فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:108
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد«M.S.c »
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول : کلیات 1
مقدمه 2
بیان مساله 3
اهمیت و ضرورت تحقیق 5
اهداف تحقیق 7
سئوال های تحقیق 7
تعاریف نظری متغییرها: 8
فصل دوم : ادبیات 9
و پیشینه تحقیق 9
مقدمه 10
زن در اسلام 10
تاریخچه کار زنان: 12
علل و انگیزه اشتغال در زنان 14
جایگاه زنان در مدیریت 14
سهم زنان از مشاغل مدیریتی 16
آیا رهبری زنان با مردان متفاوت است؟ 17
علل عدم رشد اشتغال و مدیریت زنان 20
موانع و مشکلات زنان در تصدی پست های مدیریتی: 22
رویکرد نظری رضایت شغلی 26
تئوری ها ی رضایت شغلی 28
ابزارهای اندازهگیری رضایت شغلی 34
تعاریف و مفاهیم تعهد سازمانی 35
ضرورت توجه به تعهد سازمانی 37
اهمیت تعهد سازمانی 38
عوامل موثر بر تعهد سازمانی 39
تحقیقات خارجی موانع پیشرفت زنان 41
تحقیقات داخلی موانع پیشرفت زنان 42
پیشینه تحقیق تعهد و رضایت شغلی 50
فصل سوم : 67
روش 67
مقدمه: 68
الف ) روش تحقیق: 68
جامعه آماری و نمونه تحقیق: 68
نمونه و روش نمونه گیری: 68
ابزار انداره گیری 69
روایی و پایایی : 69
روش های آماری مورد استفاده در پژوهش 72
فصل چهارم 74
نتایج تحقیق 74
مقدمه 75
یافته ها 75
فصل پنجم 87
بحث و نتیجه گیری 87
بحـث از نتــایج 88
محدودیت ها : 94
پیشنهادات : 94
فهرست منابع ومآخذ 95
ضمائم 104
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره ( 1 ) پایایی ابعاد رضایت شغلی 70
جدول شماره ( 2 ) پایایی ابعاد رضایت شغلی 70
جدول شماره (3 ) ویژگی های نمونه مورد بررسی بر حسب نوع شغل 75
جدول شماره (4) ویژگی های نمونه مورد بررسی برحسب تحصیلات 76
جدول شماره (5 ) ویژگی های نمونه مورد بررسی بر حسب سابقه کار 76
جدول شماره (6 ) ضریب همبستگی پیرسون بین تاثیرموانع پیشرفت زنان در رضایت شغلی 77
جدول شماره (7 ) ضریب همبستگی پیرسون بین تاثیرموانع پیشرفت زنان در تعهد سازمانی 78
جدول شماره ( 8 ) آزمون Tبین جنسیت وتعهد سازمانی 79
جدول شماره ( 9) آزمون Tبین رضایت شغلی کارکنان زن ومرد 80
جدول شماره (10 ) میانگین و انحراف استاندارد تعهد سازمانی در مدارک مختلف تحصیلی 82
جدول شماره ( 11 ) نتایج آزمون تحلیل واریانس بین میزان تحصیلات و تعهد سازمانی 82
جدول شماره (12) نتایج توکی بین میزان تحصیلات و تعهد سازمانی 82
جدول شماره (13 ) میانگین و انحراف استاندارد رضایت شغلی در مدارک مختلف تحصیلی 84
جدول شماره ( 14 ) نتایج تحلیل واریانس بین رضایت شغلی و مدرک تحصیلی 84
جدول شماره (15) نتایج توکی بین میزان تحصیلات و تعهد سازمانی 84
جدول شماره ( 16 ) ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات تعهد سازمانی و رضایت شغلی 86
چکیده:
در این تحقیق موانع پیشرفت زنان در سازمان و تاثیر آن بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی از دیدگاه کارکنان در سال 1386مورد بررسی قرار گرفت روش تحقیق همبستگی است .نمونه مورد مطالعه در این تحقیق شامل 120 نفر از کارکنان(43 نفر زن و 77 نفر مرد ) منابع طبیعی شهر شیراز بودند که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات بوسیله پرسشنامه های، رضایت شغلی ، تعهد سازمانی و موانع پیشرفت زنان بود و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل واریانس و آزمون t انجام شد.نتایج حاصل از این تحقیق به شرح زیر می باشد
1- بین پیشرفت زنان در سازمان با تعهدسازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه منفی معنی داری در سطح 05/0 وجود دارد
.2-.تعهد سازمانی کارکنان مرد بیشتر از کارکنان زن بدست آمد.
3- رضایت شغلی کارکنان مرد بیشتر از کارکنان زن بدست آمد.
4-- کارکنان با تحصیلات فوق لیسانس کمترین تعهد سازمانی را در مقایسه با کارکنان دیگر داشتند.
5- کارکنان با تحصیلات فوق لیسانس کمترین رضایت شغلی را در مقایسه با کارکنان دیگر داشتند.
6- بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابط معنی داری در سطح 001/0 بدست آمد .
فصل اول : کلیات
مقدمه
دردهه های اخیر اشتغال زنان در ایران به عنوان مهم ترین نمود اجتماعی مورد اهتمام قرارگرفته است. با افزایش سطح علم و دانش و رشد معنوی وعاطفی مردم، زنان بیش از گذشته وادار شده اند پا را از محیط خانه و زندگی فراتر گذارند. یکی از نشانه های این تحول، فزونی گرفتن درصد زنان در دوره های گوناگون دانشگاه های ایران است. اما با بررسی سه دهه گذشته در می یابیم که تعداد مدیران زن از افزایش چندانی برخوردار نبوده است به طوری که تاج زاده (1377) بیان می کند که ” در ایران سطح اشتغال و مدیریت زنان به ترتیب 13 درصد و 8/2 درصد است. یعنی فاصله ای برابر با 10 درصد بین سهم زنان شاغل و زنان مدیر در ایران وجود دارد“. همچنین داوری (1378) معتقد است شانس مدیر شدن زنان در مقابل مردان 14 درصد است. قره یاضی (1383) نیز معتقد است که” از کل زنان شاغل در ایران تنها 17% توانسته اند پست های مدیریتی را احراز کنند“. پرکردن فاصله بین این اختلاف،لازمه اش توجه جدی مسئولان به مساله ورود زنان در عرصه های مختلف اجرایی و مدیریتی است چنانچه در کشور های مختلف جهان نیز اینگونه عمل شده است آنگونه که اعلامیه چهارمین کنفرانس جهانی زن در پکن می گوید” بدون شرکت فعال زنان و گنجانیدن دیدگاه زنان درکلیه سطوح تصمیم گیری، اهداف برابری، توسعه و صلح قابل حصول نیست “ (آرین و سعید قاضی، 1375).
به طور کلی تمام نگرش هایی که عدم پیشرفت زنان در مشاغل مدیریتی را حمایت می کنند نشانگر این موضوع است که اگرچه در سال های اخیر حضور زنان در محیط کار چشمگیر تر شده است و روز به روز برتعداد آنها افزوده می شود ؛ اما میزان پیشرفت آنها در مشاغل مدیریتی متناسب با تعداد آنها در سازمان ها نیست .زنان در حرکت به سوی مشاغل مدیریتی با موانع و مشکلات زیادی روبرو می شوند (سقف شیشه ای ) در حالی که این موانع برای مردان جامعه وجود ندارد .
با توجه به این که عملکرد و اثر بخشی کارکنان تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله رضایت شغلی و تعهد سازمانی و... می باشد در این تحقیق موانع پیشرفت زنان در سازمان و تاثیر آن بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی از دیدگاه کارکنان منابع طبیعی شهر شیراز در سال 1386مورد بررسی قرار گرفت.
بیان مساله
موضوع این پژوهش بررسی موانع پیشرفت زنان در سازمان و تاثیر آن بر تعهدسازمانی و رضایت شغلی کارکنان منابع طبیعی استان فارس در سال 1386 بوده است.
یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه هر کشور،وضعیت زنان و نوع مشارکت آنان می باشد زیرا توسعه صرفا در ارتباط با تولید ناخالص ملی و در سطح درآمد سرانه سنجیده نمی شود ؛بلکه شامل بلوغ اجتماعی و سیاسی نیز می گردد . از آنجا که یکی از مولفه های بلوغ اجتماعی و سیاسی را می توان نحوه برخورد و رفتار جامعه با زنان دانست بنابر این حضور فعال و مشارکت موثر زنان در جامعه از دیر باز حائز اهمیت بوده است.
اخیراً حضور زنان در ردههای مدیریت چشمگیرتر شده است. ورود آنان به ردههای بالای سازمانی مسائل بسیاری را با خود به همراه داشته است. با وجود اینکه ورود تعداد زنان بعنوان نیروی کار روبه افزایش است اما پیشرفت آنها در مشاغل مدیریتی چندان محسوس نبوده است. این درحالی است که تحقیقات انجام شده برای شناخت برتری مردان در مدیریت وجه تمایزی را برای مدیربودن انحصاری مردان قائل نیست. پژوهشها نشان میدهد مدیریت آینده نیازمند استفاده بیشتر و کارآمد از نیروی بالقوه زنان در مدیریت است (جزنی ،1378).
طبق آمار سازمان بینالمللی کار زنان الجزایری با 8 درصد کمترین و زنان فنلاندی با 47 درصد بیشترین سهم اشتغال را دارند. بیش از 45 درصد از زنان جهان که بین 15 تا 64 سال سن دارند در فعالیتهای اقتصادی مشغول هستند. نرخ مشارکت زنان به عنوان نیروی کار در ایران برطبق آمار سال 1375، 1/9 درصد است. زنان مدیر و کارکنان رده بالای سازمانی در سال 1370، 1533 نفر بود که در سال 1375 به 41420 نفر رسیده است. هرچند این رقم نشاندهنده افزایش تعداد زنان در پستهای مدیریتی است اما در مقایسه با تعداد شاغلان زن رقم ناچیزی است.( عبدالهی ، 1381).با وجود این که تعداد زنان در نیروی کار رو به افزایش است ، اما پیشرفت آنها در مشاغل مدیریتی محسوس نیست . امروزه این عدم ارتقاء و پیشرفت را به علت وجود موانع پیشرفت زنان می دانند .
نتایج حاصل از تحقیقات صورت گرفته توسط سولمون (1990 ) ، گرهات و رنیس (1991) نشان می دهد که زنان در مشاغل مشابه ریاست 42 درصد کمتر از مردان در همان سطح ، حقوق دریافت می کنند . نتایج تحقیقات کالبرک لیت (1991) و مورسین و گلی نو (1990) نشان می دهد بعضی از زنانی که در رده های میانی سازمانها،مدیریت می کردند،به دلیل نبود پیشرفت و فرصت هایی که برای مردان وجود دارد دلسرد شده اند (به سبب وجود موانع پیشرفت زنان )سازمان قبلی را ترک کرده اند.که نشان می دهد تعهد سازمانی و رضایت شغلی بسیار کمی داشته اند(مهداد،1381) . نتایج تحقیقات صورت گرفته توسط زکی (1383) ، کوزه چیان و همکاران (1382) ، کوهستانی و شجاعی فر (1381) ، جمشیدیان و مقدم (1380) ، حسینی زاده (1379) ، طبا طبایی زاده (1376) ، تقی پور (1374) ، ساعتچی (1370) و سایرین نشان می دهدکه رضایت شغلی مردان بیشتر از زنان می باشد همچنین بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه مثبت معنی داری وجود دارد .
اهمیت و ضرورت تحقیق
باتوجه به اینکه در نیمه دوم قرن بیستم توجه به زنان بهعنوان نیروی کار، مدیر و سیاستمدار هم در تئوری و هم درعمل تغییر یافته است ولی بازهم زنان حق اندکی در انتخاب شدن بهعنوان مقامات عالیرتبه مدیریتی و سیاسی داشتهاند. بهطوری که در سال 1997 زنان بهطور میانگین حدود 7/11 درصد و 10 درصد به ترتیب از قانونگذاران ملی و پستهای مدیریتی را در سراسر جهان تشکیل میدادند.(باررل ، 2001). پژوهشهای بسیاری مؤید این است که مدیریت آینده نیازمند بهکارگیری هرچه بیشتر نیروی بالقوه زنان در مدیریت است.(بار با رادال ،1377),
مطالعات انجام شده نشان میدهد «سقف شیشهای بسیاری از زنان را از بالارفتن بسوی پستهای مدیریت و رهبری بازمیدارد.(روسنر ، 1991).اغلب زنان مدیر در پیشرفت حرفه ای به وسیله عاملی که " موانع پیشرفت زنان " نامیده می شود متوقف شده اند ، یک سد غیر قابل نفوذ که به آنها اجازه می دهد به پاداش ها و مسئولیت های مدیریت سطح بالا نگاه کنند اما از حرکت به طرف آن جلوگیری می کند (مهداد ،1381). «سقف شیشهای» نگرشها و تعصبهای منفی است که مانع از آن میشود زنان و گروههای اقلیت ورای یک سطح خاص در سلسله مراتب سازمانی بروند.(سنزو ،2001). سقف شیشهای به موانع مصنوعی و نامرئی، تصمیمات سازمانی و تعصبات مسئولان سازمان اطلاق میشود که مانع پیشرفت اشخاص با صلاحیت و یا اقلیتها (بویژه زنان) در داخل سازمانها میگردد. این اصطلاح به مفهوم نقطهای است که پس از آن، اقلیتها یا مدیران زن دیگر امکان ارتقا پیدا نمیکنند(خوشنویس ،1381). یک سوم زنان شاغل در پستهای منشیگری یک چهارم دیگر در حوزههای مراقبتهای بهداشتی، آموزشی و تولیدات موادغذایی هستند. حتی در این شغلهای بطور سنتی زنانه نیز زنان پستهای کلیدی را در ارتباط با شغلشان ندارند. برای مثال، در مدارس زنان تدریس میکنند ولی مردان سازماندهی، طرحریزی، هدایت و کنترل را انجام میدهند. یک مانع عمده برای زنانی که مایلند به پستهای مدیریتی برسند، وجود محدودیتهایی است که از سوی جامعه، خانواده و خود زنان بر آنها تحمیل میشود. نتایج حاصل از تحقیقات صورت گرفته توسط سولمون (1990) ، گرهات و رنیس (1991) نشان می دهد که زنان در مشاغل مشابه ریاست ، 42 درصد کمتر از مردان در همان سطح ، حقوق دریافت می کنند . نتایج تحقیقات کالبرک لیت (1991) و مورسین و گلی نو (1990) نشان می دهد بعضی از زنانی که در رده های میانی سازمانها مدیریت می کردند،به دلیل نبود پیشرفت و فرصت هایی که برای مردان وجود دارد دلسرد شده اند (به سبب وجود موانع پیشرفت زنان )سازمان قبلی را ترک کرده اند.که نشان می دهد تعهد سازمانی و رضایت شغلی بسیار کمی داشته اند(مهداد،1381) .
اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق بررسی موانع پیشرفت زنان در سازمان و تاثیر آن بر تعهدسازمانی و رضایت شغلی کارکنان منابع طبیعی شهر شیراز در سال 1386 بوده است.
اهداف دیگر تحقیق عبارتند از :
مقایسه تعهد سازمانی و جنسیت کارکنان
مقایسه رضایت شغلی و جنسیت کارکنان
مقایسه تعهد سازمانی و میزان تحصیلات کارکنان
مقایسه تعهد سازمانی و میزان تحصیلات کارکنان
بررسی رابطه تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه
سئوال های تحقیق
سئوال اصلی تحقیق عبارت است از : چه موانعی در پیشرفت زنان در سازمان وجود دارد ؟
سایر سئوالات تحقیق عبارتند از :
1-آیا بین پیشرفت زنان در سازمان با تعهدسازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد؟
2-. آیا در میزان تعهد سازمانی کارکنان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد.؟
3- آیا در میزان رضایت شغلی کارکنان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد.؟
4- آیا بین میزان تحصیلات و تعهد سازمانی کارکنان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد.؟
5- آیا بین میزان تحصیلات و رضایت شغلی کارکنان زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد.؟
6- آیا در میزان تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.؟
تعاریف نظری متغییرها:
رضایت شغلی:رضایت شغلی عبارت از نگرش کلی فرد نسبت به شغل می باشد.
تعهد سازمانی : از نظر لغوی تعهد عبارت است از به گردن گرفتن کاری، نگاه داشتن ، عهد بستن و پیمان بستن است . تعهد سازمانی حالتی روانی است که رابطه فرد را با سازمان مشخص کند ، تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را به طور ضمنی در خود دارد .
موانع پیشرفت زنان : موانع مصنوعی مبتنی بر تعصبات نگرشی یا سازمانی ، جهانی یا ملی هستند که افراد واجد شرایط را در سازمان هایشان از پیشرفت به سمت بالا در مقام های مدیریتی باز می دارند .
تعاریف عملیاتی متغییرها:
رضایت شغلی : ملاک تعیین کننده در این مورد ، نمره فرد در پرسش نامه رضایت شغلی اسمیت کندال و هالین است که سئوالات آن توسط گرگسون کاهش یافته است .
تعهد سازمانی: ملاک تعیین کننده در این مورد ، نمره فرد در پرسش نامه تعهد سازمانی مادوی ، استیرز و پورتر (1974 است .
موانع پیشرفت زنان: ملاک تعیین کننده در این مورد ، نمره فرد در پرسش نامه موانع پیشرفت زنان می باشد.
اشتغال زنان و مسائل مربوط به آن
33 صفحه در قالب word
فهرست
فصل اول
فصل دوم
فصل سوم
-بیکاری زنان و عوامل مؤثر بر آن
فصل چهارم
فصل پنجم
مقدمه:
موضوع «اشتغال زنان» و مخالفت مردان با کار آنها یکی از مهمترین مسایلی است که علیرغم اهمیت فوق العاده آن تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بدین ترتیب گر چه حضور فعال زنان در امور روزمره زندگی بویژه در خانه داری و تربیت کودکان آشکار است، اما نقش حساس آنها در تولید وتوسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جامعه چندان که باید محسوس نبوده است. از سوی دیگر وجود این باور در میان برخی از مردان که «نیازی به کار زنان نیست» و «جای زن درخانه است» موجب شده که فرهنگ «نان آوری مرد» در کشورهای توسعه نیافته باقی بماند و فشار بیشتری را بر روی نانآور خانواده که همان مرد است، وارد کند.
به گزارش خبرنگار «زنان» خبرگزاری دانشجویان ایران مخالفت مردان با کار زنان علاوه بر ایجاد فشار روانی بر روی آنها، موجب می شود که نرخ فقر درجمعیت زنان که همواره بیش از مردان است، ثابت بماند. از سوی دیگر هزینه های ملی صرف شده بریا تحصیلات وارتقای اجتماعی دختران و زنان با خارج ماندن آنها از چرخه کار وتلاش، به رکود بنشیند واین رکودهای خانوادگی، کشور و در مرحله بعد کل منطقه را با آمار وارقام اشتغالا و کار زنان نیاز است.
جنگ جهانی اول را می توان نقطه آغازین توجه به زن و شایستگی او در به دست گرفتن مسئولیتها در تولید اقتصادی بویژه در عرصه کشاورزی دانست. درسال 1908 فدراسیون بین المللی ارتقاء اطلاعات خانه داری در سوئیس تشکیل شد و مؤسسات آن اعلان کردند که زنان حق دارند زندگی بهتر، آرامش وبرابری بیشتر داشته باشند واولویت را دراین زمینه به آموزش زنان روستائی دادند که بیشتر بیسواد و پر مشغله بودند. گردهمائی گوناگون زنان روستایی در برخی از کشورها و برقراری تماس این گروه ها اولین هسته های تشکیلاتی زنان را پایه ریزی کرد واز این طریق جهان آگاهی یافت که هدف های مشترک و برقراری نزدیک می تواند چالشهای واقعی نیمی از جمعیت جهان را تبیین کند.
نخستین انجمن زنان کشورهای جهان بر اساس ارزشهای سنتی زندگی خانوادگی و مطرح کردن دیدگاهها، آراء و عقائد آنان در سطوح ملی و محلی و جهانی مورد توجه قرار گرفت. این انجمن در جهت نیل به ارتقاء سطح زندگی زنان و خانواده آنها در سطح جهان از طریق برنامه های توسعه روستایی ، آموزشی ودوره های تعلیماتی، اشاعه فرهنگ دوستی وتفاهم بین زنان سرتاسر جهان رهایی از فقر تشویق و پیشبرد آموزش و تحصیلات، جلوگیری از بیماری و حمایت از سلامت و بهداشت زنان روستایی در سطح بین المللی در زمینه های تغذیه ، بهداشت، بازاریابی، طرحهای کوچک کسب و کار، کشاورزی، مسکن، محیط زیست و طرحهای آب آشامیدنی آغاز به کار کرد. اما فقط از سال 1975 درهمایش مکزیکو ونیز درسال 1985 در همایش نایروبی دست اندرکاران فائو دریافتند که زنان روستائی درکشورهای در حال توسعه به عنوان تولید کننده، مباشر ، مبتکر ومسئول عاری از هر گونه حق و حقوقی بوده و بدلیل دریافت نکردن دستمزد سهمی نیز در اقتصاد ملی ندارند. ( به موازات جهش های جهانی در جهت شناخت جایگاه زن در نخستین سالهای پس از جنگ جهانی دوم توسعه جهانی بصورت انتقال جامعه از وضعیت سنتی به وضعیت نوین محسوس شد براساس دیدگاه توسعه رش اقتصادی و افزایش توانائی اقتصادی برای ایجاد و تداوم رشد سالانه تولید نا خالص ملی به عنوان پایه واساس توسعه مطرح شد. این مفهوم که به نشست ثروت به پائین موسوم شد دردهه 1960 میلادی موضوع اصلی توسعه بود و موافقین بسیاری را به خود جلب کرد. برپایه این نظریه افزایش درآمد به انباشت سطح بالا از پس انداز ودر نتیجه رشد اقتصادی می انجامد . بر اساس نگرشهای جدید الگوی توسعه قبلی مورد تردید جدی قرار گرفت و شاخصهای توسعه یافتگی که دردهه های 1950 و 1960 میلادی مطرح شده بود مورد تردید قرار گرفت و ملاکهای صرفاً اقتصادی بطور کلی مردود شمرده شد. از نظر این گروه اندیشمندان پدیده توسعه تنها منحصر به رشد اقتصادی و صرف اندازه کمی درآمد واشتغال نیست با گسترش دیدگاههای جدید توسعه وبسط حوزه مفهومی آن از دهه 1970 میلادی به بعد نگرشهای جدیدی پایه ریزی شد که نقطه عطف آن را در دهه 1990 میلادی می توان به وضوح مشاهده کرد . این دهه در بدو شروع به عنوان دهه توسعه انسانی شکل گرفت. در سالهای دهه 1990 مردم باید به استواری در کانون فرآیند توسعه جای گیرند. محکمترین دلیل این امر آنست که فرآیند توسعه اقتصادی به نحو فزاینده ای به عنوان فرآیندی برای گسترش تواناییهای مردم تلقی می شود.
به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر وقوع تحولات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بر ساخت خانواده و از جمله نگرش آنها نسبت به مسایل مربوط به زنان اثر گذاشته؛ به گونه ای که علی رغم وجود برخی قوانین و مقررات و با گذشت سالها از عمر حکمرانی سنت ها به مسایل خانوادگی بتدریج از میزان نارضایتی مردان از اشتغال زنان کاسته شده است.
نتایج تحقیقات نشان می دهد «بی عدالتی رویه ای ، مبادله ای و تعاملی» ،«سلامت زدایی» «طرح های کاری نامناسب» ، «ترکیب نقش های کاری با نقش های خانوادگی»، «آسیب های تعاملی» ، « تضاد نقش های کاری با خانوادگی» و همچنین «عدم امنیت شغلی» درکاهش نسبت اشتغال زنان در بخش های دولتی مؤثر است.
بنابراین «برآورده شدن نیاز اقتصادی و معیشتی خانواده» می تواند نگرش مثبتی را درزمینه اشتغال زنان برای مردان به وجود آورد، این در حالیست که این مسأله در بسیاری از خانواده ها به خصوص در طبقه متوسط جامعه بیشتر صدق می کند و مردان درچارچوب نیازهای معیشتی خانواده عملا به درآمد زنان خویش اتکا دارند واین مسأله می تواند در روشن بینی ونگرش مثبت آنها نقش مهمی ایفا کند.
اشتغال زنان
3-1 روند وتحول وضعیت شغلی زنان
بررسیهای تبلیغی درمورد اشتغال زنان درکشورهای درحال توسعه، و کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که درهیچ یک از جوامع دنیا زنان به اندازه مردان در فعالیتهای اقتصادی مشارکت ندارند. البته میزان مشارکت از جامعه ای به جامعه دیگر واز زمانی به زمان دیگر متفاوت است و بستگر به تفاوت درسطح توسعه کشورها دارد. (1) این مسئله تا حدی مربوط به ایفای نقش مادری و قسمتی دیگر مربوط به آداب و سنن اجتماعی حاکم بر جوامع است. تحولات اقتصادی وسیاسی در کشور ها نیز تاثیر آنی بر میزان مشارکت زنان درفعالیتهای اقتصادی داشته است. «زنان قلب توسعه هستند آنها قسمت اعظم اقتصاد غیر پولی (کشاورزی معیشتی، زاییدن و پرورش بچه ها، نیروی کارخانگی) راکنترل می کنند و سهم عمده ای دراقتصاد پولی (تجارت، بخش غیر متشکل و اشتغال دستمزدی) دارند. درهمه جای دنیا زنان دو شغل دارند- داخل خانه و خارج آن. بعضی از این کارها به رسمیت شناخته نشده است و آنهایی که آنرا انجام می دهند توقع حمایتی ندارند (با درخطر قرار گرفتن سلامتی خود یا بچه هایشان کارشان در معرض خطر و از دست رفتن قرار می گیرد).
رشد کنترل نشده جمعیت، بچه های زیاد و مرگ و میر در سنین پایین، اقتصاد تضعیف شده و ناتوان، کشاورزی کم بازده و غیر مفید، محیط فاسد، و جامعه دوقطبی و کیفیت زندگی پایین از جمله مسائلی است که برای زنان نادیده گرفته شده است وآنان را در فرصتهای نا برابر وسطح بالاتری از خطر وتصمیم گیری در زندگی براساس سرنوشت و اخذ تصمیم توسط دیگران به جای انتخاب قرار می دهد. بسیاری از زنان به ویژه در کشورهای درحال توسعه به جز ازدواج و بچه داری انتخابهای بسیار محدودی دارند. (1)
بررسی کمی و کیفی تحلو اشتغال زنان درسالهای اخیر در کشورمان نشان می دهد که روند توسعه ماهیتاً زمینه فرهنگی مساعد را برای شرکت بیشتر زنان در فعالیتهای اقتصادی ایجاد خواهد کرد، البته به شرطی که مشکلات مربوط به تاخیر در احساس ضرورتها ونارسایی نهادها وموسسات اقتصادی و اجتماعی هماهنگ با زمنیه های مساعد توسعه و طلب مشارکت زنان مرتفع شود. میزان مشارکت زنان از نقطه ای به نقطه دیگر می تواد بسیاری متفاوت باشد. به نظر می رسد حدود و نوع فعالیتهای اقتصادی زنان چندان ربطی به میل و خواسته اشان ندارد و منتج از تحصیلات سنتی، قومی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. فعالیتهای اقتصادی یک منطقه معین هر چه باشد مردان در به دست آوردن شغل اولویت دارند. برای مثال، اگر در منطقه ای صنعت وجود نداشته باشد، این مردان هستند که مشاغل بخش خدمات را از آن خود می کنند. به نظر می رسد که مردان بیشتر در تصاحب مشاغل موفق هستند. با توجه به اینکه پایگاه اجتماعی افراد بر اساس اشتغال آنان ونحوه فعالیتهای اقتصادیشان تبیین می شود، و ارتباط فراینده و در هم تنیده ای که نوع شغل فرد وپایگاه اجتماعی او دارد. نگرش دقیقتری به نحوه اشتغال زنان و جایگزین بهتر و بهینه آنها در حوزه های وسیعتر شغلی لازم است که بالتبع موجب بالابردن پایگاه اجتماعی زنان که به عنوان یکی از اهداف برنامه اول توسعه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی مورد نظر است خواهد بود.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاههای دانشکده
120 صفحه در قالب word
فهرست مطالب
فصل اول:
1-1. مقدمه
1-2. بیان مساله
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
1-4. اهداف تحقیق
1-5. فرضیههای تحقیق
1-6. متغیرهای تحقیق
1-7. تعاریف مفهومی و عملیاتی واژگان اختصاصی
فصل دوم:
2-1. خانواده
2-2. ازدواج
2-3. رضایت زناشویی
2-4. عوامل موثر بر رضایت زناشویی
2-4-1. سن ازدواج و رضایتمندی زناشویی
2-4-2. جنس و تفاوتهای جنسیتی در رضایت زناشویی
2-4-3. مهارتهای ارتباطی و رضایت زناشویی
2-4-4. تفکر و شناخت در رضایت زناشویی
2-4-5. سوابق تربیتی و خانوادگی و رضایت زناشویی
2-4-6. خانواده اصلی و نقش شناختها، اندیشه و باورهای زیر بنایی در رضایت زناشویی
2-5. طرحواره
2-5-1. طرحوارهها و افکار خودکار
2-5-2. طرحوارهها و اسنادها
2-5-3. طرحوارهها و انتظارات
2-5-4. طرحوارهها و فرضیات
2-5-5. طرحوارهها و استانداردها
2-5-6. نقش طرحوارهها در روابط خانوادگی
2-5-6- الف). شکل گیری طرحوارههای خانوادگی
2-5-7. طرحوارههای ناکارآمد
2-5-8. منشاء طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-9. انواع طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-9- الف). حوزه اول: بریدگی و طرد
2-5-9- ب). حوزه دوم: خود گردانی و عملکرد مختل
2-5-9- ج). حوزه سوم: محدودیتهای مختل
2-5-9- د). حوزه چهارم: معطوف به دیگری بودن
2-5-9- ر). حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و باز داری
2-5-10. خصوصیات طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-11. سبکهای مقابلهای ناکارآمد
2-5-12. طرحواره درمانی
2-5-12- الف). شناسایی و ارزیابی طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-12- ب). تغییر، اصلاح و بازسازی طرحوارههای ناکارآمد اولیه
2-5-13. بازسازی طرحوارههای حاصل از خانواده اصلی در رویکرد طرحواره- محور
2-5-13- الف). راهبردهای تجربی (هیجانی)
2-5-13- ب). راهبردهای شناختی
2-5-13- ج). تکنیکهای بین فردی
2-5-13- د). الگو شکنی رفتاری
2-6. حمایت پژوهشی از اثر بخشی رویکرد طرحواره- محور
فصل سوم:
3-1. روش پژوهش
3-2. جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری
3-3. روش جمع آوری دادهها
3-4. ابزار پژوهش و اعتبار و پایایی آزمونها
3-4-1. فرم مشخصات دموگرافیک، نمونه مورد پژوهش
3-4-2. پرسشنامه DASS
3-4-3. پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ)
3-4-4. پرسشنامه رضایت زناشویی امزیچ
مقدمه
خانواده، واحدیاجتماعی و نظامی سازمان یافته است که در بقا و رشد نوع بشر نقش بسیار با اهمیتی را داراست و بنیادیترین نهاد جامعه محسوب میشود. خانوادههای با کارکرد سالم، بهسالم سازی فضای جامعه یاری رسانده و زمینه رشد و شکوفایی اعضای خود را فراهم میکنند. خانواده بستر رشد و رفاه جسمی و روانی اجتماعی کودک و عامل تحقق و تعادل فیزیکی، روانی و اجتماعی انسانهاست. یکی از مهمترین عوامل پیش بینی کننده بهداشت روانی افراد متاهل، روابط با همسر است (لاسول[1] و لاسول، 1991). روابط با همسر عنصر اصلی زندگی عاطفی و اجتماعی فرد است و نداشتن رضایت زناشویی به توانایی زوجین برای برقراری روابط توام با خوشنودی بافرزندان وهمچنین سایر افرادخانواده آسیب میرساند. روابطمطلوب توامبا رضایت در درون خانواده به سازگاری موثرتر افراد در موقعیتهای گوناگون یاری میرساند واز طرف دیگر تعارضات زناشویی،[2] زمینه آسیبهای روانی را فراهم میکند. زندگی مشترک در طبیعت ذاتی خود موجب تعارضات و چالشهایی در روابط میان زوجین میشود (وینچ[3] و همکاران، 1974).
رویکردهای گوناگون زوج درمانی با هدف کاهش تعارضات و آشفتگیهای ارتباطی میان زوجین به وجود آمده است (میستی،[4] 2004). مشاوره زوجین براساس این فرضیه است که مشکلات افراد در زمینه روابط زناشویی از طریق مشاوره بهتر بر طرف میگردد. مروری بر ادبیات تحقیقاتی در این زمینه که از اولین سالهای 1996 انجام شده کارایی خانواده و زوج درمانی را در درمان زوجهای ناسازگار مورد تاکید قرار میدهد. (روزن- گاردن[5] و همکاران، 2004).
هدف زوج درمانی کمک به زوجین برای سازگاری مناسبتر با مشکلات جاری و یادگیری روشهای موثرارتباط است (میستی، 2004). اما علی رغم این هدف، بسیاری از درمانهای موجود در این زمینه مورد انتقاد قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، یکی از مقولههای مهم در زوج درمانی توجه به روابط بین فردی[6] افراد است. این مقوله در بسیاری از درمانها مورد عنایت قرار گرفته، اما نه به عنوان یک عنصر فعال. برای نمونه، در رویکرد شناختی- رفتاری، مشکلات مربوط به روابط بین فردی افراد، که ممکن است در روابط اولیه آنان با افراد مهم زندگی خود در دوران کودکی ریشه داشته باشد، به عنوان موانعی در نظر گرفته میشود که برای دستیابی به تبعیت فرد از راهبردهای درمانی باید بر آنها غلبه کرد. اما این فرض وجود دارد که بسیاری از افراد روابط بین فردی ناکارآمدی دارند که ریشه این روابط به اوایل زندگی و دوران کودکی آنان برمیگردد و از آنجایی که این مشکلات بین فردی هسته اصلی مسائل آنان را تشکیل میدهد، بنابراین این مقوله یکی از بهترین حوزهها برای سنجش و درماناین گروه از افراد به شمار میآید و با تمام اهمیتی که دارد در درمان شناختی- رفتاری کلاسیک نادیده گرفته شده است (یانگ،[7]ویشار[8] و کلوسکو[9] ؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1386).
یکی دیگر از درمانهایی که در این حوزه به کار رفته، درمان مبتنی بر رویکرد روان پویایی[10] است. درمقایسه باسایر درمانها این رویکرد تمایل کمتری به یکپارچه سازی راهبردهای درمانی دارد. درمانگرانی که جهت گیری روان پویایی دارد، به ندرت به مراجعان خود تکالیف خانگی میدهند. به علاوه، این درمانگران مبتنی بر همان سبک و سیاق سنتی خود سعی میکنند در روند درمان خنثی و بی طرف باشند و به مراجع اجازه میدهند تا هر آنچه که در رابطه با مشکل به ذهنش میآید در جلسه درمانی بیان کند. اماامروزه بسیاریاز درمانها اینمسائل رامورد توجه قرارداده و راهبردهای یکپارچهتری را ارائه میکنند (یانگ و همکاران، همان منبع).
از سوی دیگر، در مبحث زوج درمانی این اعتقاد وجود دارد که هر فرد تاثیراتی را از خانوادهزیستی خودوارد زندگیزناشویی میکند. افراد مجموعهای ازانتظارات، باورها و تصورات خیالی مربوط به نقش خود و همسرشان را در پیوند زناشویی داخل میکنند. متاسفانه بسیاری ازانتظارات، شدیدا غیر واقع بینانه هستند و از این رو سبب گسترش ناامیدی، بی اعتمادی و پرخاشگری میشوند (برنشتاین[11]و برنشتاین، 1986؛ ترجمه سهرابی، 1382). درباره تاثیر دریافتهای قبلی در ادراکها و تصورات جدید نظراتی عنوان شده، اما در روانشناسی شناختی برای توضیح این اثر از مکانیسمها و مفاهیم مختلفی استفاده شده است. یکی از قویترین مکانیسمها و مفاهیمی که در این مورد به کار رفته طرحواره[12] است که از زمان پیاژه و سپس بک وارد علوم شناختی شده است. یانگ و همکاران (2003) معتقدند که طرحوارهها، الگوهای ثابت و دراز مدتی هستند که در دوران کودکی به وجود آمده و تا بزرگسالی نیز ادامه مییابند. ما ازطریق طرحوارهها به دنیای اطرافمان نگاه میکنیم. طرحوارهها، باورها و احساسات مهمی در مورد خود و محیط اطراف و آینده میباشند که افراد آنها را بدون چون و چرا پذیرفته و تداوم میبخشند و در برابر تغییر آنان نیز از خود مقاومت نشان میدهند. معمولا این طرحوارهها بهغیر از بافت درمانی درجای دیگری تغییر نمیکنند. یانگ (1999)با یکپارچه سازی تکنیکهای مختلف درقالب یک نظریهمنسجم، طرحواره درمانی را که رویکردی نظاممند است به وجود آورده و با این کار باعث گسترش مرزهای درمان شناختی- رفتاری، که قبلا بعضی جنبههای آن مورد انتقاد قرار گرفته بود، شد. طرحواره درمانی بر پایه رفتار درمانی شناختی بنا شده، با این تفاوت که درحوزه شناختی به ریشههای گذشتهموثر در مشکلات فردی توجه چندانی نمیشود، اما در حوزه رویکرد طرحواره- محور با تاکید بیشتر روی جنبههای تحولی مشکلات روانشناختی دردوران کودکی ونوجوانی واستفاده از فنون یکپارچه درمانی، افقهای نوینی فراروی درمانهای زناشویی گشوده شده است (یانگ و همکاران، 2003).
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:169
چکیده ۱
مقدمه ۲
فصل اول- کلیات ۳
١‐١‐ فرضیه ,ضرورت ها و اهداف ۴
١‐١‐١‐بیان مسئله ۴
١‐١‐٢‐فرضیه ۴
١‐١‐٣‐ضرورت و اهمیت تحقیق ۵
١‐١‐۴‐اهداف ۵
١‐١‐۴‐١‐اهداف اصلی ۵
١‐١‐۴‐٢‐اهداف فرعی ۶
١‐١‐۵‐متغیرها ۶
١‐١‐۶‐محدودیت های تحقیق ۶
١‐۲-تعاریف نظری و عملیاتی ۷
١‐۲‐١‐تعاریف نظری ۷
١‐۲‐۲‐تعاریف عملیاتی ۸
١‐٣‐تاریخچه تغذیه و الگوی مصرف ۸
١‐٣‐١‐تاریخچه تغذیه و الگوی مصرف در جهان ۸
١‐٣‐١‐١‐تغییر دادن الگوی مصرف از نظر دستور کار٢١ ۸
١‐٣‐١‐۲‐افزایش دسترسی به غذا و تغذیه از نظر دستور کار ٢١ ۹
١‐٣‐١‐٣‐اهمیت موضوع تغذیه و زنان از دیدگاه کنفرانسهای بین المللی ۱۰
١‐٣‐۲‐ تاریخچه تغذیه در ایران ۱۱
١‐٣‐۲‐ ١‐اهمیت الگوی مصرف غذا در برنامه های توسعه کشور ۱۲
١‐۴‐فیزیولوژی تغذیه ۱۴
١‐۴‐١‐الگوی تغذیه ۱۴
١‐۴‐٢‐جریان تولید و تغذیه ۱۴
١‐۴‐٢‐١‐تعریف تغذیه ۱۴
١‐۴‐٢‐٢‐ماده مغذی ۱۵
١‐۴‐٢‐٣‐سوء تغذیه ۱۵
١‐۴‐٢‐۴‐تغذیه متعادل ۱۸
١‐۴‐٢‐۵‐عادات غلط غذایی ۲۱
١‐۴‐٢‐۶‐کربوهیدراتها ۲۲
١‐۴‐٢‐٧‐پروتئینها ۲۲
١‐۴‐٢‐٨‐چربیها ۲۳
١‐۴‐٢‐۹‐ویتامینها ۲۳
١‐۴‐٢‐١۰‐عناصر معدنی ۲۴
١‐۴‐٣‐تحقیق و توسعه ۲۵
١‐۴‐٣‐١‐صنایع غذایی ایران ۲۵
١‐۴‐۴‐اثرات زیست محیطی تولید و مصرف غذا ۲۷
١‐۴‐۴‐١‐اثرات زیست محیطی کشاورزی ۲۷
١‐۴‐۴‐۲‐اثرات زیست محیطی تولید محصولات دامی ۲۸
١‐۴‐۴‐٣‐اثرات زیست محیطی فاز فرایند مواد غذایی ۲۸
١‐۴‐۴‐۴‐اثرات زیست محیطی مصرف کننده ۲۸
١‐۵‐بررسی تغذیه در ابعاد فرهنگی, اقتصادی, اجتماعی ۲۹
١‐۵‐١‐اثرات توسعه فرهنگی بر تغذیه ۳۰
١‐۵‐١‐١‐الگوهای فرهنگی غذا ۳۰
١‐۵‐۲‐اثرات توسعه اقتصادی ۳۳
١‐۵‐۲‐١‐اقتصاد مواد غذایی ۳۳
١‐۵‐۲‐۲- دامنه امنیت غذایی در ایران و جهان ۳۴
١‐۵‐۲‐٣‐اثرات توسعه اقتصادی بر تغذیه ۳۸
١‐۵‐۲‐۴‐اثرات تغذیه بر توسعه اقتصادی ۳۹
١‐۵‐۲‐۵‐ارزشیابی سیاست تغذیه در کلان اقتصاد ۳۹
١‐۵‐۲‐۶‐بحران افزایش قیمت مواد غذایی ۴۰
١‐۵‐۲‐٧‐رابطه بین درآمد و مصرف ۴۴
١‐۵‐۲‐٨‐الگوی مصرف مواد غذایی ۴۶
١‐۵‐۲‐۹‐ویژگی الگوی مصرف در کشورهای ثروتمند ۴۷
۲‐۵‐۲‐١۰‐ویژگی الگوی مصرف در کشورهای فقیر ۴۸
١‐۵‐۲‐١١‐وضعیت الگوی مصرف در ایران ۴۸
١‐۵‐۲‐١۲‐روند مصرف سرانه مواد غذایی در کشور ۴۹
١‐۵‐۲‐١٣‐موادغذایی و روند عرضه سرانه آنها ۵۱
١‐۵‐۲‐١۴‐روند تولید محصولات کشاورزی ۶۰
١‐۵‐۲‐١۵- وضعیت تولید و مصرف مواد غذایی ۶۲
١‐۵‐۲‐١۶‐کیفیت الگوی تولید و مصرف ۶۳
١‐۵‐۲‐١٧‐مرکز ثقل تولید محصولات کشاورزی در کشور ۶۵
١‐۵‐۲‐١۸‐تصویری از تولید موادغذایی در کشور ۶۵
١‐۵‐۲‐١۹‐بررسی وضعیت عرضه محصولات کشاورزی و تاثیر آن در الگوی مصرف مواد غذایی در ایران ۶۶
١‐۵‐۲‐۲۰‐استراتژی کاهش ضایعات , وضعیت ایران و ارائه راهکارها ۶۸
١‐۵‐٣‐ اثرات اجتماعی ۷۰
١‐۵‐٣‐١‐رشد جمعیت وغذا ۷۰
١‐۵‐٣‐۲‐سیاست عصر کمیابی غذا ۷۲
١‐۵‐٣‐٣‐چشم انداز آینده غذا ۷۴
١‐۵‐٣‐۴‐اثرات بهبود تغذیه بر سطح نیروی انسانی ۷۵
١‐۵‐٣‐۵‐اثرات سوء تغذیه بر توسعه اجتماعی ۷۶
١‐۵‐٣‐۶‐تاثیر عوامل اجتماعی بر الگوی مصرف موا غذایی و نقش خانواده ۷۷
١‐۶‐ زنان ۷۷
١‐۶‐١‐زنان و توسعه پایدار در دستور کار٢١ ۷۸
١‐۶‐١‐١‐ نقش زنان در تغییر الگوی مصرف ۷۹
١‐۶‐١‐۲‐ راهکارهای کاهش مصرف ۸۱
١‐۶‐١‐٣‐نقش آموزش زنان در تغییر الگوی مصرف ۸۲
١‐۶‐١‐۴‐توانمند سازی زنان در الگوها و نحوه مصرف ۸۴
١‐۶‐۲‐نقش زنان در کاهش آلودگی محیط زیست, کاهش جمعیت, کمبود مواد غذایی وکمبود آب) ۸۴
١‐۶‐٣‐ نقش زنان در تغییرات در الگوی مصرف غذایی و سلامت کودکان ۸۵
فصل دوم – مواد و روشها ۸۸
۲‐١‐ویژگی منطقه ۶ تهران ۸۹
۲‐۲‐روش تحقیق ۹۲
۲‐۲‐١‐نوع تحقیق ۹۲
۲‐۲‐۲‐ جامعه آماری ۹۳
۲‐۲‐٣‐ نمونه آماری ۹۳
۲‐۲‐٣‐١‐حجم نمونه ۹۳
۲‐۲‐٣‐۲‐ روش نمونه گیری ۹۴
۲‐٣‐ابزار گردآوری اطلاعات ۹۴
۲‐٣‐١- مشخصات پرسشنامه ۹۴
۲‐٣‐۲- روایی و پایایی پرسشنامه ۹۵
فصل سوم- نتایج ۹۷
٣‐١‐ آمار توصیفی ۹۸
٣‐١‐١- توزیع سن پاسخگویان ۹۹
٣‐١‐۲- توزیع وضع تاهل پاسخگویان ۱۰۰
٣‐١‐٣- سطح تحصیلات پاسخگویان ۱۰۲
٣‐١‐۴- توزیع وضعیت شغل پاسخگویان ۱۰۴
٣‐١‐۵- توزیع وضعیت درآمد ماهیانه(خانوار)پاسخگویان ۱۰۵
٣‐۲‐ آمار استنباطی ۱۰۶
٣‐۲‐١‐پاسخ به فرضیه اول ( بین نقش زنان و نحوه استفاده در الگوهای مصرف غذایی
رابطه وجود دارد.) ۱۰۷
٣‐۲‐١‐١‐پاسخ به سوال ١( آیا سطح سواد زنان در اصلاح الگوهای مصرف غذایی نقش موثر دارد؟) ۱۰۷
٣‐۲‐١‐۲‐پاسخ به سوال ۲( آیا بین سن زنان و نوع الگوهای مصرف غذایی رابطه وجود دارد؟) ۱۰۹
٣‐۲‐١‐٣‐پاسخ به سوال ٣( آیا زنان می توانند با انتخاب الگوهای مصرف غذایی مناسب در اقتصاد خانواده تاثیرگذار باشند؟) ۱۱۰
٣‐۲‐١‐۴‐پاسخ به سوال ۴( آیا نقش زنان به تنهایی و بی پشتوانه دولت می تواند در الگوی مصرف غذا تاثیرگذار باشد؟) ۱۱۲
٣‐۲‐١‐۵‐پاسخ به سوال ۵( آیا شاغل بودن زنان در الگوی مصرف غذایی خانواده می تواند تاثیرگذار باشد؟) ۱۱۳
٣‐۲‐۲‐پاسخ به فرضیه دوم ( بین نقش زنان و کاهش در مصرف (آب, انرژی, پسماند, غذا….) رابطه وجود دارد؟) ۱۱۵
٣‐۲‐۲‐١‐پاسخ به سوال ١( آیا بین آموزش زنان و نوع الگوی مصرف( غذا,آب , انرژی …) ارتباط برقرار است؟) ۱۱۵
٣‐۲‐۲‐۲‐ پاسخ به سوال ۲( آیا بین آموزش زنان و کاهش در اسراف مواد غذایی ارتباط برقرار است؟) ۱۱۷
٣‐۲‐۲‐٣‐ پاسخ به سوال ٣( آیا بین آموزش زنان و کاهش تولید پسماندها ارتباط برقرار است؟ ) ۱۱۸
٣‐۲‐۲‐۴‐ پاسخ به سوال ۴( آیا بین آموزش زنان و کاهش مشکلات زیست محیطی رابطه برقرار است؟ ) ۱۲۰
٣‐۲‐٣‐ پاسخ به فرضیه سوم ( بین نقش زنان در بهبود وضعیت تغذیه ارتباط برقرار است.) ۱۲۲
٣‐۲‐٣‐١‐ پاسخ به سوال ١( آیا بین افزایش درآمد خانواده و بهبود وضعیت تغذیه ارتباط برقرار است؟) ۱۲۲
٣‐۲‐٣‐۲‐ پاسخ به سوال ۲( آیا سطح سواد تغذیه ای زنان در بهبود وضعیت تغذیه و سلامت کودکان و خانواده نقش مؤثر دارد؟) ۱۲۳
٣‐۲‐٣‐٣‐ پاسخ به سوال ٣( آیا بین نقش زنان و سلامت غذای مصرفی در خانواده ارتباط وجود دارد؟) ۱۲۵
فصل چهارم- نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۳۰
۴‐١‐ بحث و نتیجه گیری ۱۳۱
۴‐١‐١‐ مقدمه ۱۳۱
۴‐١‐٢‐بحث و نتیجه گیری پرسشنامه ۱۳۲
۴‐١‐٢‐١- نتیجه گیری از فرضیه اول و سوالات پژوهشی مربوطه ۱۳۲
۴‐١‐٢‐۲- نتیجه گیری از فرضیه دوم و سوالات پژوهشی مربوطه ۱۳۴
۴‐١‐٢‐٣- نتیجه گیری از فرضیه سوم و سوالات پژوهشی مربوطه ۱۳۵
۴‐١‐٢‐۴- نتیجه گیری از سوالات مربوط به میزان مصرف مواد غذایی ۱۳۶
۴‐۲‐پیشنهادات ۱۳۷
۴‐۲‐١‐نقش دولت ۱۳۷
۴‐۲‐١‐١‐ پیشنهاداتی برای دولت در ارائه برنامه های آموزشی ۱۳۷
۴‐۲‐١‐۲‐سایر فعالیتهای مؤثر دولت در زمینه الگوی مصرف غذا ۱۳۹
۴‐۲‐۲‐نقش زنان ۱۴۰
۴‐۲‐۲‐١‐پیشنهادات برای زنان ۱۴۰
پیوست ۱۴۲
پیوست الف- پرسشنامه در خصوص نقش زنان در اصلاح الگوهای مصرف غذایی ۱۴۳
منابع ۱۵۱
منابع فارسی ۱۵۲
منابع انگلیسی ۱۵۵
چکیده:
یکی از بحرانهای زیست محیطی مسئله انتخاب الگوهای نامناسب مصرف و در واقع مصرف بی رویه است.افزایش مصرف به معنی افزایش ضایعات و آلودگی محیط زیست است و غذا یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی است, که تولید آن به اندازه کافی بستگی به تولید در بخش کشاورزی و روند افزایش جمعیت دارد.
زنان میتوانند به عنوان همسر , مادر, مدیر, و برنامه ریز خانواده و کسیکه نقش اصلی را در تنظیم خرید و چگونگی مصرف بعهده دارد و نیز بعنوان مربی و فرهنگساز نسل آینده نقش بسیار مهمی در تغییر الگوی مصرف غذایی و در نتیجه کاهش آلودگی محیط زیست داشته باشد.
در این تحقیق محقق بدنبال اهداف اصلی خویش یعنی افزایش نقش زنان در انتخاب الگوهای مصرف غذایی مناسب و نهایتا کاهش فشار وارد بر محیط زیست به علت الگوهای بی رویه مصرف می باشد.
جامعه آماری در این تحقیق , زنان منطقه ٦تهران می باشند که تعداد ١١۰۵٧نفر را تشکیل می دهند. افراد نمونه به حجم ٣۲۵ نفر بر اساس نمونه گیری چند مرحله ای خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق, پرسشنامه ویژه ای برای کسب اطلاعات تهیه شده که برای بررسی صحت و سقم فرضیات تحقیق از آزمون کی دو و اسپیرمن استفاده گردید و نتایج آن اینچنین بیان گردید. مطابق نظر پاسخگویان در مورد فرضیه اول با توجه به اینکه ضرائب ۲٦٣/۰و۲۲٣/۰از مقدار جدول ١۴٨/۰ بیشتر است بین سطح سواد و نوع الگوی مصرف غذا ,رابطه معنی دار وجود دارد, یعنی هرچه میزان تحصیلات زنان افزایش می یابد، میزان آشنایی آنان با الگوهای مصرف غذایی افزایش می یابد.همچنین با توجه به اینکه اکثر پاسخها ۲/٣۴درصد در مورد ارتباط سن با الگوی مصرف غذا به سمت گزینه متوسط بوده , پس ارتباط معنی داری بین ایندو وجود ندارد. در مورد رابطه شاغل بودن زنان و نوع الگوی مصرف ٣/٦۸ درصد به سمت گزینه های خیلی زیاد و زیاد گرایش داشته و کی دو بدست آمده٧٧/١٣٨از مقدار جدول بزرگتر است , پس رابطه معنی دار می باشد. در مورد تاثیر نقش زنان در اقتصاد خانواده در زمینه الگوی مصرف غذا پاسخها به سمت گزینه خیلی زیاد گرایش داشته و در مورد تاثیر نقش زنان بدون همکاری دولت در الگوی مصرف غذا با توجه به مقادیر کی دو بدست آمده٦۴٦/۴۲۴و ۵۲٣/۲١٦ از مقدار جدول بزرگتر است, پس نقش زنان به تنهایی نمی تواند موثر باشد. بین آموزش زنان و کاهش میزان پسماندها و کاهش در اسراف مواد غذایی و کاهش مشکلات زیست محیطی ارتباط معنی دار وجود دارد , همپنین هر چه سواد تغذیه ای زنان بیشتر باشد وضعیت تغذیه و سلامت خانواده بهتر می شود. بین نقش زنان و سلامت غذای مصرفی ارتباط معنا دار وجود دارد. بین افزایش درآمد و بهبود در وضعیت تغذیه خانواده ارتباط معنا دار وجود دارد.
در آخر به ارائه پیشنهاد در دو بخش مجزا , یعنی پیشنهاداتی برای دولت و زنان پرداخته شده است.
مقدمه:
با توجه به الگوهای بی رویه مصرف و تولید که تشدید کننده فقر و عدم تعادل در جهان است و اهمیت بخش غذا بعنوان محور اقتصادی و نیاز به رسیدن به امنیت غذایی و کاهش جمعیت گرسنه جهان, توجه به تدابیر اصلاح الگوی تغذیه, لازم و ضروری میباشد.(آل یاسیین , احمد,١٣٨٦),چرا که تدابیر اصلاح الگوی مصرف غذایی, تضمین امنیت غذایی را به سمت شرایط برقراری سلامت جامعه هدف قرار داده است.برای ایجاد امنیت غذایی, شناخت ترکیب مواد غذایی به منظور جوابگویی به نیازهای فیزیولوژیکی ضروری است و بر اساس آن ساختار تولید را می توان برنامه ریزی کرد و جهت داد.علاوه بر تولید, مراحل توزیع مواد غذایی نیز در تضمین در دسترس قرار دادن غذا نقش اساسی بعهده دارد.(عیسی , کلانتری, ١٣٧۵)
یکی از بحرانهای زیست محیطی مسئله انتخاب الگوهای نامناسب مصرف و در واقع مصرف بی رویه است.افزایش مصرف به معنی افزایش ضایعات و آلودگی محیط زیست است و غذا یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی است, که تولید آن به اندازه کافی بستگی به تولید در بخش کشاورزی و روند افزایش جمعیت دارد. در این بین توجه به نقش زنان با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند , اما نقش آنها در توسعه و پیشرفت جوامع بسیار بیشتر از یک نیمه است , ضروری میباشد. بدیهی است که هر چه اندیشه زنان و مادران یعنی آموزگاران و مربیان جامعه بازتر و هر چه دانسته های ایشان از اصول فرهنگی, اجتماعی, اقتصادی بیشتر باشد, بهتر می توانند در راه پیشرفت و تعالی و رفاه و سرافرازی جامعه آینده گام بر دارند, به عبارت دیگر , هر چه آگاهی زنان افزایش یابد, این آگاهی به جامعه امروز و نسل های آینده منتقل شده و موجب سیر جامعه به سوی ترقی و تکامل میشود.زنان میتوانند با انتخاب الگوی مصرف صحیحی برای خانواده سطح بهره وری خانواده را افزایش دهند و به عنوان همسر , مادر, مدیر, و برنامه ریز خانواده و کسیکه نقش اصلی را در تنظیم خرید و چگونگی مصرف بعهده دارد و نیز بعنوان مربی و فرهنگساز نسل آینده و سرانجام بعنوان پیوند دهنده کودکان به خانه و جامعه می توانند نقش بسیار مهمی در تغییر الگوی مصرف غذایی و در نتیجه کاهش آلودگی محیط زیست داشته باشد.(معروفی,پروین , دانستنیهای زیست محیطی برای زنان)
مطالعه انجام شده در زمینه نقش و تاثیر زنان بر شکل گیری عادات و رفتارهای تغذیه ای فرزندان و تاثیر بر روی الگوی مصرف غذایی و اصلاح آن جهت دستیابی به امنیت غذایی اجرا گردیده است, چرا که مطالعه در این زمینه بسیار محدود میباشد. امید است نتایج این پژوهش در طراحی و ارائه راهکارهای مناسب برای آموزش صحیح تغذیه در خانواده و بهبود سلامت جامعه و اصلاح الگوهای تولید و مصرف و در نهایت حمایت ازمحیط زیست و بقاء بشریت مفید واقع گردد.
اشتغال زنان و مسائل مربوط به آن
33 صفحه در قالب word
فهرست
فصل اول
فصل دوم
فصل سوم
-بیکاری زنان و عوامل مؤثر بر آن
فصل چهارم
فصل پنجم
مقدمه:
موضوع «اشتغال زنان» و مخالفت مردان با کار آنها یکی از مهمترین مسایلی است که علیرغم اهمیت فوق العاده آن تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است، بدین ترتیب گر چه حضور فعال زنان در امور روزمره زندگی بویژه در خانه داری و تربیت کودکان آشکار است، اما نقش حساس آنها در تولید وتوسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جامعه چندان که باید محسوس نبوده است. از سوی دیگر وجود این باور در میان برخی از مردان که «نیازی به کار زنان نیست» و «جای زن درخانه است» موجب شده که فرهنگ «نان آوری مرد» در کشورهای توسعه نیافته باقی بماند و فشار بیشتری را بر روی نانآور خانواده که همان مرد است، وارد کند.
به گزارش خبرنگار «زنان» خبرگزاری دانشجویان ایران مخالفت مردان با کار زنان علاوه بر ایجاد فشار روانی بر روی آنها، موجب می شود که نرخ فقر درجمعیت زنان که همواره بیش از مردان است، ثابت بماند. از سوی دیگر هزینه های ملی صرف شده بریا تحصیلات وارتقای اجتماعی دختران و زنان با خارج ماندن آنها از چرخه کار وتلاش، به رکود بنشیند واین رکودهای خانوادگی، کشور و در مرحله بعد کل منطقه را با آمار وارقام اشتغالا و کار زنان نیاز است.
جنگ جهانی اول را می توان نقطه آغازین توجه به زن و شایستگی او در به دست گرفتن مسئولیتها در تولید اقتصادی بویژه در عرصه کشاورزی دانست. درسال 1908 فدراسیون بین المللی ارتقاء اطلاعات خانه داری در سوئیس تشکیل شد و مؤسسات آن اعلان کردند که زنان حق دارند زندگی بهتر، آرامش وبرابری بیشتر داشته باشند واولویت را دراین زمینه به آموزش زنان روستائی دادند که بیشتر بیسواد و پر مشغله بودند. گردهمائی گوناگون زنان روستایی در برخی از کشورها و برقراری تماس این گروه ها اولین هسته های تشکیلاتی زنان را پایه ریزی کرد واز این طریق جهان آگاهی یافت که هدف های مشترک و برقراری نزدیک می تواند چالشهای واقعی نیمی از جمعیت جهان را تبیین کند.
نخستین انجمن زنان کشورهای جهان بر اساس ارزشهای سنتی زندگی خانوادگی و مطرح کردن دیدگاهها، آراء و عقائد آنان در سطوح ملی و محلی و جهانی مورد توجه قرار گرفت. این انجمن در جهت نیل به ارتقاء سطح زندگی زنان و خانواده آنها در سطح جهان از طریق برنامه های توسعه روستایی ، آموزشی ودوره های تعلیماتی، اشاعه فرهنگ دوستی وتفاهم بین زنان سرتاسر جهان رهایی از فقر تشویق و پیشبرد آموزش و تحصیلات، جلوگیری از بیماری و حمایت از سلامت و بهداشت زنان روستایی در سطح بین المللی در زمینه های تغذیه ، بهداشت، بازاریابی، طرحهای کوچک کسب و کار، کشاورزی، مسکن، محیط زیست و طرحهای آب آشامیدنی آغاز به کار کرد. اما فقط از سال 1975 درهمایش مکزیکو ونیز درسال 1985 در همایش نایروبی دست اندرکاران فائو دریافتند که زنان روستائی درکشورهای در حال توسعه به عنوان تولید کننده، مباشر ، مبتکر ومسئول عاری از هر گونه حق و حقوقی بوده و بدلیل دریافت نکردن دستمزد سهمی نیز در اقتصاد ملی ندارند. ( به موازات جهش های جهانی در جهت شناخت جایگاه زن در نخستین سالهای پس از جنگ جهانی دوم توسعه جهانی بصورت انتقال جامعه از وضعیت سنتی به وضعیت نوین محسوس شد براساس دیدگاه توسعه رش اقتصادی و افزایش توانائی اقتصادی برای ایجاد و تداوم رشد سالانه تولید نا خالص ملی به عنوان پایه واساس توسعه مطرح شد. این مفهوم که به نشست ثروت به پائین موسوم شد دردهه 1960 میلادی موضوع اصلی توسعه بود و موافقین بسیاری را به خود جلب کرد. برپایه این نظریه افزایش درآمد به انباشت سطح بالا از پس انداز ودر نتیجه رشد اقتصادی می انجامد . بر اساس نگرشهای جدید الگوی توسعه قبلی مورد تردید جدی قرار گرفت و شاخصهای توسعه یافتگی که دردهه های 1950 و 1960 میلادی مطرح شده بود مورد تردید قرار گرفت و ملاکهای صرفاً اقتصادی بطور کلی مردود شمرده شد. از نظر این گروه اندیشمندان پدیده توسعه تنها منحصر به رشد اقتصادی و صرف اندازه کمی درآمد واشتغال نیست با گسترش دیدگاههای جدید توسعه وبسط حوزه مفهومی آن از دهه 1970 میلادی به بعد نگرشهای جدیدی پایه ریزی شد که نقطه عطف آن را در دهه 1990 میلادی می توان به وضوح مشاهده کرد . این دهه در بدو شروع به عنوان دهه توسعه انسانی شکل گرفت. در سالهای دهه 1990 مردم باید به استواری در کانون فرآیند توسعه جای گیرند. محکمترین دلیل این امر آنست که فرآیند توسعه اقتصادی به نحو فزاینده ای به عنوان فرآیندی برای گسترش تواناییهای مردم تلقی می شود.
به گزارش ایسنا، در سالهای اخیر وقوع تحولات فرهنگی، اجتماعی واقتصادی بر ساخت خانواده و از جمله نگرش آنها نسبت به مسایل مربوط به زنان اثر گذاشته؛ به گونه ای که علی رغم وجود برخی قوانین و مقررات و با گذشت سالها از عمر حکمرانی سنت ها به مسایل خانوادگی بتدریج از میزان نارضایتی مردان از اشتغال زنان کاسته شده است.
نتایج تحقیقات نشان می دهد «بی عدالتی رویه ای ، مبادله ای و تعاملی» ،«سلامت زدایی» «طرح های کاری نامناسب» ، «ترکیب نقش های کاری با نقش های خانوادگی»، «آسیب های تعاملی» ، « تضاد نقش های کاری با خانوادگی» و همچنین «عدم امنیت شغلی» درکاهش نسبت اشتغال زنان در بخش های دولتی مؤثر است.
بنابراین «برآورده شدن نیاز اقتصادی و معیشتی خانواده» می تواند نگرش مثبتی را درزمینه اشتغال زنان برای مردان به وجود آورد، این در حالیست که این مسأله در بسیاری از خانواده ها به خصوص در طبقه متوسط جامعه بیشتر صدق می کند و مردان درچارچوب نیازهای معیشتی خانواده عملا به درآمد زنان خویش اتکا دارند واین مسأله می تواند در روشن بینی ونگرش مثبت آنها نقش مهمی ایفا کند.
اشتغال زنان
3-1 روند وتحول وضعیت شغلی زنان
بررسیهای تبلیغی درمورد اشتغال زنان درکشورهای درحال توسعه، و کشورهای توسعه یافته نشان می دهد که درهیچ یک از جوامع دنیا زنان به اندازه مردان در فعالیتهای اقتصادی مشارکت ندارند. البته میزان مشارکت از جامعه ای به جامعه دیگر واز زمانی به زمان دیگر متفاوت است و بستگر به تفاوت درسطح توسعه کشورها دارد. (1) این مسئله تا حدی مربوط به ایفای نقش مادری و قسمتی دیگر مربوط به آداب و سنن اجتماعی حاکم بر جوامع است. تحولات اقتصادی وسیاسی در کشور ها نیز تاثیر آنی بر میزان مشارکت زنان درفعالیتهای اقتصادی داشته است. «زنان قلب توسعه هستند آنها قسمت اعظم اقتصاد غیر پولی (کشاورزی معیشتی، زاییدن و پرورش بچه ها، نیروی کارخانگی) راکنترل می کنند و سهم عمده ای دراقتصاد پولی (تجارت، بخش غیر متشکل و اشتغال دستمزدی) دارند. درهمه جای دنیا زنان دو شغل دارند- داخل خانه و خارج آن. بعضی از این کارها به رسمیت شناخته نشده است و آنهایی که آنرا انجام می دهند توقع حمایتی ندارند (با درخطر قرار گرفتن سلامتی خود یا بچه هایشان کارشان در معرض خطر و از دست رفتن قرار می گیرد).
رشد کنترل نشده جمعیت، بچه های زیاد و مرگ و میر در سنین پایین، اقتصاد تضعیف شده و ناتوان، کشاورزی کم بازده و غیر مفید، محیط فاسد، و جامعه دوقطبی و کیفیت زندگی پایین از جمله مسائلی است که برای زنان نادیده گرفته شده است وآنان را در فرصتهای نا برابر وسطح بالاتری از خطر وتصمیم گیری در زندگی براساس سرنوشت و اخذ تصمیم توسط دیگران به جای انتخاب قرار می دهد. بسیاری از زنان به ویژه در کشورهای درحال توسعه به جز ازدواج و بچه داری انتخابهای بسیار محدودی دارند. (1)
بررسی کمی و کیفی تحلو اشتغال زنان درسالهای اخیر در کشورمان نشان می دهد که روند توسعه ماهیتاً زمینه فرهنگی مساعد را برای شرکت بیشتر زنان در فعالیتهای اقتصادی ایجاد خواهد کرد، البته به شرطی که مشکلات مربوط به تاخیر در احساس ضرورتها ونارسایی نهادها وموسسات اقتصادی و اجتماعی هماهنگ با زمنیه های مساعد توسعه و طلب مشارکت زنان مرتفع شود. میزان مشارکت زنان از نقطه ای به نقطه دیگر می تواد بسیاری متفاوت باشد. به نظر می رسد حدود و نوع فعالیتهای اقتصادی زنان چندان ربطی به میل و خواسته اشان ندارد و منتج از تحصیلات سنتی، قومی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. فعالیتهای اقتصادی یک منطقه معین هر چه باشد مردان در به دست آوردن شغل اولویت دارند. برای مثال، اگر در منطقه ای صنعت وجود نداشته باشد، این مردان هستند که مشاغل بخش خدمات را از آن خود می کنند. به نظر می رسد که مردان بیشتر در تصاحب مشاغل موفق هستند. با توجه به اینکه پایگاه اجتماعی افراد بر اساس اشتغال آنان ونحوه فعالیتهای اقتصادیشان تبیین می شود، و ارتباط فراینده و در هم تنیده ای که نوع شغل فرد وپایگاه اجتماعی او دارد. نگرش دقیقتری به نحوه اشتغال زنان و جایگزین بهتر و بهینه آنها در حوزه های وسیعتر شغلی لازم است که بالتبع موجب بالابردن پایگاه اجتماعی زنان که به عنوان یکی از اهداف برنامه اول توسعه اقتصادی- اجتماعی- فرهنگی مورد نظر است خواهد بود.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است