156 صفحه
چکیده
تحقیق پیش رو بازتاب نظر شاعران فارسی زبان را دربارة شعر و شاعری و کارکرد آن از آغاز تا پایان قرن هفتم مورد بررسی قرار داده است. اهمیّت و جایگاه شعر و شاعری در شعر شاعران این ادوار به نحو بارزی انعکاس یافته و شاعران این دوره هم در نکوهش شعر و شاعری صحبت به میان آورده و هم در ستایش آن سخن گفتهاند.
بسیاری از شاعران مورد مطالعه در ستایش شعر سخن گفته و منزلتی بزرگ برای آن قایلند و شعر را دارای ماهیّتی وحیانی می دانند. برخی نیز بی پروا زبان به طعن و لعن شعر و شاعری گشوده و آن را سزاوار ستایش ندانستهاند. در این میان تعدادی از شاعران هم در ستایش شعر و شاعری و هم در نکوهش آن مضامین زیبایی خلق کرده که در نوع خود بیمانندند. شاعران بزرگی چون ناصرخسرو، سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، امیرخسرو دهلوی، نظامی گنجوی، ضمن آنکه برای شعر ماهیتی والا و برخاسته از منبعی الهی قائلند و باور دارند که سرچشمه شعر از روح الهی انسان است که بر دل الهام میشود، گاه نیز از منظر شرع بدان تاخته و آن را مورد مذمت قرار میدهند. شاعران بزرگ دیگری چون انوری، مسعود سعد و خاقانی، از منظر اجتماعی و قدر ناشناسی زمامداران به مقوله شعر و شاعری تاخته و آن را مایهی ادبار و سیه روزی برشمرده و گاه آن را به عنوان هنری بیبدیل و آسمانی ستودهاند.
عوامل مختلفی چون اوضاع و احوال زمانه، وضع سیاسی و اجتماعی ،توجه و یابیتوجهی به شعر و شاعران و هم چنین تعلقات و باورهای دینی برنکوهش و ستایش شعر و شاعری در این ادوار مؤثر بوده است.
واژگان کلیدی : شعر، شاعری، نکوهش، ستایش