یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

دانلود مقاله هزارة آتی از آن کیست؟ دانشگاه، واسط جامعه و فرهنگ

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله هزارة آتی از آن کیست؟ دانشگاه، واسط جامعه و فرهنگ دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله هزارة آتی از آن کیست؟ دانشگاه، واسط جامعه و فرهنگ


دانلود مقاله هزارة آتی از آن کیست؟ دانشگاه، واسط جامعه و فرهنگ

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:30

چکیده:

اسماعیل یزدان‌پور
از زمان تأسیس دانشگاه‌های قرون وسطایی در شهرهای بولونیا و پادوا تا ایجاد دانشگاه‌های تحقیقاتی امریکا، نهادهای آموزش عالی تصویر زنده‌ای از فرهنگ را ارائه داده است و مهمتر از این، ابزار خوبی در شکل دهی به جامعه و فرهنگ بوده است. اما در سال‌های اخیر گروه‌هایی  با دلایل مختلفی، ازجمله افزایش شهریه، زوال ضوابط معیار، پرداختن به تحقیقات غیر ضروری و ریختن علم به پای صاحبان قدرت و سرمایه، دانشگاه را نقد کرده‌اند.
با این وجود دانشگاه هنوز«خرابه» نشده است و نگاه جامعه برای یافتن پاسخ برای مسائل خود همچنان به دانشگاه است. با نزدیک شدن هزاره‌ای نو، دانشگاه باید راه پاسخگویی به این چالش‌ها را بیابد، چالش‌هایی  که در همان محیطی به‌وجود آمده است که دانشگاه در آن به تکاپو و تعالی مشغول است. هر گونه توجهی به تصویر و صورت عمومی فرهنگ و تاریخ بدون بررسی نقش‌ها و تأثیرات دانشگاه ناقص خواهد بود. دانشگاه رابطة خاصی با جامعه دارد و نقش حساسی در بازنمایی و شکل‌دهی به فرهنگ و اثرگذاری بر جامعه ایفا می‌کند. در واقع دانشگاه رسالت چند جانبة مطالعة جامعه، به چالش کشیدن عقاید مرسوم، تولید اندیشه‌های نو، و تکثیر اندیشه‌ها و ارزش‌های اجتماعی در بین دانشجویان و بطور کلی جامعه دارد.
 
هنگامة تحلیل و نقد بنیادین
نزدیک شدن هزاره‌ای نو، مثل همه انتقال‌های بزرگ دیگر، ما را به عنوان یک ملت و به عنوان یک جامعه جهانی به تفکر درونی واداشته است. علاقه به تحلیل سیاست‌ها و کنش‌های جامعه افزایش یافته است، و تأملات زیادی درباره چالش‌هایی  که نسل آینده پیش خواهند کشید انجام شده است. شکل فعلی حکومت، تأثیر سیاست‌ها و کنش‌های ما بر برخی امور داخلی از جمله فقر، خشونت، اشتغال، نقاط ضعف و قوت نظام آموزش ما، تأثیر چند فرهنگ‌گرایی و جهانی‌شدن، عواملی که می‌توانند رقابت‌های اقتصادی را بارور سازند یا آنها را از بین ببرند، و اهمیت علم و فناوری برای آینده، از جمله موضوعات مورد نقد و تحلیل بوده است.
در حال حاضر شوق و اشتیاق جدیدی برای به نقد کشیدن دانشگاه به وجود آمده است. رهبران افکار، ویژگی‌ها و ناکارآیی‌های دانشگاه را برشمرده‌اند که اغلب آنها را می‌توان در زمره چالش‌های آینده به حساب آورد. جدا از مسائل اجتماعی مورد بررسی، این عقیده یا تصویر نمادین وجود دارد که دانشگاه می‌باید به نمایندگی از جامعه به حل مسائل بپردازد. برخی از نویسندگان با جمع‌آوری بررسی‌ها، کلیات و جزئیات انتظارات از دانشگاه را مشخص کرده‌اند.[2] برخی دیگر از دانشگاهیان خواسته‌اند که در آزادی و استقلال علمی خود، مسئولیت و وظیفه سنگین خویش را بپذیرند.[3]
دیگر منتقدان اظهار می‌کنند که دانشگاه تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار گرفته و «خرابه» شده است.[4] گرچه نمی‌پذیریم که دانشگاه خرابه شده است، اما قبول داریم که هم در درون و هم در رابطه با بیرون با عوامل ناخوش‌آیندی مواجه شده است. اخیراً برای بسیاری چنین نمودار شده است که دانشگاه از زوایای متعددی مورد حمله قرار گرفته است. برخی دانشگاه را به علت «خودفروشی» به پیشنهادات اقتصادی بخش صنعت و بازار به باد انتقاد گرفته‌اند، برخی آن را مطیع اوامر حکام در رأس قدرت دانسته‌اند. از جهتی دیگر، دانشگاه به منزلة برج عاجی، جایگاه پرداختن به امور غیر عملی، باطنی و اثیری خوانده شده است. راست‌های سیاسی به دانشگاه می‌تازند چرا که آنجا مرکز بدعت است، و چپ‌ها اکراه دانشگاه را در بررسی مسائل اساسی، محافظه کارانه می‌خوانند. در کنار اینها دانشگاه متهم به افزایش شهریه، پایین آوردن سطح معیارهای علمی و ارائه رشته‌ها و درس‌هایی -مخصوصاً در سطح دکتری- شده است که بازار به آنها نیازی ندارد. مردم به آینده می‌اندیشند و دراز مدت بودن تأثیرات و علائق دانشگاه توجه منتقدان بسیاری را به خود جلب کرده است. پس دانشگاه به عنوان واسط فرهنگ برای مردم چشم به راه هزاره‌ای نو، کانون خوبی برای به تأمل و تفکر نشستن در اوضاع خویشتن است.
 
دانشگاه، چشمة دانایی و توانایی
به‌رغم نقدهای تند، دانشگاه همیشه نهادی بوده است و خواهد بود که جامعه برای تحلیل و یافتن پاسخ مسائل مهم روز به آن مراجعه می‌کند. در قرون وسطا و در پاسخ به نیاز به آموزش کادری مجرب جهت خدمت در کلیسا، دانشگاه ایجاد شد. کلیسا در آن زمان بیش از هر نهاد دیگری منبع دانش، اخلاق و حکمت بود. فضای فرهنگی آن زمان به گونه‌ای بود که مردم سئوالات و مسائل خود را با روحانیون مطرح می‌کردند. با افزایش نفوذ کلیسا، روحانیون و دانشگاه قدرت ترغیب و نفوذ اجتماعی یافتند. اعتماد شهروندان به روحانیون و به دانشگاه در اوضاع نابسامانی و نارضایتی اجتماعی بیشتر شد و در این میان دانشگاه به گسترش و تثبیت وجهة علمی و فکری خود پرداخت. گرچه وابستگی مذهبی دانشگاه تقلیل یافته است، اما این نهاد همچنان منبع دانش، تحقیق، و تأثیر باقی مانده است، و برای حفظ تصویر استقلال خود تلاش می‌کند.
در واقع، نقش برجستة دانشگاه در فرهنگ، تاریخ در اثر جایگاه امنی است که دانشگاه برای بررسی جامعه و هدایت کنش‌های اجتماعی دارد. درک بوک رئیس سابق دانشگاه هاروارد در اثر خویش هزینه قریحه[5]  شرح می‌دهد که دانشگاه‌ها، استادان و محققان آن در آینده امریکا و هر ملت دیگری نقش حساسی دارند، چرا که دانشگاه منبع اصلی سه جزء اساسی پیشرفت و بالندگی ملت‌ها می باشد: کشف‌های نو، دانش تخصصی، و مردمی فرهیخته (ص 158). بوک همچنین اذعان می‌دارد که دانشگاه‌ها و دانشگاهیان کارکردهای پویای دیگری هم دارند: آنها سنت و فرهنگ ما را تفسیر می‌کنند، انتقال می‌دهند و در راه شناخت جهان و جایگاه ما در آن کمکمان می‌کنند و نقش مهمی هم در ارزیابی و نقد حکومت‌ها، نهاد‌ها، و سیاست‌های عمومی دارند (ص 158). می‌توانیم به فهرست آقای بوک بیافزاییم و بگوییم دانشگاه‌ها از طریق دسترسی یافتن به جامعه و ارائه مستقیم مجموعه‌ای از خدمات، تأثیراتی غیرقابل انکاری بر جامعه دارند،  نقشی که در دوران معاصر توسط دیگر نهادهای اجتماعی همچون رسانه‌ها و بازار ایفا می‌شود.
دانشگاه در فرهنگ همه جوامع موفق سرتاسر تاریخ نقشی ویژه و حتی مقدسی داشته است. .برای پاسخ به سئوالاتی که در برابر ملت قرار می‌گیرد به دانشگاهیان روی می‌آوریم. دانشگاه فرزندان ما را آموزش می‌دهد، در دوره گذر از نوجوانی تا بزرگسالی، و تا استقلال علمی در دوره‌های پیشرفته به آنها کمک می‌کند و در همة این امور به دانشگاه اعتماد داریم. به عنوان ناظر بر جامعه قبولش داریم و حتی امتیاز آزادی آکادمیک هم به آن داده‌ایم چرا که معتقدیم که «عقاید دیگراندیشان و رفتارهای غیرمتعارف علمی، در دانشگاه بیش از هر حوزه زندگی نیاز به حمایت ویژه دارد». این نهاد، با آنکه از پشتیبانی اعتماد ما برخوردار است، در صورتی که در پاسخگویی به نیازهای ما یا برآورده ساختن انتظارات ما به نوعی کوتاهی کند مورد انتقاد بنیادین و شدید قرار می‌گیرد.
 
تأثیر تاریخی دانشگاه بر فرهنگ ملی
از همان آغاز، دانشگاه به عنوان مرکز اصلی تأثیر بر عینیت‌دهی، استقرار و توزیع فرهنگ بوده است. همانگونه که قبلا اشاره شد، اولین دانشگاه‌ها در اروپا، که در قالب دانشگاه‌های پادوا و بولونیا بودند، برای پرورش روحانیون استقرار یافتند. کلیسا روحانیون را برای فراگیری اصول اعتقادی دین، نقش خوددر کلیسا و ضوابط معیار لازم برای عمل به دانشگاه می‌فرستاد. این باور وجود داشت که اگر به روحانیون به صورت دسته جمعی تصویری واحد از نظریات و عمل مذهبی آموزش داده شود، کلیسا و تعلیماتش از عقاید و سنت اولیه جدا نخواهد شد. با رواج این عقیده که آموزش مشترک عامل مهمی در تقویت بنیة کلیسا است، روحانیت و به دنبال آن دانشگاه به این پیامد منطقی رسیدند که باید به دیگر ارکان واعضای جامعه توجه کنند. پادوا روحانی می‌ساخت و روحانیون از طریق آموزش مبانی و تعلیمات دینی یکسان به نظام گستردة شهروندان، جامعه‌ای یکدست می‌ساختند و این فرایند حتی در دوران نارضایتی‌های حاصل از جنگ‌های صلیبی هم ادامه داشت .
با چرخش توجه دانشگاه از دین به مخاطبان و امور پیرامونی دین، توجهی به ایجاد مقرراتی برای روابط متقابل اجتماعی و شهروندی به‌وجود آمد. بدین معنا که دانشگاه در بررسی اعمال و آداب جامعه، ایجاد فهمی مشترک و استقرار مجموعه قواعد معیار برای آینده نقشی هدایتگر اتخاذ کرد. این موضوع چندین بار در نسل‌های بعدی تکرار شد. یعنی دانشگاه بر این مبنا که آموزش مشترک، هماهنگی جامعه را تقویت می‌کند تلاش می‌نماید تا به قاطبة شهروندان دسترسی پیدا کند.


دانلود با لینک مستقیم