فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:67
فهرست مطالب :
کلیات
تاریخچه پیدایش و تحول بیمه های مهندسی
بیمه های مهندسی به عنوان شاخه ای از بیمه اموال
1- بیمه تمام خطر مقاطعه کاران
2- بیمه تمام خطر نصب
3- بیمه تمام خطر ماشین آلات ساختمانی
4- بیمه شکست ماشین آلات
6-بیمه طرح های تکمیلی مهندسی
تعریف برخی از واژه ها در بیمه تمام خطر پیمانکاران
بیمه تمام خطر پیمان کاران
ریسک های سبک
ریسک های متوسط
ریسک های سنگین
ویژگی های برخی بیمه های مهندسی
موارد ارزیابی و تجزیه و تحلیل ریسک در بیمه تمام خطر پیمانکاران
نقش مدیریت ریسک در بیمه های مهندسی
چگونگی بررسی پروژه های مهندسی
قبل از اجرای کار
مطالعات توجیهی
شرایط پیمان
واگذاری قرارداد
مراحل ساخت
تحویل کار ، دوره آزمایش و نگهداری
مورد بیمه
خطرات بیمه شده
مدت بیمه
دوره نگهداری ساده
دوره نگهداری وسیع
سرمایه بیمه شده
صدور
تعیین نرخ
پرداخت و تصفیه خسارت
موضوع مورد بیمه
مبلغ بیمه
مقاطعه کاری کارهای ساختمانی
راهکارهای پیشنهادی عبارتند از :
1- راه اندازی آزمایشی و بهره برداری
2- دوره نگهداری
بیمه مسئولیت مدنی آرشیتکت ها و پیمان کاران
مشکلات بیمه مهندسی
بیمه نامه تمام خطر پیمان کاران
استثنائات عمومی
مدت بیمه
الف ) دوره عملیات ساختمانی
ب ) دوره نگهداری
شرایط عمومی
بخش یک بیمه نامه
موضوع ( خسارت های مادی )
استثنائات بخش یک
مقرراتی که در خصوص بخش یک اعمال می شود :
شرط 1 . مبلغ بیمه شده
شرط 2 . اساس پرداخت خسارت
شرط 3 . بسط حدود تأمین (افزایش تعهدات بیمه گر )
بخش دو بیمه نامه
مسئولیت مدنی
استثنائات بخش 2
مقررات مخصوصی که در مورد بخش دو اعمال می شود :
ماهیت بیمه های مهندسی و نقش آن در صنعت ساخت و ساز
موانع گسترش بیمه مهندسی و راهکارهای پیشنهادی در این زمینه
1- نا آشنایی با بیمه های مهندسی در کشور
2- فقدان ضمانت اجرایی ماده 21 شرایط عمومی پیمان
3- موانع فنی بیمه
4- مشکلات بازاریابی و تبلیغات
بازدید اولیه در بیمه های تمام خطر پیمانکاران
کلیات
هدف از تهیه گزارش بازدید اولیه در بیمه تمام خطر پیمانکاران
ویژگی های اساسی گزارش های بازدید اولیه
واضح بودن
مختصر و مفید بودن
کامل بودن
پیشگیری از خطر
مقدمات کار بازدید اولیه
چه کسی باید ملاقات شود ؟
مروری بر وضعیت بیمه های مهندسی ( پیمان کاری ) در ایران
* محمد میهن یار
* لطف ا… پناهی شمس آباد
*ابوالقاسم دباغ
* افسانه غانم
پرسشنامه و پیشنهاد بیمه ماشین آلات پیمانکاران
چکیده:
کلیات
بر خلاف بیمه های باربری که از قدمتی طولانی برخوردار است بسیاری از شاخه های بیمه های مهندسی جوانند و قدمت برخی از آنان از چند دهه تجاوز نمی کند . تاریخچه بیمه های مهندسی را می توان در بیمه دیگ های بخار جستجو نمود ، آن زمان که پس از اختراع دیگ های بخار انفجارهای پی در پی در آنها مشکل آفرین گردیده بود و این امر موجب گشت تا جمعی از اهل نظر به بررسی علل انفجار دیگ های بخار پرداخته و اقداماتی را به منظور کنترل و پیش گیری از خطرات به عمل آورند . تأسیس انجمن یا اتحادیه ماشین های بخار به سال 1854 در کشور انگلستان را بایستی در این راستا در نظر گرفت . این انجمن به منظور جلوگیری از انفجار در دیگ های بخار توصیه های ایمنی خود را به صاحبان آنها منعکس می نمود و درضمن پس از بررسی موضوع ، شیوه های عملی و کارآمدی را برای حل مشکل و در جهت کنترل و پیشگیری از خطرات در اختیار آنان قرار می داد بدون شک این انجمن خود زمینه ساز تأسیس شرکت بیمه ای در اوایل قرن بیستم تحت عنوان شرکت بیمه دیگ های بخار گردید . نا گفته نماند آلمان و سوئیس ، دو کشور صاحب نام در امر بیمه ، نیز در اوایل قرن بیستم نوعی پوشش بیمه ای جهت بیمه نمودن ماشین آلات به صورت تمام خطر طراحی و در اختیار متقاضیان قرار می دادند . به طور کلی عرضه بیمه هایی از نوع فوق را می توان نقطه شروع و پیدایش بیمه های مهندسی به شکل امروزی به حساب آورد .
در این راستا تحولات شگرف و پرشتابی که در چند دهه گذشته با ظهور تکنولوژی جدید ، ماشین آلات پیچیده و ابزارهای رایانه ای پدید آمده علاوه بر اعتبار بخشیدن تعمیم هر چه بیشتر این نوع بیمه زمینه ساز پیدایش انواع مختلفی از بیمه های مهندسی نیز گردیده است . بایستی در نظر داشت شرایط جدید اقتصادی و اجتماعی مهندسی معاصر شرکت های بیمه را ناگزیر نموده است تا خود را هر چه بیشتر با نیازهای روز وفق داده و منطبق با موضوعات جدید بیمه های جدید و متنوع تری طراحی و در اختیار متقاضیان خود قرار دهند . امروزه بازار بیمه شاهد ارائه نوعی بیمه جمعی تحت عنوان Package Policy می باشد . این نوع بیمه که برای تأمین پوشش بیمه طرح های بزرگ با سرمایه هایی هنگفت که اجرای کار در آنها بصورت عملیاتی مرکب ، گسترده و به هم پیوسته در نظر گرفته شده نمونه ای از یک بیمه نامه یا قرارداد بیمه جمعی است که بر اساس آن انواع پوشش های بیمه مورد نیاز در قالب یک بیمه نامه یا قرارداد بیمه مهندسی در اختیار بیمه گذار قرار داده می شود .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:8
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه
2- روش ترکیبی AHP/DEA
3- کاربرد در ارزیابی ریسک پلها
3-1- انتخاب معیارهای ارزیابی و تعیین وزن آنها
3-2- تعریف درجات ارزیابی و بدست آوردن داده های ارزیابی
جدول 2- داده های ارزیابی ریسک برای 20 سازه پل
3-3- راه حل مدل (3) برای تولید نمرات ریسک محلی
جدول 3- نمرات ریسک محلی و کلی برای 2 سازه پل و رتبه بندی اولویت ریسک آنها
3-4- اولویت بندی سازه های پل بر حسب نمرات ریسک کلی آنها
4- نتیجه گیری
چکیده:
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) تنها می تواند تعداد بسیار محدودی از گزینه های تصمیم گیری را مقایسه نماید. وقتی که صدها یا هزاران گزینه برای مقایسه وجود داشته باشد، روش مقایسه دو به دو، بدون شک عملی نخواهد بود. در این مقاله، روش ترکیبی AHP/DEA را برای تسهیل ارزیابی ریسک صدها یا هزاران سازه پل، که در مورد آنها مقایسه دو به دو غیر ممکن است، پیشنهاد می کنیم.
1- مقدمه
ارزیابی ریسک پل غالباً برای تعیین اولویت سازه های پل جهت محافظت از پل استفاده می شود و در اصل، یک مسأله تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) است که مستلزم چند معیار ارزیابی از قبیل ایمنی، عملکرد، تحمل پذیری و ... می باشد.
بنابراین، روشهای MCDM می توانند برای ارزیابی ریسک پلها مورد استفاده قرار گیرند.
در میان روشهای MCDM، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) بطور خاص برای مدلسازی معیارهای کیفی مناسب است و کاربرد زیادی در موارد گوناگون نظیر انتخاب، ارزیابی، برنامه ریزی و توسعه، تصمیم گیری، پیش بینی و غیره دارد.
لیکن، به دلیل آنکه صدها یا هزاران سازه پل باید در یک زمان ارزیابی و اولویت بندی گردند و روش AHP تنها قادر به مقایسه تعداد بسیار محدودی از گزینه های تصمیم گیری است، بنابراین در چنین شرایطی، روش مقایسه دوبدو، بدون شک عملی نخواهد بود. برای غلبه بر این مشکل، ما روش AHP را با روش تحلیل پوشش داده ها (DEA) ترکیب کرده و یک روش ترکیبی AHP/DEA برای ارزیابی ریسک پلها ارائه می نماییم.
این مقاله بصورت زیر سازماندهی شده است: در بخش 2، روش ترکیبی AHP/DEA را برای مسائل MCDM دارای گزینه های بسیار زیاد تصمیم گیری ، معرفی می نماییم. در بخش3، کاربرد روش ترکیبی AHP/DEA برای ارزیابی ریسک پلها را ارائه می دهیم که در آن، 20 سازه پل برای محافظت از پل اولویت بندی می شوند. نتایج تحقیقات نیز در بخش 4 ارائه می گردند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
فهرست مطالب:
«مقدمه»
مقاومت انسولین برای تشخیص نیاز هست.
افراد پر خطر برای ASCVD.
سندروم متابولیک باشند. این موارد عبارتند از :
مدیریت بالینی سندروم متابولیک:
ارزیابی و برآورد خطر:
مدیریت ریسک فاکتور های اساسی:
چاقی شکمی :
رژیم های آتروژنیک و دیابتوژنیک :
مدیریت ریسک فاکتور های متابولیک :
دیس لیپیدمی آتروژنزی :
ارزیابی گلوکز ناشتا :
مرحله پروتروبیونک :
مرحله پروانیفلتری :
آینده تحقیق :
در خلاصه نکات ذکر شده که باید مورد تاکید قرار گیرند :
«مقدمه»
سندروم متابولیک ناشی می شود از کمبود توجه در چندین سال گذشته. این گفته از سازمان قلبی آمریکا (AHA) و انجمن بین المللی قلب و ریه و خون (NHLBI) است که قصد دارد فراهم کند یک راهنمای حرفه ای در تشخیص و مدیریت سندروم متابولیک در بالغین. سندروم متابولیک هست یک مجموعه از ریسک فاکتور های وابسته به هم از اصل متابولیسم- ریسک فاکتور های متابولیک- که به نظر می آید اینها به طور مستقیم بیماری آترواسکلروز قلبی عروقی (ASCVD) را توسعه می دهند. بیماران سندروم متابولیکی همچنین ریسک فاکتوری برای تیپ п هستند. ریسک فاکتور های اصلی و مهم، ریسک فاکتور متابولیسم را افزایش می دهند. در چندین سال گذشته چندین گروه کارشناسی تلاش کرده بودند جهت تنظیم یک معیار تشخیصی ساده که استفاده شود در تمرینات کلینیکی جهت تشخیص بیمارانی که به طور آشکار دارای چندین علامت سندروم متابولیک بودند. این معیارها تا حدی در ارکان اصلی متفاوت است، اما در کل آنها شامل 2 ریسک فاکتور اصلی هستند.
پر دامنه ترین تشخیص ریسک فاکتور های متابولیک، فقدان چربی آتروژنیک است. افزایش فشار خون و افزایش گلوکز پلاسما؛ شخصی با چنین ویژگیهایی رایج یافت می شود که دارای حالت پروتروموبیک و یک حالت آماسی و متورم است.
کاهش چربی آتروژنیک شامل اجتماعی از لیپوپروتئین شکمی است که در بر می گیرد. تری گلیسیرید سرم و آبولی پروتئین B، افزایش کمی در HDL و کاهش در سطح کلسترول HDL (HDL-C)، سندروم متابولیک اغلب برگردانده می شود به این مساله که بوده یک ماهیت مجزا با یک علت منفرد. اطلاعات موجود به درستی نشان می دهد که آن یک سندروم است و یک گروه از ریسک فاکتور های ASCVD . اما احتمالا یکی از این علل را بیشتر از دیگری دارد، بی توجهی در علت تشخیص فردی سندروم باعث بالا بردن خطر ASCVD می شود. ریسک فاکتور های اصلی پیش غالب برای این سندروم به نظر می رسد چاقی شکمی و مقاومت انسولین باشد.
از دیگر شرایط همراه می تواند عدم فعالیت فیزیکی، تعادل هورمونی و سنی باشد، یک رژیم آتروژنیک (مثل رژیم غنی از چربی اشباع و کلسترول) می تواند زیاد کند ریسک فاکتور های بیماری قلبی عروقی در افراد دچار سندروم. اگر چه این رژیم به طور ویژه به عنوان یک ریسک فاکتور اصلی در این شرایط لیست نشده است.
یک تئوری گفته است که مقاومت انسولین، علت اصلی سندروم متابولیک است. شکی در این نیست که مقاومت انسولین استعداد قند خون از نوع 2 دیابت ملیتوس را افزایش می دهد. روش متابولیک چند تایی پیشنهاد می کند که مقاومت انسولین و هایپوتانسیون جبران کننده در دیگر ریسک فاکتور های متابولیک ارتباط دارند. و آن هست تشخیص اینکه بسیاری از مردم از طریق اندازه گیری های تواتری چاق نیستند، با این وجود مقاوم به انسولین هستند و سطوح غیر نرمالی از ریسک فاکتور های متابولیک را دارند. به عنوان مثال دیده شده در افراد دارای والدین تیپ п دیابت یا تیپ I و خویشاوندان درجه 1 یا 2 و به همین صورت صحیح است برای بسیاری از افراد با نژاد آسیای جنوبی.
اگر چه مقاومت انسولین در افراد نیاز به چاقی کلینیکال ندارد، با وجود این به طور رایجی دارد یک چاقی غیر طبیعی توزیعی که تشخیص داده می شود به وسیله ی چاقی بالا تنه بدنی به صورت پیش غالب. چاقی بالا تنه به طور قوی با مقاومت انسولین ارتباط دارد. چربی زیاد بدن می تواند در قسمت احشایی یا زیر پوستی جمع شود. بسیاری از بازجویان (محققان) ادعا کرده اند که ارتباط چاقی بیش از حد احشایی با مقاومت انسولین قوی تر است تا دیگر قسمتهای بافت چربی، دیگر کارکنان فهمیدند که چربی زیر پوستی شکمی همچنین با مقاومت انسولین ارتباط دارد (ارتباط معنی دار). بی اعتنا از سهم خویشاوندی چربی احشایی و چربی زیر پوست شکمی با مقاومت انسولین.
ارتباط چربی شکمی با مقاومت انسولین و سندروم متابولیک قوی تر است تا با چربی قسمتهای انتهایی بدن. یک ترکیب جالب چاقی فوقانی بدن هست آزاری به ازای غیر نرمال اسید چرب غیر استریفید از بافت چربی- این یعنی شرکت کردن چربی در جایی غیر از بافت چربی. توده چربی غیر نرمال در عضله و جگر ظاهرا استعداد مقاومت به انسولین و کمبود لیپید ها است.
بر طبق نظر کارشناسان افزایش بار چاقی در ایالات متحده یک نوع اجبار است. پس از افزایش شروع سندروم متابولیک این نظریه نیاز دارد که هماهنگ باشد با فرضیه مقاومت انسولین. غیر طبیعی بودن متابولیسم بافتهای چربی ممکن است یک معمای رایج باشد. بافتهای چربی در افراد چاق مقاومت کننده است که بالا برنده سطح اسید چرب غیر استریفید است و باعث بدتر شدن مقاومت انسولین در عضله است و متابولیسم کبد را تغییر می دهد.
به علاوه بافت چربی در افراد چاق نشان داده می شود به طور غیر طبیعی، در نتیجه چندین هورمون ادیپوکینز که ممکن است به طور جداگانه ای تاثیر بگذارد روی مقاومت انسولین و تغییر ریسک فاکتور های ASCVD ، اینها شامل افزایش تولید سیتو کینزهای متورم است. پلاسمینوژن، بازدارنده فعال و دیگر تولیدات فعال زنده، در زمان مشابه استعداد حفاظتی ادیپوکین و ادیپونکتین کاهش یافته است. همه ی این تغییرات شامل شده بودند به عنوان ریسک فاکتور های متابولیک. همان طور که اشاره شد تعدادی از علایم فردی سندروم متابولیک با فقط 1 درجه میانه از کل چاقی بدن، قابل ملاحظه هستند. نژادی از افراد آسیای جنوب که به نظر می آید به طور ذاتی مقاوم به انسولین هستند، شرایط بدتر می شود به وسیله ی چاقی شکمی خفیف.
آنها به طور ذاتی به انسولین مقاومت دارند که می تواند توسعه دهد سندروم متابولیک را با افزایش متوسطی در چاقی شکمی. اما حتی مردمی هم که مقاومت ذاتی کمی دارند یا اصلا ندارند هم می توانند توسعه دهند مقاومت انسولین را که اگر که نشانه های چاقی را در خود جمع کنند. این یافته ها از این عقیده حمایت می کنند که توزیع چربی بدن به خصوص چربی اضافه شکمی، نقش مهمی را در علت شناسه سندروم بازی می کند. اخیرا توجه شده که این سندروم با یک حالت مزمن مشترک باشد و آن هم درجه پایینی از التهاب است. بسیاری از محققان فکر می کنند که در این نوع، عفونت نوع اصلی یا شدید سندروم است. برای مثال التهاب سلولهای چربی موجب مقاومت انسولین در 2 بافت چربی و عضلانی می گردد.
در چاقی حاضر، بافت چربی نیاز دارد به تولید زیاد سیتوکنین، در حالی که محصول ادیپونکتین کم شود. به نظر می رسد این پاسخ تشدید می کند ارتباط بین چاقی و التهاب را. جالب اینکه معلوم شده در افراد مقاوم به انسولین دارند درجه پایینی از التهاب را حتی بدون افزایش در چربی کل بدن. در نهایت، برجستگی های فردی و اختلافهای نژادی کلینیکال ریسک فاکتور های متابولیک در مجموع چاقی/ مقاومت انسولین. این هست مشابه این عبارت که هر ریسک فاکتور متابولیک تا حدی تحت کنترل در شرایط محیطی متفاوت است. به عنوان مثال یک تفاوت چند شکلی در ژنهای موثر متابولیسم با بدتر شدن اختلال چربی در افراد چاق. به طور مشابه یک پیش حالت ژنتیکی در ترشح ناقص با مقاومت انسولین ترکیب شود می تواند گلوکز پلاسما را تا سطح غیر نرمالی بالا ببرد. اگر چه سندروم استعداد ابتلا به تیپ п دیابت ملیتوس را باعث می شود، بسیاری از کارشناسان بیماریهای قلبی که این سندروم می تواند باشد یک ریسک فاکتور بعدی برای ASCVD. چندین گزارش اخیر نشان داده که ارتباط دارد با ریسک فاکتور های بزرگتر بیماری قلبی عروقی. اما یک بار که تیپ п دیابت ملیتوس پدید قلبی عروقی افزایش پیدا می کند حتی بیشتر. در نهایت، مقاومت انسولین در سندروم متابولیک در ارتباط بسیاری از اینها کبد چرب هستند. قطع تنفس، لیپواستروفی و پروتئاز بازدارنده های درمانی برای اشتراکات علایق قابل توجهی را در چندین حوزه ی دارویی دیگر به وجود می آورند. ریسک فاکتور های متابولیک فاکتور هایی هستند که ظاهرا تاثیر مستقیمی روی بیماری آترواسکلروز دارند. در میان اینها بیان می شود که دیس لیپیدمیا شامل می شود یک اجتماعی از لیپوپروتئین غیر طبیعی را که افزایش می دهد تری گلیسیرید و افزایش LDL کوچک و کاهش سطح DL و از میان تری گلیسیرید، لیپوپروتئین اشباع را. مسلما بیشتر آتروژنیک هستند. بسیاری از مطالعات این پیشنهاد را مطرح می کند که ذرات کوچک تر از ذرات LDL را حمل می کنند. پتانسیل آتروژن از بقایای لیپوپروتئین و LDL کوچک می تواند مغشوش شود در قسمتی به وسیله با یک افزایش در تعداد کل آپوپروتئین B و توزیع لیپوپروتئین های در گردش. این منعکس می شود به وسیله افزایش کل سرم آپوپروتئین B. سرانجام لیپوپروتئین های زمینه ای به طور وسیعی که سطوح پایین HDL هستند آتروژنهای مستقل. مکانیسم های چندگانه توضیح می دهند این روابط را. دیگر ریسک فاکتور های متابولیک، همچنین به نظر می رسد که به طور فردی آتروژنیک باشند. در میان اینها هستند فشار خون بالا، افزایش گلوکز پلاسما، یک حالت پروتروموبیک و یک حالت آماسی. حقیقتا 3 ریسک فاکتور متابولیک افزایش آپوپروتئین B، لیپوپروتئین ها کاهش سطح HDL و افزایش فشار خون ایجاد می کند ریسک فاکتور اصلی را و هایپر تانسیون این گونه تعریف شده، ریسک فاکتور اصلی.
هر کدام از فاکتور ها زمانی که به طور غیر طبیعی هستند، همان میزان که در سندروم متابولیک مشاهده می شود دارای خطرات زیادی هستند. یک بدن در حال رشد به علاوه سطح بالایی را از پروتروموبیک سیار در احتیاطات ASCVD نشان می دهد که احتمالا مستعد تبدیل شدن به تروموبیک می باشند. بسیاری از گزارشات حضور حالت پیش التهابی را نشان می دهد و هنگامی که تبدیل به التهاب می شوند آشکار می گردند و این نشان دهنده خطر بالای سندروم قلبی-عروقی حاد می باشد. سرانجام تنوع مکانیسم، نحوه اندازه گیری گلوکز پلاسما را توضیح می دهد که ممکن است آترواسکلروز را افزایش دهد. ترکیبات ملیتوس دیابت تیپ نوع 2 در سندروم متابولیک هنوز خطر ASCVD را افزایش می دهد.
تعدادی از بازرسان تایید کردند چندین ریسک فاکتور اصلی داخلی قلبی عروقی جمع می شوند در یک فرد. اگر چه این تجمع مشاهده شده بود سالها قبل، اخیرا بیشتر است. در چندین دوره پیشنهاد شد که این دسته بندی ها توصیف شوند. سندروم متابولیک، سندروم X . 4 کشنده سندروم مقاومت انسولین و افزایش تری گلیسیرید معمولا دوره سندروم متابولیک بیشتر استفاده می شود در زمینه قلبی عروقی. اگر چه سندروم متابولیک اغلب بر می گردد به یک ماهیت مجزا.
تشخیص زودتر مهم است آن هست یک سندروم و نه یک تعریف یکسان از ماهیت آن یک عامل بیماریزای تنها وجود ندارد. بنابراین سندروم می تواند ترتیب داده شود از یک دسته از ریسک فاکتور های غیر وابسته در یک مجموعه از ریسک فاکتور ها که از طریق یک مکانیسم اصلی رایج به هم متصل می شود. در یک بعد کلینیکال، حضور سندروم متابولیک تعیین می کند هویت یک فرد را در افزایش ریسک فاکتور ها برای ASCVD دیابت п دیابت ملیتوس. سرانجام یک فهم بهتر از علت ویژه در سندروم که ممکن است باعث بهبود تخمین خطر در توسعه ریسک ASCVD با تیپ п دیابت ملیتوس برای افراد شود. در حال حاضر، اگر چه حضور سندروم شاخص عمومی تر خطر برای شرایط است، زیرا مستند می کند ارتباط بالای خطر برای ASCVD و تیپ п دیابت ملیتوس را. سندروم متابولیک با وجود این خطر، عمر درازی را باعث می شود. برای این اختلالات، حتی در دوران های کوتاه تر خطر هست در سطح پایین یا میانه. در تلاش برای آشنا کردن سندروم متابولیک در تمرینات کلینیکال، چندین سازمان تلاش کرده اند در جهت تنظیم معیار ساده ای برای تشخیص آن.
اولین پروپوزال در 1998 از مشورت گروهی آمد که در تعریف دیابت برای سازمان جهانی بهداشت. این گروه تاکید کردندکه مقاومت انسولین ریسک فاکتور اصلی و به گواهی مقاومت انسولین برای تشخیص نیاز است. یافته های پیرو طی ادعای بیشتری معتقد است که مقاومت انسولین ریسک فاکتور اصلی و به گواهی مقاومت انسولین برای تشخیص نیاز هست.
یافته های پیرو طی ادعای بیشتری معتقد است که مقاومت انسولین علت اولیه سندروم است. یک روش تشخیصی سندروم به وسیله معیار WHO می تواند این باشد که هنگامی که بیمار نشان دهد یکی از چندین نشانه مقاومت انسولین را به علاوه 2 ریسک فاکتور اضافی. از آنجایی که اندازه گیری مقاومت انسولین به طور مستقیم در وضع کلینیکی مشکل است. چندین نوع مدرک غیر مستقیم پذیرفته شده است از جمله آسیب عدم تحمل گلوکز، آسیب به گلوکز ناشتا (IGF)، تیپ п دیابت ملیتوس یا آسیب در مصرف قند پایین در شرایط هایپر کلسیم و هایپر انسولین. دیگر ریسک فاکتور ها استفاده می شوند برای تشخیص چاقی داخلی، افزایش فشار خون، افزایش تری گلیسیرید، کاهش سطح HDLC یا آلبومین در ادرار. گروه پیشنهادی به طور قاطع پیشنهاد می کند هر کدام از این فاکتور ها را به طور جدی گروه WHO اجازه داده که اصطلاح سندروم متابولیک استفاده شود. در بیماران با تیپ п دیابت ملیتوس و اگر نه مواجه کند نیازها را برای سندروم. آنها دلیل می آورند که بیماران با تیپ п دیابت ملیتوس اغلب دسته ای از ریسک فاکتور های ASCVD را دارند که قرار می دهد آنها را به طور ویژه ای جزء افراد پر خطر برای ASCVD.
عنوان انگلیسی مقاله: Risk and Return
عنوان فارسی مقاله : ریسک و بازده
فرمت فایل ترجمه شده: فایل Word ورد (Docx یا Doc) قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل ترجمه شده: 20 صفحه متن انگلیسی به همراه 26 صفحه ترجمه فارسی
چکیده:
Risk and Return
دانلود اصل مقاله
The art of "investing" is defined by risk and return. An investor is willing to assume a certain amount of risk as a trade-off to getting paid an expected return. It is quite important for any person, prior to jumping into the stock market, to understand the different types of risk and how to measure them. As we will see, some types can be circumvented through diversification, while others cannot. Be sure you are getting paid for the added risk you take!
When an investor buys a security (stock, bond, mutual fund, artwork, etc) they have a certain "expected return." Some investors may quantify this number as a percentage, while others just hope for some sort of positive return. Expected return is mathematically defined as income + capital appreciation. Certain stocks, generally in the technology sector, do not pay any income (dividends) because they reinvest all profits in their business. In the case of these (growth) stocks, your expected return is strictly capital appreciation. Keep in mind that investing is a two-way street between the investor and the company you are investing in. If you buy a stock position in a company (or a bond from them) they have to give you an adequate reward for doing so or you'll invest elsewhere. Thus, the "required return" is what will induce an investor to invest in an asset, given that asset's level of risk. There are a few types of risk:
systematic risk- this is risk which cannot be diversified. When you buy a security it is subject to the following unpredictable factors which may affect (either positively or negatively) your return on investment: interest rate risk, reinvestment rate risk, market risk, exchange rate risk, and purchasing power (inflation) risk. There is nothing you can do to protect an individual stock from an inflationary period. Please note that even though you cannot prevent these risks, there are still ways to hedge them. An example would be buying a floating rate mortgage security to protect a stock which may tend to perform negatively in a rising interest-rate environment.
unsystematic risk- this component of risk can be diversified by having a "portfolio" of securities. Diversifiable risks include business risk, financial risk, and country risk. For example, if you have $10,000 and buy a homebuilding stock with it, you are not diversifying your risks. If the overall stock market goes up, but the housing sector slows down, your stock will underperform the overall market. Many investment professionals believe that owning a basket of roughly 10-15 stocks in different sectors can eliminate most of the unsystematic risk.
ریسک و بازده
هنر سرمایه گذاری با ریسک و بازده تعریف می شود. سرمایه گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است.برای هر فرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملاً مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره را شناخته و آنها را اندازه گیری کند.همچنانکه که خواهیم دید برخی از این ریسک و بازده ها دارای تنوع هستند و برخی دیگر به این گونه نیستند.مطمئن شوید که شما آماده پرداخت برای رسیک اضافی هستید.
زمانیکه یک سرمایه گذار یک دارایی را خریداری میکند (سهام ، اوراق قرضه ، یک شرکت ، اثر هنری و غیره ) این داراییها دارای یک بازده مورد انتظار هستند.برخی از سرمایه گذاران این بازده را بر حسب درصد مشخص میکنند در حالیکه دیگران امیدوارند که این بازده به صورت مثبت باشد.بازده مورد انتظار از نظر ریاضی به صورت درآمد +سرمایه پرداخت شده تعریف می شود.سهام خاص که عموماً در بخش تکنولوژی وجود دارند هیچ بازده (سود قابل تقسیم ) ندارند زیرا آنها تمامی سودها را در موسسه سرمایه گذاری می کنند. در مورد رشد این سهام بازده مورد انتظار شما همان سرمایه است. به خاطر داشته باشید که سرمایه گذاری همانند یک خیابان دو طرفه است که بین سرمایه گذار و شرکتی که شما می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید قرار گرفته است. اگر شما سهام یک شرکت (یا اوراق قرضه آنها) را خریداری کنید ، آنها به شما بابت این کار یک پاداش مناسب را می دهند که می توانید آن را ردر جای دیگر سرمایه گذاری کنید. بنابراین بازده مورد انتظار بابت سرمایه گذاری یک سرمایه گذار باعث ایجاد یک سطح ریسک برای دارایی می شود.ریسک انواع مختلفی دارند که عبارتند از:
ریسک سیستماتیک:
این ریسکی است که نمی توانید آنرا متنوع کنید.زمانی که شما یک دارایی را خریداری می کنید عوامل متعددی در پی آن قرار می گیرند که می توانند بر بازده سرمایه گذاری (به صورت منفی یا مثبت )اثر بگذارند : نرخ ریسک سرمایه گذاری مجدد ، مخاطره بازار ، نرخ ریسک مبادله ، و ریسک قدرت خرید (تورم ) . هیچ راهی برای اینکه در دوره نوسان بتوانید از یک سهام خاص محافظت بکنید وجود ندارد. لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که اگر چه شما نمی توانید در برابر این مخاطرات حفاظتی داشته باشید ولی راههایی وجود دارند که از انها دوری نمایید. یک را می تواند خرید یک بیمه با نرخ شناور است که از سهام هنگام افزایش منفی در نرخ بهره بازار حمایت میکند.
فرمت فایل اصلی: doc, pdf
تعداد صفحات: 78
متن انگلیسی مقاله در 29 صفحه در قالب فایل PDF
متن ترجمه شده در 49 صفحه در قالب فایل word و قابل ویرایش
مقاله ترجمه شده: ریسک سود مازاد، ارزشهای ذاتی و قیمتهای سهام
نویسندگان: استفن پی باجینسکی- جیمز ام والن
Residual income risk, intrinsic values, and share prices
by Stephen P. Baginski and James M. Wahlen
چکیده:
تحقیقات تجربی حسابداری شواهد نسبتاً کمی در مورد این که آیا از نظر ریسک، اختلافات مقطعی سودی حسابداری با اختلافات مقطعی در قیمتهای سهام، ارتباط دارند یا نه؟ ارائه میدهد. ما با توجه به ریسک یا خطر مربوط به ارقام حسابداری دو پرسش را مطرح میکنیم:
1- آیا ارزیابیهای خطر مربوط به حسابداری (یعنی خطر نظام مند و تغییر پذیری کل در مجموعه زمانی بهره مازاد حقوق صاحبان سهام شرکت) با ارزیابی بازار و برآورد خطر حقوق صاحبان سهام ارتباطی دارد یا نه؟
2- اگر این چنین است، پس آیا این ارزیابیها به صورت افزایشی با ارزشیابی بازار و ارزیابی خطر حقوق صاحبان سهام در ورای دیگر عوامل قابل بررسی و مشاهده، نظیر عوامل موجود در الگوی سه عامل French, Fama (1992) ارتباط دارند؟ ما بر مبنای یک معیار اساسی حسابداری در مورد ریسک قیمت بازار اختلاف میان قیمت واقعی سهام و الگوی ارزشیابی سود مازاد بر پایه برآورد ارزش سهام و با استفاده از نرخ بهره بد ون ریسک را ارزیابی میکنیم.
نتایج ما حاکی از آن است که هم ریسک سیستماتیک و هم مجموع تغییر پذیری در بهره مازاد حقوق صاحبان سهام به طور ناقص تفاوت قیمت گذاری را نشان میدهد، و تأثیر توضیحی مجموع تغییر پذیری به عوامل فاما و فرنچ ـ بقای بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری افزوده میشود.
Empirical accounting research provides surprisingly little evidence on whether accounting earnings numbers capture cross-sectional differences in risk that are associated with cross-sectional differences in share prices. We address two questions regarding the
risk-relevance of accounting numbers: (1) Are accounting-related risk measures (i. e. , the systematic risk and total volatility in a firm’s time-series of residual return on equity) associated with the market’s assessment and pricing of equity risk? (2) If so, then are these accounting-related risk measures incrementally associated with the market’s assessment and pricing of equity risk beyond other observable factors, such as those in the Fama and French (1992) three-factor model? We develop an accounting-
fundamentals-based measure of the market’s pricing of risk-the difference between actual share price and a residual income valuation model estimate of share value using risk-free rates of return. Our results show that both systematic risk and total volatility
in residual return on equity partially explain this pricing differential, and that the explanatory power of total volatility is incremental to the Fama and French (1992) factors–market beta, firm size, and the market-to-book ratio.