شود –ذهنی بودن آن ظاهر می گردد و بدیهی است که در این رابطه، فریب شخص مشاهده کننده ، نقش بسیار مهمی بازی می کند .
2-2:تحلیل بیرونی:
در روشهای کلاسیک به جا دادن سند مورد مطالعه در متنی که سند از آن استخراج می شده است اهمیت زیادی داده می شود تا انکه درجه راستی و درستی را با دقت نشان دهند . این روشها می کوشند که انعکاسها و طنین ها را هم مشخص سازند
لازم به ذکر است که این روش اسنادی در یک چارچوب نظری قرار گرفت و برای دسته بندی کنشها و تعاملات منافقین ،از نظریه زیمل در رابطه با سنخهای اجتماعی استفاده شده است . توضیح اینکه:
«زیل هر سنخ اجتماعیویپه ای را محصول واکنشها و توقعات دیگران می داند،هر سنخی از رهگذر رابطه با کسان دیگری پدید می آید که پایگاه ویژه ای به او می دهند و از او انتظار دارند که به شیوه خاصی رفتار کند . ویژگیهای هر سنخی به سان صفات ساختار اجتماعی نگریسته می شود »
نتیجه:
در این پژوهش سند مورد برسی قرآن است که به ترجمه و تفاسیر مختلفی چون المیزان ، تبیان،نمونه و راهنما مراجعه شده است و تفسیر محوری در این پژوهش ، تفسیر راهنما است . از طرفی منافقان یک سنخ اجتماعی هستند
1-برگرفته از :موریس دو ورژه ،روشهای تحقیق در علوم اجتماعی ، ترجمه خسرو اسدی ،امیر کبیر 1375ص 108 تا 104
2-کوزر،لوئیس ،زندگی و اندیشه بزرگان جامعه شناسی ،محسن ثلاثی ،چاپ دوم ، انتشارات علمی 1369ص 254
در برابر سنخ هایی چون مؤمنان و کافران ،لذا با توجه به این سه سنخ متن را مورد تحلیل درونی و بیرونی قرار دادیم .
فصل چهارم: یافته های پژوهش
مقدمه :
این فصل به یافته های پژوهشی اختصاص دارد ، لذا یا روشی که در فصل قبل ذکر آن گذشت به تجزیه و دسته بندی مفاهیم قرآنی پرداختیم . قبل از بررسی متون لازم بود مشخص شود ، که در چه سوره ها و چه آیه هایی از آن سوره ها پیرامون موضوع نفاق بحث شده است ، لذا اول جدولی تهیه شد که در آن شماره سوره ، نام سوره و تعداد آیاتی که موضوع بحث را در خود جای می دهد مشخص شده است . پس از آن ما به تجزیه و تفکیک متون و تفاسیر مختلف از یک آیه پرداختیم . در آغاز ما نگرش مجرمانه ای به نفاق داشتیم و نفاق را یک کجروی و انحراف اجتماعی تصور کردیم ، بنابراین جدولی تهیه شد که موارد مختلف آن : سوره ، آیه ، ترجمه ، ویژگیهای نفاق ، منشا نفاق ، آثار نفاق ، راه مقابله ، نحوه انحرافات ، نوع تاثیر را در برمی گیرد . پس از ارائه این جدول به ناظر محترم ، ایشان دیدگاه جدیدی را در مقابل ما گذاشتند و آن استفاده از نظر ذیل مبتنی بر سنخهای اجتماعی می باشد . لذا ما سه سنخ مومن ، کافر و منافق را در نظر گرفته و به بررسی تعاملات این سنخها پرداختیم که جدول 3و 4 به این مسئله اشاره دارد .
بخش اول :
همانگونه که در مقدمه ذکر شد ، در این بخش ابتدا فهرستی اجمالی از سوره ها و آیه هایی که به موضوع نفاق به تصریح یا کنایه اشاره داشته تقدیم می شود . این جدول ، با استفاده از پیشینه پژوهش و کتاب الجامع لا بی البرکات و مفتاح المیزان – کلید تفسیر المیزان – تهیه شده است . لازم به ذکر است که هر استقرایی ممکن است ناقص بوده ویا مفهوم و مصداق اشتباهی انطباق یافته باشد ، بنابراین ، این فهرست ممکن است در نزد دیگر اندیشمندان و پژوهشگران محترم قابل نقد باشد که پذیرا هستیم .
شماره آیات
نام سوره
شماره سوره
8تا 20 ، 75 تا 77 ، 204 تا 206
بقره
2
71 ، 72 ، 118تا 120 ،162،163، 166تا168
آل عمران
3
49،60 تا 66، 72 ،73 ، 81تا 83 ، 88 تا 91 ، 136 تا 147
نساء
4
41 تا 44 ، 49 ، 50 ، 52 ، 54 ، 90 ،91
مائده
5
49
انفال
8
38 تا 70 ، 73 تا 88 ، 95 تا 98 ، 101، 107 تا 110 ، 124 تا 126 ، 128
توبه
9
11 تا 13
حج
22
47تا 50 ، 53 ، 63
نور
24
221 تا 226
شعرا
26
10،11
عنکبوت
29
10 10 تا 20 ، 24 ، 60 تا 62 ، 73
احزاب
33
6، 11 ، 12 ، 15 ، 16
فتح
48
14
حجرات
49
13 تا 15
حدید
57
14 تا 19
مجادله
58
11 تا 17
حشر
59
1تا 9
منافقون
63
9
تحریم
66
9تا 12
قلم
68