یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

یارا فایل

مرجع دانلود انواع فایل

تحقیق درباره زندگی نامه راسل

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره زندگی نامه راسل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

زندگی نامه راسل :

مقدمه:تقریبا همه اذعان دارند که از میان همه فیلسوفان بریتانیایی معاصر،برتراند راسل در سراسر جهان از همه مشهور تر است.این امر تا حدی ناشی از این واقعیت است که او تعداد بس معتنابهی کتاب و مقاله در زمینه مباحث اخلاقی ،اجتماعی و سیاسی نوشته و منتشر کرده است که آمیخته به چاشنی سخنان بر انگیزاننده است و در سطحی نوشته شده است که برای عامه ای که ندرتا می توانند خدمات فنی تر او را به اندیشه فلسفی دریابند وقابل فهم است. و عمدتا این رده از انتشارات است که راسل را پیامبر اومانیسم لیبرال،قهرمان کسانی که خود را خردگرا می شمارند،آزاد از قید و بندهای جزمهای دینی و مابعدالطبیعی و در عین حال شیفته آرمان آزادی انسانی-در مخالفت با توتالیتاریسم-و نیز آرمان پیشرفت سیاسی بر وفق اصول عقلانی گردانده است.همچنین می توانیم تعهد او را در ادوار مختلف زندگیش به طرفگیری خاص،گاه طرفگیری غیر مردم پسند،در مسائل مبتلا به عام و حائز اهمیت برای همگان،از علل افزایش شهرت او یاد کنیم.او هموره شجاعت دفاع از معتقداتش را داشته است.و ترکیب یک شخصیت اشرافی،فیلسوف،مقاله نویس ولتری و ستیهنده پرشور،طبعا در روحیه عامه اثر گذارده است.اگر از یک سو منطق ریاضی و از سوی دیگر احکام اخلاقی عینی،ارزشی و سیاسی را از فلسفه حذف کنیم،آنچه باقی می ماند آن است که شاید بتوان فلسفه کلی راسل نامید،که فی المثل عبارت است از مباحث شناخت شناسی و مسائل مابعدالطبیعی.این فلسفه کلی از یک سلسله مراحل و جهشها گذشته است و نمایانگر آمیزه غریبی از تحلیل تند و تیز ونیز نادیدن عوامل ذی ربط مهم است.ولی به مدد روش یا روشهای تحلیلی او یگانه و یکپارچه شده است.و فراز و نشیب ها چندان عظیم نیست که اظهار طنز آمیز پرفسور چ. د. براود را به معنای ظاهریش حمل کنیم که می گوید:«چنانکه همه میدانیم،جناب راسل هر چند سال یک نظام فلسفی تازه عَلَم می کند» در هر حال فلسفه کلی راسل ارائه دهنده سیر استکمالی جالب توجه اصالت تجربه بریتانیایی در پرتو شیوه های فکری بعدی است که خود او در آن سهم عمده ای داشته است .

برتراند آرتور ویلیام راسل،در هجدهم ماه مه سال 1872 ،در شهر ترلک از ایالت مونماثشایر انگلیس دیده به جهان گشود و در روز دوم فوریه ماه فوریه سال 1970 ،در شهر پنیرین دودرایث از ایالت مریوس کشور ویلز بریتانیا دیده از جهان فرو بست.او با نود و هشت سال زندگی،دیر زیست و میراث گرانی از اندیشه و عمل بر جای نهاد که سزاوار پژوهیدن و آموختن است.وقتی برتراند دو ساله بود مادر او،کاترین بارون استانلی آلدرلی، در گذشت و هنگامی که سه سال و نیمه بود پدرش،وایکنت آمبرلی راسل ،رخت از جهان بر بست و بدین سان تربیت او بر عهده مادر بزرگ پدری وی ماند که بانویی بود با آرای سیاسی لیبرال،با اخلاقی سخت گیر و تنزیه طلب،و با اعتقادات مذهبی استوار.راسل،زیر مراقبت مادر بزرگ،تحصیلات ابتدایی را با معلمین خصوصی درس خواند و ذهن کنجکاوش با ایمان مذهبی و خلوص اخلاقی آشنا شد و تخیلات کودکانه اش در فضای ماوراء طبیعت پرگشود و شور دست یافتن به معرفت حقیقت در دلش انباشت.او درخانه پدربزرگش-لرد جان راسل،و بعدها:ارل راسل-پرورش یافت.تعلیمات دینی و پرورش اخلاقی،پاسخ نهایی و قطعی همه پرسشهای سوزان زندگی را در بر داشت و در واقع،این پاسخ ها،مطلق بی چون و چرای حقیقت تام و تمام بود:این آموزش،می آموخت که از کجا آمده ایم،چرا آمده ایم،چه باید بکنیم یا نکنیم،و به کجا میرویم؛می آموخت ستارگان و ماه و خورشید چرا هستند و چه خواهند شد؛می آموخت که حشره و جامد و نبات در کجای این طرح بزرگ زندگی جا دارند؛می آموخت که چرا برخی مردم،از سلامت و ثروت و حرمت رخوردار و برخی دیگر محرومند.لیکن علیرغم،و شاید به علت این پرورش ایمانی ،برتراند از یازده سالگی در صحت باورهای مسیحی به تردید افتاد و بر آن شد که معرفت نسبت به امور،هرچه سنجیده تر و ژرف تر باشد به احتیاط و تردید آمیخته تر،و هرچه از سنجیدگی و ژرقا دورتر باشد به ایمان وثوق نزدیک تر است به طوری که نیل به معرفت به دور از تردید،در امور تجربی و آزمایشگاهی نا ممکن است و در ریاضیات ،که سنجیده ترین بخش معرفت انسانی است ،مفروضات و بدیهیات پایه(آکسیوم ها)در بهترین حالت،فقط فرض های معقولند که صحت شان به ازای فضاهای مورد تصور،تصدیق می شود و با تغییر آن بی اعتبار میگردد.بدین گونه بود که تردید ریمان در آکسیوم های هندسه اقلیدسی ،به پیدایش هندسه فضاهای چند بعدی ریمان راه رد و نسخ فضاهای سه بعدی فیزیک نیوتون،راه زا به پیدایش فیزیک چند بعدی نسبیت گشود.این تردید شرافتمندانه و پالاینده،در بنای اندیشه و استدلال برتراند جوان جا گرفت و بعدها سراسر آثار فلسفی و استدلالی او را سرشار کرد.برتراند در هیجده سالگی به کالج ترینیتی دانشگاه کمبریج وارد شد و به زودی در ریاضیات درخشید و به عضویت«انجمن رسولان» که جای نخبگان ریاضی بود برگزیده شد.در این دوران ،وی با مک تگرت فیلسوف کمبریج آشنا شد و در سال چهارم دانشگاه به فلسفه گرایش یافت.مک تاگرت و استوت به او چنین آموختند که اصالت تجربه بریتانیایی را خام و نسخته بشمارد و در عوض به سنت هگلی روی آورد.راسل خود از ستایشی که برای برادلی قائل بود سخن گفته است .و از سال 1894 یعنی سالی که کمبریج را ترک گفت،تا سال 1898 ه این اندیشه ادامه داد که مابعدالطبیعه قادر به اثبات عقایدی در باب جهان است که احساس «دینی» او را به مهم انگاشتن آنها کشانده بود.در بیست و شش سالگی،در ایالات متحده به تدریس هندسه غیر اقلیدسی پرداخت .راسل در برهه ی کوتاهی در سال 1894 در مقام وابسته(اتاشه) افتخاری در سفارتخانه بریتانیا در پاریس کارکرد.در سال 1985 همت خود را مصروف به مطالعه اقتصاد و سوسیال دموکراسی آلمانی در برلین کرد.نتیجه این مطالعه،نگارش و انتشار کتاب«سوسیال دموکراسی آلمان» در سال 1896 بود.اغلب مقالات اولیه اش در باب مباحث ریاضی و منطقی بود،ولی شایان ذکر است که نخستین کتاب او راجع به نظریه اجتماعی بود.راسل به ما می گوید که در این دوره هم تحت تاثیر کانت بود و هم هگل،ولی هنگامی که در موضوعی بین آنها اختلاف و تعارض بود،جانب هگل را میگرفت.او یکی از مقالاتش در باب روابط عدد و کمیت را که در سال 1896 در مجله مایند چاپ کرد،«طابق النعل بالنعل هگل» نامید.و در باب جستاری در زمینه مبانی هندسه(1897) که نسخه ی تکمیل شده رساله مربوط به بورسش در ترینیتی کالج کمبریج بود،گفته است که نظریه هندسه ای که عرضه کرده بود«عمدتاکانتی» بود،هر چندبعدها با به میدان آمدن نظریه نسبیت انیشتین منسوخ شد.در سال 1898 راسل به شدت در مقابل ایدئالیسم واکنش نشان داد.یک باعسش این بود که خواندن کتاب منطق هگل او را متقاعد کرد که آنچه مولف در باب ریاضیات گفته است لایعنی است.باعث دومش این بود که هنگامی که در کمبریج به جای مک تاگرت(که در خارج بود) در باره لایب نیس تدریس می کرد،به این نتیجه رسید که براهینی که برادلی علیه واقعیت و نِسَب اقامه کرده است سفسطه آمیز است.ولی خود راسل دلیل عمده را تاثیر دوستش ج. ا. مور دانسته است.همراه و همرای با مور طرفدار این عقیده شد که آنچه برادلی یا مک تگرت ممکن است علیه این حکم بگویند،هر آنچه عقل عرفی واقعی بینگارد واقعی است.در واقع در دوره مورد بحث راسل رئالیسم را از هر آنچه بعدها پیش برد ،بیشتر پیش برده بود.این امر صرفا مساله تمسک به کثرت انگاری و نظریه روابط خارجی،نه حتی اعتقاد به واقعیت کیفیات ثانویه نبود.راسل همچنین معتقد بود که نقاط مکان و آنات زمان واقعا موجودند،و جهان بی زمان مثل افلاطونی و ذوات ،و نیز اعداد وجود دارد.بدینسان به قول خودش جهان پرو پیمانی داشت.تدریس راسل در باب فلسفه لایب نیتس،که در بالا به آن اشاره شد،منتج به نگارش و انتشار کتاب قابل توجهی به نام «شرح انتقادی فلسفه لایب نیتس» در سال 1900 شد.در این کتاب اظهار داشت که مابعدالطبیعه لایب نیتس تا حدی انعکاس مطالعه منطقی او


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه راسل

تحقیق درباره زندگی نامه امام علی (ع)

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره زندگی نامه امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

 حضرت امیرالمومنین علی (ع)

   حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام سی سال بعد از عام الفیل، روز جمعه سیرده رجب در خانة خدا متولد شد، و در سال چهلم از هجرت شب نوزدهم ماه رمضان المبارک، وقت طلوع فجر با شمشیر ابن ملجم مرادی ضربت خورد و شب بیست و یکم همان ماه به شهادت رسید.

بنابراین عمر با برکت حضرت شصت و سه سال بود. ده سال قبل از بعثت و بیست و سه سال در حضور رسول اکرم صلی الله علیه و آله، و سی سال بعد از رحلت حضرت اکرم زندگی کرد. زندگی علی زندگی پر برکتی بود برای اسلام بلکه برای بشریت. و اگر آن بزرگوار نبود تاریخ، تاریخ نبود گوشه‌های درخشندة ‌تاریخ، روزهای عمر امیرالمؤمنین علیه السلام است.

سخن گفتن دربارة‌ امیرالمؤمنین(ع) کار آسانی نیست و ما فقط به ذکر فرازهایی کوتاه از زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام در این نوشته می پردازیم.

لقب:

امیرالمؤمنین، یعسوب الدّین، یعسوب المؤمنین، قائد الغرُّ المحجَّلین، امام المتّقین، سیّد الاوصیاء، اسدالله، مرتضى، حیدر، أَنزع، قَضْم، وصىّ، ولىّ و ... .

کنیه: ابوتراب، ابو الائمّه، ابوالحسن و ... .

پدر: عمران عبدمناف معروف به ابوطالب.

مادر: فاطمه بنت اسد، نوه هاشم، اولین زن هاشمیه‌اى که با مرد هاشمى، ابوطالب ازدواج کرد؛ و چون در پرورش حضرت رسول دخالت داشت، حضرت او را به عنوان مادر خطاب مى‌نمود.

علی کیست ؟

راستی جواب این سؤال چیست؟ اگر نگوییم ممکن نیست، کاری است دشوار. جاحظ که یکی از بزرگان اهل تسنن است می گوید: »سخن گفتن دربارة علی ممکن نیست. اگر قرار است حق علی ادا شودـ گویند غلو است، و اگر حق او ادا نشود دربارة‌ علی ظلم است.«

خلیل نموی که یکی از بزرگان اهل تسنن است می گوید: »چه گویم دربارة کسی که دوست و دشمن فضایل او را انکار نمودند. دوست به واسطة ‌ترس، و دشمن به واسطة‌ حسد. و مع الوصف عالم از فضایل او پر شد.« نظیر این گونه کلمات دربار‌ة ‌امیرالمؤمنین از غیر شیعه فراوان است و چه بهتر که دربارة‌ فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام از زبان قرآن سخن بگوییم.

ولو انّ ما فی الارض من شجرة اقلام البحر یمدّه من بعده سبعة‌ ابحر ما نفدت کلمات الله …

»اگر جداً درختهای روی زمین قلم گردد و آب دریاها مرکب گردد تا هفت مرتبه، برای نوشتن کلمات خدا، کلمات خداوند متعال را پایانی نیست،« معدن آن کلمات از نظر شیعه، امیرالمؤمنین علیه السلام است. در دعایی که از ناحیة‌ مقدسه به توسط محمد بن عثمان به ما رسیده است (در دستور است که باید در هر روز ماه رجب خوانده شود) می خوانیم: فجعلتهم معادن کلماتک یعنی : »آنانرا معادن کلمات خود قرار داده ای.« و چه خوش سروده است:

کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست که ترکنی سر انگشت و صفحه بشماری

و بهتر از این سروده، شعری است که دربارة‌ امیرالمؤمنین علیه السلام سروده شده است:

تویی آن نقطة بالای فاء فوق ایدیهم که در وقت تنزل تحت بسم الله را بایی

امیرالمؤمنین علیه السلام از نظر فضیلت نسبی، پدری چون حضرت ابی طالب علیه السلام دارد که باید گفت برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهترین یاور بوده و نظیر او برای نصرت اسلام کمتر دیده شده است.

مادر امیرالمؤنین(ع) فاطمة بنت اسد است که باید گفت برای رسول اکرم(ص) مادری به تمام معنی بود. فاطمه زنی است که در مسجد الحرام درد زاییدن را گرفت و چون به خانه خدا پناه برد، دیوار خانه شکافته شد و وارد خانة‌ خدا گشت. سه روز در خانة‌ خدا مهمان عالم ملکوت بود و روز چهارم به بچه ای چون بارة ماه از خانة‌ خدا بیرون آمد و می گفت: »ندا آمده است که اسم این بچه از اسم خداوند مشتق شده، نام او را علی بگذارید!« و این فضیلت برای احدی تا به حال پدید نیامده است.

و اما فضیلت امیرالمؤمنین از جهت حسب:

ایمان امیرالمؤمنین(ع)

ایمان امیرالمؤمنین و مقام شهودی او را نمی توان درک کرد. همین مقدار بس است که بگوییم عمر هنگام مرگ شش نفر را حاضر نمود و برای هر کدام عیبی یاد آور شد اما راجع به امیرالمؤمنین گفت: یا علی لووازن ایمانک ایمان اهل السّموات والارض لیزید ایمانک ایمانهم.

»ای علی، اگر ایمان همة خلایق را با ایمان تو مقایسه نماییم ایمان تو بر ایمان آنها برتری دارد.« و این جمله، جمله ای بود که مکرر از زبان رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیده می شد.

علم امیرالمؤمنین(ع)

پروردگار عالم در قرآن، علم امیرالمؤمنین را چنین توصیف می کند:ویقول الّذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیدا بینی و بینکم ومن عنده الکتاب.

کفّار می گویند تو پیامبر نیستی. در جواب آنان بگو برای رسالتم شاهدی چون خداوند و کسی که علم همة‌ قرآن نزد او است کفایت می کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه امام علی (ع)

تحقیق درباره زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج

اختصاصی از یارا فایل تحقیق درباره زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

زندگى مشترک زن و مرد بدون عقدازدواج

 

 محسن اراکى

 

چکیده

 

در غرب رایج است که زن و مردى بدون ازدواج، همچون زن وشوهر با یکدیگر زندگى مى کنند، آیا این همزیستى نکاح شمرده مى شود و آثار نکاح در پى دارد؟ این پدیده اگر چه از مختصات جوامع غربى است، ولى گاه به نحوى مورد ابتلاى مسلمانان ساکن در آن کشورها نیز واقع مى شود. از این رو موضوعى است که نیاز به تبیین فقهى دارد. بر پایه مبانى فقهى آثار نکاح بر چنین رابطه اى مترتب نیست، زیرا از نظر اسلام در میان صاحبان ملل و نحل زمانى رابطه زن و مرد، نکاح شمرده مى شود که بر پایه شریعت یاقوانین مورد قبول آنها، عنوان نکاح و ازدواج صدق کند، در حالى که چنین رابطه اى هر چند مطابق قوانین برخى کشورها جایز است،ولى نزد آنان ازدواج به شمار نمى آید. پس اگر مسلمانى بخواهد بازنى که داراى چنین رابطه اى با مرد دیگرى است ازدواج کند، این رابطه براى ازدواج او مانعى به شمار نمى آید.

کلد واژگان: ازدواج، نکاح، قاعده الزام، آثار نکاح، غیر مسلمان،زنا، زندگى مشترک، عقد.

در جوامع غربى - کم و بیش - این رسم شایع شده که زن و مردى بدون ازدواج رسمى با یکدیگر زندگى زناشویى دارند.

پرسش پیش رو این است که آیا این رابطه، نکاح شمرده مى شود و در نتیجه آثارنکاح نیز بر آن مترتب است، یا خیر؟ پاسخ به این پرسش را در چند مرحله بیان خواهیم کرد: اول: محل نزاع در بحث، ترتب اثر نکاح بر این گونه زندگى میان زن و مرد فی حد نفسه یعنى بدون ملاحظه اسلام دو طرف یا یکى از آنها است. پس سؤال این است که آیا مرد مسلمانى مثلا مى تواندبا زن مسیحى که با مردى بدون عقد ازدواج زندگى مى کند، ازدواج دائم یا موقت کند - بنابر جواز ازدواج دائم با زنان اهل کتاب - یاچون این زن در نکاح مرد دیگرى است، ازدواج با او جایزنیست؟ دوم: هنگام شک در ترتب آثار نکاح، مقتضاى قاعده عدم ترتب است و نمى توان به مانند «اوفوا بالعقود» یا «اوفوا بالعهد» تمسک کرد، زیرا این ادله دلالت بر وجوب وفا به عقد و عهدى را دارند که نزد عرف عقلا داراى اثر است، نه عقدى که عقلا آثار صحت را برآن مترتب نمى کنند یا ترتب آثار نزد آنان مشکوک است. پس این گونه ادله، بر صحت عقدى که عرف اثر صحت را بر آن مترتب نمى کند یا ترتب اثر صحت نزد آنان مشکوک است، دلالت ندارندو به طریق اولى دلالت بر لزوم وفا به چنین عقدى نخواهند داشت.این توافق همزیستى به گونه اى نیست که عقلا اثر نکاح صحیح را برآن مترتب کنند، بلکه اساسا عقد شمرده نمى شود. هر چند این رابطه متضمن التزام دو طرف به برخى امور است، ولى صرف التزام طرفینى مستلزم صدق عنوان عقد نیست و امثال این التزامات که به آنها عقد گفته نمى شود، میان مردم زیاد است، مثلا یکى ازالتزامات مرسوم میان مردم، تبادل هدیه است، یعنى اگر شخصى هدیه اى را به مناسبتى از کسى قبول کند، معمولا خود را ملتزم مى داند که مانند آن را به هدیه کننده اهدا کند و عرف عقلایى امثال این التزامات را عقد و عهد نمى شمارد تا سخن از وجوب وفابه آن به میان آید.

سوم: بعد از اینکه روشن شد نمى توان براى اثبات صحت چنین رابطه اى میان زن و مرد به عموماتى مانند «اوفوابالعقود» تمسک کرد، مى بایست سراغ عمومات یا اطلاقاتى رفت که به شمول آنهانسبت به موضوع بحث تمسک شده یا ممکن است تمسک شود وآنها عبارتند از: 1. عمومات قاعده الزام: گفته شده که مستفاد از این عمومات یابرخى از آنها، صحت عقدى است که دو طرف عقد بر پایه دینشان به صحت آن اعتقاد دارند. پس اگر در موضوع بحث، دو طرف عقد،اعتقاد به صحت عقد خود دارند باید آثار صحت به اقتضاى این عمومات بر آن عقد مترتب شود. این عمومات عبارتند از: الف. شیخ طوسى با سند خود از على بن حسن بن فضال، از سندى بن محمد بزاز، از علا بن رزین، از محمد بن مسلم نقل مى کند که مى گوید: از امام باقر (ع) در مورد احکامى سؤال کردم و آن حضرت فرمود: تجوز على اهل کل ذوی دین ما یستحلون ((167))، روا است بر صاحبان هر دینى آنچه را که حلال مى شمارند.

روایت داراى سند صحیح است، ولى بر صحت همه آنچه دو طرف عقد، صحیح مى دانند، دلالتى ندارد، بلکه فقط دلالت دارد بر این که آثار صحت در حدود آنچه به آن ملتزم شده اند جارى است، نه اینکه بر صحت عقد فى نفسه دلالت کند تا همه آثار صحت بر آن مترتب شود.

این روایت و مانند آن، که بر الزام صاحبان ادیان و مذاهب مختلف بر آنچه به آن ملتزم شده اند دلالت دارند، حداکثر گویاى ترتیب آثار صحت در محدوده اى است که آنان خود را به آن ملتزم مى دانند، مانند کسى که بدون شاهد، طلاق مى دهد و معتقد به صحت طلاق خود است، در این صورت آثار صحت بر طلاقش مترتب مى شود، پس مرد دیگرى مى تواند با این زن که بدون شاهد،طلاق داده شده است ازدواج کند، این بدان معنا نیست که طلاق اودر واقع صحیح است، از این رو، اگر زوج اول پس از چنین طلاقى که جامع شرایط صحت واقعى نیست مستبصر شود، احکام صحت طلاق در مورد او جارى نیست، بلکه اگر زن هنوز به ازدواج کسى در نیامده باشد، همچنان زوجه او است.

ب. شیخ طوسى با سند خود از حسن بن محمد بن سماعة، از عبداللّهبن جبله از گروهى از اصحاب على ((168)) که عبداللّه بن جبله گمان مى کند که سلیمان (بن داود) در زمره آنان است و نیز على بن عبداللّه، از سلیمان، از على بن ابى حمزه، از ابوالحسن امام کاظم(ع)نقل مى کند که فرمود: الزموهم بما الزموا به انفسهم، ((169)) آنان را ملزم کنید به آنچه بر خود لازم مى شمارند.

سند این روایت معتبر نیست و دلالتش نیز همچون روایت سابق است. این روایت به گونه دیگر نیز نقل شده است که در آن، امام(ع) مى فرماید: الزموهم من ذلک ما الزموه انفسهم، ((170)) آنان را ملزم کنید در این مورد به آنچه برخود لازم مى دانند.

سند و دلالت این روایت نیز همچون روایت قبل است.

ج. شیخ صدوق با سندهاى متعدد از امام رضا (ع) نقل مى کند که فرمود: من کان یدین بدین قوم لزمته احکامهم، هرکس پاى بند به دین مردمى است، احکام آنان نیز براوست.

شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا(ع) و معانى الاخبار و علل الشرایع از محمد بن على ما جیلویه، از محمد بن یحیى، از احمد بن محمد بن عیسى، از جعفر بن محمد اشعرى، از پدرش، این روایت را از امام رضا (ع) نقل کرده و در کتاب من لایحضره الفقیه با نقل این روایت به گونه مرسل، آن را مسلم انگاشته است.

همچنین شیخ صدوق از پدرش، از حسین بن احمد مالکى، از عبداللّهبن طاووس نقل مى کند که گفت: به امام رضا(ع) عرض کردم: پسربرادرى دارم که همسرش دختر من است و شراب مى نوشد و فراوان نام طلاق را بر زبان مى آورد. امام (ع) فرمود: ان کان من اخوانک فلاشیء علیه و ان کان من هؤلا فا بنها منه،فانه عنى الفراق، اگر از برادران (ایمانى) توست، چیزى بر او نیست و اگر از آنها(اهل سنت) است دخترت را از او جدا کن که آن مرد قصد طلاق وجدایى داشته است.

ابن طاووس مى گوید: عرض کردم: آیا چنین نیست که از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: ایاکم و المطلقات ثلاثا فی مجلس، فانهن ذوات الازواج بپرهیزید از زنانى که سه بار در یک مجلس طلاق داده شده اند،زیرا آنها داراى شوهر هستند امام رضا(ع) در پاسخ او فرمود: ذلک من اخوانکم لا من هؤلا انه من دان بدین قوم لزمته احکامهم.

این سخن در جایى است که آنها از برادران شما باشند، نه از آنان(اهل سنت)، همانا هرکس به دین مردمى پاى بند باشد، احکام آنهابر او خواهد بود.

این روایت را کشى در کتاب رجال خود از محمد بن حسن بن بنداراز حسن بن احمد مالکى نقل کرده است. ((171)) این روایت به دلیل تعدد طرق و شهرت آن موثوق الصدور است،هر چند اسناد آن براساس علم رجال، صحیح نیست. اما دلالت آن - همچون روایات گذشته - بیش از این نیست که صاحبان ادیان ومذاهب ملزم مى گردند به آنچه بر خود لازم مى دانند و دلالت برترتب احکام صحت واقعى ندارد. اقتضاى ظهور عبارت: «لزمته احکامهم» در حدیث همین است.

پس عمومات قاعده الزام دلالت بر صحت ندارند، بلکه بر ترتب آثار به مقدارى که خود را به آن ملتزم مى دانند، دلالت مى کند. ازاین رو بر پایه این عمومات نمى توان حکم به صحت این گونه رابطه میان زن و مرد کرد، هر چند بناى دو طرف بر این باشد که این عقد و التزامى طرفینى است. بنابراین مرد دیگرى اجازه دارد بازنى که داراى چنین رابطه اى با مرد دیگر است، ازدواج کند.

2. عموماتى که بیان مى کند براى هر قومى نکاحى است.

شیخ طوسى با سند خود از محمد بن حسن صفار، از محمد بن حسین، ازوهیب بن حفص، از ابوبصیر، از امام صادق(ع) نقل مى کند که فرمود: نهى رسول اللّه(ص) ان یقال للاما: یا بنت کذا و کذا، فان لکل قوم نکاحا، ((172)) رسول خدا (ص) نهى کرد از اینکه به کنیزان گفته شود: «اى دخترکذا و کذا» ((173))، زیرا هر قومى نکاح (مشروعى) براى خوددارد.

روایت داراى سند صحیح است و ظاهر آن دلالت بر ترتیب آثارصحت بر نکاح هر قومى دارد، ولى دلالت روایت تنها بر ترتب آثارى است که آن قوم بر نکاح خود مترتب مى دانند، نه آثارى که نزد ما بر نکاح صحیح مترتب است. پس اگر قومى این گونه رابطه میان زن مرد را نکاح نشمارند و از ازدواج زن با مرد دیگر هم ممانعت نکنند و آن را زنا ندانند، این روایت و مانند آن دلالتى برحرمت ازدواج مرد مسلمان با چنین زنى ندارد، یعنى این روایت تنها بر ترتب آثارى که دو طرف این رابطه به آن ملتزم هستند،دلالت دارد.

شیخ طوسى روایت دیگرى با مضمونى قریب به این روایت با سندخود از محمد بن احمد بن یحیى، از احمد بن محمد، از وشا، ازعلى بن ابى حمزه، از ابوبصیر، از امام صادق (ع) نقل مى کند که آن حضرت فرمود: کل قوم یعرفون النکاح من السفاح فنکاحهم جائز، ((174)) هر قومى که میان نکاح و زنا فرق مى نهند، نکاح ایشان روااست.

سند این روایت اگر چه صحیح نیست، ولى مضمون آن به جهت وجود قراین تایید کننده در روایات صحیح و غیر صحیح، موثوق الصدور است. اما این روایت - بر خلاف روایت گذشته - برترتب همه آثار صحت بر آنچه نزد قومى نکاح شمرده مى شود،دلالت دارد. پس حکم مسئله اى که پیش از این ذکرکردیم براساس این روایت، متفاوت خواهد شد، یعنى براى مرد مسلمان جایزنیست با زن غیر مسلمانى که در عقد دیگرى است، ازدواج کند هرچند این ازدواج در دین آن زن جایز باشد، همچنان که ازدواج بازنى که با مردى داراى رابطه همزیستى بدون ازدواج است، جایزنیست. به عبارت دیگر، همزیستى میان زن و مردى بدون عقدازدواج نزد قومى نکاح شمرده شود، همه آثار نکاح صحیح بر آن مترتب مى شود که از جمله آنها، عدم جواز ازدواج این زن با مرددیگرى است در حالى که با مرد اول همزیستى دارد و این همزیستى بر پایه التزام طرفینى باشد.

3. روایاتى که دلالت بر عدم جواز قذف غیر مسلمان به طور مطلق دارد و در تعلیل آن آمده است که کمترین جرم قذف کننده این است که دروغ گفته است یا چیزى نزدیک به آن، مثلا کلینى ازعلى بن ابراهیم، از محمد بن عیسى، از یونس، از عبداللّه بن سنان، ازامام صادق (ع) نقل مى کند که آن حضرت از قذف کسى که غیرمسلمان است نهى کرد، مگر آنکه از خود آن مردم بر مطلبى آگاه شده باشد و فرمود: ایسر ما یکون ان یکون قد کذب، ((175)) دست کم، دروغ گفته است.

این روایت داراى سند صحیح است و مانند آن روایت دیگرى است که کلینى از على بن ابراهیم، از پدرش، از ابن ابى عمیر، از ابوالحسن حذا نقل مى کند که گفت: نزد امام صادق (ع) بودم که مردى از من پرسید: طلبکارت چه کرد؟ گفتم: او پسر زن بدکاره اى است، امام صادق (ع) نگاه تندى به من کرد.

گفتم: جانم فداى شما باد، او مردى مجوسى است که مادرش، خواهرش است. امام (ع) فرمود: اولیس ذلک فی دینهم نکاحا ((176))، آیا این در دین آنان نکاح شمرده نمى شود؟ این روایت داراى سند صحیح است و مانند آن روایت دیگرى است که کلینى از على بن ابراهیم، از پدرش، از ابن ابى عمیر، از حماد، ازحلبى، از امام صادق (ع) نقل مى کند که آن حضرت از قذف غیرمسلمان نهى کرد مگر آنکه از خود او بر آن آگاه شده باشد. ((177)) این روایت نیز داراى سند صحیح است.

از این روایات، امضاى نکاح کسى که مسلمان نیست مطلقابرداشت مى شود و نتیجه آن ترتب مطلق آثار صحت است، زیراتعلیل در نهى از قذف، به اینکه کمترین کار قذف کننده این است که دروغ گفته است، حکایت از صحت نکاح غیر مسلمان به طورمطلق دارد، این لازمه دروغ بودن نسبت زنا به پدر و مادر اوست واگر نکاح آنان صحیح نباشد چنین نسبتى به آنان دروغ نخواهد بود،چنانکه راوى چنین مى پنداشت و نسبت زنا به غیر مسلمان داده بود، بخصوص که در روایت دوم به صراحت آمده بود که آیا این کار در دین آنها نکاح شمرده نمى شود؟ لکن ظاهر روایات این باب این است که نکاح مورد امضا، نکاحى است که نزد آن مردم مورد قبول باشد. پس اگر زن و مردى میان خودشان عقد نکاحى منعقد کنند که مطابق نکاح مشروع نزدخودشان و به حسب شریعتشان نباشد، آثار صحت بر آن مترتب نمى شود و مشمول روایات امضاى نکاح نمى گردد، زیرا لسان این روایات شامل چنین موردى نیست و مختص به مواردى است که نزد آن مردم نکاح شمرده شود.

مقتضاى عباراتى مانند: «اولیس ذلک فی دینهم نکاح» یا «لکل قوم نکاح» و یا «الا ان تکون قد اطلعت على ذلک منه» و... همین است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی مشترک زن و مرد بدون عقد ازدواج

دانلود فایل پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه سوم

اختصاصی از یارا فایل دانلود فایل پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه سوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود فایل پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه سوم


دانلود فایل پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه  سوم

پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه  سوم

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 22

 

 

 

 

پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه  سوم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود فایل پاورپوینت زندگی ما و گردش زمین 1 جلسه سوم

دانلود پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی

اختصاصی از یارا فایل دانلود پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی


دانلود پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی

پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد  اسلاید: 9

 

 

 

 

پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت فارسی ششم دبستان راز زندگی