یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره رئالیسم

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره رئالیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

رئالیسم

رئالیسم از ریشه‌ی لاتین «Real» به معنای واقعیت گرفته شده است. رئالیسم در معنای لغوی، معادل واقع‌گرایی یا واقعیت‌گرایی است. به لحاظ مابعدالطبیعی و در فلسفه‌ی یونان باستان، واقعیت عبارت است از امر بیرونی خارج از ما. در حکمت عرفان اسلامی، «واقعیت»، امری ذومراتب است و در نظام هستی، «واقعیت مثالی» قرار دارد و باطنٍ واقعیت ملکوتی یا مثالی نیز، واقعیت جبروتی است که البته در زبان حکما و عرفا، از این مراحل بیش‌تر با تعبیر «حقیقت» نام می‌برند و معمولاً واژه‌ی «real» یا «واقعیت» در خصوص مرتبه‌ی محسوس عالم و واقعیت حسی به کار برده می‌شود.

مرحوم علامه طباطبایی، در مقابل سوفسطائیان و آن دسته از فیلسوفان موسوم به «ایده‌آلیست» که به نحوی منکر وجود عالم عینی بیرون از ماده بودند، اساس اندیشه‌ی فلسفی خود را «رئالیسم» نامیدند. در یک احصاء مختصر، می‌توان از 3 منظر، به مفهوم «رئالیسم» (واقع‌گرایی) و مفهوم مقابل آن «اید‌آلیسم» نگریست:

الف) هستی‌شناختی

از نظر این دادگاه، «واقعیت»، عبارت از آن مرتبه از واقعیت است که ظهور عینی و محسوس دارد و ظاهرِ وجود است و «حقیقت» همانا مرتبه‌ی باطنی و عینی‌ای است که اصیل‌تر و واقعی‌تر از مرتبه‌ی آن را تشکیل می‌دهد که در نظام هستی‌شناسی حِکْمی - عرفانی آن را «واقعیت ملکوتی» یا «عالم مثال» می‌نامند.

ب) معرفت‌شناختی

در این منظر - که برگرفته از تعریف افلاطونی - ارسطویی از حقیقت است، «واقعیت» عبارت است از عالم عینی مستقل از وجود ما و «حقیقت» عبارت است از انطباق تصویر ذهنیِ فاعلِ شناسا با واقعیت خارجی. اگر تصویر ذهنی شناسنده، مبتنی بر «واقعیت» باشد، قضیه‌ای صادق و معادل «حقیقت» است و اگر تصویر یا قضیه ذهنِ شناسنده انطباق با واقعیت خارجی نداشته باشد، قضیه‌ای «کاذب» است.

ج) اخلاقی و ارزشی

از منظر اخلاقی و ارزشی، «واقعیت» یا رئالیته عبارت از آن امری است که وجود دارد و غالباً زشت و غیراخلاقی و ناپسند است و «حقیقت» همانا وضعیتِ آرمانی و موعودی است که باید جانشین واقعیت موجود گردد. از این منظر، رئالیسم به معنای پذیرش زشتی و بی‌عدالتی واقعیت‌ موجود، بدون تلاش جدی یا بنیادین برای تغییر آن است. از این منظر، فرد «رئالیست» یا «واقع‌گرا» کسی است که دعوت به پذیرش وضع موجود عالم و نحوی تسلیم انفعالانه در برابر آن دارد و تلاش انقلابیون آرمان‌گرا را نحوی «اید‌آلیسم» و «پندارباقی» می‌داند.

در بررسی اصطلاح «رئالیسم» و «رئالیته» باید به این مهم توجه کرد که «واقعیت» در فلسفه‌ی مدرن غربی، محدود به عالم محسوس و قابل کشف، از طریق تجربه‌ی حسی و روش‌های «ساینتیفیک» (به اصطلاح علمی) است و در نسبت با بشر مدرن خودبینانه - به عنون سوبژه یا سوژه‌ی تصرف‌گرِ شناسای دکارتی- معادلی صِرف «اُبژه» مطرح می‌شود. در این تلقی، رئالیسم از منظر خودبنیادانگاری نفسانی (سوبژکتیویسم) بشر مدرن تعریف شده و «واقعیت» به صرف واقعیت حسی - تجربی قابل تصرف توسط اراده‌ی معطوف به قدرت بشر بورژوا، تقلیل مرتبه و معنا داده است. رویکردِ رئالیستی در هنر قرون هیجده و نوزده غربی نیز، تا حدود زیادی ملهم از چنین تعریفی از رئالیته است .

مفهوم شناسی رئالیسم

ئالیسم به عنوان مکتبی هنری ، ادبی ، فلسفی و اجتماعی از واقعیت های عرصه زندگی برگرفته شده است و می خواهد معنای مناسب انسان و زندگی باشد؛ اما این مکتب تنها به عرصه مادی مربوط نمی شود.

جهان موجود تنها دنیای بیرون از ذهن نیست ، بلکه شامل تاثیرات ذهنی ما از واقعیت هم هست. تخیل یک رویداد واقعی در ذهن انسان است. بنابراین ، خودش جزو بدیهیات عرصه رئالیسم محسوب می شود، البته به شرطی که از لحاظ معنی به واقعیت مربوط و با آن سنخیت داشته باشد؛ یعنی تبدیل به توهم نشود.

تخیل و توهم هر دو، رویدادشان واقعی است ، ولی بعد معنا و کارکردشان متفاوت می شود. توهم یکباره از واقعیت می برد و به ذهنیتی بی معنا و بی ارتباط با واقعیت ، تغییر ماهیت می دهد. تخیل ، هیچ وقت ارتباطش را با واقعیت قطع نمی کند.

از این رو، لازم است با دقت بیشتری به مضمون و مفهوم رئالیسم بنگریم و آن را با نگاهی نو، از عنصر تخیل که جزو معنا و داده های خودش است ، محروم نکنیم. حتی باید با نگاه دیگری آن را مورد ارزیابی قرار دهیم.

از عصر حجر تا امروز

از دورانی که بشر، اولین نقشها و تصویرهای ذهنی خود را از طبیعت ، روی دیوار غارها ترسیم کرد و بعد که کتابت آموخت ، رئالیسم با او و زندگی عجین بوده است و این روند، تا قرنها همان طور که او پدیده های واقعی را کنار خویش داشته در ذهن ، کلام و قلم او ادامه یافته است.

امروزه ، اگر به آثار ادبی گذشته بنگریم می بینیم که بسیاری از آنها از رئالیسم برکنار نبوده اند، مضمون هایی واقعی داشته اند و بعضی از آنها ساختار و شکل رئالیستی هم دارند.

تجربه گرایی را در «رابینسون کروزوئه » اثر دانیل دوفو در نظر بگیرید. به رمان «اسپارتاکوس» اثر هوارد فاست و دهها اثر دیگر دقیق شوید. آن وقت پی می برید که تاریخ رئالیسم چیز دیگری به ما می گوید.

حتی رمان «دن کیشوت» اثر سروانتس از لحاظ تحلیلی دقیقا یک شوالیه ذهنی و مترسک شده ، اما واقعی را به نمایش می گذارد که مریض گونه می نماید و دورانش با به سر آمدن دوران تاریخی فئودالیزم به سر آمده است.

نگرانی ها و تردیدهای هملت ، پریشان حال و خوش بینی لیرشاه ، بدبینی اتللو و قربانی شدن 2 عاشق به دلیل اختلافات طبقاتی دو خانواده در رومئو و ژولیت را اگر نموده هایی از زندگی واقعی بشر و رویکردی رئالیستی ندانیم ، باید بگویم خود ما دچار توهم شده ایم.

رئالیسم تنها یک سبک ادبی صرف نیست ، بلکه برگرفته از یک مکتب فلسفی است که تاریخ و تحولات اجتماعی و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره رئالیسم

دانلود مقاله کامل درباره رئالیسم 13ص

اختصاصی از یارا فایل دانلود مقاله کامل درباره رئالیسم 13ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

رئالیسم

رئالیسم از ریشه‌ی لاتین «Real» به معنای واقعیت گرفته شده است. رئالیسم در معنای لغوی، معادل واقع‌گرایی یا واقعیت‌گرایی است. به لحاظ مابعدالطبیعی و در فلسفه‌ی یونان باستان، واقعیت عبارت است از امر بیرونی خارج از ما. در حکمت عرفان اسلامی، «واقعیت»، امری ذومراتب است و در نظام هستی، «واقعیت مثالی» قرار دارد و باطنٍ واقعیت ملکوتی یا مثالی نیز، واقعیت جبروتی است که البته در زبان حکما و عرفا، از این مراحل بیش‌تر با تعبیر «حقیقت» نام می‌برند و معمولاً واژه‌ی «real» یا «واقعیت» در خصوص مرتبه‌ی محسوس عالم و واقعیت حسی به کار برده می‌شود.

مرحوم علامه طباطبایی، در مقابل سوفسطائیان و آن دسته از فیلسوفان موسوم به «ایده‌آلیست» که به نحوی منکر وجود عالم عینی بیرون از ماده بودند، اساس اندیشه‌ی فلسفی خود را «رئالیسم» نامیدند. در یک احصاء مختصر، می‌توان از 3 منظر، به مفهوم «رئالیسم» (واقع‌گرایی) و مفهوم مقابل آن «اید‌آلیسم» نگریست:

الف) هستی‌شناختی

از نظر این دادگاه، «واقعیت»، عبارت از آن مرتبه از واقعیت است که ظهور عینی و محسوس دارد و ظاهرِ وجود است و «حقیقت» همانا مرتبه‌ی باطنی و عینی‌ای است که اصیل‌تر و واقعی‌تر از مرتبه‌ی آن را تشکیل می‌دهد که در نظام هستی‌شناسی حِکْمی - عرفانی آن را «واقعیت ملکوتی» یا «عالم مثال» می‌نامند.

ب) معرفت‌شناختی

در این منظر - که برگرفته از تعریف افلاطونی - ارسطویی از حقیقت است، «واقعیت» عبارت است از عالم عینی مستقل از وجود ما و «حقیقت» عبارت است از انطباق تصویر ذهنیِ فاعلِ شناسا با واقعیت خارجی. اگر تصویر ذهنی شناسنده، مبتنی بر «واقعیت» باشد، قضیه‌ای صادق و معادل «حقیقت» است و اگر تصویر یا قضیه ذهنِ شناسنده انطباق با واقعیت خارجی نداشته باشد، قضیه‌ای «کاذب» است.

ج) اخلاقی و ارزشی

از منظر اخلاقی و ارزشی، «واقعیت» یا رئالیته عبارت از آن امری است که وجود دارد و غالباً زشت و غیراخلاقی و ناپسند است و «حقیقت» همانا وضعیتِ آرمانی و موعودی است که باید جانشین واقعیت موجود گردد. از این منظر، رئالیسم به معنای پذیرش زشتی و بی‌عدالتی واقعیت‌ موجود، بدون تلاش جدی یا بنیادین برای تغییر آن است. از این منظر، فرد «رئالیست» یا «واقع‌گرا» کسی است که دعوت به پذیرش وضع موجود عالم و نحوی تسلیم انفعالانه در برابر آن دارد و تلاش انقلابیون آرمان‌گرا را نحوی «اید‌آلیسم» و «پندارباقی» می‌داند.

در بررسی اصطلاح «رئالیسم» و «رئالیته» باید به این مهم توجه کرد که «واقعیت» در فلسفه‌ی مدرن غربی، محدود به عالم محسوس و قابل کشف، از طریق تجربه‌ی حسی و روش‌های «ساینتیفیک» (به اصطلاح علمی) است و در نسبت با بشر مدرن خودبینانه - به عنون سوبژه یا سوژه‌ی تصرف‌گرِ شناسای دکارتی- معادلی صِرف «اُبژه» مطرح می‌شود. در این تلقی، رئالیسم از منظر خودبنیادانگاری نفسانی (سوبژکتیویسم) بشر مدرن تعریف شده و «واقعیت» به صرف واقعیت حسی - تجربی قابل تصرف توسط اراده‌ی معطوف به قدرت بشر بورژوا، تقلیل مرتبه و معنا داده است. رویکردِ رئالیستی در هنر قرون هیجده و نوزده غربی نیز، تا حدود زیادی ملهم از چنین تعریفی از رئالیته است .

مفهوم شناسی رئالیسم

ئالیسم به عنوان مکتبی هنری ، ادبی ، فلسفی و اجتماعی از واقعیت های عرصه زندگی برگرفته شده است و می خواهد معنای مناسب انسان و زندگی باشد؛ اما این مکتب تنها به عرصه مادی مربوط نمی شود.

جهان موجود تنها دنیای بیرون از ذهن نیست ، بلکه شامل تاثیرات ذهنی ما از واقعیت هم هست. تخیل یک رویداد واقعی در ذهن انسان است. بنابراین ، خودش جزو بدیهیات عرصه رئالیسم محسوب می شود، البته به شرطی که از لحاظ معنی به واقعیت مربوط و با آن سنخیت داشته باشد؛ یعنی تبدیل به توهم نشود.

تخیل و توهم هر دو، رویدادشان واقعی است ، ولی بعد معنا و کارکردشان متفاوت می شود. توهم یکباره از واقعیت می برد و به ذهنیتی بی معنا و بی ارتباط با واقعیت ، تغییر ماهیت می دهد. تخیل ، هیچ وقت ارتباطش را با واقعیت قطع نمی کند.

از این رو، لازم است با دقت بیشتری به مضمون و مفهوم رئالیسم بنگریم و آن را با نگاهی نو، از عنصر تخیل که جزو معنا و داده های خودش است ، محروم نکنیم. حتی باید با نگاه دیگری آن را مورد ارزیابی قرار دهیم.

از عصر حجر تا امروز

از دورانی که بشر، اولین نقشها و تصویرهای ذهنی خود را از طبیعت ، روی دیوار غارها ترسیم کرد و بعد که کتابت آموخت ، رئالیسم با او و زندگی عجین بوده است و این روند، تا قرنها همان طور که او پدیده های واقعی را کنار خویش داشته در ذهن ، کلام و قلم او ادامه یافته است.

امروزه ، اگر به آثار ادبی گذشته بنگریم می بینیم که بسیاری از آنها از رئالیسم برکنار نبوده اند، مضمون هایی واقعی داشته اند و بعضی از آنها ساختار و شکل رئالیستی هم دارند.

تجربه گرایی را در «رابینسون کروزوئه » اثر دانیل دوفو در نظر بگیرید. به رمان «اسپارتاکوس» اثر هوارد فاست و دهها اثر دیگر دقیق شوید. آن وقت پی می برید که تاریخ رئالیسم چیز دیگری به ما می گوید.

حتی رمان «دن کیشوت» اثر سروانتس از لحاظ تحلیلی دقیقا یک شوالیه ذهنی و مترسک شده ، اما واقعی را به نمایش می گذارد که مریض گونه می نماید و دورانش با به سر آمدن دوران تاریخی فئودالیزم به سر آمده است.

نگرانی ها و تردیدهای هملت ، پریشان حال و خوش بینی لیرشاه ، بدبینی اتللو و قربانی شدن 2 عاشق به دلیل اختلافات طبقاتی دو خانواده در رومئو و ژولیت را اگر نموده هایی از زندگی واقعی بشر و رویکردی رئالیستی ندانیم ، باید بگویم خود ما دچار توهم شده ایم.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره رئالیسم 13ص

تحقیق فلسفه آموزش و پرورش ایده آلیسم و رئالیسم

اختصاصی از یارا فایل تحقیق فلسفه آموزش و پرورش ایده آلیسم و رئالیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

فلسفه آموزش و پرورش ایده آلیسم و رئالیسم:

مقدمه:

یک : ایده‌آلیسم 1 - نمی‌توان "وجود" و "ادراک " را مساوی دانست آن گونه که برکلی عقیده دارد (زیرا اشاره شد که از تحلیل این جمله مطابقت و تساوی وجود و ادراک ناشی نمی‌شود و مساوی دانستن آن دو خلط مقام ثبوت و اثبات است). 2 - از این نظر برکلی که وجود مساوی ادراک است به هیچ وجه انکار جوهر مادی آن گونه که برکلی می‌گفت نتیجه نمی‌شود. 3 - برکلی جهان خارج و علم به آن را بطورکلی نفی نمی‌کند، بلکه وی جهان (جوهر) مادی مستقل از ادراک را نفی می‌کند، اگرچه نظریه شناخت برکلی در نهایت به دلیل حسی مذهب بودن او به نفی جهان خارج منجر می‌گردد (زیرا وی می‌خواهد مشکل نظریه شناخت خود را با یک اعتقاد مذهبی و متافیزیکی (خدا) رفع کند با اینکه وی اصالت تجربی (حسی) است . 4 - چون برکلی به نوعی جهان خارج (طبق نظر خودش) قائل است و فقط جهان مادی خارج از ذهن و ادراک انسان را انکار می‌کند، لذا نمی‌توان او را در ردیف سوفسطاییان قرار داد. 5 - طرد و نفی ماده در نظریه برکلی مقدمه‌ای برای اثبات اصالت روح و خداست . 6 - اعتقاد به وجود خداوند در ایده‌آلیسم بویژه فلسفه برکلی نقش اساسی داردو خدا غایت آفرینش محسوب می‌شود (یکی از موارد هماهنگی با رئالیسم اسلامی است). 7 - ارزشهای اخلاقی کلی و مطلق و تغییرناپذیرند، چون منبع ارزشها خداوند است و دین و اخلاق نیز به هم پیوستگی کامل دارند. (مورد اشتراک با رئالیسم اسلامی) 8 - شر امری عدمی و منفی است و در جهان، خیر، اصیل است و شر امری تبعی . (نقطه اشتراک با رئالیسم اسلامی) 9 - بعد اصیل انسان بعد روحانی اوست لذا انسان شریفترین و برترین مخلوقات خداوند است و به لحاظ دارابودن دو ویژگی (خصوصیت) مهم یعنی عقل و اختیار (اراده) دارای جایگاه ویژه‌ای است (این مورد نیز از موارد اشتراک با رئالیسم اسلامی است). 10 - نظریه توافق (که ملاک درستی معرفت از نظر ایده‌آلیسم است) در زمینه معرفتهای تحلیلی و منطقی درست است اما در مورد معرفتهای ترکیبی و غیرتحلیلی کارآیی ندارد و کافی به نظر نمی‌رسد (این مورد از نکات مورد اختلاف با رئالیسم اسلامی است). 11 - در جریان تعلیم و تربیت آنچه از نظر ایده‌آلیسم مهم است ایده‌آل است و این ایده‌آل که اساس جهان را تشکیل می‌دهد "خدا" است و تمام فعالیتهای تربیتی باید به سوی او جهت‌دهی شود (این مورد نیز از موارد هماهنگی با رئالیسم اسلامی است) و چون انسان دارای ویژگی مهم عقل و اختیار است لذا تنها موجود قابل تربیت است و باید در جریان تعلیم و تربیت بر رشد عقل و اختیار وی تکیه شود. اگرچه معلم طبق نظر ایده‌آلیست‌ها نقش اصلی و اساسی را در جریان تعلیم و تربیت دارد اما باید توجه داشت که اهمیت قائل شدن به نقش معلم و جهت دادن تعلیم و تربیت به سوی ایده‌آل (خدا) نباید باعث تحت‌الشعاع قرارگرفتن سایر جنبه‌ها و عوامل تربیتی گردد. 12 - تکیه بر آموزشهای اخلاقی و رشد خصوصیات اخلاقی در جریان تعلیم و تربیت یکی از ویژگیهای نظام تربیتی مکتب ایده‌آلیسم است (رئالیسم اسلامی نیز چنین ویژگی را در تربیت قائل است). دو: رئالیسم اسلامی 1 - فلسفه رئالیسم اسلامی از مکتب ایده‌آلیسم، که موجودات جهان را وابسته به انسان و ادراکات او تلقی می‌نماید، متمایز است . 2 - اگرچه فلسفه استاد علامه طباطبایی و استاد مطهری جزو مکتب رئالیسم قرار می‌گیرد اما با توجه به ویژگیهایی که دارد با آن نیز تفاوت دارد، لذا آن را به عنوان رئالیسم اسلامی می‌توان نامید. 3 - رئالیسم اسلامی اعتقاد به وجود جهان خارج از ذهن (واقعیت قائل شدن برای موجودات خارجی) را یک اصل اساسی و فطری می‌داند که سرحد ایده‌آلیسم و رئالیسم است . 4 - جهان‌بینی رئالیسم اسلامی "خدا محوری" است یعنی جهان، ماهیت ازاویی و به سوی اویی دارد و غایت جهان هستی خداوند است . (نقطه اشتراک با ایده‌آلیسم) 5 - انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است که بعد اصیل او همان بعد روحانی است (اصالت روح) که دارای ویژگیهای مهم عقل و ایمان، اختیار و فطرت است لذا مشکل ثنویت روح و بدن بخوبی حل می‌گردد (از طریق حرکت جوهری، الروح جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء). 6 - ارزشها و اصول اخلاقی کلی و مطلق بوده و به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق فلسفه آموزش و پرورش ایده آلیسم و رئالیسم

دانلود تحقیق مکتب رئالیسم و ناتورالیسم

اختصاصی از یارا فایل دانلود تحقیق مکتب رئالیسم و ناتورالیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق مکتب رئالیسم و ناتورالیسم در 18 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

ناتورالیسم

رئالیسم

تفاوت رئالیسم ناتورالیسم

رئالیسم در ادبیات و فلسفه

رئالیسم در سینما و عکاسی

روش شناسی رئالیسم در هنر

 

 

 

 

مقدمه

نیمه دوم قرن نوزدهم (۱۹۰۰ـ ۱۸۵۰) با چندین جریان هنری منجمله رئالیسم و ناتورالیسم همراه بود که بازتابی از نگرانی های اجتماعی و علمی آن عصر بودند. رئالیسم متشکل از کلمه «ریئل » به معنای «واقعیت» و درمجموع به معنای حقیقت جویی و واقع بینی است. رئالیسم از میل و گرایش هنرمندان (بویژه رمان نویسها و نقاشها) برای نزدیک کردن هنر با واقعیت به وجود آمد. هنرمندان این مکتب عقیده داشتند که مناظر زندگانی باید آیینه وار، بی کم وزیاد و بدون دخل و تصرف نمایانده شوند وحقایق طبیعی ، در صنایع و ادبیات ارائه شود. رئالیسم قبل از سال ۱۸۵۰ به وجود آمد ولی بعداز این تاریخ طرفدارانی پیدا کرد و گسترش یافت. درابتدا منتقدان آثارهنری این کلمه را به کار بردند. بعد به تدریج در واژگان نقد ادبی رایج شد . به عنوان مثال وقتی کوربه روستایی را بدون تلاش برای آراستن و زیباجلوه دادن آن با تمام واقعیتهایش به تصویر می کشید برای نقد کار او از اصطلاح «رئالیسم» استفاده می کردند. ناتورالیسم ، نوعی رئالیسم است که به افراط و اغراق کشیده شده است . البته به طور کلی رئالیسم و ناتورالیسم یک هدف را دنبال می کنند. رئالیسم رسالت تقلید و نمونه برداری از طبیعت وحقایق را بر عهده داشت و با نویسندگانی مانند فلوبر و نقاشانی مانند کوربه مشهور شد.

به همین دلیل طبیعت گرایی (ناتورالیسم ) با رهبری زولا درادبیات وکروت ، منه و دوگاس درنقاشی ، برای رئالیسم جانشین مناسبی بود و دراین مکتب برای رسیدن به واقعیات به علم رجوع می شد. زولا، طبیعت گرایی را به عنوان روش علمی جدید و دقیق درادبیات تعریف کرد. بنابراین باید منشأ آن را درتحول علمی قرن جست وجو نمود. دو عنوان «رمان تجربی » و «تاریخ طبیعی و اجتماعی » مشخص کننده موضوعات جریان طبیعت گرایی هستند واین دو موضوع ارتباط تنگاتنگ با حوزه علمی دارند. رئالیسم موضوعاتش را از مشاهده دنیای اجتماعی و تاریخی معاصر اقتباس می کند. رئالیسم درواقع به مردم و اوضاع واحوال مردمی علاقه مند است که تا به آن زمان برای کارهای هنری قابل توجه نبودند. دراین مکتب خلق اثر تصویری و ادبی بیشتر به طبقات متوسط و پایین جامعه مانند کارگران، صنعتگران ، زنان روسپی، ولگردهای خیابانی و به نفرت انگیزترین جنبه های زندگی آنان پرداخته می شود.

به عنوان مثال، بالزاک دراثر خود به نام «پدرگوریوت» ، انسانی را با ذات و درونی پست و قبیح و نفرت انگیز توصیف می کند. در رئالیسم محدودیتهای «آداب و نزاکت» رعایت نمی شود. برخلاف رمانتیکها که معتقد بودند باید فقط زیباییها را بیان کرد، رئالیستها عقیده دارند که حقیقت چه زیبا و چه زشت و چه زننده باید بیان یا به تصویر کشیده شود. به همین دلیل است که نقاشی کوربه «بی ادبانه و قبیح» و یا رمان «مادام بوواری » اثر فلوبر به عنوان رئالیسم زشت و زننده وتوهین کننده به عفت، قضاوت می شود. رئالیسم تنها یک گرایش و جریان نیست بلکه حرکتی درارتباط تنگاتنگ با تحولات روحی و طرز تفکر واطلاعات گرفته شده از اجتماع و علم است. علم و ادبیات به سختی با یکدیگر موافق و سازگار هستند و برای خلق اثر ادبی همراه با علم تناقض گویی به وجود می آید....


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مکتب رئالیسم و ناتورالیسم