لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
فرج الله دزفولی
( نخستین شاعر دزفولی )
مولانا «فرج الله» نخستین شاعر دزفولی است که در سدة یازدهم در دوران صفویان در دزفول به دنیا آمد. از دوران کودکی او اطلاعی در دست نیست امّا بنابر تحقیقات مرحوم استاد سیّد محمّد علی امام (اهوازی)، در کتاب «کهن شهرای خوزستان» مولانا در خدمت سیّد محقّق « میر تقی الدّین نسابه» به کسب دانش پرداخته و بر همگنان در جامعّیت ممتاز گشته و گذشته از شاعری در دبیری نیز یکتای روزگار بوده به طوری که برخی تذکره نویسان، شرح حالش را با طمطراق نوشته نوشته و او را انجمن افروز سخن عربی و فارسی دانسته اند.
سفرهای مولانه، شهرت و اعتبار او:
گویند مولانا به سرزمین هندوستان سفر کرده و در آنجا، در آگره با تقی الدّین اوحدی اصفهای نگارندة «عرفات العاشقین» ملاقاتی داشته است و سرانجام در حیدر آبادِ دکن اقامت می کند. مولانا در اوایل قرن یازدهم، همزمان با سیّد نظام الدّین احمد شیرازی حجازی در دربار قطب الملک (ششمین حکمران دکن از سلسلة گورکانیان هند، متوفّی به سال 1021) شهرت و اعتبار و منزلتی تمام کسب نمود. مولانا از آن شهریار و بزرگان آن دیار نوازش ها دید و مال و مکنت بی حسابی بدست آورد.
اشعار مولانا فرج الله
نوشته اند که دیوان مولانا «فرج الله» بالغ بر سه چهار هزار بیت بوده است که میرزا محمّد طاهر نصر آبادی، آن دیوان اشعار را دیده و شعر مولانا را به همواری ستوده است.
مولانا فرج الله بر زبان و ادبیّات عرب نیز مسلّط بوده، چنانکه 158 بیت از اشعار وی که به زبان عربی در مدح سیّد نظام الدّین احمد حجازی سروده است، در کتاب «سلاّفه» به ثبت رسیده است. لذا، با عنایت به تسلّط و آگاهی وی بر زبان عربی در برخی کتب، با عنوان «ذواللسانین» نیز، از وی یاد شده است. مولانا اقسام شعر بویژه «معمّا» را نیکو می سروده است. وی در ترکیب واژه ها و انسجامِ عبارات، مهارتی بسزا داشته است و در شاعری «فرج» و «فرج الله» تخلّص می نموده است سیّد علیخان متولّد سال 1077 و نویسندة کتاب «سلاّفه» دربارة مقام شاعری مولانا چنین می نویسد:
«مولانا فرج الله یکی از شُعرای نَغز گوی و طُرفه سرای پارسی است که گفتارش در گلزار بلاغت روییده، و اختریست، که جمال شعرش به اوج رسیده، و در بازار ادب گرانبهاست. او را که بیش از هفتاد سال داشت در مجلس پدرم دیده ام، در حالی که سخنانش به سحر می مانست، و در این زمان دیوانش بر فلک کیوان سنگینی می کند، زیرا در آن همة مفاهیم به نیکی سروده شده
همبستگی «فرج الله» با شعرا:
مرحوم سیّد محمّد علی امام «اهوازی» در خصوص همبستگی «مولانا فرج الله دزفولی» با گویندگان و نویسندگان متقدّم و معاصر، و سبک ممتاز نگارش وی در کتاب «کُهن شعرای خوزستان» می نویسد:
«روش ممتاز او (مولانا) را می توان از دیباچه ای که نمایندة کمال فضل او است، و به نام « جعفر خان وزیر» بر دیوان جلال الدّین مولوی نگاشته، بدست آورد. (ظاهراً تا آن موقع آثار مولوی پریشان و نابسامان بوده و مولانا فرج الله مأمور گردآوری و مرتّب کردن آن شده است.)، زیرا در آن، گذشته از علاقة عمیق مولانا فرج الله به مولوی و آثارش، در می یابیم که مولانا فرج الله، غیر از آن کار؛ کُتُبِ نظم و نثر ادب تازی و آثار: فردوسی، نظامی گنجوی، سعدی، حافظ، شرع الدّین علی یزدی، خواجه وصاف، نصیرای همدانی و دیگر بزرگان علم و ادب ایران را بررسی دقیق نموده، و بر فلسفه نیز احاطة کامل داشته است.»
عرفان مولانا فرج الله:
با عنایت به اشعار بجا مانده از مولانا، چنین استنباط می شود که وی عارفی وارسته بوده، که زیر بار هر کسی نمی رفته است. چنانکه خود می گوید:
برنگ استخوان، با مومیایی گر نهالم را
کنی پیوند، با ناجنس، جوشیده نمی دانم
زادگاه و موطن فرج الله:
مرحوم امام در خصوص موطن و زادگان مولانا می نویسد: با آنکه اغلب تذکره نویسان همزمان و پس از آن، او را شوشتری دانسته اند و حتّی خودش نیز در دیباچة دیوان مولانا جلال الدّین مولوی خود را شوشتری می داند، ولی حقیقت آن است که دزفولی است چنانکه تقی الدّین اوحدی که در آغاز ورود مولانا به هندوستان او را دیده و پس از او، رحم علیخان ایمان، او را «دزفولی» معرفی نموده است. ( گفتنی است که شهرستان شوشتر، روزگاری بزرگترین و
مقاله اندیشمندان دزفول