نظام آموزشی ایران رویکردی جدی به نخبهپروری دارد.نظامهای آموزشی نخبهپرور با شناسایی دانشآموزان بالقوه باهوش، بااستعداد و توانمند، و فراهم کردن امکانات مناسب، سعی دارند تواناییها و استعدادهای بالقوه آنها را شکوفا کنند. در این میان، برنامه درسی از ابزار و ارکان اصلی و زمینهساز برای تحقق رویکرد نخبهپروری در نظامهای آموزشی نخبهپرور است.از طرفی نخبگان را می توان در دو طیف تجزیهگرا و ترکیبگرا دستهبندی نمود. نخبگان تجزیهگرا توان و استعدادشان در یک زمینه مشخص علمی و نظری، به صورت محض متمرکز شده و نخبگان ترکیبگرا توانائی بروز عملیاتی نخبگی خود را در شرایط بیثبات، متغیّر، و دشوار، در حوزههای چندزمینهای و بین رشتهای، دارند. در مقاله حاضر، زمینههای مناسب برای فعالیت نخبگان تجزیهگرا و ترکیبگرا با تأکید بر نیاز کشور مورد بررسی قرار میگیرد. سپس مشخصهها و نیازمندیهای برنامه درسی مناسب برای پرورش نخبگان تجزیهگرا و ترکیبگرا در دو طیف برنامه درسی تجزیهگرا و برنامه درسی ترکیبگرا مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
کلمات کلیدی : نخبگان تجزیه گرا، نخبگان ترکیب گرا، برنامه درسی نخبه پرور، برنامه درسی تجزیه گرا، برنامه درسی ترکیب گرا، نخبگان ایران، تیزهوشان ایران، نخبه کیست، نخبه و نخبه پروری، نظام آموزشی ایران، کشورهای توسعه یافته، کشورهای در حال توسعه، مشکلات نظام آموزشی، مهارت و دانش نخبگان،
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:92
فهرست مطالب:
معرفی و مسائل برنامهریزی آموزشی و درسی 1
برنامه درسی به عنوان یک مساله 2
برنامه درسی و ارزشها 4
مسائل اساسی برنامه ریزی درسی 6
فصل اول :برنامهریزی آموزشی و درس 11
مفهوم برنامهریزی 11
برنامه 13
برنامهریزی به عنوان یک نظام (سیستم) 14
نظامهای عقلانی 14
فنون برنامهریزی آموزش و پرورش با نگرش سیستمی 17
فرایند برنامهریزی آموزشی با نگرش سیستمی 22
برنامهریزی درسی (تحصیلی) 25
نظریههای مربوط به برنامهریزی درسی 26
نظریهای که بر مواد و موضوع درسی، که باید تدریس 26
نظریهای که بر برنامههای درسی تابعی تاکید میکند. 27
3- نظریهای که برنامهریزی درسی را به صورت یک نظام در نظر میگیرد. 27
مراحل برنامهریزی 30
انواع برنامهریزی (از نظر دامنه عمل) 32
تصمیمگیری در برنامهریزی 34
فصل دوم :منابع اطلاعات برای برنامهریزی درسی 35
مبانی برنامهریزی درسی 35
طرح ریزی برنامههای درسی 36
برنامهریزی آموزش و پروش چیست و مراحل آن کدام است؟ 36
فرآیند برنامهریز درسی 39
طرحریزی حیطههای برنامه درسی 40
حیطه برنامه درسی 40
فرآیند طرح ریزی حیطههای برنامه درسی 41
1- در نظر گرفتن عوامل اساسی مربوط به حیطه معین 41
2- مشخص کردن خرده هدفهای یک حیطه 42
3- مشخص کردن انواع فرصتهای یادگیری ممکن 45
اصول کلی انتخاب فرصتها و فعالیتهای یادگیری 48
4- تعیین طرحهای درسی مناسب 50
5- تهیه و تصریح اجزاء مقدماتی طرح 53
6- پیش بینی شرایط و وسایل لازم برای پیاده کردن طرح 54
فصل سوم:انواع طرحهای برنامه درسی 55
1- طرحهایی که بر شایستگیهای ویژه تاکید میکنند. 56
2- طرحهایی که بر فعالیتها و مسائل اجتماعی تاکید میکنند 57
3- طرحهایی که بر نیازها و علاقههای فردی تاکید میکنند. 58
4- طرحهای که بر موضوعهای درسی تاکید میکنند. 60
ویژگیهای طرحهایی که بر موضوعهای درسی تاکید میکنند 61
معنا و مفهوم دیسیپلین (معرفت سازمان یافته) 62
ساده سازی تحلیلی 63
هماهنگی ترکیبی 66
پویایی 67
معرفت سازمان یافته و سازمان نیافته 68
سازمان دادن محتوای برنامه درسی و یادگیری 72
مسائل مربوط به سازمان دادن محتوای برنامه درسی 73
چگونگی سازمان دادن محتوای برنامه درسی 76
برقرار کردن توالی 76
سازمان دادن محتوا برای یادگیری تراکمی یا مداومت 79
کاربرد و محدودیت طرحهایی که بر موضوع درسی تاکید میکنند 85
به مورد اجرا گذاشتن برنامههای درسی 87
ماهیت برنامهریزی آموزش و تدریس 88
چه کسانی باید در برنامهریزی برای آموزش شرکت کنند؟ 88
ویژگیهای یک طرح آموزشی 92
مقدمه
معرفی و مسائل برنامهریزی آموزشی و درسی
الگوی سازمان یافته طرحهای آموزشی و پرورشی مدارس اصطلاحاً برنامه درسی نامیده میشود. توصیف کامل برنامه درسی، حداقل شامل سه جزء است (1) موضوع آموزشی یا محتوا- یعنی، آنچه آموخته میشود. (2) روش آموزش- چگونگی تدریس و یادگیری، (3) ترتیب زمانی آموزش موضوع یا محتوا.
اولین جزء- یعنی موضوع آموزشی یا محتوا، شامل کلیه مواد درسی میشود که کسب شایستگی نسبی درباره آنها از طرف یادگیرنده مورد نظر است. این آموختنیها، موضوعهای علمی مشخصی هستند که به طور معمول «برنامه درسی» نامیده میشوند. مانند زبان و ادبیات، ریاضیات، علوم طبیعی، تاریخ و علوم اجتماعی، و هنرهای زیبا. همه این دروس از نظر ماهیت، عقلانی و نظری هستند. همچنین، برنامه درسی ممکن است شامل دروس عملی مربوط به حرفه و فن باشد که یا به خاطر علاقه یادگیرنده و یا بیشتر به خاطر کسب حرفه و شغل در برنامه منظور میشوند. سایر دروس ترکیبی از این دو گروه- دروی عقلانی و عملی- است که برای آماده کردن افراد به مشاغل خدماتی، که مستلزم آموزش است، در نظر گرفته میشوند مانند حقوق، طب و الهیات. هنوز دروس دیگری وجود دارند که اصلا نه عقلانی و نظری، و نه عملی هستند، بلکه آنها را باید به عنوان دروسی برای رشد و جهت گیری شخصی توصیف کرد. در این گروه دروسی مانند تربیت بدنی، بهداشت روانی و ایمنی قرار میگیرند که برای توسعه روابط انسانی و رشد شیوه نگرشها و ارزشهای مطلوب در نظر گرفته میشوند.
برنامه درسی به عنوان یک مساله
بدیهی است که مداری باید دارای برنامه درسی باشند، زیرا بدون دروس آموزشی موسسه تربیتی معنا و مفهومی نخواهد داشت. در اینجا این سوال مطرح میشود که برنامه درسی چه باید باشد؟ آیا برنامه درسی واقعا مساله است؟ پاسخ سوال این است ک تحت شرایط اجتماعی و فرهنگی خاصی تصمیمگیری درباره آموختنیها آسان است. و برنامه درسی مسالهای نیست. به این صورت که اگر هیئتی از معرفت محدود با مجموعهای از مهارتهای معین، سرمایه اصلی فرهنگی جامعهای را تشکیل دهند، همانها موضوعهای ضروری و مناسب برای یادگیری در نظر گرفته میشوند. آنگاه که یادگیرنده در آنها تسلط پیدا کرد، فرد «فرهیختهای» شناخته میشود که تحصیلات خود را به اتمام رسانده است. به همین ترتیب، زمانی که در جامعهای برای هر فرد نقش یا نقشهای ثابت و محدودی تعیین شود، دروس مورد یادگیری مربوط به آنها نیز به آسانی تعیین و تجویز میشوند. در آنجا هم هیچ مساله قابل توجهی برای تصمیمگیری این که چه چیزهایی، با چه محتوای، و در چه زمانی باید تدریس شوند، وجود ندارد. در چنین جامعهای منابع برای تحصیل آموزشگاهی بیاندازه کم است. اما، آموزش و پرورش مدرسهای باید به طور روشن روی ایجاد صلاحیتهای مقدماتی لازم برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و تامین زندگی متمرکز گردد.
برنامه درسی تنها در جوامع پیشرفته و نسبتاً آزاد، در جوامعی که فرصتهای قابل ملاحظهای برای تحصیل وجود دارد، مساله است. زیرا انتخاب باید از میان امکانات متعدد متفاوت صورت گیرد. در تمدن جدید، میراث فرهنگی معیار محدود ندارد؛ در نتیجه موضوع و محتوا نیز به طور نسبی ثابت نیستند. بلکه از نظر تعداد زیاد و از نظر محتوا بسیار وسیع و پیچیده هستند. بعلاوه، موضوع و محتوای برنامههای درسی به طور دائم مورد تجدید نظر قرار میگیرند و با نرخ فزایندهای در دسترس گذاشته میشوند. بر خلاف گذشته، اکنون دیگر امکان ندارد که شخصی با تواناییهای استثنایی بتواند تسلط قابل قبولی را درباره همه رشتههای یادگیری به دست آورد، ناگزیر برای وی نیز باید از میان مواد آموختنی بسیار و نامحدود، انتخاب صورت گیرد. با فرض اینکه جامعهای چنان سازمان یافته باشد که انتخابی را میسر سازد. و با فرض این که تحصیل آموزشگاهی برای افراد هم فراهم شده باشد. برنامه درسی با مساله اتخاذ عاقلانهترین تصمیم درباره انتخاب چند چیز معدود از میان موضوعهای با ارزش متعدد برای آموختن مواجه میشود.
برنامه درسی، به طور ضروری، یک مساله اقتصادی هم است. متاسفانه ظرفیت موجود انسانی برای یادگیری محدود است. هیچ کس نمیتواند همه مهارتها و معرفت و دانش موجود را یاد بگیرد. حتی اگر شخص تمام اوقات زندگی خود را صرف یادگیری (تحصیل) کند باز هم نمیتواند شایستگی لازم را در همه آنها کسب کند. زندگی خیلی کوتاه است و فراموشی هم آن را کوتاهتر میکند. به بیشتر مردم هم موهبت بیشترین ظرفیت یادگیری اعطاء نشده است. به علاوه، در زندگی کارهای زیادی وجود دارند که باید در جنب کسب علم و معرفت جدید انجام گیرند. از طرفی، بیشتر مردم بیشتر وقت خود را به امور غیر از کسب معرفت صرف میکنند. همه این عوامل محدود کننده، شکاف و عدم تناسب میان سرمایه فرهنگی غنی موجود و ظرفیت محدود یادگیری فرد را بیشتر میکنند؛ بنابراین مساله برنامه درسی اقتصادی کردن توانایی محدود یادگیری است که باید از طریق انتخاب عاقلانه و مناسب موضوع و محتوای درسی صورت گیرد. هوش انسان گرانبهاترین از آن است که صرف یادگیری طرح آموزشی اتفاقی و خلق الساعه شود.
برنامه درسی و ارزشها
انتخاب یاد گرفتنیها مستلزم اصل یا اصولی است، به صور مسلم باید ملاک و معیاری باشد تا بتوان بر اساس آن داروی کرد که کدام موضوع با اهمیتتر از دیگری است و کدام یکی باید نادیده گرفته شود. از آنجایی که نمیتوان درباره همه چیز تسلط کامل پیدا کرد باید مشخص شود کدام یا گرفتنیها به طور حتم ضروری هستند.
همچنین برای تصمیمگیری درباره تقسیم بهینه مدت تحصیل آموزشگاهی برای تخصیص دروس متعدد انتخاب شده، به ملاک و معیاری نیاز است. این معیارها ریشه در ارزشها دارند و مساله اصلی در همه انواع آموزش و پرورش نیز همان مساله ارزشهاست. مربی باید جهتی را انتخاب کند که اعتقاد دارد در آن جهت رشد یادگیرنده به بهترین وجهی صورت میگیرد بدون داشتن اعتقاد بر این که کدام راه یا روش مرجع بر روشهای دیگر است نمیتوان تصمیم گرفت. داشتن اعتقاد به این که چه چیزی بهترین یا مرجع است متضمن میزانی از ارزشهاست. بنابراین، همه فعالیتهای تربیتی با ارزشهای فردی ارتباط پیدا میکند.
برنامه درسی، در واقع همان برنامه آموزشی پیشنهادی است که بیانگر کشاندن یادگیرنده به سویی است که برای رشد وی ترجیح داده شده است، و آن- تعیین کننده آرمانها، هدفها و مقاصد تربیتی هستند و برنامه درسی وسیلهای برای رسیدن به آرمانها، تحقق هدفها، و انجام دادن مقاصد تربیتی است.
بیشتر اوقات برنامه ریز از ارزشهایی که متضمن انتخاب برنامه درسی است آگاهی ندارد. همین موضوع ممکن است موجب تعارض و تردید در تصمیمگیری شود زیرا مبنای انتخاب، روشن و واضح نیست. یکی از نقشهای مهم فلسفه آموزش و پرورش ایجاد عکسالعمل روی برنامه درسی به منظور روشن ساختن ارزشها و مقاصد تربیتی است که در پشت سر برنامه پیشنهادی نهفته است.
بعلاوه بعضی آرمانها و هدفهای تربیتی ممکن است مورد تایید و حمایت کامل قرار گیرند ما، با هدفهایی که در پشت سر برنامه درسی است کاملا مغایرت داشته باشند. مثلا، ممکن است برنامه ریز به طور واقعی بخواهد یک نگرش علمی راجع به برنامه داشته باشد، اما از طریق انتخاب مواد درسی مورد پذیرش صاحبان اقتدار، عملا برنامه درسی غیر فعال و ناسازگار پیشنهادی آنان را با هدفها تایید کند. تحلیل فلسفی برنامه درسی ممکن است این تباین و ناسازگای موجود میان دروس پیشنهاد با هدفهای تربیتی را برطرف کند. و برنامه ریز را متقاعد کند به این که باید میان برنامه درسی، و هدفهای تربیتی، همچنین میان موضوعها و محتوای آنها سازگاری به وجود آید.
مسائل اساسی برنامه ریزی درسی
مسائل اساسی مورد بحث برنامه ریزی درسی از این قرار هستند:
1- چه کسی تعیین کند که چه چیزی باید آموخته شود؟
آنگاه که بخواهیم روی مساله «چه چیزی باید در مدارس آموخته شود» کار کنیم، کار خود را به طور منطقی با این سئوال شروع میکنیم که: چه کسی باید برنامه درسی را تعیین کند؟ آیا لازم است که تعیین کننده برنامه اهل تخصص، عموم مردم، معلمان، کودکان و نوجوانان، دولت مردان باشد یا ترکیبی از این گروهها؟
2- برای تصمیمگیری درباره آنچه باید آموخته شود، چگونه خود را سازمان دهیم و آن را به انجام برسانیم؟
اگر معتقد باشیم که اتخاذ تصمیم درباره آنچه آموخته میشود یک امر گروهی و تعاونی است، در این صورت باید تصمیم بگیریم چگونه کار خود را سازمان دهیم و چگونه اقدام کنیم. در این مورد سوالاتی از این قبیل مطرح میشوند، چه کسی رهبری را به عهده بگیرد؟ چگونه مردم در آن درگیر شوند؟ تصمیمات چگونه اتخاذ و به مورد اجرا گذاشته شوند؟ جریان کار چگونه جامع، مداوم، و مشترک ترتیب داده شود؟
3- برای تعیین آنچه باید آموخته شود، چه معنایی باید مورد استفاده قرار گیرند؟
امروز به تعداد افراد، عقایدی درباره آموختنیها در برنامه ریزی درسی وجود دارد. متاسفانه تعداد کمی از افراد وقت خود را، به طور ضروری، برای مطالعه و رسیدن به نتایج مطمئنی روی چیزهایی که باید یاد گرفته شوند، صرف کردهاند. در بیشتر موارد داوریها بدون پایه و اساس هستند. در صورتی که تایلر پیشنهاد میکند که برای تعیین برنامه درسی نباید از منابع قابل دفاعی مانند مطالعه کودک، جامعه و زندگی امروزی، نظر متخصصان مواد درسی، فلسفه آموزش و پرورش، و روان شناسی یادگیری استفاده کرد.
4- آیا برای همه کودکان و جوانان باید یک برنامه جامع تدوین شود؟
با توجه به تعداد روز افزون دانشآموزان مدارس، و تعداد دانشآموزانی که مدت زیادتر از معمول در مدرسه باقی میمانند. و با توجه به تفاوتهای نسبتا زیاد در رغبتها و نیازهای کودکان، و با در نظر گرفتن تقاضای فزاینده جامعه برای آموزش و پرورش کودکان و جوانان، موضوع جامع بودن برنامه درسی باید قبل از تصمیمگیری درباره یاد گرفتنیها مورد بررسی قرار گیرد. بعلاوه، یک برنامه درسی جامع سوالاتی را درباره وسایل تامین تفاوتهای فردی دانشآموزان مانند دروس برای کودکان کم استعداد، دروس برای کودکان تیزهوش و درخشان، امکان گروه بندی دروس و برنامههای درسی مناسب و منطقی پاسخ داد.
5- چه چیزی به عنوان آموزش و پرورش عمومی و چه چیزی به عنوان آموزش و پرورش تخصصی باید در نظر گرفته شود؟
تصمیمگیری درباره یادگرفتنیها از این لحاظ که آیا درس یا موضوعی، به اعتبار ارزش کلی آن در زندگی روزانه باید برای همه دانشآموزان اجباری باشد، یا به اعتبار ارزش خاص آن درس برای فرد دانشآموز، با توجه به رغبتها و نیازهای ویژه او انتخابی باشد، کاملا متفاوت است. بیشتر مربیان را عقیده بر این است که آموزش و پرورش عمومی همیشه باید اول، و آموزش و پرورش تخصص بعد از آن باشد، آن هم در صورتی که بودجه اجازه دهد. هر چند که این یک مساله مشکلی است، زیر نه تنها تعیین این که چه کسی چه نیازی دارد مشکل است. بلکه تعیین این که آیا موضوعهای درسی تخصصی و موضوعهای درسی عمومی برای فرد دارای اهمیت یکسانی هستند یا نه، کار سهل و سادهای نیست. در اینجا مجددا سوال قدیمی: کدام درس یا دروسی برای تعدادی از دانشآموزان ضروری است و برای تعدادی ضروری نیست، مطرح میشود.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:24
فهرست مطالب:
خلاصه :
مقدمه :
روش شناسی :
ابزار شناسی :
بحث
تجربیات یادگیری دانش آموزان
توسعه مهارتهای آنالیزی دانش آموزان
نتیجه :
اثرات مدل برنامه درسی یکپارچه در یادگیری و موفقیت دانش آموزان
مالکولم قوربورن از دانشگاه ادینبرگ انگلستان
و
واوکالینز ورزشکار انگلیسی
خلاصه :
در آغاز مقاله تعلیم و تربیت و ارزیابی تمرین های وضع شده را به وسیله ترتیب بدنی (PE) در نظر گرفتیم. وقتی که معلمان برای انتقال یک دلیل معین مرکزی درون آموزش اجرایی معنی دار قصد می کنند. مقر می شود توسط برنامه درسی یکپارچه تربیت بدنی سطوح عالی (HSPE) در اسکاتلند. بنابراین تحقیق این مقاله تحلیل های اعتباری تصمیم گیری برنامه درسی معلمان روی یادگیری دانش آموزان و ارزیابی تجربیاتشان و توسعه توانایی های تحلیل شان فراهم کرد. علاوه بر این، مقایسه با BSSSS تربیت بدنی در کوینزلند، استرالیا مهمترین نکته بحث برای بررسی روش و عملیات فراهم می کند. مخصوصاً هر دو اطلاعات و مقایسه ها نیاز برای گنجاندن گواه موفقیت دانش آموزان در ارزشیابی سودمند برنامه درسی یکپارچه و تاثیرات معلمان آشکار نمود. ما همچنین بحث کردیم درباره اینکه اساس ضروری یادگیری امتحانات مدرسه در PE کار بزرگی بدون فشارها و الزامات هستند که به وسیله تحقیقات ما آشکار می شود.
کلمات کلیدی : ارزیابی ـ برنامه درسی ـ یکپارچه ـ تعلیم و تربیت.
مقدمه :
شکل در انتقال روش برنامه درسی به برنامه های یادگیری معنی دار دانش آموزان به وسیله ارزیابی هدفمند حمایت می شود. یک چالش مبهم برای بسیاری از ابتکارات جدید در PE ثابت شده است (رنیک و میشل 2002). بنابراین، تحقیق برای پرداختن به تاثیر فلسفه برنامه درسی بر سلسله تصمیمات برنامه درسی شروه شده است و با معلمان و نتیجه تجربیات یادگیری دانش آموزان سازش دارد. برای مثال، در چهارچوب تربیت بدنی دقیق آنچه که برای پرورش راهبردهای مهارتهای تفکر از قبیل بازیهای یادگیری برای تعلیم طراحی شده است. مک موریس (1998) نیازی برای تحقیقات بیشتر روی میزان آنچه که دانش آموزان احتیاج به کنترل تکنیک ها دارند مقدم است بر تصمیم گیری روی افزایش بازی پیچیده، یادداشت نمود. در چهارچوپ یک برنامه درسی یکپارچه بالاخص، پلیک و پاتن (2002) مسائل مشابهی پیدا کردند وقتی که به توسعه اجرای عملی دانش آموزان و مهارت های مفهومی مبادرت کردند. پلیک و پاتن بررسی کردند که آیا یک گروه از 20 دانش آموز کلاس چهارم (12 دختر و 8 پسر) (10 ساله) در مدرسه ای در حومه شهر در شمال شرقی آمریکا قادر شده بودند برای درک اساس مکانیک ها، مخصوصاً قوانین نیوتن.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:46
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
تصمیم گیرندگان و تاثیرگذاران در نظام برنامه ریزی درسی
عناصر برنامه ی درسی مبتنی بر وب
تعیین اهداف :
تعیین محتوا و سازمان دهی آن :
تعیین و سازمان دهی فرصت های یادگیری :
شیوه های یادهی – یادگیری :
ارزشیابی :
نقش معلم در برنامه درسی مبتنی بر وب
مدل جامعه ی یادگیری
مدل جامعه ی یادگیری
برنامه ی د رسی مبتنی بر وب در نظام برنامه ریزی درسی ایران
جمع بندی و نتجیه گیری
الگوی برنامه ی درسی مذاکره ای ، ره یافتی نو برای
تمرکز زدایی از آموزش متوسطه
چکیده
مقدمه
تمرکز زدایی :دیدگاه ها ونظریات
بنیاد نظری برنامه ی درسی مذاکره ای
طراحی الگوی برنامه ی درسی مذاکره ای
حاکم ساختن فرهنگ دموکراسی تفاهمی شریعت محور بر مدرسه و کلاسهای درس
نقش برنامه ی درسی مذاکره ای در تمرکز زدایی
نتیجه گیری
برنامه ی درسی مبتنی بر وب :
گامی به سوی تمرکز زدایی یا تشدید تمرکز درنظام برنامه ریزی درسی
چکیده
درجه ی تمرکز یا عدم تمرکز نظام برنامه ریزی درسی را میتوان تابعی از نحوه ی ترکیب تصمیم گیرندگان ومیزان انعطاف موجود در برنامه های درسی دانست. میزان دخالت تصمیم گیرندگان باتاثیر گذاران در برنامه اهی درسی ، با توجه به نظام سیاسی کشورها متفاوت است .
افراد یا گروه هایی مانند سیاست گذاران کلی کشور ، وزیر آموزش و پرورش ، مدیران استانی و منطقه ای ، انجمن معلمان . انجمن اولیا و مربیان ، متخصصان برنامه ریزی درسی، دانشگاه ها و مراکز تحقیق و توسعه ، معلم ودانش آموزان ، بر عناصر برنامه ی درسی تاثیر میگذارند . در برنامه ای درسی مبتنی بر وب ، علاوه بر این افراد و گروه ها ، افراد دیگری مانندمتخصص فناوری اطلاعات ، طراح گرافیک ومتخصص رسانه ، نقش بارزتری در تعیین عناصر برنامه ی درسی به عهده دارند.
اگر گروه برنامه ریز درسی مبتنی بر وب ، و در راس آنها معلم ، از لحاظ توانایی های مربوط به مدیریت یادگیری و مهارت های تعلیم و تربیت در سطح بالایی قرارداشته باشند ، به سهولت می تواننددر برنامه ی درسی تاثیر مثبتی ایجاد کنند. در چنین وضعیتی برنامه ی درسی به سمت عدم تمرکز گرایش خواهد داشت و بالعکس .
برخلاف تصور رایج ، که غالباً در برنامه ای درسی مبتنی بر وب نقش معلم را حشایه ای فرض می کنند، معلم دراین گرونه برنامه ای درسی نقش موحوری دارد که بارزتر از نقش او در برنامه های درسی سنتی است.
کلید واژه ها :
برنامه ی درسی مبتنی بر وب ، برنامه ی درسی مرسوم ، عناصر برنامه ی درسی ، انعطاف برنامه ی درسی ، معلم الکترونیک ، فرآیند برنامه ریزی درسی.
مقدمه
گسترش محیط های مجازی و الکترونیک در تمام ابعاد زندگی انسان تغییرات اساسی به بار آورده است. با استفاده از فناوری های جدید درعرصه ی آموزش و پرورش به طور اعم و برنامه ی درسی به طور اخص ، تغییرات مهمیدر ماهیت یادگیری های دانش آموزان به وجود می آورد و استفاده ی بهینه از ظرفیت های این فناوری ها به یادگیری ها و سعت وغنای خاصی می بخشد (Kersley, 2000) .
ویژگی های مهم این محیط عبارت است از :
الف ) ظرفیت انعطاف پریری برای تغییر زمان وم کان تجربه ی تربیتی ؛
ب ) تهیه وتولید محتوا در شکل های متفاوت چند رسانه ای ، دیداری ، متنی و شنیداری که با یاد گیرنده امکام نی مدهد متناسب با ویژگی های شخصی خود ، ازیک یا چند شکل محتوا بهره گیرند؛
پ ) ظرفیت برای دسترسی به محتواهای گوناگون در موضوعات متعدد ، محتواهایی که برنامه ریزان ، پژوهگشران ، معلمان ودانش آموزان تولید می کنند؛
ت ) ظرفیت برقراری ارتباط و تعامل بین انسانوماشین در شکل های متفاوت متن ، گفتگو ، دیداری و شنیداری (Anderson et al , 2000). تسهیل و تسریع در باز بینی وب رقراری ابرلینک ها و تسهیل شکل های تعامل معلمو ودانش آموز از ویژگی های دیگر ا« است .
در مقابل این گونه ویژگی ها ، « برنامه های درسی مقاوم در برابر زمینه » قرار دارندکه غالباً مولد نظام های برنامه ریزی درسی متمرکزند. بر این اساس ، برای غناو عمق بخشیدن به تجربه ی یادگیری دانش آموزان ، استفاده ازوب در برنامه ی درسی امری اساسی است که قابلیت توجه به تفاوت های فردی ، پرورش قوه یخلاقیت و ملاحظه ی ویژگی های بومی و محلی را داراست .
سوال اصلی در مقاله ی حاضر این است : « آیا برنامه های درسی مبتنی بروب ، ماهیت متمرکز دارند یا غیر متمرکزند ؟ برای تبین بیشتر این سوال چهار سوال فرعی زیر مطرح می شود:
« مارش» درجه ی تمرکز و عدم تمرکز در نظام برنامه ریزی ذدرسی رامتاثر از سه عامل میداند:
نحوهی ترکیب تصمیم گیرندگان وتاثیرگذاران در برنامه ی درسی ، میزان انعطاف موجود دربرنامهی درسی وصلاحیت های و توانایی های معلمان ( مهر محمدی ، 1381) و براساس این عوامل ، میزان تمرکز و عدم تمرکز برنامه های درسی مبتنی بر وب را مورد بررسی قرار میدهد .
تصمیم گیرندگان و تاثیرگذاران در نظام برنامه ریزی درسی
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:13
چکیده:
مراحل آماده شدن برای کنکور:
پس از محاسبه جیره هفتگی جدولی مشابه جدول ذیل ترسیم نمایید و مطابق آن پیش بروید:
مهر
آذر
دی
اسفند
نام درس
نام کتاب
هفته اول
هفته دوم
هفته سوم
هفته چهارم
هفته اول
هفته دوم
هفته سوم
هفته چهارم
تذکر1) عمل محاسبه برای چیره بنده هفتگی را بطور جداگانه برای تمام دروس انجام دهید.
تذکر2) در جدول فوق پنج ماه لازم برای مطالعه عمیق کتابها از مهر شروع شده است و به اسفند ختم می شود. واضح آنست هر چه داوطلب مطالعه کردن برای کنکور را دیرتر از مهر شروع کند باید مدت زمان مصروف برای مطلعه عمیق را کاهش دهد و این کاهش مسلماً به موفقیت دانش آموز در امر قبولی در کنکور لطمه وارد خواهد کرد.
این عمل برای دو طرف مفید خواهد بود.
تذکر1) برای یادگیری هرچه بیشتر وعمیق ترسعی کنید:روشهای مزبوررابطورتلفیقی مورداستفاده قراردهیدوخودرابه استفاده ازیک یادوروش محدودنسازید
تذکر2) درانتخاب روشهای مزبوربه ویژگیهای فردی (ازنظرهوش.استعدادوشخصیت) خانواده ودیگرعوامل محیطی توجه نمائید.
تذکر3)برخی روشها راباید بلافاصله پس ازتدریس دبیر وحضور درمنزل (همچون مطالعه کتاب درسی واستفاده ازکتابهای کمک درسی )وبرخی رانیز می توان درطول هفته بکاربست (همچون استفاده ازکتاب کار. استفاده ازنرم افزارهاو ,CD و VD )
معرفی روشهای مطالعه
الف- روش مطالعه دروس فهمیدنی یا کارکردنی (همچون ریاضی و فیزیک)
مرحله اول : درسی رادبیر می خواهد تدریس کند مشخص کنید و قبل از کلاس آنرا به طور اجمالی مطالعه کنید. این پیش مطالعه نباید طولانی شود مثلا برای مطالعه اجمالی یک درس 5 صفحه ای ریاضی حدود 15 دقیقه کافی است .در مطالعه گذرا سعی کنید نگاهی اجمالی به مقدمه .نمودار ها.عناوین .تصاویر .خلاصه و سوالات درس بیاندازیداین عمل فوایدی دارد که به دلیل طولانی شدن جزوه از پرداختن به آن خودداری می گردد.داوطلبان کنکور که احتمالا در منزل مطالعه می کنند و از کلاس خاصی استفاده نمی کنند نیز باید این پیش مطالعه را انجام دهند.
مرحله دوم:در کلاس به تدریس دبیر بخوبی و با دقت گوش دهید سوالات خود را به موقع (نه در آخر جلسه )بپرسید و یادداشت برداری را ترجیحا بعد از توضیحات دبیر انجام دهید . توجه داشته باشید آنچه در کلاس مهم و اساسی است این است که در درس را درکلاس بخوبی یاد بگیرید و امر یادداشت برداری در مرتبه دوم بوده و کمتر حائز اهمیت است.
مرحله سوم :
در منزل پس از بازگشت از مدرسه و استراحت .هرچه زودتر درسی را که دبیر ارائه کرده است بطور دقیق بخوانید و تکالیف آن را انجام دهید . هنگام مطالعه کتاب درسی .سعی کنید فقط صورت مسئله مثالهای هر قسمت را نگاه کرده و سپس بدون نگاه کردن به کتاب آن را حل کنید و سپس آن را با جواب کتاب مقایسه کنید .
نکات مهم و کلیدی هر قسمت را در حاشیه بنویسید .یادداشت های کلاسی خود را تکمیل کنید و یا آنها را به حاشیه صفحات کتاب منتقل کنید .در مرحله مطالعه دقیق سعی کنید از روشهای تقویت دروس که قبلا شرح داده شد استفاده کنید .
مرحله چهارم :
جلسه بعد .قبل از ورود .درس داده شده قبلی را مرور کنید تا فراموشی آموخته های شما کمتر و بهتر بتوانید به سوالات دبیر پاسخ دهید .داوطلبان کنکور نیز مدتی پس از مطالعه دقیق بهتر امر مرور کردن را (به ویژه در اوقات طلایی) انجام دهند تا میزان فراموشی آموخته های آنها به حداقل برسد.
ب- روش مطالعه دروس حفظی
برای اینکه دروس حفظی همچون زیست شناسی .تاریخ و جغرافیا و امثالهم را مطالعه کنید و بخوبی یاد گرفته و کمتر فراموش کنید مراحل ذیل را طی کنید :
مرحله اول :ابتدا ف صل مورد نظر را مشخص کرده وآن را بطور گذرا و اجمالی مطالعه کنید اگر این مطالعه در مدتی کوتاه (حدود 15-0 دقیقه برای یک مبحث 15 صفحه ای ) انجام شود کفایت می کند .این عمل باعث افزایش تمرکز حواس شما در مراحل بعدی مطالعه شما شده .مطالب را بهتر فرا خواهید گرفت و کمتر فراموش خواهید کرد . در این مرحله لازم نیست تمام عبارات وپاراگرافهای مبحث مورد نظر را بطور دقیق مطالعه کنید بلکه سعی کنید تنها مقدمه .عناوین .تصاویر .نمودارها .مطالب داخل کادر.خلاصه فصل وسوالات پایانی رات به اجمال و بطور گذرا مطالعه نمائید.
مرحله دوم :
مبحث مورد نظررا مجددا از آغاز تا انتها پاراگراف به پاراگراف مطالعه کنید .این مطالعه باید بطور عمیق و دقیق انجام شود و شخص با یکی یا چندتا از اعمال زیر را انجام دهد: